معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








اردیبهشت 1398
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  کارگاه آموزش استفاده از فضای کوثرنت ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (سلام الله علیها) گرگان کارگاه مهارت افزائی آموزش استفاده از فضای کوثرنت  در تاریخ 2/2/98 در این مدرسه برگزار گردید. در این کارگاه خانم فریده ساوری  دبیر انجمن کلام اسلامی، ابتدا طلاب را با چگونگی استفاده از فضای کوثرنت، نحوه گذاشتن مطلب در رواق کوثرنت، عضویت در گروهها و فعالیت در شبکه کوثرنت آشنا کرد.

ایشان در ادامه به توضیحاتی در رابطه با سامانه سامد پرداخته و بیان کرد: سامانه سامد سامانه ای است که در آن نرم افزارهای دیجیتالی مانند قاموس قرآن، درایه النور، گنجینه روایات، نورالانوار، فهرست موضوعی المیزان، مشکات الانوار، کتابخانه کلام اسلامی، نورالحکمه و تراث موجود می باشد که طلاب می توانند از این نرم افزارها جهت انجام تحقیقات و مقالات و … استفاده نمایند.

در پایان به طور مختصر به توضیح سامانه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران پرداختند.

موضوعات: کارگاه پژوهشی
[شنبه 1398-02-28] [ 10:02:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کارگاه مقاله نویسی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان  دومین کارگاه از سلسله کارگاه های  مهارت افزائی با عنوان مقاله نویسی در تاریخ 4/2/98 بر گزار گردید. در این کارگاه خانم برقرار دبیر انجمن تفسیر و علوم قرآن به توضیح ساختار مقالاتی که در حیطه مفهوم شناسی به نگارش در می آید پرداخته و گفت:در مقالاتی که به صورت مفهوم شناسی نوشته می شود، واژگان قریب المعنا، واژگان متضاد و واژگان همنشین  معرفی شده و تعریف لغوی و اصطلاحی آنها ارائه می شود.

موضوعات: کارگاه پژوهشی
 [ 09:57:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی حضانت کودک در فقه اسلامی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان نشست با عنوان «بررسی حضانت کودک در فقه اسلامی» در تاریخ 98/2/2 در این مدرسه برگزار گردید.
در این نشست خانم مریم مهاجر در ابتدا به اهمیت حضانت کودک پرداخته و گفت: عنوان مسأله حضانت کودک، ارتباط تنگاتنگی با تربیت و پرورش او دارد و دارای احکام و شرایطی در فقه است که این امر از زمان گذشته تا کنون مورد بحث بوده است. پس از ولادت نوزاد مهم ترین مسأله، نگهداری و تربیت اوست. اهمیت حضانت کودک برابر با اهمیت انسان های شایسته برای جامعه و استحکام نهاد خانواده می باشد. شناخت صحیح و التزام به رعایت حقوق ویژه هر یک از ولی و کودک می تواند جامعه را به سوی اعتدال و عدالت اخلاقی و رفتاری سوق دهد.
خانم مهاجر حضانت کودک را از نظر فقه با توجه به تعاریف موجود در کتب فقهی، ولایت و سلطنت بر تربیت طفل و متعلقات آن از قبیل نگاهداری کودک، گذاردن او در بستر، سرمه کشیدن، پاکیزه کردن، شستن جامه های او و مانند آن دانستند.
ایشان در ادامه گفت: حضانت در اصطلاح حقوق، به معنی نگهداری آمده است و نگهداری طفل عبارت است از به کار بردن وسایل لازم برای بقاء نمو، بهداشت جسمی و روحی طفل است. چرا که کودک در هر سنی به یک نوع سرپرستی نیاز دارد که متناسب با طبیعت او باشد.
طلبه سطح 3 این مدرسه در ادامه به مقایسه تعریف حضانت ار نظر حقوق و فقه پرداخته و گفتند: با مقایسه تعریف فقهی حضانت با تعریف حقوقی آن، فهمیده می شود که تعریف فقهی از جهاتی جامع تر و متناسب تر است: در اصطلاح فقهی، حضانت به نوعی ولایت و سرپرستی تعبیر شده است. ولایت و سرپرستی بر کودک مفهوم جامع و فراتر از نگهداری است. زیرا ولایت و سرپرستی در ابعاد مختلف روحی، فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی مطرح خواهد بود.
ایشان دلیل دوم جامعیت تعریف فقه بر حقوق را اینگونه بیان کردند: در مفهوم ولایت، نوعی تکلیف و مسئولیت نهفته است؛ ولی در مفهوم نگهداری چنین معنایی نیست و از آن جایی که پدر و مادر بر فرزند ولایت دارند، تکلیف وسیع و سنگینی بر دوش خواهند داشت.
ایشان در ادامه گفت: دلیل سوم برتری تعریف فقهی بر تعریف حقوقی این است که در تعریف فقهی، مسئله حضانت کودک مطرح شد، ولی در تعریف حقوقی بدان توجهی نشد و مصلحت نیز در ابعاد مختلف مطرح نگردید.
خانم مهاجر در ادامه بیان کرد: یکی از وظایف والدین در مقابل کودک خود حضانت (سرپرستی) از او می باشد. بنابراین نمی توانند در مقابل این امر مهم، سرپیچی یا کوتاهی کنند و این وظیفه حق و تکلیف ابوین است و قانون مدنی نیز با توجه به مصلحت طفل، حضانت را حق و تکلیف ابوین، تلقی کرده است.
طلبه سطح سه این مدرسه در ادامه به بیان شرایط کسی که حضانت طفل را به عهده می گیرد پرداخته و گفت: نگهداری و تعلیم و تربیت فرزندان در سنین کودکی، بیشترین نقش را در شکل گیری شخصیت فردی و اجتماعی آنها دارند لذا فقهای امامیه و قانون مدنی برای کسی که حضانت طفل ر ا به عهده دارند شرایطی قائل شده ازکه عقل، توانایی عملی و شایستگی اخلاقی، اسلام و سلامت جسم از مهم ترین مواردی هستند که فرد حضانت کننده باید واجد آن باشد. در غیر این صورت حضانت سلب خواهد شد.
خانم مهاجر حضانت طفل در صورت فوت یکی از والدین را ، بر اساس آیه، روایت و قانون مدنی بر عهده ی کسی دانست که زنده خواهد بود و در ادامه بیان کرد: در صورت فوت پدر حضانت طفل با مادر است و اگر مادر فوت کند حضانت طفل با پدر است و فرقی نمی کند که فرزند پسر باشد یا دختر باشد.
ایشان در ادامه بیان کرد: در صورت فوت والدین، حضانت کودک با جد پدری است، اما اگر جد پدری زنده نباشد، میان فقها اختلاف است؛ حضانت به عهده ی خویشاوندان به ترتیب ارث است و یا حضانت به وصی پدر یا جد پدری بر می گردد و در صورت نبودن خویشاوند، حاکم فردی را مشخص می کند و در غیر این صورت واجب کفایی است و قانون مدنی می گوید حضانت به عهده ی جد پدری و بعد از او با وصی است.
ایشان درباره ی حضانت کودک در صورت جدایی والدین گفت: حضانت کودک در این صورت در دو مرحله یعنی مرحله شیرخوارگی و مرحله ی بعد از شیرخوارگی مورد بررسی واقع می شود. در مرحله ی شیرخوارگی یعنی در مدت دو سال شیرخوردن طفل، اکثر فقهای امامیه معتقدند در این صورت، مادر بر پدر تقدم دارد و روایات وارده، نشان دهنده ی همین امر می باشد؛ زیرا شیر دادن مادر به طفل، علت منحصر برای حضانت نیست بلکه علت عمده ِ حضانت مادر، عواطف مادری و نیاز متقابل کودک و مادر در این دوره به یکدیگر می باشد. اما در دوران بعد از شیرخوارگی میان فقها اختلاف نظر وجود دارد و دلیل آن این است که مفاد روایت وارده قضاوت دیگری دارند؛ زیرا در روایات به دو ملاک و معیار، یعنی سن و جنسیت توجه شده است. اما آن چه از مجموع روایات بدست می آید این است که مصلحت طفل در نظر گرفته شده است؛ بنابراین روایاتی که سن هفت سالگی را مد نظر قرار داده اند، اولویت دارند و قانون مدنی نیز این امر را اذعان نموده است که در صورت جدایی والدین، تا سن هفت سالگی حضانت دختر و پسر با مادر است البته در صورتی که صلاحیت این امر را داشته باشد.
ایشان در مورد پایان زمان حضانت گفت: در فقه امامیه پایان حضانت دختر تا سن نه سال قمری و پسر تا سن پانزده سال قمری می باشد و بعد از آن مختارند که نزد پدر یا مادر بمانند.

 

موضوعات: نشست علمی
[چهارشنبه 1398-02-25] [ 09:38:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش معرفت به امام زمان در تعالی اخلاقی منتظران ...

“استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان:
اولین وظیفه منتظران کسب معرفت و چنگ زدن به ولایت حضرت است
استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان، “"اولین وظیفه منتظران کسب معرفت و چنگ زدن به ولایت حضرت است “".
به گزارش پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان ، “"حجت الاسلام و المسلمین شاهینی “” در نشست علمی پژوهشی با موضوع"” نقش معرفت به امام زمان در تعالی اخلاقی منتظران"” که با حضور طلاب این مدرسه برگزار شد با اشاره به این مطلب که مُحِّب بودن و منتظر بودن نشانه دارد و هرکسی نمی تواند ادعای محب بودن نماید بیان داشت: اگر عشق و محبت به امام زمان عجل الله موجب گردد تا خود را آماده ظهور نماییم و به وظایف خود در عصر غیبت آشنا بوده و به درستی عمل کنیم در این هنگام می توان گفت که جزء منتظران حضرت هستیم.
استاد این حوزه افزود: برای ایجاد جامعه مهدوی و زمینه سازی ظهور باید نسبت به وظایف خود در عصر غیبت شناخت کافی را کسب نماییم لذا اولین وظیفه منتظران کسب معرفت و چنگ زدن به ولایت حضرت است.
شاهینی گفت: روایات عدیده ای در باب تمسک به ولایت ائمه معصومین علیهم السلام وارد است که از جمله آنها روایتی از امام صادق علیه السلام است که فرمودند: “"خوشا به حال شیعیان ما که از روی معرفت متمسک به حبل( ولایت) ما شدند “” .
استاد مدرسه امام خمینی(ره) گرگان انتظار فرج را دومین عنصر در مباحث اخلاقی و معرفتی دانست و اضافه نمود: “"نزدیکترین و راضی ترین بندگان به خداوند کسانی هستند که در انتظار فرج به سر می برند “” چنانچه انتظار فرج تمام زوایای زندگی انسان را در بر گیرد، روایاتی از ائمه هدی علیهم السلام وارد است که بر این مطلب دلالت دارد.
شاهینی بر انتظار مثبت و محرک تاکید نمود و افزود: اصلاح فردی از دیگر نشانه های منتظر حقیقی است که از انتظار مثبت نشأت می گیرد. خانه واقعی ما، خانه دل ماست لذا با اصلاح درون و تقوا می توان به کسب معرفت پرداخت. در روایتی از امام صادق علیه السلام است که می فرمایند: “"برای امام عصر عجل الله غیبتی است که علاقمندان به حضرت باید تقوا پیشه نمایند و متمسک به ایشان شوند “” .
وی اصلاح اجتماعی را چهارمین نشانه منتظر واقعی برشمرد و ادامه داد: تعاون و همکاری با دیگران و دستگیری از مردم از جمله وظایفی است که باید در عصر غیبت بدان توجه نماییم. اهمیت این مطلب تا حدی است که بنابر روایت وارده؛ امام حسن علیه السلام در هنگام اعتکاف در جهت کمک به سائلی که از حضرت درخواست کمک نمودند از مسجد خارج شدند.

موضوعات: نشست علمی
[سه شنبه 1398-02-24] [ 08:28:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به شبهات پیرامون مهدویت ...

“استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا(س )گرگان:
یکی از فلسفه های غیبت امام زمان(عج) زمینه سازی برای حکومت جهانی است
“"دکتر محمد حکیمی “” یکی از فلسفه های غیبت امام زمان(عج) را زمینه سازی برای حکومت جهانی دانست.
به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س)، «دکتر محمد حکیمی »در نشـست علمی با موضوع : «پاسخ به شبهات پیرامون مهدویت »که با حضور طلاب این مدرسه برگزار شد در پاسخ به اولین سوال پیرامون عقاید انجمن حجتیه بیان داشت: انجمن حجتیه تشکیلاتی بودند که قبل از انقلاب با هدف دفاع از اسلام در مقابل بهائیت و به رهبری یک روحانی شیعه به نام شیخ محمود حلبی تأسیس شد.
وی از دیگر عقاید انجمن حجتیه را جدایی دین از سیاست دانست و افزود: این تشکیلات با این اعتقاد که"” هر پرچمی که قبل از امام زمان عجل الله بلند شود در ضلالت است “"لذا انقلاب و حکومت اسلامی را باطل می دانستند.
استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا سلام الله علیها در ادامه به این سوال که آیا آیاتی در قران وجود دارد که اشاره به امام زمان عجل الله داشته باشد پاسخ داد: حدود260 آیه در قرآن وجود دارد از جمله آیه 105 از سوره مبارکه قصص، آیه 55 سوره نور، آیه 105 انبیا و …که که از آنها تأویل و تعبیر به امام زمان عجل الله کرده اند.
دکتر حکیمی به شرح آیه 30 از سوره مبارکه بقره پرداخت و خاطر نشان کرد: آیه فوق دلالت دارد براینکه همیشه باید بر روی زمین یک خلیفة الله وجود داشته باشد، آیه با جمله اسمیه شروع می شود که دلالت بر دوام و ثبوت دارد، همچنین حرف"” إِنَّ"” در ابتدای آیه تاکید بر این حقیقت می کند که هیچگاه زمین از خلیفه الهی خالی نبوده است، لفظ"” جاعل"” در آیه دلالت بر استمرار داشته و نیز واژه"” خلیفه"” صفت مشبهه است که بر دوام و ثبات صفت در دارنده خود دلالت می کند.
وی در ذیل شرح آیه فوق به بیان روایاتی از ائمه معصومین اشاره نمود وگفت: در روایتی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وارد است که فرمودند: “"اگر حجت خدا نباشد زمین اهل خود را فرو می برد"” لذا از این آیات و روایات بدست می آید که هیچ گاه زمین از حجت خدا خالی نبوده و خداوند برای هر امتی فردی مناسب را برگزیده تا انسان ها را در راه رسیدن به کمال مطلوب رهنمون باشند.
این استاد دانشگاه در ادامه به بیان فلسفه غیبت پرداخت و اضافه نمود: از جمله فلسفه غیبت امام زمان عجل الله؛ ترس از کشته شدن است البته اینجا ترس فردی نیست بلکه ترس از این است که زمین خالی از حجت الهی شود، همچنین زمینه سازی برای حکومت جهانی، آزمایش مردم و نیز مصونیت از بیعت با ستمکاران از دیگر فلسفه های غیبت حضرت است.
حکیمی در ادامه به سوالات طلاب پاسخ گفت و با توجه به ماه شعبان و اعیاد شعبانیه خاطر نشان کرد: سعی کنید با معرفت و آگاهی کافی در مجالس جشن اعیاد شعبانیه و نیمه شعبان حضور پیدا نمایید و با تبیین درست فلسفه غیبت و وظایف منتظران در عصر غیبت، زمینه ظهور حضرت حجت را فراهم آورید.

 

موضوعات: نشست علمی
[یکشنبه 1398-02-22] [ 09:05:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کرسی آزاداندیشی با موضوع قرآن و تفسیر عرفانی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان کرسی آزاد اندیشی در تاریخ 19/1/98 برگزار گردید.

آقای مزرئی در کرسی آزاداندیشی با موضوع قرآن و تفسیر عرفانی در ابتدای بحث با اشاره به نمونه هایی از تفاسیر عرفانی، نخستین تفسیر عرفانی را حقائق التفسیر دانست و بیان داشت: تفسیر لطائف الاشارات، فصوص ابن عربی، تاویلات رزاق کاشانی، محیط اعظم سید حیدر آملی، تفسیر المیزان (بنابر برخی نظرات) و تفسیر سوره حمد حضرت امام (ره) از جمله تفاسیر عرفانی موجود در گذشته و معاصر می باشند.

وی ادامه داد: به اعتقاد عرفا قرآن کریم دارای باطن و ظاهر است و از باطن قرآن کریم به ام الکتاب تعبیر شده است که این مطلب هم از آیات قرآن و هم از روایات استفاده می شود.

آقای مزرئی افزود: برای فهم مراد متکلم علاوه بر باطن قرآن، ظاهر آن نیز باید لحاظ شود و رابطه ظاهر و باطن طولی است. 

ایشان ادامه داد: اگر شخص جزء عوام باشد، ظاهر قرآن برایش کفایت می کند. چرا که ظاهر، باطن را می پوشاند. اما اگر شخص از خواص باشد باید از ظاهر عبور نموده تا به باطن برسد. البته این بدین معنا نیست که ظاهر را کنار بگذارد.

مزرئی تفسیر عرفانی را رسیدن به بطن قرآن و عمق و ژرفای کلام از رهگذر ظاهر دانست. که از آن تعبیر به تأویل می شود. و در ادامه به ذکر نمونه هایی از تفسیر عرفانی پرداخت. 

وی با تأکید بر حفظ ظاهر قرآن در  رسیدن به باطن آن به روایتی از امام باقر (علیهالسلام) در سوال جابر که از تفسیر آیه ای از قرآن دو مرتبه سوال نمود، در هر  مرتبه پاسخ متفاوتی ارائه فرمود، استناد نمودند.

ایشان در ادامه بیان داشتند تفسیر عرفانی یا تأویل دو نوع است:

۱-تأویل در طول: این نوع تفسیر چون لایه های معنایی در طول هم قرار گرفته اند مشکلی ندارد و با روایات هم جور در می آید.

۲-تأویل در عرض: یعنی لایه های معنایی در عرض هم هستند این نوع تفسیر کمی مشکل می شود چون شبیه هرمنوتیک فلسفی و قرائت های مختلف از یک متن است که راه برداشت‌های بی‌ضابطه را باز می کند، اما در تایید تأویل عرضی باید گفت که چون یک لفظ معانی متعدد دارد اگر استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد پذیرفته شود( همچنان که بسیاری از علما مانند آیت الله خویی، سیستانی، حضرت امام(ره)و…..پذیرفته اند) بسیاری از روایات ما معنی پیدا می کند مثلا صمد دارای ۵ معناست که هیچ کدام از این معانی در طول هم نیستند و اشتراک معنوی ندارند. صمد در یک معنا به معنای احد است یعنی خدا جزء ندارد، در یک معنا به معنای واحد است یعنی خدا شریک ندارد، یکی دیگر از معانی آن که در روایات آمده چیزی است که جوف ندارد و توخالی است کنایه از این که عدم در آن راه ندارد یعنی ترکیب وجود عدم در او نیست.

 از طرف دیگر قرآن یک سیاق ندارد بلکه دارای سیاق های شناور است یک آیه با توجه به آیه قبلش یک معنا و با توجه به آیه بعدش معنای دیگری پیدا می کند، مثلا در آیه«سنریهم ایاتنا فی الافاق و فی انفسهم……. و انه علی کل شیء شهید» شهید با توجه به عبارت قبلش به معنای مشهود است با توجه به معنای لغوی آن یعنی خداوند محیط و شاهد بر همه چیز است.

 منتقد: خانم حسینی واعظ

در ادامه مدیر حوزه علمیه خواهران استان گلستان، تفسیر عرفانی را در نگاه ناقدین ناسازگار و ضد قرآن دانست و بیان داشت: تفسیر عرفانی یکی از روشهای تفسیر  است که سابقه طولانی در تفاسیر قرآن دارد و نگارش اولین تفسیر عرفانی در قرن های اولیه هجری اتفاق افتاد.

وی به تعریف عرفان از دیدگاه آیت الله معرفت پرداخت و گفت: از دیدگاه آیت الله معرفت عرفان، شناختی است که بر اساس سیر و سلوک عرفانی و مجاهدت نفس به دست می آید. ایشان عرفان و تصوف را یک حقیقت واحد دانسته و معتقدند عرفان و تصوف یک سرچشمه واحدی داشته و دو تعریف از شخص واحد هستند که بین صفای باطن و زهد ظاهری جمع کردند.

مدیریت حوزه علمیه خواهران افزود: از دیدگاه علامه معرفت تفاوت بین عرفان و تصوف تفاوتی اعتباری است. در حقیقت تصوف ناظر به جنبه عملی عارفان و عرفان ناظر به جنبه نظری آنان است.

وی مکتب عرفان را بازمانده مکتب اشراق دانست و به بیان تفاوت آن دو پرداخت و ادامه داد: تنها تفاوت اهل عرفان با مکتب اشراق در این است که اهل عرفان روش کشف و شهود در پیش می گیرند حال آن که اهل اشراق علاوه بر آن، از استدلال برهانی هم استفاده می کنند.

حسینی واعظ با توجه به نظریه آیت الله معرفت در تعریف عرفان گفت: اهل عرفان با شیوه درون بینشی و خود محوری خود، سراغ حقائق دینی و فهم معانی قرآن می روند و آیات را با توجه به ذوق شخصی خود تفسیر می کنند که از این، تعبیر به هرمنوتیک فلسفی می شود که بیشتر شبیه تفسیر به رأی است.

استاد حوزه در ادامه گفتـ : برخی عرفا در کتابهایشان تفاسیر عجیبی از قرآن کرده اند که این تفاسیر ضد قرآن می باشد.

وی در ادامه به تفسیر ابن عربی اشکال وارد نمود و خاطر نشان کرد: ابن عربی در تفسیر خود از ظاهر و باطن قرآن فاصله گرفته و به بیان کشف و شهود خود پرداخته است. در حالی که این مبنا با خواست خداوند یعنی ارسال مبین برای قرآن (که پیامبر(ص) وائمه(ع) هستند) مخالف است.

ایشان از دیگر اشکالات وارده به تفسیر عرفانی را بیان ناپذیری کشف و شهود دانست و گفت:کشف و شهود، تجربی است و تجربه قابل انتقال به دیگران نمی باشد.

خلاصه بحث:

 اشکالات وارد به تفسیر عرفانی به شرح ذیل است:

تفسیر عرفانی تفسیر به رأی است و ذوقی و شخصی است.

اشکالی که به تفسیر ابن عربی وارد می شود که ابن عربی برای اینکه نظریه وحدت وجود خود را اثبات کند آن را تحمیل بر قرآن کرده است.

اشکال سوم: بیان ناپذیری کشف و شهود می باشد. که کشف و شهود تجربی است و تجربه قابل انتقال به دیگران نیست.

پاسخ حجت الاسلام و المسلمین آقای مزرئی

ایشان در پاسخ به اشکال این که تفسیر عرفانی، تفسیر به رأی وشخصی است گفت: در تفسیر عرفانی صحبت از باطن قرآن و در حقیقت اشارات و لطائف دقیقی است که در هنگام خواندن قرآن به عرفا الهام می شود که این الهامات، تفسیر محسوب نمی شود تا این که اشکال وارد شود که در اینجا تفسیر به رأی صورت گرفته است.

وی ادامه داد: بسیاری از عرفا به دلیل عدم تصریح به روش و مبانی خودمتهم به این هستند که روش و مبنایی ندارند حال آن که ابتدا باید روش و مبنای آنان ثابت شود و در مرحله بعد بحث شود که آیا روش آنان صحیح است یا نه؟همچون اشکالی که به ابن عربی وارد شد.

ایشان در پاسخ به این اشکال که آیا ابن عربی نظریه وحدت وجود را بر قرآن تحمیل کرده یا نه؟ گفت: ابن عربی وحدت وجود را شهود نموده و برای تأیید شهود خود از شرع که همان قرآن است استفاده نموده است . بدین معنا که برای اثبات صحت نظریه وحدت وجود از آیات قرآن کریم استفاده نموده است و در ادامه این نظریه را در خدمت فهم قرآن قرار داده است نه اینکه تحمیل بر قرآن کرده باشد.

ایشان در بحث از بیان ناپذیری کشف و شهود خاطر نشان کرد: در تفسیر عرفانی دو روش وجود دارد: یک روش صرفا بیان شهودات عرفاست و درست است که بیان قدرت آن را ندارد که مثلا بوی خوش را به دیگران منتقل کند ولی بالاخره با کمک کلمات تا حدی میتوان دیگران را متوجه این معنا نمود، این نوع از تفسیر عرفانی است که مورد نقض وابرام است. اما در مجموع باید گفت شهود عارف بیان پذیر است. نوع دیگر آن، دارای روش علمی است که مبتنی بر قواعدی می باشد. در این نوع تفسیر عرفانی، عارف شهود خود را بیان نمی کند بلکه با چیدن آیات و روایات در کنار هم به آن شهود می رسد. مثلا عارف می گوید منظور از بیت المعمور قلب عارف و انسان مومن است و این مطلب را عارف شهود کرده است اما کسانی که از روش علمی بهره جسته اند با چیدن مقدماتی به این نتیجه رسیده اند که بیت المعمور قلب انسان مومن است. به این صورت که در روایات داریم که انسان نسخه صغیر عالم است. یعنی اگر در عالم مرتبه عقلانی، عالم مثال و… داریم در انسان نیز این عوالم وجود دارد. در مقدمه دوم می گوئیم: قلب انسان عرش الرحمن است. پس بیت المعمور جایگاهش قلب عارف و انسان مومن است.  

استاد داور خانم ضیاءحسینی

 ایشان در جمع بندی مباحث فرمودند اینکه بخواهیم همه تفاسیر عرفانی را تأیید کنیم حتی آنها که جنبه کشف و شهود دارند، صحیح نیست چون آن عرفا معصوم نبودند، بلکه تفسیری که از معصومین با سند صحیح برای ما نقل شود مسلما قابل قبول است، پس تفسیر عرفانی را به صورت مطلق قبول نمی‌کنیم.

 در نهایت می‌توان گفت تفسیر عرفانی دارای مبانی و روش‌های خاص است که با روش تفسیر ظاهری فرق دارد و این روش ها مورد تایید اهل بیت علیهم السلام است ،عرفا معمولاً در مقدمات تفاسیر شان سخنان اهل بیت را در مورد باطن داشتن قرآن آورده اند، لذا اگر عارفی در کتاب خود اشارات و لطایفی که هنگام قرائت قرآن به او الهام شده را بیان کرده این تفسیر نیست و اگر این را تفسیر بگوییم در واقع تفسیر به رأی است.

 

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی
[شنبه 1398-02-21] [ 09:09:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مفهوم شناسی تهجد در قرآن کریم( قسمت اول) ...

محقق: فاطمه برقرار

 چکیده 

هر کس بتواند در این دنیا نفس خویش را بشناسد و خالصانه خداوند را عبادت و اطاعت کند، به دریای بی­کران رضوان الهی متصل می شود و در خیر جاویدان باقی خواهد ماند. یکی از بهترین عبادت­ها برای رسیدن به قرب الهی و آرامش درونی، تهجد شبانه و رازو­نیاز در دل شب با خداوند می­باشد. لذا برای رسیدن به این مقام آشنایی با مفهوم تهجد، جایگاه ویژه­ای در تعالیم اسلامی و قرآن دارد. پرسش اساسی در این تحقیق  این است که مراد خداوند ازتهجد در آیات قرآن چیست؟وچگونه می­توان توفیق انجام آن­را کسب نمود؟ در این مقاله تلاش شده است با بهره­گیری از روش توصیفی و با مطالعه اسنادی و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا و روش مفهوم شناسی که از طریق رابطة تضاد، همنشینی و جانشینی تشکیل شده است به بررسی مفهوم تهجد در قرآن پرداخته شود تا با فهم آن بتوانیم به کمال نهایی که قرب الهی است برسیم. بررسی­ها نشان می­دهد؛ برای رسیدن به تهجد باید از حب دنیا که مانع اصلی مسیر می­باشد دوری کرد و عواملی مانند: انفاق، صبر، زکات و امر به معروف و نهی از منکر در کنار تهجد ما را به درجه قرب الهی می رساند.

. کلید واژه: مفهوم شناسی، تهجد، قرآن.

 

1.مقدمه

نماز، اولین نشانه عملی و ایمان قلبی یک مسلمان و پاک­ترین تسبیح آفرینش است. مهم­ترین بخش نماز بعد تربیتی انسان می­باشد. یکی از بهترین و شریف­ترین اعمال مستحبی مربوط به نماز، تهجد شبانه و مشغول شدن به عبادت و رازونیاز با خداوند متعال است. عبادت­های شبانه نشانه عشق و محبت انسان به آفریدگار است و این علاقه، انسان را از خواب جدا می­کند و به راز و نیاز شبانه با محبوب وامی­دارد و اگر آن عشق نباشد انسان با چه انگیزه­ای در تنهایی و تاریکی از استراحت دست بشوید و در خلوتی عارفانه به گفتگو با معشوق خود بپردازد. شب، رمز و راز عجیبی دارد؛ اگرچه تاریک و خاموش است اما برای اهل دل، سپیدی و نورانیت خاصی دارد. کلمه لیل و مشتقات آن 81 بار در قرآن ذکر شده­است. چه بسیار برکت­های الهی که در شب نازل شده است. خداوند قرآن را درشب نازل کرد (قدر/1)، رسول اطهرش را شبانگاه به معراج می­برد (اسرا/1)،  ضیافت حضرت موسی در محضر ربوبی، در شب به وقوع می­پیوست (اعراف/142)، توحید ابراهیم خلیل از شب و ستارگان درخشان آغاز شد (انعام/76)، و در اهمیت شب همین بس که خداوند به آن قسم یاد کرده­است (فجر/2). امام حسن عسگری نیز در باب اهمیت شب فرمودند:« رسیدن به خداوند عزوجل سفری است که جز با مرکب شب، پیمودن راه و رسیدن به مقصد ممکن نیست» (مجلسی، 1404ق، 78: 379). بهترین راه برای کسب فهم صحیح از راز و رمزهای تهجد، مراجعه به قرآن می­باشد؛ زیرا قرآن کریم قابل اعتماد ترین منبع برای دستیابی به معارف وحیانی می باشد و تنها کتاب آسمانی است که با عنایت ویژه خداوند از هرگونه تحریف مصون مانده است(حجر/9). این کتاب گران­سنگ، انسان­ها را به استوارترین روش زندگی هدایت می­کند پس اهمیت آشنایی بر این کتاب آسمانی بر هیچ مسلمانی پوشیده نیست. در قرآن هدف از خلقت انسان، رسیدن به کمال که همان قرب الهی می باشد بیان شده­است که خداوند از آن به سعادت ابدی و جاودان نام برده­است. یکی از راه­های رسیدن به این مقام، تهجد می­باشد. پویندگان راه کمال در دل شب راه را یافته­اند و رهروان راه سعادت از شب به فلاح و رستگاری رسیده­اند. در دنیای مدرن امروزی با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی که سعی در به وجود آمدن رفاه بیشتر بشریت را دارد آرامش روحی در افراد کمرنگ شده که یکی از عوامل آن، نبود قرب الهی است. هر چه انسان ها از خداوند فاصله بگیرند به همان اندازه از آرامش روحی، دور می شوند. یکی از راه­های کسب آرامش تهجد می­باشد. از مهم ترین امور برای رسیدن به درک و  شناخت آن، بررسی و تحلیل واژگان قرآن کریم است. دراین تحقیق سعی داریم با استفاده از روش مفهوم شناسی که از طریق رابطة تضاد، همنشینی و جانشینی، با بررسی پیوند میان واژگان مختلف که در یک زنجیرة گفتاری هستند و یا واژه‌هایی که لزوماً حضور فیزیکی در جمله ندارند، ولی می‌توانند به جای هم انتخاب شوند، به مفهوم شناسی تهجد بپردازیم. تهجد از جمله فضایل ارزشمندی است که بارها در قرآن از آن سخن به میان آمده است. در قرآن کریم 22 آیه در مورد تهجد شبانه سخن به میان آمده است که شش مورد از آن خطاب به پیامبر می­باشد و خطابات بقیه آیات، عام می­باشد. از بین سوره­هایی که در آن به تهجد اشاره شده­است نه سوره مکی و دو سوره مدنی می­باشد. سوال اصلی پژوهش این است که مراد خداوند از تهجد در آیات قرآن چیست؟ جهت پاسخگویی به این پرسش، روش پیش گرفته­شده در این پژوهش به صورت توصیفی و کتابخانه ای بوده و سعی می گردد در خلال این بررسی توصیفی تحلیلی، مجموعه ای از توصیه های اخلاقی جهت نیل به تهجد را از دیدگاه قرآن  ارائه دهیم.

2. بررسی معنای لغوی و اصطلاحی واژه «تهجد»

واژه تهجد، از ریشه «ه -ج-د» به معنای خوابیدن (ابن فارس، 1404ق،6 : 34؛ جوهری، 1404ق، 2: 555؛ ابن منظور، 1414ق، 3: 433) و بیدار شدن (جوهری، 1404ق،2 : 555؛ طریحی، 1416ق،4: 406) است، از این رو برخی آن را از لغات اضداد شمرده‌اند (طریحی، 1416ق ، 4: 406؛ جوهری، 1404ق، 2: 555؛ واسطی زبیدی، 1414ق، 5: 331؛ ابن منظور، 1414ق، 3: 433). برخی معنای اصلی این ریشه را «فارغ شدن شخص از کارهای روزانه» دانسته‌اند؛ لذا هم شامل کارهایی چون عبادت خدا  و هم کارهای دیگری مانند خواب یا استراحت؛ و یا صرف بیدار بودن می­باشد(مصطفوی، 1402ق،11: 283؛ فراهیدی، 1410ق، 3: 385). برخی معنای «هجُود» (مصدر ثلاثی مجرد) را به خواب رفتن و معنای «تهجد» (مصدر باب تفعل) را بیدار شدن از خواب دانسته‌اند ( نحاس، 1421ق، 4: 183؛ طوسی، بی­تا، 6: 511؛ قطب راوندی، 1405ق، 1: 129). تهجد در اصطلاح متون دینی به معنای نماز شب (مقدس اردبیلی، بی­تا، 95؛ آلوسی، 1415ق، 15: 138) یا بیدار شدن از خواب برای نماز شب (آلوسی، 1415ق، 15: 138) یا مطلق ذکر و عبادت خداست(طبرسی، 1372ش، 6: 283؛ جصاص، 1405ق، 3: 269) به نظر برخی تهجد تنها به عبادات مستحب و نیز عباداتی که پس از بیدار شدن از خواب انجام می‌شود اطلاق می‌گردد، از این رو به عبادات واجب یا عبادات مستحبی ­که قبل از خواب شب انجام شود تهجد نمی‌گویند (طوسی، بی­تا، 6: 511؛ طبری، 1412ق، 9: 177؛ ابن عطیه، 1422ق، 3: 478). به کسی که نماز شب می‌خواند مُتَهجِّد (ابن فارس، 1404ق، 6: 34؛ ابن منظور، 1414ق، 3: 431)، هاجِد یا هَجود گفته می‌شود ( واسطی زبیدی، 1414ق، 9: 334؛ فیروزآبادی، 1416ق، 1: 347).

3. واژگان هم­نشین با تهجد در قرآن کریم

برای اینکه واژگان یا نشانه‌های زبانی بتوانند پیامی را برسانند، باید طبق روال خاصی، بر روی یک محور افقی در کنار هم بنشینند. حال اگر واحدهای یک جمله را بررسی کنیم، درمی‌یابیم که هر یک از آنها جزء یک مقولة دستوری و مکمل یکدیگر هستند و چنان‌چه یکی از واحدهای همنشین تغییر یابد یا حذف شود، در مفهوم پیام نیز خلل ایجاد می‌‌شود. این محور را محور همنشینی می‌گویند و رابطة واحدهایی را که بر روی این محور و در کنار هم می‌نشینند، رابطة هم­نشینی می‌نامند (صفوی،1379ش:28ـ27). در این قسمت از پژوهش به بررسی همنشینان تهجد پرداخته می­شود که الفاظی هستند با آمدن در کنار تهجد، بعدی از ابعاد آن را روشن می­سازند و با قرار گرفتن تهجد در کنار هر یک از واژه­هایی که درذیل خواهد آمد یک وجه از معنای آن تکمیل و روشن می­گردد. در این قسمت هم­نشینان را می­توان به دو قسمت واژگانی که در کنار تهجد قرارگرفتند و واژگانی که به عنوان غایت تهجد در زمره هم­نشینان قرار می­گیرد تقسیم کرد که در ذیل به شرح آن می­پردازیم:

3-1.واژگان همنشین تهجد

بررسی آیات در قرآن کریم حاکی از آن است که چهار کلمه «انفاق»، «زکات»، «صبر» و «امربه معروف و نهی از منکر» به عنوان همنشین تهجد قرار گرفته است که در ذیل به بررسی آن می­پردازیم:

3-1-1.بررسی همنشینی«انفاق» و « تهجد »

انفاق از ریشه‌ی «ن ف ق» مشتق شده و به معنای کم شدن، هزینه کردن، مخفی کردن و پوشاندن است (فیروزآبادی،۱۴۱۷ق: ۱۲۲۷؛ راغب اصفهانی،1412ق: 819). در کاربرد رایج قرآن کریم و متون دینی، «انفاق» اصطلاحاً به اعطای مال یا چیزی دیگر در راه خدا به فقیران و دیگر افراد نیازمند گفته می­شود (سجادی،۱۳۵۷ق: ۳۲۳). هم­چنین تعبیرهایی هم­چون صدقه، زکات، قرض­الحسنه که از مصادیق انفاق می‌باشند در قرآن به کار رفته است. واژه‌ی «انفاق» و مشتقات آن 86 بار در قرآن به کار رفته است.در سور سجده/16؛ مزمل/20؛ آل­عمران/17؛ ذاریات/19؛ فرقان/67، خداوند یکی از خصوصیات متهجدین را انفاق بیان می­کند. در این آیات کسانی که خود را از بخل و حرص باز می­دارند و در اموالشان حقی برای سائل و تهدیدستان قائلند همنشین تهجد معرفی شده­اند. گویا انفاق دلیلی برای کسب توفیق تهجدآنان بیان شده است.

3-1-2.بررسی همنشینی«زکات» و « تهجد »

زکو: زکاه: در اصل به معنای نمو و زیادت است. و آن در امور دنیوی و اخروی بکار می­رود. در اصطلاح به آنچه انسان از اموال خود به عنوان زکات به فقرا می­پردازد، اطلاق می­شود. وعلت این تسمیه آن است که در آن امید برکت و زیادت، یا تزکیه و نمو نفس یا هر دو وجود دارد. در قرآن کریم زکات و نماز کنار همدیگر آمده زیرا با طهارت و تزکیه نفس است که انسان در دنیا به صفات پسندیده آراسته می­شود و در آخرت استحقاق اجر و پاداش می­یابد. تزکیه انسان نسبت به خودش، دو گونه است: یکی با عمل، که پسندیده است (شمس/9). دوم با زبان یعنی اینکه انسان، خویش را بستاید و مورد مدح قرار دهد و این مذموم و زشت است. چنان­که خداوند از آن نهی نموده­است (نجم/32) (راغب اصفهانی، 1412ق: 381).زکات و مشتقات آن 56 بار در قرآن ذکر شده است. خداوند در سوره مزمل/20، زکات را همنشین تهجد قرار داده است و یکی از خصوصیات متهجدین را پرداخت زکات بیان کرده است و فرموده: کسانی که عبادت­های شبانه دارند و زکات دهند و هر کار خوبی برای خود پیش می­فرستند، آن­را نزد خدا بهتر و با پاداش بزرگ­تر باز خواهند یافت. در این آیه خداوند یکی از خصوصیات متهجدین را پرداخت زکات می­داند و به متهجدین و کسانی که زکات می­دهند مژده پاداش بزرگ و نامعلوم را می­دهد که گویای اهمیت بالای این دو امر می­باشد.

3-1-3.بررسی همنشینی«صبر» و « تهجد »

صبر به معنای خویشتن­داری در سختی و تنگی می­باشد. به­طور کلی صبر، خودداری و حبس نفس است از آنچه شرع و عقل، اقتضا و حکم می­کند. بنابراین «صبر» لفظ عامی است که به حسب اختلاف مورد، معنای آن متفاوت می­شود. مثلا اگر شکیبایی در مصیبت باشد، آن­را «صبر» می­گویند و ضد آن جزع (بی­تابی) است. و اگر شکیبایی در جنگ باشد آن­را شجاعت و دلیری می­گویند و ضد آن­را جُبن (ترس) است. و اگر شکیبایی در حوادث ناگوار باشد، آن­را سعه صدر می­گویند و ضد آن­را ضجر و دلتنگی است (راغب اصفهانی، 1412ق،: 474). مشتقات صبر 93 بار در قرآن ذکر شده است که تکرار زیاد آن نشانده اهمیت موضوع می­باشد. خداوند در سور مزمل/10؛ آل­عمران/17؛ طه/130-132؛ طور/48؛ ق/39؛ زمر/10؛ انسان/24، صبر را همنشین تهجد معرفی کرده است. تکرار بالای همنشینی صبر و تهجد گویای این امر است که انسان متهجد حتما باید این خصیصه را داشته باشد تا بتواند با صبوری، سختی عبادت شبانه را بر خود هموار و شیرین سازد. بیشترین تاکید صبردر این آیات، صبر بر حکم خدا، گناه نکردن و صبر بر آزار مشرکان می­باشد و بیان نموده است که صابرین پادششان را کامل و بدون حساب دریافت می­کنند.

3-1-4. بررسی همنشینی«امربه معروف ونهی ازمنکر»و«تهجد»

تعریف و برداشتی که از امر به معروف و نهی­از منکر می شود، برحسب نوع معنایی که از واژه «معروف» و «منکر» اراده می شود و نیز بر حسب تفسیری که از امر و نهی و مصادیق و مراتب آن می­شود و بالاخره بر حسب مرجع اعمال­کننده آن یعنی آمر و ناهی، متفاوت می­باشد. در تبیین معنای معروف و منکر، اقوال گوناگونی ارائه شده است؛ برخی معنای معروف و منکر را همان واجبات و محرمات می دانند و برخی دیگر مستحبات و مکروهات را نیز به معنای این دو افزوده اند (فاضل مقداد، 1368ق:57؛58). علاوه بر این، در تبیین مفهوم این دو واژه مرجع تشخیص (شرع و عقل) نیز لحاظ شده است (راغب اصفهانی،1412ق:331). معروف به معنای آن چه که با ذائقه افراد یک جامعه سازگار و در میان آنان مرسوم و متداول باشد، دانسته می شود (طباطبایی،1417ق:2/ 236)؛ در این معنا مرجع تشخیص معروف علاوه بر عقل و شرع، عرف اجتماعی نیز می­باشد. بررسی آیه 114 سوره آل­عمران حاکی از آن است که امربه­معروف و نهی از منکر نیز یکی از هم­نشینان تهجد ذکر شده است و یکی از خصوصیات متهجدین این است که اوامر و نواهی خدا را می پذیرند و دیگران را نیز امربه معروف و نهی از منکر می­کنند.

از بررسی همنشینان تهجد مشخص می شود که واژگان انفاق، زکات، صبر و امربه­معروف و نهی از منکر از حیث غایت و هدف نهایی که شخص به آن می­رسد و هم از حیث راه وصول به قرب الهی، هم­سو با تهجد می­باشد. شخص برای رسیدن به تهجد لازم است راه منتهی به مقصد را با طی مشقت برخود  هموار سازد تا راه قرب الهی برای او فراهم آید. این معنا را به صورت مشترک در محور معنایی آیات ذکر شده می­توان به عنوان هم­نشین با تهجد دید. در نتیجه کسانی که این خصوصیات را دارا باشند، می­توانند توفیق تهجد را کسب نمایند.

3-2. واژگان غایت تهجد

در این بخش از همنشینان، به بررسی آیاتی که غایت تهجد را بیان می­کند می­پردازیم:

3-2-1. محمود    

در آیه «وَ مِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسىَ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا محَّْمُودًا؛ و پاسى از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يك وظيفه اضافى براى توست اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد. اسرا/79». ابن عباس می­گويد مراد از «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ»يعنى اى پيامبر، شب را نماز بخوان. «نافِلَةً لَكَ»: نمازهايى كه در شب مى‏خوانى، براى تو غنيمتى است. البته نماز شب، بر پيامبر واجب بود ولى براى ديگران مستحب است. برخى گويند: يعنى نماز شب، براى تو و ديگران، نافله است. علت اينكه فقط پيامبر را مخاطب ساخته، اين است كه: ديگران را تشويق كند كه به حضرت اقتدا و سنتش را پيروى كنند (طبرسی، 1372ش، ‏6: 670). «عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»:هر گاه خداوند، «عسى»را بكار برد، معناى آن وجوب و لزوم است. «مقام» نيز به معناى «بعث» می­باشد. يعنى: اگر اين دستورات را انجام دهى، خداوند در روز قيامت، به نحوى شايسته و پسنديده، ترا مبعوث مى‏كند.ممكن است «بعث» را به معناى «اقامه» بگيريم. بنابراين معناى آيه، اين است: خداوند ترا در مقامى ستوده، وامى‏دارد كه اولين و آخرين ترا ستايش كنند. اين مقام، همان مقام شفاعت است كه پيامبر در آن مقام، بر تمام خلائق، شرافت و برترى پيدا مى‏كند. در اين مقام، هر چه از او سؤال كنند، عطا مى‏كند و هر كس از او شفاعت بخواهد، شفاعتش مى‏كند، مفسران قرآن كريم، اتفاق دارند كه: «مقام محمود» همان مقام شفاعت است. بنابراين پیامبر گرامی اسلام، اول شفاعت كننده و اول كسى است كه شفاعت او به­درگاه خدا قبول مى‏شود(همان: 671). مقام محمود، فقط یکبار در قرآن ذکر شده است که خداوند آن­را همنشین تهجد قرار داد و پیامبر را اولین کسی می­دانند که به واسطه تهجد به مقام شفاعت نائل گردید. و در مرحله بعد، دیگر انسان­ها نیز می­توانند در گرو تهجد به این مقام نائل گردند. هر­کس بر پایه لیاقت و شایستگی می­تواند درجه­ای از آن مقام را به­ دست ­آورد. اصولا خداوند کریم اراده کرده ­است هر کسی را به اندازه شایستگیش به او عنایت فرماید. انسان­هایی که توانستند در عالم امکان تصرف کنند و کار خدایی کنند به این مرتبه نرسیدند مگر از طریق عبودیت و بندگی.

3-2-2. محسنین

درآیه« ءَاخِذِينَ مَا ءَاتَئهُمْ رَبهُُّمْ  إِنهَُّمْ كاَنُواْ قَبْلَ ذَالِكَ محُْسِنِينَ؛و آنچه پروردگارشان به آنها بخشيده دريافت مى‏دارند، زيرا پيش از آن (در سراى دنيا) از نيكوكاران بودند.ذاریات/16» يعنى آنها قابليت آنچه را كه پروردگار مهربان به آنها اعطاء كرده دارند در حالى كه از خداوند و از آنچه به آنها داده راضى‏اند. اين معنا از تعبير به «آخذين» و« ايتاء» و از نسبت ايتاء به پروردگارشان فهميده مى‏شود. اين آيه مطالب قبل خود را تعليل كرده مى‏فرمايد: اگر متقين چنين وضعى دارند به خاطر اين است كه قبلا يعنى در دنيا در اعمالشان نيكوكار بودند، و اعمال نيكى داشتند(طباطبایی، 1417ق، ‏18: 369). در این آیه با توجه به آیات بعد، خداوند کسانی را که ساعات کمی از شب می­خوابند و در هنگام سحر استغفار می­کنند را با عبارت «محسنین» خطاب می­کند و آن­را همنشین تهجد قرار داده­است. گویا تهجد شبانه مقدمه­ای برای رسیدن به این مقام می­باشد. در قرآن کریم لفظ «المحسنین»30 بار در 14 سوره و به صورت معرفه تکرارشده است ولی لفظ «محسنین» فقط یکبار و به صورت نکره برای متهجدین ذکر شده است. شاید علت نکره آمدن آن این باشد که خداوند در 30 بار تکرار «المحسنین» به اعمالی مانند جهاد، طلاق با احترام، انفاق و اعمال خوبی که برای همه ظاهر و آشکار بود اشاره می­کند ولی لفظ نکره «محسنین» مربوط به کسانی است که مخفیانه در نیمه­های شب به تهجد می­پردازند و برای دیگران قابل شناخت نمی­باشند و این نیز می­تواند اشاره­ای باشد به اعجاز قرآن که به ریزترین مسائل دقت شده است که این نیز دلیلی بر فوق بشری بودن این کتاب می­باشد.

3-2-3.عبادالرحمن

در آیه «وَ عِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُواْ سَلَامًا؛فرقان/63». مراد از عبادالرحمن، بندگان مخلص خداوند می­باشد که خدا را عبادت می­کنند و با تکبر در زمین راه نمی­روند و در برخورد با جاهلان با خوبی با آنان رفتار می­کنند. و گروهی گفته­اند که مراد کسانی هستند که تسلیم معصیت خداوند نمی­شوند (طوسی، بی­تا، ‏7: 505). «عبادالرحمن» فقط دوبار در قرآن ( زخرف/19؛ فرقان/63) ذکر شده است که خداوند در سوره فرقان آن دسته از بندگانش را که به تهجد مشغول می­شوند، عبادالرحمن خطاب می­کند و آن را همنشین و غایت تهجد بیان می­دارد. در سوره زخرف نیز خداوند این لفظ را برای فرشتگان نیز استفاده نموده است. گویا خداوند فقط فرشتگان و انسان­هایی را که تهجد شبانه دارند، با این نام خطاب می­کند.  بررسی­ها نشان می­دهد که این مقاماتی که در قرآن بیان شده، فقط به وسیله تهجد کسب می­شود. و خداوند در هیج جای قرآن راه رسیدن به این مقامات را عامل دیگری ذکر نکرده است و این خود گویای اهمیت تهجد در قرآن می­باشد. و تهجد این خاصيت را دارد كه آدمى را به سوى این مقامات هدايت نموده و به سعادت، بشارت ‏دهد.

منابع

1ز ابن عطيه اندلسى، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز، بیروت: دارالكتب العلميه، اول، 1422 ق.

2. ابن منظور، ابو الفضل، جمال الدين، محمد بن مكرم، لسان العرب، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع - دار صادر، بيروت - لبنان، سوم، 1414 ق.

3. ابو الحسين، احمد بن فارس بن زكريا، معجم مقائيس اللغة، قم : انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، اول، 1404 ق.

4. اصفهانى، حسين بن محمد راغب، مفردات ألفاظ القرآن، در يك جلد، دار العلم - الدار الشامية، لبنان - سوريه، اول، 1412 ه‍ ق.

5. آلوسى، محمود بن عبدالله، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني، بيروت: دار الكتب العلمية، اول، 1415 ق.

6. سجادی، سیدجعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ایران: شرکت مؤلفان و مترجمان، ۱۳۵۷ش.

7. جوهری، اسماعیل بن حمار، تحقیق/ احمد عبدالغفور عطار،الصحاح، بیروت: دارالعلم الملایین، 1404 ق.

8. صفوی، کوروش، درآمدی بر معناشناسی، تهران: انتشارات سوره مهر، 1379ش.

9. طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، قم‏: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه پنجم، 1417ق.

10. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران:  انتشارات ناصر خسرو، سوم، 1372 ش.

11. طبرى، ابو جعفر محمد بن جرير. جامع البيان فى تفسير القرآن. بیروت: دار المعرفه، اول، 1412 ه ق .

12. طريحى، فخر الدين، مجمع البحرين، تهران: كتابفروشى مرتضوى، سوم، 1416‍ ق.

13. طوسى، محمد بن حسن، التبيان فى تفسير القرآن، بیروت: دار احياء التراث العربى، اول، بی­تا.

14. فاضل مقداد، النافع لیوم الحشر فی شرح باب الحادی عشر، کتابفروشی علامه، 1368ش.

15. فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، قم: نشر هجرت، دوم، 1410 ق.

16. فیروزآبادی، مجد الدين أبو طاهر محمد بن يعقوب، بصائرذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، بیروت: احیاء التراث الاسلامی، 1416 ق.

17. مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران: مركز الكتاب للترجمة و النشر، اول، 1402 ق.

 

 

 

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات
[سه شنبه 1398-02-17] [ 08:25:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  راه های افزایش معنویت در حوزه های علمیه ...

“استاد حوزه و دانشگاه:
معنویت عبارت از تعالی بخشی اهداف است
«خانم طاهره سادات موسوی »معنویت را تعالی بخشی اهداف دانست.
به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان « طاهره سادات موسوی» در جلسه ای که با حضور اساتید و کارکنان این مدرسه با عنوان"” راه های افزایش معنویت در حوزه های علمیه “” برگزار شد در ابتدای سخنان خود خطاب به حاضرین بیان داشت: شما اساتید و کارکنان در بین جامعه بانوان، باعث آبرو و افتخارید و سعی کنید با سلامت نفس، سعه صدر و بردباری بیش از پیش لیاقت خود را نشان دهید منتهی آنچه مهم است اینکه تنها بسنده به عناوین، مراتب علمی و مدارج نکنید بلکه در راستای افزایش همبستگی، اخلاقیات، انسان سازی و معنویات همت بگمارید و تلاش در راستای این اهداف عالیه هست که به مدارج علمی نیز اثر می دهد.
وی افزود: در جامعه امروز عناوین رونق های خود را از دست داده است چراکه خالی از معنویت است و تنها با شعار همراست و شعوری بدنبال ندارد لذا سعی در افزایش معنویات داشته باشید و معنویت را در خود پیاده نمایید.
استاد حوزه و دانشگاه به تعریف معنویت پرداخت و ادامه داد: در مجموع تعاریف بیان شده، معنویت عبارت از هرکار و رفتاری که رنگ و بوی خدایی بهمراه داشته باشد به بیانی دیگر؛ به معنای تعالی بخشی به اهداف است.
خانم موسوی افزود: تعالی بخشی معنویت به بالابردن اهداف در هر عملی است.مراد از اهداف علت غایی از فعل است، انگیزه ای است که انسان را وادار به انجام کار برای رسیدن به مقصد می کند، لذا هرچه این اهداف متعالی تر باشد نشانگر متعالی بودن فاعل است و این معیار خوبی در خودشناسی و انسان شناسی است به طوری که به تعبیر دینی از راه آمال و آرزوهای یک فرد می توان سقف و حدود او را معین نمود.
استاد حوزه و دانشگاه یادآور شد: تعالی بخشی اهداف بدین نحو است که انسان افق دید خود را وسیع نموده و کاری که ضد شأن اوست ترک نماید البته بدست آوردن عنوان اجمالی و رسیدن به مزایای مالی و … در اهداف خللی وارد نمی کند چراکه اینها نیز مورد نیاز بشر بوده و در واقع زندگی بشر با این مسائل اداره می شود، آنچه مهم است اینکه این مسائل به عنوان هدف اصلی قرار نگیرد.
خانم موسوی در ادامه به راههای ارتقای معنویت پرداخت و گفت: از شیوه های افزایش معنویت؛ معاشرت با انسان های موفق و مطالعه زندگینامه آنان و مراوده و ارتباط با آنان است که این شیوه می تواند برای انسان بسیار راهگشا باشد. البته نه از راهی که حسادت ایجاد شود بلکه باید موجب الگو پذیری شود.
وی بر تلاوت قرآن و خواندن ادعیه روز تاکید نمود و خاطر نشان کرد: نزدیک شدن به معنویت و ارتباط با آن موجب کسب انرژی شده، خاصیت مقاوم سازی داشته، امید را در انسان احیا می کند، موجب از بین رفتن استرس و اضطراب می شود و سختی های زندگی بر انسان سهل می گردد.
مسئول پاسخگویی به مسائل دینی دفتر مقام معظم رهبری تصریح کرد: از دیگر آثار ارتقای معنویت؛ دور شدن احساس خسران و بازندگی از انسان است.همچنین معنویت؛ سلامت روحی بدنبال دارد و موجب آرامش خاطر می شود، اگر سکینه و آرامش نباشد هیچگاه فرد مفیدی برای جامعه نخواهید بود چراکه سلامت روح سلامت جسم را نیز بدنبال خواهد داشت.

موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی
[یکشنبه 1398-02-15] [ 10:24:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آسیب های تبلیغ دینی و راهکارها ...

“مبلغ بعثه مقام معظم رهبری:
اگر کسی با شیوه های تبلیغی استاد مطهری آگاه باشد، راه دردشناسی را شناخته و مهارت کافی برای التیام درد را پیدا خواهد نمود
«خانم طاهره سادات موسوی» بیان داشت: : اگر کسی با شیوه های تبلیغی استاد مطهری آگاه باشد، راه دردشناسی را شناخته و مهارت کافی برای التیام درد را پیدا خواهد نمود.
به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان « طاهره سادات موسوی» در نشست علمی با موضوع« آسیب های تبلیغ دینی و راهکارها» که با حضور مبلغین مدارس علمیه خواهران استان گلستان به مناسبت هفته معلم برگزار شد در مقدمه با استناد به دو روایات از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه به بیان جمع این دو روایت پرداخت و بیان داشت: در یک روایت حضرت می فرمایند:"” اللهم نبهنی فیه عن نومةِ الغافلین"” و نیز در روایتی دیگر فرموده اند: “"مردم در خوابند و زمانی که از دنیا رفتند بیدار می شوند"” گاهی فهم ما از معنای مرگ، مرگ طبیعی است اما گاهی مرگ را مقابل حیات می دانیم و هر رشد و کمالی مردن از مرتبه پایین تر و رسیدن به حیات برتر است لذا با این معنا مرگِ حیات، مرگ طبیعی را در بر نمی گیرد.
وی افزود: اعتقاد به اینکه انسان با مرگ می میرد و دوباره در قیامت زنده می شود فهم صحیحی از معاد نیست. حقیقت انسان مردنی و مرگ پذیر نیست، حل معمای دو بیان اولیه پیامبر اکرم صلی الله علیه به فهم این دعای حضرت برمی گرددکه می فرماید: “"موتوا قبل اَن تموتوا"” .
استاد حوزه و دانشگاه گفت: امروزه وضع جامعه با ارتقای سطح آگاهی های مردم و سطح نیاز مردم یک روند دیگری را می طلبد، به طوری که همه چیز به سمت تخصصی شدن در حرکت است لذا مبلغین باید تخصصی کار کنند و شیوه عملی داشته باشند.
خانم موسوی با تاکید بر دسته بندی و سطح بندی شدن مبلغین خاطر نشان کرد: آثار منفی بدتبلیغ کردن بیش از تبلیغ نکردن است چنانچه آیه 82 از سوره مبارکه اسرا آنجا که خداوند می فرمایند: “"و نُنَزِّلُ مِنَ القرآن ما هو شفاءٌ و رحمه….""دلالت بر این مطلب دارد که قرآن برای عده ای شِفا و برای برخی افراد موجب خسران و درد آفرین است چراکه شیوه استفاده از قرآن مهم است.
وی خاطر نشان کرد: اگر امروز تبلیغ ما اثر معکوس بدنبال دارد بدین جهت است که شیوه تبلیغ، شیوه صحیحی نمی باشد لذا باید در راستای تربیت مبلغ از سطحی که اجازه تبلیغ داده شده است سطح بندی درست انجام گیرد و کار تخصصی انجام گیرد.
مسئول پاسخگویی به مسائل دینی دفتر مقام معظم رهبری خطاب به مبلغین تاکید کرد: سطح مخاطبین را بالا ببینید چرا امروزه سطح آگاهی مردم بسیار بالا رفته است لذا می طلبد یک مبلغ باید سطح آگاهی خود را بیش از همیشه افزایش دهد.
خانم موسوی افزود: تا زمانی که مطالب برای خود مبلغ هضم و جزم نشود و به مرحله عمل در نیاید نخواهد توانست یک مبلغ موثر و موفقی باشد، همچنین یک مبلغ باید شیوه های ارائه تبلیغی را بیاموزد تا کلامش اثر بخش شود.
وی بیان داشت: برخی طلاب در کنار گذراندن سطح، خوب کار نموده و به رشد مضاعفی در عرصه تبلیغ دست می یابند و در مقابل عده ای صرفاً به گذراندن سطوح اکتفا می کنند لذا می طلبد حوزه های علمیه بعد از پایان سطحِ طلاب، شروع به پرورش آنان در مسائل اخلاقی، اعتقادی و … نموده، در بخش عملی کاربردی و محتوایی، مبلغین طبقه بندی شوند تا آماده اعزام گردند.
استاد دانشگاه ادامه داد: اگر کسی با شیوه های تبلیغی استاد مطهری آگاه باشد، راه دردشناسی را شناخته و مهارت کافی برای التیام درد را پیدا خواهد نمود. شیوه تفکری استاد این است که می آموزد چگونه درد شناسی شود و درمان صورت گیرد که شیوه بسیار کاربردی و موفقی است.
خانم موسوی اظهار داشت: وقتی می گوییم"” مبلغ دین “” انتظار خلق و خالق از یک مبلغ این است که کلام دین را درست از زبان مبلغ بگیرند لذا لازم است یک مبلغ با زبان دین آشنا باشد.
وی افزود: در بخش محتوایی تبلیغ، آشنایی مبلغ با مضامین ادعیه بسیار حائز اهمیت است چراکه ادعیه کنز عظیمی است و مبلغ را مایه دار و سرمایه دار می کند لذا وقتی مبلغین مایه ارزنده داشته باشند مردم خریدار کلام او خواهند شد.
مبلغ بعثه مقام معظم رهبری در ادامه ضمن تاکید بر مراجعه مبلغین به منابعی چون قرآن و ادعیه توصیه نمود: در تغذیه روح باید غذای سالم تغذیه کنید لذا با قرآن کریم و ادعیه به عنوان قرآن صاعد مانوس شده، در معانی آن تفکر کنید، از آنها تغذیه نمایید و خود را با آنها صعود و عروج دهید.
خانم موسوی در پایان افزود: برای رسیدن به حیات برتر به تعبیر قرآن کریم باید مراحل رشد و نمو را پشت سر بگذارید تا به مراتب عالی دست یابید و در این مسیر قتل نفس و از بین بردن قوای حیوانی برای رسیدن به کمالات انسانی را سولوحه کار خود قرار دهید.
وی در پایان به سوالات بسیاری که از سوی شرکت کنندگان مطرح گردید پاسخ دادند.

 

موضوعات: نشست علمی
 [ 10:22:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ویژگی های اخلاقی منتظران ...

“استاد مدرسه علمیه الزهرا(س) گرگان:
رابطه امام نسبت به مردم به منزله رابطه روح به بدن است
استاد مدرسه علمیه الزهرا(س) گرگان، رابطه امام نسبت به مردم را به منزله رابطه روح به بدن دانست.
به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء (س) نشستی با عنوان ویژگی های اخلاقی منتظران، در ویژه مراسم میلاد امام زمان عجل الله با حضور جمع کثیری از بانوان در مدرسه علمیه عالی الزهرا سلام الله علیها برگزار شد. در این نشست خانم احمدی با استناد به روایتی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه، “"بهترین اعمال امت پیامبر را انتظار فرج “"دانست و به بحث پیرامون اخلاق منتظران پرداخت و بیان داشت: اخلاق بیان کننده صفت هایی است که انسان باید در خود ایجاد نماید تا رفتار های ارادی صادر شده از او نیکو و پسندیده بوده و صفت های بد از او دورشود، به طور کلی اخلاق شامل اعمال خوب و بد و وظایف می شود.
وی افزود: اخلاق منتظران واقعی در زمان غیبت؛ دوری از اعمال زشت، آراسته شدن به فضیلت های امام غایب و پیاده شدن عملی این فضایل در زندگی فردی و اجتماعی است.
استاد حوزه با استناد به روایات وارده از ائمه معصومین علیهم السلام ادامه داد: “” زمین هرگز از حجت الهی خالی نبوده وإلا اهلش را فرو می برد"” این حجت الهی یاظاهر و آشکار است و یا نهان و پنهان، چنانچه در آیه 20 از سوره مبارکه لقمان استفاده می شود که"” خداوند تبارک و تعالی از امامان معصوم علیهم السلام از نعمت های الهی یاد می کند که یا پنهانند و یا آشکار “” لذا امام زمان به عنوان نعمت مخفی است که خداوند به همگان عطا فرموده است.
احمدی با اشاره به اینکه هر آنچه اهداف انبیا و امامان بالاتر و گسترده تر باشد به همان میزان زمینه سازی برای تحقق اهداف نیز لازم است خاطر نشان کرد: گستره و وسعت اهدافی که خداوند برای امام زمان عجل الله تعالی در نظر گرفته است ، طول غیبتی متناسب با آن را می طلبد تا زمینه ظهور منجی عالم بشریت به وجود آید تا علاوه بر اقامه توحید و عدل در سراسر عالم، استمرار نیز داشته باشد.
وی اظهار داشت: با وجود غیبت امام زمان، خداوند متعال مومنین را در سطحی از ادراک بالا می برد که توانایی ارتباط با امام غایب را دارند و به نور ولایت آن حضرت روشن می گردند، البته این مهم در سایه تقویت ایمان و اطاعت از فرامین و دستورات الهی ممکن و میسر خواهد بود.
مربی فیض نور این مدرسه به بیان خصلت ها و ویژگی های منتظران پرداخت و اولین ویژگی یک منتظر را؛ ثبات قدم در پذیرش سرپرستی و ولایت اهل بیت علیهم السلام برشمرد.
احمدی تصریح کرد: از دیگر ویژگی های یک منتظر واقعی؛ سامان بخشیدن به وضعیت فکری، روحی و عملی منتظر به گونه ای که سنخیت کاملی با امام زمان برقرار نمایند چنانچه آیه 200 از سوره آل عمران براین مطلب دلالت دارد که مراد از"” اصبروا"” صبر بر ادای واجبات، “"صابروا “"شکیبایی بر اذیت دشمنان و “"رابطوا “"رابطه ناگسستنی با امام عصر است.
وی با استناد به روایتی از ائمه هدی علیهم السلام، رابطه امام نسبت به مردم را به منزله رابطه روح به بدن دانست و گفت: از دیگر ویژگی های یک منتظر واقعی؛ پاسداری از دین و حفظ حقوق مردم از طریق امر به معروف و نهی از منکر است چنانچه اصلاح جامعه در سایه این مهم تحقق می یابد، در اهمیت این مطلب همین بس که براساس آیه 110 آل عمران"” خداوند متعال بهترین امت را کسانی معرفی می کنند که امر به معروف و نهی از منکر دارند"” .
مبلغ حوزه در پایان در بحث از انتظار سازنده افزود: انتظار سازنده ای که مدنظر تعالیم اسلامی است این است که یک مسلمان و منتظر برای تحقق آرمان هایی که از کتاب و سنت دریافت کرده تلاش می کند، چنانچه حضرت مهدی قله حرکت برای نابودی ظلم و رفع جهل است و در زمان غیبت باید در این مسیر حرکت شود.


موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی
 [ 10:17:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تفسیرعرفانی ...

تفسیر از ماده «فسر»، در لغت به معنای کشف آنچه پوشیده است و کشف مراد لفظ مشکل به ‏‎ ‎‏کار می‌رود.‏‎‏ و در اصطلاح تفسیر، علمی است که به وسیله آن، ‏‎ ‎‏بیان معانی و استخراج احکام کتاب خدای متعال فهمیده می‌شود.‎‏ به تعبیر دیگر، اظهار معانی آیات ‏‎ ‎‏قرآن و کشف مقاصد و مدلول‌های آن، تفسیر نامیده می‌شود.‏‎

تفسیرعرفانی

تفسیرعرفانی‏ ‏‏یکی از روش های تفسیر قرآن، روش تفسیر عرفانی آیات است. این تفسیر که از آن به تفسیر «رمزی » یا «اشاری » نیز یاد می شود، عهده دار بیان باطن آیات قرآن و بیان معانی رمزی و اشاری آنهاست. این نحوه از تفسیر مبتنی بر آموخته های ذوقی و عرفانی و مبانی سیر و سلوک است و از طریق کشف و شهود به دست می آید؛در تفسیر عرفانی به پنج نکته اساسی توجه شده است:‏
‏‏1.تفسیر عرفانی اساساً تأویل است؛ نه تفسیر. ‏
‏‏2. تأویل مورد نظر در تفسیر اشاری، از باطن آیات صورت می‌گیرد.‏
‏‏3. معنای ظاهری به صورت غیرآشکار، به معنای باطنی اشاره دارد؛ بنابراین، میان ‏‎ ‎‏این دو معنا به صورت اشاره، ارتباط و مناسبت وجود دارد.‏
‏‏4. به دست آوردن این ارتباط پنهانی، به رویکرد عرفانی نسبت به آیات قرآن نیاز دارد که بالطبع ‏‎ ‎‏سیر و سلوک و دست‌یابی به مراتب سلوک عرفانی را می‌طلبد؛ از این رو، این اشاره ‏‎ ‎‏پنهانی برای اهل سیر و سلوک آشکار است. ‏
‏‏5. تفسیر باطنی، تفسیر ظاهری را نفی نمی‌کند؛ بنابراین می‌تواند، معنای ظاهری و ‏‎ ‎‏باطنی آیات، همزمان قصد شده باشد؛ از این جهت، تفسیر عرفانی با تفسیر باطنی ‏‎ ‎‏متفاوت است، زیرا طرفداران تفسیر باطنی معتقدند که تنها همان معنای باطنی مورد نظر ‏‎ ‎‎‏است و معنای ظاهری، بی آن‌که مورد نظر باشد، تنها نقش رهگذاری به تفسیر باطنی را ‎‏ایفا می‌کند.‏‎
‏‏ امام خمینی معتقدند که قرآن و روایات، به ویژه ادعیه اهل بیت، سرشار از بیانات ‏‎ ‎‏عرفانی است؛ عباراتی که تنها بر اساس مبانی نظری عرفان قابل تفسیرند، و این، به ‎‏معنای مُجاز بودن چنین کاربردی نیز هست.‏


مبانی تفسیر عرفانی
1- ذو مراتب بودن قرآن
‏‏مهم‌ترین مبنایی که عرفا در تفسیر عرفانی، بر آن تکیه می‌کنند، این است که قرآن به رغم تنزل از آن حقیقت والای خود و اسارت در محدود الفاظ، همچنان به این ‎‏الفاظ و عبارات محدود نمی‌گردد، بلکه در ورای این عبارات، از مراتب معنایی متعدد ‏‎برخوردار است که در روایت، از آن به بطن قرآن تعبیر شده است. پیامبر اکرم(ص) در ‎‏روایت معروفی فرمود:‏‏‏ «ما من آیة فی القرآن إلا ولها ظهر وبطن» ‏‏؛ هیچ آیه‌ای در قرآن نیست،مگر ‏‎ ‎‏آن که دارای ظاهر و باطن است.
2- مراتب داشتن فهم قرآن‏
اگر پذیرفتیم که قرآن دارای مراتب است، پس پذیرش تفاوت مراتب فهم قرآن نیز ‏‎ ‎‏اجتناب ناپذیر خواهد بود. شاید بتوان، قرآن را از این جهت ، به اقیانوسی ژرف تشبیه ‏‎ ‎‏کرد که در هر مرتبه آن، گوهرهای گرانبهایی نهفته است و هرکس به فراخور توانمندی ‏‎ ‎‏و امکانات غوص و فرو رفتن در سطوح مختلف آن، می‌تواند از گوهرهای آن بهره ‏‎ ‎‏بگیرد.‏ تفاوت سطح تفسیر عرفانی به اختلاف مراتب سلوکی مفسّران ‏‎ ‎‏باز می‌گردد و عارفان بر این نکته تأکید دارند که مراتب درک و فهم آدمی‌ متفاوت ‏‎ ‎‏است؛ از این رو، نباید فهم‌های متفاوت را متناقض دانست.‏
3- طهارت باطن، شرط رویکرد به قرآن‏قرآن کریم در آیه شریفه ‏‏لاَ یَمَسُّهُ إِلا الْمُطَهَّرُونَ‏ به این حقیقت تصریح کرده ‏‎ ‎‏است که فهم معانی وحی و دریافت اسرار آن، برای کسی که در دلش کبر،‏‎ هواخواهی یا محبّت دنیا باشد یا به انجام گناه اصرار داشته باشد یا ایمان در دلش ‏‎ ‎‏جایگزین و استوار نشده باشد یا به طور ضعیف تحقق یافته باشد… ممکن نیست، زیرا ‏‎ ‎‏تمام این‌ها حجاب‌های فهمند.‏‎
4-اهل بیت‏‏(علیه السلام)‏‏، مخاطبان واقعی قرآن‏ با توجه به روایت ‏‏«إنّما یعرف القرآن من خوطب به»‏‏ قرآن را کسی می‌شناسد که مخاطب آن ‏‎ ‎‏است، بدست می آیدکه مخاطب واقعی ‏‎ ‎‏قرآن اهل بیت هستند؛ بدین جهت، آخرین و نهایی‌ترین مراتب فهم و تفسیر قرآن، دراختیار آنان است؛ لذا آنچه علماء واندیشوران بدان دست می‌یابند، آخرین مرتبه ‎‏ژرفای معنایی قرآن نیست و عمیق‌ترین لایه‌های آن، ویژه خاندان عصمت است.
5- کتاب و سنّت، معیار سنجش تفسیر عرفانی‏ با مخاطبِ واقعی دانستنِ اهل بیت(در مبنای پیشین مطرح شد که امامان معصوم مفسّران واقعی قرآن ‏‎هستند) بر این ‏‎ ‎‏نکته تأکید می‌شود که در تفسیرها و تأویل‌ها، باید نگرش اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ در آیات قرآن ‏‎ ‎‏مورد نظر باشد، زیرا حرف نهایی درباره قرآن، از آنِ آنان است.‏ اشکالات تفسیر عرفانی
برخی، اشکالاتی را نسبت به تفسیرعرفانی قرآن مطرح کرده انداز جمله: 1- تفسیر عرفانی این ادعا را دارد که نتیجه کشف شهود است، حال چگونه می توان یقین پیدا کردکه این کشف حقانی است و شیطانی و نفسانی نیست. 2- اشکال دیگر آن است که کشف یک تجربه است و تجربه را نمی‌توان به دیگران منتقل کرد (مثل تجربه استشمام عطرکه قابل انتقال نیست) حال چطور این کشفیات را به دیگران منتقل شده، در صورتی که به اتفاق آرای عرفا، یافته‌های عرفانی قابل انتقال به دیگران نیستند.
3- برداشت‌های عجیبی که در تفسیر عرفانی از قرآن می‌شود، نه‌تنها با قرآن سازگار نیست، بلکه ضد قرآن است، از این رو تمام معانی که در تفسیر عرفانی آمده با هیچ عقل و منطقی نمی‌توان تفسیر قرآن دانست.


منابع:
1. قادری، محمد، بررسی تفسیر عرفانی قرآن کریم،مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد1
2. نصیری، علی، مبانی تفسیر عرفانی امام خمینی (ره) برگرفته از سایت http://www.imam-khomeini.ir
3. http://iqna.ir/fa/news/3655699

4. https://hawzah.net/fa/article/view/

 

 

 

 

 

مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س)
گرگان

فروردین 98

 

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات
[شنبه 1398-02-14] [ 09:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  خانواده و سبک زندگی فاطمی(س) ...

“زن و مرد به لحاظ کرامت ذاتی و انسانی یکسان هستند
نماینده ولی فقیه در استان گلستان گفت: زن و مرد به لحاظ کرامت ذاتی و انسانی یکسان بوده و هیچ تفاوت و تبعیض ذاتی و هویتی بایکدیگر ندارند.
به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و مرکز تخصصی الزهراء و مرکز پژوهشی الزهراء(س) ، «آیت الله سید کاظم نورمفیدی »در ویژه مراسم ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها که از سوی مدرسه علمیه عالی الزهرا( س) گرگان و با حضور کارکنان، اساتید و طلاب این مدرسه و نیز عموم بانوان برگزار شد سالروز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز زن را روز مبارکی نامید و بیان داشت: روز زن چنین اقتضا می کند در مورد مسئله زن که در طول تاریخ از جمله مسائل پرفراز و نشیب است تأمل و تفکر نماییم و با استفاده از آیات متعدد قرآن کریم، نگاه اسلام را پیرامون مقام زن بشناسیم.
وی با اشاره به وضعیت زنان در زمان جاهلیت عربستان افزود: در زمان جاهلیت، دختردار شدن را مایه ننگ می دانستند چنانچه آیه 58 از سوره مبارکه نحل به این مطلب اشاره دارد البته این نوع نگاه به زن تنها مختص جاهلیت عربستان نبود بلکه این تفکر در سراسر جهان حاکم بود.
امام جمعه شهرستان گرگان ضمن بیان این مطلب که بیان قرآن قابل خدشه نیست و به عنوان کتاب زندگی انسان بشمار می رود ادامه داد: نزول آیات متعددی از قرآن کریم در مورد جایگاه و منزلت زنان و نیز بعثت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه موجب شد جوحاکم دوران جاهلیت در مورد زنان تغییر یابد.
آیت الله نورمفیدی گفت: به استناد آیات عدیده ای از قرآن کریم؛ زن و مرد به لحاظ کرامت ذاتی و انسانی یکسان بوده و هیچ تفاوت و تبعیض ذاتی و هویتی بایکدیگر ندارند.
وی با استناد به آیاتی از قرآن مجید خطاب به کسانی که زن را جنس شرور دانسته و معتقدند شیطان ابتدا حوا را وسوسه نموده و از طریق حوا، آدم را گمراه کرد پاسخ داد: قرآن کریم به صراحت تمام در آیات متعددی همچون آیه 20 اعراف(فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ) و 36 بقره( فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَان) از این حقیقت پرده بر می دارد که وسوسه شیطان شامل هردوی آنان می شود.
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: در آیه 120 سوره مبارکه طه ضمیر به صورت مفرد مذکر آمده که خطاب ضمیر به حضرت آدم است لذا فهمیده می شود که حوا نیز از طریق آدم وسوسه شد"” فوسوس إلیه الشیطان…"”
آیت الله نورمفیدی با این بیان که یک زن می تواند صدبرابر یک مرد در کرامت های انسانی پیش برود اذغان نمود: از جمله حقوقی که بین زن و مرد مساوی است؛ حق مالکیت و حق خانوادگی است بدین معنا که حق مالکیت حق اجتماعی است و اختصاصی به زن و مرد ندارد لذا هر دو مالک چیزی هستند که بدست می آورند چنانچه آیه 32 از سوره مبارکه نساء دلالت براین مطلب دارد.
وی با استناد به آیه 187 بقره در بحث از حق خانوادگی زن و مرد اظهار داشت: در محیط خانواده نیز هر دو حقوقی را برعهده دارند هرچند بخاطر مسئولیت هایی که خداوند برعهده آنان قرار داده این حق در خانواده متفاوت است اما براساس آیه فوق؛ زن و مرد لباس یکدیگرند لذا همانگونه که لباس انسان را می پوشاند و به انسان زیبابی می بخشد زن و مرد نیز باید موجب زیبایی یکدیگر باشند.
موسس مجموعه حوزوی الزهرا( س) گرگان در ادامه از حقوق اجتماعی زنان نام برد و گفت: زنان نیز همانند مردان می توانند در اجتماع وارد شوند و مسئولیت های مختلف اجتماعی را بپذیرند، چنانچه به مصداق آیه 12 از سوره ممتحنه؛ در اسلام بیعت زن، مالکیت زن، حضور زن در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی تثبیت شده است.
آیت الله نورمفیدی از جمله وظایف یک زن اداره خانه است به طوری که یک زن باید با تدبیر در امورات زندگی بتواند اعضای خانواده را حفظ نموده و به تکامل برساند، اگر زنان در خانواده تدبیر داشته باشند( به استثنای برخی مردان) هیچ گاه مردان به غلط نخواهند افتاد.
وی از دیگر حقوق مشترک بین زن و مرد را امر به معروف و نهی از منکر دانست و افزود: امر به معروف و نهی از منکر از مهمترین واجبات اسلامی و بزرگترین فریضه الهی است که شامل هر دو( زن و مرد) می شود.
موسس مدرسه امام خمینی گرگان در پایان با استناد به روایتی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه؛ دختران را حسنه و پسران را نعمتی از سوی پروردگار دانست و ادامه داد: «خداوند متعال به خاطر حسنه ای که عطا فرموده ثواب و از نعمت سوال خواهد کرد » .همچنین در روایتی دیگر از رسول خدا صلی الله علیه وارد است که می فرمایند: “"گرامی نمی دارند زنها را مگر انسان های کریم و اهانت نمی کند زنان را مگر انسان های پست و لئیم » .



موضوعات: همایش
 [ 09:24:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش امنیت در اعتلای جامعه ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان، « خانم زهرا کریمی» در نشست علمی با عنوان« نقش امنیت در اعتلای جامعه»که با حضور طلاب مدرسه علمیه عالی الزهرا سلام الله علیها برگزار شد، بیان داشت: امنیت اجتماعی همان آرامش و آسودگی خاطری است که هر جامعه ای موظف است در زمینه های مختلف اعم از اقتصادی، قضائی، سیاسی و …برای مردم آن جامعه ایجاد کند لذا می توان از امنیت اجتماعی به فراغت همگانی در قبال ترس، تهدید و نیز مصون ماندن جان، مال، ناموس، هویت و اعتقادات یاد کرد.
وی با استناد به آیه چهار از سوره مبارکه قریش به بیان دیدگاه قرآن کریم پیرامون امنیت جامعه پرداخت و افزود: آیه فوق؛ وجود امنیت و ثبات اجتماعی و نبود ترس و وحشت را از شاخصه های جامعه مطلوب و از نعمت های الهی برمی شمرد. براساس دیدگاه قرآن، استقرار امنیت و آرامش همگانی« نشانه ای آشکار از بلوغ و اعتلای جامعه و سلب این آرامش موجب سقوط تمدن ها» خواهد بود.
ایشان ادامه داد: امنیت در مفهوم قرآنی؛ در سایه پارسایی، توکل بر خدا، احترام به حقوق سایرین، اجرا و اقامه قسط و عدالت، برابری و اخوت ایمانی، دفاع و حمایت از مظلوم و محروم، برخورد با مفسد و مجرم، دفع فقر و مسکنت و تامین معیشت و رفاه عمومی و ….امکان پذیر است.
کریمی ضمن استناد به آیاتی از قرآن کریم"” خداوند متعال""را منشأ هرگونه امنیت در جامعه دانست وگفت: براساس آیه 23 حشر و 55 نور؛ خداوند اقسام گوناگون امنیت را در قالب مواهب و نعمت های خود به بندگان ارزانی داشته است.
وی ایمان توحیدی، ولایت و امامت و نیز تعهد اسلامی را از ارکان امنیت برشمرد و خاطر نشان کرد: ایمان توحیدی بن مایه های رهایی انسان از آشفتگی و سبب رسیدن انسان به آرامش و امنیت است.
دانش آموخته مدرسه علمیه عالی الزهرا( س) گرگان ادامه داد: اساس ولایت و امامت بر پایه سه ظرفیت اخلاقی، تربیتی و سازمانی است که براساس این ظرفیت ها مفهوم ولایت از جهات متعدد به اصلاح الگوی روابط میان رهبران و پیروان جامعه اسلامی می انجامد و به تَبَع آن کانونِ اصلی ظهور ناامنی و بی ثباتی را مدیریت و کنترل می کند.
کریمی تصریح کرد: پیدایش اسلام در عصر جاهلی؛ انقلابی همه جانبه و فراگیر محسوب می شد که مبانی گفتمان حاکم در تمام سطوح آن را به چالش گرفته و طرحی نو را بوجود آورد لذا طی این گفتمان؛ در اسلام که مهمترین منبع حجیت آن"” کلام الله"” به شمار می رفت، تمام سطوح و لایه های حیات انسانی از جمله امنیت معنا و مفهوم تازه ای یافته و در سایه آن ارکان امنیت شکل گرفت.
وی اذعان داشت: از دیگر ویژگی های گفتمان امنیتی قرآن و نظریه اسلامی امنیت؛ توجه هم زمان به دو اصل رحمت و شدت در قلمرو روابط مبتنی بر ایمان و کفر است که بر غیرت های ایمانی نظر دارد و جامعه اسلامی را در حکم هویت واحد می بیند.
طلبه مدرسه علمیه عالی الزهرا( س)گرگان افزود:گسترده امنیت به وسعت کرامت انسان است لذا پاسداشت کرامت هر فرد، بنیان امنیت جامعه را شکل می دهد. از نظر قرآن کریم پیوند وسیعی بین امنیت و اعتلای جامعه وجود دارد به طوری که هرچه امنیت جامعه بالاتر باشد آن جامعه متوالی تر خواهد بود چنانچه آیه 55 از سوره مبارکه نور دلالت براین مطلب دارد.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
[چهارشنبه 1398-02-11] [ 08:52:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش زنان در پیروزی و حفظ انقلاب اسلامی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان، «دکتر محمد حکیمی »در نشست پژوهشی با موضوع “"نقش زنان در پیروزی و حفظ انقلاب اسلامی “"که از سوی مدرسه علمیه عالی الزهرا سلام الله علیها گرگان و با حضور طلاب این مدرسه برگزار شد، با استناد به آیه یک از سوره مبارکه نسا، زن و مرد را از دیدگاه اسلام دارای یک حقیقت واحد یعنی انسان دانست و بیان داشت: زن و مرد در اسلام از نظر هویت و جنسیت مساوی اند و هیچ تفاوتی از این جهت باهمدیگر ندارند چنانچه از جمله"” …و خلق منها زوجها"” این نکته به خوبی فهمیده می شود.
وی در بحث نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی ابتدا سوالی را مطرح نموده و به پاسخ به این سوال پرداخت و افزود: در پاسخ به این سوال که"” چرا ما جهان سومی ها عقب مانده ایم و غربی ها پیشرفت کرده اند؟"” باید اذعان نمود براینکه مسائل اجتماعی تک عامل نیست عوامل زیادی در آن موثر است از جمله؛ سوء مدیریت، استعمار و استثمار و جهل. همچنین عامل مهم نبودن زن در جایگاه خود می باشد.
استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا سلام الله علیها ادامه داد: با مرور بر تاریخ قبل از انقلاب فهمیده می شود که زنان در جامعه ما در جایگاه خود قرار نداشتند، با توجه به اینکه نیمی از جامعه را زنان تشکیل می دهند اما اجازه بیرون آمدن و تحصیل و اشتغال به فعالیت های اجتماعی فرهنگی به آنان داده نمی شد.
دکتر حکیمی حضور زنان در مسائل اجتماعی سیاسی را یکی از مهمترین اتفاقات انقلاب دانست و خاطر نشان کرد: امروز زنان در کنار مردان و دوشادوش آنان به فعالیت های مختلف مشغولند. رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای مدظله العالی در این زمینه می فرمایند: “” انقلاب به زنان ما خدمت کرد همچنان که زنان به انقلاب خدمت کردند"” .
وی با استناد به کلام امام خمینی رحمت الله علیه"” مقام زنان و مردان ما را بالاتر از مقام مردم صدر اسلام برشمرد و گفت: نگاه غرب زدگی به زن یعنی نگاه آزادی زن به معنای بی بند و باری و همچنین عدم مشورت با زنان از عواملی است که در دوران قاجار و قبل از آن جامعه را به سمت عقب ماندگی سوق می داد.
این استاد دانشگاه با اشاره به نگاه حکومت پهلوی به زن اضافه نمود: نگاه حکومت پهلوی به زن یک نگاه کالایی بود چنانچه هم اکنون نیز در جامعه غربی از زن به عنوان کالایی برای رسیدن به منافع مالی خود استفاده می کنند.
حکیمی خاطر نشان کرد: غرب زدگی، دوری زن از معنویت و دین از مهمترین اهداف غربی ها بود که قبل از انقلاب در جامعه ما وجود داشت.
وی در ادامه اظهار داشت: در انقلاب اسلامی نگاه به زن، نگاهی قرآنی است، بدین معنا که زن و مرد هر دو با هم مساوی اند. استاد مطهری در این زمینه می فرمایند: “"زن و مرد هر دو انسانند، حقوق مساوی دارند ولی مشابه نیست، زن و مرد تنها به لحاظ جسمی و روحی باهمدیگر تفاوت دارند.
پژوهشگر فعال شهر گرگان به نقش زنان در انقلاب اسلامی پرداخت و افزود: زنان مانند مردان در انقلاب اسلامی حضور داشتند، چنانچه حضور آنان موجب تحریک مردان شده و مردان را نیز به صحنه می آورد.
حکیمی تصریح کرد: انقلاب موجب نوعی تولد دوباره در زنان شد، در دوران انقلاب، شجاعت و شهامت در زنان ظهور وبروز نمود چنانچه این روحیه قبل از انقلاب در زنان دیده نمی شد.
وی گفت: دمیدن روح آگاهی، ایمان و معنویت در زنان از دیگر دستاوردهای انقلاب در حوزه زنان بود. انقلاب موجب شد زنان از فرهنگ غرب زده پهلوی به فرهنگ قرآنی، معنوی روی آورند، چنانچه هویت اصلی خود را بدست آوردند، مقام و جایگاه زن در اسلام چنان است که امام خمینی رحمت الله علیه می فرمایند: “"مردان از تربیت زنان است که به معراج می روند"” .
کارشناس برنامه صدا و سیما استان گلستان به بیان نمونه های متعددی از نقش زنان درگسترش و ترویج دین مبین اسلام پرداخت و حضور زنان را یکی از عوامل پیشرفت در مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دانست.
دکتر حکیمی نظم پذیری و مدیریت قوی زنان را نشان دهنده روحیه هنرمندانه،کمالانه و قوی در زنان برشمرد و الگوگیری از زنان بزرگی همچون حضرت زهرا سلام الله علیها، حضرت خدیجه سلام الله علیها، حضرت زینب سلام الله علیها و نیز حضرت مریم و آسیه سلام الله علیهما تاکید نمود.
وی در پایان ضمن بیان قوانین مربوط به زنان با استناد به آیاتی از قرآن کریم در بحث دیه، ارث، مهریه و …به سوالات طلاب پاسخ داد.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست پژوهشي
 [ 08:46:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تحلیل بیانیه گام دوم انقلاب با تاکید بر پیشرفت علمی و افق های پیش رو ...

” استاد دانشگاه آزاد اسلامی گرگان، علم را آشکارترین وسیله عزت، قدرت و توسعه همه جانبه کشور دانست.
به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان، “"دکتر غلامرضا منتظری “"در نشست علمی با عنوان"” تحلیل بیانیه گام دوم انقلاب با تاکید بر پیشرفت علمی و افق های پیش رو “” که در این مدرسه برگزار شد، در ابتدای سخنان خود ماه رجب را تعبیر به ماه تخلیه نمود و بیان داشت: ماه رجب؛ ماه غبارروبی است چنانچه باید خانه دل را از غبار گناه و آلودگی پاک کنیم تا بتوانیم به ماه شعبان که ماه آراستگی به فضایل اخلاقی است وارد شویم.
وی بر ترک و دوری از گناهان در این ماه تاکید نمود و یادآور شد: ماه رمضان؛ ماه تجلی و نورافشانی است، لازمه ورود به ماه رمضان؛ توبه از گناهان در ماه رجب وآراستگی وجود در ماه شعبان است.
این استاد دانشگاه با توجه به بیانیه گام دوم در نگاه رهبر معظم انقلاب، رشد و توسعه علمی را یک وظیفه همگانی دانست و اضافه کرد: دانشگاه و حوزه های علمیه باید پیش قراول ترویج فرهنگ ارزشمند رشد و توسعه علمی باشد، این سخن حضرت آیت الله خامنه ای الهام گرفته از سخنان پیامبر اکرم است که بر ضرورت کارعلمی اصرار دارد.
دکتر منتظری با استناد به روایتی از امیرمومنان علی علیه السلام به بحث پیرامون ارزش علم پرداخت وگفت: در اهمیت و ارزش علم و دانش همین بس که علی علیه السلام می فرمایند: “"هرگاه نسبت دانایی و علم به کسی داده شود خوشحال و خشنود می گردد و در نکوهش نادانی و جهل همین بس که حتی آدم نادان و بی بهره از دانش از نادانی بیزاری می جوید “” .
وی علوم را اعم از علم ادیان و ابدان دانست و بیان کرد: علم ادیان، علوم معرفتی و ارزشی است که به آخرت گره خورده و دنیا را مزرعه آخرت می کند، علم ابدان نیز علمی است که انسان برای سالم زیستن و پاسخگویی به نیازهای مختلف به آن نیاز دارد.
این اندیشمند برجسته با استناد به کلام رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای"” علم را آشکارترین وسیله عزت، قدرت و توسعه همه جانبه کشور دانست و تاکید کرد: از منظر مقام معظم رهبری"” هیچ پیشرفتی بدون علم و آگاهی میسر و ممکن نخواهد بود"” .
منتظری در راستای تجزیه و تحلیل بیانیه گام دوم، شناخت معانی کلید واژه های آن را ضرورت دانست و در این مسیر بر مطالعه کتاب"” منظومه فکری مقام معظم رهبری"” را تاکید کرد.
وی با استناد به کلام حضرت آیت الله خامنه ای ادامه داد: اگر امروز کشور از لحاظ علمی پیشرفت نکرد، اقتدار اقتصادی، جهانی و زندگی مردمیش به پیش نخواهد رفت. در انجام هر کاری اگر در علم تهی دست باشیم، آن کار عقیم و بی عافیت خواهد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی گرگان ملتی را که از علم و دانش برخوردار باشد دارای فتوحات علمی دانست وگفت: چنین ملتی به عزت نفس و اعتماد به نفس خواهد رسید و با اعتماد به نفس بسیاری از مشکلات حل شده و این قدرت حاصل خواهد شد که در میدانهای دشوار قدم نهاده که کلید همه اینها توسط علم است.
منتظری علم را اقتدار آور دانست و افزود: اقتدارِ علمی است که می توان در پرتو آن سخن خویش را به جهانیان برساند و سیاست برتر و دست بالا را در دنیا بدست آورد.
وی گفت: اوج عقب ماندگی علمی در کشور در دوران قبل از انقلاب نمایان بود، عقب ماندگی علمی زمینه تمام تسلط ها وعقب ماندگی هاست.
سخنران این برنامه ضمن تاکید ویژه بر نوآوری وتولید علم اضافه کرد: مراد از نوآوری؛ حرف نو و تازه داشتن و پرهیز از تکرار است، به عبارتی دیگر؛ بدست آوردن نقدهای تازه و به چالش کشیدن دستاوردهاست، متفکران و اندیشمندان در پرتو نوآوریها به اوج تمدن رسیدند.
منتظری بیان داشت: یکی از دلایل تحقق تمدن زرین اسلامی این بود که علوم را از تمدنهایی مانند یونان، روم، ایران و …گرفتند ولی مصرف کننده علم نبودند چنانچه اگرعلم فقه را از یونان گرفتند آن را پیشرفت دادند.
وی بر عدم توقف در ترجمه اشاره نمود و گفت: توقف در یک ترجمه موجب عقب ماندگی در علم می شود لذا باید در ترجمه آثار توقف نکرد و خصوصاً در حوزه علوم انسانی و فنی باید کار جدیدی انجام داد.
این استاد دانشگاه بر قانع نشدن به دستاوردهای گام اول توصیه نمود و خاطر نشان کرد: گام اول با وجود تمام سختی ها و تحریم ها، دستاوردهای ارزشمندی بدنبال داشت، طبق کلام رهبر معظم انقلاب: “"در گام اول رستاخیر علمی شروع شد"” ،کشور در گام اول سرعت خیره کنند ای در رشد علمی داشت که ناظران جهانی را متحیر کرد.
منتظری جهت عملی شدن پیشنهادهای مطرح شده بر مسئولیت پذیری جوانان در این زمینه تاکید داشت و تصریح کرد: رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای در هیچ فرازی از بیانیه گام دوم، مطالباتشان را به غیرجوانان ارجاع نداده اند. سنگ بنای انقلاب در گام اول نهاده شده و برای آن شهدای هسته ای فدا کردیم لذا جوانان باید با احساس مسئولیت و به طور جهادی به پاخیزند و با جهاد علمی دشمنان را ناکام نمایند.
وی در پایان بر مطالعه و دقت در بیانیه گام دوم سفارش کرد و اشاره داشت: رهبر معظم انقلاب امروز رویش ها را کمتر از اوایل انقلاب نمی داند چنانچه در اهمیت نقش جواناندر دفاع مقدس فرمودند: “"اگر نبود این جوانان پرشور و پرخاطره، این حماسه خلق نمی شد “".


موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
 [ 08:40:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  چند دقیقه تدبر (تفسیرآیات ا تا 5 سوره لقمان ) ...

بسم الله الرحمان الرحیم 

الم(1)تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ(2) هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ (3) الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ (4) أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)

نكته ‏ها:

از مجموع بيست و نه سوره قرآن كه با حروف مقطّعه آغاز مى‏شود، در بيست و چهار مورد، پس از آن حروف، عظمت قرآن مطرح شده، شايد بيانگر آن است كه قرآن از همين حروف الفبا كه در اختيار شماست تأليف يافته، ولى هيچ كس از شما نمى‏تواند همانند آن را بياورد.عموم نويسندگان، كتابِ خود را خالى از نقص نديده و به خاطر نقص‏ها و اشكالات كتابشان، از خواننده عذرخواهى مى‏كنند و از پيشنهادها و انتقادها استقبال مى‏كنند؛ تنها خداوند است كه درباره‏ى كتاب خود با صراحت مى‏فرمايد: «الْكِتابِ الْحَكِيمِ» تمام آياتش، محكم و بر اساس حكمت است. كتابى استوار و خلل‏ناپذير كه هيچ نقص و عيبى در آن راه ندارد. نماز، جامع همه‏ى كمالات معنوى است مانند: طهارت، تلاوت قرآن، اقرار به توحيد و نبوّت و ولايت، ذكر و دعا، سلام، قيام، ركوع، سجود و توجّه به حقّ؛ و زكات جبران همه‏ى كاستى‏هاى مادّى است. در قرآن، مفهوم «زكات»، گسترده‏تر از آن است كه در فقه آمده، زيرا علاوه بر زكاتِ فقهى، عموم كمك‏هاى مالى را شامل مى‏شود. خداوند در يك جا، قرآن را مايه‏ى هدايت متّقين مى‏خواند،«هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» (بقره/2) و در جاى ديگر آن را مايه‏ى هدايت و بشارت مؤمنان مى‏داند، «هُدىً وَ بُشْرى‏ لِلْمُؤْمِنِينَ» (نمل/1) و در اين سوره نیز قرآن را مايه‏ى هدايت و رحمت براى نيكوكاران مى‏شمرد، «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ»، در نتیجه قرآن مراحل سه گانه‏ى تكامل را در بردارد و مايه‏ى هدايت، بشارت و رحمت است. از این آیات استفاده مى‏شود كه رستگارى بر اساس توفيق و هدايت پروردگار حاصل مى‏شود، كه البتّه آن نيز در سايه‏ى تلاش و مجاهده، به انسان داده مى‏شود، چنانكه در جاى ديگر مى‏خوانيم:«وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»(عنکبوت/69). آنان كه در راه ما تلاش و مجاهده كردند، ما راه را به آنان نشان داديم و همانا خداوند با نيكوكاران است. (1)

پيام‏ها:

1.” كتاب” به لفظ” حكيم” توصيف شده است و اين دلالت دارد بر اينكه هيچ لهو الحديثى در آن وجود ندارد، بلكه نقطه ضعف و درزى ندارد كه سخن باطل و لهو الحديث بخواهد آن را پر كند، و نيز آن را به دو وصف” هدى” و” رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ” توصيف كرد تا صفت حكيم بودن قرآن را تكميل كند، پس قرآن ما را به سوى واقع و حق هدايت مى‏كند، و به واقع نيز مى‏رساند، نه مثل لهو الحديث كه انسان را از مهمش باز داشته، و به واقعى نمى‏رساند، و نيز قرآن رحمت است، نه نقمت تا از نعمت باز بدارد. كلمه” لهو” به معناى هر چيزى است كه آدمى را از مهمش باز بدارد، و لهو الحديث آن سخنى است كه آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد، مانند حكايات خرافى، و داستانهايى كه آدمى را به فساد و فجور مى‏كشاند، و يا از قبيل سرگرمى به شعر و موسيقى و مزمار و ساير آلات لهو كه همه اينها مصاديق لهو الحديث هستند.(2)

2.در این آیات محسنين را با سه وصف، توصيف كرده است و مى‏گويد:” آنها كسانى‏هستند كه نماز را بر پا مى‏دارند، زكات را ادا مى‏كنند، و به آخرت يقين دارند. پيوند آنها با خالق از طريق نماز، و با خلق خدا از طريق زكات، قطعى است و يقين آنها به دادگاه قيامت انگيزه نيرومندى است براى پرهيز از گناه و براى انجام وظائف.(3)

3.در عبارت «ُولئِكَ عَلى‏ هُدىً‏ » تعبير به على كه براى استعلاء است شامل جميع انحاء هدايت ميشود كه تمام آنها را بدست آورده‏اند يعنى هيچگونه لغزشى در امر دين نداشتند چه درباره علميات از عقايد حقه و معرفت به احكام دينيه عمليه و اخلاقيه و عمليات قدمى بر خلاف آن برنداشته و به تمام دستورات آن عمل كرده.

4.عبارت «مِنْ رَبِّهِمْ» ‏ دلالت دارد كه اينها نه اينكه مستقل به اين امور باشند بلكه فقط قابليت تفضلات الهى را داشتند و خداوند هم به آنها افاضه فرمود.

5.در جمله «وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»، ‏ فلاح به معنای رستگاريست و رستگارى بر كسى كه كوچكترين عقوبتى و بليتى داشته باشد، صدق نميكند. (4)

6- اقامه‏ى نماز و پرداخت زكات بايد سيره‏ى دائمى باشد. ( «يُقِيمُونَ» و «يُؤْتُونَ»، در قالب مضارع آمده كه نشان استمرار است)و رستگارى، مخصوص كسانى است كه اهل نماز، زكات و يقين به آخرت باشند. (5)

منابع

1- قرائتى، محسن، تفسير نور، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن - ايران - تهران، چاپ: 1، 1388 ه.ش. ج‏7، ص   226-227.

2-طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، 20جلد، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى - ايران - قم، چاپ: 5، 1374 ه.ش. ج‏16 ، ص  313

3-طيب، عبدالحسين، اطيب البيان في تفسير القرآن، 14جلد، اسلام - ايران - تهران، چاپ: 2، 1369 ه.ش. ج‏10  ،ص  412

4- مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، 28جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 10، 1371 ه.ش. ج‏17  ،ص  10-11

5-قرائتى، محسن، همان،  ج‏7، ص   228

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات
[سه شنبه 1398-02-10] [ 08:55:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آسیب شناسی پایان نامه های سطح3 و راهکارهای ارتقاء ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان نشستی با عنوان «آسیب شناسی پایان نامه های سطح3 و راهکارهای ارتقاء آن» برگزار شد . در این نشست حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای ارشاد استاد راهنما و داور این مدرسه گفت: طلاب در زمان تحصیل به انتخاب موضوع و تدوین پایان نامه بپردازند تا با انتخاب موضوع مورد علاقه بتوانند مطالب زیادی را در ارتباط با موضوع جمع آوری کنند.
استاد این حوزه در ادامه بیان کرد: بعد از انتخاب موضوع نوبت به طرحنامه نویسی می رسد. که می توان با توجه به نکاتی که در کلاس روش تحقیق بیان شده و با استفاده از تجربه های دیگران در طرحنامه نویسی یا مطالعه نمونه های طرحنامه، طرحنامه خوبی را ارائه داد.
ایشان در ادامه تاکید کردند: بعد از نوشتن طرحنامه نوبت به تدوین متن می رسد. دراین مرحله طلاب دقت خود را از همان صفحات اولیه پایان نامه بالا برده و در نوشتن صفحه عنوان، تقدیم به و تقدیر و تشکر و … اصول لازم را به کار ببرند.
استاد راهنمای این مدرسه بیان کرد: در نوشتن چکیده باید اصول چکیده نویسی را به طور دقیق رعایت نمود و در تدوین کلید واژه نیز باید از کلماتی که در متن تحقیق زیاد به کار برده شده است استفاده کرد.
آقای ارشاد ضمن بیان چگونگی تنظیم فهرست مطالب گفت: برای نوشتن فهرست مطالب دقت شود از کل به جز تنظیم شود کاری که معمولا در پایان نامه ها رعایت نمی شود و بیان کردند فصول پایان نامه باید همسو با سوالات اصلی و فرعی باشد.
ایشان با تاکید بر استفاده کردن از منابع معتبر در تدوین پایان نامه گفت: از منابع دست اول و معتبر استفاده شود نه از منابعی که نقل قول از این منابع کرده اند. طلاب می توانند با مراجعه به نرم افزارهای متعددی که در دسترس شان قرار دارد منابع دست اول را از این نرم افزارها جستجو کنند.
آقای ارشاد رعایت حق شرعی و اخلاقی را امری لازم برشمرده و گفت: در نقل قول از دیگران حتما مستندسازی شده و نام نویسنده در پاورقی ذکر شود. زیرا استفاده از منبع بدون ذکر مشخصات نویسنده خیانت علمی به شمار می آید.
ایشان نکته مهم دیگر در تدوین پایان نامه را اصل بی طرفی بیان کرده و گفت: محقق با اضافه کردن القاب در تحقیق موضعی موافق با نویسنده می گیرد و این موافق اصول پایان نامه نویسی نیست.
آقای ارشاد در ادامه گفت: مسئله مهم دیگری که در تدوین پایان نامه باید مورد توجه قرار گیرد گسترده تر بودن ذی المقدمه از مقدمه است. باید بیش از دو سوم پایان نامه به ذی المقدمه و متن اصلی تحقیق پرداخته شود.
ایشان شرکت در جلسه دفاع دیگران را مسئله مهمی دانسته و گفت: با شرکت در جلسات دفاع می توان از استرس موجود در هنگام دفاعیه کاست.
استاد این حوزه در ادامه بیان کرد: بعد از تدوین متن نوبت به تدوین نتیجه و پیشنهادات و فهرست منابع می رسد که نتیجه در حد یک صفحه نوشته می شود و پیشنهادات نیز متناسب با موضوع تحقیق نگاشته می شود. در نوشتن منابع نیز باید شاکله ظاهری منابع رعایت شود.
آقای ارشاد در پایان بیان کرد: برای اینکه قلم روان و شیوائی داشته باشید سعی کنید کتاب های ادبی مطالعه کنید و در تدوین متن حتما قواعد نگارشی را رعایت نمائید و کار تایپ پایان نامه را نیز خود به عهده بگیرید.

موضوعات: زندگينامه
 [ 08:46:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت