معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








خرداد 1398
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  شرط عدم ازدواج مجدد در ضمن عقد زناشوئی ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و مرکز تخصصی الزهراء (س) ژورنال کلاب(آموزش ارزیابی نقادانه مقاله علمی پژوهشی) با عنوان شرط عدم ازدواج مجدد در ضمن عقد زناشوئی با حضور حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای مهاجر در تاریخ 98/3/27 برگزار گردید. در ابتدای بحث خانم صدیقه بهرامی به ذکر اشکالات مقاله پرداخته و گفت:
در عنوان مقاله بهتر بود عنوان رایج بین علما و متون علمی یعنی “"نکاح"” آورده میشد.چنان که نویسنده در متن مقاله دیگر از عبارت زناشوئی استفاده نمی کند. مشخصات نویسنده بهتر است در انتهای پاورقی با رتبه علمی استاد آورده شود.
ایشان در ادامه گفت: چکیده باید در یک پاراگراف نوشته شود. در حالیکه چکیده در این مقاله از یک پاراگراف بیشتر است. در چکیده مناسب است مهمترین یافته های تحقیق بیان شود. که نویسنده در این مقاله به این مطلب اشاره نکرده است.
خانم بهرامی در ادامه گفت: اگر به جای واژه عقددر کلید واژه ، واژه نکاح یا عبارت عقد نکاح را می آورد بهتر بود.
ایشان در ادامه گفت: ص78 عنوان آشنائی مختصر با واژگان کلیدی آمده است در حالی که انتظار می رفت بحث با مقدمه آغاز گردد نه مفهوم شناسی .باید توجه کنیم مقاله با پایان نامه و رساله متفاوت است نیازی به عنوان این چنینی نبود. ضمن اینکه در هیچ یک از تعاریف لغوی و اصطلاحی منبعی به چشم نمی خورد.
خانم بهرامی در ادامه به اشکال مربوط به مقدمه واقع در ص78 پرداخته و گفت: جای مقدمه بعد از واژگان کلیدی است. ضمنا مقدمه بسیار عجولانه اغاز شده است بهتر بود با متغیر مساله یعنی شرط ، انواع شروط و سپس به شرط ضمن عقد پرداخته می شد. در مقدمه نیازی به آوردن پیش فرض ها و مسلمات نیست که در پاراگراف اول مقدمه به آن اشاره شده است.
طلبه سطح 4 این مرکز گفت: در ص79 پاراگراف دوم ، در عبارت« امری که نامعقول و ناممکن باشد ………نه عقل آن را تایید می کند نه شرع» این اشکال مطرح است که آیا شروطی که سلامت و مصلحت فرد را تامین کند از نظر عقلا مورد تائید نیست؟!! به نظر می رسد در این مقاله تایید عقلانی چنین شرطی مطرح نیست.
بیان این عبارت در مقدمه چه وجهی دارد؟ در ابتدای بحث هم حسن عقلی التزام به شرط آمده است که وجهی ندارد.
ایشان در ادامه به بیان اشکال در ص79 پرداخته و گفت: منظور از بعضی از علمای اهل سنت که در این صفحه آمده کدام علما از کدامین مذاهب اربعه اهل سنت مورد نظر است؟ در همان صفحه نام بعضی از علمای اهل سنت مانند شاطبی، ابن قیمف، ابن حزم اندلسی بدون ذکر منابع ذکر شده است. و منظور از اهل تحقیق از فقهای امامیه چه کسانی هستند و در کدام منابع آمده؟
خانم بهرامی بیان کردند: صفحه 80 پاراگراف «اکثر بزرگان از فقها …» از این قسمت نویسنده بهتر بود با ایجاد عنوان، متن مقاله را مشخص می کردند؛ در حالی مقدمه ادامه دارد و از این قسمت مشخصا فقط نظر فقها امامیه که قائل به بطلان شرط هستند طرح شده است.
ایشان گفت:نویسنده در ص80 از عبارت فحول علمای اسلام استفاده کرده است در حالی که این عبارت هم نامانوس است و هم اینکه نویسنده قصد بیان نظر فقهاء امامیه را دارد و از اهل سنت بیشتر سخن گفته است لذا عنوان عام علمای اسلام جایگاه ندارد.
ایشان در ادامه گفت: ص80 و نیز در ادامه صفحات بعدی شیوه ارجاع دهی صحیح نیست حال آن که شیوه ارجاع دهی صحیح به این ترتیب است:نام خانوادگی نویسنده، سال انتشار، صفحه
خانم بهرامی گفت: نویسنده مقاله در ترجمه عبارت شیخ طوسی از عبارت (کنیزی برای معاشقه نداشته باشد) استفاده کرده است که بهتر بود به اتخاذ سریه ترجمه می کردند. و همچنین در همان صفحه در ترجمه متن شیخ طوسی «از لفظ باطل و بی اثر است»استفاده شده است: که این سوال در اینجا مطرح است که منظور از بی اثر است چیست؟ یعنی مبطل عقد مجدد نیست؟اگر این فرض باشد در متن نیامده است.
ایشان در ادامه در توضیح مطلب از محقق حلی (کنیزی برای معاشقه نداشته باشد) گفت: ضمن اینکه بهتر بود از عنوان اتخاذ سریه استفاده می کردند، این ترجمه فعل از نویسنده اصل مطلب را تغییر داده است به این صورت که در شرط ضمن عقد به عدم نکاح مجدد، زوج متعهد می شود به این که با وجود همسرش سریه و زنی اختیار نکند در حال و یا آینده.اما با این ترجمه گوئی فرد فقط متعهد شده است در زمان انتخاب همسر سریه نداشته باشد جای تامل دارد!!
خانم بهرامی در بیان اشکال ص81 که از علامه حلی(یبطل الشرط دون العقد) نقل شده است گفت: توجه به این مطلب نکرده اند که علامه حلی علاوه بر بطلان شرط بطلان عقد را نیز آورده است و این نکته مهمی است.
خانم بهرامی در ادامه گفت: ص81 در ترجمه عبارت شهید اول بهتر بود به جای واژه ترک از عدم استفاده می شد.
خانم بهرامی در ادامه گفت: نویسنده به وجه اجماعی بودن بطلان شرط از نظر صاحب جواهر واقع در ص 81 توجه نکرده است.
طلبه سطح 4 این مرکز تخصصی گفت: در ص 82 نویسنده از عبارتی با عنوان (از تحقیقاتی که شیخ مرتضی در خصوص معنای شرط دارند) استفاده کرده در حالی که بهتر بود این مطلب در قسمت مفهوم شناسی مطرح می شد.
خانم بهرامی در ادامه در بیان اشکال وارد به آیه (فانکحوا ما طاب لکم )در صفحه 82 گفت: زمانی که آیه ای به صورت کامل ذکر نشود در ابتدا و انتهای آن باید سه نطقه گذاشته شود در حالی نویسنده این نکته را رعایت نکرده است.
ایشان در ادامه گفت: اگر به جای عنوان مکلف با ترک ازدواج مجدد از عنوان اشکال به استدلال یا عنوان مخالفت شرط با کتاب یا حکم الهی استفاده می شد بهتر بود.
ایشان در ادامه گفت: نویسنده در صفحه 82 از آیه مبارکه، چگونه مباح بودن تعدد زوجات را استنباط کرده است؟
ایشان در ادامه گفت: نویسنده در صفحه 83 از عبارت توجیهات استفاده کرده بدون اینکه اشاره به نویسنده آن کند.
خانم بهرامی در ادامه گفت: نویسنده مقاله به عبارت آقای شوکانی که از کلمه صلح استفاده کرده است اشاره کرده ا در حالی که صلح با شرط تفاوت دارد.
خانم بهرامی در ادامه گفت: نویسنده در متن از عبارت (شماری از علمای اهل سنت) استفاده کرده است در حالی که بهتر بود محقق محترم مصادر و منابع مربوط را ذیل عناوین ذکر می کردند.
ایشان در ادامه گفت: نویسنده در مقاله خود مذاهب اربعه را به صورت جداگانه ذکر نکرده است در حالی که ایشان در صفحه 84 بیان کرده است که مذاهب اربعه در این قسمت اختلاف نظر دارند. همچنین ایشان در همان صفحه برای شروع مطلب شماره 12، از عبارت ولی استفاده کرده که این به نظر نادرست می باشد یا بهتر بود مطلب را در ادامه مطلب قبل بیان می کردند.
ایشان در ادامه گفت: نویسنده در ص 84 شماره 12 بیان کرده است زوجه حق فسخ خواهد داشت، در حالی که وجود این حق محل بحث است.
ایشان در ادامه گفت: استدلالاتی که از علمای اهل سنت در بطلان شرط عدم ازدواج مجدد در صفحه 86 نقل شده است، از یک منبع و به نقل از ابن قدامه طرح شده است و در سیر متن مربوط معین نیست کدام یک از علما اهل سنت بر این امر قائل بودند.
ایشان در ادامه گفت: صفحه 92 نویسنده منظور خود از اکثر فقهای عظام را بیان نکرده است.
ایشان در ادامه گفت: نویسنده در صفحه 95 از آیت الله بجنوردی ترک امر مباح را مادام العمر حرام نقل کرده است در حالی که ایشان نیز قائل به صحت این شرط هستند.
خانم بهرامی گفت: نویسنده در ص104 به بیان ادعای اجماع بدون ذکر افراد آن کرده است.
ایشان در پایان گفت: بهتر بود نتیجه گیری را به صورت مستقل طرح می کردند. همچنین نسبت به قول مشهور مبنی بر بطلان، تبیین انجام می شد. ارجاعات منابع ره نیز به صورت کامل بیان می کردند.
در ادامه خانم منصوره علیمحمدی از طلاب سطح 4 این مدرسه با بررسی نظرات علما در حکم این موضوع به ذکر اشکالات مورد نظر خود پرداخته و گفت:
نویسنده مقاله شرط عدم ازدواج مجدد را صحیح می داند ولی بنابر نظر شیخ طوسی در کتاب مبسوط جلد ۴ صفحه ۳۰۳ ملاک در شرط این است که فعل آن برای فرد مشروط علیه باشد و ملاک دیگر سائغ و جایز بودن آن است. شرط عدم ازدواج مجدد اگر در ضمن عقد نکاح باشد از فعل مشروط علیه خارج شده و در اختیار او نمی باشد شیخ طوسی نیز این شرط را باطل می داند ولی مهر را باطل نمی داند.
شهید اول و دوم نیز این شرط را مخالف شرع دانسته و آن را باطل می دانند.
صاحب جواهر نیز این شرط را بنا بر اتفاق باطل می‌داند به شرط آن که شرط مخالف مقتضای عقد نباشد و اگر مخالف مقتضای عقد باشد عقد نیز باطل است ولی اگر شرط خلاف مقتضای عقد نباشد و در عقد خللی ایجاد نکند فقط خود شرط باطل است (جواهر الکلام جلد ۳۱ صفحه ۹۶ تا ۱۰۰)
همچنین صاحب جواهر برای مخالفت با شرط عدم ازدواج مجدد از روایات دلیل آورده : مثلاً در یک روایت در صورت عدم انجام شرط زن مطلقه باشد که امام علیه السلام در این روایت می فرماید شرط الله قبل شرطکم. دلیل دیگر صاحب جواهر بر مخالفت با چنین شرطی این است که می گوید که نذر نیز بر این شرط منعقد نمی گردد چون مشروع نیست. روایاتی که این شرط را جایز می دانند در مورد آنها می گوید این روایات یا حمل بر تقیه می شوند به خاطر موافقت عامه و یا اینکه بین شرط و نذر باید تفاوت قائل شد.
ایشان در ادامه گفت: در مورد تفاوت بین شرط و نذر نیز می توان به قول شیخ طوسی در تهذیب الاحکام جلد ۷ صفحه ۳۷۱ استناد نمود که دو روایت که ظاهراً مخالف هم هستند را ذکر نموده: در یک روایت شرط عدم ازدواج مجدد توسط امام علیه السلام باطل دانسته شده و در روایت دیگر شرط را جایز و وفای به آن را لازم می داند؛ شیخ طوسی می گوید میان این دو روایت تضادی نیست چرا که روایتی که شرط را لازم الوفا نمی داند و امام علیه السلام فرموده:« ذلک لیس بشیءٍ و لیس علیک شیءٌ و لا علیها» حمل بر قسمی از استحباب می شود و وفای به آن مستحب است و در حالی که در مورد روایت دیگر که زوج در ضمن عقد بر چنین امری نذر کرده بود، امام علیه السلام می فرماید:« فلیف للمرأة بشرطها …المومنون عند شروطهم». و به خاطر نذر وفای به این شرط بر او واجب است.
خانم علیمحمدی در ادامه گفت: نویسنده مقاله شرط بر مباح را حرام و مخالف با حکم الهی نمی داند در حالی که مخالفت با حکم الهی دارد در این مورد نیز می توان به قول شیخ انصاری در کتاب مکاسب صفحه ۹۳ استناد نمود که می فرماید: مخالفت با کتاب ، هرچند با امری مباح باشد را نیز در نظر می‌گیرد بنابراین شرط عدم نکاح مجدد نیز در مخالفت با حکم الهی شمرده می‌شود. همچنین شیخ انصاری در جلد ۳ کتاب مکاسب صفحه ۱۵ دلیل دیگر نیز بر عدم صحت این شرط می آورد و آن اینکه خروج همسر از زوجیت نوعی حرج است که مترتب بر امر مباح شده است و جایز نیست که طلاق بر آن وقوع یابد و نباید بر امر مباح حرج مترتّب گردد.
طلبه سطح 4 این مرکز گفت: در کتاب منیة الطالب، محقّق نایینی صفحه ۱۰۵ می فرماید: که سزاوار این است که در موارد شک اصل تعیین شود و اصل نیز در اینجا یعنی در مورد مخالفت با مباحات است که در موارد شک باید به آن رجوع شود از جمله اینکه اگر شرط بر ترک مباح در مدت کوتاهی باشد، اصل عدم مخالفت با کتاب است و اما در مدت طولانی یا دائم را می توان قدر متیقن مخالف با کتاب دانست.
ایشان در ادامه گفت: همچنین در صفحه ۱۱۱ کتاب منیة الطالب محقق نایینی می فرماید اگر شرط مخالف مقتضای ذات عقد باشد آن شرط باطل است و اگر با محتوای اطلاق عقد مخالف باشد شرط باطل نیست تفاوت ان دو را به حق بودن یا حکم بودن می‌داند که اگر حق باشد شرط ترک آن در کوتاه مدت مخالف حکم الهی نخواهد بود.
خانم علیمحمدی گفت: نویسنده مقاله در صفحه ۹۸ شرط عدم ازدواج مجدد در ضمن عقد را به علت شرط نتیجه بودن و معلق بر طلاق بودن باطل می داند زیرا طلاق شرایط خاص دارد در حالی که می توان گفت اینکه طلاق شرایط خاص دارد مفروغٌ عنه بوده و همه نسبت به آن مطلع بوده اند و با فرض انجام شرایط آن چنین شرطی گذاشته شده است و علاوه اینکه طلاق امری مبتلا به بوده است. و شاهد دیگر برای مفروغٌ عنه بودن شرایط طلاق اینکه امام علیه السلام در پایان دو مورد از روایاتی که شرط نتیجه طلاق بود( اگر قائل به شرط نتیجه بودن در این روایات باشیم که چنین برداشت نمی شود) استدلال به آیۀ «فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلاث و رباع»می آورد که مخالفت با مباح را می رساند در حالیکه اگر طلاق بدون شرایط مد نظر شارع بود امام علیه السلام نسبت به چنین شرطی به نهی از منکر می پرداخت در حالیکه نپرداخته است. بنابر این نمی توان به این علت به این شرط قائل شد و با این روایات که طلاق به برداشت نویسندۀ مقاله شرط نتیجه قرار داده شده، علت بطلان شرط را معلق بر طلاق بودن بداند که امام علیه السلام شرط را باطل دانسته و به این دلیل نتیجه بگیرد که اگر شرط عدم نکاح مجدد معلّق بر طلاق نباشد مانعی ندارد ولی اگر طلاق و شرایط آن مفروغ عنه باشد نمی توان از این طریق برای جایز بودن چنین شرطی استدلال کرد. و در همین رابطه شاید بتوان گفت این که امام در نهایت این پنج روایتی که معلق بر طلاق بود شرط را باطل می داند این علت است که اختیاری که کتاب الله برای مرد روا دانسته به واسطه این عقد ازدواج با شرط ضمن آن این اختیار از مرد سلب شده و مخالفت با اختیاری که توسط کتاب ثابت بود صورت گرفته است لذا مخالف با حکم الله می باشد. اما نسبت به روایاتی که این شرط را جایز می دانند یا بواسطۀ نذر بوده‌اند امام علیه السلام وفای به این نذر را لازم می دانند نه اینکه شرط بوده باشند.
در ادامه خانم آمنه منصوری از دیگر طلاب سطح 4 این مرکز تخصصی در بیان اشکالات وارد به این مقاله بیان کرد:
1)از برخی احادیث ترجمه‌ی خوبی ارائه نشده است.
2) اشکال ادبی در برخی احادیث وجود دارد مثل حدیث۷ص۹۹ که از نظر اعراب و افعال مذکر و مونث درست نگارش نشده
3)برای مطالب ص۸۲ عنوان مناسبی انتخاب نشده است
4) اگر دلایل موافقان و مخالفان به صورت مجزا با عنوان موافقان و مخالفان جدا شده و بررسی میشد بهتر بود
5) در ص۹۵ اگر ادامه ی نظر آقای نایینی-رحمه الله علیه- ذکر میشد بهتر بود چرا که ادامه ی مطلب آقای نایینی-رحمه الله علیه- با آنچه در ابتدا ذکر شده فرق میکند.
در پایان خانم مهدیه محمدی گفت: نویسنده در مقاله خود به دلیل اجماع استناد کرده است بدون ذکر منبع.
ایشان در ادامه گفت: دسته بندی بحث در نظرات فقها ذکر شود بهتر است.(در کتاب قواعد فقهیه بجنوردی این دسته بندی ها آمده است)
خانم محمدی گفت: نظرآیت الله حکیم از کتاب منهاج الصالحین ج۴ص۲۹۶الی۳۰۵ به عنوان نظر جدید ومخالف با نظر مشهور اگر در مقاله می آورد قابل توجه بود.
ایشان در پایان گفت: در بررسی‌های ادله اگر خودشان علاوه بر ترجمه به تحلیل می پرداختند مقاله از استحکام بیشتری برخوردار می شد.



موضوعات: ژورنال کلاب
[سه شنبه 1398-03-28] [ 08:33:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مسئله وحی و فرهنگ زمانه ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و مرکز تخصصی الزهراء (س) گرگان، دومین پیش نشست همایش ملی جستارهای پژوهشی با تاکید بر بیانیه گام دوم  روز چهارشنبه مورخ 22/3/98 با عنوان مسئله وحی و فرهنگ زمانه به صورت نشست علمی مشترک توسط جناب آقای دکتر رضایی اصفهانی و حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکترعلوی مهر دانشیار  رشته تفسیر جامعه المصطفی العالمیه در محل مرکز مطالعات علوم اسلامی جامعه المصطفی العالمیه واحد گرگان برگزار گردید. در این نشست علمی مشترک که از طرف مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران استان گلستان و جامعه المصطفی العالمیه واحد گرگان برگزار گردید تعدادی از طلاب سطح3 و 4 این مدرسه شرکت کردند.

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
 [ 08:25:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  علم مطلوب قرآنی در آینده پژوهشی تمدن اسلامی و گام دوم انقلاب ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و مرکز تخصصی الزهراء (س) گرگان، دومین پیش نشست همایش ملی جستارهای پژوهشی با تاکید بر بیانیه گام دوم  با عنوان"علم مطلوب قرآنی در آینده پژوهشی تمدن اسلامی و گام دوم انقلاب” روز سه شنبه 98/03/21  با حضور حجت الاسلام و المسلمین جناب اقای دکتر رضایی اصفهانی قرآن پژوه معاصر (عضو هیئت علمی مرکز جهانی علوم اسلامی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و انجمن قرآن پژوهی) در محل مرکز مطالعات علوم اسلامی جامعه المصطفی العالمیه واحد گرگان برگزار گردید.


در این پیش نشست که از طرف مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران استان گلستان و جامعه المصطفی العالمیه واحد گرگان  برگزار گردید تعدادی از طلاب سطح3 و 4 این مدرسه شرکت کردند.

 

موضوعات: نشست پژوهشي, نشست علمی
 [ 08:21:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  زندگینامه علامه طباطبایی ...

پژوهشگر:زهراگرزین

 مرحوم علامه طباطبایی، سال 1281 شمسی در شهر تبریز، در منزل شخصی پدرشان حاج سید محمد آقا طباطبایی متولد شدند. چهار یا پنج سال پس از تولد ایشان، خداوند برادری به ایشان عطا می کند که او را محمد حسن نام می نهند و کمی پس از تولد محمد حسن، مادر ایشان فوت می کند. تقریباً پنج سال بعد، پدر ایشان هم فوت می کند. در این زمان دو برادر یکی نه سال و دیگری پنج ساله بودند.در این زمان یکی از محترمان فامیل، یعنی پدر شهید قاضی طباطبایی (شهید محراب)که حاج میرزا باقر قاضی نام داشت، کفالت این کودک را به عهده می گیرد. آنها نخست به سبک آن زمان، کتابهایی چون گلستان، قرآن، نصاب و… را می خوانند و سپس بلافاصله آنها را به مدارس کلاسیک می فرستند که شاید نخستین مدرسه در ایران در تبریز دایر شده بود. این کلاس ها به سبک کلاس های فرانسه تهیه شده بود و زبان فرانسه در آن تدریس می شد. این دو برادر با هم مشغول تحصیل می شوند و پس از کلاس ششم، همزمان با حضور در کلاس هفتم، برای تحصیل صرف، تصریف و جامع المقدمات به مدرسه طالبیه می فرستند این قضیه تا سال 1304 طول می کشد. در این مدت آنها کتاب های سطح را خیلی سریع به پایان می رسانند، چون در آن زمان بیش از این در تبریز تدریس نمی شد، برای ادامه تحصیل به نجف اشرف هجرت می کنند. این مفسرفرزانه مدت یازده سال درکنارمرقد نورانی امیرالمومنین کسب علم کرد، سپس به زادگاه خودتبریز برگشت ومدت ده سال درتبریز به تدریس وتالیف سپری کرد و بعد از آن علامه راهی قم شد وتاپایان عمرشریفشان درقم اقامت داشتند. هجرت به قم آن روز حوزه علميه قم از ضربات سهمگين رضا خان، رهايي يافته بود و با حضور آيات و مراجع بزرگواري چون آية الله بروجردي انسجام بيشتري پيدا كرده بود، فرصتي طلايي فراهم آمده بود تا علامه طباطبايي، نيازهاي جامعه را سنجيده و بر طبق آنها، برنامه‎اي منظم و كارآمد تنظيم كند. تفسير و فلسفه درسهايي بود كه براساس احساس وظيفة علامه شروع شد و تعجب بسياري را برانگيخت چرا كه تدريس تفسير دانشي به دور از تحقيق تلقي مي‎شد اما پشتكار و اخلاص علامه كار را بدان جا رساند كه «الميزان» حاصل سالهاي تلاش و تدريس ایشان گرديد. درس فلسفه نيز در آن عصر خوشنام نبود. از اين رو تلاشهاي بسياري در تعطيل اين درس انجام مي‎شد اما رفتار مؤدبانه استاد و برخورد مهربانانه آية الله العظمي بروجردي ابرهاي تيرة سوء تفاهم‎ها را كنار زد و سعايتها را بي‎اثر نمود. به هر روي تشكيل جلسات عمومي و خصوصي اين عالم فرهيخته و حضور شاگردان انديشمندي چون آية الله مطهري باعث نقد و بررسي فلسفه‎هاي غربي ـ مخصوصاً ماترياليسم ديالكتيك ـ گرديد و آثار و بركات جاودانه‎اي در تدوين كتب فلسفي به همراه خود آورد. … هر روز كه سپري مي‎شد ابعاد علمي و چهره چشمگير علامه بيشتر از گذشته نمايان مي‎شد. شعاع شخصيت اين استاد فرزانه به داخل كشور محدود نگرديد، بلكه انديشمندان بسياري را به سوي خويش كشاند و در تمام ابعاد اسلام به بحث و گفتگو با آنان منجر شد. اين عظمت بدان جا انجاميد كه دولت آمريكا توسط شاه ايران از علامه دعوت رسمي كرد تا در دانشگاه‎هاي آن كشور «فلسفة شرق» را تدريس نمايد. اما روح بلند و بينش كم نظير علامه، دست رد به آن همه اصرار زد. او زندگي محقّرانه در قم و جلسات درس با طلاب و تربيت شاگرداني فاضل را بر تمامي ظواهر دنیایی ترجيح مي‎داد. آثارعلمی علامه طباطبایی حاصل تلاشهای فراوان علامه خلق آثارارزشمندی چون: ۱- تفسیر المیزان دائرة‌المعارفی از معارف و در بردارنده بحث‌های اعتقادی، تاریخی، فلسفی، اجتماعی و… با تکیه بر قرآن کریم. اثری سترگ که استاد شهید مطهری ۶۰ سال یا ۱۰۰ سال دیگر را زمان درک عمق و ارزش این کتاب می‌داند. این کتاب ثمره‌ای کم‌نظیر از بیست سال تلاش شبانه‌روزی علاّمه است. نقطه آغازین این تالیف به برکت غور و ژرف‌نگری در روایات بحارالانوار بود علاّمه سبک این تفسیر را از مرحوم قاضی آموخت و در قم عملی ساخت. ۲- بدایة الحکمه کتابی که یک دوره تدریس فشرده فلسفه برای دوستداران علوم عقلی در قم و سپس دانشگاه‌های کشور گردید. ۳ - نهایة الحکمه این اثر برای تدریس فلسفه با توضیحی بیشتر، عمقی افزون‌تر و سطحی عالی‌تر تدوین شده است. ۴ - اصول فلسفه و روش رئالیسم بینش علاّمه پیرامون نظرات مادیون و ماتریالیست‌ها باعث فراهم آوردن این اثر گردید برکت این کتاب موجب هدایت بسیاری از جوانان مسلمان و نجات آنان از هلاکت کفر و الحاد شد. اثری که پاورقی‌های استاد مطهری عنایتی افزون بدان بخشیده است. ۵ - حاشیه بر کفایه کتابی اصولی پیرامون قوانین استنباط است که به‌تازگی چاپ شده است. ۶ - شیعه در اسلام دوره‌ای کامل از اعتقادات و معارف شیعه در این اثر نفیس به چشم می‌خورد. ۷ - مجموعه مذاکرات با پروفسور‌ هانری کربن او که محققی فرانسوی است پیرامون چگونگی شیعه و مباحث اعتقادی و… مذاکراتی با علامه داشته که در این کتاب وجود دارد. ۸ - خلاصه تعالیم اسلام خلاصه آنچه هر مسلمان متعهد باید از آن آگاهی داشته و خود را بدان زینت دهد، در این اثر بیان شده است. ۹ - روابط اجتماعی در اسلام انسان و اجتماع و رشد اجتماعی او، پایه زندگی اجتماعی، آزادی در اسلام و… مباحثی است که در این کتاب بدان‌ها پرداخته شده است. ۱۰ - بررسی‌های اسلامی مجموعه‌ای است زرّین از مقالات استاد که بسان دائرة‌المعارفی از معارف ناب اسلامی جمع‌آوری شده است. ۱۱ - آموزش دین کتابی با قلم روان و مطالبی لازم و ضروری است که برای دانش‌آموزان نوشته شده است. ۱۲ - رساله انسان قبل از دنیا، در دنیا و بعد از دنیا این کتاب که اکنون با نام «انسان از آغاز تا انجام» ترجمه شده است مباحثی مفید از عوالم سه گانه ماده، مثال و عقل مطرح کرده و پیرامون شبهات و دغدغه خاطر جوانان مطالبی بسیار مفید و لازم ارائه کرده است. ۱۳- رساله‌هایی گوناگون درباره قوه و فعل، صفات، افعال الله، وسائط، نحو، صرف، … این مجموعه ۲۶ رساله است که بنا به ضرورت و نیاز جامعه توسط علاّمه نگاشته شده است. ۱۴ - دیوان شعر فارسی مجموعه‌ای از اشعار چشمگیر و عمیق علاّمه که طی سالیان متمادی سروده شده است. ۱۵ - سنن النّبی سیره و روش رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در بین مردم و همراه خانواده در این اثر به چشم می‌خورد. ۱۶ - لبُ اللباب مجموعه درس‌های اخلاق استاد که از سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۶۹ قمری برای برخی از فضلای حوزه قم بیان فرموده‌اند. ۱۷ - حاشیه بر اسفار نظرات استاد فرزانه علامه طباطبایی بر اسفار در این کتاب جمع‌آوری شده است..: شاگردان علاّمه ده‌ها نفر از بزرگان و فرهیختگان کنونی در حوزه‌های علمیه از تربیت شدگان وعلم آموختگان محضر علامه می‌باشند که به تنی چند از آنان اشاره می‌شود. حضرات آیات و حجج اسلام: ۱ - شهید مرتضی مطهری. ۲ - شهید سیّدمحمّد حسینی بهشتی. ۳ - امام موسی صدر. ۴ - ناصر مکارم شیرازی. ۵ - شهید محمد مفتح. ۶ - شیخ عباس ایزدی. ۷ - سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی. ۸ - عزالدّین زنجانی. ۹ - محمّدتقی مصباح یزدی. ۱۰ - ابراهیم امینی. ۱۱ - یحیی انصاری. ۱۲ - سیدجلال‌الدین آشتیانی. ۱۳ - سیدمحمّدباقر ابطحی. ۱۴ - سیدمحمدعلی ابطحی. ۱۵ - سیدمحمّدحسین کاله زاری. ۱۶ - حسین نوری همدانی. ۱۷ - حسن حسن‌زاده آملی. ۱۸ - سیدمهدی روحانی. ۱۹ - علی احمدی میانجی. ۲۰ - عبدالله جوادی آملی. ۲۱- جعفر سبحانی. ۲۱- حسینعلی منتظری. و… سرانجام پس از ۸۱ سال و ۱۸ روز عمر بابرکت و زندگی پرتلاش، روح پاک و الهی آن حکیم عارف و مفسّر وارسته به دیار قدسی و ملکوت رهسپار شد. آری در ۱۸ محرم ۱۴۰۲ قمری (۲۴ آبان ۱۳۶۰ شمسی) غبار غم و بیرق ماتم در سراسر میهن اسلامی برپا شد و دل‌های پاک‌ اندیشمندان و بزرگان عرصه علم و دانش غرق‌اندوه گردید. فهرست منابع 1.wiki.ahlobalt.ir 2W.w.w.wikifeqh.i. 3.Allametabatabaei.ir 4.Elmvadin1395.ir 5.Hawzah.net

موضوعات: زندگينامه
[دوشنبه 1398-03-27] [ 08:03:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  واژه شناسی صراط و سبیل ...

پژوهشگر: مرضیه رهنما

 در زبان عربی برخی کلمات اگرچه معنای کلی آنها یکسان است اما با دقت در معنای آن ها معلوم می شود که در نکاتی با هم تفاوت دارند.از جمله برای مفهوم “راه” واژه های متعدی در قرآن و در زبان عربی وجود دارد مانند: سبیل ، طریق ، منهاج و مذهب و …. که هر یک ویژگی های خاصی دارند که در این تحقیق به دو واژه صراط و سبیل اشاره نموده و تفاوتهای آنها را بیان می کنیم.

 صراط را با صاد و سین خوانده‌اند و هر دو به یک معنی است که در اصل به معنی بلعیدن است «صرطه صرطاً ابتلعه»1. صرط: صرط الطعام ؛ یعنی بلعیدن طعام و صراط به معنای راه روشن و آشکار2.

سراط: راهی هموار و آسان گذر، اصلش از –سَرَطتُ الطعام و زَرَدتُهُ- است. یعنی غذا را به راحتی بلعیدم. گفته شده راه سهل العبور را به این تصور صراط گفته اند که سالک و رهروش آن را به سرعت طی می کند، گویی که مثل بلعیدن سریع غذا است و یا اینکه راه، رهرو خود را می بلعد و فرو می برد (به سرعت از چشمش دور می کند)3. کلمه صراط بیش از چهل مرتبه در قرآن آمده است4.

باید دانست صراط در اکثر نزدیک به تمام آیات قرآن در معنای راه خدا یعنی دین حق و شریعت حق بکار رفته است ودر بعضی از آیات می توان گفت مراد از آن راه معمولی است مثل (اعراف/ 86)، (ملک/ 22).5  به دین صراط گفته شده؛ زیرا سالکش را به بهشت می رساند، همچنان که صراط رونده اش را به مقصد می رساند6.

همچنین طریحی می نویسد: «صراط مستقیم یعنی راه روشن که همان دین اسلام است. اگر دین، صراط نامیده شده بخاطر این است که به بهشت منتهی می شود همانگونه که صراط و راه مستقیم رونده اش را به مقصد و هدف می رساند7.

سبیل: راه، اعم از آنکه راه هدایت باشد مثل «فقد ضَلَّ سواء السبیل»8 ، و یا راه معمولی مثل «والمساکین و ابن السبیل»9 و یا راه ضلالت «سبیل المجرمین»10. سبیل مذکر و مونث هر دو آمده است. گاهی از سبیل، تعدی و تجاوز قصد می شود که در واقع راه تجاوز است11.

سبیل الله؛ هر راهی است که رضای خدا در آن باشد مثل قتل فی سبیل الله و انفاق فی سبیل الله، هجرت فی سبیل 12.

راغب اصفهانی: السبیل را به معنای راهی نرم که سهل گذر و هموار باشد ذکر کرده است. جمعش سُبُل است. مانند «و انهاراً و سبلاً»13. رونده راه را –سابل- گویند. ابن السبیل: مسافری دور از خانمان و منزل که منسوب شدن او به راه، برای راه رفتن پیوسته اوست که در یک جا ثابت و ساکن نیست14. واژه سبیل برای هر چیزی که بوسیله آن به چیز دیگری- چه خیر باشد یا شر- رسیده می شود بکار می رود15.

در پایان می توان به تفاوتهای صراط و سبیل اشاره نمود که عبات است از:                                                     1) تنها واژه ای که در این معنی مفرد است و جمع ندارد “صراط” است که اگر با صفتی یا اضافه ای بکار نرود در معنی ملازم بودن راه خیر است. در نتیجه واژه صراط که فقط بصورت مفرد می آید یک راه بیش نیست که یا  پایانش خیر است و مستقیماً به رضوان خدا می رسد و یا راه مستقیمی است که به سوی دوزخ راهبری می کند. لفظ صراط با صفت مستقیم (الصراط المستقیم) همان است که انحرافی و اعوجاجی یا کژی در آن نباشد برخلاف راههای انحرافی که فلسفه جمع دانستن کلماتشان همان انحرافات و هوسهای شیطانی یا مادی است که گوناگون است و لذا در قرآن می فرماید: «ولا تتبعوا السبل…»16؛ یعنی راههای گوناگون را دنبال نکنید و تنها به صراط مستقیم و راه حق بپیوندید، این در حالی است که واژه سبیل بصورت جمع نیز وارد شده است ( سُبُل) 17.                                                                                       2) سبیل هم در راه خیر و هدایت و هم در راه شر بکار رفته است و با شرک و ضلالت جمع می شود اما واژه صراط فقط در خیر بکار رفته و هرگز با ضلالت و شرک جمع نمی شود. از این رو برمی آید که یک مرحله از شرک (که همان ضلالت باشد)، با ایمان (که عبارت است از یکی از سبیل ها) جمع می شود، ولی صراط مستقیم با ضلالت و شرک جمع نمی شود 18.                                                                              3) معنای سبیل آن راههای فرعی است که به راه اصلی منتهی می گردد و معنای صراط همان راه اصلی است 19.                                                                                                                                     4)خداوند در کلام مجیدش مکرر نام صراط و سبیل را برده و آنها را صراط و سبیل های خود خوانده، با این تفاوت که به جز یک صراط مستقیم به خود نسبت نداده، ولی سبیل های چندی را به خود نسبت داده، پس معلوم می شود: میان خدا و بندگان چند سبیل و یک صراط مستقیم برقرار است20.                                             5) سبیل برای راههای گوناگون و کوچک است اما صراط بزرگ راهی است که راههای کوچک بدان ختم می شود. بنابراین صراط تنها یک راه است و سرِّ آن هم این است که صراط به خداوند استناد دارد و راه مستقیم الهی تنها یک راه بیشتر نیست21.

بنابراین هرچند صراط و سبیل به معنای راه می باشند و از نظر معنا به هم نزدیک اند اما از نظر اصطلاحِ قرآن کریم باید بدانیم که خدای تعالی صراط را بوصف استقامت توصیف کرده و آنگاه بیان کرده که این صراط مستقیم را کسانی می پیمایند که خدا بر آنان انعام فرموده است و صراطی که چنین وصفی و چنین شأنی دارد، مورد درخواست بنده خدا، قرار گرفته، و نتیجه و غایت عبادت او واقع شده، و به عبارت  دیگر، بنده از خدایش درخواست می کند که عبادت خالصش را در چنین صراطی قرار دهد22.

پی نوشت ها:

1.       سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، جلد ۴، ذیل ماده صراط

2.       ابن منظور، لسان العرب، ج7، ص313

3.       راغب اصفهانی، مفردات، ج2، 209

4.       محسن قرائتی، تفسیر نور، ج1، ص 29

5.       سیدعلی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج4، 122

6.       فضل ابن حسن طبرسی، جوامع الجامع، ج1، ص9

7.       فخرالدین طریحی، معجم مجمع البحری، ص 745

8.       بقره، آیه 108

9.       بقره، آیه 177

10.   انعام، آیه 55

11.   شوری، آیه 41، نساء، آیه 90

12.   سیدعلی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج3، ص 223

13.   نحل، آیه 15

14.   مفردات راغب، ج2، ص 180

15.   همان، ذیل ماده سبل

16.   انعام، آیه53

17.   راغب اصفهانی، مفردات، ، ج2، پاورقی واژه صراط

18.   سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج1، ص59

19.   مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن (2)، ص50

20.   محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان،، ج1، ص 57

21.   به نقل از سایت ثقلین، فرق بین صراط و سبیل

22.   سید محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج1، ص 51

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات
[یکشنبه 1398-03-26] [ 08:06:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  سبک تغذیه اسلامی ...

پژوهشگر: فاطمه صغری برقرار

یکی ازشئونات مهم انسان­ها که هر روز به آن مبتلا هستند تغذیه می­باشد، چگونگی تامین منابع خوردنی­ها و نوشیدنی­ها و اینکه چه بخورند و چه بیاشامند در اعصار مختلف تاریخ، یکی از عمده­ترین دغدغه­های بشر بوده ­است. از آنجایی که آخرین وکامل­ترین دینی که توسط پیامبران ازجانب خداوند متعال برای انسان­ها آورده شده، دین مبین اسلام است (مائده/3) و هیچ دینی بعد از اسلام نزد خداوند پذیرفته نیست (آل­عمران/85) و با توجه به آیه «وَ نُنزلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِين؛ اسراء/82»، انتظار می­رود، اسلام به عنوان دین کامل به همه­ی دغدغه­های بشری ازجمله مسائل تغذیه پاسخ­گو باشد. طراحی سبک تغذیه اسلامی عنوانی فراتر از بایدها و نبایدها است و فقط به دنبال اطعمه و اشربه حلال و حرام نیست؛ بلکه طراحی سبک تغذیه اسلامی، یعنی ترسیم و تجویز الگویی از مسائل فقهی، آداب و رسوم، اخلاقی و پزشکی است. اگر انسان با الهام گیری از دستورات حیات بخش کاملترین دین الهی به بایدها و نبایدهای تغذیه صحیح توجه نماید، به طور یقین می­تواند به زندگی سالمی دست یابد. امام علی (ع) در ارتباط با اینکه انسان ­ها نباید سلامت خود را فدای امیال دنیوی و شکم­بارگی خود کنند می­فرماید: «لا تطلب الحياة لتأكل بل اطلب الأكل لتحيا؛ زندگی را برای خوردن مخواه بلکه خوردن را برای زندگی بخواه» (ابن ابى الحديد معتزلى، شرح نهج البلاغة، 20 : 333). خوردن و نوشیدن از جمله مسائل مهمی است که بارها در قرآن کریم از آن سخن به میان آمده است. مشتقات ریشه­ی«ش- ر- ب» به تعداد 39 بار در22 سوره از سور قرآن کریم آمده­ است. این تکرارها در قرآن کریم در مقایسه با تکرارهای واژگانی از ریشه­ی «أ- ک – ل» به معنای خوردن که به 101 بار در40 سوره می­رسد، نشان از اهمیت خوردن درمقابل نوشیدن است. هرچند برخی از افراد به گیاه خواری روی می­آورند و انسان­ها را از خوردن بقیه خوردنی­ها منع می­کنند؛ ولی اسلام به صراحت این نظریه را رد می­کند و انسان­ها را به انواع خوردنی­ها تشویق می­کند. خداوند در قرآن کریم توصیه نموده است از خوراکی­های حلال و طیب مانند خرما، زیتون، انار، انگور، انجیر، چهارپایان حلال گوشت، ماهیان فلس­دار، شیر و … استفاده  شود. از جمله مسائلی که خداوند ما را از خوردن آن منع نموده و به عنوان تغذیه حرام از آن یاد کرده است می­توان از ربا، اموال یتیمان، اموالی که به ناحق کسب شده، شراب و …. یاد کرد. خداوند در آیه 10 سوره نساء با عبارت «سَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا» به خورندگان مال حرام می­فرماید که به­خاطر خوردن مال حرام، خود را برای آتش سوزان، آماده نمایند.خداوند در بسیاری از آیات تاکید نموده است که باید در هنگام خوردن و آشامیدن تقوای الهی، شکرگزاری، عدم اسراف، انفاق را نیز رعایت نمود. در پایان باید خاطرنشان کنیم که از نگاه اسلام، تغذیه صحیح با امور معنوی و جسمی بشر نیز در ارتباط است.

موضوعات: مطالب پژوهشي
[دوشنبه 1398-03-20] [ 11:41:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آثار اعتقاد به معاد در زندگی فردی از دیدگاه آیات و روایات ...

پژوهشگر:مریم فرحزاد

چکیده

«معاد» یکی  از دو رکن اعتقادی در ادیان الهی و باوری فطری است که در نهان هر انسانی نهفته است که اگر به درستی پرورش یابد دارای آثار روانی، تربیتی، معنوی و اخلاقی فراوانی خواهد بود. در این مقاله تلاش گردیده به این سوال پاسخ داده شود که آثار اعتقاد به معاد در زندگی فردی از منظر قرآن و روایات چیست. تحقیق از نوع توصیفی و روش بکار رفته در این مطالعه اسنادی می باشد و داده های مورد نیاز با استفاده از فیش جمع آوری شده است.

از مهمترین نتایج این مطالعه می توان به این نکته اشاره نمود که نقش اعتقاد به معاد در زندگی فردی انسان به گونه ای است که باعث تحفظ از گناهان، مصونیت از رذایل اخلاقی و حفظ امنیت و آرامش روحی می گردد و در سایه باور به معاد است که عمل به تکلیف الهی آسان می گردد و نگرش انسان به دنیا تغییر کرده و آدمی وادار می شود تا برای رسیدن به اهداف والای انسانی تلاش کرده و به پرورش فضایل اخلاقی بپردازد. لذا اعتقاد به معاد بهترین وسیله ی اصلاح انسان در رسیدن به اوج کمال می باشد و عدم باور به آن منجر به گمراهی و بدعاقبتی می گردد.

واژگان کلیدی: معاد، اعتقاد، زندگی فردی.

مقدمه

 یکی از موضوعاتی که انسان را از طغیان و سرکشی باز می دارد یقین به این مسئله است که انسان بداند هر کاری که انجام می دهد ضبط و ثبت شده و برای آن عملش جزاء خواهد دید. قرآن علاوه بر آنکه معاد را از امور حتمی می‌داند و استدلال می‌کند که اگر معاد وجود نداشت خلقت عالم لغو و بیهوده می شد، اصل معاد را برای تربیت انسان‌ها ضروری می داند زیرا اگر معادباوری نباشد تربیت انسان کامل نمی گردد. در عصر کنونی به میزانی که بر پیشرفت فناوری افزوده می‌شود و خطرات مادی زندگی افراد را تهدید می‌کند، ایمان و اعتقاد به معاد نقش عظیمی در پیشگیری از انحرافات بشر خواهد داشت و موجب نجات و در آخرت خواهد گردید. لذا باور به معاد یکی از مفاهیم اعتقادی مهم و تاثیرگذار است که آثار فردی زیادی به دنبال دارد و عوامل مهم تربیتی انسانی است. مقصود از آثار فردی آن دسته آثاری است که در زندگی خصوصی و شخصی هر فردی متجلی می‌شود مانند: تقوا مداری، مفهوم بخشی به زندگی، مراقبه و محاسبه، عبودیت، غفلت زدایی و تعدیل در آرزوها…

  با توجه به اینکه اعتقاد به معاد می تواند کمک موثری در بروز رفتارهای هدفمند در انسان باشد این مقاله با استفاده از روش توصیفی و اسنادی درصدد پاسخگویی به این سوال است که آثار اعتقاد به معاد در زندگی فردی چیست؟

 

 مفهوم شناسی معاد

 معاد که به معنای بازگشت و بازگشتن است یکی از اصول دین مقدس اسلام به شمار می رود و معنای لغوی آن زمان یا مکان بازگشت است و انسان بعد از مرگ زنده می شود و در واقع بعد از مدتی از این جهان به جهانی دیگر می شتابد که این برگشتن را در اصطلاح معاد گویند.

۲-۱- بررسی لغوی واژه معاد

«عود، عوده: بازگشت، رجوع.  معاد: سرمنزل، مقصود، رستاخیز، گشت به جهان دیگر بعد از این و جای بازگشت، حج، مکه، بهشت»1.

۲-۲-  بررسی اصطلاحی واژه معاد

«معاد، از ماده «یعود» در اصل «معود» بوده و به مکانی بازگشت و عود در آن اتفاق می افتد که گفته شده و بر عالم آخرت نیز اطلاق می شود، زیرا بازگشت مردم به آنجا است و در اصطلاح به معنای بازگشت دوباره انسان برای حضور در قیامت است»2.

۳- جایگاه معاد در قرآن

 از دیدگاه قرآن مسئله معاد موضوعی است که همیشه در متن دعوت انبیا قرار داشته و از زمان خلقت آدم (ع) مطرح بوده است و در هر عصر و زمانی از سوی رسولان الهی تاکید شده است. «یک نظر اجمالی به آیات قرآن نشان می‌دهد که در میان مسائل عقیدتی هیچ مساله ای در اسلام بعد از توحید به اهمیت مساله معاد و اعتقاد به حیات بعد از مرگ و حسابرسی و اجرای عدالت نیست. وجود حدود ۱۲۰۰ آیه درباره معاد در مجموع قرآن و اینکه بسیاری از سوره های اواخر قرآن به طور کامل یا به طور عمده درباره معاد سخن می گوید شاهد گویای این مدعی است»3.

در قران آمده است: «هیچ معبودی جز الله نیست و به طور قطع همه شما را در روز قیامت که شک و تردیدی در آن راه ندارد جمع می کند»4.

 پایداری انبیا در آشنا ساختن مردم با مسئله معاد نشانگر اهمیت فوق العاده این اصل اعتقادی در زندگی بشر و کمال نهایی انسان است. علم و آگاهی به اصل معاد، تاثیر مستقیم در رفتار و کردار و فرد دارد و زندگی انسان را متحول ساخته و نقش تربیتی بسزایی در رفتار آدمی دارد.

۴- آثار اعتقاد به معاد در زندگی فردی

 بدون تردید ایمان و باور به معاد تاثیر بسیار عمیقی در اعمال و منش های فردی انسان دارد و موج نیرومندی از احساس مسئولیت در اعماق روح انسان ایجاد کرده تا او را در برابر هرگونه انحراف و گمراهی، ظلم و تجاوز کنترل کند. «اعتقاد به معاد، آثار اساسی در زندگی فردی ما دارد که مسیر تمام حرکات و سکناتمان را مشخص می‌ نماید. کسی که به آخرت و پاداش عقیده ندارد با کسی که از تجاوز به مال و جان و ناموس و آبروی افراد دیگر ندارد چون عده‌ای به بازپرسی آخرت و انتقام الهی ندارد. در قرآن آمده: «آنان که از راه خدا منحرف شوند بدان سبب است که روزه حساب را از یاد برده اند و به عذابی شدید گرفتار می شوند»5.

«کسی که به راستی آخرت را باور داشته باشد، در زندگی فردی کارش خودسازی و عبادت و خلاصه بار سفر بستن و خود را برای چنین سفری آماده کردن است»6.  در روایات اسلامی هر سوره‌ای که مجالی برای توجه به آخرت در آن یافت می‌شود مورد تاکید قرار گرفته است. »پیامبر اکرم (ص) فرمود: «مریضان را عیادت کنید و جنازه‌ها را تشییع کنید که شما را به یاد آخرت می‌اندازد. از تشییع جنازه که انسانی را به خانه همیشگی قبر می برند و از عیادت مریض که انسان در ضعف و ناتوانی قرار می‌گیرد این برداشت تربیتی برای ما حاصل می‌شود که انسان با غفلت راه زندگی را نپوید بلکه به حیات ابدی با توجه بنگرد که این توجه ثمرات تربیتی فراوانی را در پی دارد»7.

۴-۱- معنابخشی به زندگی

 یکی از اثرات ایمان به معاد در شکل دادن به زندگی انسان این است که اگر زندگی بعد از مرگ نباشد زندگی این جهان پوچ و بیهوده خواهد بود. «قرآن راه علاج پوچی و بیهودگی را اعتقاد به معاد و همه موجودات عالم از جمله انسان را در مسیر بازگشت به سوی خداوند می داند و روشن می‌شود که زندگی این دنیا هدف نبوده بلکه مقدمه ورود به زندگی جاودانه آن دنیا است، بنابراین پوچی و بیهودگی در انتظار بشر نیست»8.

در قرآن آمده: «آیا گمان کردید که شما را بیهوده آفریده ایم و شما به سوی ما باز نمی گردید؟»9.

۴-۲- مهار نفسانیات

«از عوامل مهمی که می‌تواند عقل را از اسارت هوای نفسانی رهایی بخشد و در نتیجه انسان موفق به رهبری و کنترل غرایض خویش شود، یاد معاد است که انسان را از پیروی هوا و هوس باز می‌دارد و غرایز سرکش انسان را مهار می‌کند و در پرتو مهار هوا و هوس، فضایل اخلاقی پرورش یافته و صفات پسندیده قوت می‌گیرند»10.

در نهج البلاغه آمده: امام علی(ع) یاد مرگ را اصلاحگر انسان و تربیت کننده روح بشر می خواند و می فرماید: «به هنگام تصمیم بر کارهای زشت، مرگ را که نابود کننده لذت ها و قطع کننده آرزوهاست به یاد آورید»11.

۴-۳- احساس مسئولیت

 یکی از آثار پربرکت اعتقاد به معاد، بیدار شدن احساس مسئولیت در عمق وجود انسان هاست.

«در منظر قرآن، انسان موجودی مسئول است یعنی باید پاسخگوی اعمال و عملکرد خود باشد و این احساس مسئولیت در فرد با اعتقاد به معاد ایجاد می‌شود و همه رفتارهای او را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد، و او در مقابل هر کاری خود را موظف به پاسخگویی می‌داند، و این مسئولیت در برابر خداوند است»12.

 قرآن کریم در آیاتی جریان مسئولیت خواهی و مواخذه انسان را در روز قیامت به او گوشزد می نماید.

«پس سوگند به پروردگارت که از همه آنها خواهیم پرسید از آنچه انجام می دادند»13.

۴-۴- مصونیت از گناه

 عقیده به عالم آخرت، می‌تواند یک عامل بازدارنده قوی در برابر گناه و یک عامل محرک برای انجام عمل صالح گردد.

«فردی که به جهان آخرت ایمان دارد از گناه و پلیدی دوری گزیده و به فضیلت و پاکی روی می‌آورد و اگر احیانا آلوده گردد به درگاه الهی استغفار می کند از این رو قرآن کریم یکی از صفات پرهیزگاران را ایمان راسخ به عالم آخرت می داند و مومنان را به پرهیزگاری سفارش می‌کند و وضعیت بهشتیان و دوزخیان را یادآور می‌شود که آنان با هم یکسان نبوده و فقط بهشتیان رستگار خواهند بود»14. «اهل آتش و اهل بهشت با هم برابر نیستند و اهل بهشت رستگار و پیروزند»15.

۴-۵-  ایجاد اخلاص

 یکی از شیرین ترین ثمره معاد، زدودن شرک و ریا از نیت ها می باشد. «انسان معتقد در زندگی و فعالیت هایش فقط رضایت خدا را در نظر دارد و از وابستگی های دیگر رها و آزاد است معتقد به معاد بر این باور است که دلبستگی به دنیا انسان را سرگرم می‌کند و از مقصود اصلی باز می دارد، بنابراین انسان معتقد در کارها و رفتارش به غیر خدا توجه نمی‌کند و نکته مهم این است که  انجام کار شایسته و داشتن اخلاص، ثمره توجه مستمر به آخرت است»16.

 قران در این مورد می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، همانند آن کس که اموال خود را از روی ریا انفاق می‌کند و به خدا و روز قیامت ایمان ندارد، صدقه های خویش را به منت نهادن و آزار رسانیدن باطل مکنید»17.

۴-۶-  تحمل مصائب و سختی ها

 از دیگر آثار تربیتی معاد باوری در عرصه زندگی فردی، تحمل مصائب و سختی هاست.

«صبر و بردباری از صفات پسندیده ای است که سالم سازی و تزکیه نفس به دنبال دارد». در سخنی از امام علی (ع) نقل شده: «جایگاه صبر و بردباری نسبت به ایمان مانند سر برای بدن است. بدنی که سر نداشته باشد در آن خیری نیست و در ایمانی که صبر و بردباری با آن نباشد خیری نیست»18.

 «ایمان به معاد، به انسان قوت و نیرویی می بخشد که با شداید مقابله کرده و با شکیبایی، بار مصائب را تحمل می نماید، جهاد و دیگر واجبات برای کسی که معاد را باور کرده است آسان می شود و آدمی را در برابر معاصی و گناهان ایمنی می بخشد»19.  این اعتقاد به انسان آرامش می بخشد و تحمل انواع مشکلات را سهل و آسان می کند.

۴-۷- آرامش روحی و روانی

 یکی از پیامدهای بی اعتنایی انسان به معنویت، افسردگی و اضطراب است و آنچه که می تواند به فکر و روح او آرامش ببخشد ایمان به خدا و اعتقاد به معاد است. «شخص معتقد چون مرگ را نقطه ی ختم و پایان حیات نمی داند آرامش خیال دارد و همیشه در جهان هستی خوش بین است و از آینده نگرانی ندارد و روحش مملو از سرور است بی شک این اعتقاد می تواند انسان را به تهذیب نفس و پرورش اخلاق و پاکی اعمال سوق دهد»20.

قرآن کریم می فرماید: «هرکس از یاد من رویگردان شود زندگی سختی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا محشور می کنیم»21.

۴-۸-  تهذیب و خودسازی

 از دیگر آثار بسیار مهم اعتقاد به معاد می‌توان به تهذیب و خودسازی اشاره کرد. «شخصی که نسبت به روز قیامت به یقین رسیده سعی خود را در جهت اصلاح نفس و صفات پسندیده مبذول داشته و به تحصیل کمالات نفسانی که کرامت انسانی در گرو آن است، همت می گمارد. فردی که معتقد باشد با الهام از کتاب وحی برای اصلاح خود تلاش می نماید و هنگامی که هر فرد به سالم سازی روحی خود پرداخت و خود را از رذایل تطهیر کرد آنگاه جامعه سلامت خود را پیدا می‌کند و مدینه فاضله ای که آرزوی همگان است تحقق می پذیرد»22.

 در قرآن آمده: «تو فقط کسانی را میترسانی که از پروردگارشان، نادیده بیمناکند و نماز می گزارند و هر که پاک شود برای خود پاک شده و سرانجام همه به سوی خداست»23.

 

 

 

۵- نتیجه گیری

معاد که یکی از مفاهیم اعتقادی مهم و یکی از اصول دین مقدس اسلام میباشد عامل مهم در تربیت انسان ها به شمار می رود و اعتقاد به آن بهترین وسیله اصلاح انسان رسیدن به اوج کمال است. این مقاله با بهره گیری از قرآن و روایات تا حدودی به پاسخ این سوال که آثار اعتقاد به معاد در زندگی فردی چیست، پرداخته است.

 نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که طبق نظر قرآن باور به معاد در تربیت انسان ها نقش اساسی دارد و می‌تواند نقش مهمی در کنترل انحرافات بشر و حفظ میانه روی داشته باشد. مانند موتور محرکی در وجود انسان ایجاد انگیزه کند تا انسان رفتار خود را به سمت و سویی جهت دهد که منافع او را در زندگی جاویدان آخرت تامین کند و از رفتاری که باعث تخریب و زیان وی می شود اجتناب ورزد. این باور در رفتار انسان نشانه ای از تعادل و تکامل روانی را موجب می گردد و مبدا و منشا بهداشت روانی می‌شود و به حیات دنیایی معنا می‌دهد و احساس مسئولیت را در انسان بارور کرده و حس وظیفه شناسی را در آدمی پرورش می دهد و باعث دوری انسان از انحرافات اخلاقی و اجتماعی و هرج و مرج می گردد و عدم باور به معاد منجر به گمراهی و بد عاقبتی می گردد، بنابراین باید سعی کنیم از معاد شناسی اوج گرفته و به معادباوری برسیم.

 

پی نوشت

1.  احمد، سیاح،  فرهنگ بزرگ جامع نوین( ترجمه المنجد)،ج۲، اسلام،ص ۱۳۶۴.

2. اکبر هاشمی رفسنجانی و محققان، فرهنگ قرآن، جلد ۲۸، چاپ اول، قم: بوستان کتاب، ۱۳۸۹، ص۳۶۵.

3. ناصر مکارم شیرازی و همکاران، پیام قرآن( معاد در قرآن)، جلد ۵،، چاپ ششم، دارالکتاب الاسلامیه، ۱۳۸۱، ص۱۷.

4. نساء (۴)، آیه ۸۷.

5. ص(38)، آیه ۲۶.

6. عبدالحسین دستغیب، سرای دیگر(تفسیر سوره واقعه)، چاپ ششم، شیراز: انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴، ص۵.

7. علی راجی، ابعاد تربیتی معاد، چاپ دوم، قم: زائر، ۱۳۸۷، ص۳۴۶.

8. حجت الله اردشیری لردجانی، امید فلاحی معاد و آثار اعتقاد به آن، چاپ اول، قم: زائر، ۱۳۹۰، ص  ۳۳۱

9. مومنون (23)، آیه ۱۱۵

10. علیرضا اسعدی،  قرآن و مسئله معاد، چاپ دوم، قم: بوستان کتاب، ۱۳۹۱، ص۲۲.

11. نهج البلاغه، خطبه ۹۹

12. حجت الله اردشیری لردجانی، همان، ص ۳۳۷.

13. حجر (15)، آیه ۹۲و ۹۳.

 14. علی ربانی گلپایگانی،کلام تطبیقی(نبوت، امامت، معاد)، چاپ اول، قم: مرکز جهانی علوم اسلامی،۱۳۸۵، ص ۳۲۵.

15. حشر(59)، آیه ۲۰.

16. اسدالله جمشیدی، آثار فردی معاد از دیدگاه قرآن، چاپ اول، قم: موسسه اموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، ۱۳۸۰، ص ۱۲۷.

17. بقره (۲)، آیه ۲۶۴

18. علی نظری منفرد، معاد روز رستاخیز، چاپ اول، تهران: دارالفکر، ۱۳۸۳، ص ۲۷.

19. نهج‌البلاغه، حکمت ۸۲.

20. حجت الله اردشیری لردجانی، همان، ص ۳۳۶.

21. طه (20)، آیه ۱۲۴

22. علی نظری منفرد، همان، ص ۲۶

23. فاطر (35)، آیه

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات, کلامی
[یکشنبه 1398-03-19] [ 01:47:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  معرفی پایگاه ابر نور abrenoor.ir ...

 
تهیه کننده: مریم علیجانی

مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی که از جمله مراکز پیشرو در تولید نرم افزارهای علوم اسلامی (نور) و عرضه محتوای دینی در فضای مجازی است، تاکنون محصولات ارزنده ای را در این بستر ارائه نموده است. بدیهی است، هر چه می گذرد، اتکا و نیاز کاربران و پژوهشگران، به فضای مجازی و استفاده از حامل های همراه، نظیر تلفن همراه و تبلت بیشتر می شود. در همین راستا، مرکز نور، چند سالی است که با راه اندازی پایگاه اینترنتی ابر نور، مسیر دسترسی به نرم افزارهای خویش را از طریق شبکه جهانی اینترنت نیز فراهم ساخته است. این اقدام شایسته که گامی نو و تلاشی درخور تقدیر به شمار میرود، به طور چشمگیری مسیر دستیابی به تولیدات نرم افزاری نور را برای کاربران در سراسر جهان هموار کرده است.وظیفه پایگاه سامانه ابر نور (پیشخوان بر خط نرم افزارهای نور) فراهم سازی امکان دسترسی به نرم افزارهای نور از طریق اینترنت و بدون نیاز به نصب برنامه ها و همچنین اجرا در بسترهای ویندوزی و غیر ویندوزی است.
 تمام امکانات نرم افزارهای نور هم اکنون در سامانه ابر نور قابل دسترسی می باشد که از جمله آنها می توان به دسته بندی و دسترسی به کتب برنامه، نمایش متن کامل کتابها و جستجوی در آنها، قابلیت های یادداشت برداری و چاپ، دسترسی به ابزار پژوه نگار و ابزارهای تحقیقاتی مثل نمایه زنی و رنگی کردن، دسترسی سریع در هر زمان و مکان، اجرا نرم‌افزارها از طریق مرورگر Browser ))، عدم نیاز به نصب ابزار (Receiver ) ،  کاهش شدید هزینه‌های خرید، روزآمدسازی خودکار نرم‌افزارهای نور و دسترسی سریع به محصولات جدید مرکز می‌باشد.

منبع : اختصاصی پایگاه حوزه نت

موضوعات: معرفي سايت و پايگاه
 [ 11:06:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  چند دقیقه تدبر با قرآن ...

پژوهشگر: فاطمه صغری برقرار

 «يَأَيهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُواْ فىِ الْمَجَالِسِ فَافْسَحُواْ يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ  وَ إِذَا قِيلَ انشُزُواْ فَانشُزُواْ يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ  وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ؛ مجادله/11»

مصدر” تفسح” به معناى فراخى است. همچنين كلمه” فسح” و كلمه” مجالس” جمع «مجلس» به معناى مكان جلوس است.  منظور از” فراخى دادن در مجالس” اين است كه آدمى خود را جمع و جور كند تا ديگرى جاى او بنشیند و” فسحت دادن خدا به چنين كس” به اين معنا است كه جاى او را در بهشت وسعت دهد. اين آيه شريفه ادبى آداب معاشرت را بيان مى‏كند، و از سياق آن برمى‏آيد كه قبل از اين دستور، وقتى اصحاب در مجلس رسول خدا (ص) حاضر مى‏شدند، به صورتى مى‏نشستند كه جا براى سايرين نمى‏گذاشتند و واردين جايى براى نشستن نمى‏يافتند كه آيه شريفه ايشان را ادب آموخت. البته اين دستور اختصاص به مجلس رسول خدا (ص) ندارد، هر چند آيه شريفه در آن مورد نازل شده، ليكن دستور عمومى است. (طباطبایی،    ج‏19 ، ص   326)

 (وَ إِذا قِيلَ انْشُزُوا)  وقتى گفته ميشود بالا رويد و برخيزيد و به برادران خودتان جا دهيد (فَانْشُزُوا) يعنى اين كار را بكنيد. مجاهد گويد: وقتى گفته ميشود شما برخيزيد براى نماز و جهاد، پس حركت كنيد و بلند شويد و كوتاهى نكنيد. خداوند در قرآن براى چند گروه، جايگاه و درجات مخصوصى قرار داده است: انبيا، مجاهدان، نمازگزاران، اهل انفاق، مؤمنانى كه عمل صالح انجام مى‏دهند و دانشمندان. شايد جمله‏ «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ» نشانه‏ى آن باشد كه فرمان بلند شوید، به خاطر ورود مؤمنان و دانشمندان است، يعنى به احترام آنان قيام كنيد (طبرسی، ج‏24،   286).

(يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ‏). اشاره به اين است كه اطاعت اين دستورات دليل بر ايمان و علم و آگاهى است و نيز اشاره به اينكه اگر پيغمبر اكرم به بعضى دستور داد از جا برخيزند و به تازه واردان جا دهند براى يك هدف مقدس الهى و احترام به پيشگامان در ايمان و علم بوده است. تعبير به” درجات” (به صورت نكره و با صيغه جمع) اشاره به درجات عظيم و والايى است كه خداوند به اينگونه افرادى كه علم و ايمان را با هم دارا هستند مى‏دهد، در حقيقت كسانى كه به تازه واردان در كنار خود جا دهند، درجه‏اى دارند و آنها كه ايثار كنند و جاى خود را به آنها بسپارند و از علم و معرفت بهره داشته باشند درجات بيشتری دارند. از آنجا كه گروهى اين آداب را با طيب خاطر و از صميم دل انجام مى‏دهند و گروه ديگرى با كراهت و ناخشنودى، و يا براى ريا و تظاهر. در پايان آيه مى‏افزايد:” خداوند به آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است” (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ) (مکارم شیرازی، ج‏23، ص 442).

پیام­های آیه:

1- ايمان شرايط و لوازمى دارد كه بايد رعايت گردد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا … 2- جا دادن و احترام به تازه واردان، يك ارزش است. فَافْسَحُوا … فَانْشُزُوا 3- جا دادن به ديگران در هر مجلسى كه باشد لازم است. «فِي الْمَجالِسِ» 4- عمل به دستورات خداوند، زمينه براى دريافت پاداش‏هاى بيشتر است. «فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ» 5- گشايش در كار ديگران، سبب گشايش خداوند در امور شماست. «فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ» پاداش الهى با عمل متناسب است. گشايش، گشايش مى‏آورد.

6- رعايت آداب اجتماعى، حتّى در نشست و برخاست، مورد سفارش اسلام است. فَافْسَحُوا … فَانْشُزُوا

7- گاهى لازم است به احترام ورود بزرگان و دانشمندان به اهل مجلس گفته شود كه برخيزيد. «انْشُزُوا فَانْشُزُوا»

8- علم، هديه و تفضّل الهى است. أُوتُوا الْعِلْمَ‏ … 9- صاحبان علم و دانش، بايد در جامعه اسلامى از جايگاه بالا و والايى برخوردار باشند. «وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ» (قرائتی، ج‏9، ص: 516- 515)

منابع

1-طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، 20جلد، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى - ايران - قم، چاپ: 5، 1374 ه.ش.

2-طبرسى، فضل بن حسن، ترجمه تفسير مجمع البيان، 27جلد، فراهانى، تهران، چاپ: 1.

3-قرائتى، محسن، تفسير نور، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، تهران، چاپ: 1، 1388 ه.ش.

4-مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، 28جلد، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ: 10، 1371 ه.ش.

 

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات
[شنبه 1398-03-18] [ 08:27:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تبریک عید سعید فطر ...

 

نسیم سیال و نرمِ صبحِ عیدِ فطر،

فضا را سرشار از عطر ملکوت می کند

و دل ها را وسعتی دوباره می بخشد.

 

 

 

پیشاپیش عید سعید فطر بر همگان مبارک باد.

 

معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی
[دوشنبه 1398-03-13] [ 09:02:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  ضرورت شكرگزاري از منظر عقل با تاکید بر آیات و روایات ...

عنوان پایان نامه: ضرورت شکرگزاری از منظر عقل با تاکید بر آیات و روایات

استاد راهنما: حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا گلچین راد

استاد مشاور: حجت الاسلام والمسلمين محمدعلی اسدی نسب

محقق: سمیه کریم کشته 

چکیده

اين پايان نامه با عنوان ضرورت شکرگزاری از منظر عقل با تاکید بر آیات و روایات است. با هدف شناخت ضرورت عقلی شکر و دلايل عقليِ قرآني و روایی بر ضرورت شكرگزاري تنظيم شده است. در اين مجموعه به دلایل عقلی ضرورت شکرگزاری و دلایل عقلی شکر در آیات و روایات اشاره شده است. لذا با استفاده از کتب تفسيري، روايي، منطقی و همچنين از طريق روش کتابخانه اي سعي شد تا به اين مهم دست پيدا کنم.

در اين تحقيق از کتب روايي چون نهج البلاغه و اصول کافی و کتب تفسيري چون تسنیم، المیزان، مجمع البيان و کتب ديگر استفاده شده است.

نتايجي که مي توان از اين تحقيق گرفت، اين است که شکرگزاری امری فطري است و فقط مخصوص مسلمانان نیست. حق شناسی، مرز تفکیک انسان از حیوان است؛ و در حيواناتي هم كه هوش پيشرفته دارند، به نوعی شکرگزاری ديده مي‏شود.

ریشه شکرگزاری حسن و قبح عقلی است. شکر خداوند، جزو دستورهای عام است که امتثال آن بر همه واجب است؛ و برای لزوم خداشناسي هم از وجوب شكر استفاده مي‏شود.

شکرگزاری از مستقلات عقلی است. این عقل است که حکم می کند که شکر، عملی خوب و ناسپاسی رفتاری بد می باشد. همچنین ضرورت عقلی شکرگزاری یا به اعتبار آثار دنیوی یا به اعتبار آثار اخروی می باشد، که در برخی آیات قرآن به آنها اشاره شده است.

فریضه بودن شکر را عقل برهانی می فهمد، زیرا از نظر عقل، شکر منعم و کسی که به ما نعمت داده، لازم است و دلیل نقلی نیز آن را تایید می کند.   

کلید واژه: ضرورت، شکر، شكرگزاري، عقل، آیات، روایات

 

موضوعات: پایان نامه, تفسیر و علوم قرآنی
[شنبه 1398-03-11] [ 10:54:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کیفیت نگارش بیان مسأله ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان دومین کارگاه از سلسله کارگاه های  مهارت افزائی روش تحقیق در تاریخ  98/2/4  برگزار گردید. در این کارگاه خانم آخوندی دبیر انجمن فقه و اصول به توضیح کیفیت نگارش بیان مسأله پرداختند.

ایشان بیان کرد: منظور از بیان مسأله یا طرح مسأله، بیان موضوع اصلي مطالعه و ذكر دقيق اينكه چه مطلبي قرار است در تحقیق بيان شود و موضوع اصلي مطالعه چيست؟ می باشد.

خانم آخوندی گفت: در اولين خط مقدمه و یا در ابتدای پاراگراف اول مقدمه معمولاً موضوع اصلي تحقیق معرفي مي‌شود.بیان کلی موضوع اصلي مطالعه (در یک بافت کلی و منظم و حرکت از این بافت کلی تا رسیدن به موضوع مد نظر و در نهایت عنوان مد نظر) و حوزه و حیطه و گستردگي موضوع مورد مطالعه باید مورد توجه قرار گیرد. به عبارت دیگر، ابتدا باید ماهیت و دامنه مسئله مورد تحقیق با تمام وضوح ممکن بیان شود.

ایشان در ادامه گفت: خیلی دقیق و مختصر و مفید باید به مخاطب توضیح دهید که به دنبال چه هستید. یعنی باید بتوانید در دو پاراگراف یا نهایتاً سه پاراگراف، یک مسأله را به صورت روشن و واضح تبیین کنید و انگیزه خود را به عنوان یک محقق از پرداختن به آن مسأله به مخاطب منتقل کنید.

طلبه سطح 3 این مدرسه گفت: ابعاد و حدود مسأله تحقیق را هم مرز گذاری کنید و آن را نسبت به مسائل و موضوعات دیگر تفکیک نمایید، یعنی باید مسأله را به صورت واضح و در عین حال متمایز، در بیان مسأله ارائه ‌دهید.

لذا باید در بیان مساله سیری با این آیتم ها را طی نمود:

۱.طرح موضوع پژوهش

۲.حرکت از کلی به جزئی

۳.سیر تاریخی موضوع

۴.تعریف متغیر اصلی تحقیق

۵.اقدامات انجام شده با موضوع مورد بحث و اشاره ای به نقاط قوت  این مطالعات

۶.سپس بیان خلاء مطالعاتی 

۷.طرح سوال اصلی تحقیق که می بایست متناسب با عنوان انتخاب شود

 

 

 

موضوعات: کارگاه پژوهشی
 [ 10:41:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کارگاه مهارت افزائی روش تحقیق ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (سلام الله علیها) گرگان «کارگاه مهارت افزائی با عنوان روش تحقیق» در تاریخ 21/1/98 در این مدرسه برگزار گردید. در این کارگاه خانم عاطفه آخوندی از دبیر انجمن فقه و اصول این مدرسه طلاب را با چگونگی انتخاب عنوان آشنا کرد. ایشان تاکید کردند یک عنوان خوب باید ویژگی هایی هم چون رسا، شفاف وگويا، دقيق و تا حد امكان كوتاه، كلي نبودن و يا بسيار جزئي  نبودن، ابتكار و نوآوري و… را داشته باشند

 ایشان در ادامه روش نگارش چکیده را به طلاب آموزش دادند و بیان نمودند که در چکیده مواردی هم چون سوال اصلی تحقیق، روش جمع آوری مطالب،  دستاوردهای تحقیق و… باید رعایت شود. ایشان در پایان چگونگی بدست آوردن کلید واژه را بیان کردند.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی
[سه شنبه 1398-03-07] [ 08:14:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  حکم زنای زن شوهر دار ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهراء(س) گرگان نشست علمی با عنوان «حکم زنای زن شوهر دار »در تاریخ 4/2/98 برگزار گردید. در این نشست خانم نفیسه حسینی طلبه سطح4 این مدرسه گفت: زن شوهردار که در متون فقهي از آن به ذات بعل تعبير مي­شود، زني است که براساس عقد ازدواج دائم يا منقطع به همسري مردي درآمده است.
ایشان در ادامه گفت: ازدواج زن شوهردار با مردي ديگر از نظر شرع جايز نمي­باشد، اين ممنوعيت مستند به ادله متعددی از کتاب مانند آیه 24 سوره نسا می باشد که خداوند در این آیه می فرماید:«والمحصنات من النساء الا ماملکت أيمانکم کتاب الله عليکم وأحل لکم ماوراء ذلکم …»، (نساء، 24) و زنان شوهردار [نيز بر شما حرام شده است] به استثناى زنانى كه مالك آنان شده‏ ايد [اين] فريضه الهى است كه بر شما مقرر گرديده است و غير از اين [زنان نامبرده] براى شما حلال است كه [زنان ديگر را] به وسيله اموال خود طلب كنيد در صورتى كه پاكدامن باشيد و زناكار نباشيد و زنانى را كه متعه كرده‏ ايد مهرشان را به عنوان فريضه‏ اى به آنان بدهيد و بر شما گناهى نيست كه پس از مقرر با يكديگر توافق كنيد مسلما خداوند داناى حكيم است .
ایشان در ادامه به روایات متعددی استناد کرده و گفت: از امام صادق (ع) نقل شده: زني که شوهر دارد اگر با ديگري ازدواج کند از هم جدا مي­شوند و هرگز نمي­توانند با هم ازدواج کنند.
خانم حسینی گفت: مجموع آیات و روایات وارده در این زمینه، بر این مطلب دلالت می کند که ازدواج با ذات البعل حرام است.
ایشان در ادامه بر حرمت ازدواج زن شوهردار به اجماع استناد کرده وگفت: عقد ازدواج با زن شوهردار به اجماع فقهاء جايز نيست و چنين عقدي باطل و غيرنافذ است.
ایشان در پایان به بیان اقوال فقها از قرن چهارم تا زمان حاضر در این مسأله پرداخته و گفت: سه قول در این مساله وجود دارد: گروهی مانند شیخ طوسی و محقق حلی قائل به عدم حرمت ابدی، گروهی مانند علامه حلی، فخرالمحققین، شیخ مفید، سید مرتضی قائل به حرمت ابدی، گروهی دیگر مانند امام خمینی(ره) و سید علی سیستانی معتقد به حرمت بنابر احتیاط واجب می باشند.

 


موضوعات: نشست علمی
[یکشنبه 1398-03-05] [ 10:55:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  سبک زندگی اسلامی ...

از پايان دوره صفويه و مخصوصاً از دوران قاجاريه تا به امروز، مسأله مواجهه با ساحتي نوين به نام غرب و مدرنيته، کم کم در ايران رخ نموده است. غالباً اين مواجهه چند جانبه بوده است اما در هر دوره وجهي از آن بر وجوه ديگر غلبه داشته است: اين مواجهه ابتدا به صورت سلطه جغرافيايي محدود بود. مانند حضور پرتغالي ها در جنوب ايران. پس از قوت صفويه، اين مواجهه، به عرصه کلام قدم مي گذارد و   مسيونرهاي مسيحي حامل پيام غرب نوين و اروپاي متجدد در ايران شدند. پس از صفويه تا استقرار قاجار و حتي تا زمانه تحريم تنباکو، مواجهه ما بيشتر شکل استعمارِ اقتصادي دارد.(1)

از اواسط دوره قاجار غرب و غرب زدگي و مواجهه ما با اين پديده، شکلي جديد به خود گرفت. اين نحوه مواجهه جديد، در حوزه انديشه و تفکر و علم و فرهنگ بوده و غرب زدگي در گستره فرهنگي و علمي پدیدار گردید. در اين دوره طبقه روشنفکران غير ديني و فراماسونرها آن هم تحت نظارت و حمايت و هدايت انگليس و روسيه و بعدها آمريکا شکل گرفتند و براساس اين شيوه مواجهه است که کم کم سبک زندگي ايراني دستخوش تغييرات مي شود؛ و هرچه زمان برايش جلوتر مي رفت، سرعت اين تغييرات نيز سريع تر مي شد و واکنش آگاهان، روشنفکران ديني، خواص سياسي و علما را باعث مي گشت.

بایست گفت نگاه غرب به انسان، نگاهی انسان محورانه و بشرسالارانه است و بی‌گمان این نگاه با خود اجزایی را به همراه دارد که سبک‌ساز زندگی غربی هستند. در این نگاه، هدف از زندگی انسان، کسب لذات مادی است و این انسان بایستی بتواند از زندگی مادی و دنیوی خود بیشترین لذت را ببرد. سود و منفعت نقش مهمی در زندگی وی دارد که برحسب آن نمی‌شود، انسان گرسنه باشد و غذایش را به دیگری ببخشد. حب دنیا داشته باشد و خود را به مردن دهد؛ کارهایی از قبیل انفاق و ایثار و … حماقت است، کارهایی که به سود دیگران است، معنی ندارد، مگر این‌که بیش از سودی که به دیگری می‌رسد، به خود شخص برسد. مطلوب نهایی این انسان زندگی اقتصادی و در سایه آن کسب رفاه و سود بیشتر است؛ بنابراین اقتصاد دانش پایه می‌شود و تنظیمات عرصه‌های دیگرازجمله خانواده، نظام تعلیم و تربیت، سیاست و … باید بر مبنای اهداف اقتصادی انجام شود. به طبع مفهوم و معنای تشکیل خانواده حول این محور شکل می‌گیرد. خانواده هم در دانشکده اقتصاد تحلیل اقتصادی می‌شود و زن و مرد مانند دو شریک کاری هستند که برای بیشتر شدن منافع مادی خود تلاش می‌کنند و ممکن است در جایی به این نتیجه برسند که به‌صرفه نیست باهم باشند و یا صاحب فرزند شوند و حتی مباحث کنترل جمعیت نیز در همین فضا مطرح می‌شود و زیرمجموعه اقتصاد قرار می‌گیرد. درزمینه نظام تعلیم و تربیت هم، تحصیل زمانی ارزشمند است که به کسب سود بیشتر منجر شود، سیاست هم بایست در خدمت منافع مادی قرار گیرد همین نگاه سودجویانه و منفعت‌طلبانه باعث شده که غرب به مصرف‌گرایی و تنوع‌طلبی شدید روی بیاورد. به‌گونه‌ای که مصرف انبوه، باعث تولید انبوه می‌شود و تولید انبوه راهکاری است، برای حداکثرسازی سود.  تولیدکنندگان برای دستیابی به سود بیشتر از طریق اشاعه نیازهای کاذب و تبلیغات گسترده به‌وسیله وسایل ارتباط‌ جمعی، به ترویج مصرف‌گرایی دست زدند و انسان غربی بدون داشتن نیاز واقعی، سرگرم خرید شد و این مصرف‌گرایی و مدگرایی به سبک زندگی آنان جهت داد.                                                                                 

 آزادی از اصول مهم این نگاه به زندگی است و چنین انسانی با هرچه که مانع آزادی و مزاحم فردیت او شود، مخالف است. این نوع نگاه به زندگی باعث می‌شود که سبک زندگی غربی شکل خاصی به خود گیرد و آرمان‌ها و ارزش‌های تمدن غربی، عمق بیشتری از روابط انسانی را مدیریت‌پذیر کند. نحوه پوشش، نوع تغذیه، اوقات فراغت و تفریح، معماری شهرها و منازل، ارتباط با دیگران، آرایش ظاهری، همگی تحت تاثیر این جهان‌بینی، رنگ و بویی مادی و منفعت‌طلبانه و لذت‌جویانه به خود می‌گیرد، به‌طوری که به‌وضوح می‌توان ردپای آن را در سبک زندگی غربی مشاهده کرد. از فست فودها گرفته تا لباس‌های کوتاه و تنگ، از پدیده مانکنیسم و مدلینگ و پرورش و زیبایی‌اندام گرفته تا اسباب‌بازی‌های بتمن، باربی و… برای کودکان و بازی‌های رایانه‌ای غیراخلاقی، از آشپزخانه‌های اپن‌دار و بالکن‌های بازگرفته تا خانه‌های مجردی و هزاران موارد دیگری که متن زندگی انسان غربی را شکل می‌دهند.(2)

 تعریف سبک زندگی: سبک زندگی مجموعه ای از رفتارهای فردی یا اجتماعی است که وجهه غالب رفتار فرد، گروه یا جامعه شده باشدو متأثر از باورها و ارزش های پذیرفته شده، محیط اجتماعی و شرایط اقلیمی باشد.

نکته1:رابطه باورها با سبک زندگی

جامعه شناسان و روان شناسان این را پذیرفته اند که سبک زندگی متأثر از نوع باورها و ارزش هاست و فاصله ای بین اینها نیست. بنابراین، علت تامّه رفتار و سبک زندگی، باورها و ارزش هاست. هویت انسان یک هویت سه لایه است که لایه زیرین آن، جهان بینی یا باورها و اعتقادات فرد است؛ لایه میانی، ارزش ها و ایدئولوژی است و لایه بیرونی و ملموس، رفتار ظاهری انسان است. امام علی (ع) در خطبه 154 نهج البلاغه می فرماید:

“و اعلم أن لکل ظاهر و باطناً علی مثاله فما طاب ظاهره طاب باطنه و ما خبث ظاهره خبث باطنه واعلم انّ لکل عمل نباتاً و کلّ نبات لا غنی به عن الماء والمیاه مختلفة فما طاب سقیه طاب غرسه وحلت ثمرته وما خبث سقیه خبث غرسه وامرّت ثمرته”

هر ظاهر و هر امر ملموس بیرونی، باطن و درونی مثل خودش دارد. کسی که ظاهرش پاکیزه و طیب باشد باطنش هم پاکیزه است و کسی که ظاهر خبیث و آلوده ای دارد باطنش هم آلوده است؛ (یعنی ظاهر، معلول و محصول میوه باطن است) هر عملی مثل گیاهی است که رشد می کند و هر گیاهی نیازمند به آب است (یعنی باطن را به آب تشبیه می کند) و آب هایی که به گیاه یا درختان داده می شود مختلف است؛ اگر آن آب پاکیزه و طیب و طاهر باشد، میوه آن هم پاکیزه و طاهر است؛ اما اگر آن آب آلوده باشد، ثمره تلخ و میوه تلخ در پی خواهد داشت. (3)

امام صادق (ع) می فرماید: “فساد الظاهر من فساد الباطن ومن اصلح سریرته اصلح الله علانیته و من خاف الله فی السر لم یهتک الله علانیته ومن خان الله فی السر هتک الله سرّه فی العلانیة"(4) آلودگی ظاهری، همان هویت لایه بیرونی است. از اینگونه احادیث و آیات قرآن زیاد آمده و این نوع ارتباط سبک زندگی را بیان می کند.

نکته2: رابطه رفتار با سبک زندگی

هنگامی که از سبک زندگی سخن می گوییم باید آن رفتار وجهه غالب رفتار فرد یا گروه و یا جامعه شده باشد به عبارت دیگر نهادینه شده  باشد یعنی تک رفتار را سبک زندگی نمی گویند به عنوان مثال: اگر کسی یک بار در جلسه ای نوشیدنی خاصی مانند دلستر خورد، نمی توانیم بگوییم سبک تغذیه ای ایشان در نوشیدنی ها دلستر خوردن است؛ زیرا یک بار اتفاق افتاده است.

نکته3:حصول سبک زندگی تدریجی و زوال آن هم تدریجی است

یعنی به سادگی نمی شود سبک زندگی مردم را تغییر داد؛ زیرا یک لایه آن هویت است که به سادگی نمی شود آن را مثلاً با یک بخشنامه تغییر داد، بلکه باید بنیادی و با حوصله و آرامش به تغییر آن پرداخت.

مانند پیدایش سبک معماری اسلامی که در زمان پیامبر (ص) بلافاصله شکل نگرفته است، بلکه آموزه ها مطرح شد (مهمان داری، صله ارحام و. ..)که این آموزه ها، یک شکل معماری خاص را توصیه و ارائه می دهد. در عالم اسلام این معماری در سنت و آثار باستانی ما شکل گرفت.

اما اکنون معماری جدیدی در فضای کشور ملموس است؛ مثلاً طراحی آشپزخانه های اوپن ، بالکنهایی که مشرف به خانه دیگری است و……… این سبک معماری،نیز آرام آرام بوجود امد و تغییرآن نیز به مرور خواهد بود.

دلایل لزوم طرح بحث از سبک زندگی اسلامی:

1.    سبک زندگی، ابزاری برای نمایش عزت و هویت خودی است

سبک زندگی معرف هویت اختصاصی و نشان دهنده «خود برتر» فرد و جامعه و در حقیقت معرف هویت اختصاصی جامعه است و عمل به آن سبک زندگی، نشان دهنده عزت نفس جامعه و نشان دهنده خود برترش است، لذا به هویت خودش افتخار می کند. در مقابل، تقلید از سبک زندگی دیگران، نشانه ای از خودباختگی است.

طبق آموزه های دینی، مسلمانی که عزت اسلامی دارد با شبیه شدن به غیر مسلمان هویت اسلامی را نادیده گرفته است.

پیامبر اکرم (ص) می فرماید:(لیس منا من تشبّه بغیرنا)(5) کسی که شبیه غیر ما شود از ما نیست.

امام علی (ع):  فانه قلّ من تشبّه بقوم الا اوشک ان یکون منهم (6) اگر تشبه ظاهری به قومی پیدا کردیم، آرام آرام به آنها تبدیل خواهیم شد.

امام علی (ع): من تشبه بقوم عُدّ منهماین تشبّه، همه حوزه های سبک زندگی را شامل می شود.(7)

2.    هجمه عظیمی توسط رسانه های مختلف غربی به ابعاد مختلف سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی ما صورت گرفته است.

طبق برخی آمارها، دو یا سه هزار شبکه ماهواره ای به طور قطع در کشور ما قابل دریافت است و اغلب اینها به زبان فارسی نیستند وقابل فهم برای عموم مردم ایران نیستند ؛ اما از طریق کارکردی که اغلب اینها دارند، می توان فهمید که دگرگون کردن سبک زندگی جامعه مخاطبانشان را در دستور کار خود دارند.

به عنوان مثال: پخش موسیقی، آموزش رقص، نمایش مد و مدل، طراحی و دکوراسیون خانه و. .. هنرهایی هستند که بدون اینکه حرفی بزنند و یا نیاز به فهم زبان باشد، منتقل می شود که همه از مصادیق سبک زندگی هستند.

البته این هجمه اختصاص به سبک زندگی ایرانی و اسلامی ما ندارد، و حتی اروپائیان هم از اینکه سبک زندگی آمریکایی در کشورشان رواج پیدا می کند و هویت بومی و ملی شان را از بین می برد، ناراحتند. ولی کشور ما در نوک این حملات قرار دارد. لذا یکی از مهم ترین پادزهرهای مقابله با این هجمه، احیا و روزآمد کردن و ترویج سبک زندگی اهل بیت (ع) است.(8)

3.    ارائه الگوی دینی سبک زندگی، پاسخی به شبهه ناکارآمدی اسلام در عمل: مطرح شدن ناکارآمدی دین در محیط رقابت نظریات و الگوها برای مدیریت سبک زندگی جمعی، موضوع دیگری است که اهمیت و ضرورت تحقق سبک زندگی اسلامی را بیشتر از گذشته نمایان می کند. لذا سکوت در این میدان ، به‌منزله‌‌‌‌‌‌ی آن است که چیزی برای ارائه وجود ندارد و این امر قطعاً به پای ناکارآمدی دین گذاشته خواهد شد و یکی از پیامدهایش همان است که گاهی از سوی برخی روشن‌فکران مطرح می‌‌‌‌‌‌شود؛ مواردی از این قبیل که دین برای سامان دادن امور اخروی انسان است و اساساً نقشی برای ساختن دنیای او ندارد و چنانچه مدلی وجود داشت، تاکنون ارائه شده بود. لذا حضور و ارائه‌ی یک الگوی جامع، امری ضروری است.

به عبارت دیگر نظام اسلامی با شعار حاکمیت دین در عمل، به صحنه جهانی پای گذارده و باید بتواند با ارائه الگوهای رفتاری دینی در تمامی حوزه های زندگی بشری و سبک زندگی تمام عیار اسلامی، به این شعار خود جامه عمل بپوشاند. برای همین است که رهبر انقلاب تأکید دارند: «یکی از مهمترین مسائلی که امروز بیشترین تلاش خصمانه مصروف آن می شود، این است که نظام اسلامی در اندیشه و عمل، متهم به ناکارآمدی شود. پیکاری وسیع در زمینه های اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اندیشه از سوی مراکز استکباری در جریان است تا نظام اسلامی در افکار کشورهای مسلمان به ناتوانی متهم شود و درخشش و جذابیت خود را از دست بدهد». لذا، از جمله اموری که ضرورت پرداختن به موضوع سبک زندگی را دوچندان می کند، برائت جستن از اتهام ناکارآمدی است.(9)

4. ناکارآمدی الگوی سبک زندگی غربی: مدل سبک زندگی غربی که در طول سالیان متمادی، مورد آزمون قرار گرفته پیامدهای ناگواری از جمله فروپاشی نهاد خانواده، اشاعه‌ی فساد و فحشا، گسترش بیماری‌های روحی و روانی، ایجاد ناامنی و… ایجاد کرده که نشانه‌ی ناموفق بودن آن در ایجاد یک زندگی متعادل و متعالی است و پیمودن این راه همان عواقب ناگوار را برای جامعه‌ی ما نیز به همراه خواهد داشت.(10)          

4.    وجود مسائل ومشکلات فراوان در زندگی کنونی مردم: سبک زندگی فعلی مردم در برخی موارد آن‌قدر نابهنجار شده که مشکلات عدیده‌ای را برای مردم ایجاد کرده است و راه برون‌رفت از این مشکلات ، توجه همگانی به سبک زندگی و ترسیم یک مدل مطلوب اسلامی-ایرانی است. به نمونه ای از این مشکلات در زیر اشاره می شود:

رئیس قوه قضاییه اظهار کرد: دادگستری جمهوری اسلامی در سال ۹۵ به ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزار پرونده رسیدگی کرده است که این میزان بسیار فراتر از استانداردهای بین المللی است.(11)

رئیس مرکز آمار قوه قضاییه: ایران در مقایسه با 28کشور اروپایی که سرانه پرونده های قضایی انها موجود است در بخش پرونده های حقوقی رتبه 22 و در پرونده های کیفری رتبه پنجم را به خود اختصاص داده است حجت الاسلام والمسلمین حمید شهریاری افزود‌: سرانه پرونده های قضایی  در سال 95 به ازاء هر صد هزار نفر  6 هزار و 795 بوده است که ‌این سرانه در مقایسه با سال94 نیم درصد کاهش را در پرونده های غیرتکراری و5/2 درصد افزایش را در سرجمع پرونده های تکراری نشان می دهد.(12)

نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با انتقاد از حجم بسیار پرونده‌های قضایی در کشور، گفت: در کشور ما ۲ برابر استاندارد جهانی پرونده در دستگاه قضایی است که هر قاضی ماهانه به ۱۰۰ تا ۱۲۰ پرونده رسیدگی می‌کند در حالی که در کشورهای پیشرفته دنیا هر قاضی در ماه بین 30 تا 40 پرونده بررسی می‌کند، و در کشورهای همتراز ما این تعداد به 60 پرونده در ماه می‌رسد در حالی که در ایران قضات بین 100 تا 120 پرونده را در ماه بررسی می‌کنند.

روزنامه آمریکایی وال‌استریت ژورنال طی گزارشی از پایین بودن دعاوی حقوقی میان مردم ژاپن تا حدی که سبب بیکاری وکلای ژاپنی شده است، خبر داد. به گزارش آنا، با آن‌که تعداد سرانه وکلای حقوقی در ژاپن بسیار کمتر از آمریکا و اروپا است، تعداد پرونده‌های حقوقی که به دست همین وکلا می‌افتد، آن‌قدر کم است که سبب بیکاری آنان شده است. تعداد پرونده‌های حقوقی ارئه شده به دادگاه در همین دوره تقریباً ثابت و در حد 90 هزار مورد در سال باقی مانده است.این در حالی است که تسلیم پرونده‌های مالی به دادگاه در آن کشور روندی نزولی داشته و تنها رشد در این زمینه در حوزه پرونده مدنی خانواده مانند طلاق، حضانت و ارث بوده است.(13)       

رئیس دانشگاه آزاد خراسان رضوی گفت: ایران با دارا بودن ۸۰ میلیون جمعیت، حدود ۱۵ میلیون پرونده قضایی و ۲۰۰۰ عنوان مجرمانه داراست، در حالی که هند با دارا بودن یک میلیارد جمعیت تنها دارای دو میلیون پرونده قضایی و ۷۰۰ تا ۸۰۰ عنوان مجرمانه است.(14)           

ثبت ۲۱ طلاق در هر ساعت: این آخرین آمار طلاق است که در تازه‌ترین اظهارات مسئولان سازمان بهزیستی کشور اعلام شده است. آماری که نشان می‌دهد جدایی روزانه ۴۳۹ زوج در کشور یعنی افزایش آسیب‌ها برای برخی از زنان مطلقه. ۱۷۴هزار واقعه طلاق در سال ۹۵ به ثبت رسیده که نسبت به سال ۹۴ بیانگر افزایش ۶درصدی است.(15)

در پایان باید گفت اسلام برای تمام لحظات زندگی ما از قبل از تولد تا زمان مرگ و در تمامی زمینه‌ها مانند خوردن، آشامیدن، راه رفتن، سخن گفتن، میهمانی، عزا، شادی، صلح، جنگ، اقتصاد، تاریخ، برخورد با خود، برخورد با دیگران، برخورد با حیوانات، برخورد با جمادات و … دارای برنامه است ولی متأسفانه در جامعه ما وضعیتی وجود دارد که برای مثال آمار طلاق در آستانه رسیدن به سی در صد است یعنی از هر سه ازدواج یک ازدواج محکوم به نابودی می‌شود.

جامعه ما هم‌اکنون گرفتار بحران هویت شده و یعنی دچار از خودبیگانگی و تناقض و تضاد بین عقیده و عمل شده. مثلاهمه در بعد تئوری و عقیده، اعتقاد دارند که دروغ‌گویی بد است ولی در عمل دروغ گفته می‌شود. این تضاد جامعه ما را گرفتار کرده است و باعث شده تا ادعاها با عمل متفاوت باشد.بعضی از این تناقضات حتی باعث بدبینی قشر زیادی از مردم به دین شده است، در حالی که طبق تعبیر زیبای آیت‌الله العظمی جوادی آملی ، اسلام انسان را به «حیات طیبه» یعنی زیباترین واژه برای سبک زندگی، دعوت کرده است.

منابع

1. سید محمد بابایی، سبک زندگی اسلامی. http://old.ido.ir/a.aspx?a=1392012814

2 . زهرا منگالی، بررسی تطبیقی سبک زندگی غربی و اسلامی http://pmbo.ir/ a-783.aspx

3 برگرفته از سخنان حجت الاسلام شریفی… http://pmbo.ir

4. مصباح الشریعة، ص107

5. نهج الفصاحه، حدیث 2413

6. نهج البلاغه حکمت 207

7.دعائم الاسلام، ج2، حدیث 1838

8. 8.1838وhttps://hawzah.net/fa/Article/View/95288

9. http://al-falah.ir/content/detail/2309/

موضوعات: بروشور
[شنبه 1398-03-04] [ 10:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش انس با قرآن در زندگی بشر ...


به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء نشستی با عنوان «نقش انس با قرآن در زندگی بشر »پرداخت. در این نشست خانم حسینی واعظ مدیر حوزه های علمیه خواهران استان ابتدا با استناد به آیه 185 از سوره مبارکه بقره، عظمت ماه مبارک رمضان را به نزول قرآن دانست و بیان داشت: یکی از دستورات قرآن کریم در ماه مبارک رمضان؛ دستور به روزه گرفتن است لذا براساس آیه فوق؛ اهمیت و فضیلت این ماه به نزول قرآن در این ماه می باشد.
وی افزود: بهترین راه برای اصلاح سبک زندگی؛ مراجعه به قرآن کریم و الگوگیری از سبک های زندگی ارائه شده در آن است.
مدیر حوزه علمیه خواهران استان گلستان ضمن تاکید بر اینکه برای معرفی قرآن باید به خودِ قرآن و ائمه معصومین و انبیای الهی به عنوان تالی تلو قرآن مراجعه نمود اذعان داشت: اوصاف بسیاری در خودِ قرآن برای این کلام وحی ذکر شده که حاکی از بخش هایی از حقیقت آن است چنانچه می توان از این اوصاف به کتابی اشاره نمود که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته، روشنگر راه تقواپیشگان و راهنمای پرهیزکاران است"” ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین"” .
خانم حسینی واعظ با اشاره به محجوریت قرآن در بین مردم، بر توجه به مضامین و عمل به دستورات آن تاکید نمود و به تلاوت قرآن همراه با تأمل و تفکر در آیات آن بویژه در ماه رمضان توصیه نمود.
وی گفت: از دیگر ویژگی های قرآن کریم این است که مایه بصیرت برای عموم مردم و موجب هدایت و رحمت پروردگار برای اهل یقین می باشد. “"هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ “” .
استاد مدرسه علمیه الزهرا خاطر نشان کرد: از جمله توصیه های قرآن به انسان، رجوع به آن در زمان فتنه هاست. در روایتی از امام صادق علیه السلام به نقل از رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وارد است که حضر در این روایت؛ انسانها را در مکانی به نام دارالهُدنه می داند که بر مرکبی سوار بوده و او را سیر می دهد، به طوری که سیر او در این سفر آرام نبوده و در حال دگرگونی و تحول است لذا در هنگام فتنه ها باید به قرآن رجوع کند.
خانم حسینی واعظ تصریح کرد: جهت برقراری ارتباط با قرآن لازم است ابتدا نسبت به جایگاه و منزلت قرآن شناخت و معرفت پیدا نموده و پس از آن نیاز خود را نسبت به آن بشناسیم.توجه به این نکته حائز اهمیت است که نگاهمان به قران باید نگاه درمان جویانه باشد.
ایشان تصریح کرد: جهل به قرآن موجب می شود که انسان نتواند ارتباط صحیحی با قرآن ایجاد نماید و با آن مأنوس شود اما انس با قرآن موجب رفع جهالت و حل شبهات و مبهمات خواهد شد.
وی در پایان بار دیگر بر تلاوت و تدبر در قرآن کریم به ویژه در ماه مبارک رمضان توصیه نمود .


موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست اخلاقی- تربیتی
 [ 10:20:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آثار و فضیلت تلاوت قرآن در ماه رمضان ...


به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان، نشستی با عنوان آثار و فضیلت تلاوت قرآن در ماه رمضان برگزار گردید. در این نشست خانم دوست محمدیان ماه مبارک رمضان را ماه عبادت و بندگی و ماه وصول الی الله دانست و بیان داشت: در اهمیت و فضیلت ماه مبارک رمضان همین بس که رسول مکرم اسلام صلی الله علیه می فرمایند: “"اگر بدانید در رمضان چه برای شما تقدیر شده است، سپاس خود را برای خدا افزون می کنید “".
وی ماه رمضان را ماه برکت، رحمت و مغفرت نامید و افزود: مراد از برکت که از جمله ویژگی ماه رمضان است برکت معنوی است لذا امروزه باتوجه به اینکه دشمنان اسلام در تلاشند تا مردم را از معنویت و قرار گرفتن در مسیر الی الله دور سازند می طلبد تا بیش از پیش در راستای دریافت معنوی بکوشیم و نهایت استفاده را از این ماه مبارک داشته باشیم.
معاون آموزش مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان با استناد به روایات بر عبادت، تزکیه و خودسازی در این ماه تاکید نمود و ادامه داد: ماه رمضان ماهی است که انسان باید با نماز، دعا، تلاوت قرآن، استغفار و اخلاق نیک با خانواده و اطرافیان خود را بیمه نموده تا بتواند در ماههای دیگر از بهره های معنوی که در این ماه کسب نموده بهره مند شود.
خانم دوست محمدیان بار دیگر بر رعایت آداب این ماه تاکید نمود و گفت: همانطور که بهار طبیعت موجب شادابی طبیعت می شود ماه رمضان بهار معنوی است که می طلبد انسان روح و جان خود را در این جلا داده و خود را در معرض نسیم های الهی قرار دهد.
وی از جمله توصیه های مهم این ماه را تقویت ایمان دانست و خاطر نشان کرد: “"ایمان “"محور حرکت انسان به سوی خداست.زندگی شیرین دنیوی و عافیت نیکوی اخروی در گرو ایمان و عمل صالح است. مراد از عمل صالح در اینجا شامل تمامی کارهای مثبت و مفید می شود چنانچه از بزرگترین کارها که رسالت انبیاست تا کوچکترین آن که برداشتن مانعی از پیش پای مسلمان است نوعی عمل صالح محسوب خواهد شد.
استاد حوزه “"قرآن کریم “” را عروة الوثقی الهی نامید و ادامه داد: مهمترین پذیرایی خداوند از بندگان در این ماه، نزول قرآن کریم است چنانچه بزرگان دین اسلام از ماه رمضان تعبیر به بهار قرآن نموده اند لذا با این بیان روشن خواهد شد که عظمت ماه رمضان به نزول قرآن است نه به روزه گرفتن و یکی از دستورات قرآن، روزه گرفتن در این ماه است.
خانم دوست محمدیان در بخش دیگری از سخنان خود به بیان شرح دعای تلاوت قرآن پرداخت و بیان داشت: مراد از شرح صدر در دعای قبل از تلاوت قرآن که از حضرت علی علیه وارد است که می فرمایند: “"اللَّهُمَّ اشْرَحْ بِالْقُرْآنِ صَدْرِي…""همان دریادلی و قابلیت بردباری در مقابل شداید است که راه رسیدن به آن معرفت و عمل به قرآن است.
وی خاطر نشان کرد: شرح صدر رمز موفقیت تمامی مسئولیت های جامعه است چنانچه حضرت موسی علیه السلام در رابطه با مدیریت و رهبری خود در جامعه از خداوند تقاضای شرح صدر نمود. در روایات وارده از ائمه اطهار علیهم السلام؛ یکی از ابزار ریاست، شرح صدر نامیده شده است.
عضو هیئت امنای مجموعه حوزوی الزهرا گرگان گفت: امیرمومنان علی علیه السلام در ادامه این دعا خداوند متعال تقاضا می کند"” وَ اسْتَعْمِلْ بِالْقُرْآنِ بَدَنِي"” تا تمام حرکات او قرآنی شود بدین معنا که از تمام اعضا و جوارح او عمل صالح صادر شود چراکه با عمل صالح انسان به فلاح و رستگاری خواهد رسید.
خانم دوست محمدیان با استناد به فراز"” وَ نَوِّرْ بِالْقُرْآنِ بَصَرِي"” از دعای امیرالمومنان افزود: از دیگر درخواست های امام علی علیه السلام قبل از تلاوت قرآن این است که بواسطه قرآن به بینایی، بصیرت و آگاهی دست یابد که این مهم جز از طریق اتصال به قرآن و انس با آن ممکن نخواهد شد چراکه معیار حق و باطل قرآن است و در پرتو قرآن حق و باطل شناخته می شود.
وی ادامه داد: مراد از این فراز از دعای امام علی علیه اسلام که فرمودند: “” وَ أَطْلِقْ بِالْقُرْآنِ لِسَانِي"” این است که زبان برای اینکه ملکوتی باشد باید با آیات قرآن هماهنگ شود. براساس روایات عدیده از ائمه هدی علیهم السلام عمده گناهان از زبان است لذا اگر زبان کنترل شود و مودب به آداب الهی گردد بسیاری از ناهنجاریها و مشکلات در جامعه حل خواهد شد.
عضو هیئت مدیره موسسه قرآنی الزهرا(س) گرگان تصریح کرد: حضرت علی علیه السلام در فراز پایانی این دعا در اجرای مسائل قرآنی از خداوند طلب استمداد نمود و توفیق عمل به دستورات الهی را از خداوند درخواست کرد.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست اخلاقی- تربیتی
 [ 10:16:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت