معنای واژگان حوزه گناه «جناح» در قرآن کریم: (قسمت اول) | ... | |
از دیگر واژگان حوزهی گناه، کلمهی «جُناح» میباشد؛ که لغویون آن را مترادف گناه دانسته اند. در بررسی لغوی این واژه نکاتی به دست می آیدکه به وجه تسمیه جناح به گناه اشاره دارد. فراهیدی[1] هرچند اشاره ی مستقیمی به واژه جناح نکرده اما در توضیحات مربوط به ریشه این واژه یعنی « ج- ن- ح » اشاره به طرفین نموده و انحراف از میانه به چپ و راست در برخی مشتقات این ریشه بیان کرده است. درباره مشتقات آن مینویسد: «الرجل يَجْنَح: إذا أقبل على الشيء يعمله بيديه و قد حنى إليه صدره»[2]؛ وقتی بیان می شود « الرجل يَجْنَح» به این معنی است که مردبه سوی چیزی رفت وآن رابادستش انجام دادوسینهاش به آن مشتاق گردیدو وقتی میگوییم: «السفينة تَجْنَح جُنُوحا»[3] به این معنی است که «إذا انتهت إلى الماء القليل فلزقت بالأرض فلم تمض»[4] کشتی به آخرآب کم عمق رسید وبه زمین چسبید ولی آسیب ندید. عبارات«جَناحا الطائر» رابه دستان(بال) پرنده و «جوانِح الصدر» را به دندههای قفسهی سینه که دروسط به یکدیگرمتصل میشوند تعبیر مینماید.درکل،فراهیدی معنای ریشهی جُناح رادرعدول ازمیانه به طرفین میداند. ابن فارس در توضیح و تشریح واژه جناح اینچنین نوشته است که «الجيم و النون و الحاءِ أصلٌ واحدٌ يدلُّ على المَيْلِ و العُدْوان »[5]در بیان جناح ، آن را از ریشه« ج- ن- ح» می داند که برعدول از وسط به یک طرف وخروج ازعدالت دلالت دارد.« و يقال جنح إلى كذا، أى مَالَ إليه. و سمِّى الجَناحانِ جَناحَيْنِ لميلهما فى الشِّقَّين »[6] و درادامهی توضیحات بیان می دارد:« که گفته می شود واژهی جنح ،به سوی چیزی یعنی انحراف به سوی آن چیز است و علت نامگذاری دوبال پرندگان به جناحین بابت انحراف آن دو به دوسمت ( پرنده ) است». «و الجُنَاح: الإثم، سمِّى بذلك لمَيْلِه عن طريق الحقّ »[7]؛ در تسمیه گناه به جناح، احمد بن فارس عقیده دارد علت آن ، انحراف از راه حق است. «و هذا هو الأصل ثمَّ يشتقّ منه، فيُقال للطائفة من الليل جُنْح و جِنْح »[8]؛ این معنای جُناح اصل است سپس از آن نامگذاری قطعه ای از شب، به جُنح مشتق می گردد . صاحب ابن عباد[9] و جوهری فارابی[10] در توضیح واژه جناح همانند فراهیدی و ابن فارس اشاره به گناه کرده اند؛ با این مضمون که در واژهی «جُناح »، انحراف از حق نهفته است .ابن عباددرتوضیح واژهی«جُناح »؛ واژهی تنگی ( التَّضْيِيْقُ) رااضافه میکند.جوهری درتوضیح عبارت« جُنِحَ البعير» مینویسد؛ دستان شترازسنگینی بارشکست. در توضیحات واژهی «جُناح»، دردیدگاه ابنفارس و راغب اصفهانی میتوان شباهتها و تفاوتهایی را یافت. راغب بیان می دارد که؛ « الجناح: جناح الطائر»[11] ریشه جُناح را از « ج- ن- ح» می داند و جناح ( به فتح جیم ) را بال پرنده معنا می نماید.« وسمي جانبا الشيء جناحيه، فقيل: جناحا السفينة، وجناحا العسكر »[12] و به دو طرف هر چیزی جَناح گوید مانند دو طرف کشتی یا دو طرف لشکر .درتوضیح عبارت«جَنَحَتِ العير في سيرها: أسرعت، كأنها استعانت بجناح »نوشته است؛که به سرعت گرفتن شترگویندچون؛حیوان درهنگام سرعت گرفتن ازدست وپایش کمک میگیردوواژهی «الجِنْحُ» راقسمتی ازشب تاریک میداند.« و سمي الإثم المائل بالإنسان عن الحق جناحا ثم سمّي كلّ إثم جُنَاحاً، نحو قوله تعالى: لا جُناحَ عَلَيْكُمْ »[13] و سپس بیان می دارد به گناهی که انسان را از حق منحرف می دارد ، جُناح نام می نهند پس هر گناهی را جُناح می نامند مانند آیه[14] فوق که خداوند متعال می فرماید : گناهی بر شما نیست . منابع:
[دوشنبه 1397-02-03] [ 10:28:00 ق.ظ ]
لینک ثابت |