تاریخچه تفسیر در عصر پیامبر اکرم (ص)

قرآن کریم در طول رسالت پیامبر اکرم بر ایشان نازل شد با توجه به اینکه بخش عمده ای از آیات نیازمند تفسیر بود رسول اکرم آیات را تفسیر و تبیین فرمودند. (سید رضی، نهج البلاغه،  خطبه 125:387). و مرتبه ای از آیات قرآن نیازی به تفسیر نداشتند و مردم تنها با شنیدن آن و با اندک تأمل و تدبّر به معانی و معارف آن چی می بردند.

دلایل تفسیر شدن قرآن از سوی پیامبر

از چند راه می توان پی برد پیامبر آنچه از قرآن را که در فهم آن نیاز به تفسیر بوده، تفسیر کرده است:

1-    تحلیل عقلی

در قرآن کریم مطلبی ذکر شده که فهم و عمل به آن، نیازمند تبیین است مانند: به داشتن نماز فرمان داده شده ولی کیفیت آن بیان نشده است؛ به دادن زکات ترغیب شده، ولی مقدار چگونگی آن بیان نشده است؛ به فریضه حج اشاره شده است، ولی مناسک آن تبیین نشده است و… بی تردید مناسب ترین و سزاوارترین شخص برای تبیین این گونه مطالب، پیامبر اکرم بوده است و آن حضرت هم در ابلاغ و تبیین آن اهتمام داشته و هم برای امت خود دل سوز و مهربان بوده است، «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ»؛ (همانا رسولی از جنس شما برای (هدایت) شما آمد که فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت می‌آید و بر (آسایش و نجات) شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است.) (توبه/128).

2-    قرآن کریم

خداوند می فرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ»؛ (خدا بر اهل ایمان منّت گذاشت که رسولی از خودشان در میان آنان برانگیخت که بر آنها آیات او را تلاوت می‌کند و آنان را پاک می‌گرداند و به آنها علم کتاب (احکام شریعت) و حقایق حکمت می‌آموزد، و همانا پیش از آن در گمراهی آشکار بودند).(آل عمران/164).

 افزون بر تلاوت آیات، تعلیم کتاب را از وظایف پیامبر به شمار آورده است. از ذکر «تعلیم کتاب» به دنبال «تأویل آیات» به خوبی فهمیده می شود که منظور از تعلیم کتاب، تعلیم قرائت آن نبوده؛ بلکه منظور، تعلیم معانی و معارف آن بوده است و عطف «الحکمه» به «الکتاب» و تعلق «یعلمهم» به هردو، مؤید دیگری بر این معناست؛ زیرا روشن است که تعلیم حکمت، تعلیم مطلب و حقیقت است نه تعلیم لفظ و قرائت.(بابایی، تاریخ تفسیر قرآن:43).

3-    روایات

روایات فراوانی در مصادر روایی شیعه و سنی، دلالت آشکار دارد که پیامبر اکرم قرآن را تفسیر می کرده است؛ برای نمونه در کتاب اصول کافی، با سندی صحیح از امام صادق نقل شده است که در پاسخ ابوبصیر که گفت: مردم می گویند چرا نام علی و اهل بیت در کتاب خدا ذکر نشده است ایشان از قول پیامبر به او جواب می دهد.(کلینی، اصول کافی،ج2:346). در تفسیر آیه «غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّیّن»(حمد/7)، از رسول خدا روایت کرده اند که فرمود: منظور از «مغضوب علیهم» یهود و مراد از «الضّالّیّن» مسیحیان است. (سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج2: 1238-1237).

مفسران عصر رسالت

با توجه به مطالبی که بیان شد، تردیدی نمی ماند که نخستین مفسر قرآن و برترین مفسر عصر رسالت، رسول خدا بوده است. ولی آیا غیر از آن حضرت نیز کسی در عصر رسالت مفسر قرآن بوده است؟

نمی توان به این پرسش پاسخ قطعی داد؛ «وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا»؛ (و (منافقان) چون امری به آنان برسد که باعث ایمنی یا ترس (مسلمین) است (و باید پنهان داشت) آن را منتشر می‌سازند، در صورتی که اگر آن را به رسول و به صاحبان حکم که از خودشان هستند گزارش می‌دادند همانا آنان که اهل بصیرتند در آن واقعه صلاح‌اندیشی می‌کردند. و اگر نه این بود که فضل خدا شامل حال شماست، همانا به جز اندکی همه شیطان را پیروی می‌کردید.) (نساء/83).

 برخی گفته اند درباره فهم و تفسیر قرآن یا شامل آن است؛ زیرا خداوند در این آیه، گروه هایی را برای استخراج معانی قرآن، مدح کرده است(طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج1: 4: طبرسی، مجمع البیان، ج1: 13). براساس این برداشت شاید از این آیه به دست آید که در عصر رسالت جز رسول خدا، جمع دیگری نیز –که در این آیه «اولی الامر» نامیده شده اند- قرآن را تفسیر و معانی آن را استخراج می کرده اند. ولی ظاهر آن است که ضمیر «ردوه» به «امر من الامن او الخوف» بر می گردد و موضوع آیه، مسائل امنیتی است نه تفسیر قرآن و تاکنون روایتی مشاهده نشده است که بیان کند در عصر رسالت، کسی جز رسول خدا نیز قران را تفسیر می کرده است حتی اگر بگوییم در مناطق دور از محل سکونت پیامبر صحابه آیات را برای مردم تفسیر می کرده اند در حد بیان یک یا چند ایه بوده است و مقداری نبوده است که بتوان آنان را مفسر نامید (بابایی، تاریخ تفسیر قران: 48).

منابع تفسیر در عصر پیامبر

پیامبر در زمان رسالت خود به کمک اموری و با استناد به ان معنای آیات را بیان می کردند:

1-    فهم عرفی یا فهم خود پیامبر

در بعضی از آیات مانند « وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَد مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ »؛ (و از خدا آنچه مقدّر فرموده بخواهید. و بخورید و بیاشامید تا خط سفیدی روز از سیاهی شب در سپیده دم پدیدار گردد، پس از آن روزه را به پایان برسانید تا اول شب) (بقره/187). هرکس که تا حدودی به زبان عربی آشنا باشد می داند مراد از « الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ » و « الْخَيْطِ الْأَسْوَد » نخ سفید و سیاه نیست بلکه استعاره از روشنی صبح و تاریکی شب است.(طبرسی، مجمع البیان،ج2: 281). و آیاتی مانند: « التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ»؛ (اینان همان از گناه پشیمانان، خداپرستان، حمد و شکر نعمت‌گزاران، روزه‌داران، نماز به خضوع گزاران، امر به معروف و نهی از منکر کنندگان، و نگهبانان حدود الهی‌اند، و مؤمنان را بشارت ده) (توبه/112)، مصادیق آن فراتر از توان افراد عادی می باشد و نیازمند آن بود که فرد فوق العاده و با معنویتی مانند پیامبر آن را تفسیر کند که ایشان منظور از « السَّائِحُونَ» را روزه داران معنا کرده اند. (نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج2: 335).

2-    قرآن

رسول خدا برای بیان مقصود برخی از آیات به آیات دیگری استناد کرده است. برای مثال در تفسیر آیه 82 سوره انعام «الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ»؛ (آنان که ایمان آورده و ایمان خود را به ستمی نیالودند ایمنی آنها راست و هم آنها حقیقتا هدایت یافته‌اند)، برای بیان مقصود از ظلم به شرک به آیه 13 سوره لقمان «وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ»؛ (و (یاد کن) وقتی که لقمان در مقام پند و موعظه به فرزندش گفت: ای پسر عزیزم، هرگز شرک به خدا نیاور که شرک بسیار ظلم بزرگی است)، استناد کرده اند.

3-    تلقی از جبرئیل

رسول خدا معنا و مقصود برخی آیات را از جبرئیل سوال می کرده است به عنوان نمونه بعد از نزول سوره کوثر پیامبر از جبرئیل می پرسد که منظور خدا از قربانی شتر چیست جبرئیل عرض کرد قربانی شتر منظور نیست بلکه مقصود وقتی در حال نماز تکبیره الاحرام و رکوع می کنی و سر از رکوع بر می داری دست هایت را بلا بیاوری. (بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج8: 404).

4-    وحی خداوند

امام موسی بن جعفر علیه السلام در سخنی با مهدی عباسی درباره فدک فرمود: به راستی وقتی خدای متبارک فدک و اطراف ان را بدون جنگ و لشکرکشی برای پیامبرش فتح کرد آیه «وَ آتِ ذَا القُربی حقّهُ»؛ (و حق نزدیکان را بپرداز) (اسراء/26) برای پیامبرش نازل کرد، رسول خدا ندانست که «ذا القربی» چه کسانی هستند درباره آن به جبرئیل مراجعه کرد و جبرئیل به پروردگارش مراجعه کرد خدا به آن حضرت وحی کرد فدک را به فاطمه بده. (کلینی، اصول کافی، ج1: 543).

برترین دانشجوی تفسیر در عصر رسالت

از روایات شیعه و سنی بدست می آید در بین صحابه، کسی که هم استعداد و همتش در فراگیری دانش و بیش از دیگران بوده و امکان دانش آموزی اش از رسول خدا نسبت به افراد دیگر بیشتر بوده، و هم رسول خدا در تعلیم دانش وحیانی به وی سعی وافر داشته است، امیر المومنین امام علی بن ابی طالب بوده است.(عبیدالله حاکم حسکانی، شواهد التزیل، ج1: 116).

آیا همه قرآن در عصر پیامبر تفسیر شده است

در اینکه رسول خدا چه مقدار از قرآن تفسیر کرده است، اتفاق نظر وجود ندارد. ذهبی دو قول را در این باب نقل کرده است: گروه نخست که در رأس آن ابن تیمیه است گفته اند: پیامبر همه معانی قرآن را بیان کرده است.

گروه دوم که در رأس آن خویی و سیوطی هستند معتقدند که پیامبر تنها اندکی از معانی قرآن را برای اصحابش بیان کرده است. ذهبی پس از مناقشه در دلایل هر یک از این دو گروه و اغراق آمیز دانستن این دو قول،  رأیی میانه این دو قول برگزیده و گفته است: پیامبر بسیاری از معانی قرآن را بیان کرده و کتب صحاح برآن گواه است؛ اما همه معانی قرآنی را بیان نکرده است(ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج1، 54-49).

حق این است که پیامبر همه قرآن را تفسیر کرده است؛ اما نه برای همه امت و اصحابش؛ زیرا همه آنها استعداد و اهتمام و امکانت یادگیری تمام معانی و معارف قرآن را نداشته اند. هریک از صحابه به مقدار استعداد، علاقه اش از دانش تفسیری آن حضرت بهره برده است؛ ولی بنابر روایات، تنها کسی که استعداد و امکان فراگیری همه معانی و معارف قرآن را داشته و رسول خدا تفسیر و تأویل و معانی ظاهر و باطن همه قرآن را برای او بیان کرده است امیرالمؤمنین(علیه السلام) بوده است. (بابایی، تاریخ تفسیر قرآن: 59).

کتابت تفسیر در عصر پیامبر

در زمینه اینکه آیا در زمان پیامبر کتابت تفسیر صورت گرفته است نظرات گوناگونی وجود دارد مانند قول ذهبی که معتقد است، تفسیر در عصر رسالت، صحابه و تابعان کتابت نمی شد و صرفاً به صورت روایت برای یکدیگر بوده است (همان: 60). اما با بررسی برخی از روایات در می یابیم که تفسیر در زمان رسول خدا کتابت می شد مانند روایتی از حضرت علی خطاب به طلحه که چنین نقل شده است: «و تأویل هر آیه ای که خدا بر محمد (ص) نازل کرده و هر حلال و حرام یا حد یا حکم یا چیزی که تا روز قیامت، امت به آن نیاز پیدا می کند، حتّی دیه ی خراش، به املای رسول خدا و دست خط من کتابت شده است.»(مجلسی، بحارالانوار، ج92: 41). اما هیچ کتاب تفسیری از عصر پیامبر در دسترس ما نیست و آنچه هست، روایاتی است که در لابه لای کتاب های تفسیری و روایی شیعه و سنی که از پیامبر نقل شده است. سیوطی بخشی از روایات تفسیری منسوب به پیامبر را که به آن دست یافته است در آخر کتاب الاتقان آورده است. (سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، ج2: 1288-1237). که مجموع آن روایات، 251 روایت در تفسیر 76 سوره قرآن است و برای 38 سوره قرآن هیچ روایت تفسیری نقل نکرده است.

فصلنامه پويش، شماره11، زمستان 1396، ويژه تفسير و علوم قرآني، معاونت پژوهشي مدرسه علمي عالي الزهرا(س) گرگان

فهرست منابع

* نهج البلاغه

1.   بابایی،ع‍ل‍ی‌اک‍ب‍ر ، تاریخ تفسیر قرآن

2.  بحرانی،ه‍اش‍م‌ب‍ن‌ س‍ل‍ی‍م‍ان‌ ، البرهان فی تفسیر القرآن، ج8

3.ذهبی، محمد حسين، التفسیر و المفسرون، ج1

4.   سیوطی،ع‍ب‍دال‍رح‍م‍ن‌ب‍ن‌ اب‍ی‌ب‍ک‍ر ، الاتقان فی علوم القرآن، ج2: 1238-1237

5. طوسی،م‍ح‍م‍دب‍ن‌ ح‍س‍ن‌، التبیان فی تفسیر القرآن، ج1

4: طبرسی،ف‍ض‍ل‌ ب‍ن‌ ح‍س‍ن‌ ، تفسير مجمع البیان، ج1

6.  ح‍س‍ک‍ان‍ی‌، ع‍ب‍ی‍دال‍ل‍ه‌ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ، شواهد التنزیل، ج1

7.   کلینی،م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ ی‍ع‍ق‍وب‌، اصول کافی،ج1

8.  مجلسی، بحارالانوار، ج92

9.  نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج2

 

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات
[یکشنبه 1397-02-23] [ 09:33:00 ق.ظ ]