تاریخ تفسیر قرآن کریم شامل شناسایی زمان آغاز تفسیر قرآن و زمان هایی که تفسیر در آن وجود داشته و دوره هایی را که بر آن گذشته است و تغییرات و تحولاتی که در طول زمان بر آن رخ داده و معرفی کتاب های تفسیری و مفسران می باشد. برای آشنایی با تاریخچه تفسیر قرآن نیاز است با معانی کلمات تفسیر و تأویل آشنا شویم.

معنای تفسیر

لغت دانان برای واژه «تفسیر» معانی متعددی مانند کشف مراد از لفظ مشکل1، کشف معنای لفظ و اظهار آن2، بیان کردن معنای سخن3، شرح دادن کلام خدا، کشف کردن ظاهر قرآن4،  بیان و تشریح معنا و لفظ آیات قرآن5،  را ذکر کرده اند.

تفسیر در اصطلاح مفسرین، عبارت است از بیان معانی آیات قرآن، و کشف مراد و مقصود آیات6، چه آنکه الفاظ مشکل باشد یا غیر مشکل، و و چه آنکه لفظ در معنای مراد، ظهور داشته باشد یا نداشته باشد. و جمعی از مفسران نیز آن را بیان و تفصیل7، یا بیان و کشف8 –که همه نزدیک به هم است- معنا کرده اند و زرکشی آن را به «علمی که به وسیله ی آن، فهم کتاب خدا، که بر پیامبرش محمد (صلی الله علیه واله و سلم) نازل شده، و بیان معانی و استخراج احکام و حکمت های آن به دست می آید.» تعریف کرده است9، در کتاب روش شناسی تفسیر قرآن در جمع بندی تعریفهای مزبور گفته شده است: «تفسیر عبارت است از بیان مفاد استعمالی آیات قرآن و آشکار نمودن مراد خدای متعال از آن، بر مبنای ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره.»10

معنای تأویل

متقدمین تأویل را همان تفسیر می دانستند، ولی متأخرین مقصود از تأویل، معانی را می دانند که از ظاهر لفظ به دست نمی آید.

تأویل از «اَول» به معنای رجوع اشتقاق یافته11، و معنای آن با نظر به ریشه اصلی اش «ارجاع» است و در کتاب های لغت، معانی فراوانی مانند: عاقبت کلام و آنچه کلام به آن باز می گردد12، معنای پنهان قرآن که غیر معنای ظاهر آن است13 و … برای آن ذکر کرده اند. مفسران و صاحب نظران علوم قرآنی نیز دیدگاه های گوناگونی درباره آن ابراز کرده اند: برخی تأویل را به معنای تفسیر14 و برخی اعم از تفسیر دانسته اند15، برخی به برگرداندن آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با کتاب و سنت تعریف کرده اند16….

براساس تحقیقی که با دقت در آیات و روایات مربوطه به آن و سایر قراین متصل و منفصل انجام گرفت17، نتیجه گرفته می شود که تأویل قرآن در لسان آیات و روایات، در معانی زیر به کار رفته است:

الغ) معنای حقیقی و منظور واقعی آیات متشابه.

ب) معنا و معارف باطنی آیات محکم و متشابه

ج)مصداق خارجی و تجسم عینی وعده وعیدهای قرآن کریم درباره آخرت و پیشگویی های دیگر آن

د) مصادیقی از آیات که از دید عرف و افراد عادی پنهان است.

باطن قرآن کریم

روایات بسیاری با مضامین گوناگون، دلالت صریح دارد بر اینکه قرآن دارای ظاهر و باطن است. اصل وجود باطن برای قرآن کریم، مورد اتفاق مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و اندیشمندان علم اصول فقه است18. «باطن» در لغت به معنای پنهان، در برابر ظاهر به معنای آشکار است19. و با توجه به اینکه در روایات باطن قرآن در برابر ظاهر آن قرار گرفته و با تعبیر «ظَهر» و «بَطن» از آن دو یاد شده است،20می توان گفت باطن قرآن، برای همگان آشکار نیست و غیر راسخان در علم، حتی اگر به علوم پیش نیاز تفسیر و قواعد ادبی و اصول عقلایی محاوره آگاه باشند نیز، توان فهم و تفسیر آن معارف را ندارند؛ زیرا ظاهر قرآن، بخشی از معارف قرآن کریم است که یا دلالت آیات بر آن از ابتدا آشکار است و یا اگر هم در نگاه نخست روشن نباشد، بر مبنای قواعد ادبی و اصول عقلایی محاوره قابل آشکار شدن باشد. بنابراین تعریف باطن قرآن همان تأویل قرآن است و بین آن دو تفاوتی نیست.

نیازمندی به علم تفسیر

مسأله نیازمندی به علم تفسیر، بیشتر باید مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد، در این زمینه باید آیات مختلف را که با بحث ما ارتباط دارد، در کنار یکدیگر قرار دهیم، تا بتوان به نتیجه مطلوب دست یافت.

1. خداوند در آیات 29 سوره ص؛ 82 سوره نساء؛ 26 سوره محمد ما را به تدبر و تفکر امر می فرماید.

2. خداوند در آیات 103 سوره سوره نحل؛ 28 سوره زمر، کتاب خود را از هرگونه پیچیدگی منزه می داند، و صریحاً می فرماید: این کتاب به زبان عربی آشکار و رسا نازل شده است.

3. خداوند در آیات 97 سوره مریم؛ 58 سوره دخان می فرماید: این قرآن را برای فهم آسان کردیم.

4. خداوند در آیات 138 سوره آل عمران؛ 89 سوره نحل می فرماید: قرآن را برای مردم و بیان کننده همه چیز فرو فرستاده است. از آیات بررسی شده چنین فهمیده می شود که قرآن به خاطر بلاغت و شیوا بودن و دوری از هر نوع تعقید و نارسایی، قابل فهم می باشد و مردم می توانند از آن بهره کافی ببرند و در پرتو تدبر و تعقل و بکار بستن تعالیم عالیه اش، به سعادت ابدی نائل گردند.

ان شاءالله در قسمت دوم تفسیر قرآن مریم به بررسی تاریخچه تفسیر در عصر رسالت و بررسی مفسران برگزیده خدا خواهیم پرداخت.

پی نوشت

1-محمدبن مکرم بن منظور، لسان العرب، واژه «فسر».

2- فخرالدین طریحی، مجمع البیان، واژه «فسر».

3- عبدالرحیم صفی پور، منتهی الارب فی لغه العرب، واژه «فسر».

4- علی اکبر دهخدا، لغت نامه، واژه «تفسیر».

5- محمد معین، فرهنگ فارسی معین، واژه «تفسیر».

6- محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ¼ مقدمه تفسیر.

7- محمد بن جریر طبری، جامعه البیان، ج9، ص 388؛ حسین نبوی، تفسیر البغوی المسمی معالم التنزیل، ج 3، ص 368.

8- فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 266؛ سید محمود آلوسی روح المعانی، ج 19، ص 16.

9- محمد بن عبدالله زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج 1، ص 13.

10- علی اکبر بابایی، روش شناسایی تفسیر قرآن، ص 24.

11- احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر اللغه، واژه «اَول».

12- احمد بن فارس، معجم مقایس اللغه، واژه «اَول».

13- فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، واژه «اَول».

14- محمد بن احمد قرطبی، الجامع الاحکام القرآن، ج 4، ص 15.

15- راغب اصفهانی، مقدمه جامع التفاسیر، ص 47.

16- علی بن محمد جرجانی، التعریفات، ص 65.

17- علی اکبر بابایی، تأویل قرآن، مجله معرفت، شماره ششم، ص 44 – 49.

18- باطن قرآن کریم، مجله معرفت، شماره 26، ص 8-16.

19- محمد معین، فرهنگ فارسی معین، واژه های «باطن و ظاهر».

20- سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 9، ح 6.

موضوعات: مطالب پژوهشي
[یکشنبه 1396-10-03] [ 10:15:00 ق.ظ ]