نگارنده: مدیحه برزگر

آثار اقتصادی صداقت از دیدگاه آیات و روایات
یکی از محورهای اصلی در مسائل بازار تقاضا است.تقاضا به طورکلی عبارت است از: مقدار کالا یا خدمتی که مصرف کننده تمایل وتوان خرید آن را درقیمت و زمان معینی داراست، بنابراین در تقاضا علاوه بر تمایل و خواست مصرف کننده، توانایی وی نیز مورد نظر است و برخلاف ظاهر لفظ،تقاضا تنها به معنای خواست مصرف کننده نیست. زمان معین در تقاضا گاهی یک روز، یک هفته ،یک ماه می باشد.1مجموعه عناصری که به نحوی روی میزان تقاضا شده از کالاها، موثر واقع می شوند، یکی قیمت کالاهای مورد نظر و دیگری عواملی همچون درآمد و ثروتِ مصرف کننده، قیمت سایر کالاها و خدماتِ مرتبط با کالاهای مورد نظر، سلیقه مصرف کننده، انتظارات وی ازآینده قیمت کالاها وامثال آن می باشند.2بنابراین اگر صداقت در سمت تقاضا نباشد اقتصاد جامعه به بحران کشیده می شود و گران فروشی که یکی از موارد فسادهای مالی است درجامعه رواج پیدا می کند.عرضه نیز عبارت ازمقدار کالاها و خدماتی است که فروشندگان و یا تولیدکنندگان تمایل دارند درقیمت های معین و در زمان معینی ارائه نمایند. زمان درعرضه ، همانند تقاضا می تواند ساعت معینی ازیک روز، روزخاصی ازهفته ، ماه، سال ونظیرآن باشد3. دراین قسمت نیز اگرصداقت نباشد سبب احتکارفروشندگان درقسمت عرضه کالاها نسبت به مردم می شود درنتیجه قیمت ها افزایش می یابد و می تواندعرضه فعلی را کاهش دهد و مردم با محدودیتهایی درزمان مشخص، به دلیل این نوع احتکار مواجه شوند. درصورتی که امام علی (ع)درحدیثی می فرمایند: «احتکاررذیلت وپستی می باشد.4»دراین قسمت ازنوشتارنیز به این نتیجه می رسیم که درجامعه کنونی،   باید تمامی عوامل عرضه وتقاضا بایکدیگر صداقت داشته باشند تاجامعه بتواند درمقابل تحریمهای دشمن مقاومت وپایداری کند.

نقش صداقت در فرآیند قراردادهای اقتصادی
برای انجام تولید، به سرمایه‌گذاری نیاز است. منابع لازم برای سرمایه‌گذاری یا از آورده‌ی خود سرمایه‌گذاران است و یا قرض گرفته خواهد شد. گرفتن قرض، متضمن بستن قرارداد است. قرارداد صحیح نیز، وابستگی زیادی به رعایت اصول اخلاقی بویژه «صداقت» دو سویه در مفاد و مواد آن خواهد داشت. حاکمیت صداقت و در نتیجه اعتماد در سطح یک جامعه می‌تواند به گسترش کم خطر چنین قراردادهایی بینجامد که نتیجه‌ی نهایی آن، به جریان افتادن وجوه نقدی جامعه، توسعه‌ی سرمایه‌گذاری و در نتیجه، رشد و شکوفایی اقتصادی جامعه خواهد بود. شواهد زیادی نشان داده است در جوامعی که چنین اعتمادی بر اساس پایبندی قرض گیرنده و قرض دهنده به اصل صداقت شکل گرفته‌ است، از رونق و شکوفایی اقتصادی بیشتری برخوردار بوده‌اند. در اسلام فعالیت‌های اقتصادی مشترک، تنها بر اساس اصل اخلاقی صداقت و شکل‌گیری اعتماد دو طرفه بین مسلمانان جنبه‌ی موفق عملی و اجرایی پیدا می‌کنند.رسول خدا(ص)درباره پاکیزه ترین نوع درآمدها در فعالیتهای اقتصادی می فرمایند:«پاکیزه ترین درآمد، کسب تاجرانی است که در دادوستد دروغ نمی گویند، درامانت خیانت نمی کنند، خلف وعده نمی کنند، به هنگام خرید بدگویی و به هنگام فروش ستایش نمی کنند، به هنگام سودمند نبودن معامله در فروش کالا امروز و فردا نمی کنند و به هنگام سودآوری در دریافت سختگیری ندارند5». بنابراین طبق روایت بالا کسی که درمعاملات اقتصادی خواه از نوع قرض دادن باشد، خواه از انواع دیگر باید دو طرف معامله با یکدیگر از درِصداقت رفتار نمایند تا اینکه هم درآمد پاکیزه ای داشته باشند و هم  از آثار اجتماعی آن بهره مند شوند.

صداقت دربازار اسلامی
در بازار اسلامی با واژه صداقت روبرو هستیم، صداقت فضیلتی اخلاقی و با ارزشی متفاوت است منظور از صداقت در اینجا معنای وسیع آن، یعنی صدق در نیت، رفتار و ساختار است، صداقت در ارتباط فرد با دیگر افراد جامعه وبا محیط تجلی پیدا می کند و در فرد یا بازار به عنوان یک ملکه رسوخ یافته، پایدار می شود و در نتیجه ، میان ظاهر وباطن، گفتار با نوشتار و رفتار و همه اینها با یکدیگر تعادل برقرار می کند«صداقت بازار به این است که عوامل آن، یعنی عرضه کنندگان وتقاضا کنندگان ، نوع برخورد هر یک با دیگری فضای فیزیکی، نورپردازی ، چینش کالا، وفضای حاکم بر بازار به طور پایدار واقع نما باشد، به گونه ای که انحراف از حقیقت یا وارونه سازی آن با هر نوع ممکن در او صورت نگیرد واگر به هر دلیل ، انحراف از واقعیت صورت پذیرفت بازار، انعطاف پذیری لازم رابرای جبران آن داشته باشد6». پایداری صفت صداقت و رسوخ آن در عوامل بازار، یعنی عرضه کنندگان وتقاضاکنندگان موجب می شود افزون بر اینکه بازار به قیمت، مقدار و کیفیت اطمینان حاصل کند، طرفین مبادله نیز به یکدیگر و به بازار اعتماد کرده و ممانعت عمدی از دسترسی به اطلاعات و ارائه نادرست اطلاعات صورت نمی گیرد و کرامت انسانها حفظ شود.اما تبلیغات کاذب، بر چسب های خلاف واقع، فریب ، غش، خلف وعده، خیانت در امانت و بی انصافی، از مظاهر فقدان صداقت دربازار است که هزینه های زیاد و آسیب های فراوانی را به بازار و در نتیجه به جامعه وارد می کند، فقدان صداقت در بازارِ کار و عوامل تولید، به عیب پوشانی، سرقت از کار و کم فروشی، بی مسئولیتی ، فرصت طلبی و سرانجام به افت کیفیت و بازدهی پایین تولید می انجامد.

پیامبراکرم(ص) درروایتی می فرمایند:«یاعلی :مبادا دروغ بگویی که موجب روسیاهی است وخداوند نام دروغگو را در دفتر دروغگویان ثبت می کند و راستگویی مایه رو سفیدی است وخداوند نام او را در دفتر راستگویان ثبت می کند7».

ویژگی انسان اقتصادی صادق
انسان اقتصادی در بازار اسلامی ، خداوند را محور و کانون عالم هستی می داند. انسان بر اساس این نگرش، خداوند متعال را مالک حقیقی آسمان وزمین و همه آفریدگان، و خود را امانتدار و مالک اعتباری نعمت هایی که او در اختیارش نهاده است، می داند. در نتیجه، بهره مندی اش از این نعمت ها باید در گستره حدود و مقررات الهی باشد. نگرش امانی بودن کالا، مانع طغیان انسان می شود. انسان اقتصادی در اسلام، از مواهب الهی بهره می برد. ولی همواره از طغیان وسرمستی و غفلت از یاد خدا دوری می جوید و در هر حال خداوند را ناظر و مراقب اعمال خود می بیند8.. در بینش انسان اقتصادی الهی، دنیا مزرعه آخرت است و دنیا و آخرت ؛ دو چهره یک حقیقت اند. مرگ چیزی جز انتقال از این جهان به سرای جاودان نیست. ترس از سوء حساب در روز قیامت نقش بسیار موثری در تصحیح رفتارهای انسان از جمله رفتارهای او در بازار دارد به طور مسلم مراقبت درونی مداوم افراد، عامل بسیار مهمی برای تحقق صداقت در گفتار و رفتار و رفتارهای منصفانه اقتصادی است واین امر تاثیر به سزایی در سلامت و کارآیی بازار و در نتیجه رشد اقتصادی، برقراری رفاه وآرامش عمومی و حفظ کرامت انسان دارد.اعتقاد به اینکه انسان پس از مدت کوتاه و در زمان معین به نیستی تبدیل می شود، با این اعتقاد که فرصت کوتاهی در اختیار دارد و باید توشه ابدی فراهم سازد، تاثیر بسیار متفاوتی در رفتار انسان خواهد گذاشت. پاداش های آخرتی ، انگیزه را برای فعالیت ها تشدید می سازد، همچنان که عقوبت های سنگین آخرتی، فرد را از تعرض به حقوق دیگران ، پنهان سازی عیوب کالا در بازار اسلامی و نیرنگ و هر نوع پنهان کاری اطلاعات باز می دارد. براساس مبانی اسلامی، انسانِ اسیرِ حداکثر سازیِ لذت وسود مادی، انسانی هواپرست و مذموم است. توجه به خواسته های نفس اماره، انحراف از مسیر توحید ویکتاپرستی و شرک است . نه تنها این نوع نفع طلبی مادی صرف؛ معیار خیر وشر نیست وسعادت فرد وجامعه در گرو حداکثر سازی آنها نیست، که برعکس هر چه انسان بتواند از لذت های زودگذر دوری کرده وبا هوا وهوس مبارزه کند، سعادتمند تر است. این نگرش منشأ صداقت به معنای اعم است ، صداقتی که با انصاف وفای به عهد، امانتداری، مسئولیت پذیری وراست گویی همراه است 9.

راهبردهای ارتقای صداقت بازار
اسلام با تکیه برآموزه های وحیانی و محور قرار دادن اخلاق دربازار ، زمینه های تحقق صداقت را به معنای اعم در بازار فراهم کرده است. فراهم کردن زمینه ها وایجاد نظم و انضباط از طریق تاکید بر مشخص بودن قیمت و کیفیت کالا، موضوع ، نوع، وشروط مبادله و زمان قبض واقباض و ثبت وضبط این موارد در قرارداد موجب می شود که همه اطلاعات تاثیر گذار در اختیار طرفین مبادله قرار گیرد. از طرفی توصیه های اخلاقی به بازاریان و دادن اختیار فسخ به شخصی که مغبون شده یا کالای معیوب دریافت کرده ، انگیزه های فریب کاری را به حداقل می رساند. همچنان که نظم فیزیکی بازار به این امر کمک می کند. افزون بر این دولت اسلامی برای ارتقای کارآیی بازار به پیروی از سیره نبی مکرم اسلام و امیر المومنین علی(ع) در هدایت و مراقبت از بازار، ملزم است به صورت مستقیم یا غیر مستقیم به إعمال سیاست های مناسب و موثر برای حاکمیت صداقت در بازار بپردازد 10. تأکید بر تقویت ایمان وتقوای عناصر موثر دربازار با نهادینه کردن راست گویی، امانت داری، وفای به عهد، رعایت انصاف، تعمیق اصل «الفقه ثم المتجر»و دوری از غش وغرر، زمینه پرهیز از پنهان کاری جلوگیری از اکل مال  به باطل وزیان های ناشی از جهالت منتهی به نزاع را فراهم آورده وسرانجام کارآیی بازار را ارتقاء می بخشد بازار اسلامی با تقویت انگیزه های معنوی، پیوند منافع جمع به منافع فرد و جمع بین مراقبت های درونی وبیرونی، نظام انگیزشی قوی ای را برای عدم کتمان حقایق و ارائه و اطلاعات صحیح وتلاش برای مراقبت از عدم زیان به سایر عناصر بازار فراهم ساخته است .

آثار صداقت اقتصادی از منظر روایات
در متون حدیثی بر تجارت وفعالیتهای اقتصادی در بازار برای تأمین روزی تأکید شده است و بسیار مورد تشویق وسفارش قرار گرفته است تا جایی که برخی از بزرگان دین نیز به تجارت در بازار می پرداختند، نظیر حضرت هود(علیه السلام) که پیشه اش تجارت بود11 وپیامبر گرامی که با سرمایه حضرت خدیجه به تجارت می پرداخت وامام صادق(علیه السلام) که با دادن سرمایه، دیگران را به آن تشویق می کرد 12. در این قسمت به احادیث مربوط اهمیت صداقت در تجارت وآثار وفواید آن اشاره می شود.

پیامبراکرم(ص)درحدیثی می فرمایند: «ای صنف تاجر و کاسب شما فاجر(بدکاره) هستید مگر آن کس از شما که از خدا بترسدو به نیکی و درستی با مردم رفتار کند و راست بگوید. 13  امام سجاد (ع) فرمود: «درست کرداری و سخن نیکو، مال و روزی را افزایش می دهد».  امیرمومنان  (ع) می فرماید: ای تاجران از سوگند دروغ در معامله بپرهیزید، چرا که سوگند دروغ بازار را گرم می کند وبرکت آن را می برد 15. درحدیثی از امام صادق(ع) واردشده «راستگویی وبازگرداندن امانت به نیکوکار کلید روزی است 16». همچنین از نظر روایات یکی از آداب تجارت حلال، صداقت است. رسول خدا (ص) فرمود: پاکیزه ترین درآمد، کسب تاجرانی است که در داد وستد دروغ نمی گویند، در امانت خیانت نمی کند، خلف وعده نمی کنند، به هنگام فروش ستایش نمی کنند، به هنگام سودمند نبودن، معامله در فروش کالا امروز فردا نمی کنند. به هنگام سودآوری در دریافت سختگیری ندارند 17. رسول خدا (ص) در حدیثی دیگر می فرمایند: که بهترین درآمدها سود حاصل از معامله نیکو و پاک است در این حدیث از نظر پیامبر اسلام معامله ای که از روی عدم صداقت انجام پذیرد می تواند معامله ای ناپاک باشد.

از روایات فوق می توان نتیجه گرفت که راست گویی می تواند تاثیر بسزایی در اقتصاد داشته باشد زیرا اگر تجارت واقتصاد کشور بر صداقت بنا نهاده شود مسلما مردم در پی کسب و کار و روزی حلال خواهند بودو در نتیجه می توانیم اقتصادی سالم و به دور از هر گونه بیماری داشته باشیم و دولتمردان نیز می توانند با ایجاد اقتصاد مقاومتی پویا براساس صداقت و درستی وضعیت اقتصادی جامعه را مدیریت نموده و مشکلات را رفع نمایند. 

نتیجه گیری
 صداقت، یکی از بهترین صفات اخلاقی نفس انسان می باشد که هم فرد وهم جامعه را به کمال می رساند. صداقت روابط انسانها را مستحکم می کند، زیرا بزرگترین رکن یک رابطه خوب، اعتماد واطمینان است. صدق است که سبب جلب اعتماد همنوعان، دوری از تهمت، وفای به عهد، ایثار، اجتناب از دروغ ، عزت نفس، اقدام به خیرات، رحمت، نیکوکاری، انفاق، تحکیم بنیان خانواده، ایمان، فروتنی، تواضع ، تقوی وعدالت می شود. صداقت بسیاری از مشکلات را در جامعه حل می کند، راه وصول به مقصد را آسان می سازد، از هزینه های کمر شکن بازرسی ها می کاهد، حجم پرونده های حقوقی را به حداقل می رساند و به مردم آرامش خاطر می بخشد ونگرانی هایی که به خاطر احتمال دروغگویی برای افراد مختلف پیدا می شود را از میان برمی دارد و به انسان شخصیت و ابهت می بخشد. رعایت اصل صداقت در معاملات وعرصه اقتصادی نیز یک اصل مهم  واساسی شمرده است . اگرصداقت در تقاضا نباشد موجب گران فروشی شده وعدم صداقت در عرضه نیز سبب احتکارفروشندگان می شود درنتیجه قیمت ها افزایش می یابد و اقتصاد جامعه به بحران کشیده می شود و حاکمیت صداقت در معاملات اقتصادی نیز موجب به جریان افتادن وجوه نقدی جامعه، توسعه‌ی سرمایه‌گذاری و در نتیجه، رشد و شکوفایی اقتصادی جامعه خواهد بود. پایداری صفت صداقت و رسوخ آن در عوامل بازار، موجب می شود افزون بر اینکه بازار به قیمت، مقدار و کیفیت اطمینان حاصل کند، طرفین مبادله نیز به یکدیگر و به بازار اعتماد کرده و ممانعت عمدی از دسترسی به اطلاعات و ارائه نادرست اطلاعات صورت نگیرد.

اما عدم صداقت در بازار که نمود آن کم فروشی ، تقلب، دورویی ودروغ نمایی در معاملات است، فضای اقتصادی جامعه را مسموم  می کند وتبعات بد آن دامنگیر مردم می شود.

منابع

1-ابوالقاسم ،خوشحال،همان کتاب ،ص91

2-همان، ص94

3-همان،ص113

4-عبدالواحدبن محمد،تمیمی،غررالحکم ودررالکلم،تحقیق مصطفی درایتی،چاپ یکم،قم،دفترتبلیغات اسلامی،1366 ،ص13

5-عبدالرحمن ابن ابی بکر،سیوطی،جامع الصغیرفی احادیث البشیرالنذیر،جلال الدین ،ج1،چاپ یکم،بیروت،دارالفکر،1401ق،ص336

6-مصطفی، کاظمی،صداقت درمقایسه باشفافیت دربازاراسلامی،چاپ اول تهران،دانشگاه شهید بهشتی،1391،ص102

7-حسن بن علی بن شعبه، حرانی،تحف العقول عن ال الرسول، ترجمه جنتی،چاپ دوم،قم ،موسسه انتشارات اسلامی،144هق،ص29

8-مصطفی،کاظمی،همان،کتاب،ص130

9-حسن بن علی بن شعبه،حرانی،همان کتاب، ص104

10-مصطفی،کاظمی،همان کتاب،ص138

11-محمد بن یعقوب، کلینی، همان کتاب،ج5،ص76

12-محمدرضا،حکیمی،الحیاه،ج5،تهران،دفترانتشارات اسلامی،بی تا،ص598،وفضل بن حسن ،طبرسی ،مجمع البیان فی تفسیرالقرآن،،ج2،چاپ دوم ،تهران ،انتشارات ناصرخسرو،1372،ص380

13-عبدالله، جوادی آملی، همان کتاب،ص58وحسن بن محمد،دیلمی،ارشادالقلوب الی الصواب،ترجمه سیدعبدالحسین رضایی،ج1،چاپ سوم،تهران نشراسلامیه،،،1377،ص353

14-همان،ص610

15-حسین ،بروجردی،منابع فقه شیعه،ج22،ترجمة عده ای ازفضلاء،اول،تهران،انتشارات فرهنگ سبز،1386،ص141

16-عبدالرحمن ابن ابی بکر، سیوطی، همان کتاب،ص336

17-محمد باقر، مجلسی، ،همان کتاب،ج8،ص149

 

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
[یکشنبه 1397-06-25] [ 10:27:00 ق.ظ ]