معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  تفسیر علمی قرآن ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س)گرگان کرسی آزاداندیشی« تفسیر علمی قرآن» در تاریخ 99/12/13 به صورت حضوری و از سامانه سیما برگزار گردید. گزارش کرسی به شرح ذیل است:

ارائه دهنده:خانم جمالی زاده

مقصود از تفسیر، فهم معانی و مقاصد آیات قرآن است. در بحث از تفسیر علمی قرآن باید گفت در مورد تعریف تفسیر علمی و نوع علم، دیدگاه های مختلفی وجود دارد.  علامه طباطبایی منظور از علم را در اینجا علوم تجربی می داند که به دو شاخه تقسیم می شود. ۱ - علوم طبیعی همچون فیزیک شیمی پزشکی کیمیا و.. ۲ -علوم انسانی همچون جامعه شناسی روانشناسی و..

 در مورد تعریف تفسیر علمی دکتر ذهبی می نویسد: مقصود از تفسیر علمی آن تفسیری است که اصطلاحات علمی را بر  عبارات قرآن حاکم می کند و تلاش می نمایند علوم مختلف و نظریات فلسفی را از قرآن استخراج سازد.

 طرفداران قدیمی تفسیر علمی مانند ابوالفضل مرسی، غزالی، سیوطی، زرکشی کوشیدند همه علوم را از قرآن استخراج کنند.

آقای امین خولی در مورد تفسیر علمی قرآن می نویسد: آن تفسیری که طرفداران آن اقدام به استخراج همه علوم قدیم و جدید از قرآن می کنند و قرآن را  میدان وسیعی از علوم فلسفی انسانی در زمینه پزشکی کیهان شناسی و فنون مختلف می دانند.

 دیدگاه های مختلف راجع به تفسیر علمی  قرآن وجود دارد.

دیدگاه مورد پذیرش بنده استخراج همه ی علوم از قرآن می باشد نه تحمیل نظریه ها بر قرآن.

ادله این دیدگاه:

 ۱. آیه ۹۷ سوره نحل «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ»

 آیه ۳۸ سوره انعام«مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ ۚ »

 2. روایات:روایات هم در منابع شیعه و اهل سنت به طور صریح و غیر صریح به این ادعا اشاره دارند. روایت نبوی از آمدن فتنه ها خبر داده است که راه نجات از آن هم مراجعه به کتاب خدا دانسته شده است.

برای نمونه امام صادق «علیه السلام» درخصوص تبیان بودن قرآن فرمودند: «ان الله انزل فی القران “تبیانا لکل شیء” حتى واللّه ما ترک شیئا یحتاج الیه العبد، حتى واللّه ما یستطیع عبد أن یقول«لوکان فى القرآن هذا» الاّ و قد أنزله الله فیه ». خداوند در قرآن بیان هر چیز را نازل کرده است به خدا قسم هیچ چیزی را که بندگان به آن نیازمندند فروگذار نکرده است و و به خدا قسم هیچ کس قادر نیست بگوید«اى کاش فلان مطلب در قرآن وجود داشت»؛ زیرا هر آنچه انسان نیاز داشته باشد، خداوند در مورد آن، آیه اى نازل کرده است.

منتقد:خانم پاک منش

 پیشرفت‌های خیره‌کننده علوم و فنون در چند قرن اخیر خصوصا قرن معاصر و موفقیتهای پی در پی بشر و حل مجهولات و کشف افقهای جدید در دانش و معرفت که منجر به تسلط هرچه بیشتر او بر زمین و فراسوی آن و بروز تغییرات مشهود در چهره زندگی فردی و اجتماعی او شده است و وجود آیات متعددی در قرآن کریم که در آن‌ها به عالم آفرینش اشارت رفته است؛ قائلین به تفسیر علمی و شماری از دانشمندان علوم تجربی و طبیعی را بر آن داشت تا آنان نیز همچون سایر گروه‌های مردم به تدبیر و تحقیق در قرآن پرداخته و با استفاده از تخصص های مختلف  نظیر طب نجوم، هیئت، زمین شناسی و غیره آیات را تبیین و هر کدام به نوبه خود وجهی از وجوه لایتناهی اعجاز قرآن را به جویندگان معارف عالیه عرضه دارند.

 سوال این است با پیشرفت های علوم جدید آیا تئوری‌ها و فرضیه‌های علمی در تفسیر قرآن به مفسران مدد می‌رساند یا این که تفسیر علمی از مصادیق تفسیر به رای  «من فسر القرآن برأیه فقد کفر» است؟ پاسخ دقیق و عالمانه به این پرسش متوقف بر چیستی تفسر علمی و درک ضوابط و رعایت شرایط آن است.

 در مورد تفسیر علمی دیدگاه ها و رهیافتهای متفاوتی وجود دارد.

1- گاهی منظور از تفسیر علمی این است که ما برای فهم بهتر آیات قرآن از علوم استفاده کنیم یعنی علوم را برای کشف معانی و مقصود خداوند، استخراج کنیم به عبارت دیگر هرچه علم بشر پیشرفت کند موجب فهم بهتر برخی از آیات قرآن می شود بدون اینکه قصد استخراج علوم را از قرآن داشته باشیم مثل آیه الله الذی رفع السماوات بغیر عمد ترونها. روایت امام رضا علیه السلام….

2- برخی خواستند علوم را از قرآن استخراج کنند استناد به آیه تبیانا لکل شی کردند که همه مطالب باید در ظواهر قرآن باشد این روش صحیح نیست زیرا همه علوم و ریزه‌کاری‌های علوم، ظرافت‌ها، فرمول های فیزیک و شیمی و غیره در ظواهر قرآن وجود ندارد و استخراج آنها از قرآن کاری بی ثمر است.

3- برخی تفسیر علمی را تحلیل و تطبیق نظریه های علمی بر قران دانستند و سعی کردند نظریه های اثبات شده علوم را به آیات قرآن تحمیل کنند این روش هم صحیح نیست و موجب بدبینی برخی دانشمندان مسلمان نسبت به مطلق تفسیر علمی گردید.

بنابراین با توجه به دیدگاههای موجود، استخراج همه علوم از قران و تحمیل و تطبیق بر قرآن صحیح نیست. استفاده از علوم در فهم قرآن صحیح است.

 ایشان در ادامه به نقد دلیلی که باید همه مطالب در ظواهر قرآن باشد پرداخته و گفت:

 قرآن قانون اساسی مسلمانان است و هدف اصلی از نزول قرآن و به طور کلی هدف از ارسال رسل هدایت مردم به سوی خداوند و نجات آنان از گمراهی بوده است درست است که قرآن به عنوان معجزه جاویدان خاتم الانبیا است ولی لازم نیست که در بردارنده همه علوم بشری باشد چرا که هدف اصلی هدایت است چنانکه آیات الهی هم بر این مسئله دلالت دارد«هوالذی بعث فی الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه ……..»

 اما در جواب آیه «ما فرطنا فی الکتاب من شی.»که می گویید همه علوم در قرآن وجود دارد باید گفت که به راستی کسی که به قرآن می نگرد آیا فرمول های شیمی فیزیک و دیگر علوم را می بیند؟

 و اگر همه علوم در قرآن باشد به ناچار برای رسیدن به آنها باید تفسیر به رای نمود تا به نتیجه دلخواه رسید؛ نتیجه آن این می شود که متخصصان علوم مختلف با ورود به حوزه تفسیر، آیات قرآن را با مسائل علمی تطبیق می کنند و به علت نداشتن تخصص کافی در علوم قرآنی و تفسیری و عدم تشخیص تفاوت نص و ظاهر، یافته‌های تجربی را به قرآن تحمیل می‌کنند در حالی که سر از تفسیر به رای ممنوع درمی آورد.

 همچنین اگر قرآن بر همه نظریات علمی تطبیق داشته باشد آیات و الفاظ در معرض خطر ابطال قرار می گیرند؛ زیرا دانش بشری نسبی و درمعرض تغییر است، چه بسا یک نظریه علمی که به ظاهر درست است بعد از گذشت مدتی ابطال می گردد، مثل تفسیر قرآن بر اساس هیئت بطلمیوس که ساکن بودن زمین و گردش سیارات به دور آن را از آیه «الذی جعل لکم الارض فراشا» استفاده کردند، اما این نظریه با هیئت جدید و نظریه کوپرنیک و کپلر «مرکزیت خورشیدوحرکت سیارات به دور آن» نمی سازد. این موجب راه یافتن بطلان در قرآن است. پس نمی توان نتیجه گرفت که الزاماً همه علوم بشری در قرآن وجود دارد.

استاد داور

 نقطه اشتراک نظرات ارائه دهنده و منتقد: تفسیر علمی اگر تحمیل  نظریه  و دیدگاه  ‏ برقرآن باشد  این تفسیر به رای و باطل است به این معنا که یک نظریه ای در علم اثبات شده باشد و ما بخواهیم با تاویل و توجیه آیات و تفسیر به رای آیات متشابه را به سمت نظریه خودمان سوق بدهیم و دلیلی از قرآن بر دیدگاه خود پیدا کنیم که به آن تطبیق در قرآن می گویند، به این معنا که قرآن در خدمت اثبات نظریات علمی باشد نه اینکه علوم در خدمت فهم قرآن باشد.

 نقطه افتراق نظرات ارائه دهنده و منتقد: ارائه‌دهنده گفت همه علوم با توجه به آیه «تبیانا لکل شیء» در قرآن است اما هر کسی  نمی تواند این علوم را از قرآن استخراج کند ولی اگر کسی اهلش باشد مانند ائمه علیهم السلام که به تمام زوایای قرآن و تاویل و تفسیر قرآن آشنا هستند همه علوم یعنی معادلات شیمی، فیزیک، مطالب علم طب را می توانند از قرآن استخراج کنند. کلیات این علوم در قرآن است می توان فروع و جزئیات را با این کلیات اثبات کرد یعنی رهیافتی که انتخاب کردند استخراج علوم از قرآن است ولی نه به معنای تحمیل بر قرآن.

 منتقد نظرش این است که «تبیانا لکل شیئ» یعنی اینکه اینجا تبیان به معنای وضوح و روشنی و شییء به معنای همه علوم حتی علوم تجربی نیست، بلکه منظور از علوم هم علوم فطری است و علومی که در خدمت هدایت بشر است و سایر علوم را  نیازی نیست قرآن به آن بپردازد چون قرآن کتاب هدایت است. این دو دیدگاه در بین اندیشمندان بزرگ علوم قرآنی و مفسران وجود دارد و کدام یک از این دیدگاه‌ها صحیح است باید به کتاب‌ها و مقالاتی که در این زمینه نگاشته شده رجوع کرد.

 فقط در این زمینه می‌توان گفت تحمیل بر قرآن را کسی از مفسران شیعه و سنی نپذیرفته است و اگر کسی در تفسیر علمی این کار را انجام داده کما اینکه در دوران متقدم هم بوده و در دوران معاصر هم برخی درصدد این بودند که نظریات و یافته های علمی خود را بر قرآن تطبیق کنند صحیح نیست. البته در سایر روشهای تفسیری هم بوده مثلاً در تفسیر عرفانی که نظریات خودشان را به قرآن تحمیل کردند و خواستند که یک دلیلی از قرآن بر نظریات خود بیاورند و این تحمیل برقران است و تطبیق است و به خدمت گرفتن قرآن در اثبات نظریات فلسفی علمی و عرفانی است و مورد پذیرش کسی نیست.

 اما آیا همه علوم را می توان از قرآن استنباط و استخراج کرد یا فقط علومی که مربوط به هدایت بشر است را می توان از آن استخراج کرد؟ اختلاف نظر وجود دارد و دلایل هم از قرآن و روایات را مورد نقد و بررسی قرار دادند. بعضی از بزرگان مانند علامه طباطبایی نظرشان این است که فقط علوم معرفتی را می توان از قرآن استخراج کرد برخی مانند غزالی معتقد است استخراج همه علوم از قرآن جایز است.

 به نظر می‌آید ابتدا باید به سه سوال پاسخ دهیم. یک منظور از علوم چیست؟ آیا علم، علوم تجربی را نیز شامل می‌شود؟ آیا با توجه به بعضی آیات در این زمینه مانند «العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء» «العلم ضیاء» می‌توان تعریفی برای علم داشت که علومی مانند علوم تجربی و علوم فیزیک، شیمی، هیئت و … را از محدوده علم مدنظر ما خارج کند؟

  یعنی ابتدا باید تعریف صحیحی از علم داشته باشیم بعد بحث کنیم که مراد از «تبیانا لکل شی» کدام دسته از علوم است ؟

۲. اگر معنای علم را عام  بگیریم «لکل شی»  آیا دلالت بر همه علوم دارد یا فقط علوم فطری را شامل می شود؟ چون یکی از روشهای تفسیر، تفسیر علمی است. دو رهیافتی که در این زمینه وجود دارد بر این مبنا استوار شده است که آیا همه علوم قابل استخراج از قرآن است یا نه؟ این مبنای اصلی است. کسانی که این مبنا را قبول کنند به رهیافت اول متمایل شدند و کسانی که قبول نکنند به رهیافت دوم که استخدام‌ علوم در فهم قرآن باشد تمایل پیدا کرده‌اند ضمن اینکه هر دو گروه تایید دارند بر اینکه بر قرآن تحمیل نمی توان کرد با توجه به روایاتی که در این زمینه وجود دارد.

  بنابراین در روش تفسیر علمی قرآن به این نتیجه رسیدیم که نباید نظریات و دیدگاه های علمی را بر قرآن تحمیل کرد که سر از تفسیر به رای در می آورد. و اینکه کسانی متمایل به این باشند که همه علوم را می‌شود از قرآن استخراج کرد ولی این کار فقط ازاهل بیت علیه السلام که مخاطب حقیقی قرآن هستند برمی آید؛ یا اندیشمندانی معتقد باشند که نمی‌شود همه علوم را از قرآن استخراج کرد بلکه فقط علوم معرفتی را می توان از قرآن استخراج کرد منعی در این دو قول دیده نمی‌شود بعضی مواقع می‌توان این ها را به هم برگرداند. پس روش تفسیر علمی در واقع یکی از روش‌های تفسیری صحیح است.

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی
[دوشنبه 1399-12-25] [ 09:20:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اذن ولی در نکاح دوشیزه رشیده ...

به گزارش معاونت پژوهشی مدرسه علمیه و عالی و تخصصی الزهرا(س) کرسی آزاد اندیشی «اذن ولی در نکاح دوشیزه رشیده» در تاریخ99/11/18 از طریق سامانه سیما و به صورت حضوری برگزار گردید در این کرسی خانم مهدیه محمدی به عنوان ارائه کننده بحث گفت:

زن به عنوان انسان وخلیفه الله آزاد آفریده شده و مختار است و این اختیار و آزادی در بخشی از تبیین احکام شرعی دچار محدودیت و منع شرعی می‌شود. از جمله مباحثی که در فقه شیعه بسیار مورد اختلاف است مسئله اذن ولی در نکاح دوشیزه است که آیا این ولایت به نحو استقلالی است یا به نحو تشریک؟

البته باید به چند نکته دقت داشت:

1_محل بحث حکم وضعی و ترتب اثر‌ یا‌ عـدم تـرتب اثر بـر ایـن نـکاح،بدون اذن یا اجازه‌یولی است نه حکم تکلیفی حرمت و عدم آن.

2_مورد‌ بحث‌ صرفا ازدواج دوشیزه‌ی بـالغ و رشـید است.

3_منظور از«ولی»در عـنوان بحث بنابر مذهب برخی از فقیهان فقط پدر‌ و بنابر‌ نظر جمع کثیری پدر و جدّ پدری دختری است که قصد ازدواج داردو توسعه‌ی آن به غیر این دو، مانندولی‌ قهری و حاکم شرع،نـیازمند بـحثی جـداگانه است. 

 

در مسئله‌ی مورد بـحث اقـوالی از فـقیهان متقدّم، متأخّر و معاصر موجود است. عمده‌ی اقوال از این قرار است:

ادامه »

صفحات: 1 · 2

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی, ویژه دهه فجر
[دوشنبه 1399-12-04] [ 09:00:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بروشور«کتاب کاغذی یا دیجیتال » ...

یکی از مهم ترین و اصلی ترین  نیازهای انسان حل مجهولات است که  این امر در گرو مطالعه کتاب و کتابخوانی است.  

تا سالیان اخیر  مطالعه با خواندن کتاب‌های کاغذی معنا پیدا می‌کرد؛ اما در سال ۱۹۷۱ میلادی، جنبشی تحت عنوان پروژه گوتنبرگ با هدف تبدیل کتاب‌های کاغذی به کتاب‌های الکترونیکی پایه‌گذاری شد. که با رواج ابزارهای  الکترونیکی مطالعه شکل جدیدی یافته است تا جایی که اکنون مشاهده می کنیم بیشتر افراد برای مطالعه از وسایل دیجیتالی استفاده می کنند .و  تا حد قابل‌توجهی فرهنگ کتاب و کتاب‌خوانی کاغذی  را دستخوش تغییراتی کرد. اما سوالی که در اینجا مطرح می شود آیا کتاب دیجیتال بخوانیم یا کاغذی؟… 

بروشور«کتاب کاغذی یا دیجیتال »

 

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی, بروشور
[چهارشنبه 1399-09-19] [ 02:05:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش ولایت و رهبری در انسجام و وحدت اسلامی ...

به نقل از واحد پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س)، آقای دکتر عباس عبداللهی فر در نشست علمی پژوهشی با عنوان «نقش ولایت و رهبری در انسجام و وحدت اسلامی» که به مناسبت هفته دفاع مقدس، برگزار شد، رهبر و ولی فقیه را محور وحدت در جامعه دانست که سَرَیان آن در انسان، پیوند قلوب است.
وی، با اشاره به روند رخداد انقلاب اسلامی ادامه داد: ترویج و تحقق اسلام در جامعه، منوط به تشکیل حکومت اسلامی و حفظ وحدت است، به اعتقاد حضرت امام (ره) ابتدا باید حکومت اسلامی را به عنوان یک اصل ایجاد و سپس زمینه فروعات را فراهم سازیم.
استاد حوزه، امامت را بستری برای حکومت معصوم(ع) یا نماینده معصوم برشمرد و حکومت دینی را جامعه ای دانست که در آن مرجعی بتواند اراده ها را با اراده خداوند پیوند داده و اراده تشریعی خداوند را در قالب قانون و مقررات جریان دهد.
عبدالهی فر، با اشاره به اینکه ما هنوز در گام های بنیادینِ ایجاد جمهوری اسلامی هستیم تصریح کرد: جمهوری اسلامی، آرمانی است که زمان رسیدن به این آرمان، به میزان همت ما بستگی دارد.
وی خاطرنشان کرد: ولایت، اصل الهی است که علاوه بر صفت فعلی، از صفات ذاتی خداوند بشمار می رود، لذا جامعه اسلامی با عمل به قوانین الهی، در ابعاد اجتماعی و تحت نظارت رهبر و مرجع دین، رنگ خدایی خواهد گرفت.
استاد دانشگاه در پایان به سوالات حاضرین پاسخ دادند.

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی
[پنجشنبه 1399-08-22] [ 10:10:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  همایش پیامبر اکرم(ص) و همگرایی مسلمین ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان، آقای محمد حکیمی در همایشی با عنوان"” پیامبر اکرم(ص) و همگرایی مسلمین"” که از سوی مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهرا(س) گرگان با مشارکت مرکز بزرگ اسلامی شمال کشور و از طریق سامانه سیما و پخش زنده(لایو) برگزار شد، بیان کرد: عامل اصلی وحدت در جوامع اسلامی، توحید( ایمان به خدا) است که اگر به خوبی درک شود، مشکلات اخلاقی حل خواهد شد.
وی، وحدت اسلامی را"” همبستگی مسلمانان و اتحاد پیروان مذاهب گوناگون در مشترکاتی همچون توحید، نبوت و… در برابر دشمنان مشترک دانست و افزود: با توجه به این که بین دو مذهب، اختلاف اعتقادی است، با حفظ عقاید، دو گروه باید بر محور این مشترکات به هم نزدیک شوند.
دکتر حکیمی، با استناد به آیه 21 احزاب، بر ضرورت الگوگیری از پیامبر اکرم(ص) تاکید و اضافه کرد: دعوت یهودیان مدینه به اسلام و ایجاد پیمان اخوت و برادری بین مسلمانان، نمونه هایی از سیره رفتاری حضرت در بحث از وحدت آفرینی است.
وی، قومیت گرایی را از عوامل تفرقه برشمرد و خاطرنشان کرد: براساس آیه 13 از سوره حجرات"” قومیت، نژاد، تفاوت در رنگ ها و ….از لوازم شناخت انسان ها است وإلا همه انسان ها در اصل و نسب با هم مشترک هستند، چنانچه نبی مکرم اسلام(ص)، در خطبه سال هشتم در فتح مکه، بارها بر این مطلب اشاره داشتند.
استاد دانشگاه، با اشاره به عصر امام صادق(ع) و شیوه حضرت در ایجاد وحدت، راه منطقی وحدت را،گفت و گوی علمی، احترام به عقاید یکدیگر و پرهیز از توهین برشمرد.
حکیمی اظهار کرد: انسان ها به لحاظ انسان بودن دارای حقیقت واحد بوده و مشترکات فطری بسیاری دارند، چنانچه همه دارای فطرت، توحید، اخلاق و حقیقت جویی هستند که در صورت بیدارشدن این فطرت، همه تابع یک حقیقت واحد یعنی توحید می شوند.
وی، با استناد به آیه دو از سوره مبارکه نحل، عبادت و بندگی خداوند ونیز اجتناب از طغیانگری، ظلم و ستمکاری را دو پیامی دانست که همه پیامبران حامل آن بودند که در صورت عبادت و بندگی خداوند، نفس واحد ایجاد می شود.
پژوهشگر فعال استان، قرآن کریم را حبل و ریسمانی معرفی کرد که همه مسلمانان باید بدان چنگ زده تا در برابر دشمنان مشترک، قدرت و پایداری خود را حفظ نمایند.
حکیمی تصریح کرد: در اهمیت و ضرورت وحدت همین بس که امام زمان(عج)، بعد از ظهور خود، همگان را به وحدت دعوت می کند، همچنین از فتاوای حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله العالی) است که اقتدا کردن در نماز جماعت به اهل سنت را برای ایجاد وحدت جایز می داند.
وی، با تاکید بر بزرگداشت هفته وحدت افزود: در اهمیت وحدت همین بس که حضرت امام خمینی(ره) “” کسانی را که اهل تفرقه هستند، نه شیعه می داند و نه سنی"” همچنین مقام معظم رهبری(مدظله العالی) می فرمایند: “"هفته ی وحدت را یک هفته ی پر محتوا قرار دهید…. این قضیه ی اتحاد مسلمین را همه ی فِرَق اسلامی چه شیعه و چه سنی، چه مذاهب مختلف اهل سنّت، چه مذاهب شیعه، باید جدی بگیرند “”

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی, همایش
[یکشنبه 1399-08-18] [ 10:56:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معرفی اجمالی کتابخانه مدرسه فقاهت ...

 

کتابخانه مدرسه فقاهت با هدف دسترسی آسان دین‌پژوهان  به کتاب‌های فقهی اصولی، حدیثی، تفسیری و … شیعه و سنی و همچنین مستند‌ سازی مفاهیم دینی در فضای اینترنتی به آدرس«https://lib.eshia.ir/» طراحی شده است. که تصویر تمام متن بیش از 6426عنوان کتاب در 15078 جلددر این کتابخانه موجود است.

 

بخش های کتابخانه مدرسه فقاهت

کتابخانه شامل بخش‌های زیر است:

۱ .نوار موضوعات ۲. جستجو ٣. جابجایی در کتاب ۴. جستجو در کتاب ۵. متن کتاب ۶. ساخت PDF ٧. مستند‌سازی مقالات

 

نوار موضوعات

در این بخش کتاب‌های مدرسه فقاهت در موضوعاتی هم‌چون فقه و اصول‌، علوم حدیث قرآنی،عقاید، سیره، فرق‌اسلامی و … دسته‌بندی شده است. با بهره‌گیری از نوار موضوعات که در بالای صفحه قرار دارد، امکان ورود به هر یک از موضوعات و مشاهده تمام کتاب‌ها‌ی آن فراهم شده است‌. با استفاده از این نوار می‌توان به مجموعه کتاب‌های آیت الله سبحانی آیت الله مکارم شیرازی، آیت الله مطهری و شیخ محمد سند نیز دسترسی داشت. به علاوه امکان مشاهده نام تمام نویسندگان نیز در این بخش فراهم شده است.

 

جستجو کتاب

کادر جستجو در بالای صفحه، قسمت سمت چپ قرار دارد. چنانچه کاربر‌، در جستجوی کتابی خاص یا آثار نویسنده‌ای معین باشد‌، می‌تواند نام مورد نظر را در قسمت جستجو درج کند. در این صورت فهرستی از عناوینی که کلمه مورد نظر در آن‌ها وجود دارد ظاهر می‌شود و کاربر می‌تواند با کلیک کردن بر روی هر یک‌، به آن دسترسی پیدا کند.

 

جابجایی در کتاب

بعد از حاضر کردن کتاب مورد نظر‌، نام کتاب و نام نویسنده در بالای صفحه ظاهر می‌شود و در قسمت پایین آن امکاناتی جهت جابجایی در کتاب به نمایش گذاشته می‌شود. با وارد کردن شماره جلد (در کتاب‌های چند جلدی) و شماره صفحه در قسمت‌های مربوطه و فشار دکمه اینتر‌، صفحه مورد نظر حاضر می‌شود . در صورت نیاز به مرور صفحه به صفحه کتاب می‌توان بر روی “صفحه بعدی” یا “صفحه قبلی” کلیک کرد. امکانات مربوط به جابجایی در کتاب در قسمت متن نیز تعبیه شده است.

 

جستجو در کتاب

کادر “جستجو در این کتاب” در زیر قسمت مربوط به امکانات جابجایی در کتاب قرار دارد. با درج کلمه مورد نظر در این قسمت و فشار دکمه بیاب، صفحاتی از کتاب که کلمه مورد نظر در آن قرار دارد، فهرست می‌شود که با کلیک کردن بر روی هر کدام می‌توان صفحه مربوطه را حاضر کرد. کلمه مورد نظر در این صفحه به صورت رنگی نمایش داده می‌شود تا محقق به راحتی آن را بیابد.

منبع:

https://eitaa.com/lib_alzahragorgan

 

موضوعات: معرفي سايت و پايگاه, كرسي آزاد اندیشی
[دوشنبه 1399-06-03] [ 09:04:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معرفی کتاب «پژوهشی در سند و محتوای زیارت عاشورا» ...

نوسینده: بهروز یدالله پور

محل نشر:قم

انتشارات:انتشارات معارف

سال انتشار:1387

در این اثر اصالت و وثاقت زیارت عاشورا از ابعاد و زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می‏گیرد. نویسنده در فصل اول درباره سند زیارت عاشورا با استناد به کتاب ارزشمند «کامل الزیارات» و دیگر منابع رجالی، از زبان فقیهان و مدرسان، نظیر: ابن قولویه قمی، شیخ طوسی و آیت‎الله خویی بحث کرده است و ضمن آن به آرا و اقوال برخی محدثان موافق و مخالف اشاره می‏نماید. بررسی اسناد زیارت عاشورا در کتاب «مصباح المجتهد» و متوجه نمودن ذهن مخاطبان به فضیلت قرائت زیارت عاشورا از دیگر مواردی است که مولف بدان پرداخته است و بر این نکته تأکید می‏کند؛ که مضمون و محتوای عمیق و پرمعنی این زیارت با صحت سندی آن و وثاقت راویان، متناسب و هماهنگ است. نویسنده معتقد است تولی و تبری، حماسه عاشورا و عشق به ولایت، از مفاهیم و معانی عبارات این زیارت، کاملاً متجلی است. او در مباحث بعدی به تشریح رمز ماندگاری نهضت حسینی می‎پردازد و تصریح می‏کند؛ که امام حسین (ع) در همه سخنان خود عزت و کرامت و توجه بر اخلاق و فرهنگ قرآنی را سرلوحه تصمیمات خود قرار داده است. تجلی برائت در زیارت عاشورا و لعن و نفرین اولیاء خدا بر قاتلان امام حسین و مصداق لعن در زیارت عاشورا -که همه ستمگران بر محمد و آل محمد (ص) مشمول این لعن می‏باشند-؛ از دیگر مباحثی است که مؤلف در پایان، با استناد به آیات و روایات بدان‎ها پرداخته است.

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی
[شنبه 1399-06-01] [ 01:51:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  رجوع به متخصص در بازگشائی مساجد (در دوران بیماری کرونا) ...

ارائه کننده بحث: نفیسه حسینی

ویروس‌های کرونا خانواده بزرگی از‌ ویروس‌ها هستند که می‌توانند حیوانات و انسان‌ها را بیمار کنند و باعث بروز ناراحتی های تنفسی شوند. این ناراحتی ها ممکن است به اندازه سرما خوردگی خفیف یا به اندازه ذات الریه شدید باشند. ویروس کرونایی که به تازگی کشف شده است عامل ابتلا به بیماری کووید-19 است. این ویروس نوظهور و بیماری ناشی از آن، تا قبل از شروع طغیان اخیر در دسامبر سال 2019 در شهرووهان، کشور چین، ناشناخته بود. تب، خستگی و سرفه‌های خشک رایج‌ترین علائم ابتلا به بیماری کووید-19 هستند. بعضی از بیماران ممکن است علائم دیگری مانند نارسایی کلیه، درد،کوفتگی، گرفتگی بینی، آبریزش بینی، گلودرد یا اسهال داشته باشند.این ویروس معمولا از طریق سرفه، عطسه، تماس شخصی با فردآلوده، لمس کردن سطوح آلوده و بعد از آن لمس دهان، بینی و چشم ها در بین افراد سرایت می کند. شستن دست ها، ماسک های صورت، قرنطینه، فاصله گذاری اجتماعی و دوری از اجتماعات مخصوصا در مکان های کوچک و پرجمعیت از جمله راههای پیشگیری از این بیماری می باشد و راه آن نیز هنوز کشف نشده است.

این بیماری آثاری مانند بیکاری، فقر، افت رشد اقتصادی، کاهش جمعیت، شستن دست ها، کاهش نزاع ها، زیاد شدن اختلافات خانوادگی، غافلگیری  انسان ها، افزایش ضعف انسان ها، یاد مرگ، پرهیز از اجتماع و ….دارد و علاوه بر این ها ، مهمترین آثار این کرونا ویروس متاسفانه در جوامع اسلامی و بین مسلمانان خودش را بیشتر نشان داده است و با توجه به عقاید دینی و مذهبی مسلمانان باعث بروز مشکلاتی شد که مخصوصا باعث تعطیلی،مراکز معنوی و اجتماعی و تمامی مکان های مقدسی که محل عبادت و پیوندهای اجتماعی مومنان و موجب تحکیم و انسجام امت اسلامی بود  شد و بنا به توصیه و دیدگاه متخصصان بسته شد تا جلوگیری از این بیماری شود. همین مساله باعث بروز2 دیدگاه شد که آیا رجوع به متخصص در بازگشایی مساجد درست است یا نه؟

در خصوص جواب به این پرسش سعی شده است  به دوآیه و دو روایت وچند قاعده فقهی که مورد توجه فقیهان می باشد استناد شود که به آن اشاره می شود.

از نگاه فقهی تمام فقها فتوا می‌دهند که اگردر قضیه ای القا حرام وجود داشت  و موجب ضرر قطعی بود، طبیعی است که باید اجتناب صورت بگیرد به مصداق آیه مبارکه،که فرموده: «لاتُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ» (بقره ۱۹۵) می فرماید: «خودتان را به ‌دست خودتان به هلاكت نيندازيد».سخن در این آیه مطلق است. مراد از این تهلکه هم اعم از هلاکت دنیوی و اخروی است.

آیه دوم «لا تقتلوا انفسکم» در سوره نسا آیه29 می باشد. که چهار معنی برای آن متصور است:

الف. یکدیگر را نکشید ب. با ارتکاب گناهان خود را هلاکت نکنید ج. در جنگ های نابرابر شرکت نکنید د. اگر دشمن قوی تر است با او در گیر نشوید و خود را به خطر نیندازید

یکی از تفاسیر قطعی این آیه  نهی از خودکشی و انتحار است و مراد از انفس نفوس همه افراد جامعه دینی است که مانند یک نفس دانسته شده اند.وجان هر یک از آنان همان جان دیگری است و اگر فردی خودش یا دیگران را بکشد خودش را کشته است. در بحث ویروس کرونا با توجه به آمار مبتلایان و کشته شدگان در اثر ویروس منحوس و برای حفظ جان مسلمین رعایت نظر متخصصان واجب و تخلف از آن جایز نیست.

عرف مردم این بیماری را بر اساس آنچه پزشکان و متخصصان عنوان کردند، موجب ضرر قطعی و هلاکت می دانند.  لذا مصداق این آیه می شود و باید از آن اجتناب کرد. کسی که می‌داند اگر در اجتماعات شرکت کند یا با کسانی که مبتلا هستند، بخواهد رابطه داشته باشد، این کار مصداق انتحار و خودکشی به‌حساب می‌آید و شارع مقدس هم این کار را حرام می‌داند. عُقلا هم خودکشی را جایز نمی‌دانند و شخصی که این کار را انجام دهد، مذمت می‌کنند.

در روایات نیز به این مساله تاکید شده که اگر جایی بیماری واگیرداری مثل وبا و طاعون بود، از آنجا حذر کنید.

در این زمینه بابی در کتاب «وسائل الشیعه» داریم به عنوان (باب مُجاز بودن فرار از جاهایی که وبا و طاعون است، مگر اینکه ماندن واجب باشد، مثلا برای رزمندگان و مرزداران) این باب که در جلد دوم کتاب وسائل قرار دارد، دارای ۵ حدیث می‌باشد که مضامین نزدیکی دارند.
حدیث سوم که درباره طاعون از امام کاظم(ع) سوال شده اینگونه است: از امام کاظم(ع) پرسید: اگر طاعون در شهری آمد و من آنجا بودم، باید از آنجا خارج شوم؟ فرمودند: بله. پرسید: اگر در روستایی بود چه؟ فرمودند: بله. پرسید اگر در خانه بود چه؟ فرمودند: بله خارج شوید. گفتم؛ ما از رسول خدا(ص) اینگونه حدیث می‌کنیم که فرمودند: فرار کردن از طاعون مانند فرار کردن از جهاد است! امام فرمودند: پیامبر خدا(ص) این را برای کسانی فرمودند که در نقاط حساس و مرزهای مبارزه با دشمن بودند، و وقتی آنجا طاعون آمد سربازان از ترس فرار کرده و جبهه را خالی کردند…

همین پرسش و پاسخ از امام صادق(ع) درباره بیماری وبا، در حدیث اول این باب وجود دارد و باز در حدیث دیگر از امام موسی کاظم علیه‌السلام در مورد وبا، سؤال می‌کنند. اینجا ،وبا ،موضوعیت ندارد بلکه منظور مرض‌های مسری است مثل طاعون و کرونا و هر ویروسی که مسری است. روایت این‌چنین است: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْوَبَاءِ یَقَعُ فِی الْأَرْضِ- هَلْ یَصْلُحُ لِلرَّجُلِ أَنْ یَهْرُبَ مِنْهُ- قَالَ یَهْرُبُ مِنْهُ- مَا لَمْ یَقَعْ فِی مَسْجِدِهِ الَّذِی یُصَلِّی فِیهِ- فَإِذَا وَقَعَ فِی أَهْلِ مَسْجِدِهِ الَّذِی یُصَلِّی فِیهِ- فَلَا یَصْلُحُ لَهُ الْهَرَبُ مِنْهُ»

امام کاظم علیه السلام فرمودند: اگر در مسجدی که در آن نماز می خواند وبا، پدیدار نشده باشد بله، اما اگر در مسجدی که در آن نماز می خواند ،وبا پدیدار شده باشد، درست نیست که از آن ناحیه بگریزد.چون مبتلا شده و احتمال دارد که دیگران را نیز مبتلا کند.

ازروایت اول استفاده میشود که باید از این بیماری فرار کرد و از روایت دوم استفاده می‌شود که خروج این شخص از منزل خود، باعث ابتلای دیگران به بیماری می‌شود و لذا احتیاط وجوبی اقتضا می‌کند که شخص در همان‌جایی که هست بماند تا دیگران مبتلا به این بیماری نشوند. یعنی اگر در این مورد، قرنطینه‌ای هم صورت بگیرد اشکال ندارد.

با توجه به روایات و نظر فقها متوجه می شویم که در خصوص بیماری های مسری ،مثل بحث ویروس کرونا که یکی از مصادیق آن است به مطالب و دستورالعمل هایی که متخصصین می دهند با توجه به شناخت و علم و آگاهی که در حیطه تخصص خود دارند باید جامه عمل پوشید.

بعد از آیات رو روایات می توان به قواعد فقهیه موجود در این باب استناد کرد. اولین قاعده مورد استناد در این زمینه قاعده رجوع جاهل به عالم می باشد که از نظر عقل و شرع لازم است. این قاعده، از قواعد عقلی و مطابق با فطرت انسان است و بیان می‌کند که افراد جاهل در هر فن و علمی، باید به افراد عالم و خبره مراجعه کنند.

 یکی از ادله جواز تقلید، قاعده رجوع جاهل به عالم است که در همه زمان‌ها و مکان‌ها مورد تایید عقلا بوده است. بنای عقلاء در هر حرفه و صنعتی، بلکه در تمام امور مربوط به معاش و معاد، بر رجوع جاهل به عالم است، چون عالم ،از اهل خبره و اطلاع است به همین خاطر است که برای شناخت اشیاء صحیح و معیوب به متخصص آن رجوع می کنند. همچنین برای شناخت معانی الفاظ به زبان شناسی و اهل لغت مراجعه می‌کنند.از این رو کسی که راهی را نمی‌شناسد از کسی که آن را می‌داند سؤال می‌کند و در علاج بیمارها نیز به طبیب رجوع می‌کنند. این رجوع به طبیب هم در زمان ائمه علیم السلام بوده و هم از بزرگان مکتب اهل‌بیت علیهم السلام داشتیم که این کار رو انجام می دادند. مانند حضرت امام (رحمة الله علیه) که در بیماری‌ها به پزشکان مراجعه می‌کردند و هم توصیه‌های پزشکان را رعایت می‌کردند و حتی برخی عبادات مستحبی و حتی برخی واجبات را به‌دلیل توصیه‌های پزشکان ترک می‌کردند، پس نظر پزشک به‌عنوان نظر متخصص معتبر است.

علت این مطلب این است که علوم و فنون، فراوان هستند و به شعب مختلف تقسیم شده‌اند به گونه‌ای که هر انسان قادر نیست در تمام علوم و فنون، صاحب نظر شود، بلکه فقط در یک یا دو رشته علمی ‌یا یک یا دو فن می‌تواند صاحب نظر شود. پس این اصل که در دین نیز معتبر است، یعنی متخصص متعهدی که براساس تخصص و تجارب معتبر خود نظر می‌دهد، اظهار نظر وی به‌لحاظ دینی معتبر است و مسلمان باید این نظر را به‌عنوان یک نظر تخصصی بپذیرند و دربحث ویروس کرونا نیز با توجه به تخصص پزشکان و آشنایی آن ها با این علم وظیفه داریم که به آن ها رجوع کنیم و بر اساس گقته های آنان عمل کنیم.

کارشناسان و متخصصان حوزه پزشکی برای مقابله با بیماری‌ای که در کشور شایع شده ومتاسفانه با بی‌توجهی به آن موجب مرگ برخی از هموطنان ما شده، تأکید کردند که تجمعات اعم از نماز جمعه، جماعات و اماکن زیارتی موقتاً تعطیل شود چون فعالیت آنها موجب سرایت بیشتر بیماری می‌شود، خب، این نظر تخصصی است و ما در مقابله با این بیماری و حفظ سلامت خود که به‌ لحاظ عقلی لازم و به‌لحاظ دینی واجب است، تعهد دینی داریم باید این دستورات را بپذیریم و به آن عمل کنیم .

دومین قاعده، قاعده لاضرر (لاضرر و لاضرار فی الاسلام) می باشد. قاعده لا ضرر از قواعد مشهور فقهی است که در بیشتر ابواب فقه کاربرد دارد و مضمون آن این است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد و هرگونه ضرر و اضرار در اسلام نفی شده است و به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) ، یک حکم سلطانی است. این قاعده مهمترین مستند، برای جلوگیری از اعمال ضرری است و از هر ضرر مادی و معنوی به آبرو، مال و جان مومنان منع می نماید. اسلام هرگز اجازه نمی دهد کسی در صدد‏‎ ‎‏آزار و زیان رساندن به خود و دیگران باشد. یکی از مصادیق آن در شرایط فعلی در بحث کرونا ،است. وامکان داره در زمان دیگر بیماری دیگری یا موضوع دیگری باشد. مثلا طبق حکم اوّلی، تغسیل، تکفین و نماز بر میت واجب است اما در صورتی که به تشخیص متخصصان از رهگذر این واجبات، ضرری – ولو احتمالی- متوجه غسّال یا نمازگزار بر میّت و سایر دست اندرکاران شود به استناد قاعده لاضرر، حکم وجوب احکام فوق الذکر  منتفی می شود.

در بحث اموات کرونایی همه شاهد این هستیم که در خصوص تدفین آن ها شرایط خاصی اتخاذ شد و همچنین مراسم تشیع جنازه آنها بدون حضور حتی نزدیک ترین اعضا خانواده آنها صورت گرفت.به خاطر بحث اضرار و سرایت بیماری به دیگران. لذا شرکت در مساجد و نماز جمعه و جماعت و اماکن مذهبی با توجه به بحث اضراری که به گفته متخصصین برای همه مردم وجود دارد ترک آن واجب است و باید از آن پیروی شود.

سومین قاعده، قاعده دفع ضرر محتمل می باشد. قاعده دفع ضرر محتمل، از قواعد عقلی است که مضمون آن حکم عقل به دفع ضرر محتمل و یا مظنون است؛ بنابراین، اگر انسان درباره چیزی احتمال ضرر بدهد، از نظر عقل، دفع آن ضرر محتمل واجب است. در بحث احتیاط نیز یکی از ادله عقلی که برای وجوب احتیاط به آن استناد شده، همین قاعده است؛ به این بیان که مبنای اصل احتیاط، حکم عقل به دفع ضرر محتمل است؛ یعنی عقل به لزوم دفع ضرر محتمل حکم می‌کند.

 بنابراین بستن مسجد به حکم حرمت صدّ عن سبیل الله و وجوب تعظیم شعائر، ممکن است جایز نباشد . اما اگر به تشخیص خبره و متخصص، باز بودن آن موجب ضرربه نمازگذاران یا گسترش ویروس به دیگران باشد، به استناد قاعده اضطرار حرام خواهد بود. و به استناد قاعده وجوب دفع ضرر محتمل، بستن آنها واجب باشد.

قاعده چهارم، تزاحم حرام با مستحب می باشد؛ مورد تزاحم، جایی است که دو حکمی که فعلیت داشته و تعارضی میان آن ها در عالم جعل وجود ندارد، بر عهده مکلف قرار می‌گیرد و او قادر به امتثال هر دو با هم نمی‌باشد. تشرّف به مشاهد مشرّفه و گردهمایی در هیئات و مجالس مذهبی که از مصادیق تعظیم شعائرند از مستحبات موکد هستند. اگر اینها موجب اضرار به شخص یا  اضرار  به جامعه مسلمین و گسترش بیماری شوند نه تنها مستحب نیستند بلکه از باب نهی از اضرار به غیر حرام نیز خواهند بود. این فرع هم از مصادیق تزاحم مستحب با حرام می باشد که مسلما حرام مقدّم بر مستحب می شود.و تشخیص این امر با متخصصین می باشد.

بنابراین مهمترین آثار ویروس کرونا در اجتماعات مشاهده می شود و از آیه و روایت و دلایل فقهی برداشت شد که هر چیزی که موجب اضرار و هلاکت انسان شود، نفی می شود و ارتکاب آن حرام است. و با توجه به گسترش  روز افزون علوم و فنون هر فرد به تنهایی قادر به کسب تخصص و مهارت در همه علوم و فنون  نیست لذا باید در مسائلی چون بیماری مسری و ناشناخته ای مثل کووید 19 ودر آثاری که در جامعه اسلامی از خودش به جای گذاشته مثل بسته شدن مساجد و مشاهد مشرفه به متخصصین مراجعه کرد و دفاع احساسی از تجمعات مذهبی و اصرار بر مواضع اشتباه باعث بدبینی مردم به فقه و شرع و دین و احکام می شود.

منتقد: خانم علیمحمدی

اولین شبهه ای که به  نظریه فقهی تعطیلی مساجد وارد می شود این است که با تعطیلی مساجد  قسمتی از واجبات و شعائر دینی که در مساجد انجام می شود نیز تعطیل می گردد، به طور مثال حج در مسجد انجام می‌شود و نیز اعمال واجب دیگر. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که حد و حدود این تعطیلی چیست و مساجد تا چه زمانی باید تعطیل باشد و اگر مکان های مذهبی باز شود آیا قوت احتمال و محتمل در آن دیده شده است؟ اگر این بیماری شدید باشد و همچنان احتمال خطر باشد آیا جایز است بازگشایی انجام شود ؟

شبهه  دیگری که به این نظریه وارد می شود این است که در هر فنی به اهل و کارشناس و خبره همان فن مراجعه می‌ شود؛ کارشناس در این موضوع مسئولین و کادر مراکز درمانی و نیز وزیر بهداشت و نیز بهداشت جهانی می باشد که ما از آنها برای رفع مشکل نظرخواهی می کنیم و باید گفت نظر کادر درمانی در این مسئله برای ما ظن ایجاد می‌کند و ایجاد قطع نمی کند بنابراین با توجه به آیه «ولا تلقوا بایدیکم الا التهلکه» که در مورد خبر قطعی است آیا ما باید نظر کارشناس را بپذیریم یا نه؟

شبهه دیگری که مطرح می شود این است که نهی در آیه «ولا تلقوا بایدیکم الا التهلکه» نهی تکلیفی و تحریمی است یا ارشادی؟ارشادی یعنی اینکه عقل حکم می‌کند که اگر وارد اجتماعات شوید جان افراد به خطر می‌افتد ولی حرمتی ندارد که در این صورت لزوم تعطیلی مساجد از آن بدست نمی آید.

شبهه دیگر روایتی از پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در کتاب جعفریات است که پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمود: وقتی آفات و آسیب ها وارد شود اهل مساجد در امان  خواهند بود. سوال این است که چرا تصمیم گرفتید که مساجد با توجه به این روایت بسته شود و اگر مساجد به صورت طولانی بسته شود چه اتفاقی می افتد؟

شبهه بعدی اینکه این قرنطینه تا چه حدی مجاز است آیا قرنطینه نسبت به مکان محدود است یا نسبت به یک مکان وسیع مانند شهر؟ تا چه حدی قرنطینه با دلایل نقلی و عقلی مجاز است؟

ارائه کننده بحث:

پاسخ به شبهات

در جواب شبهه اول باید بگویم که شعائر دینی یا از واجبات است یا مستحبات. در اینجا بحث اهم و مهم است. اولا با تعطیلی موقت مسجد و حرم، نماز و زیارت تعطیل نمی‌شود. هم نماز را می‌توان در غیر مسجد خواند و باید خواند و هم زیارت را می‌توان از راه دور انجام داد. بنابراین شعائر به طور کامل تعطیل نشده‌اند؛ بلکه شکل خاصی از آن ترک شده است.                                                                            

ثانیاً ترک شکل خاصی از انجام شعائر، به دلیلی صورت گرفته است که از منظر شارع مقدس بر دیگر دلایل ترجیح دارد. شارع، حفظ جان را واجب‌تر از تقید به شکل خاصی از شعائر می‌داند.

ثالثاً شعائر در اسلام، خالی از شعور نیست. عقلانیت دینی اقتضاء می‌کند برای حفظ جان عموم افراد جامعه، تا زمان برطرف شدن خطر به توصیه کارشناسان سلامت، یعنی اجتناب از اجتماع عمل کنیم.

رابعا مناسک حج ۴۰ بار در طول تاریخ متوقف شده است.

در جواب شبهه دوم می توان گفت: ظن در موضوعات هم موردنظر فقهاست.

 اما نکته این است که آیا این ظن دلیل بر اعتبار دارد یا ندارد؟

با توجه به سیره عقلاو عدم ردع شارع بر حجیت خبر ثقه؛ چه در موضوعات و چه در غیر موضوعات؛ میتوانیم بر نظر کارشناسان عمل کنیم. بر این اساس اگر پزشکان حاذق متدین عنوان کنند که رفت‌وآمدها در مجامع عمومی و ملاقات‌ها، ظن به سرایت بیماری را بیشتر می‌کند، بر این اساس نیز می‌توان حکم کرد که خبر ثقه حجت است و باید بر اساس آن عمل کرد.

 لذا احتیاط وجوبی در اینجا این است که باید از رفت ‌وآمدها در مجامع عمومی و مجالس اجتناب شود؛ چون مشخص نیست که چه کسی مبتلا است و چه کسی مبتلا نیست.

در جواب شبهه سوم می توان گفت: اگرچه دستورات، ارشادی هستند، اما می‌توان حکم تکلیفی مولوی را به طریق إنّ از آن استفاده کرد و به‌صرف شبهه موضوعیه بودن، نمی‌توان برائت جاری کرد. علاوه بر همه این مسائل، بحث ضرر هم وجود دارد. ضرر گاهی ضرر مالی و عرضی است و گاهی ضرر نفس و جان است. لذا در محل بحث ما که ضرر جانی مطرح است، فقها می‌گویند، تحمل این ضرر ممکن نیست و این ضرر کشنده است و لذا تحمل آن جایز نیست چون بر اساس آیه شریفه، القاء در تهلکه است و شارع از آن نهی کرده است.

در جواب شبهه چهارم می توان گفت: با توجه به آیه و روایاتی که توضیح دادیم این بحث مختص به کرونا ویروس نیست؛ بلکه هر ویروس و هر میکروبی که ضرر جانی و مالی و عرضی و… به مردم وارد کند، حتی اگر در این مورد، قرنطینه‌ای هم صورت بگیرد اشکال ندارد.

در جواب شبهه پنجم می توان گفت: در روایتی که از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نقل شده آمده است که « إِذَا نَزَلَتِ الْعَاهَاتُ وَ الْآفَاتُ عُوفِیَ أَهْلُ الْمَسَاجِدِ» (الجعفریات): هرگاه آفات و عاهات (بیماری‌ها) بر انسان‌ها فروریزد، اهل مساجد در عافیت خواهند بود!

۱-یکی اثبات صدور آن از معصوم -که این روایت تنها در کتاب الجعفریات، تألیف محمد بن محمد بن اشعث کوفی، زیسته در قرن چهارم هجری، آمده است. کتاب و مؤلف آن، هردو مورد اعتماد عالمان شیعه از قدما بوده است؛ ولی برخی از علمای معاصر به طور جدی در سند آن تشکیک کرده و یا آن را رد کرده اند؛ لذا نمی توان چندان به قوت آن اتکا نمود.

 2ـمعنای ظاهر این سخن این است که وقتی بلاها و بیماری‌ها فرو ریزد، اهل مساجد در صحت و عافیت خواهند بود. در این راستا می‌بایست توجه کرد که:

 اولاً به مناسبت حکم (عافیت) و موضوع (نزول بلا و بیماری) به نظر می‌رسد منظور از بلاها و بیماری‌ها، بلاها و بیماری‌های اخلاقی، اجتماعی و معنوی باشد؛ یعنی وقتی فتنه‌ها و بلاهای اجتماعی پدیدار شود، اهل مساجد به سبب اتصال به خدا و آگاهی از حقایق دینی و پیمودن راه صحیح زندگی، از آن فتنه‌ها در امان خواهند بود؛ چراکه مساجد مکان انس و اتصال به خدا و آموختن مسائل دینی و ارزش‌های معنوی است،  ثانیاً «عافیت» اگرچه در معنای سلامتی جسم و روح، هردو، به کار رفته، اما در نصوص دینی بیش‌تر در سلامتی دین و ایمان به کار رفته است.

بر این اساس، معنای سخن این است که وقتی فتنه‌های گمراه‌کننده فرو بارد و بسیاری از مردم را گمراه و سرگردان کند، اهل مساجد به سبب ارتباط مداوم و نزدیک با دین و عالمان دینی از گمراهی مصون مانند.

 ثالثاً حتی اگر منظور از آفات و عاهات، بیماری‌های جسمی باشد، سخن منسوب به پیامبرصلی الله علیه وآله به این معنا نیست که اهل مساجد حتی اگر اصول بهداشتی را رعایت نکنند، باز هم در امان خواهند بود و عوامل طبیعی و غیرآن بر اهل مسجد اثر ندارد.

 و نیز به این معنا نیست که اگر عقل و تجربه صحیح به تعطیلی ومحدود نمودن موقت مساجد حکم می‌کند، همچنان باید دربهای مساجد باز باشد! این روایت یقینا بر چنین لوازمی دلالت ندارد.

 زیرا ما توصیه‌های متعدد و وضع قوانین مختلف برای رعایت پاکی و بهداشتی داریم که اینها از احکام طلایی اسلام و روش عملی پیشوایان دین بوده است.

مسلماً مؤمنان، با انگیزه ایمانی، بیش از دیگر مردمان به امور بهداشتی و آراستگی ظاهری و باطنی اعتنا می‌کنند و همین توجه به پاکیزگی، خود از زمینه‌ها و عوامل در امان ماندن از بیماری‌ها است.

 بخش زیادی  از احکام فقهی به موضوع طهارت مربوط است و مؤمنان به مراعات طهارت و دوری از پلیدی ظاهر و باطن موظف شده‌اند.

   تطهیر مسجد از پلیدی‌های ظاهری از واجبات فوری است و به همین سبب، ضدعفونی کردن مسجد از آلودگی‌ها واجب است؛ همچنانکه پاکیزگی و رعایت بهداشت و آراستگی از آداب واجب و مستحب حضور در مساجد و حرم‌های اولیای دین است.

نکته پایانی اینکه وقتی مثلا گفته می‌شود «اهل مساجد» چنین و چنان‌اند، منظور غالب افرادی است که چنین وصفی دارند، نه تک تک افراد و سخن گفتن به این شیوه در عرف عقلا رایج است. بنابراین معنای سخن مورد بحث این است که: در بلاهای فراگیر، غالب اهل مساجد در امان و عافیت خواهند بود؛ هرچند ممکن است برخی از آنان نیز به آن بلاها گرفتار آیند!

استاد داور: مهدیه محمدی

در شبهه مطرح شده حکم جدیدی بوجود نیامد بلکه موضوع و مصداق جدیدی پیش آمد که قاعده لاضرر بر این مصداق جدید حاکم شد و حکم را مشخص کرد . همچنین می توان گفت سیره فقها این گونه است که برای تشخیص موضوعات  به عرف خواه عرف خاص خواه عرف عام رجوع می کنند و این سیره عقلا بوده است و این یک امر ثابت شده ای است و این شبهه باعث بوجود آمدن حکم جدیدی نشد بلکه حکم آن ثابت است و فقط مصداق و موضوع آن تغییر یافت.

در این‌گونه موارد، حکومت یک وظیفه شرعی دارد و مردم هم یک وظیفه شرعی دارند و در نتیجه حفظ جان انسان‌ها و نجات مسلمان ازاین‌گونه خطرها که ممکن است منجر به مرگ انسان‌ها شود، واجب است. چون این ویروس برای هر شخصی مضرّ است و نسبت به انسان‌ها شدت و ضعف دارد و بعضی‌ها را تا مرز هلاکت پیش می‌برد، بر هرکسی و هر مجموعه‌ای که قدرت جلوگیری از آن را دارد واجب است از آن جلوگیری کند. پس جلوگیری از این ویروس و منتشر شدن آن در سطح جامعه و مانع‌شدن از سرایت آن به دیگران، به هر وسیله ممکن ولو به تعطیل کردن مراکزی که محل تجمع است یا هر وسیله دیگری از این قبیل یا ترک شرکت در این مراسم و یا ایجاد قرنطینه، وجوب شرعی دارد. چنانچه آیات قرآن کریم و روایات شریفه دال بر این مطلب است که حفظ نفس از بالاترین واجبات است. از آنجا که بر اساس حکم عقل و دین، حفظ جان خود و دیگران بر مؤمنان واجب و خود و دیگران را در معرض بیماری و نابودی قرار دادن حرام است، اگر بنابر نظر متخصصان، برای پیشگیری از مرگ و بیماری، جلوگیری از حضور افراد در مساجد لازم باشد، بستن درهای مساجد نه تنها ممنوع نیست، بلکه واجب شرعی خواهد بود و این امر هرگز از قداست و اهمیت مسجد نمی‌کاهد، بلکه خود از اهمیت و قداست مسجد در نظر شرع مطهر نشان دارد.

خلاصه نظر ارائه کننده بحث:

 از آیات و روایات بیان شده و قواعد فقهی مانند قاعده لاضرر و دفع ضرر محتمل و قاعده تزاحم حرام با مستحب و قاعده رجوع جاهل به عالم  برداشت شد که هر چیزی که موجب اضرار و هلاکت انسان شود، نفی می شود و ارتکاب آن حرام است و با توجه به گسترش  روز افزون علوم و فنون هر فرد به تنهایی قادر به کسب تخصص و مهارت در همه علوم و فنون  نیست لذا باید در مسائلی چون بیماری مسری و ناشناخته ای مثل کووید 19 ودر آثاری که در جامعه اسلامی از خودش به جای گذاشته مثل بسته شدن مساجد و مشاهد مشرفه به متخصصین مراجعه کرد و دفاع احساسی از تجمعات مذهبی و اصرار بر مواضع اشتباه باعث بدبینی مردم به فقه و شرع و دین و احکام می شود.

خلاصه نظر منتقد:

با پذیرش نظر رجوع به متخصص و با قبول تعطیلی مساجد شعائر الهی تعطیل می شوند. آیا شعائر دینی نباید حفظ شود؟ تفاوت بین واجب و مستحب؟ مثل حج و نماز جماعت.

دومین شبهه ای که به این دیدگاه وارد می شود این است که با توجه به آیه و لاتلقوا…دوری از خطر قطعی واجب است اما با خبر کارشناس نهایتا ظن حاصل می شود؟ آیا ما دلیلی برای حجیت ظن داریم با توجه به اینکه اصل اولیه در ظنون عدم حجیت است؟

نهی در آیه ارشادی است چطورحرمت تکلیفی برای ورود افراد به اجتماع قابل استفاده است؟

شبهه ی دیگری که در اینجا مطرح می شود این است که آیا قرنطینه شهر با دلایل عقلی و نقلی جایز است؟

روایتی می گوید که اهل مساجد از آفات در امانند پس چرا مساجد باید تعطیل شوند؟ اگر زمان طولانی شود چطور؟

 

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی
[شنبه 1399-03-24] [ 08:11:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آیا آموزش های مجازی می تواند همپای آموزش حضوری در ارتقاء سطح علمی طلاب و سایر دانش پژوهان موثر باشد؟ ...

با توجه به شیوع ویروس کرونا و تغییر ناگهانی و غیرقابل انتظار شیوه آموزش حضوری به آموزش مجازی، در جریان آموزشی طلاب، راهکارهایی برای ایجاد ارتباط طلاب با اساتید فراهم گردید و بلافاصله با تشکیل گروههایی در بستر اینترنت و در پیام رسان های داخلی آموزش مجازی آغاز گردید و با وجود کرونا، آموزش تعطیل نشد. حال این دغدغه به وجود آمد که آیا آموزش های مجازی با وجود محاسن و معایبی که دارد می تواند همپای آموزش حضوری در ارتقاء سطح علمی طلاب و سایر دانش پژوهان موثر باشد یا خیر؟

ارائه دهنده:خانم قوشانی

آنچه به عنوان مزیت آموزش مجازی میتوان نام برد، صرف هزینه کمتر برای طلاب است، مخصوصا طلابی که بعد مسافت داشتند و علاوه بر آن صرفه جوئی در وقت برای طلاب بوجود آمد و آنان بجای هزینه کردن زمان برای رفت و آمد، از آن برای آموزش، یادگیری و اساتید برای تدریس استفاده کردند.

کاهش استرس و فشار روانی در آموزش های مجازی اتفاق افتاد. همچنین مشارکت و تعاملات اساتید با طلاب افزایش یافت، به جهت اینکه اساتید همیشه در دسترس بوده و می توانند در کمک به طلاب نقش بسزائی  داشته باشند. از جمله مزایای دیگر آموزش مجازی می توان به این مسئله اشاره کرد که در این نوع آموزش ها تولید محتوای بومی و محلی اتفاق افتاد یعنی اساتید توانستند با ابتکار خود برای بالا بردن سطح درس و سطح علمی طلاب از راهکارهای جدید استفاده کنند، بیان مطالب ضروری در این آموزش ها و خودداری از بیان مطالب حاشیه ای از دیگر مزایای آموزش مجازی می باشد.در این نوع از آموزش، محدودیت زمان و مکان برداشته شد و طلاب در هر زمان و مکانی می توانند این آموزش را فرا گیرند. برای شاغلین و افراد پرمشغله این آموزش، آموزش مناسبی است که آنان توانستند هم به شغل خود برسند و هم درس خود را به موقع آموخته یا تدریس کنند. با وجود این آموزش غیبت ها کم شد. آموزش ها در آموزش مجازی به صورت اصولی انجام شد. امکان ایجاد زیبائیهای سمعی و بصری بیشتری بخاطر انعطاف پذیربودن و سیار بودن در اختیار اساتید قرار گرفت. همچنین با این نوع آموزش تراکم جمعیت، مسافرت و خطرهای ناشی از آن کاهش یافت.  علاوه بر آن این امکان برای خانواده ها مخصوصا برای طلابی که بعد مسافت داشتند ایجاد شد که در کنار هم و نزدیک هم باشند و از حضور یکدیگر استفاده کنند. افزایش همکاری بین طلاب مخصوصا در جهت رفع مشکلات آموزشی بوجود آمد، صرفه جوئی در مصرف کاغذ و سایر اقلام آموزشی در آموزش مجازی اتفاق افتاد. امکان استفاده محتوا برای چندین بار و به مدت طولانی و مرور آسان آن از مزیت های قابل توجهی است که در آموزش مجازی. به چشم می خورد. به دلیل ظرفیت بالای پذیرش در یادگیری الکترونیک، طلاب توانستند با ظرفیت بیشتری در کلاس های مجازی حضور داشته باشند. از دیگر مزایای این نوع آموزش استفاده از استادان مجرب در حوزه های جغرافیایی گسترده تر و تعداد طلبه بیشتر می باشد. در این نوع آموزش افزایش سرعت آموزش و کیفیت ارائه دروس به دلیل نظارتی که وجود دارد اتفاق افتاد.

منتقد:خانم هاشمی

از جمله مشکلات موجود در آموزش مجازی میتوان به مشکل اتصال و خطاهای ارسالی سیستم اشاره کرد. با توجه به اینکه در سراسر کشور 500 حوزه علمیه خواهران و 57000 هزار طلبه در حال تحصیل داریم سیستم آموزش مجازی حوزه های علمیه، به روزرسانی نشده است. اکثر طلاب امکانات آموزشی مورد نیاز از جمله گوشی اندروید نداشتند. پایین بودن سرور ایتا و گپ وضعف سرعت اینترنت را می توان از جمله مشکلات موجود در این زمینه دانست. ندادن کد فعال سازی برای طلاب در زمینه پیام رسان های داخلی، عدم توانائی بعضی طلاب در پرداخت هزینه اینترنت از دیگر مشکلات موجود در آموزش مجازی است. در پیام. سانها، ارتباط طلاب و اساتید خیلی ضعیف مشاهده می شد، به دلیل اینکه این نرم افزارها فقط برای گفتگو و پیامرسانی طراحی شده بود و قابلیت تدریس در حد کیفیت آنلاین را نداشت.

از جمله مواردی که احساس نیاز می شد، استفاده از شبکه اجتماعی خاص بود که در حوزه های علمیه این امر اتفاق نیفتاد.

تمرکز لازم و کافی در حین برگزاری کلاس به دلیل قطعی اینترنت وجود نداشت. عدم آشنائی بعضی از اساتید با کیفیت استفاده از فضای مجازی و ضعف مرکز مدیریت در آموزش این اساتید از جمله مشکلات موجود در این زمینه بود.

ارزیابی مطلوب از طرف استاد در فضای مجازی با وجود مشکلات عرض شده انجام نمی شد. عدم انجام امتحانات ارزشیابی که مشخص کند عمق آموزش طلبه در چه حدی بوده است از طرف مرکز مدیریت انجام نگرفت.

 از جمله مهمترین اهداف آموزشی به خصوص در حوزه های علمیه، آموزش همراه با پرورش، علم همراه با عمل است که این مهم در سایه ارتباط حضوری شاگرد با استاد و الگوگیری شاگرد از استاد تامین می شود که متاسفانه آموزش های حضوری فاقد این امر است.

خانم قوشانی

اشکالات مطرح شده از طرف منتقد را می توانیم به چند دسته تقسیم کنیم. اشکالاتی که می توانیم آن را بهبود بخشیم و مرتفع کنیم، اشکالاتی که به طور کامل رفع می شوند و سایر اشکالاتی که قابل قبول هم می تواند باشد. از جمله اشکالاتی که می توانیم آن را بهبود بخشیم مسئله ارزیابی ضعیفی بود که منتقد مطرح کردند که خود استاد می تواند روش هایی را برای ارزیابی و ارتباط بیشتر با طلاب انتخاب کند. مشکل قطع و وصل اینترنت و فضای مجازی و پیام رسان ها و…می تواند با توجه ویژه مسئولین رفع شود. اختصاص شبکه اجتماعی خاص به آموزش مجازی طلاب، با رفع نقائص آن ایده بسیار خوبی می باشد. مشکل نداشتن هزینه اینترنت طلاب نیز با کمک همدلانه وجایگزین کردن بسته های اینترنت به جای کمک های معیشتی قابل حل می باشد. مشکل نداشتن تلفن همراه قابل قبول است اما باید در نظر داشت که تعداد کمی از طلاب با این مشکل روبرو بودند.

در کل در شرایط فعلی، شرایط خاصی بوده که با یک بیماری نسبتا ناگهانی مواجه شدیم و کلاس های درس تعطیل شد و ناچار به برگزاری کلاس های مجازی شدیم. واقفیم که هم به لحاظ عقلی و هم به لحاظ شرعی مامور به دفع ضرر می باشیم که این امر با برگزاری آموزش مجازی قابل انجام است و اگر بخواهیم مقایسه کنیم بین این که قرار باشد آموزشی جایگزین آموزش حضوری نشود و این که آموزش مجازی با مزایای خوب و یک سری مشکلاتی وجود داشته باشد، وجود آموزش مجازی بهتر از نبود هیچ نوع آموزشی است. بنابراین آموزش مجازی با وجود این مشکلات میتواند همپای آموزش حضوری در ارتقاءسطح علمی طلاب و سایر دانش آموختگان مؤثر باشد.

خلاصه نظر منتقد

آموزش مجازی با وجود این مشکلات نمیتواند همپای آموزش حضوری در ارتقاءسطح علمی طلاب وسایر دانش آموختگان مؤثر باشد.

 

 

داور:

مواردی که به عنوان محاسن و معایب آموزش مجازی مطرح شد هر کدام می تواند نسبی باشد و به نسبت افراد و شرایط مختلف متفاوت شود و بعضی از موارد هم پاسخ هایی دارد که در این مجال فرصت پاسخ نیست. آموزش های مجازی و آنلاین یکی از آموزش هایی است که با توجه به رونق اینترنت افزایش نفوذ آن بین مردم و علاقه دانش پذیران به آموزش مجازی در سال های اخیر به عنوان یکی از کاربردهای مهم فناوری جدید اطلاعات و ارتباطات در جهان مطرح شده و با توجه به  نکات مطرح شده و شرایط موجود و ناگزیر بودن از تغییر شیوه حضوری به غیر حضوری، پاسخ مطلقی در انتخاب بهترین روش آموزشی وجود ندارد و هر فردی با توجه به شرایط بیرونی و ویژگیهای درونی خود و با در نظر گرفتن معایب و مزایای هر روش می تواند بهترین روش را انتخاب کند.

 

 

 

 

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی, بروشور
[شنبه 1399-03-17] [ 09:32:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کرسی آزاداندیشی با موضوع قرآن و تفسیر عرفانی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان کرسی آزاد اندیشی در تاریخ 19/1/98 برگزار گردید.

آقای مزرئی در کرسی آزاداندیشی با موضوع قرآن و تفسیر عرفانی در ابتدای بحث با اشاره به نمونه هایی از تفاسیر عرفانی، نخستین تفسیر عرفانی را حقائق التفسیر دانست و بیان داشت: تفسیر لطائف الاشارات، فصوص ابن عربی، تاویلات رزاق کاشانی، محیط اعظم سید حیدر آملی، تفسیر المیزان (بنابر برخی نظرات) و تفسیر سوره حمد حضرت امام (ره) از جمله تفاسیر عرفانی موجود در گذشته و معاصر می باشند.

وی ادامه داد: به اعتقاد عرفا قرآن کریم دارای باطن و ظاهر است و از باطن قرآن کریم به ام الکتاب تعبیر شده است که این مطلب هم از آیات قرآن و هم از روایات استفاده می شود.

آقای مزرئی افزود: برای فهم مراد متکلم علاوه بر باطن قرآن، ظاهر آن نیز باید لحاظ شود و رابطه ظاهر و باطن طولی است. 

ایشان ادامه داد: اگر شخص جزء عوام باشد، ظاهر قرآن برایش کفایت می کند. چرا که ظاهر، باطن را می پوشاند. اما اگر شخص از خواص باشد باید از ظاهر عبور نموده تا به باطن برسد. البته این بدین معنا نیست که ظاهر را کنار بگذارد.

مزرئی تفسیر عرفانی را رسیدن به بطن قرآن و عمق و ژرفای کلام از رهگذر ظاهر دانست. که از آن تعبیر به تأویل می شود. و در ادامه به ذکر نمونه هایی از تفسیر عرفانی پرداخت. 

وی با تأکید بر حفظ ظاهر قرآن در  رسیدن به باطن آن به روایتی از امام باقر (علیهالسلام) در سوال جابر که از تفسیر آیه ای از قرآن دو مرتبه سوال نمود، در هر  مرتبه پاسخ متفاوتی ارائه فرمود، استناد نمودند.

ایشان در ادامه بیان داشتند تفسیر عرفانی یا تأویل دو نوع است:

۱-تأویل در طول: این نوع تفسیر چون لایه های معنایی در طول هم قرار گرفته اند مشکلی ندارد و با روایات هم جور در می آید.

۲-تأویل در عرض: یعنی لایه های معنایی در عرض هم هستند این نوع تفسیر کمی مشکل می شود چون شبیه هرمنوتیک فلسفی و قرائت های مختلف از یک متن است که راه برداشت‌های بی‌ضابطه را باز می کند، اما در تایید تأویل عرضی باید گفت که چون یک لفظ معانی متعدد دارد اگر استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد پذیرفته شود( همچنان که بسیاری از علما مانند آیت الله خویی، سیستانی، حضرت امام(ره)و…..پذیرفته اند) بسیاری از روایات ما معنی پیدا می کند مثلا صمد دارای ۵ معناست که هیچ کدام از این معانی در طول هم نیستند و اشتراک معنوی ندارند. صمد در یک معنا به معنای احد است یعنی خدا جزء ندارد، در یک معنا به معنای واحد است یعنی خدا شریک ندارد، یکی دیگر از معانی آن که در روایات آمده چیزی است که جوف ندارد و توخالی است کنایه از این که عدم در آن راه ندارد یعنی ترکیب وجود عدم در او نیست.

 از طرف دیگر قرآن یک سیاق ندارد بلکه دارای سیاق های شناور است یک آیه با توجه به آیه قبلش یک معنا و با توجه به آیه بعدش معنای دیگری پیدا می کند، مثلا در آیه«سنریهم ایاتنا فی الافاق و فی انفسهم……. و انه علی کل شیء شهید» شهید با توجه به عبارت قبلش به معنای مشهود است با توجه به معنای لغوی آن یعنی خداوند محیط و شاهد بر همه چیز است.

 منتقد: خانم حسینی واعظ

در ادامه مدیر حوزه علمیه خواهران استان گلستان، تفسیر عرفانی را در نگاه ناقدین ناسازگار و ضد قرآن دانست و بیان داشت: تفسیر عرفانی یکی از روشهای تفسیر  است که سابقه طولانی در تفاسیر قرآن دارد و نگارش اولین تفسیر عرفانی در قرن های اولیه هجری اتفاق افتاد.

وی به تعریف عرفان از دیدگاه آیت الله معرفت پرداخت و گفت: از دیدگاه آیت الله معرفت عرفان، شناختی است که بر اساس سیر و سلوک عرفانی و مجاهدت نفس به دست می آید. ایشان عرفان و تصوف را یک حقیقت واحد دانسته و معتقدند عرفان و تصوف یک سرچشمه واحدی داشته و دو تعریف از شخص واحد هستند که بین صفای باطن و زهد ظاهری جمع کردند.

مدیریت حوزه علمیه خواهران افزود: از دیدگاه علامه معرفت تفاوت بین عرفان و تصوف تفاوتی اعتباری است. در حقیقت تصوف ناظر به جنبه عملی عارفان و عرفان ناظر به جنبه نظری آنان است.

وی مکتب عرفان را بازمانده مکتب اشراق دانست و به بیان تفاوت آن دو پرداخت و ادامه داد: تنها تفاوت اهل عرفان با مکتب اشراق در این است که اهل عرفان روش کشف و شهود در پیش می گیرند حال آن که اهل اشراق علاوه بر آن، از استدلال برهانی هم استفاده می کنند.

حسینی واعظ با توجه به نظریه آیت الله معرفت در تعریف عرفان گفت: اهل عرفان با شیوه درون بینشی و خود محوری خود، سراغ حقائق دینی و فهم معانی قرآن می روند و آیات را با توجه به ذوق شخصی خود تفسیر می کنند که از این، تعبیر به هرمنوتیک فلسفی می شود که بیشتر شبیه تفسیر به رأی است.

استاد حوزه در ادامه گفتـ : برخی عرفا در کتابهایشان تفاسیر عجیبی از قرآن کرده اند که این تفاسیر ضد قرآن می باشد.

وی در ادامه به تفسیر ابن عربی اشکال وارد نمود و خاطر نشان کرد: ابن عربی در تفسیر خود از ظاهر و باطن قرآن فاصله گرفته و به بیان کشف و شهود خود پرداخته است. در حالی که این مبنا با خواست خداوند یعنی ارسال مبین برای قرآن (که پیامبر(ص) وائمه(ع) هستند) مخالف است.

ایشان از دیگر اشکالات وارده به تفسیر عرفانی را بیان ناپذیری کشف و شهود دانست و گفت:کشف و شهود، تجربی است و تجربه قابل انتقال به دیگران نمی باشد.

خلاصه بحث:

 اشکالات وارد به تفسیر عرفانی به شرح ذیل است:

تفسیر عرفانی تفسیر به رأی است و ذوقی و شخصی است.

اشکالی که به تفسیر ابن عربی وارد می شود که ابن عربی برای اینکه نظریه وحدت وجود خود را اثبات کند آن را تحمیل بر قرآن کرده است.

اشکال سوم: بیان ناپذیری کشف و شهود می باشد. که کشف و شهود تجربی است و تجربه قابل انتقال به دیگران نیست.

پاسخ حجت الاسلام و المسلمین آقای مزرئی

ایشان در پاسخ به اشکال این که تفسیر عرفانی، تفسیر به رأی وشخصی است گفت: در تفسیر عرفانی صحبت از باطن قرآن و در حقیقت اشارات و لطائف دقیقی است که در هنگام خواندن قرآن به عرفا الهام می شود که این الهامات، تفسیر محسوب نمی شود تا این که اشکال وارد شود که در اینجا تفسیر به رأی صورت گرفته است.

وی ادامه داد: بسیاری از عرفا به دلیل عدم تصریح به روش و مبانی خودمتهم به این هستند که روش و مبنایی ندارند حال آن که ابتدا باید روش و مبنای آنان ثابت شود و در مرحله بعد بحث شود که آیا روش آنان صحیح است یا نه؟همچون اشکالی که به ابن عربی وارد شد.

ایشان در پاسخ به این اشکال که آیا ابن عربی نظریه وحدت وجود را بر قرآن تحمیل کرده یا نه؟ گفت: ابن عربی وحدت وجود را شهود نموده و برای تأیید شهود خود از شرع که همان قرآن است استفاده نموده است . بدین معنا که برای اثبات صحت نظریه وحدت وجود از آیات قرآن کریم استفاده نموده است و در ادامه این نظریه را در خدمت فهم قرآن قرار داده است نه اینکه تحمیل بر قرآن کرده باشد.

ایشان در بحث از بیان ناپذیری کشف و شهود خاطر نشان کرد: در تفسیر عرفانی دو روش وجود دارد: یک روش صرفا بیان شهودات عرفاست و درست است که بیان قدرت آن را ندارد که مثلا بوی خوش را به دیگران منتقل کند ولی بالاخره با کمک کلمات تا حدی میتوان دیگران را متوجه این معنا نمود، این نوع از تفسیر عرفانی است که مورد نقض وابرام است. اما در مجموع باید گفت شهود عارف بیان پذیر است. نوع دیگر آن، دارای روش علمی است که مبتنی بر قواعدی می باشد. در این نوع تفسیر عرفانی، عارف شهود خود را بیان نمی کند بلکه با چیدن آیات و روایات در کنار هم به آن شهود می رسد. مثلا عارف می گوید منظور از بیت المعمور قلب عارف و انسان مومن است و این مطلب را عارف شهود کرده است اما کسانی که از روش علمی بهره جسته اند با چیدن مقدماتی به این نتیجه رسیده اند که بیت المعمور قلب انسان مومن است. به این صورت که در روایات داریم که انسان نسخه صغیر عالم است. یعنی اگر در عالم مرتبه عقلانی، عالم مثال و… داریم در انسان نیز این عوالم وجود دارد. در مقدمه دوم می گوئیم: قلب انسان عرش الرحمن است. پس بیت المعمور جایگاهش قلب عارف و انسان مومن است.  

استاد داور خانم ضیاءحسینی

 ایشان در جمع بندی مباحث فرمودند اینکه بخواهیم همه تفاسیر عرفانی را تأیید کنیم حتی آنها که جنبه کشف و شهود دارند، صحیح نیست چون آن عرفا معصوم نبودند، بلکه تفسیری که از معصومین با سند صحیح برای ما نقل شود مسلما قابل قبول است، پس تفسیر عرفانی را به صورت مطلق قبول نمی‌کنیم.

 در نهایت می‌توان گفت تفسیر عرفانی دارای مبانی و روش‌های خاص است که با روش تفسیر ظاهری فرق دارد و این روش ها مورد تایید اهل بیت علیهم السلام است ،عرفا معمولاً در مقدمات تفاسیر شان سخنان اهل بیت را در مورد باطن داشتن قرآن آورده اند، لذا اگر عارفی در کتاب خود اشارات و لطایفی که هنگام قرائت قرآن به او الهام شده را بیان کرده این تفسیر نیست و اگر این را تفسیر بگوییم در واقع تفسیر به رأی است.

 

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی
[شنبه 1398-02-21] [ 09:09:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت