واژگان متضاد «معصیت» در قران:

ترکیب «عَصاني» درآیه 36 سوره ابراهیم(رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثيراً مِنَ النَّاسِ فَمَنْ تَبِعَني‏ فَإِنَّهُ مِنِّي وَ مَنْ عَصاني‏ فَإِنَّكَ غَفُورٌ رَحيمٌ) آمده که تقابل دومفهوم تبعیت (تَبِعَني) وعصیان (عَصاني) در این آیه کاملاً مشهوداست، طبری آن را به مخالفت با اوامر و نپذیرفتن دعوت پیامبر(ص) تفسیرنموده­است. (1412ق: 13/151) ابن عطیّهآن را کفر می­داند؛ چون در تقابل با «تَبِعَني» است که نشانه­ ایمان می­باشد. (1422ق: 3/341) علامه طباطبایی نیز به تقابل دو مفهوم تبعیّت وعصیان اشاره­ دارد. (1417ق: 12/71) قرطبی و ابن­کثیر در تفسیر «عَصَوْني» در آیه­ 21 سوره­ نوح(قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْني‏ وَ اتَّبَعُوا…) به تبعیّت نکردن از دستورات پیامبر (حضرت نوح(ع)) و تکذیب وی توسط قوم ایشان اشاره دارد. در این آیه نیز تقابل این واژه با مفهوم تبعیّت (اتَّبَعُوا)، معنای نافرمانی را تقویت می­سازد. (قرطبی، 18/306؛ ابن­کثیر، 1419ق: 8/248)تقابل این دودسته ازافعال، درآیه­ی93سوره­ی طه نیزکاملاًمشهود است. تقابل دو مفهوم تبعیّت و عصیان به این موضوع دلالت دارد که منظور مطلق گناه نیست؛ بلکه کاربرد این واژه در مطلق نافرمانی است.درآیه­ی شش سوره­ی تحریم جهت تکمیل عبارت« لا يَعْصُونَ‏ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ»خداوند متعال عبارت« يَفْعَلُونَ ما يُؤْمَرُونَ» رامی­آورد، این دوعبارت،تقابل« يَعْصُونَ » واطاعت ازاوامر رابه طورواضح نشان می­دهدومعنای نافرمانی راتقویت می­نماید.

واژگان هم­نشین«معصیت» در قران:

درپنج آیه ( نساء/42– بقره/61– آل­عمران/112– مائده/78– هود/59) واژه «عَصَوُا» آمده­ است که­ آیات مذکور ناظر به قوم بنی­اسرائیل و یا قوم عاد است که مورد غضب و عذاب دردناک از جانب خدای تعالی قرارگرفته­اند. درباره­ی آیه­ی 61 سوره­ی بقره(…ذلِكَ بِما عَصَوْا وَ كانُوا يَعْتَدُونَ) که حاوی مشاجره­ای بین حضرت موسی(ع) وبنی­اسرائیل بر سر غذاهایی است که برآن­ها نازل می­شده، طبری، واژه «عَصَوُا» را  به معنای نافرمانی وکفر می­گیرد. (1412ق: 1/251) هم­نشینی این واژه با ترکیب «كانُوا يَعْتَدُونَ» در این آیه و برخی آیات دیگر(نساء/14 ،جن/23 ،احزاب/36) مشهود است. واژه­­ی«يَعْتَدُون» از ریشه­ «ع- د- و» است که لغویون آن رابه معنای تجاوزگرفته­اند. (فراهیدی، 1410ق: 2/213)این دوواژه درکنارهم، عمق بیشتری به بارمعنایی منفی یکدیگرداده­اند به گونه­ای که خواسته بفهماند، نافرمانی مقدمه­ای برای تجاوزگری انسان­ها می­باشد.دراین آیات واژه­ی­ «يَعْصِ» به خدا و پیامبرش اضافه گردیده­ است. شیخ طوسیو طبرسی«عَصَوُا» را به نقض عهد مانند کشتن انبیاء و خیانت به (تعطیلی) روزشنبه و غیره تفسیر می­نمایند. (طوسی،بی­تا: 1/279؛ طبرسی، 1372ش: 1/257)

طبری درباره­ ترکیب «عَصَوْكَ» در آیه­ 216سوره­ شعراء(فَإِنْ عَصَوْكَ‏ فَقُلْ إِنِّي بَري‏ءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ)، منظور را عبادت بت­ها و شرک به خدا می­داند. (1412ق: 19/76) شیخ طوسی و طبرسی از آن به مخالفت با دعوت پیامبراکرم(ص) به اسلام تفسیرنموده­اند. (طوسی، بی­تا: 8/67؛ طبرسی، 1372ش: 7/323) قرطبی به مخالفت با دستور پیامبر(ص) اشاره دارد. (قرطبی ،1364ش: 13/144) اضافه شدن(هم­نشینی) مشتقّات این ریشه به شخص یا فرامین صادره از یک شخص، بیشتر به مطلق نافرمانی اشاره دارد تا عموم گناهان، زیرا اگر این نافرمانی درمقابل شیطان یا فرامین وی باشد دیگر معنای گناه نخواهد داشت؛ بلکه بارمعنایی مثبت پیدا می­کند. در آیه­ 36سوره­ احزاب کسانی را که از خدا و رسولش نافرمانی می­کنند را در گمراهی آشکار (فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً مُبيناً) می­داند که در آیه 23سوره­ جن، ایشان را تهدید به خلود در آتش جهنم (فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها أَبَداً ) می­نماید، طبریآن را به نافرمانی از اوامر و نواهی خداوند و تکذیب پیامبر(ص) و کوشش علیه اسلام تفسیرنموده­است. (طبری، 1412ق: 29/76) طبرسی اشاره به مخالفت با امر خدا به توحید و ارتکاب کفر و گناهان دارد. (طبرسی، 1374ش: 10/563) ابن­عطیه عبارت «مَنْ يَعْصِ‏ اللَّهَ» را به دلیل آنکه وعده­ خلود در آتش داده­شده ­است، به کفر تفسیر می­نماید. (ابن­عطیه، 1422ق: 5/385) طباطبایی (طباطبایی، 1374: 5/54) بر این نظر است که طبق سیاق آیات ماقبل این آیات، منظور از معصیت، نافرمانی از خدا در دستوراتی است که درباره­ اصول دین مانند توحید، معاد و نبوت است، به­خصوص اینکه وعده و تهدید به خلود در آتش هم شده ­است. چنان­­که مشاهده می­گردد، اضافه شدن این مشتقات به خدا و پیامبرانش، یک بار معنایی منفی به آن­ها داده­است؛ در غیر این­صورت این مشتقّات به خودی خود دارای بار معنایی مثبت یا منفی نمی­باشند.

واژه­ «لا يَعْصُونَ» در آیه­ ششم سوره­ تحریم آمده که نفی فعلی ازفرشتگان الهی است، هم­نشینی آن با واژه­ «امر» (لا يَعْصُونَ‏ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ)معنای نافرمانی را تقویت می­نماید.

در آیه­12سوره ممتحنه، ترکیب «لا يَعْصينَكَ» با شرط «في‏ مَعْرُوفٍ» خطاب به پیامبر اکرم(ص) نسبت به زنان مؤمن آمده است که هر نافرمانی، معنای گناه نمی­یابد؛ بلکه مخالفت با امر به معروف و نهی از منکر از مصادیق گناه است.

هم­نشینی مشتقات این ریشه با «يَعْتَدُون» نشان دهنده­ی مکمل بودن این دوواژه دربخشیدن صبغه­ی منفی بیشتربه آن است. دیگرهم­نشینان شامل ضمایرمتصل«ی» و«ک» که به پیامبران(ع) و«ه» که به خدابرمی­گرددو«الله» ،«رَسُولُهُ»و«رَبّی» است، این هم­نشینان نشان می­دهدکه معنای نافرمانی دراین واژه کاملاً صحیح بوده چون درهمه­ی آن­ها کسی که ازدستوراتش نافرمانی شده مشخص گشته­است.

منبع:

حسيني امين، سيد مرتضي، معنا شناسي گناه در قرآن، گرگان، انتشارات نوروزي، 1395.

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
[سه شنبه 1397-01-14] [ 08:43:00 ق.ظ ]