پژوهشگر:فريده ساوري

پیش تر گفته شد که«وحی نوعی ارتباط خاص بین انسان موجود در عالم طبیعت با ماورای طبیعت است . ارتباطی که از رهگذر آن حقایقی از عالم بان به پیامبر (صلی الله علیه وآله ) منتقل (می شود) و او بر این حقایق آگاهی می یابد. ( اکنون( ممکن است این شبهه نطرح شود که وحی، به معنای یاد شده امری غیر ممکن است . زیرا هر ارتباطی در گرو سنخیت دو طرف آن است در حالیکه بین انسانی که در عالم طبیعت به سر می برد و با ماورای طبیعت شخصیتی وجود ندارد»

باید گفت که انسان یک موجود مادی صرف نیست، بلکه عاوه بر بعد مادی از بعد غیر مادی نیز برخوردار است که «روح» نام نهاده شده است وامری مجرد است. انسان توسط بعد روحانیش امکان ارتباط با ماورای طبیعت وعالم غیر مادی را دارد.

باید توجه داشت که تجرد روح انسان برای ادراک وحی کفایت نمی کند زیرا امری همگانی می گردد، بلکه دریافت آموزه های وحیانی نیاز به طهارت جان وکمال روح داردو روی همین مبنا وحی به برخی انسانها یعنی پیامبران اختصاص می یاند. زیرا بقیه شایستگی روحی لازم برای دریافت ئحی را دار نمی باشند .

 

خطاناپزیر وحی والفاظ قرآن

در ذیل برخی دلایل عقلی ونقلی بر لزوم خطا ناپذیری وحی در مرحله دریافت نگهداری وابلاغ آن به دیگران ذکر می شود.

الف) ادله عقلی

«(یک) پیامبر (صلی الله علیه وآله ) عقلاً باید بر دریافت و حفظ ابلاغ وحی؛ معصوم باشد، چرا که حکمت الهی لقتضای هدایت انسانها بوسیه ارسال رسل وانرال کتب آسمانی از طریق وحی را دارد . لذا خداوند باید مقدماتی فراهم کند تا پیام هدایتش، بدون کوچکترین آسیبی به مردم برسد، و گرنه نقض غرض هدایت خواهد بود.»

«(دو) با توجه به اینکه الفاظ قرآن یعنی همان وحی به نبی از طرف خداوند است وپیامبر (صلی الله علیه وآله ) فقط وظیفه دریافت ونقل آن را دارد شبهه خطا پذیر بودن آن پیش نمی آید زیرا الفاظ از ناحیه پیامبر (صلی الله علیه وآله ) صادر نمی شود بلکه آنها از سوی خداوند است . قرآن اشاره به این مطلب دارد که الفاظ قرآن توسط فرشته وحی بر پیامبر (صلی الله علیه وآله ) خوانده شده است :«سنقرئک فلاتنسی»(اعلی/6)(ما این قرآن را بر تو می خوانیم) یا می فرماید:«انا انزلنه قرآناً عدبیاً»(یوسف/2) (قرآن را بصورت عربی بر تو نال کردیم) این ایات نشان می دهد که الفاظ قرآن از طرف خداوند است .

همچنین با توجه به امّی بودن رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) نمی توان پذیرفت که او چنین کتابی را با الفاظ زیبا و نظم بی نظیر آورده است «تو قبلاً نه کتابی خوانده بودی ونه نوشته ای با دستت نوشته بودی»(عنکبوت /4)

 

ب:ادله نقلی

یک،«مصونیت پیامبر (صلی الله علیه وآله ) از خطا در مرحله دریافت کلام خدا:«انک لتلقی القرآن من لدن حلیم علیم»(نمل/6) ( ای پیامبر ! تو قرآن را از تو پروردگار حکم و دانا دریافت می کنی) در این مرحله خطا راه ندارد چرا که موطن «لدن» جای شک  اشتباه نیست، (بلکه در جایی رخ می دهد که باطل بتواند در آن راه یابد، ولی در ساحت لدن، اصلاً باطل راه ندارد، پس شک راه ندارد»(خسرو پناه، همان:214)

دو، عصمت پیامبر (صلی الله علیه وآله ) در مرحله حفظ :«سنقرئک فلا تنسی» (اعلی /6) (ما قرآن را بر تو می خوانیم وتو آن را فراموش نخواهی کرد )

سه، و چار خطا نشدن پیامبر (صلی الله علیه وآله ) در ابلاغ وحی«علم الغیب فلا یظهر علی غیبه احداً* الاّ من إرتضی من رسول فانّه یسئلک من بین و من خلفه ی رصداً*ایعکم أن قد أبلغوا رسلت ربهم وأحاط بما مهم وأحصی کلّ شی ءِ عددا«(جن/28-26)

این آیات دلالت می کنند که خداوند بر رسولانش مراقبتی قرار می دهد تا مبادا در ابلاغ وحی خطایی از آنها صورت بگیرد .

«ما ینطق عن الهوی* إن هو ألا وحی یوحی» (نجم /3و4) یعنی پیامبر از روی هوی وهوس سخن نمی گوید، بلکه آنچه  که می گوید، وحی است که از طرف خداوند بر او نازل می شود

منابع:

*  قرآن

1-خسرپناه، عبدالحسین،مسائل جدید کلامی و فلسفه دین،جلد 1

2-سعید مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، جلد2

 

موضوعات: مقالات, کلامی
[چهارشنبه 1397-02-19] [ 10:15:00 ق.ظ ]