معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی(عقل از دیدگاه عرفان) ...

“به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان حجت الاسلام و المسلمین دکتر مزرئی رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج)، در مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی به بحث پیرامون « عقل از دیدگاه عرفان» در تاریخ 20 مهر 1402 پرداخت.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مزرئی رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج)، در ابتدای بحث روش عرفان را روش شهودی دانست و گفت: عرفا معتقدند حتی نظریه وحدت وجود نیاز به برهان ندارد.
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج) با بیان این که از زاویه ای دیگر به بحث عقل، در عرفان می پردازند گفت: در بحث حجیت شهود سه ملاک برای حجیت شهود ذکر شده است که در کتاب مصباح الانس فناری بیان شده است.
وی ملاک اول را شریعت یعنی متن وحیانی دانست و بیان کرد: با توجه به مبانی عرفا که قرآن را کشف اتم محمدی می دانند سایر شهودات باید با آن تطبیق داشته باشد که البته آنجا باز گفته شده که مطابقت شرط نیست و مهم این است که مخالف نباشد.
دکتر مزرئی با اشاره به اینکه ملاک دوم عقل است ادامه داد: شهودات عرفانی را با عقل بسنجیم تا مخالف روح کلی عقل نباشد. مثلا اجتماع نقیضین نشود.
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج) ملاک سوم را استاد سلوک دانست و بیان کرد: منظور استادی است که خودش اسفار اربعه را طی کرده باشد و بتواند دستگیری کند در این میان عقل جدای از شریعت، جایگاه ویژه ای در عرفان پیدا می کند.
وی در ادامه گفت: از یک سو برخی از عرفا عقل را به عنوان میزان حجیت شهود مطرح کردند ولی از سوی دیگر می گویند معارف عرفانی، طوری ورای طور عقل دارد. یعنی مناسبتی بین مدرِک و مدرکات نیست که ملاک سنجش قرار بگیرد.
دکتر مزرئی با اشاره به این مطلب که مخالفت صریحی هم در ادبیات عرفانی و شعر و شاعری و هم در لابلای کتاب های عرفان نظری و عملی نسبت به عقل وجود دارد ادامه داد: از دو جهت می توان به این امر نگاه کرد: چرا با عقل مخالف هستند و با چه عقلی مخالف اند؟ از این حیث که عقل در ادراک حقایق عرفانی ناتوان هست ؟ منظور از عقل و حقایق عرفانی چیست؟ یا از آن جهت که عقل خطاپذیر در ادراک واقعیات هست؟
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج) گفت: در بحث ناتوانی عقل از ادراک حقایق عرفانی در ساحت عرفان عملی و عرفان نظری، مراد علم عرفان نظری و علم عرفان عملی نیست. بلکه مراد تجارب سالکانه ای است که پشتوانه علم عرفان عملی و تجارب عارفانه ای است که پشتوانه علم عرفان نظری است یعنی بحث روی تجربه است.
وی گفت: عرفان نظری را از دو جهت زبان شناختی و معرفت شناسی میتوان مورد بررسی قرار داد که عقل توان درک حقایق عرفانی را ندارد عمده براهینی که عرفا ذکر کردند این است که مدرِک با مدرکات تناسب ندارد.
دکتر مزرئی در ادامه به طرح سه سوال در معنای عجز عقل پرداخته و گفت: آیا منظور این است که عقل توان ماورای معقول را ندارد؟ یا اینکه عقل نمی تواند به نحو مستقل به آن دست یابد؟ یا عقل نمی تواند به نحو مستقل آن را ممکن کند؟
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج)، ادامه داد: در دو فرض اول ورای طور عقل ورای تناقض نیست اما در دیدگاه سوم ورای تناقض است. که هر سه را عرفا بیان کردند. فوق عقل طور عقل است. اگر معنای اول و دوم مد نظر باشد می توان روی آن بحث کرد اما اگر معنای سوم منظور باشد به این معنا که ما چیزی داشته باشیم ورای عقل و در آنجا تناقض هم راه داشته باشد هیچ وقت نمی توان عقل را معیار شهود معرفی کرد. چون مهم ترین حکم عقل این است که اجتماع نقیضین نباشد .
وی گفت: بعضی مواقع به دلیل این که عارف نمی تواند شهود را به زبان بیاورد تمایز محیط و محاط بوجود می آید.
استاد مزرئی در پایان با توجه به آیه « من عمل صالحا من ذکر او انثی فلنحیینه حیاتا طیبه» گفت: می توان گزاره های شهودی را عقلی کرد. عقل فلسفی عقلی است که از ادراک طور عقل در علم حصولی باز می ماند، هرجا طور عقل است تناقض نیست.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
[یکشنبه 1402-08-14] [ 01:46:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عالم ذر در قرآن و حدیث ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان اولین جلسه سمینار عالم ذر با عنوان عالم ذر در قرآن و حدیث به صورت حضوری و مجازی در تاریخ1400/12/15  برگزار گردید. حجت الاسلام و المسلمین دکتر مزرئی در ابتدای بحث به آیات گوناگونی از جمله آیه۱۶ سوره جن، ۱۰۱ اعراف، ۸۳ آل عمران، ۲۸ و ۱۱۰ انعام، ۱۳۸ بقره ،۸۱ آل عمران، ۷۴یونس که اشاره به عالم ذر یا عالم الست یا عالم میثاق دارد کرده و گفت: آیات صریحاً به عالم ذر اشاره ندارد اما روایاتی در تفسیر آیات وارد شده که اشاره به عالم ذر و الست دارد.
وی در ادامه به توضیح پیرامون آیه۱۷۲ سوره اعراف «و اذ اخذ ربک من بنی‌آدم من ظهور هم…» و شبهات مربوط به آن پرداخته و گفت: إذ در آیه ظرف زمان ماضی است در حالی که طبق نظر برخی از علما از جمله علامه طباطبایی اکنون نیز این اتفاق در عالم ملکوت در حال وقوع است.
ایشان اشکال دوم را آمدن کلمه بنی آدم در آیه و کلمه آدم در روایات دانست.
مدیر مرکز تخصصی ولیعصر(عج) در ادامه به بیان شبهه دیگر پرداخته و گفت: استدلالی که خداوند در آیه فرموده که تا آن را روز قیامت انکار نکنید و نگویید از غافلین بودیم در صورتی است که انسانی که «بله» را گفته عهد الست را در خاطر داشته باشد در حالیکه انسان در این دنیا آن پیمان را به یاد ندارد؛ چطور خداوند می خواهد انسان را به خاطر چیزی که یادش نیست، مواخذه کند این از باب عقاب بلابیان مشکل ساز شده است.
استاد مزرئی در بیان یکی دیگر از شبهات گفت: در آیاتی از قرآن آمده است انسان زمانی که متولد می‌شود هیچ علم و ادراکی ندارد، اگر پیمان در عالم ارواح گرفته شده باشد یعنی هنوز عالم مادی ایجاد نشده وقتی بدن ایجاد شود تازه روح به آن تعلق می گیرد چطور از ارواح به طور مشخص پیمان گرفته شده در حالی که جسم نبوده است.
وی اشکال دیگر را این دانست که ادامه آیه در مورد علت اخذ میثاق می‌فرماید: او تقولوا …. این پیمان گرفته شد تا شما نگویید ما از این غافل بودیم یا پدران ما پیش از ما مشرک بودند. حال سوال این است اگر ازحضرت آدم این عهد گرفته شده او که پدر مشرک نداشته است.
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر(عج) در ادامه به توضیح پیرامون ریشه لغوی ذر پرداخته و گفت: ذر یا از “"ذرأ"” به معنی آفرینش (مخلوق آفریده شده) می باشد یا از"” ذرّ “"به معنی بسیار کوچک، ذرات غباری که در هوا پخش باشد یا از"” ذرو “” به معنی پراکنده ساختن می باشد. درهر صورت در این آیه ازفرزندان حضرت آدم که از صلب ایشان گرفته شده ذر تعبیر شده است
ایشان در ادامه به تبیین اقوال علماء در مورد عالم ذر پرداخت و گفت: مشهور می گویند طبق ظاهر آیه خداوند از صلب حضرت آدم نطفه او راجزئی و جزئی تر کرد و به این ذریه و فرزندان آدم بدن وروح داد در عالم ماده خداوند از آنها عهد گرفت و از امام صادق علیه السلام سوال شده که آیا این عهد فقط به دل بود؟ امام فرمود به زبان هم بوده است خداوند از اینها عهد گرفت و آنها جواب دادند دوباره همه به صلب آدم علیه السلام برگشتند تا در عالم کم کم به تدریج به وجود بیایند.
اما برخی آیه را از متشابهات می دانند و عالم ذر را انکار کرده قائلند این واقعه نمادین و تمثیلی است، بدین معنا که همه بر فطرت توحیدی سرشته شده اند. اینان محتوای پیمان را توحید الهی و مکان آن را طینت و فطرت انسان که “"فطرت الله التی فطر الناس علیها"” است می دانند روایت هم در تایید این قول وجود دارد.
ولی برخی مثل علامه طباطبایی موطن اخذ پیمان را عالم ملکوت گرفته‌اند و می گویند در سلسله طولی عوالم از بعد از تعیینات عقلی، عالم عقل و عقول است که در روایات تعبیر به عالم ارواح و مجردات شده و بعد از آن در سیر نزول عالم مثال است و بعد از آن عالم ماده می باشد. هرچه در عالم عقل لطیف است در عالم مثال کثیفش است و هر لطافتی که در عالم مثال است کثیفش در عالم ماده است یعنی از وحدت به کثرت
لذا بحث این است که ببینیم اخذ پیمان کجا اتفاق افتاده که در این زمینه باید به روایات مراجعه کنیم. اگر مکررات روایات را حذف کنیم۴۰ روایت در کتب شیعه داریم. در کتاب در المنثور که از تفاسیر اهل سنت است نیز روایات متعددی در این زمینه وارد شده است.
وی در ادامه به دسته بندی روایات عالم ذر پرداخت و گفت: دسته ای از روایات این پیمان را فطری می دانند که اشاره به آفرینش معرفت در سرشت آدم می کند. در روایتی زراره از امام صادق علیه السلام در مورد (اذ اخذ ربک ..) سوال کرد امام فرمود: معرفت در دلهای آنان قرار گرفت ولی موقف خویش را در برابر پروردگار فراموش کردند و روزی در قیامت به خاطرشان خواهد آمد ، اگر این معرفت در دلشان قرار داده نمی‌شد کسی نمی‌دانست خالق و رازق شان چه کسی است
استاد مزرئی دسته دوم را روایاتی دانست که می‌گوید فرزندان آدم به صورت ذراتی از پشت او خارج شدند، یعنی انسان خلق شده و از ظهر آدم ذراتی بیرون آمدند و خداوند این پیمان را با زبان قال از آنها گرفت. در واقع به آنها بدن و روح داده و از آنها پیمان گرفت. لذا موطن پیمان عالم ماده بوده است .
در تفسیر درالمنثور نیز از طرق متعددی روایاتی با این مضمون از ابن عباس نقل شده است. اشکال مهم این احادیث مخالفت آنها با ظاهر آیه است، زیرا ظاهر آیه اطلاق بنی آدم دارد و در این روایات به آدم اشاره شده است
استاد مرکز تخصصی الزهرا(س) بیان داشت: دسته سوم از روایات احادیثی هستند که با تفسیرهای مختلف سازگارند مثلاً ابوبصیر از امام صادق علیه السلام سوال کرد: در عالم ذر چگونه پاسخ گفتند در حالی که ذراتی بیش نبودند؟ امام فرمودند: خداوند چیزی(قدرتی) در آنها قرار داد که وقتی از آنها در پیمان گرفتن سوال می‌کردند پاسخ می گفتند.
وی با اشاره به روایتی از امام صادق علیه السلام دسته چهارم را احادیثی دانست که می‌گوید سوال و جواب از ارواح در عالم ارواح بوده است. به عالم ارواح، عالم اظله و اشباح هم گفته می شود چون بدن ندارند و مجرد از ماده و عوارض ماده هستند. مفضل گوید امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند به جمیع ارواحِ بنی آدم، گفت"” إلست بربکم؟ قالو بلی"” همه ارواح در جواب بله گفتند
در روایتی نیز از امام علی(ع) آمده که ارواح دوهزار سال پیش از ابدان خلق شده اند که این اشاره به خلقت نوری دارد در خلقت نوری ارواح موجودات، خلق شده اما ارواح هنوز به ابدان تعلق نگرفتند لذا بسیط هستند فقط برخی از ارواح نوری مفصل شدند و آن هم نور پنج تن علیهم السلام هستند، همه موجودات خلقت نوری دارند اما خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام مجزا و مفصل بوده ولی خلقت نوری ما همه ‌باهم بوده است.
عضو کارگروه تفسیر و علوم قرآنی در ادامه گفت: دسته پنجم از روایات اشاره دارد به اینکه خداوند همانطوری که ارواح را آفرید همانجا از آنها پیمان گرفت.
ایشان در ادامه به نکته ای که در برخی روایات است اشاره کرد و گفت: از برخی روایات تعدد عالم ذر به دست می آید مثلا در روایتی آمده که از آیه ۵۶ سوره نجم ( هذا نذیر من النذر الاولی) از امام صادق علیه السلام سوال کردند. امام فرمود: وقتی خداوند خلق را در عالم ذرّ اول پراکنده کرده آنها به صورت صفهایی در پیشگاه خداوند بودند که پیشاپیش آنها حضرت محمد(ص) قرارداشت پس گروهی به او ایمان آوردند و گروهی او را انکار کردند پس خداوند فرمود : ( هذا نذیر من النذر الاولی)
برخی گفته اند: ذر اول در عالم ارواح بوده که خلقت نورانی پیامبر صلوات الله بوده ذر دوم زمانی است که خاک آدم در حال درست شدن بود ، خداوند خاک را به دوقسمت کرد برخی مومن و برخی کافر و بعد یکی شدند این اشاره به طینت دارد. ذر سوم بعد از خلق آدم از صلب او ذریه اش پراکنده شده و از آنان پیمان گرفته شده است. البته این سه عالم ذر بعد از تعینات خلقی است یعنی در عالم عقول در عالم قبل از ماده و بعد از ماده سه عالم دیگر در تعیین ثانی قرار می گیرد.
استاد مدرسه مرکز تخصصی الزهراء(س)گرگان در ادامه به رابطه طولی عوالم پرداخته و گفت: در حکمت متعالیه و فلسفه ملاصدرا و عرفان اسلامی یک وجود بیشتر نیست آن هم خداست. برهان صدیقین ملاصدرا همین است. چون نقیض وجود، عدم است و از آنجا که عدم سراغش نمی آید واجب است پس وجود واجب است.
استاد مزرئی مابقی موجودات را وجود نما دانسته و گفت: در عالم سه چیز وجود دارد، وجود که به آن بود می‌گویند نبود که عدم می‌شود و نمود همان وجود نما است.مابقی موجودات در عالم وجود نما هستند به تعبیر قرآن آنها آیه هستند یعنی از وجود حضرت حق حکایت میکنند و وجود حقیقی را نشان می دهند.
وی در ادامه بیان کرد: قول خداوند فعلش است، اراده می‌کند جهان را خلق می‌کند. از صادر اول جز واحد یعنی عقل اول صادر نمی‌شود.در عقل اول همه تفصیلات است عقل اول ام الکتاب است که تفصیل پیدا کرد عالم بوجود آمد. از اجمال در عالم، انسان کامل بوجود آمد و از عالم به شکل حروف و کلمات، قرآن بوجود آمدیعنی قرآن و انسان و آفاق همه از یک منبع صادر شده اند (سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم ) کتاب آفاقی و انفسی که کتاب تکوینیبه آن می‌گویند و یک کتاب تدوینی هم داریم که با آن قران می گویند.
رئیس مرکز تخصصی ولیعصر(عج) وزان و مراتب قرآن را به وزان انسان و آفاق دانسته و بیان کرد: این‌ها از وحدت کم‌کم به کثرت آمدند و وحدت به شکل انسان ها و عوالم مادی درآمد که هم خصوصیات ماده و هم عوارض ماده اعم از کم، کیف، وضع و .. را داراست.
حجت الاسلام مزرئی در ادامه گفت: عالم عقل مجرد از ماده و عوارض ماده است. بین عالم ماده و عالم عقول واسطه ای وجود داردکه با آن عالم برزخ یا عالم مثال می گویندکه خصوصیاتی از عالم عقل و عالم ماده را داراست. در عالم مثال ماده نیست اما عوارض ماده است. عالم پایین تر عالم ماده است که هم ماده است و هم عوارض ماده را دارد.
وی در پایان اظهار داشت: یک عالم مثال بعد از عالم ماده نیز وجود دارد که مثال بعد از ماده را «ارض مخلوقه من بقیه طین آدم»می گویند و (انا لله و انا الیه راجعون) در حقیقت همان نزول از وحدت به کثرت و از کثرت به وحدت است.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, سمینار
[چهارشنبه 1401-02-07] [ 10:55:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت