معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  ماهیت شناسی فقه گردشگری (نگاهی به موضوع شناسی فقه های مضاف) ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان کرسی علمی ترویجی با عنوان «ماهیت شناسی فقه گردشگری (نگاهی به موضوع شناسی فقه های مضاف)» در تاریخ1401/3/9 برگزار گردید. در ابتدای بحث آقای افروغ با تأکید بر روش مندی فقه های مضاف گفت: رویکردهای مختلفی نسبت به فقه وجود دارد؛ رویکرد فقه فردی که وظایف فرد و آحاد مسلمین و مکلفین رابیان می کند. رویکرد فقه اجتماعی که به دنبال سروسامان دادن زندگی انسان است و رویکرد فقه حکومتی که چالش ها و نیازهای حکومت اسلامی را بحث و رفع می کند.

وی در ادامه ترکیب فقه مضاف را از نوع موصوف و صفت دانسته یعنی موصوفی به نام فقه که دارای صفت های متفاوتی از جمله فقه سیاسی، فقه اجتماعی و فقه گردشگری و … می باشد.

ایشان در ادامه گفت: پیش از پرداختن به طرح و حل مسائلِ هر علمی نیازمندیم در ابتدای بحث ماهیت موضوع و اصول کلی آن علم را بشناسیم.

وی فقه گردشگری را از جمله مسائل مستحدثه دانسته و گفت: فقه گردشگری دارای ماهیت منطقی است که از طریق بررسی عوارض آن یعنی بررسی ویژگی ها و مشخصاتش به دست می آید.

استاد افروغ پنج روش برای بدست آوردن ماهیت هر فقه مضافی را بیان کرده و گفت: موضوع شناسی، شناخت محمول، تعیین هدف و غرض، واکاوی و تحلیل مفاهیم، آسیب شناسی و پیدا کردن جامع مشترک که این دو روش اخیر روشهایی است که علما برای پیدا کردن علوم جدید و مستحدثه پیشنهاد کردند، از جمله آن روشها می باشد.

وی ماهیت فقه گردشگری را از طریق تعیین موضوع و تحلیل و واکاوی مفاهیم بررسی کرده و گفت: مفاهیم رایج در صنعت گردشگری اعم از صنعت به معنای تولید کالا یا خدمت، گردشگری یعنی سفر از نقطه ای به نقطه دیگر ، توریسم یعنی دور زدن و رفت و برگشت و جهانگردی به معنای گذر در جهان می باشد.

ایشان در ادامه به بیان مفاهیم صنعت گردشگری اسلامی پرداخته و گفت: سفر یعنی آشکار کردن حقائق بر انسان، سیاحت به معنی مطالعه و تفکر، سیر یعنی پرداختن به امور معنوی و ذهنی، هجرت یعنی جدایی انسان از غیر خود، و زیارت به معنی رویگرداندن و عدول از غیر می باشد. که مفاهیم گردشگری اسلامی دارای بار معنوی، عقلانیت، و تفکر است و با مفاهیم رایج در صنعت گردشگری که دارای مولفه هایی چون لذت و تفریح است تفاوت های زیادی دارد.

ایشان در پایان بیان کرد: مدلول تصوری گردشگری اسلامی که دارای بار معنوی است با مدلول تصوری گردشگری غیراسلامی که به معنای لذت و تفریح است تفاوت ماهوی دارد.

ناقد: آقای قاسمی

در ادامه بحث آقای قاسمی بیان کرد: در رابطه با مسئله فقه گردشگری فعالیت حوزوی خیلی محدود است شاید جزء آن دسته از مسائل و مباحث مستحدثه ای است که در فقه در رابطه با آن خیلی کم بحث شده است و از آن نایاب تر بحث ماهیت شناسی فقه گردشگری است که استاد ارائه دهنده به آن پرداخته اند.

وی در ادامه گفت: در بیان تقسیم رویکردهای فقه بهتر بود بر روی مثال خود گردشگری در رویکردهای متفاوت متمرکز می شد.

ایشان برای گردشگری ارکان مهم دیگری از جمله مکان گردشگری، پذیرش گر و… را قائل شدند و آنها را دخیل در موضوع دانسته و به پررنگ تر شدن جایگاه آن ها اشاره کردند.

استاد قاسمی در ادامه دلیل انتخاب روش موضوع و کنار گذاشتن روش محمول و سایر روش ها را خواستار شدند.

وی در پایان بیان کرد: اگرچه در گردشگری غیر اسلامی هدف لذت است ولی به هر حال نمی توان دایره گردشگری را محدود کرد. روش و برنامه برای جذب نیز لازم است.

پاسخ استاد افروغ در جواب اشکالات داور:

آقای افروغ در پاسخ اشکالات استاد داور گفت: در مقاله به مباحث مرتبط با رویکرد فردی و اجتماعی گردشگری پرداخته شده و به علت ضیق وقت در جلسه بیان نشد.

ایشان در پاسخ اشکال دوم بیان کرد: موضوع این کرسی ماهیت گردشگری بود، لذا برخی نکات مانند مکان گردشگر، پذیرشگر و… جزء محمولات است و نیازی به بیان آن نبود.

وی در ادامه گفت: به دلیل مشهور بودن دو روش موضوع و تحلیل و واکاوی مفاهیم این دو روش انتخاب شد و این به معنی اشتباه بودن سایر روشها نیست.

استاد افروغ در ادامه گفت: ادعای بنده پذیرش تفاوت بین گردشگری اسلامی و گردشگری غیر اسلامی است، بعد از پذیرش این ادعا به بحث جذب گردشگران غیر مسلمان پرداخته می شود.

جمع بندی دبیر جلسه:

حجت الاسلام افروغ با تاکید بر روش مندی فقه های مضاف رویکرد فقه فردی، رویکرد فقه اجتماعی، رویکرد فقه حکومتی که چالش‌ها و نیازهای حکومت اسلامی را رفع کند از جمله رویکردهای فقه دانست. گردشگری و جهانگردی به معنای صنعتی درآمدزا و اقتصادی، مربوط به سده اخیر است و از مسائل مستحدثه فقه به شمار می آید. گردشگری اسلامی یک عقلانیت، تفکر و معنویتی دارد که در گردشگری متعارف وجود ندارد.

ماهیت و موضوع فقه گردشگری را از طریق مشخصات و ویژگی ها و عوارض (که خود پنج راه دارد ) از راه بررسی موضوع و واکاوی مفاهیم بررسی می کنیم.

تعاریف جهانی مفاهیم: تعریف صنعت «تولید خدمت و کالا» است. گردشگری (یا توریسم) به معنای مجموعه اقدامات و تلاش‌هایی است که طی آن، یک فردِ موسوم به گردشگر دست به جابجایی مکانی می‌زند و تصمیم می‌گیرد که از نقطه‌ای مکانی و جغرافیایی و به نقطه‌ای دیگر سفر کند؛

توریست گردشگری است که به خارج از کشور و با مدت زمان بیش از ۲۴ ساعت سفر اطلاق می‌شود.

تعریف مفاهیم اسلامی

بیش از ۳۰ لغت در زمینه گردشگری مانند: سفر، سیر، سیاحت، هجرت، عروج (9 بار در قرآن)، سلوک، زیارت، رکب، نقب، خروج، رحلت (4 مرتبه با مشتقات)، شاخص، اسری (10 مرتبه با مشتقات)، طوی، ضرب من الارض، طی الارض، نفر، مضی، ذهاب (28 مرتبه به مفهوم حرکت)، جری، تابعیت، اقامت، تبعید، ذهب و جاء که چند لفظ مشهور آن بررسی می شود.

تعریف سفر: سفر چیزی اعم از سایر واژگان مانند رحیل، جابجایی، سیاحت، عزیمت، کوچ، مهاجرت و هجرت و… است. و به مطلق گشت و گذار می‌گویند. و البته در قرآن ۱۲ آیه داریم که به سفر اشاره کرده است و شامل سفرهای مادی و معنوی که عبرت گیری در آن است می‌شود.

تعریف سیاحت: سیاحت به معنای سیر در زمین توأم با مطالعه و تفکر است. لذا در سیاحت هم امر معنوی قرار دارد و گردش همراه تفکر و تدبر است

تعریف سیر: سیر اعم از گردشگری است و در واقع هر سیری شامل گردشگری نمی‌شود مثل سیر انفسی . تعریف هجرت: هجر به معنای جدایی انسان از غیر خود است و در قرآن دستور به هجرت ها برای رسیدن به معنویتی الهی و فرار از دیار کفر است، پس هجرت امری مقدس می باشد.

تعریف زیارت: اصل کلمه دارای ماهیت معنوی و دینی است و به معنی به مشاهد متبرک و به بقعه ها رفتن است

نتیجه کلی که می‌توانیم از این فصل بگیریم این است که مفاهیم گردشگری اسلامی با مفاهیم گردشگری موجود فرق‌های زیادی دارند و مفاهیم اسلامی دارای بار معنویت، عقلانیت و تفکری است و نمی‌شود آن‌ها را بدون چنین پشتوانه‌ای معنا کرد. حتی در مقام ترجمه هم نمی‌توانیم کاملاً بگوییم که گردشگری مثلاً همان سیاحت است. اما منظور ما از تفکر و معنویت و عقلانیت این است که گردشگری اسلامی، گردشگری «بی جهت» نیست و بلکه به امور معنوی و دینی اهمیت می‌دهد.

ناقد: خوب بود که تفاوت رویکرد فقه حکومتی با سایر رویکردها در حل مسائل فقه گردشگری بیان می گردید.

در بیان تمایز فقه گردشگری با گردشگری مدرن و با نگاه غربی و سکولار باید در حوزه مکان گردشگری، گردشگر و پذیرشگر هم ورود پیدا کرد.

در ضمن باید اشاره شود در میان روشهای تعریف مفهوم گردشگری، چرا تحلیل موضوع و مفاهیم را انتخاب کردید؟

و همچنین اگرچه در گردشگری غیر اسلامی هدف لذت است ولی به هر حال نمی توان دایره گردشگری را محدود کرد. روش و برنامه برای جذب نیز لازم است.

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, کرسی علمی ترویجی
[دوشنبه 1401-03-23] [ 08:20:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معناشناسی واژه های پوشش در قرآن کریم «واژه خمار» ...

کرسی علمی ترویجی با عنوان   «معناشناسی واژه های پوشش در قرآن کریم «واژه خمار»» در تاریخ1401/3/8 برگزار گردید.      

چکیده نظر ارائه دهنده یا صاحب نظر یکم کرسی: حجت الاسلام والمسلمین دکتر مجید دهقان                   

در ابتدای بحث آقای دهقان به بیان سه دسته از معانی واژه خمار پرداخته و گفت: بررسی معنای خمار در زبان عربی، محاورات، ضرب المثل ها و کنایه ها از جمله امور زبانی است. بررسی این واژه از جنبه اخلاقی یا از جهت بهداشت و جلوگیری از اذیت حرارت آفتاب، امر اجتماعی و بررسی آن از جهت ویژگی و اندازه های مختلفش جزء ویژگی های عینی خمار است. که در این جلسه به معناشناسی این واژه با توجه به این سه امر پرداخته می شود.

ایشان رجوع به لغت نامه ها را تنها یکی از راههای فهم معنای لغوی واژه های آن زمان دانسته و گفت: فرد لغوی آن زمان وقتی به معنای خمار می رسد به دلیل واضح بودن معنای این واژه نیازی نمی بیند که معنایش را بیان کند.

وی در ادامه در بررسی استعمالات واژه خمار به دلیل شکل گرفتن واژه های جدید از اشتقاق ماده در هیئت، بررسی ماده و هیئت این واژه را لازم می داند.

استاد دهقان بحث دیگر برای فهم دقیق تر حوزه های معنایی را بحث با هم آیی دانسته و بیان کرد:  با هم آیی یعنی همراهی واژه ای با واژه دیگر در محور هم نشینی که وقتی پر بسامد واژه هایی کنار هم قرار بگیرد اتفاقی نیست. احتمال دارد که یک مسئله یا معنایی یا مسئله متنی یا فرا متنی وجود داشته باشد. یکی از راه هایی که می توان معنای خمار را در زبان آنها فهمید بررسی باهم آیی است که مهم ترین آن با هم آیی «وضع» و «خمار» است.

 وی بحث دیگر در بررسی زبانی را کاربرد خمار در ضرب المثل ها و کنایه های عربی دانسته و اظهار داشت: الاَبان در ضرب المثل «الاَبان لا تعلّم الخمره » زن میانسالی است که امور مربوط به خانه داری را بلد است و نیاز به تعلیم ندارد. با توجه به عدم نیاز زن میانسال به تعلیم خمره می توان گفت خمار پارچه ای نبود که روی سر گذاشته شود و پوشانندگی نداشته باشد بلکه خمار تعلیم لازم داشت و دختر باید برای بستن خمار تعلیم می دید؛ دوم این که اگر خمار یک امر در واقع معمولی بود که گاهی بود و گاهی نبود در ضرب المثل چنین جایگاهی نداشت.

ایشان در ادامه به فرق معنای اجتماعی با معنای زبانی پرداخته و گفت: در معنای زبانی دال و مدلول وجود دارد دال واژه ها هستند و مدلول معنای بین الاذهانی در زبان ( مجموعه موجد بین الاذهانی در یک فرهنگ) است. اما در معنای اجتماعی  همان نظام دلالی وجود دارد اما دال ، واژه نیست بلکه پدیده خارجی است.

استاد دهقان در پایان گفت: بررسی معنای اجتماعی خمار یعنی آن زمان واژه خمار در جهان  اجتماعی عرب بر چه مدلولی دلالت داشته است مد نظر بنده می باشد.

چکیده نظر ناقد( ناقدان) یا صاحب نظر دوم کرسی: حجت الاسلام والمسلمین دکتر سیدمحمود طیب حسینی

در ادامه دکتر طیب حسینی گفت: در بحث مشتقات دو واژه مشتق« اخمره المرئه » در باب افعال با فاعل المرئه یعنی کان لها خمر یعنی زن دارای خمار است و « اخمره الجاریه» یعنی دختر به سنی رسیده است که باید خمار بپوشد را ذکر نکردند.

وی در ادامه واژه مشتق «خمره المرئه راسها بالخمار » را نیز از واژه های اشتقاقی دانست که می توانست نماینده فرهنگ صدر اسلام باشد.

ایشان از دیگر مشتقات واژه خمار را « الخمار من الناس و خمارهم» دانسته و بیان کرد: «الخمار من الناس» به گروه زیادی از مردم که در جایی باشند می گویند در حالی که کاربرد عرب اینگونه است که «دخل فلان فی خمارالناس» یعنی فلانی وارد کثرت جمعیت شد و این با بحث پوشش ارتباط دارد.

وی در ادامه بیان کرد: در بحث معنای فرهنگی ارائه کننده با استناد به ضرب المثل های متعدد و روایات مختلف همتشان بر این بود که کلمه خمار در عصر نزول و حتی دوره جاهلیت، پوشش و پوشانده شدن تمام موی سر زن را شامل می شود  

اما به نظر می آید با بررسی بعضی روایات اسلامی، خمار صدر اسلام یک مسئله فرهنگی بوده و نشان دهنده این است که زن حریم داشته و آزاد و با شخصیت است. اما از مستندات مورد نظر این مطلب که مقداری موی زن بیرون باشد یا نه؟ یا این که خمار یعنی همه مو را بپوشاند یا نه؟ بدست نمی آید.

دکتر طیب حسینی تعبیر وضع خمار در صدر اسلام را صرفا یک قرارداد اجتماعی دانسته و بیان کرد: جامعه در آن زمان پذیرفته بود که خمار دال بر حیا و عفت و پاک دامنی زن دارد و زن با داشتن این خمار ولو این که یک مقدار از موهایش هم بیرون باشد حریم دارد و جامعه عرب هم پذیرفته بود که برای این زن باید حرمت قائل شد و نباید به هیچ وجه متعرض او شد.

وی در پایان دو مورد را از وضع خمار استثنا کرده و گفت:  مورد اول کنیزان، مورد دوم زنانی هستند که دچار مصیبت شده و به دلیل مصیبت دردناک که به آنها وارد شده است از وضع خمار استثنا شده و در عین حال به آنها به عنوان زن بی حجاب نگاه نکرده  بلکه گفته شده است مصیبت دردناک باعث شده که خمار را از سر برداشته و مو پریشان کنند.

جمع بندی مدیر علمی کرسی: حجت الاسلام والمسلمین امیرمهاجر میلانی

در میان الفاظ پوشش، واژه خمار ویژگی و اهمیت خاصی دارد. در یکی از مهم ترین آیات حجاب با واژه خمار به پوشاندن محدوده خاصی از بدن اشاره شده است .

در نگرش های جدیدی که نسبت به مسئله حجاب مد نظر برخی جریان های نو اندیش است معناشناسی و بازشناسی دوباره الفاظ پوشش از اهمیت مضاعفی برخوردار است. چرا که می بینیم که جریان های نواندیش در حقیقت درصدد ارائه معناهای متفاوت از آن معنا های پیش گرفته هستند و این اهمیت مسئله را مضاعف می کند .

قسمت اول بحث ارائه کننده، شناسایی معنای زبانی واژه خمار بود و نویسنده از سه راه معنای زبانی خمار را بررسی کردند: روش اول بررسی شبکه معنایی ماده خمار، تا بتوانند با بررسی این ماده در هیئت های مختلف، دلالت اصلی واژه خمار را دریابند . روش دوم استفاده  از روش جانشینی و هم نشینی با تاکید بر هم نشینی و همآیی بعضی از واژگان در کنار واژه خمار، مثل وضع خمار و میل خمار و…

و روش سوم توجه به کاربرد واژه خمار در ضرب المثل های مختلف مثل ذات الخمره و…. .

منتقد آقای دکتر طیب حسینی در بحث همآیی وضع و خمار گفت: وضع با واژه “عن” با وضع با واژه “علی” می تواند معنای متفاوتی داشته باشد ، لذا دلالت همآیی وضع و خمار نیاز به توضیح بیشتری دارد. علاوه بر این همآیی میل و خمار نیز دلالت مدنظر نویسنده را به راحتی نمی تواند تامین کند. در فهم شبکه معنایی خمار در هیئت های مختلف آقای دکتر طیب حسینی مد نظرشان این است که بعضی از ترکیبها مهم است و لازم است که بررسی بیشتری برروی آن انجام شود مثل الخمار من الناس یا الخمار منهم که این بررسی شاید بتواند به ما کمک بیشتری در فهم معنایی دقیق خمار بکند .

نکته مهم دیگری که مورد تاکید آقای طیب حسینی بود اینکه وضع خمار بر پوشش تمام موی سر دلالت روشنی ندارد و به لحاظ فرهنگی هم شواهد ارائه شده نشان دهنده این نیست که خمار به صورت متداول پوششی برای پوشاندن تمام سر و تمام موی سر بوده باشد. قرائنی که استفاده کردند اشاره دارد که در دوره جاهلی و صدر اسلام خمار از پشت گوش انداخته می شده و بخشی از قسمت های جلوی بدن زن مشخص می شده که این امر نشان می دهد که پوشش تمام سر کارکرد عرفی و عادی خمار نبوده است. شواهد ارائه شده بر این که در دوره صدر اسلام و صدور نصوص دینی، خمار به صورت طبیعی پوششی بوده برای پوشش تمام سر، نیاز به شواهد فرهنگی و تاریخی بیشتری دارد.

دبیر کرسی تاکید کرد: دغدغه منتقد و حاضرین و اینجانب این است که : در فهم  مختصات واژگان مراجعه به کلمات عرف خاص( مثلا فقه) می تواند مضر باشد. زیرا فقیه مبتنی بر دیدگاه های فقهی اش می تواند و محتمل است یک واژه ای را استخدام کند و در استخدام این واژه در حقیقت ملاحظات دانشی خود را لحاظ می کند.

 

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, کرسی علمی ترویجی
[یکشنبه 1401-03-22] [ 02:23:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت