استاد راهنما: حجت الاسلام والمسلمین محمد مهاجر مازندرانی

نگارنده: فهیمه خواجه

چکیده

نکاح از جمله عقود است که نیاز به شرایطی دارد، از مهم‌ترین آن شرایط، داشتن اهلیت انعقاد قرارداد است. افرادی که اهلیت ناقص یا فاقد اهلیت هستند مانند: سفیه و صغیر غیرممیز با شرایطی می توانستند طرف قرارداد  عقد قرار بگیرند. تزویج صغار توسط ولی‌قهری حکمی است که در بین فقهای شیعه تردیدی در آن وجود ندارد؛ ولی‌قهری باید مصلحت مولي‌علیهم را نیز در نظر گرفته باشد. ولی اگر، صغیر و صغیره مستقلا بدون اذن ولی، طرف نکاح قرار گرفته باشد عقد نکاحی که صغیر غیرممیز اقدام به انعقاد آن نموده باطل است و در مورد عقد صغیر ممیز در بین فقها اختلاف نظر وجود دارد، عده‌ای آن را باطل و عده‌ای آن را غیرنافذ می‌دانسته اند، که با توجه به دیدگاه قانون مدنی، عقد صغیرممیز که مستقلا اقدام به انعقاد عقد نکاح نموده باطل می‌باشد. سفیه نیز چون حجرش محدود به امور مالی بوده است؛ از طرفی، نکاح یک عقد غیر مالی با آثار مالی زیادی همراه است، در مورد نکاحی که شخص سفیه به طور مستقل اقدام به انعقاد آن نموده است، اختلاف نظر وجود داشته است؛ عده‌ای از فقها معتقد بوده‌اند که، درست است که نکاح عقد غیر مالی است ولی آثار مالی زیادی در پی دارد در نتیجه قائلند که سفیه نمی‌تواند مستقلا طرف عقد نکاح قرار بگیرد واذن ولی لازم دارد، در مقابل عده‌ای به خاطر غیرمالی بودن عقد نکاح معتقد بوده‌اند که سفیه به طور مستقل می‌تواند مبادرت به انعقاد عقد نکاح نماید. با توجه به دیدگاه قانون مدنی نظریه‌ی قابل قبول، استقلال سفیه در انعقاد عقد نکاح می‌باشد.

کلید واژه ها: صغیر، سفیه، حجر، نکاح، ولایت قهری، مصلحت مولی‌علیهم.

موضوعات: پایان نامه, فقه و اصول
[دوشنبه 1402-12-07] [ 09:05:00 ق.ظ ]