معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  جایگاه علم در فرهنگ اسلامی ...

“به گزارش معاونت پژوهش، آقای«دکتر حکیمی» در نشست علمی پژوهشی با عنوان «جایگاه علم در فرهنگ اسلامی» که از سوی مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان برگزار شد، بیان داشت: در دین مبین اسلام، از جمله عوامل برتری انسانها بر یکدیگر، علم و دانش معرفی شده است که آیه 11 از سوره مبارکه مجادله دلالت بر این مطلب دارد.
وی افزود: احادیث بسیاری از ائمه هدی(علیهم السلام) نیز پیرامون ارزش و جایگاه علم و دانش وجود دارد که حاکی از اهمیت آن است، در روایتی از نبی مکرم اسلام(ص) وارد است که می فرمایند: «برتری دانا و دانشمند نسبت به عابد، مانند برتری ماه شب چهارده نسبت به سایر ستارگان است» .
استاد حوزه پیرامون این مطلب که چرا بر فراگیری علم و دانش این همه تاکید شده است گفت: علم موجب پیشرفت جامعه، فرهنگ و تمدن و موجب رشد عقل خواهد شد. پیامبر اکرم(ص) در باب ضرورت فراگیری علم می فرمایند: «اگر کسی بدون آگاهی کاری را انجام دهد پیش از آنکه اصلاح نماید فاسد خواهد کرد» .
حکیمی ادامه داد: بین علم و عقل تعامل وجود دارد به طوری که هم علم موجب رشد عقل و هم عقل موجب رشد علم خواهد شد، از امیرمومنان علی(ع) در حکمت 113 از کتاب نهج البلاغه وارد است که فرمودند: «هیچ علمی مانند تفکر نیست» .
وی اظهار نمود: فکر منبع خلاقیت علمی است، انسانهای فکور همچون چاهی که آب از درونشان می جوشد، به تولید و نشر علم می پردازند.
استاد دانشگاه بر تقویت فکر دینی تاکید نمود و به بیان راههای تقویت آن پرداخت و گفت: از جمله راههای تقویت فکر دینی؛ تقویت معلومات، نقد درست، تقویت دقت، ایجاد سوال در ذهن و آشنایی با آراء متفاوت می باشد.
حکیمی تصریح کرد: تقویت معلومات که از جمله راههای تقویت فکر دینی است با مطالعه، تحقیق و رشد اطلاعات ممکن و میسر خواهد بود به طوری که یک دانشجوی دینی باید قرآن خوان، قرآن فهم و عمل کننده به آن باشد لذا باید ذهن خود را از معارف دینی و علمی پر نماید.
وی خاطر نشان کرد: در نقادی باید درستی و نادرستی های یک سخن را تشخیص دهیم، مطالب مهم را فهمیده و به بیان آن بپردازیم. توجه به این نکته حائز اهمیت است که فهم از راه نقد حاصل می شود.
محقق و پژوهشگر استان در پایان به بیان موانع فکر پرداخت و افزود: از جمله موانع فکر کردن؛ تقلید کورکورانه است، آیه 170 از سوره مبارکه بقره براین مطلب دلالت دارد. البته لازم به ذکر است استفاده از علم دیگران تقلید کورکورانه نیست تقلید کورکورانه ضد علم و دانش و فکر است.

موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی
[یکشنبه 1397-09-11] [ 08:32:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به شبهات پیرامون عاشورا ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س)، «آقای دکتر حکیمی» در نشست علمی با موضوع«پاسخ به شبهات پیرامون عاشورا» که در جمع طلاب مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان برگزار شد، حماسه عاشورا را یک معجزه دانست و بیان داشت: مظلومیت امام حسین(ع) در تاریخ بشر، نسبت به ائمه دیگر خاص است به طوری که امام حسین(ع) با لشکریان بسیار محدود و همراه با اهل بیت خود در مقابل سپاه کفر قیام نمود.
وی در پاسخ به فلسفه سینه زنی، ضمن معرفی برخی کتب معتبر در این خصوص افزود: زنده نگه داشتن حادثه عاشورا و ایجاد شناخت از جمله ثمرات برپایی مجالس عزاداری برای سید و سالار شهیدان است.
استاد حوزه ادامه داد: اشکی که درمجالس سوگواری امام حسین(ع) ریخته می شود اوج محبت و عشق به اهل بیت(علیهم السلام) را می رساند و موجب فرهنگ سازی درس های عاشورایی خصوصا برای جوانان خواهد شد.
دکتر حکیمی از مهمترین هدف قیام امام حسین(ع) را اصلاح امور امت خود دانست و اذعان نمود: در وصیت امام حسین(ع) به برادرش محمد حنفیه وارد است که حضرت هدف قیام خود را اصلاح امور جدش پیامبر اکرم(ص) معرفی نمودند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا امام حسین(ع) با یزید صلح نکرد گفت: امام حسین(ع) با قیام خود موجب بیداری جامعه و مسلمین شد، اگر حضرت صلح می کرد مردم گمان می کردند که همیشه باید با یزید و یزیدیان ساخت لذا حضرت با قیامش به انسانها آموخت که در هر زمانی باید با کفر و باطل مبارزه کرد و تن به ذلت نداد.
این استاد دانشگاه در جواب به این شبهه که"” حضرت با وجود اینکه می دانست اگر قیام نماید کشته خواهد شد، چرا به این امر مبادرت نمود"” خاطر نشان کرد؟ پاسخ این سوال را می توان از بیانات خود حضرت فهمید که فرمودند: “"اگر بر روی زمین هیچ پناهگاهی هم نداشته باشم باز با یزید بیعت نخواهم کرد"” .در شریعت مقدس اسلام نیز براین اصل تاکید شده است که"” اگر حاکم ظالمی به مردم ظلم نماید مردم و علما نباید رضایت به این وضع دهند و باید با او مبارزه نمایند"” .
حکیمی در بیان اینکه چه کسانی واقعه عاشورا را ثبت نمودند تا نسل به نسل منتقل شود افزود: علاوه بر حضرت زینب(س) و امام زین العابدین(ع) ،خبرنگاری به نام حُمِیدابن مسلم که از طرف عبیدالله مأموریت داشت تا تمامی وقایع را با جزئیات آنها ثبت نموده و به او برساند، همچنین ضحاک بن عبدالله مشرقی نیز جزء راویان واقعه عاشورا می باشند.
این پژوهشگر “"مقتل ابی مخنف"” را قوی ترین مقتل نامید و ادامه داد: از معتبرترین منابع در خصوص واقعه عاشورا علاوه بر مقتل ابی مخنف، تاریخ طبری است که این کتاب نیز منبع عاشورایی اش همین مقتل می باشد.
وی در پایان با ذکر برخی تحریفات در واقعه عاشورا، بر تحقیق و پژوهش در این راستا توصیه نمود.

 

موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی
[چهارشنبه 1397-09-07] [ 09:39:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش معرفت به امام زمان (عج) در تعالی اخلاقی منتظران ...

” به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء گرگان نشست پژوهشی با عنوان نقش معرفت به امام زمان (عج) در تعالی اخلاقی منتظران در این مدرسه برگزار گردید. در این نشست حجت الاسلام و المسلمین بیان داشت: به اعتقاد تمام ادیان الهی یک منجی برای بشریت وجود دارد و خداوند متعال عاقبت این جهان را به دست مصلح جهانی خواهد داد.
وی با بیان اینکه در آیات متعددی از قرآن کریم از"” منجی"” سخن به میان آمده است، افزود: خداوند در آیات متعددی از قرآن همچون"” آیه 83 قصص، 105 انبیاء و 55 نور"” وعده داده است كه حتماً آنان را در زمين جانشين قرار دهد، همان گونه كه كسانى پيش از ايشان را جانشين كرد و قطعاً دينى را كه خداوند براى آنان پسنديده براى آنان استقرار بخشد و تمام ناامنی ها، ظلم و جنایت ها تبدیل به امنیت خواهد شد"” .
استاد مدرسه علمیه امام خمینی(ره ) گرگان با اشاره به این مطلب که اعتقاد به وجود امام زمان(عج) یکی از مسلمات است، خاطر نشان کرد: اهل سنت با اعتقاد به ظهورحضرت مهدی(عج) براین باورند که امام زمان(عج) هنوز بدنیا نیامده و زمان تولد ایشان، آخر الزمان می باشد ولی شیعیان معتقدند"” لولا الحجه لساخت الارض"” اگر حجت نباشد زمین اهل خودش را می بلعد، یعنی حضرت وجود دارد و زندگی می کند ولی از نظرها غائب است.
حجت السلام و المسلمین مهاجر اذعان نمود: اعتقاد به وجود امام زمان (عج) یکی از مسلمات است و انسان علاوه بر علم و بینش نسبت به امام زمان(عج )، عقدالقلب بوده و گره قلبی با امام زمان(عج) داشته و بر خواندن و انس با دعاهایی که منسوب به حضرت حجت است اهتمام بسیار داشته باشد.
وی به بیان نقش های سازنده اعتقاد به ظهور پرداخت و اضافه نمود: انسان منتظر سعی می کند با شناخت صفات حضرت مهدی(عج) خود را متصف به این صفات نماید تا در زمره یاران و سربازان ایشان قرار گیرد البته کسب این مقام جز در سایه عمل به فضائل اخلاقی و دوری از رذایل ممکن و میسر نخواهد بود.
آقای مهاجر ادامه داد: انسان منتظر راضی به وضع موجود نخواهد بود و در راستای عزت و اعتلای اسلام و اهل آن تلاش می کند، او همیشه آماده است و در حقیقت منتظر واقعی در صدد اصلاح است و به این دلیل می توان انتظار را مظهر اعتراض به پلیدی ها و بدی ها دانست.
مهاجر با اشاره به علم فراگیر حضرت حجت(عج) افزود: حضرت مهدی(عج) خلیفه الله و عالِم به همه عوالم است و تمامی اعمال انسان بر حضرت عرضه می شود لذا اعتقاد به این مسئله موجب خواهد شد در اعمال خود دقت نموده سعی نماییم خود را متخلق به اخلاق حضرت کنیم.

موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی
 [ 09:35:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی فقهی تحریفات عاشورا ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشستی با عنوان بررسی فقهی تحریفات عاشورا در این مدرسه بر گزار گردید. در این نشست خانم حقیقی در ابتدا به بیان کلامی از میرزا حسین نوری پرداخته و گفت: امروز اگر کسی بخواهد بگرید اگر کسی بخواهد ذکر مصیبت کند بر مصائب اباعبدالله (ع) باید بگرید. این درد بزرگی است که با توجه به نقل های معتبر بسیار از معتبرترین مورخین اسلامی که به اعتراف علما و محققین هیچ واقعه تاریخی همچون حادثه کربلا دارای نقل های معتبر نیست ولی متأسفانه هنوز آن چهره واقعی صحنه قیام و هدف اصلی بیان نشده و چه بسا امروزه خواسته نخواسته دچار تحریفات بسیاری شده است.
ایشان در ادامه به نقل از آیت الله بهجت به نقل روایتی که در کتاب الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب از علی حائری یزدی نیز آمده است گفت: هرگاه امام زمان (عج) قیام می کنند چنین ندا می کند به اهل عالم: (الا یا اهل العالم، أن جدی الحسین قتلوه عطشانا ألا یا اهل العالم إن جدی الحسین سحتوه عدوانا ….) امام زمان خودش را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی می کنند. لذا باید همه جهانیان تا آن زمان امام حسین (ع) را شناخته باشند و این می طلبد که امروز ما بتوانیم ایشان را به درستی به جهانیان بشناسانیم.
خانم حقیقی در ادامه گفت: حادثه عاشورا و قیام امام حسین (ع) یکی از کارآمدترین و موثرترین ابزار و بستر برای تبلیغ دین و رشد مذهب تشیع است. امام حسین (ع) در بیانات خود حضرت، هدف از قیامش را نابسامانی فکری و اعتقادی و عدم تشخیص حق از باطل و وضع موجود جامعه معرفی کرده و برای احیای سیره پدر و جد بزرگوارشان قیام می کنند. اما با توجه به نقش بسیار بالای عاشورا در تعالی ارزش های دینی و رشد اسلام دشمنان نوک تیر خود را به سمت باورهای عمیق فطری مردم نشانه گرفتند و سعی می کنند تا این حرکت سازنده اهل بیت (ع) را از جایگاه اصلی تنزل داده و به سمت و سوی بی محتوایی سوق دهند.
ایشان در ادامه گفت: یکی از معیارهای مهمی که فقهای شیعه در استنباط احکام اسلامی بدان استناد می کنند وهن دین و مذهب است. ایشان در معنای وهن گفتند: وهن به معنای سست نشان دادن دین، تضعیف دین در نگاه ناظران بیرونی است. در واقع هر عملی که از مسلمانی سر زند که موجب سست شدن و خدشه دار شدن دین شود باید ترک شود.
ایشان در ادامه برای تشخیص معیار وهن گفتند: معیار تشخیص وهن عرف و عموم مردم هستند که در این زمینه اختلافی وجود ندارد. تنها بحثی که وجود دارد این است که مراد از عرف اینجا عرف متشرعه است یا عرف همه مردم اعم از متشرعه یا غیر متشرعه؟ برخی معتقدند مراد از عرف، عرف متشرعه می باشد. زیرا اگر شامل عرف غیر متشرعه شود موجب می شود تمام اعمال عبادی و بسیاری از احکام با استناد به حرمت وهن تعطیل شود.اما گروهی معتقدند منظور از عرف، عرف عموم مردم است. زیرا معنای وهن در تعریف لغوی و اصطلاحی که دقت می باشد مطلق است و شامل هر دو می شود. زیرا اگر دین ضعیف نشان داده شود مسلمین و متشرعه نسبت به دین دچار تردید می شوند و با توجه به دعوت همگانی اسلام، اگر دین در نگاه غیر مسلمان سست نشان داده شود موجب بی رغبتی و تنفر می شود.
خانم حقیقی در بیان دامنه وهن و دلایل حرمت وهن فرمودند: دامنه وهن شامل مستحبات، مباحات، حتی واجبات می شود. ادله حرمت وهن شامل آیات مانند آیه 104 سوره بقره، 108 سوره انعام و آيه 60 سوره روم و روایات متعددی مانند روایت امام صادق (علیه السلام) که مایه افتخار ما باشید نه مایه سرافکندگی، قیاس اولویت، اجماع، ارتکاز متشرعه، دلیل عقلی و قاعده تقدیم اهم می باشد.
وی همچنین به آسیب های عزاداری اشاره نمود و گفت: آسیب های عزاداری به دو نوع محتوایی و شکلی تقسیم می شود که از جمله آسیب های محتوای؛ تحریف هدف، غلو، طرح یک جانبه سیمای امام حسین(ع)، استناد به منابع غیر معتبر، مسیحی سازی و …می باشد.
حقیقی افزود: از آسیب های شکلی می توان به، استفاده از موسیقی، قمه زنی، قفل زنی، ایجاد مزاحمت برای دیگران با بلند کردن صدای طبل و ..،شرکت زنان در عزاداری اگر موجب اختلاط و تماس با نامحرم شودو …اشاره نمود.
وی در پایان به بیان برخی از مطالب دروغینی که از صحنه کربلا نقل می شود اشاره داشت و بر لزوم شناخت این آسیب ها تاکید نمود.

موضوعات: نشست پژوهشي
[دوشنبه 1397-09-05] [ 08:28:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  احکام عزاداری ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشست علمی پژوهشی با عنوان احکام عزاداری در این مدرسه برگزار گردید. در این نشست حجت الاسلام و المسلمین مهاجر ابتدا به بیان حکم نذر زنان در این ایام پرداخت و گفت: روایتی از حسن بن محبوب از عبدالله مسکان از ابی عبدالله وارد شده است که برای زن در صورتی که همسر داشته باشد هیچ اختیاری در آزاد کردن عبد، صدقه دادن، تدبیر عبد، هبه، و نذر در مال خودش نیست مگر با اذن شوهرش و در چند مورد: در حج واجب، زکات واجب خودش، نیکی به پدر و مادر، ارتباط با فامیل.
ایشان در ادامه با توجه به روایت به بیان فتواهایی که از علما در این زمینه وجود دارد پرداخته و گفت: سه فتوا در مورد نذر زن از مال خودش وجود دارد. 1. نذر زن بدون اجازه شوهر باطل است. 2. نذز زن اگر مزاحم حقوق شوهر باشد بی اجازه باطل است. 3. اگر نذز زن مزاحم حقوق شوهر باشد بدون اذن او در همه حالات باطل است. نذر در اموال خود زن احتیاط واجب است که باید به اذن شوهرش باشد.
آقای مهاجر در بیان حکم قمه زنی در ایام عزاداری گفت: بعضی قائلند خود این عمل حرام است. عده ای نیز قائلند حرمت این عمل به عنوان ثانویه است یعنی چون موجب هتک و وهن نسبت به شیعه می شود حرام است.
ایشان در ادامه گفت: مقام معظم رهبری در قمه زنی قائل است قمه زنی از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمی شود و در زمان ائمه (ع) سابقه ای نداشته و تاییدی از ایشان نرسیده است. در زمان حاضر هم عنوان ثانویه پیدا می کند. یعنی سبب هتک و وهن نسبت به شیعه می شود حتی مخفیانه هم جایز نیست.
آیت الله مکارم شیرازی قائل است که کسانی که قمه می زنند از عاشقان اباعبدالله (ع) هستند. لکن این عمل در شرایط فعلی به مکتب اهل بیت (ع) ضربه می زند و آثار سوئی در آن مشهود است. چه خوب است خون خود را به مراکز انتقال خون اهدا کنند تا جان بندگانی را نجات دهند.
علمای بزرگی مانند علامه سید محسن امینی، می گوید: قمه زدن از نظر حکم عقل و شرع حرام است. آیت الله خوئی(ره) می گوید: قمه زدن اگر منجر به ضرر و زیان قابل توجهی شود یا هتک دین و تمسخر و توهین به مذهب شود حرام است.
نظر حضرت امام (ره) این است که اگر موجب ضرر نباشد حرام نیست ولی در این زمان نشود.
آیت الله سیستانی می گویدکه باید از کارهایی که عزاداری را لکه دارد می کند پرهیز کرد.
آیت الله صافی گلپایگانی قائل است اگر ضرر معتد به و تبعات منفی نداشته باشد حرام نیست.
آیت الله بهجت نیز می گوید اگر ضرر معتد به نباشد و مفسده نداشته باشد اشکال ندارد.
استاد این مدرسه در پایان به بیان حکم پوشیدن لباس مشکی پرداخته و گفت: پوشیدن لباس مشکی در نماز کراهت دارد. اما در عزاداری امام حسین (ع) این کراهت از بین می رود و پوشیدن آن مستحب است. پوشیدن لباس مشکی چون به منظور تعظیم شعائر الهی و نشان دهنده اندوه است موجب قرب می شود و نظر مقام معظم رهبری در این مسأله این است که کراهت لباس سیاه در غیر نماز ثابت نیست و بقیه علما نیز قائلند در این ایام پوشیدن لباس مشکی در نماز هم کراهت ندارد.

موضوعات: نشست پژوهشي
 [ 08:24:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  راهکارهای توسعه کتابخوانی ...

” به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س)، “"دکتر غلامرضا منتظری"” در نشست علمی که به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی برگزار گردید بیان داشت: نبی مکرم اسلام( صلی الله علیه) در این روایت که فرمودند: “"اگر روزی بر من بگذرد و در آن روز دانشی نیاموزم که مرا به خدا نزدیک کند طلوع آفتاب بر من مبارک مباد"” اولین اولویتی که برای هر مسلمان لازم می داند، ارتقای سطح دانش و بینش و نیز رشد علمی است.
وی با استناد به روایت فوق، علمی را سودمند دانست که اسباب رشد و کمال انسان را فراهم نماید که از آن تعبیر به علم نافع شده است.
این استاد دانشگاه در بیان اینکه چگونه می توان گرایش به مطالعه و تحقیق را افزایش داد، خاطر نشان کرد: اولین نکته برای گام نهادن در حرکت علمی؛ داشتن حس کنجکاوی و علاقمندی است، “"کنجکاوی “"ریشه تمام اختراعات بشر دانست و “"علاقمندی""سرآغاز هر حرکتی است که زمینه پرسش را در انسان فراهم می کند.
دکتر منتظری"” کتاب را غذای فرهنگی روح""نامید و گفت: شرط ورود به پژوهش عطش دانایی است، اگر عطش نباشد حرکتی صورت نخواهد گرفت.
وی بر کسب دانایی با مطالعه زیاد تاکید نمود و اظهارکرد: دانایی زیربنای توانایی و توانایی ما در گروه دانایی است چنانچه اثر بخشی با دانایی است.
این اندیشمند برجسته"” قانع نشدن به وضع موجود"” را از دیگر راههای افزایش گرایش به مطالعه عنوان نمود و افزود: قانع شدن به وضع موجود در مسیر علم و دانش، موجب توقف علمی خواهد شد به طوری که عاملی برای کاهش مطالعه و پژوهش می شود.
منتظری تاکید کرد: در مسیر سیر مطالعاتی به پایین تر از خود نگاه نکنید بلکه به بالاتر از خود نگاه نمایید. با نگاه به افق است که حرکت اتفاق افتاده و موجب تقویت شوق علمی و رغبت به پژوهش می شود.
وی ادامه داد: مطالعه آثار مورد علاقه و نیز سرگذشت اندیشمندان و عالمان، بلند همتی و حمایت از محققین از دیگر عواملی است که موجب افزایش گرایش انسان به مطالعه خواهد شد.

موضوعات: نشست پژوهشي, ویژه هفته کتاب و کتابخوانی
[شنبه 1397-09-03] [ 09:02:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معناشناسی محکم و متشابه در قرآن و روایات ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشست مقدماتی ژورنال کلاب معناشناسی محکم و متشابه در قرآن و روایات در این مدرسه برگزار گردید. در این نشست خانم پاکمنش گفت: در بحث محکم و متشابه سه اصطلاح نام آشنای قرآنی یعنی محکم و متشابه و تاویل وجود دارد. در قرآن آیه ۷ سوره آل عمران نیز آمده است: اوست کسی که این کتاب را بر تو فرو فرستاد پاره ای از آن آیات محکم است آنها بر اساس کتاب اند و پاره‌ای دیگر متشابهند اما کسانی که در دلهایشان انحراف است برای فتنه جویی و طلب تاویل آن از متشابه پیروی می‌کنند با آنکه تاویلش را جز خدا و ریشه داران آن در دانش کسی نمی داند آنان که می گویند ما بدان ایمان آوردیم همه از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسی متذکر نمی شود.
ایشان در ادامه گفت: طبیعی است که این آیه از همان آغاز ذهن مفسران را مشغول کرده است و فهم آیات در گرو روشن شدن معنای آن است که آیات محکم و متشابه کدام و چگونه این دو از هم بازشناسی می‌شود و آیا معیاری وجود دارد یا نه؟ و واو به کار رفته در این آیه از نوع عاطفه است یا واو مستأنفه می باشد؟ و از تاویل آیات متشابه فقط خداوند آگاهی دارد یا راسخون در علم نیز اگاهی دارند؟ مفسران تاکنون تفسیرهای متفاوت و گاه متناقضی از این دو مفهوم به دست آورده اند. نظرات مختلفی وجود دارد اما بررسی تک تک این نظرات از گنجایش وقت ما خارج است اما تفسیرالمیزان به صورت فشرده این آرا را با دلیل آورده و رد کرده است.
خانم پاکمنش در ادامه به تعریف لغوی و اصطلاحی کلمات محکم، متشابه و تاویل پرداخت و گفت: آنچه در مباحث لغوی اهمیت دارد کشف اصالت ریشه لغت است. لذا پژوهشگری که در حیطه ی مباحث مفهوم شناسی تحقیق می‌کند باید با کنار هم گذاردن وجوه متعدد معنایی اصل و ریشه لغت را کشف کند.
خانم پاکمنش در تعریف لغوی محکم از خلیل فراهیدی در کتاب العین گفت: محکم به معنای منع و بازداشتن آمده است. در واقع محکم به معنای چیزی است که از تصرف و دخالت و نفوذ غیر محفوظ مانده و راه این تصرف مسدود شده است از این رو خللی در آن راه نیافته و به حالت اصیل خود استوار و محکم باقی مانده است.
ایشان در ادامه گفت: راغب اصفهانی نیز در تعریف معنای محکم گفته است محکم از ریشه حکمت به معنای منع و بازداشتن برای اصلاح است و علامه طباطبایی توضیح می‌دهد ماده حکم ماده ای است که در همه مشتقاتش این معنا وجود دارد. مثلا فلان چیز که محکم است بدین جهت است که فساد در آن رخنه نمی کند و چیزی آن را پاره پاره نساخته و کار آن را مختل نمی سازد. همچنین احکام تحکیم و حکم به معنای داوری و نیز حکمت به معنای معرفت تام و علم جازم و نافع است که در همه این مشتقات معنایی از نفوذ ناپذیری و معنایی که توأم با اصلاح است باشد. بنابراین می توان گفت منع از فساد لازمه اتقان و استحکام است.نتیجه اینکه اولا محکم مشتق از احکم است. ثانیاً معنی اصلی اش اتقان و توثیق است که یک معنای وجودی است ثالثا احکام شرعی مستلزم منع از فساد است که یک معنای عدمی است. بنابراین دلالت احکام بر منع از نوع دلالت التزام است مطابقه.

ایشان در ادامه به تعریف اصطلاحی واژه محکم از علامه طباطبایی پرداخته و گفت: محکم آن است که مفهوم و مراد آن روشن است علامه طباطبایی در ذیل آیه ۷ می فرماید: آیات محکم هیچ تشابهی در آنها نیست و خواننده بدون اشتباه و تردید به معنایش پی می برد. ایشان در ادامه گفت: آقای طریحی و راغب اصفهانی نیز در کتاب خود به تعریف اصطلاحی واژه محکم پرداخته اند.
خانم پاکمنش در تعریف لغوی متشابه گفت: متشابه اسم فاعل باب تفاعل است و در لغت از ماده شبه نوعی مماثلت و مشباهت در تمام مشتقات آن جاری و ساری است و بیشتر بیانگر همگونی و اشتراک دو یا چند چیز در بعضی یا همه خصوصیات و کیفیت می باشد. ایشان در ادامه به تعریف لغوی این واژه از خلیل احمد فراهیدی، راغب اصفهانی، ابن منظور و علامه طباطبایی نیز پرداختند.
ایشان در ادامه گفت: نفس تشابه معنای ایجابی دارد اما چون مشابهت دو چیز مستلزم التباس آن دو با یکدیگر است گاه از تشابه مماثلتی که به التماس و اشتباه می انجامد اراده می شود.
خانم پاکمنش در ادامه به نقل از روایتی از امام علی (علیه السلام) در مورد شبهه پرداخته و گفت: شبهه را به خاطر این شبهه گویند که شبیه حق است اما چراغ اولیاء خدا در امور شبهه‌ناک یقین و راهنمای ایشان راه هدایت است ولی دعوت کننده دشمنان خدا در مسیر شبهه ضلالت و راهنمای شان کوردلی است ترس از مرگ علت نجات است و نه عشق به بقا عامل جاودانگی است.
طلبه سطح سه حوزه در تعریف اصطلاحی متشابه از آیت الله معرفت گفت: شبهه آن است که به جهت وجود شباهت بین دو چیز یکی از دیگری تمیز داده نمی شود. متشابه در اصطلاح قرآن لفظی است که احتمال چندین معنا در آن وجود دارد.
خانم پاکمنش در ادامه به معنای برگزیده از محکم و متشابه که مورد تاکید دانشمندان علوم قرآنی می باشد پرداخته و گفت: محکم آیاتی که تأویل و تنزیلش یکی است. یعنی دلالت آن بر معنا به قدری روشن و بی ابهام است که نمی توان معنای دیگری برای آن در نظر گرفت و حکم مستفاد از آنها نسخ شده است و از آنها که کلیت مفاد و پیام محکمات روشن است، مرجع برای فهم سایر آیات اند. متشابه آیاتی که به سبب برخی از عوامل تشابه (ایجاز و…) زمینه برداشت های نادرست در آنها وجود دارد. یعنی حکم مستفاد از آن نسخ شده است و برای دست یافتن به معنا و پیام واقعی این آیات باید آنها را به محکمات عرضه کنیم و یا پیام را زا راسخان در علم بپرسیم.
خانم پاکمنش گفت: راغب اصفهانی در تعریف لغوی تاویل گفته است: تاویل از ماده ی اول به معنای رجوع به اصل و عبارت از برگرداندن چیزی به غایت و مراد است. آقای خلیل فراهدی و ابن فارس و علامه طباطبایی نیز در کتاب خود به تعریف لغوی تاویل پرداخته اند.
ایشان در پایان به تعریف اصطلاحی تاویل پرداخته و گفت: علامه طباطبایی تاویل قرآن را. حقایق خارجیه ای می داند که تکیه گاه آیات قرآن کریم است و معارف و شرایع و سایر موضوعات مذکور در قرآن به آن استناد دارد و به طوری است که اگر چیزی از آن حقایق تغییر کند، به همان میزان مضامین آیات تغییر می کند.
ایشان در بیانات خود به تعریف تاویل، از دیدگاه علمای متاخر، علامه طباطبایی، اقای هاشمی رفسنجانی، علامه معرفت نیز پرداخت.

موضوعات: نشست پژوهشي
 [ 08:50:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آشنائی با سامانه پایان نامه ها ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (س) کارگاه پژوهشی با عنوان آشنائی با سامانه پایان نامه ها در تاریخ 16/7/97 برگزار گردید. در این کارگاه خانم مهاجرخراسانی برای آشنائی طلاب با فرآنید سامانه پایان نامه ها به تشریح آن پرداخت.

ایشان در این کارگاه که طلاب ورودی 95 در رشته تفسیر و طلاب ورودی 95 و 96 در رشته فقه و اصول حضور داشتند به بیان چگونگی ورود به سامانه، نحوه جستجوی موضوعات پایان نامه در سامانه مرکز و ایران داک و حوزه قم، بارگذاری طرح اجمالی و انتخاب استاد و بارگذاری طرح تفصیلی، ارسال گزارش تدوین پایان نامه و چگونگی درخواست دفاع پرداخت.

موضوعات: نشست پژوهشي
[شنبه 1397-08-19] [ 09:02:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی فقهی تحریفات عاشورا ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشستی با عنوان بررسی فقهی تحریفات عاشورا در این مدرسه بر گزار گردید. در این نشست خانم حقیقی در ابتدا به بیان کلامی از میرزا حسین نوری پرداخته و گفت: امروز اگر کسی بخواهد بگرید اگر کسی بخواهد ذکر مصیبت کند بر مصائب اباعبدالله (ع) باید بگرید. این درد بزرگی است که با توجه به نقل های معتبر بسیار از معتبرترین مورخین اسلامی که به اعتراف علما و محققین هیچ واقعه تاریخی همچون حادثه کربلا دارای نقل های معتبر نیست ولی متأسفانه هنوز آن چهره واقعی صحنه قیام و هدف اصلی بیان نشده و چه بسا امروزه خواسته نخواسته دچار تحریفات بسیاری شده است.
ایشان در ادامه به نقل از آیت الله بهجت به نقل روایتی که در کتاب الزام الناصب فی اثبات الحجه الغائب از علی حائری یزدی نیز آمده است گفت: هرگاه امام زمان (عج) قیام می کنند چنین ندا می کند به اهل عالم: (الا یا اهل العالم، أن جدی الحسین قتلوه عطشانا ألا یا اهل العالم إن جدی الحسین سحتوه عدوانا ….) امام زمان خودش را به واسطه امام حسین (ع) به همه عالم معرفی می کنند. لذا باید همه جهانیان تا آن زمان امام حسین (ع) را شناخته باشند و این می طلبد که امروز ما بتوانیم ایشان را به درستی به جهانیان بشناسانیم.
خانم حقیقی در ادامه گفت: حادثه عاشورا و قیام امام حسین (ع) یکی از کارآمدترین و موثرترین ابزار و بستر برای تبلیغ دین و رشد مذهب تشیع است. امام حسین (ع) در بیانات خود حضرت، هدف از قیامش را نابسامانی فکری و اعتقادی و عدم تشخیص حق از باطل و وضع موجود جامعه معرفی کرده و برای احیای سیره پدر و جد بزرگوارشان قیام می کنند. اما با توجه به نقش بسیار بالای عاشورا در تعالی ارزش های دینی و رشد اسلام دشمنان نوک تیر خود را به سمت باورهای عمیق فطری مردم نشانه گرفتند و سعی می کنند تا این حرکت سازنده اهل بیت (ع) را از جایگاه اصلی تنزل داده و به سمت و سوی بی محتوایی سوق دهند.
ایشان در ادامه گفت: یکی از معیارهای مهمی که فقهای شیعه در استنباط احکام اسلامی بدان استناد می کنند وهن دین و مذهب است. ایشان در معنای وهن گفتند: وهن به معنای سست نشان دادن دین، تضعیف دین در نگاه ناظران بیرونی است. در واقع هر عملی که از مسلمانی سر زند که موجب سست شدن و خدشه دار شدن دین شود باید ترک شود.
ایشان در ادامه برای تشخیص معیار وهن گفتند: معیار تشخیص وهن عرف و عموم مردم هستند که در این زمینه اختلافی وجود ندارد. تنها بحثی که وجود دارد این است که مراد از عرف اینجا عرف متشرعه است یا عرف همه مردم اعم از متشرعه یا غیر متشرعه؟ برخی معتقدند مراد از عرف، عرف متشرعه می باشد. زیرا اگر شامل عرف غیر متشرعه شود موجب می شود تمام اعمال عبادی و بسیاری از احکام با استناد به حرمت وهن تعطیل شود.اما گروهی معتقدند منظور از عرف، عرف عموم مردم است. زیرا معنای وهن در تعریف لغوی و اصطلاحی که دقت می باشد مطلق است و شامل هر دو می شود. زیرا اگر دین ضعیف نشان داده شود مسلمین و متشرعه نسبت به دین دچار تردید می شوند و با توجه به دعوت همگانی اسلام، اگر دین در نگاه غیر مسلمان سست نشان داده شود موجب بی رغبتی و تنفر می شود.
خانم حقیقی در بیان دامنه وهن و دلایل حرمت وهن فرمودند: دامنه وهن شامل مستحبات، مباحات، حتی واجبات می شود. ادله حرمت وهن شامل آیات مانند آیه 104 سوره بقره، 108 سوره انعام و آيه 60 سوره روم و روایات متعددی مانند روایت امام صادق (علیه السلام) که مایه افتخار ما باشید نه مایه سرافکندگی، قیاس اولویت، اجماع، ارتکاز متشرعه، دلیل عقلی و قاعده تقدیم اهم می باشد.
وی همچنین به آسیب های عزاداری اشاره نمود و گفت: آسیب های عزاداری به دو نوع محتوایی و شکلی تقسیم می شود که از جمله آسیب های محتوای؛ تحریف هدف، غلو، طرح یک جانبه سیمای امام حسین(ع)، استناد به منابع غیر معتبر، مسیحی سازی و …می باشد.
حقیقی افزود: از آسیب های شکلی می توان به، استفاده از موسیقی، قمه زنی، قفل زنی، ایجاد مزاحمت برای دیگران با بلند کردن صدای طبل و ..،شرکت زنان در عزاداری اگر موجب اختلاط و تماس با نامحرم شودو …اشاره نمود.
وی در پایان به بیان برخی از مطالب دروغینی که از صحنه کربلا نقل می شود اشاره داشت و بر لزوم شناخت این آسیب ها تاکید نمود.

موضوعات: نشست پژوهشي
 [ 08:56:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معناشناسی واژگان حوزه گناه در قرآن کریم (قسمت دوم) ...

لغویون در هر زبانی به تشریح معانی واژه­هاپرداخته اند. در زبان عربی هرواژه با توجه به ریشه­ی اصلی خود و ذیل آن مورد بررسی قرار می­گیرند. در قسمت قبل به بررسی واژه­های «ذنب و اثم» پرداختیم در این بخش به معناشناسی واژه جناح می­پردازیم.

جُناح

از دیگر واژگان حوزه­ی گناه، کلمه­ ی «جُناح» می­باشد؛ که لغویون آن را مترادف گناه دانسته اند. در بررسی لغوی این واژه نکاتی به دست می آیدکه به وجه تسمیه جناح به گناه اشاره دارد.

فراهیدی1 هرچند اشاره­ی مستقیمی به واژه جناح نکرده اما در توضیحات مربوط به ریشه این واژه یعنی « ج- ن- ح » اشاره به طرفین نموده و انحراف از میانه به چپ و راست در برخی مشتقات این ریشه بیان کرده است. درباره مشتقات آن می­نویسد: «الرجل يَجْنَح: إذا أقبل على الشي‌ء يعمله بيديه و قد حنى إليه صدره»2؛ وقتی بیان می شود «الرجل يَجْنَح» به این معنی است که مردبه سوی چیزی رفت وآن رابادستش انجام دادوسینه­اش به آن مشتاق گردیدو وقتی می­گوییم: «السفينة تَجْنَح جُنُوحا»3به این معنی است که «إذا انتهت إلى الماء القليل فلزقت بالأرض فلم تمض»4 کشتی به آخرآب کم عمق رسید وبه زمین چسبید ولی آسیب ندید. عبارات«جَناحا الطائر» رابه دستان(بال) پرنده و «جوانِح الصدر» را به دنده­های قفسه­ی سینه که دروسط به یکدیگرمتصل می­شوند تعبیر می­نماید.درنتیجه،فراهیدی معنای ریشه­ی جُناح رادرعدول ازمیانه به طرفین می­داند.

ابن فارس در توضیح و تشریح واژه جناح اینچنین نوشته است که «الجيم و النون و الحاءِ أصلٌ واحدٌ يدلُّ على المَيْلِ و العُدْوان»5 در بیان جناح، آن را از ریشه« ج- ن- ح» می داند که برعدول از وسط به یک طرف  ازعدالت دلالت دارد.«و يقال جنح إلى كذا، أى مَالَ إليه. و سمِّى الجَناحانِ جَناحَيْنِ لميلهما فى الشِّقَّين»6 و درادامه­ی توضیحات بیان می دارد: «که گفته می­شود واژه­ی جنح،به سوی چیزی یعنی انحراف به سوی آن چیز است و علت نامگذاری دو بال پرندگان به جناحین بابت انحراف آن­دو به دو سمت (پرنده) است». «و الجُنَاح: الإثم، سمِّى بذلك لمَيْلِه عن طريق الحقّ »7؛ در تسمیه گناه به جناح، احمد بن فارس عقیده دارد علت آن، انحراف از راه حق است. «و هذا هو الأصل ثمَّ يشتقّ منه، فيُقال للطائفة  من الليل جُنْح و جِنْح »8؛ این معنای جُناح اصل است سپس از آن نامگذاری قطعه ای از شب، به  جُنح مشتق می گردد .

صاحب ابن عباد9 و جوهری فارابی10 در توضیح واژه جناح  همانند فراهیدی و ابن فارس اشاره به گناه کرده اند؛ با این مضمون که در واژه­ی «جُناح »، انحراف از حق نهفته است .ابن عباددرتوضیح واژه­ی«جُناح »؛ واژه­ی تنگی ( التَّضْيِيْقُ) رااضافه می­کند.جوهری درتوضیح عبارت« جُنِحَ البعير» می­نویسد؛ دستان شترازسنگینی بارشکست.

در توضیحات واژه­ ی «جُناح»، دردیدگاه ابن­فارس و راغب اصفهانی می­توان شباهت­ها و تفاوت­هایی را یافت. راغب بیان می دارد که؛ « الجناح: جناح الطائر»11 ریشه جُناح را از « ج- ن- ح»  می داند و جناح ( به فتح جیم ) را بال پرنده معنا می نماید.« وسمي جانبا الشيء جناحيه، فقيل: جناحا السفينة، وجناحا العسكر »12 و به دو طرف هر چیزی  جَناح گوید مانند دو طرف کشتی یا دو طرف لشکر .درتوضیح عبارت«جَنَحَتِ العير في سيرها: أسرعت، كأنها استعانت بجناح »نوشته است؛که به سرعت گرفتن شترگویندچون؛حیوان درهنگام سرعت گرفتن ازدست وپایش کمک می­گیردوواژه­ی «الجِنْحُ» راقسمتی ازشب تاریک می­داند.« و سمي الإثم المائل بالإنسان عن الحق جناحا ثم سمّي كلّ إثم جُنَاحاً، نحو قوله تعالى: لا جُناحَ عَلَيْكُمْ  »13  و سپس بیان می دارد به گناهی که انسان را از حق منحرف می دارد  ، جُناح نام می نهند پس هر گناهی را جُناح می نامند  مانند آیه14 فوق که خداوند متعال می فرماید : گناهی بر شما نیست .

ابن منظور با شباهت ها و تفاوت هایی نسبت به دیگرلغویون مطالبی درتوضیح ریشه « ج- ن- ح » و واژه جناح آورده است؛ « جَنَحَ إِليه ، يَجْنَحُ و يَجْنُحُ جُنُوحاً، و اجْتَنحَ: مالَ »15؛ که  واژه جَنَحَ  و مشتقات آن را به معنای  عدول از وسط به یک طرف وگناه وتنگی ومشقّت گرفته است . در این باره به آیه­ای از قرآن کریم اشاره دارد که :«  و قال الله عز و جل: وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها16؛ أَي إِن مالوا إِليك  فَمِلْ إِليها»17 : خداوند می فرماید ( ای پیامبر ) اگر ( مشرکین)  به سوی صلح منحرف ( مایل ) شدند پس تو نیز به آن منحرف ( مایل ) شو . او در ادامه نوشتار اینچنین بیان می نماید « الجُناح، بالضم: الميل إِلى الإِثم، و قيل: هو الإِثم عامّة. و الجُناحُ: ما تُحُمِّلَ من الهَمِّ و الأَذى »18که  جُناح را انحراف به سوی گناه می داند و بیان می دارد که آن به گناه به صورت عموم گفته می شود . و« الجُناحُ » آنچه که از غصه و اذیت تحمل شود را گویند . و در ادامه می نویسد : « و أَصل ذلك من الجُناح الذي هو الإِثم. و قال أَبو الهيثم في قوله عز و جل: وَ لا جُناحَ عَلَيْكُمْ فِيما عَرَّضْتُمْ بِهِ19؛ الجُناح: الجناية و الجُرْمُ»20 و اصل آن از جُناح که به معنی اثم است گرفته شده و به نقل از ابوالهیثم می گوید : درباره فرموده خداوند (آیه فوق) واژه­ی« الجُناح »به معنی جنایت و جرم است . در روایتی از ابن عباس آورده است :«   في حديث ابن عباس في مال اليتيم: إِني لأَجْنَحُ أَن آكُلَ منه  ،أَي أَرى الأَكل منه جُناحاً و هو الإِثم  »21 در خوردن مال یتیم ، ابن­عباس می گوید که منحرف نمی شوم با خوردن از آن مال ، یعنی ابن­عباس خوردن مال یتیم را جُناح به معنای گناه می دیده است.

فیروزآبادی به برخی نکات ذکر شده در کتب لغویون اشاره دارد اما تذکره ای دیگر را یادآور می گردد و بیان می دارد که « وامّا الجُناح بالضم فورد بمعنیین : بمعنی الحَرَج ( ولا جناح علیکم فیما عرّضتم ، بقره /235 ) وبمعنی الاثم فی العقبی ( لا جناح علیهن فی ابائهن ، احزاب/55) ولکل نظائرُ »22 جُناح در قرآن کریم به دو معنا استفاده شده است اول به معنای سختی و تنگناست مانند آیه 235 سوره بقره و دوم به معنای جزا (ی گناه ) در آخرت مانند آیه 55 سوره احزاب است . از این گفتار برمی آید که فیروزآبادی چندان به معنای گناه در واژه اثم معتقد نیست بلکه در معنای اثم ، تاکید به سختی در دنیا و جزا درآخرت دارد .

طریحی دربررسی ریشه به حدیثی ازامام جعفرصادق(ع) استنادمی­نماید؛«عَنِ الصَّادِقِ (ع) خَلَقَ اللَّهِ الْمَلَائِكَةُ مُخْتَلِفَةٍ، وَ قَدْ رَأْيِ رَسُولُ اللَّهِ (ص) جَبْرَئِيلُ وَ لَهُ سِتُّمِائَةِ جَنَاحٍ … قَدْ مَلَأَ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ »23که درآن واژه­ی « جَنَاحٍ » به معنای بال آمده ودرادامه­ی بحث اینگونه آورده است که؛« الجناح: الإثم لميله عن طريق الحق، و منه قوله تعالى: فَلا جُناحَ عَلَيْهِ [بقره/ 158] أي لا إثم عليه » 24 : جُناح اشاره دارد به گناه ( اثم ) از باب انحراف از راه حق ، که دربیان قرآن کریم نیز آمده که  گناهی براونیست .

علاوه بر مطالب فوق الذکر زبیدی مطالب دیگری نیز نگاشته است . «جَنحَ إِليه يَجْنَحُ، كيَمْنَع، على القياس، لُغَةُ تَميم، و هي الفصيحة و يَجْنُحُ، بالضّمّ لُغة قَيْسٍ، وَ يَجْنِح بالكسر، و قد قُرِئ بهما شاذًّا، كما في المُحْتسب و غيره، نقله شيخُنا جُنوحاً بالضّمّ: مالَ. قال اللّه عز و جل: وَ إِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها  أَي إِنْ مالُوا إِليك  فمِلْ إِليها، و السَّلْم: المُصَالَحة »25 هم­چنان که مشاهده می گردد زبیدی با بیان تفاوت هایی بین لهجه­های قبایل تمیم و قیس در باره­ی واژه­ی« يَجْنَحُ »، آن رابه عدول از وسط به یک طرف می داند و از قرآن کریم یک نمونه بیان می­دارد.در ادامه می نویسد : « يقال: جَنَحَ الرَّجلُ و اجْتَنَحَ: مَالَ على أَحَدِ شِقَّيْهِ و انْحَنَى في قَوْسِه»26که وقتی  واژه­ی« جَنَحَ » به مردی نسبت داده شود به معنای انحراف او به یک سمت است . سپس بیان می دارد : «و الجُنَاحُ بالضَّمّ: الميْلُ إِلى الإِثْم. و قيل: هو الإِثم عامّةً و ما تُحُمِّلَ من الهمّ و الأَذَى »27  جُناح ، به معنای انحراف به سوی اثم ( گناه ) است و آن گناه به صورت عموم است . زبیدی همانند ابن­منظور درلسان العرب ، روایت از ابن عباس را آورده است که جُناح را به اثم ( گناه ) معنا کرده است .

مصطفوی ذیل  جنح  می نویسد :« جنح: أصل واحد يدلّ على الميل و العدوان، و يقال جنح الى كذا: مال إليه  »28 اصل آن را  برعدول از وسط به یک طرف وخروج ازعدالت دلالت دارد . «و الجناح: الإثم، سمّي بذلك لميله عن طريق الحقّ » : جُناح را به اثم ( گناه ) معنا نموده است زیرا گناه ، انحراف انسان از راه حق است.  در ادامه می نویسد : « أنّ الأصل الواحد في هذه المادّة: هو الميل و الرغبة الى شي‌ء أو عمل أو جانب، و خصوصيّاته تختلف باختلاف الموارد و الموضوعات، يقال جنح الى الشي‌ء: مال إليه»29  اصل ماده این واژگان به انحراف و تمایل به چیزی یا کاری یا طرفی  اطلاق می شود . در ادامه به چند نمونه از آیات قرآن کریم اشاره دارد : . «فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما- 2/ 158.. لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ- 2/ 198.. فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما- 4/ 128.   أي ليست هذه الأعمال ميلا عن الحقّ و رغبة عن طريق الدين.  فظهر أنّ تفسير هذه الكلمات بمعاني مختلفة تجاوز و جناح عن الحقّ.  و أمّا الفرق بين الميل و الجنح و الرغبة: أنّ الرغبة عبارة عن الميل مع العلاقة الباطنيّة و المحبّة. و الجنوح هو الميل مع العمل. و الميل مطلق  »30 در این آیات که جُناح را از اعمالی نفی می نماید منظور این است که این اعمال انحراف از حق و روگرداندن از راه دین اسلام نیست و این واژه در آیات مذکور به معنای تجاوز و انحراف از حق است که نفی گردیده ، اما واژه­ی« الرغبة» به معنای انحراف با میل باطنی است و واژه­ی« جُناح »، انحراف به همراه عمل است و واژه المیل  به معنای مطلق انحراف است.

همه ی لغویون درمترادف بودن جناح و اثم تاکید داشته ووجه تسمیه ی این ترادف را از معنای ریشه­ی واژه­ی جناح می دانند که در آن ،انحراف ازمیانه نهفته است.در نتیجه  لغویون واژه جناح را به گناهان اطلاق می نمایند چون گناه باعث انحراف و عدول از حق و اسلام می گردد.

محقق: خانم فاطمه صغری برقرار

منابع

[1] - فراهيدى، خليل بن احمد .  پیشین ، ج 3 . قم – ايران:نشر هجرت، دوم، 1410 ه‍ ق ، ص 83 و 84

2- همان

3- پیشین

4- پیشین

5- ابو الحسين، احمد بن فارس بن زكريا. پیشین، ج 1 . قم- ایران :انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، اول، 1404 ه‍ ق ، ص 484

6- همان

7- همان

8- همان

9- صاحب بن عباد، كافى الكفاة، اسماعيل بن عباد. پیشین، ج 2 .  بيروت - لبنان :عالم الكتاب ، اول، 1414 ه‍ ق ، ص 411 

10- جوهرى، اسماعيل بن حماد. پیشین،  جلد1. بيروت – لبنان: دار العلم للملايين، اول، 1410 ه‍ ق ،360

11- اصفهانى، حسين بن محمد راغب.  پیشین. لبنان – سوريه: دار العلم - الدار الشامية، اول، 1412 ه‍ ق ، ص 207

12- همان

13- همان

14- بقره / 236

15- ابن منظور، ابو الفضل، جمال الدين، محمد بن مكرم. پیشین، ج 2 .بيروت - لبنان: دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع - دار صادر، سوم، 1414 ه‍ ق ،ص 428

16- انفال/61

17- همان

18- پیشین.ص 430              

19- بقره/235

20- همو

21- همان

22- فیروزآبادی، مجد الدين أبو طاهر محمد بن يعقوب . بصائرذوی التمییزفی لطائف الکتاب العزیز ، جلد2  . قاهره : احیاء التراث الاسلامی ،1416 ه ق ، ص 400

23- طريحى، فخر الدين . پیشین. 6 جلد2، تهران : كتابفروشى مرتضوى، سوم، 1416 ه‍ ق ، ص 346

24- همان

25-واسطى، زبيدى، حنفى، محب الدين، سيد محمد مرتضى حسينى.  پیشین، ج 4 .  بيروت – لبنان: دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع ، اول، 1414 ه‍ ق ، ص: 29

26- همان

27- همان

28- مصطفوى، حسن . التحقيق في كلمات القرآن الكريم، 14 جلد 2. تهران : مركز الكتاب للترجمة و النشر ، اول، 1402 ه‍ ق ، ص 117

29-همان

30همان

 

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات
[شنبه 1397-08-12] [ 11:12:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت