معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب(4) ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (س) سومین نشست از سلسله نشست های بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب در تاریخ 97/1/22 در موسسه فرهنگی میرداماد برگزار گردید.
در این نشست دکتر مزرئی گفت:هدف عرفان معرفت است. هرچه معرفت انسان به صفات و اسما الهی بیشتر شود قرب انسان به خدا بیشتر می شود. معرفت واقعی یعنی اینکه انسان باید خودش را هم در عالم انفسی از لایه های جسمانی و مادی جدا کند و به سمت لایه های برزخی و بعد به سمت لایه های تجردی برود.و هم در عالم آفاقی باید از از عالم ماده جدا شود و به سمت عقول و بالاتر از عالم عقول حرکت کند. این حرکت از عالم انفسی و عالم آفاقی نیاز به تطهیر دارد. لذا گفته اند حقیقت قرآن که در ام الکتاب است را جز مطهرون مسش نمی کنند. که برای مس قرآن ظاهری نیاز به وضو و رسیدن به قرآن باطنی نیاز به تطهیر باطنی است.
ایشان در ادامه گفت: حرکت در مقامات و منازل زمانی که برای عارف و سالک رخ می دهد و آن را تجربه می کند علم عرفان عملی حاصل می شود و زمانی این تجربه را عارف گزارش می دهد علم عرفان نظری شکل می گیرد.
عرفان عملی در زمان خواجه عبدالله انصاری در کتاب صد میدان و منازل السائرین نمود پیدا می کند.
در اثر ایجاد تجربه های عارفانه و سالکانه برای انسان تحیر رخ می دهد. تحیر دو نوع است. تحیر مثبت مانند زمانی است که انسان در پی آب است و به بالای قله کوه جهت پیدا کردن آب بالا می رود و در آنجا ده چشمه می بیند. هر یک از چشمه ها خاصیت خاص خود را دارد اما عارف نمی داند از کدام چشمه بنوشد لذت بیشتری دارد؟ این نشان دهنده ی این است که عارف به اسما و صفات الهی رسیده است.
تحیر منفی مانند این سالک جهت رسیدن به آب به قله کوه برود اما در آنجا 10 راه وجود داشته باشد که یکی از راهها سالک را به چشمه برساند و که سالک راه را نمی شناد و اگر راه را اشتباه برود هلاک می شود.
استاد مزرئی در ادامه گفت: محال است در بحث سیرو سلوک انسان بدون استاد طریق به جایی برسد.حتی آنهایی هم استاد نداشتند مسائل سیرو سلوکی را از حضرت اباعبدالله الحسین علیه اسلام می گرفتند. مانند آقای بهاءالدینی که امام حسین علیه السلام در این راه به ایشان کمک می کردند. حضرت خضر نیز در طی طریق عرفان به انسان کمک می کند.
بعد تربیتی از همین قسمت که انسان بدون استاد طریق نمی تواند به جائی برسد درست شده است.
ایشان در ادامه به بعد دیگر عرفان اشاره کرده و گفت: یکی دیگر از بحثهای مهم عرفان بعد ذوقی و احساسی است. مناجات نامه ها مانند مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری یا الهی نامه حسن زاده آملی یا اشعاری که بعضی از عرفا دارند مانند اشعار امام روح احساس و ذوق آنها است. بعد ذوقی و احساسی در اثر رابطه زیاد بین محب و محبوب حاصل می شود که سالک ذوق و احساس خود را در قالب شعر بیان می کند.
ایشان در پایان گفت: بنابراین از بعد معرفتی عرفان نظری، از بعد سلوکی عرفان عملی، از بعد ذوقی و احساسی اشعار و الهی نامه و مناجات نامه های از آن بوجود می آید. بعد پنجم زمانی که مفسران در پی فهم دین رفتند بعد عرفان شریعت بوجود آمد. بعد تربیتی را در آینده به آن می پردازیم.
در جلسات آینده رابطه عرفان واقعی را با عرفان اهل بیت مشخص می کنیم اگر تطابق داشت ما ویژگی ها را از کلام علامه طباطبایی می گیریم. البته با روایات تأییدش می کنیم.

موضوعات: نشست پژوهشي
[دوشنبه 1397-02-17] [ 09:06:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب(3) ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (س) سومین نشست از سلسله نشست های بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب در تاریخ 96/12/22 در موسسه فرهنگی میرداماد برگزار گردید.
در این نشست دکتر مزرئی گفت: ریشه و منشأ عرفان، زهد می باشد. زهد در طول تاریخ سیر متفاوتی داشت. گروهی زهد را بخاطر فقر و تنگدستی پیشه خود می کردند که مجبور به پوشیدن صوف و لباس پشمی شدند. دسته دوم گروهی بودند که با شنیدن آیات قیامت و آیات حساب و کتاب، از دنیا روی گردانی کردند و زهد را برای دنیاگریزی اختیار کردند. گروهی دیگر نیز در زمان حکام بنی امیه و بنی عباس زهدی را اختیار کردند که نه منشأش فقر بود، نه دنیاگریزی بلکه با هدف سیاسی زهد را اختیار کردند. هدف از این زهد برخورد با حکامی بود که جای پیامبر نشسته بودند. آقای مزرئی گفت: بن مایه های اصلی تصوف، زهد ریاضتی است.
ایشان در ادامه گفت: برای مشخص شدن علت بوجود آمدن صوفیه از زهد، ابتدا باید به بیان جنبه های گوناگون عرفان اسلامی پرداخت.
دکتر مزرئی گفت: در تعریف عرفان آمده است که عرفان همان رسیدن به مقام لقاءالله و قرب الی الله است. اصل معرفت در مقابل علم به معنای شناخت است. معرفت، شناخت حضوری نسبت به اسماء و صفات حق است.
رسیدن به مقام قرب الی الله در پی معرفت حضوری به حق و اسماء وصفاتش از طریق طهارت نفس و طی کردن منازل سلوکی به دست می آید.
ایشان در ادامه گفت: هدف از عرفان، رسیدن به مقام قرب معنوی است نه قرب ظاهری و راه رسیدن به قرب معنوی عبادت است. مقام قرب زمانی حاصل می شود که انسان به معرفت شهودی و علم الیقینی و بردالیقینی برسد نه معرفت کتابی و معرفت با علم و عمل و طهارت حاصل می شود نه با علم.
ایشان در پایان گفت: عرفان دو بعد دارد. یک بعد آن طی مقامات و منازل و طهارت سلوکی یا تجربه سالکانه است. بعد دیگر آن معرفت یا تجربه عارفانه است. گزارش تجربه سالکانه، علم عرفان عملی است و گزارش تجربه عارفانه، علم عرفان نظری می باشد.

موضوعات: نشست پژوهشي
[یکشنبه 1397-02-16] [ 09:18:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب(3) ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (س) سومین نشست از سلسله نشست های بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب در تاریخ 22/12/96 در موسسه فرهنگی میرداماد برگزار گردید.
در این نشست دکتر مزرئی گفت: ریشه و منشأ عرفان، زهد می باشد. زهد در طول تاریخ سیر متفاوتی داشت. گروهی زهد را بخاطر فقر و تنگدستی پیشه خود می کردند که مجبور به پوشیدن صوف و لباس پشمی شدند. دسته دوم گروهی بودند که با شنیدن آیات قیامت و آیات حساب و کتاب، از دنیا روی گردانی کردند و زهد را برای دنیاگریزی اختیار کردند. گروهی دیگر نیز در زمان حکام بنی امیه و بنی عباس زهدی را اختیار کردند که نه منشأش فقر بود، نه دنیاگریزی بلکه با هدف سیاسی زهد را اختیار کردند. هدف از این زهد برخورد با حکامی بود که جای پیامبر نشسته بودند. آقای مزرئی گفت: بن مایه های اصلی تصوف، زهد ریاضتی است.
ایشان در ادامه گفت: برای مشخص شدن علت بوجود آمدن صوفیه از زهد، ابتدا باید به بیان جنبه های گوناگون عرفان اسلامی پرداخت.
دکتر مزرئی گفت: در تعریف عرفان آمده است که عرفان همان رسیدن به مقام لقاءالله و قرب الی الله است. اصل معرفت در مقابل علم به معنای شناخت است. معرفت، شناخت حضوری نسبت به اسماء و صفات حق است.
رسیدن به مقام قرب الی الله در پی معرفت حضوری به حق و اسماء وصفاتش از طریق طهارت نفس و طی کردن منازل سلوکی به دست می آید.
ایشان در ادامه گفت: هدف از عرفان، رسیدن به مقام قرب معنوی است نه قرب ظاهری و راه رسیدن به قرب معنوی عبادت است. مقام قرب زمانی حاصل می شود که انسان به معرفت شهودی و علم الیقینی و بردالیقینی برسد نه معرفت کتابی و معرفت با علم و عمل و طهارت حاصل می شود نه با علم.
ایشان در پایان گفت: عرفان دو بعد دارد. یک بعد آن طی مقامات و منازل و طهارت سلوکی یا تجربه سالکانه است. بعد دیگر آن معرفت یا تجربه عارفانه است. گزارش تجربه سالکانه، علم عرفان عملی است و گزارش تجربه عارفانه، علم عرفان نظری می باشد.
 

موضوعات: نشست پژوهشي
[سه شنبه 1397-02-11] [ 09:48:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب(2) ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (س) دومین نشست از سلسله نشستهای بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب در تاریخ 96/11/24 در موسسه فرهنگی میرداماد برگزار گردید.
در این نشست دکتر مزرئی در تعریف عرفان و تصوف گفت: اصطلاح تصوف و عرفان قبل از دوران صفویه ممدوح بود، در آن زمان عرفان و تصوف معنای عامی داشت و در معنای عام هر دو به یک معنا به کار می رفت. عرفان همان تصوف بود، تصوف همان عرفان. اما در معنای خاص به کسانی صوفی می گفتند که در مرحله عرفان عملی و مشغول سیروسلوک بودند و عارف به کسی گفته می شد که به حقیقت رسیده و مباحث شهودی بیشتر برایشان اهمیت داشت. استاد حوزه در ادامه گفت: شواهد تاریخی نشان داده که سلسله های تصوف از سال 218 قمری در خراسان زمانی که گروهی برای مناظره نزد امام رضا (علیه السلام) آمدند شکل گرفت. نخستین کتابی که به لحاظ تاریخی می توان به آن استناد کرد کتاب البیان و التبیین الجاحظ است. ایشان در ادامه گفت: اصطلاح صوفیه زمانی که حکومت صفویان روی کار آمدند مذموم شد.”

https://kowsarblog.ir/media/blogs/alzahra-s3-gorgan/quick-uploads/___.jpg

موضوعات: نشست پژوهشي
[دوشنبه 1397-02-10] [ 10:23:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب(1) ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (س) اولین نشست از سلسله نشستهای بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب در تاریخ 24/11/96 در موسسه فرهنگی میرداماد برگزار گردید.
در این نشست دکتر مزرئی به بیان پنج سوال حول محور عرفان پرداختند.
1. آیا دین چه ادیان ابراهیمی و چه ادیان غیر ابراهیمی نیاز به عرفان دارد؟
2. آیا عرفان حقیقی همان عرفان اهل بیت (ع) است؟ آیا عرفانی منسوب به این حضرات (ع) داریم؟
3. جریان عرفان اسلامی که بزرگانی هم چون مرحوم امام (ره) علامه طباطبایی، علامه حسن زاده و ملا علی نوی و … عهده دارش بودند. آیا این همان عرفان اهل بیت (ع)است؟ اگر هست شاخصه هایش چیست؟ 4. عرفان و تصوفی که دو مکتب مهم داشت که یکی در بغداد که با جریان حلاج از بین رفت و بعد به وسیله ابوحامد محمد غزالی احیاء شد و جریان مهم دیگری در خراسان بود که مشهور به فلافتیه بود، این جریان تصوف چه نسبتی با جریان تصوف اهل بیت (ع) دارد؟
پنج سلسله مشهور صوفیه در ایران، قادریان و نقش بندیه که سنی هستند، ذهبی، خاکساریه، نعمت اللهیه که ادعا می کنند که شیعه هستند.
جریان معنویت گرای دیگری نیز در این بین مطرح است بنام جریان مدعیان دروغین که چون بحث گسترده ای است در این جلسات به آن اشاره نمی کنیم.
5. عرفانهای نوظهور یا کاذب چه نوع عرفان هایی هستند؟
ایشان در ادامه گفت: اطلاق نام کاذب بر عرفان های نوظهور به دلیل این است که تشخیص کاذب بودن آن دشوار است و با شناخت ویژگی های عرفان حقیقی باز هم نیاز به شناخت شخاصه های عرفان های نوظهور می باشد به دو دلیل: 1. روایتی از امام علی (ع) در خطبه 147 نهج البلاغه آمده است: در کنار راه رشد و راه حق، راه انحراف را نیز بشناسیم چون کسی که بخواهد باطل را در حق جلوه بدهد، حق و باطل را باهم می آمیزد و همچنین به دلیل شباهت بسیار زیادی که بین عرفان حقیقی و عرفان های نوظهور وجود دارد باید شاخصه های عرفان های نوظهور را دانست. ایشان در ادامه گفت: به دو دلیل گرایش به سمت عرفان های نوظهور زیاد ست. یکی به دلیل زبان زیبا، که افکار خود را در قالب رمان بیان می کنند. مانند رمان کیمیاگر بائولو که رمان معروفی است. دلیل دوم این است که در عرفان های نوظهور ریاضت وجود ندارد.
ایشان در ادامه به جواب سوال اول که آیا دین باید عرفان داشته باشد پرداخت و گفت: هر دینی از سه عنصر تشکیل شده است. عنصر شریعت که همان پوسته ظاهری دین است و عهده دار آن فقها هستند. عنصر دیگر حقیقت دین که همان لب و مغز دین است و عنصر سوم طریقیت یعنی راه رسیدن به باطن دین می باشد.
هر دینی نیاز به عرفان دارد، ظاهرش شریعت است و باطنش در دست اولیای خداست و آن چیزی که دارای اهمیت و ارزش می باشد باطن دین می باشد.
ایشان در ادامه گفت: باطن باید همراه ظاهر باشد. باطن بدون ظاهر مانند مغز گردوی بدون پوست می باشد که زود فاسد می شود. بنابراین رابطه عرفان و دین، رابطه باطن و ظاهر است. اگر کسی به باطن دین دست نیافت نباید ظاهر دین را رها کند و باطن بدون ظاهر نیز کار آمد نیست.

https://kowsarblog.ir/media/blogs/alzahra-s3-gorgan/quick-uploads/p622468/___0_.jpg

موضوعات: نشست پژوهشي
 [ 10:16:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب(1) ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (س) اولین نشست از سلسله نشستهای بررسی شاخص های عرفان حقیقی و عرفان های کاذب در تاریخ 24/11/96 در موسسه فرهنگی میرداماد برگزار گردید.
در این نشست دکتر مزرئی به بیان پنج سوال حول محور عرفان پرداختند.
1. آیا دین چه ادیان ابراهیمی و چه ادیان غیر ابراهیمی نیاز به عرفان دارد؟
2. آیا عرفان حقیقی همان عرفان اهل بیت (ع) است؟ آیا عرفانی منسوب به این حضرات (ع) داریم؟
3. جریان عرفان اسلامی که بزرگانی هم چون مرحوم امام (ره) علامه طباطبایی، علامه حسن زاده و ملا علی نوی و … عهده دارش بودند. آیا این همان عرفان اهل بیت (ع)است؟ اگر هست شاخصه هایش چیست؟ 4. عرفان و تصوفی که دو مکتب مهم داشت که یکی در بغداد که با جریان حلاج از بین رفت و بعد به وسیله ابوحامد محمد غزالی احیاء شد و جریان مهم دیگری در خراسان بود که مشهور به فلافتیه بود، این جریان تصوف چه نسبتی با جریان تصوف اهل بیت (ع) دارد؟
پنج سلسله مشهور صوفیه در ایران، قادریان و نقش بندیه که سنی هستند، ذهبی، خاکساریه، نعمت اللهیه که ادعا می کنند که شیعه هستند.
جریان معنویت گرای دیگری نیز در این بین مطرح است بنام جریان مدعیان دروغین که چون بحث گسترده ای است در این جلسات به آن اشاره نمی کنیم.
5. عرفانهای نوظهور یا کاذب چه نوع عرفان هایی هستند؟
ایشان در ادامه گفت: اطلاق نام کاذب بر عرفان های نوظهور به دلیل این است که تشخیص کاذب بودن آن دشوار است و با شناخت ویژگی های عرفان حقیقی باز هم نیاز به شناخت شخاصه های عرفان های نوظهور می باشد به دو دلیل: 1. روایتی از امام علی (ع) در خطبه 147 نهج البلاغه آمده است: در کنار راه رشد و راه حق، راه انحراف را نیز بشناسیم چون کسی که بخواهد باطل را در حق جلوه بدهد، حق و باطل را باهم می آمیزد و همچنین به دلیل شباهت بسیار زیادی که بین عرفان حقیقی و عرفان های نوظهور وجود دارد باید شاخصه های عرفان های نوظهور را دانست. ایشان در ادامه گفت: به دو دلیل گرایش به سمت عرفان های نوظهور زیاد ست. یکی به دلیل زبان زیبا، که افکار خود را در قالب رمان بیان می کنند. مانند رمان کیمیاگر بائولو که رمان معروفی است. دلیل دوم این است که در عرفان های نوظهور ریاضت وجود ندارد.
ایشان در ادامه به جواب سوال اول که آیا دین باید عرفان داشته باشد پرداخت و گفت: هر دینی از سه عنصر تشکیل شده است. عنصر شریعت که همان پوسته ظاهری دین است و عهده دار آن فقها هستند. عنصر دیگر حقیقت دین که همان لب و مغز دین است و عنصر سوم طریقیت یعنی راه رسیدن به باطن دین می باشد.
هر دینی نیاز به عرفان دارد، ظاهرش شریعت است و باطنش در دست اولیای خداست و آن چیزی که دارای اهمیت و ارزش می باشد باطن دین می باشد.
ایشان در ادامه گفت: باطن باید همراه ظاهر باشد. باطن بدون ظاهر مانند مغز گردوی بدون پوست می باشد که زود فاسد می شود. بنابراین رابطه عرفان و دین، رابطه باطن و ظاهر است. اگر کسی به باطن دین دست نیافت نباید ظاهر دین را رها کند و باطن بدون ظاهر نیز کار آمد نیست.


موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی, نشست پژوهشي
 [ 10:16:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی ادله مرجعیت زن در مسائل زنان ...

چکیده نظرات استاد ارائه کننده بحث :

قانونگذاری در اسلام عقلانی است و شارع مقدس احکام را به نحو قضیه حقیقیه تشریع می کند. در باب اجتهاد و مرجعیت هم اگر زن و مرد توانمندی های لازم را داشته باشند و ملکه اجتهاد در نفس آنها پیدا شده باشد و توانایی استنباط را داشته باشند می توانند مرجع تقلید باشد. چه بسا زنان بهتر از مردان مورد استفتاء و رجوع مقلدین قرار بگیرند و با توجه به توسعه نیازها و اقتضائات زمانی و مکانی به ویژه در مسائل زنان، بتوانند به مقام اجتهاد نائل شوند و با داشتن شرایط، مرجع تقلید شوند و نظام اسلامی را در رسیدن به اهداف متعالیش یاری رسانند.

برای اثبات مرجعیت زن در مسائل زنان می توان به کتاب وسنت و دلیل عقلی وسیره استناد کرد.

کتاب:از جمله آیات در اثبات مرجعیت زنان آیه 43 سوره نحل می باشد که در این آیه اشاره به قاعده کلی فراخواندن مردم به پرسش از اهل ذکر شده است. منظور از اهل ذکر، اهل علم می باشند. از اطلاق این آیه فهمیده می شود اجتهاد و فقاهت مختص مردان نیست. اگر کسی موفق به کسب مقام اجتهاد و فقاهت بشود و بتواند احکام شرعی را استنباط کند بر مکلفین واجب است مسائل خود را از او بگیرند. همچنین آیه 122 سوره توبه در این آیه فارغ از جنسیت مردم را موظف به تفقه در دین کرده است. مرجع پاسخگوئی در دین و انذار قوم اختصاص به مرد ندارد پس به طریق اولی زن می تواند مرجع باشد. همچنین با استناد به  آیه کتمان (159 سوره بقره) میتوان اثبات کرد که زن می تواند به مقام مرجعیت برسد. در این آیه از باب وجوب امر به معروف، آگاهی را ملاک قرار داده است. از عبارت ما انزلناه در این آیه استفاده می شودکه همه عالمان به احکام الهی چه مرد و چه زن باید علم خود را به دیگران انتقال بدهند. این آیه نیز به صورت مطلق آمده که می توان از آن جواز مرجعیت زن بدون توجه به جنسیت را نتیجه گرفت.

بنابراین همانطور که با توجه به آیات مطرح شده زن به صورت عام می تواند مرجع تقلید باشد، در مسائل خاص زنان به طریق اولی می تواند منصب مرجعیت را به عهده بگیرد.

اما روایات: در روایت امام حسن عسکری (علیه السلام) آمده است: در هر عصر و زمانی در میان فقهای اعصار و ادوار بر مردم مسلمان لازم است از کسی تقلید کنند که دارای صیانت نفس باشد، حافظ دین باشد، مخالف هوای نفسانی باشد و مطیع امر خدا باشد. از عبارت فقهای اعصار برای اثبات جواز تقلید استفاده می شود که تفصیلی بین زن و مرد قائل نشده است.

هم چنین در روایت اسحاق بن عمار آمده است: که در حوادث و رویدادها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجت من بر شما و من حجت خدایم. که عبارت راویان حدیث هم شامل زنان می شود هم شامل مردان. حوادث واقعه نیز مقید به حوادث مربوط به گروه خاصی نشده است.

هم چنین برای اثبات این مسأله می توان به دلیل عقلانی رجوع جاهل به عالم مراجعه کرد که در این دلیل دانایی ملاک مراجعه قرار گرفته و تفاوتی بین زن و مرد نمی باشد.

همچنین سیره عملی پیامبر (ص)، امامان و متشرعه این گونه بود که برای اخذ احکام شرعی و وظایف الهی همانطور که به مردان ارجاع می دادند به زنان نیز ارجاع می دادند. به دلایل دیگری همچون اصل قابلیت قابل و تمسک به اصاله الجواز و قاعده اشتراک مکلفین در احکام و اشتراک زن و مرد در کمالات فطری  می توان برای اثبات مرجعیت زنان در مسائل زنان استناد کرد.

با توجه به روایات مطرح شده نیز مرجعیت زن به صورت عام به اثبات رسیده است، بنابراین زنان در مسائل خاص زنان به طریق اولی می توانند مرجع تقلید باشند.

 

چکیده نظرنقدکننده بحث:

با استناد به آیه 34 سوره نساء میتوان استنباط کرد که خداوند مردان را قیم زنان قرار داده است و باید امور زنان به دست مردان باشد. لازمه قیومیت، تسلط مرد بر زن و تابع بودن زن است. قرار گرفتن زن در مسند فتوا و مرجعیت در مسائل زنان به معنای پیروی مرد از زن و قیام او به امور مردان است و این با آیه شریفه مخالف است.

همچنین آیه 228 سوره بقره که در این آیه جنس مرد بر زن برتری داده شده است، با قرار گرفتن زن در مسند افتاء و مرجعیت در مسائل زنان که موجب پیروی مرد از زن می شود، با آیه منافات دارد زیرا در این صورت زن بر مرد برتری یافته است.

 در سوره احزاب آیه 33 خداوند به زنان مسلمان دستور به خانه نشینی و عدم ارتباط و آمد و شد با نامحرمان فرمان داده است. بنابراین هر کاری که منافات با این دستور الهی داشته باشد تصدی آن برای زنان جایز نیست و مقام افتاء و مرجعیت در مسائل زنان به طور طبیعی ارتباط با مردان اجنبی را به دنبال دارد.

با استناد به روایات باب قضاوت و داوری مانند مقبوله عمربن حنظله و مشهوره ابی خدیجه که در آنها عبارت ( و لکن انظروا الی رجل منکم) تکیه بر ضمیر منکم و تصریح بر لفظ رجل نشان دهنده عنایتی است که اسلام به جنس مذکر در تصدی مقام قضاوت دارد. وقتی برای قضاوت که حکم جزئی و خاص است مرد بودن شرط است برای فتوا دادن که حکم کلی است مرد بودن به طریق اولی شرط می شود.

بنابراین با توجه به آیات مطرح شده مرجعیت زنان به صورت عام جایز نمی باشد، این دلایل شامل مرجعیت زن در مسائل خاص نیز می باشد.

همچنین روایات ولایت و رهبری که این روایات زنان را شایسته مقام رهبری نمی داند  و مرجعیت تقلید نیز خود نوعی ولایت و رهبری است. و از دسته دیگر روایاتی است که زن را از امامت جماعت منع می کند. وقتی مردم نتوانند در برخی از افعال نمازشان از زن تبعیت نمایند، چگونه می توانند در تمام امور دین خود پیرو او باشند. از این روایات نیز استفاده می شود که زنان در مسائل خاص خود نیز نمی توانند مرجع تقلید باشند.

همچنین گروهی برای اثبات مرجعیت برای مردان از مذاق شریعت استفاده کرده اند. به پندار اینان مذاق شریعت حکم می کند که زنان در پس پرده قرار بگیرند و از هر گونه کار اجتماعی، سیاسی  و … مگر در هنگام ضرورت ضرورت دامن برچیند.

با توجه به دلایل مطرح شده در رد مرجعیت عام از زنان، می توان نتیجه گرفت زنان در مسائل خاص خود نیز نمی توانند به مقام مرجعیت برسند.

سوال : آیا نفی مقام مرجعیت در مسائل زنان از زنان موجب حقارت شخصیت زن می باشد؟

بحث از متصدی شدن مقام مرجعیت در مسائل زنان است و این جایگاه ممکن است با مسئولیت های زن و جایگاه فطری اش مانند لطافت و ظرافت های زنانه در تضاد باشد.

در جمع بندی و رد دلایل منتقد:

آیه 34 سوره نساء در آثار فقهی در کتاب نکاح به کار رفته و مربوط به نهاد خانواده است.

در آیه 228 سوره بقره نیز درجه به معنای قیمومیت و ولایت است. در تفسیرآسان مربوط به اختیار طلاق و رجوع است که با مرد است.

آیه 33 سوره احزاب در مورد زنان پیامبر (ص) است و ربطی به زنان دیگر ندارد.

مرجعیت با خانه نشینی در تضاد نیست.

بحث ذکوریت در قضاوت و داوری مطرح شده مربوط به بحث مرجعیت نیست.

شرط ذکوریت در مساله ولایت و رهبری به این دلیل است که نیازمند ارتباط مستقیم با مردم است و ارتباط مستقیم در مسأله افتا مطرح نیست.

مقایسه افتاء و مرجیعت و پیشوائی در بیان احکام مردم به امامت در نماز جماعت بی وجه خواهد بود.

اجماع مطرح شده برای اثبات مرجعیت برای مردان مدرکی است و قابل استناد نمی باشد.

بحث مذاق شریعت نیز از زمان شهید ثانی به بعد طرح شده و در اثار بزرگانی همچون محقق حلی، علامه حلی و  بزرگان دیگر بحثی در مورد مذاق شریعت نیامده است.

 

نتایج دیدگاه مخالف :

برای اثبات مرجعیت مرد می توان به آیاتی همچون34 سوره نساء و228 سوره بقره و سوره احزاب آیه 33 و با استناد به روایات باب قضاوت و داوری مانند مقبوله عمربن حنظله و مشهوره ابی خدیجه و روایات ولایت و رهبری است و از دیگر دلایل اشتراط مذکر بودن در مفتی، اجماع و اتفاقی است که به شهید ثانی نسبت داده اند. و بعضی می گویند مذاق شریعت حکم می کند که زنان در پس پرده قرار بگیرند و از هر گونه کار اجتماعی، سیاسی  و … مگر در هنگام ضرورت ضرورت دامن برچیند.

 

جمع ­بندی داور :

مقام مرجعیت و قضاوت اساسا ارزش ذاتی ندارد چنانچه خیلی از مراجع عظام از پذیرفتن این مقان ابا داشته اند. بر فرض که این مقام دارای ارزش ذاتی باشد باید حضرت زهرا نیز در این جمع قرار می گرفت و قرار نگرفتن او در این جمع موجب کم شدن یک فضیلت از اوست در حالی که چنین نیست.

اجماع مطرح شده برای اثبات مرجعیت برای مردان مدرکی است و قابل استناد نمی باشد.

بحث مذاق شریعت نیز از زمان شهید ثانی به بعد طرح شده و در اثار بزرگانی همچون محقق حلی، علامه حلی و  بزرگان دیگر بحثی در مورد مذاق شریعت نیامده است.

 

 

 

 

 

 

موضوعات: نشست پژوهشي
[یکشنبه 1397-02-09] [ 10:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقد ادله اثبات رجولیت در قاضی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشستی با عنوان نقد ادله اثبات رجولیت در قاضی با همکاری انجمن فقه در این مدرسه برگزار گردید. در این نشست خانم محکمی از طلاب سطح3 این مدرسه در تعریف قضاوت گفت: قضا در اصطلاح عبارت است از ولایت بر حکم شرعی برای کسی که اهلیت و شایستگی فتوا پیرامون جزییات قوانین شرعی را دارد.
ایشان در ادامه گفت: برای استدلال بر اینکه زنان نمی توانند منصب قضاوت را بر عهده بگیرند چهار دسته دلیل آمده است: آیات، روایات، اجماع، اصل
ایشان در استناد به آیه الرجال قوامون علی النساء…گفت:
خداوند در این آیه می فرماید: مردان بر زنان قیمومیت و سرپرستی دارند یعنی مردان به لحاظ برتری هایی که در علم ،عقل و تدبیر امور دارند و لازمه سلطه و قیمومیت ایشان بر زنان می باشد و قضاوت نوعی سلطه و ولایت است، اگر زن قاضی شود بر مردان ولایت و سرپرستی پیدا می کنند که این مخالف ظاهر آیه است.
در نقد این دلیل خانم محکمی گفت: قوام به معنای ولایت و حکومت و سلطه نمی باشد،به معنای متکفل امر کسی شدن برطرف کردن حاجت و به معنی کسی که محافظت و اصلاح می کند و با تامل در آیه در می یابیم که این آیه در موضوع خانواده است و معنای قوام در این آیه به معنای سرپرست است یعنی کسی که مدیریت خانه به عهده اوست و ما یحتاج ضروری خانواده را برآورده می کند نه سلطه و ولایت مرد بر زن در همه امور.
ایشان در ادامه به (و قرن فی بیوتکن…) استناد کرده و گفت:
قضاوت زن مستلزم خروج زن از منزل و اختلاط با مردان است که مخالف نص آیه شریفه است.
خانم محکمی در نقد این آیه گفت: این آیه در خصوص زنان پیامبر نازل شده است و علاوه بر این، این استدلال اخص از مدعاست.چون ادعا این است که زنان نمی توانند عهده دار منصب قضاوت شوند، حال اگر زنان عهده دار قضاوت در امور زنان شوند محذوری پیش نمی آید.
آیه دیگری که در استدلال به شرط رجولیت قاضی استدلال کردند آیه (و للرجال علیهن درجه…)می باشد. خانم محکمی گفت:
با توجه به این آیه لازمه قضاوت زنان این است که زنان در مرتبه ای بالاتر از مردان قرار بگیرند که این امر مغایر با نص آیه است.
ایشان در نقد این آیه گفت: این آیه ارتباطی به قضاوت زنان ندارد و مربوط به تعهدات بین زوجین است، در مورد برتری مرد در امر رجوع بعد از طلاق رجعی. ثانیا لفظ درجه در سیاق نکره ذکر شده است و دلالتی بر عموم ندارد تاما بتوانیم حکم را به غیر خانواده تسری بدهیم.
خانم محکمی بعد از نقد و بررسی دلیل آیه، استناد به روایتی از پیامبر اکرم (ص) کرده و گفت:
پیامبر اکرم (ص) در وصیتش به امیرالمومنین (ع) می فرماید: :یا علی لیس علی النساء جمعه و لا جماعه و لا اذان و لا اقامه و لا تولی القضاء.طبق این حدیث زنان نباید متصدی امر قضاء بشوند.
در نقد دلیل روایت خانم محکمی گفت: این روایت اگر به لحاظ سندی مورد قبول باشد در مقام نهی از حضور زنان در نماز جمعه و جماعت و… نمی باشد و هیچ ظهوری در حرمت ممنوعیت ندارد، این نفی یک ارفاق به زنان است و رفع تکلیف است نه تحریم.
ایشان در ادامه گفت: به نظر می رسد اجماع مهم ترین دلیل بر اثبات ذکوریت در قضاوت است.
در نقد این دلیل ایشان فرمود: فقهاء در مسائل مختلف به اجماع استناد کرده اند از جمله ابن زهره در غنیه اما در مورد مسئله قضاوت به اجماع استناد نکرده اند و حتی اساسا از ذکوریت هیچ سخنی به میان نیاورده اند.چون اجماعی در فقه امامیه قابل استناد است که قول معصوم در بین اجماع کنندگان وجود داشته باشد.
ایشان در پایان به بیان آخرین دلیل برای اثبات شرط رجولیت در قاضی پرداخته و گفت: خداوند خالق جهان است و مالک همه است وهمه انسان ها در گستره سلطنت و ولایت خداوند هستند و حکم هیچکس غیر از خداوند نافذ نیست این یک اصل است و خروج از اصل نیازمند دلیل است.
پیامبر(ص) و ائمه معصومین از این اصل خارج می شوند زیرا خداوند می فرماید: النبی اولی بالمومنین من انفسهم…
مردان نیز از اصل خارج می شوند به علت اینکه در عصر غیبت هم باید این منصب مهم و خطیر را افرادی در جامعه عهده دار شوند. اما گفته شده که در خروج زنان از این اصل شک داریم پس زنان خارج نمی شوند.چون امام صادق(ع) می فرماید: انظروا الی رجل ، اجعلو بینکم رجلا.
خانم محکمی در نقد این دلیل فرمود: فضای صدور حدیث بیانگر این است که امام صادق(ع) حکومت امویان و عباسیان را نامشروع دانسته و در صدد نهی از رجوع به حاکمان جور بوده اند و در صدد بیان آن نبوده اند که قضاوت را برای مردان جعل کرده و از زنان سلب نمایند. در واقع لفظ رجل موضوعیتی ندارد و نمی توان قضاوت را در مردان محصور کرد.
پس برای واگذاری منصب قضاوت به زنان هیچ گونه محذور و اشکالی وجود ندارد.
 https://kowsarblog.ir/media/blogs/alzahra-s3-gorgan/quick-uploads/img_2037-1.jpg

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, مطالب پژوهشي, نشست پژوهشي
[شنبه 1397-02-08] [ 10:13:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نشستی با هسته مرکزی فقه، کلام و تفسیر و علوم قرآنی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (سلام الله علیها) نشستی با هسته مرکزی فقه، کلام و تفسیر و علوم قرآنی برگزار گردید. در این نشست خانم رفیع نژاد مسئول تشکل های پژوهشی گفت: آنچه که هسته مرکز باید ارائه بدهد عبارت است از :

1. ارائه پیشنهادات برنامه ای به توجه به شرح وظیفه انجمن مانند: نشست، کرسی، سمینار، همایش، اردو و کلاس های مهارت آموزی مثل آشنائی با نرم افزارهای پژوهشی تخصصی

2. برنامه پیشنهادی در مورد نحوه اجرای برنامه ها. ایشان گفت: با ارائه پیشنهادات از سوی هسته مرکزی می توان برنامه ها را ارزیابی کرد و با ارزیابی آن برنامه کیفی قابل ارائه ایجاد شود. خانم رفیعی نژاد در ادامه گفت: ضرورت ایجاب می کند که موضوعات مبتلابه رشته ها (به صورت تخصصی) اولویت بندی شود و همچنین اعضای هسته مرکزی انجمن جهت ارتقا خرد جمعی می توانند برای خود اتاق فکر دو یا سه نفره تشکیل دهند. بعد از بیان شرح وظایف هسته ها توسط خانم وفیعی نژاد، خانم برقرار دبیر هسته مرکزی تفسیر به بیان پیشنهادات برنامه ای خود پرداخت. ایاشن ابتدا بیان کردند: بین 3 رشته تعامل صورت بگیرد؛ که با تعاملی کردن برنامه ها، می توان به نقاط ضعف و قوت برنامه ها پرداخت و آنها را برطرف کرد. ایشان بعد از بیان این اصل کلی به بیان برنامه های که در نظر داشتند اجرا کنند پرداختند از جمله:

1. بررسی شبهات تفسیری

2. برگزاری همایش مقاله نویسی در مهرماه. ایشان گفت: بازه زمانی این فعالیت از اردیبهشت شروع می شود. طلاب ابتدا یک دوره مقاله نویسی در اردیبهشت ماه می گذرانند و در فصل تابستان به ارائه مقالات خود می پردازند و در مهرماه این همایش برگزار می شود.

3. آموزش نرم افزارهای تخصصی رشه تفسیر

4. مسابقه تخصصی

5. دیدار پژوهشگران با بزرگان. در ادامه جلسه خانم ساوری دبیر هسته مرکزی کلام نیز به بیان پیشنهادات برنامه ای خود پرداختند. ایشان گفتند: در اسفند ماه قصد منسجم کردن عضویت ها، معرفی کتب کلامی به طلاب به وسیله بازدید از کتابخانه میرداماد و حوزه و معرفی متکلمین و مکاتب کلامی (فرقه شناسی) را دارند. هم چنین قصد برگزاری نشست پژوهشی را دارند که موضوع نشست با جمع آوری شبهه از طلاب وبالاترین رأی انتخاب می شود. برنامه های پیشنهادی دیگر ایشان تا پایان سال تحصیلی بدین قرار است: 1. برگزاری کرسی آزاد اندیشی (با نظرخواهی از طلاب موضوع کرسی انتخاب می شود.) 2. آموزش ورد، ورود به سامانه کوثرنت و ورود به سامانه سخا.3. مسابقه کتابخوانی4. آشنا کردن طلاب با کتابخانه استان قدس رضوی5. راه اندازی کانال پژوهشی

6. ایجاد دوفصلنامه کلام. بعد از بیانات خانم ساوری، خانم آخوندی دبیر هسته مرکزی فقه به بیان پیشنهادات برنامه ای خود پرداخته و گفت: اولویت اول خود را تهیه سالنامه از سال 97 قرار دادند بدین صورت که با در نظر گرفتن مناسبتها، برنامه های پیشنهادی خود را برای شش ماه آینده ارائه دهند. ایشان بیان کردندکه با مشخص شدن تاریخ و ساعت پژوهشی، عصرانه پژوهشی خواهند داشت. در پایان خانم رفیعی نژاد به جمع بندی مباحث ارائه شده پرداخته و گفتند: 1. هسته مرکزی انجمن ها یک برنامه تعاملی فصلی داشته باشند. 2. تا 3 روز آینده ریز برنامه پیشنهادی خود را به ترتیب اولویت برای اسفند ماه به صورت مکتوب ارائه دهند و برنامه سالانه را نیز تا دو هفته دیگر ارائه بدهند. ضمنا ایشان درخواست برگزاری جلسه دیگری را به هسته مرکزی داشنتد

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست پژوهشي
[یکشنبه 1396-12-06] [ 11:43:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نشست مجمع عمومی انجمن های پژوهشی ...

معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(سلام الله علیها) نشست مجمع عمومی انجمن های پژوهشی فقه واصول، تفسیر وعلوم قرآنی وکلام اسلامی این مدرسه در تاریخ 96/11/17 برگزار نمود.
هدف از برگزاری این نشست، ارائه گزارش فعالیتهای یک سال گذشته انجمن های پژوهشی و تبیین برنامه های آینده و ایجاد انگیزه برای همکاری بیشتر اعضاء وانجام فعالیت های پژوهشی بوده است.
در این نشست بعد از قرائت قرآن وخیرمقدم به اعضای انجمن، سرکار خانم آخوندی دبیرهسته مرکزی انجمن فقه واصول، به بیان فعالیت های انجمن فقه پرداخت.ایشان تهیه پرسشنامه جهت شناسایی علاقمندی ها وتوانایی های پژوهشی اعضاء انجمن فقه با عنوان جدول شناسه و راه اندازی کانالی با نام براده های فقه جهت پاسخگویی به سوالات فقهی ونشست با معاون پژوهش استان جهت ارائه ی برنامه های پیشنهادی و نشست اعضای انجمن سه گروه فقه، تفسیر و کلام و اعضای کانون ها (ارائه ی راهکار جهت استفاده از تحقیقات میدانی طلاب و…) و بازدید از پایان نامه ها و منابع دسته اول موجود در کتابخانه ی مدرسه و طرح مسابقه علمی- پژوهشی از طریق کانال براده های فقه و اهدای جایزه به نفر برگزیده و … نشست هسته ی مرکزی انجمن فقه و اصول جهت ارائه ی برنامه های پیشنهادیرا از مهمترین فعالیتهای انجمن برشمرد و سپس کلیپی از فعالیت های پژوهشی که با همکاری انجمن ها برگزار شده بود، پخش گردید.
در ادامه خانم صدیقه بهرامی معاونت پژوهش مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران استان گلستان در زمینه انگیزه بخشی به طلاب جهت حضور بیشتر در فعالیت های انجمن فرمود:
امروز دنیا تشنه مهارت است؛ هر اندازه علم و نظریه کسب کرده باشید تا زمانی که مهارت لازم راکسب نکرده و توان لازم را بدست نیاورده باشید نمی توانید در اجتماع حضور پیدا کنید. ایشان در ادامه گفت: فعالیت های انجمن در سطح سه ادامه فعالیت های کانون در سطح دو می باشد اما در سطح و توان و مهارتی بالاتر. ایشان در ادامه گفتند: اگر می خواهید توان علمی خود را به یک مهارت تبدیل کنید باید در انجمن فعالیت کنید. می توانید برنامه هایی در قالب نشست، کرسی، سمینار، اردو… به هسته مرکزی ارائه داده و بعد از بررسی وتایید آن، به اجرای برنامه بپردازید.
ایشان در ادامه به بیان امتیازات فعالیت های انجمن پرداخته و گفتند: 15درصد از امتیاز نهایی قبولی در سطح چهار به سوابق داوطلبان اختصاص داده شده که 60 درصد آن به فعالیتهای پژوهشی برمی گردد. اجرای کرسی و نشست سه امتیاز پژوهشی در قبولی سطح چهار دارد. در حقیقت یک پنجم قبولی در مقطع دکتری مربوط به پژوهش می باشد.
ایشان در ادامه گفتند: وقتی صنفی به نام طلبه وارد عرصه اجتماع می شود باید پاسخگوی نیازهای مردم و جامعه باشد. بنابراین سعی کنید توانمند وارد اجتماع شوید. اینکه شما توانمندتر باشید و بی تجربه وارد اجتماع نشوید و مهارت های خود را افزایش دهید، حق شماست.
در ادامه این نشست خانم برقرار دبیر هسته مرکزی انجمن تفسیر به بیان فعالیت های این انجمن از جمله تهیه فصلنامه تخصصی تفسیر و علوم قرآنی، وبلاگ پژوهشی، گروه تلگرامی با عنوان روش پژوهش قرآنی الزهراءو…پرداختند و برنامه هایی همچون دیدار پژوهشگران با بزرگان، برگزاری اولین همایش علمی تخصصی، دوره تخصصی آموزش مقاله نویسی و…. را جزء برنامه های آینده این انجمن اعلام نمودند.


در پایان حکم مسئولیت، به اعضاء هسته مرکزی و کارت عضویت در انجمن، به طلاب این مدرسه اهداء شد.

موضوعات: نشست پژوهشي
[چهارشنبه 1396-12-02] [ 11:54:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت