مبانی هنری قصه های قرآن (قسمت سوم) | ... | |
نگارنده: فاطمه صغری برقرار آثار قصه های قرآنی قصه های قرآن گذشته از پیام ها و عبرتهایی که در آن وجود دارد، آثار و نتایجی نیز داردو آنچه وجود این آثار را تایید می کند، این است که از مجموعه قصه های قرآن به صورت طولی و از یکایک آنها در هر سوره به صورت عرضی تاثیرات خاصی به ذهن القا می شود. برای دریافت این آثار، لازم است نخست به کارکرد و تاثیر اصلی قصه اشاره کرد. کارکرد اصلی همه گونه های هنری، از جمله قصه، گذشته از پیام های محتوایی شان، انگیزش عاطفی و القای نفسانی است. همان قدر که یک قطعه موزیک یا تابلو نقاشی در روح و جان انسان اثر می گذارد و رگ عواطف آدمی را به جنبش در می آورد، یک قصه نیز می تواند درون انسان را به جنبش و هیجان وا دارد. این هیجان و خلجان روحی، همان وحی عاطفی و فکری است که پیامبر هنر به ارمغان آورد. اگر وجوه این افاضه روحانی درک شود، آن گاه در می یابیم که چرا بخشی از قرآن به زبان قصه فرود آمده است1. در دل قصه های قرآن اثراتی نهفته است که در ذیل به شرح آن می پردازیم: 1- کاستن از فشار عاطفی شدید بر پیامبر اسلام و مومنان اعمال و گفتار مشرکان، روح و جان پیامبر و مومنان را سخت آزار می داد. در برابر مکر و خیانت مشرکان، به راستی سینه پیامبر احساس تنگنا می کرد: خداوند در سوره حجر در آیه 97 فرمودند: «و می دانیم که تو از گفتارشان دلتنگ می شوی». این فشار روانی آنقدر شدید بود که حتما باید مهار می شد و در پرتو لطف خاص خداوند به آرامش می گرایید. از این آیه و امثال آن معلوم می شود که خدای رئوف چه اندازه نظر لطف و مرحمت نسبت به پیامبر اکرمش داشته و او را می نوازد و به وی نوید می دهد و از روی شفقت خبر می دهد که ما می دانیم که چقدر سینه او از گفتار رکیک آنها تنگ می شود. (تو اعتنا نکن و از آنان روی بگردان و توجه به حق تعالی نما و خدای بزرگ خود را تسبیح کن)2. خداوند در سوره هود آیه 120 می فرماید: هر خبری از اخبار پیامبران را برایت حکایت می کنیم تا تو را قوی دل گردانیم اینکه در قصه موسی (قصص، آیات 6-3) از وراثت زمین برای مومنان سخن می رود، تصادفی نیست. این تاکیدی است بر آن وحی عاطفی که جان پیامبر را از فشار روحی رهایی می دهد و نهال امید را در دلش بالنده تر می سازد. خداوند در این آیات اشاره به این موضوع دارد که به زودی همان رفتاری را که با دشمنان موسی داشتیم با دشمنان پیامبر گرامی اسلام هم انجام می دهیم3. 2- هدایت عواطف به سمت بیزاری از جلوه های زشت قصههای قرآن، همپای امیدبخشی و آرام سازی، به مومنان می فهماند که صرفاً دوست داشتن و عاطفه ورزیدن کافی نیست. مومنان باید همان قدر که پاکی ها را میستایند، از لحاظ عاطفی به جنگ ناپاکی ها روند. بدین سان، بیزاری از جلوههای زشتی و فساد و گمراهی در قراردادهایشان پرورش مییابد. در قصه آدم مخاطب به راستی در فضایی قرار میگیرد که لبریز از نفرت و بیزاری از ابلیس و نیروهای شیطانی است. در این قصه، دشمنی میان آدم و شیطان بسیار هنرمندانه ترسیم میشود و امتداد این دشمنی به مومنان تلقین میگرد4 . 3-تبشیر و انذار قرآن به شیوه ای کاملاً تجسمی و عینی، مومنان و کافران، جلوه های رحمت و انتقام پروردگار را لمس می کنند. صحنه های امید بخش زندگی و پیروزی مومنان، در کنار مناظر هلاک و آوارگی و زبونی کافران، همچون سمفونی باشکوهی جلوه میکند که ساعتی مخاطب را در خویش فرو میبرد و گوشه گوشهی جانش را گاه از امید و گاه از بیم لبریز می سازند. در رهگذر همین تبشیر و انذار است که هم مومنان نسبت به راهی که می روند اطمینان و یقین می یابند و هم کافران در عقیده خویش تزلزل و پریشانی پیدا میکنند5. جلوه هایی ناب از این نقش عظیم را در قصههای سوره اعراف، شعرا و قمر میتوان دید. در سوره قمر آیه 9 خداوند به پیامبر(ص) می فرماید: «تو از تکذیب کافران در تنگنا مباش که تکذیب، عادت و رسم آنان میباشد که با نوح پیامبر نیز اینگونه رفتار کردند»6. و این بود گوشه کوچکی از رمز و رازهای قصههای قرآن که از این پس تامل بیشتری در آن داشته باشیم. منابع : 1- ابوالقاسم حسینی، مبانی هنری قصههای قرآن، چاپ دوم، انتشارات دارالثقلین،۱۳۷۸، صفحه ۲۴۳ 2- نصرت بیگم امین، تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن، چاپ اول، جلد 7، بی نا، 1361، ص160. 3- سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، جلد16، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1390، ص7. 4- ابوالقاسم حسینی، همان، ص244. 5- همان، ص247. 6- سلطان علی شاه، بیان السعاده فی مقامات العباده، چاپ دوم، جلد4، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1408، ص128.
[چهارشنبه 1397-05-17] [ 10:30:00 ق.ظ ]
لینک ثابت
|