نگارنده: عاطفه گنجعلی             

جهانی شدن، فرآیندی است که در پی برخی تحولات جهانی و پیشرفت های علمی و فنی در حوزه ارتباطات و رسانه ها و تاثیر و تشدید روابط و تعاملات بین ملت‌ها در زمینه‌های گوناگون، ظهور و بروز پیدا کرده است. این جریان به صورت فراگیر در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع بشری را درگیر مسائل مشترک و فراگیر و چالش های گوناگون نموده و انسان‌ها را با دنیای دگرگون شونده، سیال، گیج‌کننده، نفوذپذیر، غیر معین و ناآشنا و فاقد حد و مرز و غیرقابل کنترل و پیچیده مواجه ساخته است و یکی از مهمترین تاثیرات آن بهبود تاثیر بر وضعیت فرهنگ‌ها و ادیان است1.

 «قرآن کریم کتاب هدایت همه انسانها در همه اعصار است، پهنه زمین و گستره زمان حوزه نور افشانی خورشید هماره تابان قرآن کریم است. نور هدایت قرآن تا آنجاست که مرز بشریت می تابد « وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ»2، «وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ»3، و اختصاصی به عصری خاص یا اقلیمی مخصوص و یا نژادی ویژه ندارد.

خدای سبحان در تبیین قلمرو و رسالت پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ»4 .

بنابراین رسالت آن حضرت جهانشمول و ابدی و کتاب و جهانی و جاودانه و قوم او نیز همه افراد بشرند، نه گروهی از مردم حجاز، قلمرو انذار پیامبر اکرم (ص) نیز گستره عالمیان و همه افراد بشر معرفی شده است.« تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا»5، «نَذِيرًا لِلْبَشَرِ»6.

اما گاهی این سوال مطرح می‌شود که چرا اسلام که در شبه جزیره عربستان ظهور یافته دین جهانی است و مخصوص اعراب نیست؟

خواجه طوسی در بیان جهانی بودن دعوت پیامبر اسلام (ص) می گوید: «السمعُ دلّ علی عموم بنوته (ص)»، و علامه حلی در شرح این سخن خواجه چنین آورده است: «ذهب قوم من النصاری الی انّ محمداً (ص) مبعوثٌ الی العرب خاصۀً و السمع یکذب قولهم هذا». گروهی از مسیحیان بر این باور بودند که حضرت محمد (ص) از سوی خداوند، تنها به پیامبری عراق مبعوث شده است در حالی که ادله نقلی آیات و روایات این سخنان آنها را تکذیب می‌کند7. آیات قرآن در این رابطه به دو دسته تقسیم می‌شوند:

دسته اول: آیاتی که صریحاً بر جهانی بودن رسالت و دعوت پیامبر دلالت آشکار دارند.

-         «تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا8؛ بزرگ است خداوندی که قرآن را بر بنده خود نازل فرمود تا همه جهانیان را متذکر و خداترس گرداند»

«قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعًا9؛ (ای رسول ما به خلق) بگو که من بر همه شما جنس بشر رسول خدایم»

آیات بیان شده تنها بخشی از آیات قرآن است که بر عمومی بودن پیام قرآن دلالت دارند.

برخی بر پیام جهانی قرآن و برخی بر رسالت جهانی پیامبر اسلام تاکید می ورزند. اعلام جهانی بودن قرآن و رسالت پیامبر اسلام (ص)، هم انسانهای اصل نزول و هم انسان‌های عصر های بعدی را به گونه ای یکسان شامل می‌شود و این چیزی جز جاودانه بودن پیام و رسالت پیامبر نمی باشد.

دسته دوم: آیاتی که بر حفظ و تلاوت قرآن و در امان بودن همیشگی آن از هرگونه تحریفی دلالت دارند. از آنجا که قرآن می‌گوید که کتاب آسمانی مسلمین است، جاودانگی و سلامت قرآن بر جهانی بودن رسالت پیامبر اسلام نیز دلالت دارد10.

«قرآن کتابی جامع است که به همه ابعاد زندگی بشر در دنیا و آخرت پرداخته و کلیات مربوط به هدایت و گاهی جزئیات امور را بیان کرده است، از جمله به مباحث عقاید، مانند: مبدا، معاد، نبوت و امامت پرداخته است، همانطور که به مباحث اخلاقی و قصص و داستان های امت های پیشین پرداخته است. قرآن بسیاری از قوانین مربوط به ازدواج و طلاق، سیاست، جنگ و صلح، عبادات و غیره را بیان کرده است.

جامعیت قرآن، رمز جاودانگی و جهانی بودن و حیات قرآن و یکی از پیش فرض های بنیادین تفسیر است که در فهم و تفسیر آیات و پیام گیری از آنها و انطباق آن بر موضوعات جدید تأثیر شگرف دارد. اگر به این اصل توجه نشود، قرآن کتابی تاریخی می‌شود که مقید به زمان و مکان و فرهنگ و ملت خاص است»11.

صریحترین سخن قرآن در این خصوص مربوط به آیه زیر است:

«إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ12؛ البته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و ما هم آن را محققا محفوظ خواهیم داشت».

و آیه زیر نیز این حقیقت را مورد تاکید قرارداده است:

«وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَايَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ13؛ این کتاب به حقیقت صاحب عزت (و معجزه بزرگ) است. که هرگز از پیش و پس (گذشته و آینده حوادث عالم) باطل بدان راه نیابد (و تا قیامت حکومت و حکمتش باقی است) زیرا آن فرستاده خدای (مقتدر) حکیم ستوده صفات است.»

«در امان بودن قرآن از هرگونه تحریف در بستر زمان، که مفاد صریح آیات بالاست، جاودانگی و ابدیت قرآن را اثبات می‌کند، می‌توان بر آیات بالا، آیات تحدی قرآن را نیز افزود، زیرا این گروه از آیات، همه منکران الهی بودن قرآن را از عصر نزول تا امروز (بدون اختصاص به زمان معین) در آوردن همانند قرآن دعوت نموده‌اند و این علاوه بر اعجاز، جاودانگی و جهانی بودن قرآن را نیز به اثبات می‌رساند»14.

روایات بسیاری نیز بر ابدیت جهان شمولی قرآن تأکید دارندکه برخی از آنها در ذیل آمده است:

امام رضا علیه السلام فرمود: «قرآن از زمان، گرد کهنگی نمی‌گیرد و بر زبان ها سنگینی نمی‌کند، زیرا برای یک زمان خاص نیامد، بلکه راهنمای برهان و حجت بر هر انسانی است. باطل را نه در حال و در آینده در آن راهی نیست، زیرا از سوی خداوند حکیم و ستوده نازل شده است»15.

امام باقرعلیهاالسلام می فرماید:«… واگر آیه ای که درباره قومی نازل شده است به سبب مرگ آن قوم، آن آیه نیز بمیرد (یعنی بی اعتبار شود) در این صورت دیگر از قرآن چیزی باقی نمی‌ماند، لیکن قرآن در جریان است (زمان بردار نیست) تاآسمانها و زمین برقرارند.

علاوه بر دو روایت بالا در روایات بسیار دیگری است که در بیان همین حقیقت از معصومین رسیده، حدیث ثقلین نیز که با سندی از پیامبر اسلام روایت شده‌است، بر ابدیت و جاودانگی قرآن دلالت آشکار دارد. در پرتو آیات و روایاتی از این دست و ادله و اسناد فراوان دیگری که همواره مورد توجه و استناد مسلمانان قرار داشت، اعتقاد به در امان ماندن قرآن از هر گونه تحریف(نقص یازیاده) دربسترتاریخ، همواره مورد اتفاق همه مذاهب اسلامی بوده است. طبق همین باور همگانی، قرآن موجود، با 6236 آیه در قالب 114 سوره، همان قرآن نازل شده بر پیامبر گرامی صلی الله علیه وآله است، نه آیه ای برآن  افزوده و نه آیه ای از آن کاسته شده است»16.

نتایج بررسی در آیات و روایات حاکی از آن است که اسلام دین جهانی و ابدی می باشد.

 پی نوشت

1-    نکوئی سامانی، مهدی، نشریه علمی- ترویجی معرفت اسلام و جهانی شدن، معرفت شماره 133، دی ماه 1378.

2-    سوره مدثر(31)

3-    سوره قلم (52)

4-    سوره سبا (28).

5-    سوره فرقان (1).

6-     سوره مدثر(36)

7-    جوادی آملی، تسنیم تفسیر قرآن کریم، ج اول، چاپ پنجم، قم: اسراء، 1384، صص 32-31.

8-    سوره فرقان(1).

9-    سوره اعراف( 158).

10-   کلانتری، ابراهیم، قرآن و چگونگی پاسخگویی به نیازهای زمان، چاپ دوم، قم: معارف، 1386، صص 67-65.

11- رضایی اصفهانی، محمدعلی، منطق تفسیر قرآن، ج اول، چاپ پنجم، قم، مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی (ص)، 1396، صص 172-170.

12-  سوره حجر(9)

13-  سوره فصلت ( 42-41).

14-   کلانتری، ابراهیم، همان، ص67.

15-  حکیمی، محمد رضا، ودیگران، الحیات، ج دوم، 1368، ص147.

16-کلانتری، ابراهیم، همان، ص 68.

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
[چهارشنبه 1397-05-17] [ 10:34:00 ق.ظ ]