ادامه مطلب :

3. تعصب آگاهانه

شیخ طوسی در دفاع از باورهای مذهبی تعصبی ویژه داشت. این ویژگی، کورکورانه و غیر منطقی نبود. او نخست به حقانیت مذهب خویش پی برده بود و با تمام وجود آن را درک می کرد. از این رو وقتی می دید که مخالفان، دلیل قابل قبولی در رد مذهب اهل بیت (ع) ندارند یا به دلیل ناآگاهی ایرادهایی به آن وارد می کنند با روش منطقی و عقلی و با اتکا به امدادهای الهی به بحث و بررسی و تدریس می پرداخت و به اشکال های وارد شده پاسخ می داد و به دلیل برخورداری از صفت نیک و ویژگی های پسندیده از هتک حرمت دیگران و جنجال سازی پرهیز می کرد و به نکوهش و سرزنش دگراندیشان نمی پرداخت و همواره با روش معتدل مباحث را پی می گرفت.

4. عشق به اهل بیت (ع)

شیخ عاشق و دلباخته اهل بیت بود. از آغاز کودکی در زادگاهش مورد توجه و عنایت ثامن الحجج(ع) قرار داشت و در جوار بارگاه ایشان در شهر طوس به موفقیت هایی دست یافت. او عشق خود را به اهل بیت با فراگیری دانش آنان ثابت کرد و در تمام عمر به ترویج علوم اهل بیت همت گماشت.

5. مناجات در خلوت

مناجات در خلوت نعمت الهی است که خداوند به بندگان شایسته اش ارزانی می دارد. این ویژگی در رفتار مردان بزرگی مانند شیخ طوسی بسیار برجسته است وقتی به کتاب های دعایی او می نگریم به این نتیجه می رسیم که این عالم فرزانه آنی از دعا و مناجات غافل نبوده است. و با سرچشمه فیض ارتباط داشته که آنگونه علم و حکمت به زبانش جاری شده است. شیخ محمد تقی شوشتری در این باره می گوید: «شیخ با مقام علمی، بسیار عابد و شب زنده دار بود. این مطلب از اهتمام او به نوشتن ادعیه و عبادات معلوم می شود. او روح بزرگ و فکری نو داشت که توانسته بود کتابهای پیش از خود را مهجور و کتابهای خودش را مشهور گرداند. (محمود، حسنعلی، مرزبان شیعه، ویژه بزرگداشت شیخ طوسی، مرکز پژوهش اسلامی صدا و سیما، نشر قم، 1381.)

استادان

استادان شیخ طوسی بسیارند او از همان آغاز توجه استادان را به خود جلب می کند و از آنان بیشترین بهره را می برد. مهم ترین استاد شیخ در بغداد، شیخ مفید بوده است. او که استادی بزرگوار و با تجربه بود و شاگران بسیار داشت؛ این طلبه 23 ساله را به حضور پذیرفت. علامه حلی که خود از محققان نامی تشیع است در توصیف شیخ مفید می نویسد: مفید از بزرگترین دانشمندان شیعه، رئیس و استاد آنهاست او موثق ترین و داناترین عالمان عصر خود بود». ابوالحسن ابی جید، ابن صلت اهوازی، حسین بن عبیدالله غضایری، و ابن عبدون نیز از استادان شیخ طوسی بودند که شیخ نام آنان را به عنوان مشایخ حدیث در کتابهایش آورده است. البته شیخ طوسی مدت کمی از این دانشمندان بهره برده است. محدث نوری در خاتمه مستدرک الوسایل نام 38 تن از استادان شیخ طوسی را آورده است. (حسنعلی محمودی، مرزبان شیعه، نشر قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، 1381.)

آثار

شیخ طوسی از جمله کسانی است که در زندگی پر برکت خود رنج و مشقت های بسیاری را متحمل شده و تحت شرایط سخت اجتماعی و سیاسی توانست به بزرگترین مقام و جایگاه خود برسد. او از بزرگترین مفسران، فقها، متکلمان و محدثان شیعه است. و در میان انبوه اندیشمندان شیعه کمتر دانشمندی را می توان یافت که آثارش مانند نوشته ها و آثار شیخ الطائفه همگی مورد توجه عالمان دیگر قرار گرفته باشد. تا زمان شیخ طوسی، دانشمندی در میان شیعه برنخاسته بود که در تمام رشته ها آثاری به پختگی و جامعیت آثار شیخ الامامیه داشته باشد. البته پیش از شیخ طوسی و پس از او دانشمندانی بوده اند که آثار باارزشی داشته اند، ولی آثار آنان به یک یا چند رشته محدود می شود. شیخ در تمام رشته های تفسیر قرآن، فقه و اصول، اخبار، رجال، کلام، ادعیه، مقتل، تاریخ و پاسخ به مسائل آثاری دارد از جمله:

کتاب های حدیثی

1. تهذیب الاحکام: این کتاب از کتابهای چهارگانه شیعه است که از زمان نگارش آن تاکنون همواره مدار استنباط احکام و محل رجوع عالمان بوده است. از جامعیتی برخوردار است که موجب شد در فاصله قرن پنجم تا دهم این کتاب بیشتر از کتب فقهی دیگر مورد مراجعه باشد. چون روایات متعارض را نقل می کند و نظر نویسنده را به خواننده تحمیل نمی کند.

2. الاستبصار فی مااختلف من الاخبار: یکی از کتابهای چهارگانه فقه شیعه است که سه جزء دارد دو جزء آن در عبادات و جزء دیگر آن در بابهای دیگر فقه مانند عقود و معاملات، حدود، قصاص و دیات است و مشتمل بر 5511 حدیث است که در 925 باب نظم یافته است.

3. أمالی یا المجالس فی الاخبار: این کتاب 45 مجلس درس و املای حدیث از شیخ طوسی را در بردارد.

کتاب های رجالی

1. الابواب، معروف به رجال شیخ طوسی: در این کتاب نام نزدیک به 9800 راوی حدیث آمده است که در سه دسته طبقه بندی شده اند:

الف) طبقه یاران پیامبر(ص)

ب) طبقه یاران امامان معصوم(ع)

ج) طبقه فقیهان و دیگر عالمانی که امام را ندیده اند.

2. الفهرست: این کتاب نام بیش از 900 تن از نویسندگان شیعه و کتابهای ایشان را در بردارد که بر اساس حروف الفبا گرد آمده و فاسق و یا عادل بودن آنها روشن شده است.

3. الاختیار الرجال: این کتاب اکنون به نام رجال کشی معروف است زیرا اصل آن نوشته عبدالعزیز کشی بوده است ولی ترتیب و تنظیم آن به دست شیخ طوسی صورت پذیرفته است.

کتاب های تفسیری

1. التبیان فی تفسیر القرآن: این کتاب دارای ده جزء و مقدمه ای پر بار درباره علوم قرآن و تفسیر است و به اعتراف بیشتر محققان انواع علوم قرآنی در این تفسیر گرد آمده است.

2. المسائل دمشقیه فی تفسیر القرآن: در این کتاب دوازده مسأله درباره تفسیر قرآن کریم پرداخته شده است.

3. المسائل رجبیه فی تفسیر آیه من القرآن: این رساله در بر گیرنده تفسیر آیاتی از قرآن مجید است.

کتاب های فقهی

1. النهایه فی مجرد الفقه و الفتوی: این کتاب یک دوره فقه منصوص است که از متون اخبار گرفته شده است.

2. المبسوط فی الفقه: یک دوره جامع مفصل فقه استدلالی به ضمیمه فقه منصوص است.

3. الجمل و العقود فی العبادات: این کتاب متن منظم و فشرده ای در زمینه عبادت های پنج گانه است.

4. خلاف: در این کتاب هم همه دیدگاه های فقهی اهل سنت تا زمان شیخ گردآوری شده است وی ابتدا دلیل های آنها را در مسأله ای مطرح می سازد و سپس دلیل صحیح را تحلیل و بررسی می کند.

کتاب های اصول فقه

عده الاصول: رایج ترین ترین کتاب اصولی نزد گذشتگان بوده است.

کتاب های کلامی

1. تلخیص الشافی فی الامامه: این کتاب گزیده کتاب شافی سید مرتضی است که در موضوع امامت نوشته شده است.

2. تمهید الاصول: شرح کتاب جمل العلم و العمل شیخ مرتضی است، شیخ بخش مربوط به اصول دین کتاب را شرح داده است.

3. المفصح فی الامامه: در زمینه مسائل امامت است.

کتاب های دعا

1. مصباح المتهجد فی اعمال السنه: کتابی است که در زمینه آداب و ادعیه و اعمال دینی سال نوشته شده است.

2. مختصر المصباح فی الادعیه و العبادات یا المصباح الصغیر: گزیده کتاب مصباح المتهجد است.

3. مختصر فی عمل یوم و لیل فی العبادات: این کتاب درباره نمازهای روزانه و تعقیبات آنهاست. (سمیه سادات سجادی، مقاله حیات علمی شیخ طوسی، پژوهشکده باقرالعلوم، 1387.)

رساله های چاپ شده

شیخ نزدیک ده رساله دارد: الاعتقادات، الایجاز، تحریم الفقاع، ثلاثون المسأله، الجمل و العقود، عمل یوم و لیله، الفرق بین الامام و النبی، المسائل الحائریه، المفصح، المقدمه فی مدخل علم کلام.

سیمای ادبی شیخ طوسی

تاکنون ادیبی درباره این جنبه از شخصیت شیخ دست به تحقیق گسترده نزده است شیخ الطائفه از طوس برخاست که بیشتر به زبان پارسی دری سخن می گفتند و بعید است که شیخ در اواخر اقامتش در طوس با فردوسی پدر شعر و ادب فارسی، در تماس نبوده و از محضر او بهره نگرفته باشد. به هر حال شیخ با ذوق و قریحه خود در ادبیات تشیع جایگاه باشکوهی احراز کرد که می توان در اثر گرانمایه تفسیر تبیان، آثار ان را یافت. او در مقدمه تبیان به اسلوب ایجاز و گزیده گویی اشاره می کند و به طور گسترده متعرض مباحث لغت و اشتقاق پرداخته است و در بخش اعراب آیات قرآن نیز نقش یک نحوی ماهر را ایفا می کند. بی تکلفی، زیبایی، شیوایی عبارات و رسایی و گیرایی الفاظ، نمونه دیگری است که گویای قریحه خوش نگارنده آن است. اشعار عرب که استوانه ادبیات عرب بوده است؛ به گونه چشمگیری در جای جای تبیان به کار رفته و مفسر در استناد و استشهاد به آنها تأکید می ورزد. در این راستا مفسر از امثال عربی و گزیده گفته های اعراب به خوبی استفاده کرده که نمایانگر عمق آشنایی وی با فرهنگ و ادبیات عرب است.( مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار مجموعه آثار شیخ طوسی، نرم افزار فرهنگ موضوعی تفسیر تبیان و نرم افزار التبیان و المیزان.)


 

علامه سیدهاشم بحرانی[2]

ویژگی های اخلاقی سید هاشم بحرانی تفسیر برهان

تلاش، همّت والا و دقّت کم نظیر

از آثار گران بهای این دانشمند بزرگ استفاده می شود که او از آغاز تحصیل به مهم ترین وجه از اوقات عمر خود بهره گرفته و با تنظیم وقت و برنامه ریزی و جدّیت در تحصیل، از اتلاف وقت و صرف آن در کارهای غیر ضروری جلوگیری نموده و با استمداد از قدرت بی انتهای الهی توانسته است این همه آثار قلمی را که کار چندین ساله مؤسسات و گروه های علمی و تحقیقی می باشد به تنهایی، بدون هیچ گونه مساعدت، با این همه دقّت و موضوعات و عنوان های عالی به وجود آورد که تحسین هر محقّقی را بر می انگیزد.

سیّد هاشم بحرانی از جمله محدّثانی است که به نگرش عمیق پیرامونِ مسائل، شهره است. او به سادگی از مسائل نمی گذرد و در هر گفته یا نوشته یا حادثه ای که بر آن اطّلاع می یابد، ژرف نگری می کند تا شاید به علّتی تازه درباره آن موضوع دست یابد. علّامه بحرانی اندیشمندی است که در میدان فعّالیت های علمی خود از این گونه جهش های فکری بسیار دارد. او علاوه بر استعداد و حافظه قوی و پشتوانه عملی در فعّالیت های علمی، دارای تعمّق و جهش فکری قوی بوده است.  (1399hedayatgar.ir/fa/news/1309)

خدمت گزار قرآن کریم

قرآن، این معجزه جاویدان الهی و کتاب زندگی و وسیله رستگاری، همواره از طرف دشمنان زیرک که قرآن را سدّی بزرگ در مقابل اهداف خود می دیدند و از سوی دوستان نادان که به جای شاگردی قرآن و معلّمان واقعی آن که “راسخون در علمند” ، بر اساس آرا و عقاید و مسلک خود، قرآن را تفسیر و تأویل می کردند، در معرض خطر بوده است. از جمله افرادی که با روشن بینی کامل متوجّه این خطر مهم بوده و با تمام توان از حریم قرآن دفاع کرده، فقیه نامی، علّامه بحرانی است. او احادیث پیرامون تفسیر قرآن را جمع کرد و به بهترین وجه، ترتیب و تدوین نموده و با اعتماد بر مصادر روایی، چندین کتاب تفسیری نوشت.

او خود چنین می گوید: “بر اهل اسلام و ایمان، شرافت و بلندی مرتبه قرآن مخفی نیست … جز این که اسرار تأویل و تفسیر قرآن را عقل ها بدان راه ندارد و درک های ناقص به انوار حقایق مخفی آن نمی رسد. به همین سبب در تفسیر قرآن، مردم اختلاف کرده اند، و … هر حزب و گروهی به آنچه که در نزد اوست خرسند است و به اهل ذکر (که اهل بیت علیهم السّلام باشند) یعنی کسانی که قرآن در شأن آن ها نازل شده و به تفسیر قرآن آشنایند و قرآن درباره آن ها فرموده: [وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ/ و نمی دانند تفسیر قرآن را مگر خداوند و راسخان در علمْ (نه غیر این ها)] ، رجوع نمی کنند.” (1399hedayatgar.ir/fa/news/1309)

احیاگر احادیث اهل بیت علیهم السّلام

نقش علّامه بزرگوار بحرانی در عصر احیای مجدّد حدیث به خوبی آشکار است. این فقیه عالی قدر و محدّث خبیر، عمری را در راه کسب علوم مختلف گذراند و در علوم زمان خویش تبحّر کامل داشت. علّامه در پرتو دقّت و تأمّل در تألیفات علما و مسافرت به بعضی از مناطق اسلامی مشاهده کرد که کتب اخبار و آثار آل عصمت (علیهم السّلام) در حال اضمحلال و نابودی است، چنان که خود در مقدّمه کتاب “مدینة معاجز الأئمّة” این مسأله را متذکّر شده است. از همین رو از تصمیم خود مبنی بر تحقیق در مباحث فقهی منصرف شده و همه همّت والای خود را صرف جمع آوری اخبار و احادیث آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین کرد، تا آن جا که ضعف و بیماری بر او غلبه کرد و توانایی خویش را از دست داد و در بستر افتاد.

علّامه بحرانی عمر شریفش را وقف جمع آوری، تصحیح و تدوین احادیث نمود و حتّی یک لحظه از جستجو برای یافتن کتب حدیث و تصحیح و تبویب و تنظیم احادیث برای هرچه بهتر استفاده کردن از روایات، آرام نگرفت. او با تحمّل زحمات فوق العاده و مسافرت های طولانی و استفاده از گنجینه های گران بهای فرهنگی در نقاط مختلف سرزمین های اسلامی، برای دست یابی به کتب حدیثی شیعه و سنی و استفاده از محضر عالمان و گرفتن اجازه نقل حدیث از محدّثان و بزرگان دین، منشأ خدماتی والا و آثاری ماندگار در علوم مختلف گردید و این عشق و علاقه شدید به اهل بیت و کلمات نورانی آن ها باعث شد که همه چیز را از دریچه احادیث ببیند و یک عمر همه گفتنی هایش را از زبان حدیث بیان کند و این خود بالاترین درجه ایمان و عشق به ولایت است که در مقابل کلمات ائمه تسلیم و راهش راه آن ها و خواسته اش خواسته آن ها و کلامش کلام آن ها باشد. او یکی از احیاگران حدیث در قرن یازدهم است که با نوشتن کتاب های ارزشمند حدیثی در موضوعات مختلف و تربیت شاگردان کم نظیر، حدیث را نه تنها در بحرین، بلکه در سراسر مناطق اسلامی شکوفایی خاصی بخشید که همه علما اتفاق نظر دارند که در شیعه کسی جز علاّمه مجلسی مانند او دیده نشده است.

سیّد هاشم بحرانی خود از کوشش های بی دریغش در جمع آوری و تألیف و تدوین احادیث ائمه اطهار چنین یاد می کند: “دیدم کتب علمی از بین می رفت و نابود می شد و کتاب های اخبار و روایات رو به فراموشی و کساد می نهاد. [دست به اقدامی چنین زدم] در حالی که این کتاب ها قبل از روزگار ما منبع هایی غنی بودند، بعد علامتی شدند و دیگر اثری از آن علامت ها باقی نماند که گویا چیزی گفته و نوشته نشده است، در حالی که ستارگان علم و معرفت، روشنی می بخشیدند و کتاب ها و آثار آن ها به طور زیاد در همه نقاط نوشته و منتشر می گردید.

(1399hedayatgar.ir/fa/news/1309)

تندیس تقوا

فقیه عالی قدر، عارف کامل، علاّمه بحرانی از جمله مردانی است که همراه با تحصیل مراتب علمی، از کسب کمالات اخلاقی غافل نماند. او هم از چشمه سار نور علم کام جست و هم از شهد شیرین تقوا نوشید، و جان و دل را از هر دو سیراب نمود، به گونه ای که خود الگوی سالکان کوی حق و خورشید راهیان وادی معرفت گشت. وی در خدا ترسی بدان مرتبه رسید که از او به تندیس تقوا یاد می کنند. فقیه بلند آوازه، شیخ محمد حسن نجفی، مؤلّف کتاب پر ارج “جواهر الکلام” در هنگام بحث از مقام عدالت چنین می گوید: “حُسن ظاهر در عدالت کفایت می کند و نمی توان قائل شد که عادل کسی است که دارای ملکه عدالت باشد. اگر چنین باشد، نمی توان به عدالت شخصی حکم کرد، مگر مانند مقدّس اردبیلی و سیّد هاشم (بحرانی)، بنابر آنچه از احوالشان نقل می شود."(1399hedayatgar.ir/fa/news/1309)

آثار

علامه سید هاشم آثار ارزشمندی را در موضوعات متفاوت علوم اسلامی به یادگار نهاد و با تألیف كتاب های متعدد، دائره المعارفی جامع و سودمند در اختیار رهروان هدایت و پژوهشگران شریعت قرار داد. اینك آثار جاویدان او را به نظاره می‌نشینیم:

علوم قرآن ،البرهان فی تفسیر القرآن، اللوامع النورانیّه فی اسماء علی و اهل بیته القرآنیه ،الحجه فیما نزل فی القائم الحجه، نورالانوار فی تفسیر القرآن، الهادی و مصباح النادی، الهدایه القرآنیه الی الولایه الامامیه، اصول اعتقادات، حقیقه الایمان المبثوت علی الجوارح و احادیث التوحید والنبوه والامامه، نهایه الاكمال فیما یتم به تقبل الاعمال، مصباح الانوار و انوار الابصار فی بیان معجزات نبی المختار و….. (جمعی ازپژوهشگران حوزه علمیه قم، 1375: ص15)

گفتار بزرگان در حق او

مـرحوم صاحب امل الامل، كه درمحضر او تلمذ نموده و اجازه روايتى دارد، در حق شيخ خود مى نويسد:

“عالم فاضل، مدقق فقيه، عارف به تفسير و علوم ادبى و رجال مى باشد. او تفسير بزرگى دارد، من او را ديده ام و از او روايت نموده ام.”

شيخ حر عاملى، وفات او را به نقل از انوار البدرين، سال 1107 معرفى مى نماید.
 مـرحـوم مـحدث قمى، در حق بحرانى مى نويسد:"او سيد عالم، فاضل جليل، مدقق، محقق، متتبع، ماهر, صاحب تصنيفات كثيره است.”

 مـرحـوم افندى، صاحب رياض العلما، ضمن توصيف او با القاب فاضل و محدث و فقيه صالح و ورع ،عـابـد و زاهـد، مـعـروف به علامه سيد هاشم بحرانى، گويد:” او صاحب تاليفات فراوان ، و مـصـنـفات كثيره است كه اغلب آنهارا من پيش فرزندش سيد محسن بحرانى در اصفهان ديده ام وى ضـمـن مـعـرفـى وتفصيل فرد فرد آنها، تعداد آنها را تا 75 مجلد مى رساند، كه برخى بزرگ، وبـرخى متوسط و تعدادى كوچك و رساله مى باشد، كه يكى از آنها، “البرهان في تفسير القرآن” است.”

وى در حـق اين تفسير مى نويسد: “برهان مشتمل بر اخباراهل بيت (ع ) است و ديگر “الهادي و مصباح النادي” آن هم در مورد تفسيرقرآن مجيد مى باشد, كه شامل برخى از احاديث است.”

اين تفسير هم بزرگ مى باشد، ولى كوتاه تر از تفسير نخستين و ديگر كتاب “نور الانوار” است كه درمعجزات پيامبر بزرگوار اسلام است.

تفسير برهان طبق مذاق اخباريين است ,كه قرآن را تنها با حديث قابل تفسير مى دانند, بدون هيچ تـوضـيـح ديـگـرى , وحـتـى بـدون اينكه كوچكترين توضيحى در مورد همان احاديث و كيفيت تفسيرى آن احاديث داده شود، بلكه صرفا به اين صورت كه احاديث مربوطه نقل گردد و به همان نقل اكتفا شود. عقیقی بخشایشی،1373: ص10-1399hedayatgar.ir/fa/news/1309

علامه بحرانی در مقدمه کتاب می‌نویسد:

کتاب البرهان، شما را بر بسیاری از اسرار علوم قرآن آگاه می‌سازد. برخی مسائل علوم شرعی، قصص و اخبار انبیاء(ع) و فضائل اهل بیت امامت(ع) را برای شما، روشن می‌گرداند… من روایات را از کتب معتبر، قابل اعتماد و مورد رجوعی، انتخاب کردم که مؤلفین آنها از مشایخ معتبر و علمای منتجب هستند. اغلب روایات را از طریق امامیه نقل کرده‌ام، ولی در آنجایی که روایات اهل سنت موافق روایات اهل بیت(ع)، یا در بیان فضائل اهل بیت(ع) هستند، از آنها نیز نقل نموده‌ام. از ابن عباس نیز مقدار کمی در تفسیر آیات، نقل کرده‌ام، زیرا او شاگرد حضرت علی(ع) بوده‌است.

شیوه وی در این کتاب چنین است که ابتدا به نام سوره و محل نزول، فضیلت سوره و تعداد آیات، اشاره می‌کند، آنگاه آیاتی را که دارای روایت تفسیری‌اند، ذکر کرده، روایات مربوط به هر آیه قرآنی را به دنبال آن نقل می‌نماید.

علامه بحرانی‌ در البرهان‌، تنها به‌ ذکر روایات‌ و اخبار بسنده‌ کرده‌ و سلسله‌ اسناد احادیث‌ِ ضبط‌شده‌ و احادیث‌ اهل‌ سنت‌ را به‌ صورت‌ جداگانه‌ در پایان‌ هر بخش‌ آورده‌ است‌. او کتاب‌ تفسیر خود را بیان‌ تأویل‌ آیات‌ می‌داند. و منظور وی‌ از تأویل‌ دقیقاً احادیث‌ نقل‌ شده‌ از امامان‌ معصوم‌(ع) و ذکر فضایل‌ آنان‌ است‌. وی‌ در خلال‌ تفسیر خود توضیحی‌ بر مطالب‌ جمع‌آوری‌ شده‌، نیفزوده‌ است‌، اما در مقدمه مفصلی‌ که‌ پیش‌ از تفسیر آورده‌، دیدگاه‌ها و تحلیل‌ خود از تفسیر و مبانی‌ آن‌ را وصف‌ کرده‌ است‌. مقدمه دیگری‌ نیز بر کتاب‌ او توسط ابوالحسن‌ شریف‌ عاملی‌ اصفهانی‌  با عنوان‌ مرآة الانوار و مشکاة الاسرار نگارش‌ یافته‌ است‌.

علامه بحرانی در ۱۶ باب‌ مقدمه مسائل‌ قرآنی‌ و دیدگاه‌های‌ تفسیری خود را بیان‌ می‌کند و فضای‌ حاکم‌ بر این‌ ابواب‌ و مقدمات‌ بیان‌ اختصاص‌ تفسیر به‌ ائمه اطهار(ع) است‌ و صریحاً در باب‌ ششم‌ دیگران‌ را از دست‌ زدن‌ به‌ تفسیر نهی‌ می‌کند. هرچند تعبیر او از تفسیر در اینجا به‌ تأویل‌ بسیار نزدیک‌ شده‌ است‌. در باب‌ پانزدهم‌ به‌ بیان‌ همبستگی‌ عترت‌ و قرآن‌ و تأکید بر اینکه‌ باطن‌ و علم‌ قرآن‌ نزد ائمه‌(ع‌) است‌، می‌پردازد. باب‌ آخر مقدمه‌، یعنی‌ باب‌ شانزدهم‌ معرفی‌ منابع‌ وی‌ و ارائه برخی‌ اصطلاحات‌ رایج‌ تفسیری‌ است‌؛ بی‌آنکه‌ تعریفی‌ از هیچ‌ یک‌ از این‌ اصطلاحات‌ از قبیل‌ ناسخ‌ و منسوخ‌، محکم‌ و متشابه‌، عام‌ و خاص‌، و تقدیم‌ و تأخیر ارائه‌ دهد. فضای حاکم بر تفسیر البرهان‌، حاکی‌ از دفاعی‌ کلامی‌ برای‌ اثبات‌ حقانیت‌ و معرفی‌ فضایل‌ اهل بیت(ع) است.‌https://fa.wikishia.net/view

شيخ عباس قمى:

“سيد ركن معتمد، فقيه ماهر، محدث جامع ، متتبع در اخبار، صاحب مولفات كثير سودمند، كه نشان از كثرت اطلاعات آن جناب است." 

شیخ حسن دمستانی:

“سيد بزرگوار، شجاع ثابت قدم و پيشواى پيشتاز… صاحب حافظه بسيار قوى و در حفظ خصوصا روايات به حدى رسيد كه بر همه غالب گرديد… و در اين مسابقه گوى سبقت را از پيشتازان اين ميدان – اگر چه تقديم زمانى بر او داشتند – ربود.”
: شيخ محمد حرز الدين

“… “او بسيار مقدس ، عابد و متقى بود و در تقوا، فراست و پرهيزكارى به مرتبه بلندى رسيد.

آيت الله مرعشى نجفى:

“شخصيتى كه هم از جهت شهرت ملقب و مشهور به علامه و هم از حيث علم واقعا علامه مى باشد آگاه و متبحر در حديث ، نابغه در روايت ، پيشواى پيشتاز” (جمعی ازپژوهشگران حوزه علمیه قم،1375: ص15)

محمد هادی معرفت: “او از محدثان فاضل و جزو پژوهندگان اخبار و روایات بود و احادیث فراوانی را گرد آورد؛ بی‌آنکه در جرح و تعدیل راویان آن سخنی بگوید یا به تأویل روایاتی که آشکارا با عقل و نقل در تعارض است، بپردازد؛ که شیوه بیشتر اخباریان افراطی است."(1399))fa.wikishia.net/view/

جایگاه علمی

سید هاشم بحرانی چنانکه از آثارش برمی‌آید، از علمای اخباری بوده است و تأکید او بر لزوم فراگیری همه دانش‌های دینی از اهل بیت پیامبر(ص) در مقدمه البرهان معرّف دیدگاه اوست. وی گذشته از ریاست دینی در روزگار خود، در گردآوری نوادر کتب حدیث پیشینیان و تتبّع در این علم کم نظیر بوده و به همین جهت، به نظر یوسف بحرانی، از این جهت فقط علاّمه مجلسی برتر از او است، هر چند که او برخلاف مجلسی تنها به جمع و نقل روایات بی‌هیچ توضیح و تفسیری اهتمام داشته است.

به دلیل کثرت تألیفات (۷۵ اثر به نوشته افندی اصفهانی)، و اطلاعات گسترده در زمینه‌های مختلف علوم دینی، به علاّمه بحرانی مشهور شده است.

به رغم تألیفات فراوانی که از او گزارش شده است و باوجود جایگاه اجتماعی او به عنوان مرجعی دینی، هیچ رساله فتوایی یا نظرات قاطع فقهی در لابه لای آثار او دیده نشده است. برخی به همین دلیل او را به کم بودن بضاعت فقهی متهم کرده‌اند؛ اما برخی بر این عقیده‌اند که وی بر اثر تقوایی که داشته، از نوشتن رساله فتوایی خودداری کرده و به جای آن به گزارشی از مصادر فتوا در کتاب‌های خویش یا در جواب استفتائات پرداخته است؛ چنانکه این روش در تاریخ فقه امامیه سابقه دارد. (1399))fa.wikishia.net/view/)

روش علمی

علامه بحرانی در تدوین كتاب های روایی و حدیث، از روش های برجسته و علمی خاصی استفاده می‌كرد كه اشاره‌ای اجمالی به آن ها ضروری می‌نماید:

1. استفاده از روایات اهل سنت برای اثبات امامت امام علی علیه السلام و دیگر امامان معصوم علیهم السلام به گونه‌ای كه او حدیث منزلت را از طریق یكصد سند از دانشمندان اهل سنت با ذكر نام كتاب و مدرك آن ها نقل كرده است.

2. استفاده از نسخه‌های متعدد و عبارات متفاوت یك حدیث برای صحیح‌تر مشخص شدن و گویایی حدیث

3.تحقیق و تصحیح سند احادیث برای پیدا كردن روایات صحیح. او در این زمینه كتاب تهذیب شیخ طوسی را بررسی و تحقیق كرد و اغلاط بسیاری را كه در رجال و سند اخبار بود مشخص ساخت و اثر خویش را “تنبیهات الاریب فی رجال التهذیب” نامید.

4.دسته‌بندی و تبویب احادیث از دیگر كارهای مهم و لازمی بود كه در سیره نیكوی سید قرار داشت. او در این باره كتاب “ترتیب التهذیب” را كه مربوط به تهذیب شیخ طوسی بود به رشته تحریر درآورد و آن را به بهترین روش تدوین و دسته بندی كرد.

 (1399)) wiki.ahlolbait.com)

زندگی نامه ملا محسن فیض کاشانی[3]

روحیات فیض

فیض فرهیخته و پرکار بود و از رفت و آمد با مردم پرهیز داشته است او همواره سرگرم عبادت یامطالعه یا نوشتن بود تا توانست بیش از دویست جلد کتاب ارزشمند تقدیم جامعه کند. اوعالی منش، بلند نظر و از القاب گریزان بود از به دست آوردن شهرت خودداری می نمود. گوشه‌گیری را برای کسب علم باطنی و دانش و تفکر مفید برهمه چیز ترجیح میداد. فیض کاشانی، شوق المهدی، ص97

خود او درباره روحیاتش می‌گوید:

به جز کتاب انیسی دلم نمی خواهد   زهی انیس و زهی خامشی، زهی صحت

 اگر اجل دهدم مهلت و خدا توفیق    من و خدا و کتابی و گوشه خلوت

 هزار شکر که کاری به خلق نیست مرا    خداپسند بود فیض زهی همت

البته گوشه‌گیری فیض هرگز مانع او از اعمال اجتماعی و اسلامی و برگزاری مراسم مذهبی از قبیل اقامه جمعه و جماعت و نماز های عید نگردید، بلکه فیض از کسانی که شعار دینی و انجام مراسمات اجتماعی اسلامی را رها نموده و ترک جمعه و جماعت کرده و سبب شده بودند که مردم در مراسم دینی سستی نشان دهند و از راه و رسم مذهبی رمیده گردند، دلخوری دارد و می گوید:

 گمرهان فضلا ترک جماعت کردند    تا رمیدند ز رسم و ره دین عامی چند

 جمعه و عید و مصلا همه را در بستند    رهزن عام فریبی بد خوش نامی چند(همان، ص123-122)

شور و شوق او در اکثر غزلیاتش نمود دارد، وی را  پایبند دنیا نکرده و از عالم رستاخیز منصرف ننموده، بلکه با همه شوریده حالی خویش از دنیا و دنیا داران وحشت داشته است. بدین علت انزوا طلبی و گوشه گیری او از مردم و اشتغال دائم به عبادت و تالیف و تصنیف و اندیشه درباره عالم رستاخیز برای او حالت ثانوی گردیده بود. فیض از رفتن به مهمانی ها و نشست و برخاست با افراد حکومتی خودداری ورزیده، برای تکاپوی علمی و جستجوی اهل کمال مسافرتهای بسیاری کرد و در راه گسترش عقاید شیعه هراسی به خود را نداد و مدام خود را مقلد قرآن و حدیث میخواند. در پایان عمر که ناتوان و خسته شده بود تنها یک آرمان داشت و آن فیض دیدن زیارت امام غائب بود وی بارها در اشعار خود در فراق معشوق می سوزد و می نالد:

 یاد مهدی چه کنم صبر به صحرا فکنم       و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم(دوانی، همان، ص118)

فیض و شاعری

فیض فیلسوف نامدار مفسری چیره دست و فقیهی فرهیخته مجتهد و رئیس دینی مسلمانان و مرجع خاص و عام بوده است و مردم نیز اینگونه به وی می نگریستند و نه شاعر و ادیب. بدین لحاظ شعر و غزلیاتش را نیز با همین اندیشه سروده است:

 اشعار فیض حکمت محض است، شعر نیست    کسی لایق طریقه او شعر گفتن است؟!

 و دیگر فقهای نامدار از باب تفنن و دلگرمی شعر می گفته اند و نه به عنوان رشته تخصصی و هنر و نمایشی آنان تنها اوقات بیکاری و زمان استراحت را به سرایش شعر می گذرانده‌اند. اگر از ملا احمد نراقی، شیخ بهایی، و دیگران مجموعه های شعری به یاد مانده از همین باب است. از این رو نباید شعر آنان را با اشعار دیگران که شعر گفتن را حرفه و کار خویش قرار داده‌اند به قیاس گرفت .با این حال فیض پیش از بسیاری از شعرا شعر سرود و آثار متعدد شعری دارد، از جمله دیوان غزلیات، تسنیم، شوق المهدی.( فیض کاشانی، شوق المهدی، ص39)

آثار گرانبهای فیض

فیض کاشانی عمر خود را صرف تعلیم و تدریس و تالیف کرد پس از کسب معارف و استفاده علمی و معنوی از استادان بزرگ خود نوشتن کتاب و رساله را از هجده سالگی آغاز نمود و در طی ۶۵ سال نزدیک به دویست اثر نفیس در علوم و فنون مختلف تالیف کرد.خدمت پر ارج ایشان در این آثار نسبت به ترویج مذهب شیعه با خدمات و زحمات مردان زیادی از عالمان دینی برابری می کند. فیض در فهرست های متعددی که خود نگاشته تعداد تالیفات و تصنیف آن را تا هشتاد جلد ذکر کرده و فرزندش علم الهدی تعداد آثار او را یکصد و سی جلد نام برده است.اکثر آنها به زیور طبع آراسته شده است.( مقالات و بررسی ها، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، ص58)

۱.تفسیر صافی

از کتب معتبر در تفسیر قرآن است. فیض این تفسیر را با مطالعه اکثر تفاسیر قرآن از سنی و شیعه نوشته و در ضمن بیان آیات و روایات معتبر و مستند شیعه را گرد آورده است.
تفسیر صافی آمیزه‌ای از روایت و درایت و نقل و عقل است. این تفسیر شامل تمامی آیات قرآن است و مولف در بیان عبارات خود به تفسیر بیضاوی عنایت ویژه داشته و اغلب عبارات خود را از آن برگزیده است و سپس متون روایات نقل شده از اهل بیت (علیهم‌السّلام) را ذکر کرده است.
مقدمه این کتاب از جامع‌ترین مقدمات تفسیری است که به رشته تحریر در آمده و مولف آن کوشیده است تا مواضع مفسران را نسبت به تفسیر ماثور متکی بر روایات و تفسیر عقلی متکی بر اجتهاد را بیان کند و شایستگی‌ها و توانایی‌هایی را که لازم است یک مفسر داشته باشد توضیح دهد. ایشان در این مقدمه از شؤون مختلف قرآن و فضیلت آن، ثواب تلاوت آیات و علم اهل بیت نسبت به قرآن و تفسیر و تاویل و ظهر و باطن و محکم ومتشابه سخن گفته است و در ادامه از تحریف‌ناپذیری قرآن و انواع نزول قرآن و قرائات مختلف آن صحبت نموده است.
این تفسیر در مجموع از جمله تفاسیر نفیس و ارزشمند و فراگیر است که نزدیک به همه روایات اهل بیت (علیهم‌السّلام) در ارتباط با تفسیر یا تاویل آیات در آن گرد آمده است. گرچه در مواردی مؤلف، غث و سمین و سره و ناسره را به هم آمیخته است.

روش فیض کاشانی در تفسیر
مرحوم فیض در آغاز، به تفسیر لغوی آیات پرداخته و در پاره‌ای از موارد اعراب مربوط را هم بیان کرده و سپس روایات ماثور از اهل بیت (علیهم‌السّلام) را در تفسیر آیات آورده است. او در نقل احادیث بر تفاسیر قمی و عیاشی و دیگر کتاب‌های معروف حدیث تکیه کرده است؛ ولی در نقل روایت تنها به نقل احادیث صحیح اکتفا نکرده، بلکه هر حدیثی را که با موضوع آیات متناسب دیده است آورده و با ذکر منابع و مآخذ مربوط، مسؤولیت بررسی صحت و سقم آنها را از عهده خود برداشته است. اشکال عمده‌ای که بر او وارد است این است که در بسیاری از موارد، حدیث را به گونه‌ای نقل کرده است که خواننده را به اشتباه می‌اندازد؛ چنانکه گمان می‌کند روایت طرح شده، تفسیر قطعی آیه است؛ در حالی که در بسیاری موارد، چنین نیست.

2.تفسیر الاصفی
محدث کاشانی تفسیر دیگری به نام الاصفی دارد که از تفسیر بزرگ الصافی برگزیده است و در آن، تفسیر صافی را در بیست و یک هزار بیت خلاصه کرده است. الاصفی تفسیری موجز و لطیف و مشتمل بر مهم‌ترین مسائل تفسیری به شیوه اهل حدیث است. لب کلام و گزیده مرام را در آن گرد آورده است؛ که مراجعه کننده را در تبیین معانی قرآنی و شرح مقاصد عالی بی‌نیاز می‌سازد؛ و این، از حسن سلیقه و شیوایی قلم مرحوم فیض حکایت دارد. این تفسیر مانند تفسیر صافی بارها به چاپ رسیده و مورد استقبال قرار گرفته است.
3.تفسیر المصفی
تفسیر المصفی، سومین تفسیر فیض کاشانی که تلخیص الاصفی است و این تفسیر، در کمال ایجاز و ایفاء و در عین حال به گونه‌ای رسا و گویا در اختیار همگان قرار گرفته است. خداوند همواره فیوضات خود را بر روان پاک فیض بریزاد که سرتاسر عمر پر برکت خود را وقف خدمت به دین و قرآن نمود.http://wikifeqh.ir
4. الوافی: محدث کاشانی برای نوشتن کتاب وافی چهار کتاب معتبر حدیث شیعه “کافی، تهذیب، استبصار، من لا یحضره الفقیه” را تنقیح و با حذف احادیث مکرر آن را یکجا در اجزای متعدد جمع کرد و پس از آن فرزندش علم الهدی نوشتن و افزودن یک جز که شامل معرفی رجال حدیث کشف رموز …بوده آن را تکمیل کرده است.

5. الشافی: منتخبی از احادیث الوافی است المحجة البیضاء کتاب احیا علوم غزالی را تنقیح و تصحیح کرد با استفاده از احادیث و روایات معتبر شیعه آن را شرح و تکمیل کرد سپس المحجه را تلخیص و به نام “الحقایق “ارائه کرد.

6.مفاتیح الشرایع: از کتب روایی فقهی و استدلالی فیض است این کتاب دربردارنده همه ابواب فقه است فیض با عنایت شدید به کتاب و سنت معصومین علیه السلام و گریز از به‌کارگیری و دلایل عقلی و اجتهاد به رای راه نوی فرا روی  پژوهشگران در علم فقه قرار داده است این کتاب از آغاز تالیف مورد توجه مجتهدان و محدثان بوده و تاکنون چهارده شرح و چندین حاشیه به آن کتاب نگاشته شده که از جمله آنها شرح آقا محمد باقر بهبهانی مجتهد قرن دوازدهم شایان ذکر است.

7.از کتب کلامی و عرفانی حکیم و عارف کاشانی کتاب” اصول المعارف” در چند جلد” اصول عقاید” رساله‌های” علم الیقین” الحق الیقین” می باشند .

8.در موضوع اخلاق و ادب کتاب و رساله های متعددی به زبان فارسی و عربی نگاشته است از آنها “ضیاءالقلب” “الفت نامه"، “زاد السالک"،” شرح الصدر"،"شوق المهدی” و دیوان قصائد و غزلیات و مثنویات می‌باشند.( جمعی از پژوهشگران، شوق المهدی، ص228)

 فیض از منظر بزرگان

بزرگان شیعه، مقام علمی، معنوی و برازندگی فیض را ستوده اند.

۱.محدث قمی درباره فیض و مقام او می نویسد:"…وی در علم ،ادب و فراوانی دانستنی‌ها و به‌کارگیری تعبیرات و عبارت های زیبا و رسا در نوشته های خویش و تسلط همه جانبه به علوم عقلی و نقلی زبانزد و مشهور است.”

۲.علامه امینی درباره وی می‌گوید:” ملامحسن فیض پرچمدار فقاهت و حدیث و گلدسته رفیع فلسفه مخزن معارف دین اسوه اخلاق و منبع جوشان دانش هاست… . بعید می نماید که روزگار دیگر همانند او فرزندی را بیاورد."( امینی، الغدیر، ص362)

۳. آیت الله محمد حسین حسینی طهرانی از زبان علامه طباطبایی درباره جامعیت و مقام دانش فیض می گوید:"…این مرد جامع علوم است و به جامعیت او در عالم اسلام کمتر کسی را سراغ داریم و ملاحظه می‌شود که در علوم مستقلاً وارد شده و علوم را باهم خلط و مزاج نکرده است. در تفسیر صافی و اصفی و مصفی وارد مسائل فلسفی عرفانی و شهودی نمی گردد در اخبار کسی که وافی او را مطالعه کند می بیند یک اخباری صرف است و گویی اصلا فلسفه نخوانده است، در کتابهای عرفانی وذوقی نیز از همان روش تجاوز نمی‌کند و از موضوعات خارج نمی‌شود با اینکه در فلسفه استاد و از شاگردان صدرالمتالهین بوده است."( حسینی طهرانی، مهرتابان، ص26)

۴. شهید مطهری می گوید:"… فیض کاشانی یک مرد محدث فقیه است و گاهی در آن کار و محدثی و فقاهتش خیلی قشری می شود و هم ضمن یک مرد حکیم و فیلسوف است."( مطهری، مجموعه آثار، ص161)

۵.مولف روضات الجنان در ستایش فیض میگوید:"مقام او در فضل فهم و مهارت وی در فروع و اصول تالیفات بسیار زیبا و استحکام معنا نگارش یافته اند، مشهورتر از آن است که بر احدی تا پایان روزگار پوشیده باشد."( موسوی خوانساری، همان، ص79)

منابع

1. گروهی از نویسندگان، طوسی پژوهی (مجموعه مقالاتی در بررسی آراء، احوال و آثار شیخ طوسی) به کوشش مهدی کمپانی زارع ، نشر تهران، خانه کتاب، چاپ اول، 1392.

2. حسنعلی محمودی، مرزبان شیعه، نشر قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، 1381.

3. سمیه سادات سجادی، مقاله حیات علمی شیخ طوسی، پژوهشکده باقرالعلوم، 1387.

4. سید محمدرضا موسویان، مقاله دیدگاه های سیاسی شیخ طوسی، 1396.

5. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، نرم افزار مجموعه آثار شیخ طوسی.

6. نرم افزار فرهنگ موضوعی تفسیر تبیان.

7. نرم افزار التبیان و المیزان.

8.عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (1373)، طبقات مفسران شیعه ،ج3، چ اول، قم: دفترنشرنویداسلام

10.جمعی ازپژوهشگران حوزه علمیه قم(1375)، گلشن ابرار، ج1، چ اول ، قم: پژوهشکده باقرالعلوم

11.دانشنامه مجازی مکتب اهل بیت(1399)، قابل دسترسی در:fa.wikishia.net

12.دانشنامه اسلامی(1399)، قابل دسترسی در:wiki.ahlolbait.com

13.دفترنشروفرهنگ معارف اسلامی مسجدهدایت(1399)، قابل دسترسی در:hedayatgar.ir

14.امینی، عبدالحسین، الغدیر مترجم:محمد باقر بهبودی،تهران،دارالکتب،۱۳۶۶

15.جوانشیر،کریم، نامداران راحل،تبریز، سالار، ۱۳۷۵

16.حسینی طهرانی، محمد حسین، مهرتابان بیجا، باقرالعلوم، بیتا،

17.علم الهدی،محمد،الحکمة مکاتب الائمه، قم، جماعة المدرسین، ۱۴۰۹ق

18.فیض کاشانی ،ملا محسن، شوق المهدی، با مقدمه علی دوانی ،تهران، دارالکتب اسلامیه ،۱۳۹۸۶

19.فیض کاشانی ،ملامحسن، دیوان ،قم، اسوه، ۱۳۷۱ ۷.فیض کاشانی،ملا محسن، ده رساله فارسی، اهتمام رسول جعفریان، اصفهان،مرکز تحقیقات امیرالمومنین ،۱۳۷۱

20.فیض کاشانی، ملا محسن،الوافی، جلد اول، نشر مکتب الامام امیرالمومنین، اصفهان

21.قمی شیخ عباس،الکنی و القاب،تهران،مکتب الصدر،۱۳۶۸

22.مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، صدرا، 1374

23.موسوی خوانساری، سید محمد باقر، روضات الجنات، قم، اسماعیلیان، بیتا، مقالات و بررسی ها، دفتر۴۵و۴۶، دانشکده الهیات و معارف اسلامی، تهران.

24. https://fa.wikishia.net/view

25. http://wikifeqh.ir

 

صفحات: · 2

موضوعات: بروشور
[دوشنبه 1399-11-27] [ 12:45:00 ب.ظ ]