معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  سبک زندگی اسلامی ...

از پايان دوره صفويه و مخصوصاً از دوران قاجاريه تا به امروز، مسأله مواجهه با ساحتي نوين به نام غرب و مدرنيته، کم کم در ايران رخ نموده است. غالباً اين مواجهه چند جانبه بوده است اما در هر دوره وجهي از آن بر وجوه ديگر غلبه داشته است: اين مواجهه ابتدا به صورت سلطه جغرافيايي محدود بود. مانند حضور پرتغالي ها در جنوب ايران. پس از قوت صفويه، اين مواجهه، به عرصه کلام قدم مي گذارد و   مسيونرهاي مسيحي حامل پيام غرب نوين و اروپاي متجدد در ايران شدند. پس از صفويه تا استقرار قاجار و حتي تا زمانه تحريم تنباکو، مواجهه ما بيشتر شکل استعمارِ اقتصادي دارد.(1)

از اواسط دوره قاجار غرب و غرب زدگي و مواجهه ما با اين پديده، شکلي جديد به خود گرفت. اين نحوه مواجهه جديد، در حوزه انديشه و تفکر و علم و فرهنگ بوده و غرب زدگي در گستره فرهنگي و علمي پدیدار گردید. در اين دوره طبقه روشنفکران غير ديني و فراماسونرها آن هم تحت نظارت و حمايت و هدايت انگليس و روسيه و بعدها آمريکا شکل گرفتند و براساس اين شيوه مواجهه است که کم کم سبک زندگي ايراني دستخوش تغييرات مي شود؛ و هرچه زمان برايش جلوتر مي رفت، سرعت اين تغييرات نيز سريع تر مي شد و واکنش آگاهان، روشنفکران ديني، خواص سياسي و علما را باعث مي گشت.

بایست گفت نگاه غرب به انسان، نگاهی انسان محورانه و بشرسالارانه است و بی‌گمان این نگاه با خود اجزایی را به همراه دارد که سبک‌ساز زندگی غربی هستند. در این نگاه، هدف از زندگی انسان، کسب لذات مادی است و این انسان بایستی بتواند از زندگی مادی و دنیوی خود بیشترین لذت را ببرد. سود و منفعت نقش مهمی در زندگی وی دارد که برحسب آن نمی‌شود، انسان گرسنه باشد و غذایش را به دیگری ببخشد. حب دنیا داشته باشد و خود را به مردن دهد؛ کارهایی از قبیل انفاق و ایثار و … حماقت است، کارهایی که به سود دیگران است، معنی ندارد، مگر این‌که بیش از سودی که به دیگری می‌رسد، به خود شخص برسد. مطلوب نهایی این انسان زندگی اقتصادی و در سایه آن کسب رفاه و سود بیشتر است؛ بنابراین اقتصاد دانش پایه می‌شود و تنظیمات عرصه‌های دیگرازجمله خانواده، نظام تعلیم و تربیت، سیاست و … باید بر مبنای اهداف اقتصادی انجام شود. به طبع مفهوم و معنای تشکیل خانواده حول این محور شکل می‌گیرد. خانواده هم در دانشکده اقتصاد تحلیل اقتصادی می‌شود و زن و مرد مانند دو شریک کاری هستند که برای بیشتر شدن منافع مادی خود تلاش می‌کنند و ممکن است در جایی به این نتیجه برسند که به‌صرفه نیست باهم باشند و یا صاحب فرزند شوند و حتی مباحث کنترل جمعیت نیز در همین فضا مطرح می‌شود و زیرمجموعه اقتصاد قرار می‌گیرد. درزمینه نظام تعلیم و تربیت هم، تحصیل زمانی ارزشمند است که به کسب سود بیشتر منجر شود، سیاست هم بایست در خدمت منافع مادی قرار گیرد همین نگاه سودجویانه و منفعت‌طلبانه باعث شده که غرب به مصرف‌گرایی و تنوع‌طلبی شدید روی بیاورد. به‌گونه‌ای که مصرف انبوه، باعث تولید انبوه می‌شود و تولید انبوه راهکاری است، برای حداکثرسازی سود.  تولیدکنندگان برای دستیابی به سود بیشتر از طریق اشاعه نیازهای کاذب و تبلیغات گسترده به‌وسیله وسایل ارتباط‌ جمعی، به ترویج مصرف‌گرایی دست زدند و انسان غربی بدون داشتن نیاز واقعی، سرگرم خرید شد و این مصرف‌گرایی و مدگرایی به سبک زندگی آنان جهت داد.                                                                                 

 آزادی از اصول مهم این نگاه به زندگی است و چنین انسانی با هرچه که مانع آزادی و مزاحم فردیت او شود، مخالف است. این نوع نگاه به زندگی باعث می‌شود که سبک زندگی غربی شکل خاصی به خود گیرد و آرمان‌ها و ارزش‌های تمدن غربی، عمق بیشتری از روابط انسانی را مدیریت‌پذیر کند. نحوه پوشش، نوع تغذیه، اوقات فراغت و تفریح، معماری شهرها و منازل، ارتباط با دیگران، آرایش ظاهری، همگی تحت تاثیر این جهان‌بینی، رنگ و بویی مادی و منفعت‌طلبانه و لذت‌جویانه به خود می‌گیرد، به‌طوری که به‌وضوح می‌توان ردپای آن را در سبک زندگی غربی مشاهده کرد. از فست فودها گرفته تا لباس‌های کوتاه و تنگ، از پدیده مانکنیسم و مدلینگ و پرورش و زیبایی‌اندام گرفته تا اسباب‌بازی‌های بتمن، باربی و… برای کودکان و بازی‌های رایانه‌ای غیراخلاقی، از آشپزخانه‌های اپن‌دار و بالکن‌های بازگرفته تا خانه‌های مجردی و هزاران موارد دیگری که متن زندگی انسان غربی را شکل می‌دهند.(2)

 تعریف سبک زندگی: سبک زندگی مجموعه ای از رفتارهای فردی یا اجتماعی است که وجهه غالب رفتار فرد، گروه یا جامعه شده باشدو متأثر از باورها و ارزش های پذیرفته شده، محیط اجتماعی و شرایط اقلیمی باشد.

نکته1:رابطه باورها با سبک زندگی

جامعه شناسان و روان شناسان این را پذیرفته اند که سبک زندگی متأثر از نوع باورها و ارزش هاست و فاصله ای بین اینها نیست. بنابراین، علت تامّه رفتار و سبک زندگی، باورها و ارزش هاست. هویت انسان یک هویت سه لایه است که لایه زیرین آن، جهان بینی یا باورها و اعتقادات فرد است؛ لایه میانی، ارزش ها و ایدئولوژی است و لایه بیرونی و ملموس، رفتار ظاهری انسان است. امام علی (ع) در خطبه 154 نهج البلاغه می فرماید:

“و اعلم أن لکل ظاهر و باطناً علی مثاله فما طاب ظاهره طاب باطنه و ما خبث ظاهره خبث باطنه واعلم انّ لکل عمل نباتاً و کلّ نبات لا غنی به عن الماء والمیاه مختلفة فما طاب سقیه طاب غرسه وحلت ثمرته وما خبث سقیه خبث غرسه وامرّت ثمرته”

هر ظاهر و هر امر ملموس بیرونی، باطن و درونی مثل خودش دارد. کسی که ظاهرش پاکیزه و طیب باشد باطنش هم پاکیزه است و کسی که ظاهر خبیث و آلوده ای دارد باطنش هم آلوده است؛ (یعنی ظاهر، معلول و محصول میوه باطن است) هر عملی مثل گیاهی است که رشد می کند و هر گیاهی نیازمند به آب است (یعنی باطن را به آب تشبیه می کند) و آب هایی که به گیاه یا درختان داده می شود مختلف است؛ اگر آن آب پاکیزه و طیب و طاهر باشد، میوه آن هم پاکیزه و طاهر است؛ اما اگر آن آب آلوده باشد، ثمره تلخ و میوه تلخ در پی خواهد داشت. (3)

امام صادق (ع) می فرماید: “فساد الظاهر من فساد الباطن ومن اصلح سریرته اصلح الله علانیته و من خاف الله فی السر لم یهتک الله علانیته ومن خان الله فی السر هتک الله سرّه فی العلانیة"(4) آلودگی ظاهری، همان هویت لایه بیرونی است. از اینگونه احادیث و آیات قرآن زیاد آمده و این نوع ارتباط سبک زندگی را بیان می کند.

نکته2: رابطه رفتار با سبک زندگی

هنگامی که از سبک زندگی سخن می گوییم باید آن رفتار وجهه غالب رفتار فرد یا گروه و یا جامعه شده باشد به عبارت دیگر نهادینه شده  باشد یعنی تک رفتار را سبک زندگی نمی گویند به عنوان مثال: اگر کسی یک بار در جلسه ای نوشیدنی خاصی مانند دلستر خورد، نمی توانیم بگوییم سبک تغذیه ای ایشان در نوشیدنی ها دلستر خوردن است؛ زیرا یک بار اتفاق افتاده است.

نکته3:حصول سبک زندگی تدریجی و زوال آن هم تدریجی است

یعنی به سادگی نمی شود سبک زندگی مردم را تغییر داد؛ زیرا یک لایه آن هویت است که به سادگی نمی شود آن را مثلاً با یک بخشنامه تغییر داد، بلکه باید بنیادی و با حوصله و آرامش به تغییر آن پرداخت.

مانند پیدایش سبک معماری اسلامی که در زمان پیامبر (ص) بلافاصله شکل نگرفته است، بلکه آموزه ها مطرح شد (مهمان داری، صله ارحام و. ..)که این آموزه ها، یک شکل معماری خاص را توصیه و ارائه می دهد. در عالم اسلام این معماری در سنت و آثار باستانی ما شکل گرفت.

اما اکنون معماری جدیدی در فضای کشور ملموس است؛ مثلاً طراحی آشپزخانه های اوپن ، بالکنهایی که مشرف به خانه دیگری است و……… این سبک معماری،نیز آرام آرام بوجود امد و تغییرآن نیز به مرور خواهد بود.

دلایل لزوم طرح بحث از سبک زندگی اسلامی:

1.    سبک زندگی، ابزاری برای نمایش عزت و هویت خودی است

سبک زندگی معرف هویت اختصاصی و نشان دهنده «خود برتر» فرد و جامعه و در حقیقت معرف هویت اختصاصی جامعه است و عمل به آن سبک زندگی، نشان دهنده عزت نفس جامعه و نشان دهنده خود برترش است، لذا به هویت خودش افتخار می کند. در مقابل، تقلید از سبک زندگی دیگران، نشانه ای از خودباختگی است.

طبق آموزه های دینی، مسلمانی که عزت اسلامی دارد با شبیه شدن به غیر مسلمان هویت اسلامی را نادیده گرفته است.

پیامبر اکرم (ص) می فرماید:(لیس منا من تشبّه بغیرنا)(5) کسی که شبیه غیر ما شود از ما نیست.

امام علی (ع):  فانه قلّ من تشبّه بقوم الا اوشک ان یکون منهم (6) اگر تشبه ظاهری به قومی پیدا کردیم، آرام آرام به آنها تبدیل خواهیم شد.

امام علی (ع): من تشبه بقوم عُدّ منهماین تشبّه، همه حوزه های سبک زندگی را شامل می شود.(7)

2.    هجمه عظیمی توسط رسانه های مختلف غربی به ابعاد مختلف سبک زندگی اسلامی ـ ایرانی ما صورت گرفته است.

طبق برخی آمارها، دو یا سه هزار شبکه ماهواره ای به طور قطع در کشور ما قابل دریافت است و اغلب اینها به زبان فارسی نیستند وقابل فهم برای عموم مردم ایران نیستند ؛ اما از طریق کارکردی که اغلب اینها دارند، می توان فهمید که دگرگون کردن سبک زندگی جامعه مخاطبانشان را در دستور کار خود دارند.

به عنوان مثال: پخش موسیقی، آموزش رقص، نمایش مد و مدل، طراحی و دکوراسیون خانه و. .. هنرهایی هستند که بدون اینکه حرفی بزنند و یا نیاز به فهم زبان باشد، منتقل می شود که همه از مصادیق سبک زندگی هستند.

البته این هجمه اختصاص به سبک زندگی ایرانی و اسلامی ما ندارد، و حتی اروپائیان هم از اینکه سبک زندگی آمریکایی در کشورشان رواج پیدا می کند و هویت بومی و ملی شان را از بین می برد، ناراحتند. ولی کشور ما در نوک این حملات قرار دارد. لذا یکی از مهم ترین پادزهرهای مقابله با این هجمه، احیا و روزآمد کردن و ترویج سبک زندگی اهل بیت (ع) است.(8)

3.    ارائه الگوی دینی سبک زندگی، پاسخی به شبهه ناکارآمدی اسلام در عمل: مطرح شدن ناکارآمدی دین در محیط رقابت نظریات و الگوها برای مدیریت سبک زندگی جمعی، موضوع دیگری است که اهمیت و ضرورت تحقق سبک زندگی اسلامی را بیشتر از گذشته نمایان می کند. لذا سکوت در این میدان ، به‌منزله‌‌‌‌‌‌ی آن است که چیزی برای ارائه وجود ندارد و این امر قطعاً به پای ناکارآمدی دین گذاشته خواهد شد و یکی از پیامدهایش همان است که گاهی از سوی برخی روشن‌فکران مطرح می‌‌‌‌‌‌شود؛ مواردی از این قبیل که دین برای سامان دادن امور اخروی انسان است و اساساً نقشی برای ساختن دنیای او ندارد و چنانچه مدلی وجود داشت، تاکنون ارائه شده بود. لذا حضور و ارائه‌ی یک الگوی جامع، امری ضروری است.

به عبارت دیگر نظام اسلامی با شعار حاکمیت دین در عمل، به صحنه جهانی پای گذارده و باید بتواند با ارائه الگوهای رفتاری دینی در تمامی حوزه های زندگی بشری و سبک زندگی تمام عیار اسلامی، به این شعار خود جامه عمل بپوشاند. برای همین است که رهبر انقلاب تأکید دارند: «یکی از مهمترین مسائلی که امروز بیشترین تلاش خصمانه مصروف آن می شود، این است که نظام اسلامی در اندیشه و عمل، متهم به ناکارآمدی شود. پیکاری وسیع در زمینه های اقتصاد، سیاست، فرهنگ و اندیشه از سوی مراکز استکباری در جریان است تا نظام اسلامی در افکار کشورهای مسلمان به ناتوانی متهم شود و درخشش و جذابیت خود را از دست بدهد». لذا، از جمله اموری که ضرورت پرداختن به موضوع سبک زندگی را دوچندان می کند، برائت جستن از اتهام ناکارآمدی است.(9)

4. ناکارآمدی الگوی سبک زندگی غربی: مدل سبک زندگی غربی که در طول سالیان متمادی، مورد آزمون قرار گرفته پیامدهای ناگواری از جمله فروپاشی نهاد خانواده، اشاعه‌ی فساد و فحشا، گسترش بیماری‌های روحی و روانی، ایجاد ناامنی و… ایجاد کرده که نشانه‌ی ناموفق بودن آن در ایجاد یک زندگی متعادل و متعالی است و پیمودن این راه همان عواقب ناگوار را برای جامعه‌ی ما نیز به همراه خواهد داشت.(10)          

4.    وجود مسائل ومشکلات فراوان در زندگی کنونی مردم: سبک زندگی فعلی مردم در برخی موارد آن‌قدر نابهنجار شده که مشکلات عدیده‌ای را برای مردم ایجاد کرده است و راه برون‌رفت از این مشکلات ، توجه همگانی به سبک زندگی و ترسیم یک مدل مطلوب اسلامی-ایرانی است. به نمونه ای از این مشکلات در زیر اشاره می شود:

رئیس قوه قضاییه اظهار کرد: دادگستری جمهوری اسلامی در سال ۹۵ به ۱۵ میلیون و ۳۰۰ هزار پرونده رسیدگی کرده است که این میزان بسیار فراتر از استانداردهای بین المللی است.(11)

رئیس مرکز آمار قوه قضاییه: ایران در مقایسه با 28کشور اروپایی که سرانه پرونده های قضایی انها موجود است در بخش پرونده های حقوقی رتبه 22 و در پرونده های کیفری رتبه پنجم را به خود اختصاص داده است حجت الاسلام والمسلمین حمید شهریاری افزود‌: سرانه پرونده های قضایی  در سال 95 به ازاء هر صد هزار نفر  6 هزار و 795 بوده است که ‌این سرانه در مقایسه با سال94 نیم درصد کاهش را در پرونده های غیرتکراری و5/2 درصد افزایش را در سرجمع پرونده های تکراری نشان می دهد.(12)

نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس با انتقاد از حجم بسیار پرونده‌های قضایی در کشور، گفت: در کشور ما ۲ برابر استاندارد جهانی پرونده در دستگاه قضایی است که هر قاضی ماهانه به ۱۰۰ تا ۱۲۰ پرونده رسیدگی می‌کند در حالی که در کشورهای پیشرفته دنیا هر قاضی در ماه بین 30 تا 40 پرونده بررسی می‌کند، و در کشورهای همتراز ما این تعداد به 60 پرونده در ماه می‌رسد در حالی که در ایران قضات بین 100 تا 120 پرونده را در ماه بررسی می‌کنند.

روزنامه آمریکایی وال‌استریت ژورنال طی گزارشی از پایین بودن دعاوی حقوقی میان مردم ژاپن تا حدی که سبب بیکاری وکلای ژاپنی شده است، خبر داد. به گزارش آنا، با آن‌که تعداد سرانه وکلای حقوقی در ژاپن بسیار کمتر از آمریکا و اروپا است، تعداد پرونده‌های حقوقی که به دست همین وکلا می‌افتد، آن‌قدر کم است که سبب بیکاری آنان شده است. تعداد پرونده‌های حقوقی ارئه شده به دادگاه در همین دوره تقریباً ثابت و در حد 90 هزار مورد در سال باقی مانده است.این در حالی است که تسلیم پرونده‌های مالی به دادگاه در آن کشور روندی نزولی داشته و تنها رشد در این زمینه در حوزه پرونده مدنی خانواده مانند طلاق، حضانت و ارث بوده است.(13)       

رئیس دانشگاه آزاد خراسان رضوی گفت: ایران با دارا بودن ۸۰ میلیون جمعیت، حدود ۱۵ میلیون پرونده قضایی و ۲۰۰۰ عنوان مجرمانه داراست، در حالی که هند با دارا بودن یک میلیارد جمعیت تنها دارای دو میلیون پرونده قضایی و ۷۰۰ تا ۸۰۰ عنوان مجرمانه است.(14)           

ثبت ۲۱ طلاق در هر ساعت: این آخرین آمار طلاق است که در تازه‌ترین اظهارات مسئولان سازمان بهزیستی کشور اعلام شده است. آماری که نشان می‌دهد جدایی روزانه ۴۳۹ زوج در کشور یعنی افزایش آسیب‌ها برای برخی از زنان مطلقه. ۱۷۴هزار واقعه طلاق در سال ۹۵ به ثبت رسیده که نسبت به سال ۹۴ بیانگر افزایش ۶درصدی است.(15)

در پایان باید گفت اسلام برای تمام لحظات زندگی ما از قبل از تولد تا زمان مرگ و در تمامی زمینه‌ها مانند خوردن، آشامیدن، راه رفتن، سخن گفتن، میهمانی، عزا، شادی، صلح، جنگ، اقتصاد، تاریخ، برخورد با خود، برخورد با دیگران، برخورد با حیوانات، برخورد با جمادات و … دارای برنامه است ولی متأسفانه در جامعه ما وضعیتی وجود دارد که برای مثال آمار طلاق در آستانه رسیدن به سی در صد است یعنی از هر سه ازدواج یک ازدواج محکوم به نابودی می‌شود.

جامعه ما هم‌اکنون گرفتار بحران هویت شده و یعنی دچار از خودبیگانگی و تناقض و تضاد بین عقیده و عمل شده. مثلاهمه در بعد تئوری و عقیده، اعتقاد دارند که دروغ‌گویی بد است ولی در عمل دروغ گفته می‌شود. این تضاد جامعه ما را گرفتار کرده است و باعث شده تا ادعاها با عمل متفاوت باشد.بعضی از این تناقضات حتی باعث بدبینی قشر زیادی از مردم به دین شده است، در حالی که طبق تعبیر زیبای آیت‌الله العظمی جوادی آملی ، اسلام انسان را به «حیات طیبه» یعنی زیباترین واژه برای سبک زندگی، دعوت کرده است.

منابع

1. سید محمد بابایی، سبک زندگی اسلامی. http://old.ido.ir/a.aspx?a=1392012814

2 . زهرا منگالی، بررسی تطبیقی سبک زندگی غربی و اسلامی http://pmbo.ir/ a-783.aspx

3 برگرفته از سخنان حجت الاسلام شریفی… http://pmbo.ir

4. مصباح الشریعة، ص107

5. نهج الفصاحه، حدیث 2413

6. نهج البلاغه حکمت 207

7.دعائم الاسلام، ج2، حدیث 1838

8. 8.1838وhttps://hawzah.net/fa/Article/View/95288

9. http://al-falah.ir/content/detail/2309/

موضوعات: بروشور
[شنبه 1398-03-04] [ 10:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش انس با قرآن در زندگی بشر ...


به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء نشستی با عنوان «نقش انس با قرآن در زندگی بشر »پرداخت. در این نشست خانم حسینی واعظ مدیر حوزه های علمیه خواهران استان ابتدا با استناد به آیه 185 از سوره مبارکه بقره، عظمت ماه مبارک رمضان را به نزول قرآن دانست و بیان داشت: یکی از دستورات قرآن کریم در ماه مبارک رمضان؛ دستور به روزه گرفتن است لذا براساس آیه فوق؛ اهمیت و فضیلت این ماه به نزول قرآن در این ماه می باشد.
وی افزود: بهترین راه برای اصلاح سبک زندگی؛ مراجعه به قرآن کریم و الگوگیری از سبک های زندگی ارائه شده در آن است.
مدیر حوزه علمیه خواهران استان گلستان ضمن تاکید بر اینکه برای معرفی قرآن باید به خودِ قرآن و ائمه معصومین و انبیای الهی به عنوان تالی تلو قرآن مراجعه نمود اذعان داشت: اوصاف بسیاری در خودِ قرآن برای این کلام وحی ذکر شده که حاکی از بخش هایی از حقیقت آن است چنانچه می توان از این اوصاف به کتابی اشاره نمود که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته، روشنگر راه تقواپیشگان و راهنمای پرهیزکاران است"” ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین"” .
خانم حسینی واعظ با اشاره به محجوریت قرآن در بین مردم، بر توجه به مضامین و عمل به دستورات آن تاکید نمود و به تلاوت قرآن همراه با تأمل و تفکر در آیات آن بویژه در ماه رمضان توصیه نمود.
وی گفت: از دیگر ویژگی های قرآن کریم این است که مایه بصیرت برای عموم مردم و موجب هدایت و رحمت پروردگار برای اهل یقین می باشد. “"هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ “” .
استاد مدرسه علمیه الزهرا خاطر نشان کرد: از جمله توصیه های قرآن به انسان، رجوع به آن در زمان فتنه هاست. در روایتی از امام صادق علیه السلام به نقل از رسول مکرم اسلام صلی الله علیه وارد است که حضر در این روایت؛ انسانها را در مکانی به نام دارالهُدنه می داند که بر مرکبی سوار بوده و او را سیر می دهد، به طوری که سیر او در این سفر آرام نبوده و در حال دگرگونی و تحول است لذا در هنگام فتنه ها باید به قرآن رجوع کند.
خانم حسینی واعظ تصریح کرد: جهت برقراری ارتباط با قرآن لازم است ابتدا نسبت به جایگاه و منزلت قرآن شناخت و معرفت پیدا نموده و پس از آن نیاز خود را نسبت به آن بشناسیم.توجه به این نکته حائز اهمیت است که نگاهمان به قران باید نگاه درمان جویانه باشد.
ایشان تصریح کرد: جهل به قرآن موجب می شود که انسان نتواند ارتباط صحیحی با قرآن ایجاد نماید و با آن مأنوس شود اما انس با قرآن موجب رفع جهالت و حل شبهات و مبهمات خواهد شد.
وی در پایان بار دیگر بر تلاوت و تدبر در قرآن کریم به ویژه در ماه مبارک رمضان توصیه نمود .


موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست اخلاقی- تربیتی
 [ 10:20:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  آثار و فضیلت تلاوت قرآن در ماه رمضان ...


به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان، نشستی با عنوان آثار و فضیلت تلاوت قرآن در ماه رمضان برگزار گردید. در این نشست خانم دوست محمدیان ماه مبارک رمضان را ماه عبادت و بندگی و ماه وصول الی الله دانست و بیان داشت: در اهمیت و فضیلت ماه مبارک رمضان همین بس که رسول مکرم اسلام صلی الله علیه می فرمایند: “"اگر بدانید در رمضان چه برای شما تقدیر شده است، سپاس خود را برای خدا افزون می کنید “".
وی ماه رمضان را ماه برکت، رحمت و مغفرت نامید و افزود: مراد از برکت که از جمله ویژگی ماه رمضان است برکت معنوی است لذا امروزه باتوجه به اینکه دشمنان اسلام در تلاشند تا مردم را از معنویت و قرار گرفتن در مسیر الی الله دور سازند می طلبد تا بیش از پیش در راستای دریافت معنوی بکوشیم و نهایت استفاده را از این ماه مبارک داشته باشیم.
معاون آموزش مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان با استناد به روایات بر عبادت، تزکیه و خودسازی در این ماه تاکید نمود و ادامه داد: ماه رمضان ماهی است که انسان باید با نماز، دعا، تلاوت قرآن، استغفار و اخلاق نیک با خانواده و اطرافیان خود را بیمه نموده تا بتواند در ماههای دیگر از بهره های معنوی که در این ماه کسب نموده بهره مند شود.
خانم دوست محمدیان بار دیگر بر رعایت آداب این ماه تاکید نمود و گفت: همانطور که بهار طبیعت موجب شادابی طبیعت می شود ماه رمضان بهار معنوی است که می طلبد انسان روح و جان خود را در این جلا داده و خود را در معرض نسیم های الهی قرار دهد.
وی از جمله توصیه های مهم این ماه را تقویت ایمان دانست و خاطر نشان کرد: “"ایمان “"محور حرکت انسان به سوی خداست.زندگی شیرین دنیوی و عافیت نیکوی اخروی در گرو ایمان و عمل صالح است. مراد از عمل صالح در اینجا شامل تمامی کارهای مثبت و مفید می شود چنانچه از بزرگترین کارها که رسالت انبیاست تا کوچکترین آن که برداشتن مانعی از پیش پای مسلمان است نوعی عمل صالح محسوب خواهد شد.
استاد حوزه “"قرآن کریم “” را عروة الوثقی الهی نامید و ادامه داد: مهمترین پذیرایی خداوند از بندگان در این ماه، نزول قرآن کریم است چنانچه بزرگان دین اسلام از ماه رمضان تعبیر به بهار قرآن نموده اند لذا با این بیان روشن خواهد شد که عظمت ماه رمضان به نزول قرآن است نه به روزه گرفتن و یکی از دستورات قرآن، روزه گرفتن در این ماه است.
خانم دوست محمدیان در بخش دیگری از سخنان خود به بیان شرح دعای تلاوت قرآن پرداخت و بیان داشت: مراد از شرح صدر در دعای قبل از تلاوت قرآن که از حضرت علی علیه وارد است که می فرمایند: “"اللَّهُمَّ اشْرَحْ بِالْقُرْآنِ صَدْرِي…""همان دریادلی و قابلیت بردباری در مقابل شداید است که راه رسیدن به آن معرفت و عمل به قرآن است.
وی خاطر نشان کرد: شرح صدر رمز موفقیت تمامی مسئولیت های جامعه است چنانچه حضرت موسی علیه السلام در رابطه با مدیریت و رهبری خود در جامعه از خداوند تقاضای شرح صدر نمود. در روایات وارده از ائمه اطهار علیهم السلام؛ یکی از ابزار ریاست، شرح صدر نامیده شده است.
عضو هیئت امنای مجموعه حوزوی الزهرا گرگان گفت: امیرمومنان علی علیه السلام در ادامه این دعا خداوند متعال تقاضا می کند"” وَ اسْتَعْمِلْ بِالْقُرْآنِ بَدَنِي"” تا تمام حرکات او قرآنی شود بدین معنا که از تمام اعضا و جوارح او عمل صالح صادر شود چراکه با عمل صالح انسان به فلاح و رستگاری خواهد رسید.
خانم دوست محمدیان با استناد به فراز"” وَ نَوِّرْ بِالْقُرْآنِ بَصَرِي"” از دعای امیرالمومنان افزود: از دیگر درخواست های امام علی علیه السلام قبل از تلاوت قرآن این است که بواسطه قرآن به بینایی، بصیرت و آگاهی دست یابد که این مهم جز از طریق اتصال به قرآن و انس با آن ممکن نخواهد شد چراکه معیار حق و باطل قرآن است و در پرتو قرآن حق و باطل شناخته می شود.
وی ادامه داد: مراد از این فراز از دعای امام علی علیه اسلام که فرمودند: “” وَ أَطْلِقْ بِالْقُرْآنِ لِسَانِي"” این است که زبان برای اینکه ملکوتی باشد باید با آیات قرآن هماهنگ شود. براساس روایات عدیده از ائمه هدی علیهم السلام عمده گناهان از زبان است لذا اگر زبان کنترل شود و مودب به آداب الهی گردد بسیاری از ناهنجاریها و مشکلات در جامعه حل خواهد شد.
عضو هیئت مدیره موسسه قرآنی الزهرا(س) گرگان تصریح کرد: حضرت علی علیه السلام در فراز پایانی این دعا در اجرای مسائل قرآنی از خداوند طلب استمداد نمود و توفیق عمل به دستورات الهی را از خداوند درخواست کرد.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست اخلاقی- تربیتی
 [ 10:16:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کارگاه آموزش استفاده از فضای کوثرنت ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (سلام الله علیها) گرگان کارگاه مهارت افزائی آموزش استفاده از فضای کوثرنت  در تاریخ 2/2/98 در این مدرسه برگزار گردید. در این کارگاه خانم فریده ساوری  دبیر انجمن کلام اسلامی، ابتدا طلاب را با چگونگی استفاده از فضای کوثرنت، نحوه گذاشتن مطلب در رواق کوثرنت، عضویت در گروهها و فعالیت در شبکه کوثرنت آشنا کرد.

ایشان در ادامه به توضیحاتی در رابطه با سامانه سامد پرداخته و بیان کرد: سامانه سامد سامانه ای است که در آن نرم افزارهای دیجیتالی مانند قاموس قرآن، درایه النور، گنجینه روایات، نورالانوار، فهرست موضوعی المیزان، مشکات الانوار، کتابخانه کلام اسلامی، نورالحکمه و تراث موجود می باشد که طلاب می توانند از این نرم افزارها جهت انجام تحقیقات و مقالات و … استفاده نمایند.

در پایان به طور مختصر به توضیح سامانه معاونت پژوهش حوزه های علمیه خواهران پرداختند.

موضوعات: کارگاه پژوهشی
[شنبه 1398-02-28] [ 10:02:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کارگاه مقاله نویسی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان  دومین کارگاه از سلسله کارگاه های  مهارت افزائی با عنوان مقاله نویسی در تاریخ 4/2/98 بر گزار گردید. در این کارگاه خانم برقرار دبیر انجمن تفسیر و علوم قرآن به توضیح ساختار مقالاتی که در حیطه مفهوم شناسی به نگارش در می آید پرداخته و گفت:در مقالاتی که به صورت مفهوم شناسی نوشته می شود، واژگان قریب المعنا، واژگان متضاد و واژگان همنشین  معرفی شده و تعریف لغوی و اصطلاحی آنها ارائه می شود.

موضوعات: کارگاه پژوهشی
 [ 09:57:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی حضانت کودک در فقه اسلامی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان نشست با عنوان «بررسی حضانت کودک در فقه اسلامی» در تاریخ 98/2/2 در این مدرسه برگزار گردید.
در این نشست خانم مریم مهاجر در ابتدا به اهمیت حضانت کودک پرداخته و گفت: عنوان مسأله حضانت کودک، ارتباط تنگاتنگی با تربیت و پرورش او دارد و دارای احکام و شرایطی در فقه است که این امر از زمان گذشته تا کنون مورد بحث بوده است. پس از ولادت نوزاد مهم ترین مسأله، نگهداری و تربیت اوست. اهمیت حضانت کودک برابر با اهمیت انسان های شایسته برای جامعه و استحکام نهاد خانواده می باشد. شناخت صحیح و التزام به رعایت حقوق ویژه هر یک از ولی و کودک می تواند جامعه را به سوی اعتدال و عدالت اخلاقی و رفتاری سوق دهد.
خانم مهاجر حضانت کودک را از نظر فقه با توجه به تعاریف موجود در کتب فقهی، ولایت و سلطنت بر تربیت طفل و متعلقات آن از قبیل نگاهداری کودک، گذاردن او در بستر، سرمه کشیدن، پاکیزه کردن، شستن جامه های او و مانند آن دانستند.
ایشان در ادامه گفت: حضانت در اصطلاح حقوق، به معنی نگهداری آمده است و نگهداری طفل عبارت است از به کار بردن وسایل لازم برای بقاء نمو، بهداشت جسمی و روحی طفل است. چرا که کودک در هر سنی به یک نوع سرپرستی نیاز دارد که متناسب با طبیعت او باشد.
طلبه سطح 3 این مدرسه در ادامه به مقایسه تعریف حضانت ار نظر حقوق و فقه پرداخته و گفتند: با مقایسه تعریف فقهی حضانت با تعریف حقوقی آن، فهمیده می شود که تعریف فقهی از جهاتی جامع تر و متناسب تر است: در اصطلاح فقهی، حضانت به نوعی ولایت و سرپرستی تعبیر شده است. ولایت و سرپرستی بر کودک مفهوم جامع و فراتر از نگهداری است. زیرا ولایت و سرپرستی در ابعاد مختلف روحی، فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و اقتصادی مطرح خواهد بود.
ایشان دلیل دوم جامعیت تعریف فقه بر حقوق را اینگونه بیان کردند: در مفهوم ولایت، نوعی تکلیف و مسئولیت نهفته است؛ ولی در مفهوم نگهداری چنین معنایی نیست و از آن جایی که پدر و مادر بر فرزند ولایت دارند، تکلیف وسیع و سنگینی بر دوش خواهند داشت.
ایشان در ادامه گفت: دلیل سوم برتری تعریف فقهی بر تعریف حقوقی این است که در تعریف فقهی، مسئله حضانت کودک مطرح شد، ولی در تعریف حقوقی بدان توجهی نشد و مصلحت نیز در ابعاد مختلف مطرح نگردید.
خانم مهاجر در ادامه بیان کرد: یکی از وظایف والدین در مقابل کودک خود حضانت (سرپرستی) از او می باشد. بنابراین نمی توانند در مقابل این امر مهم، سرپیچی یا کوتاهی کنند و این وظیفه حق و تکلیف ابوین است و قانون مدنی نیز با توجه به مصلحت طفل، حضانت را حق و تکلیف ابوین، تلقی کرده است.
طلبه سطح سه این مدرسه در ادامه به بیان شرایط کسی که حضانت طفل را به عهده می گیرد پرداخته و گفت: نگهداری و تعلیم و تربیت فرزندان در سنین کودکی، بیشترین نقش را در شکل گیری شخصیت فردی و اجتماعی آنها دارند لذا فقهای امامیه و قانون مدنی برای کسی که حضانت طفل ر ا به عهده دارند شرایطی قائل شده ازکه عقل، توانایی عملی و شایستگی اخلاقی، اسلام و سلامت جسم از مهم ترین مواردی هستند که فرد حضانت کننده باید واجد آن باشد. در غیر این صورت حضانت سلب خواهد شد.
خانم مهاجر حضانت طفل در صورت فوت یکی از والدین را ، بر اساس آیه، روایت و قانون مدنی بر عهده ی کسی دانست که زنده خواهد بود و در ادامه بیان کرد: در صورت فوت پدر حضانت طفل با مادر است و اگر مادر فوت کند حضانت طفل با پدر است و فرقی نمی کند که فرزند پسر باشد یا دختر باشد.
ایشان در ادامه بیان کرد: در صورت فوت والدین، حضانت کودک با جد پدری است، اما اگر جد پدری زنده نباشد، میان فقها اختلاف است؛ حضانت به عهده ی خویشاوندان به ترتیب ارث است و یا حضانت به وصی پدر یا جد پدری بر می گردد و در صورت نبودن خویشاوند، حاکم فردی را مشخص می کند و در غیر این صورت واجب کفایی است و قانون مدنی می گوید حضانت به عهده ی جد پدری و بعد از او با وصی است.
ایشان درباره ی حضانت کودک در صورت جدایی والدین گفت: حضانت کودک در این صورت در دو مرحله یعنی مرحله شیرخوارگی و مرحله ی بعد از شیرخوارگی مورد بررسی واقع می شود. در مرحله ی شیرخوارگی یعنی در مدت دو سال شیرخوردن طفل، اکثر فقهای امامیه معتقدند در این صورت، مادر بر پدر تقدم دارد و روایات وارده، نشان دهنده ی همین امر می باشد؛ زیرا شیر دادن مادر به طفل، علت منحصر برای حضانت نیست بلکه علت عمده ِ حضانت مادر، عواطف مادری و نیاز متقابل کودک و مادر در این دوره به یکدیگر می باشد. اما در دوران بعد از شیرخوارگی میان فقها اختلاف نظر وجود دارد و دلیل آن این است که مفاد روایت وارده قضاوت دیگری دارند؛ زیرا در روایات به دو ملاک و معیار، یعنی سن و جنسیت توجه شده است. اما آن چه از مجموع روایات بدست می آید این است که مصلحت طفل در نظر گرفته شده است؛ بنابراین روایاتی که سن هفت سالگی را مد نظر قرار داده اند، اولویت دارند و قانون مدنی نیز این امر را اذعان نموده است که در صورت جدایی والدین، تا سن هفت سالگی حضانت دختر و پسر با مادر است البته در صورتی که صلاحیت این امر را داشته باشد.
ایشان در مورد پایان زمان حضانت گفت: در فقه امامیه پایان حضانت دختر تا سن نه سال قمری و پسر تا سن پانزده سال قمری می باشد و بعد از آن مختارند که نزد پدر یا مادر بمانند.

 

موضوعات: نشست علمی
[چهارشنبه 1398-02-25] [ 09:38:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش معرفت به امام زمان در تعالی اخلاقی منتظران ...

“استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان:
اولین وظیفه منتظران کسب معرفت و چنگ زدن به ولایت حضرت است
استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان، “"اولین وظیفه منتظران کسب معرفت و چنگ زدن به ولایت حضرت است “".
به گزارش پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان ، “"حجت الاسلام و المسلمین شاهینی “” در نشست علمی پژوهشی با موضوع"” نقش معرفت به امام زمان در تعالی اخلاقی منتظران"” که با حضور طلاب این مدرسه برگزار شد با اشاره به این مطلب که مُحِّب بودن و منتظر بودن نشانه دارد و هرکسی نمی تواند ادعای محب بودن نماید بیان داشت: اگر عشق و محبت به امام زمان عجل الله موجب گردد تا خود را آماده ظهور نماییم و به وظایف خود در عصر غیبت آشنا بوده و به درستی عمل کنیم در این هنگام می توان گفت که جزء منتظران حضرت هستیم.
استاد این حوزه افزود: برای ایجاد جامعه مهدوی و زمینه سازی ظهور باید نسبت به وظایف خود در عصر غیبت شناخت کافی را کسب نماییم لذا اولین وظیفه منتظران کسب معرفت و چنگ زدن به ولایت حضرت است.
شاهینی گفت: روایات عدیده ای در باب تمسک به ولایت ائمه معصومین علیهم السلام وارد است که از جمله آنها روایتی از امام صادق علیه السلام است که فرمودند: “"خوشا به حال شیعیان ما که از روی معرفت متمسک به حبل( ولایت) ما شدند “” .
استاد مدرسه امام خمینی(ره) گرگان انتظار فرج را دومین عنصر در مباحث اخلاقی و معرفتی دانست و اضافه نمود: “"نزدیکترین و راضی ترین بندگان به خداوند کسانی هستند که در انتظار فرج به سر می برند “” چنانچه انتظار فرج تمام زوایای زندگی انسان را در بر گیرد، روایاتی از ائمه هدی علیهم السلام وارد است که بر این مطلب دلالت دارد.
شاهینی بر انتظار مثبت و محرک تاکید نمود و افزود: اصلاح فردی از دیگر نشانه های منتظر حقیقی است که از انتظار مثبت نشأت می گیرد. خانه واقعی ما، خانه دل ماست لذا با اصلاح درون و تقوا می توان به کسب معرفت پرداخت. در روایتی از امام صادق علیه السلام است که می فرمایند: “"برای امام عصر عجل الله غیبتی است که علاقمندان به حضرت باید تقوا پیشه نمایند و متمسک به ایشان شوند “” .
وی اصلاح اجتماعی را چهارمین نشانه منتظر واقعی برشمرد و ادامه داد: تعاون و همکاری با دیگران و دستگیری از مردم از جمله وظایفی است که باید در عصر غیبت بدان توجه نماییم. اهمیت این مطلب تا حدی است که بنابر روایت وارده؛ امام حسن علیه السلام در هنگام اعتکاف در جهت کمک به سائلی که از حضرت درخواست کمک نمودند از مسجد خارج شدند.

موضوعات: نشست علمی
[سه شنبه 1398-02-24] [ 08:28:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به شبهات پیرامون مهدویت ...

“استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا(س )گرگان:
یکی از فلسفه های غیبت امام زمان(عج) زمینه سازی برای حکومت جهانی است
“"دکتر محمد حکیمی “” یکی از فلسفه های غیبت امام زمان(عج) را زمینه سازی برای حکومت جهانی دانست.
به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س)، «دکتر محمد حکیمی »در نشـست علمی با موضوع : «پاسخ به شبهات پیرامون مهدویت »که با حضور طلاب این مدرسه برگزار شد در پاسخ به اولین سوال پیرامون عقاید انجمن حجتیه بیان داشت: انجمن حجتیه تشکیلاتی بودند که قبل از انقلاب با هدف دفاع از اسلام در مقابل بهائیت و به رهبری یک روحانی شیعه به نام شیخ محمود حلبی تأسیس شد.
وی از دیگر عقاید انجمن حجتیه را جدایی دین از سیاست دانست و افزود: این تشکیلات با این اعتقاد که"” هر پرچمی که قبل از امام زمان عجل الله بلند شود در ضلالت است “"لذا انقلاب و حکومت اسلامی را باطل می دانستند.
استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا سلام الله علیها در ادامه به این سوال که آیا آیاتی در قران وجود دارد که اشاره به امام زمان عجل الله داشته باشد پاسخ داد: حدود260 آیه در قرآن وجود دارد از جمله آیه 105 از سوره مبارکه قصص، آیه 55 سوره نور، آیه 105 انبیا و …که که از آنها تأویل و تعبیر به امام زمان عجل الله کرده اند.
دکتر حکیمی به شرح آیه 30 از سوره مبارکه بقره پرداخت و خاطر نشان کرد: آیه فوق دلالت دارد براینکه همیشه باید بر روی زمین یک خلیفة الله وجود داشته باشد، آیه با جمله اسمیه شروع می شود که دلالت بر دوام و ثبوت دارد، همچنین حرف"” إِنَّ"” در ابتدای آیه تاکید بر این حقیقت می کند که هیچگاه زمین از خلیفه الهی خالی نبوده است، لفظ"” جاعل"” در آیه دلالت بر استمرار داشته و نیز واژه"” خلیفه"” صفت مشبهه است که بر دوام و ثبات صفت در دارنده خود دلالت می کند.
وی در ذیل شرح آیه فوق به بیان روایاتی از ائمه معصومین اشاره نمود وگفت: در روایتی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وارد است که فرمودند: “"اگر حجت خدا نباشد زمین اهل خود را فرو می برد"” لذا از این آیات و روایات بدست می آید که هیچ گاه زمین از حجت خدا خالی نبوده و خداوند برای هر امتی فردی مناسب را برگزیده تا انسان ها را در راه رسیدن به کمال مطلوب رهنمون باشند.
این استاد دانشگاه در ادامه به بیان فلسفه غیبت پرداخت و اضافه نمود: از جمله فلسفه غیبت امام زمان عجل الله؛ ترس از کشته شدن است البته اینجا ترس فردی نیست بلکه ترس از این است که زمین خالی از حجت الهی شود، همچنین زمینه سازی برای حکومت جهانی، آزمایش مردم و نیز مصونیت از بیعت با ستمکاران از دیگر فلسفه های غیبت حضرت است.
حکیمی در ادامه به سوالات طلاب پاسخ گفت و با توجه به ماه شعبان و اعیاد شعبانیه خاطر نشان کرد: سعی کنید با معرفت و آگاهی کافی در مجالس جشن اعیاد شعبانیه و نیمه شعبان حضور پیدا نمایید و با تبیین درست فلسفه غیبت و وظایف منتظران در عصر غیبت، زمینه ظهور حضرت حجت را فراهم آورید.

 

موضوعات: نشست علمی
[یکشنبه 1398-02-22] [ 09:05:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کرسی آزاداندیشی با موضوع قرآن و تفسیر عرفانی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان کرسی آزاد اندیشی در تاریخ 19/1/98 برگزار گردید.

آقای مزرئی در کرسی آزاداندیشی با موضوع قرآن و تفسیر عرفانی در ابتدای بحث با اشاره به نمونه هایی از تفاسیر عرفانی، نخستین تفسیر عرفانی را حقائق التفسیر دانست و بیان داشت: تفسیر لطائف الاشارات، فصوص ابن عربی، تاویلات رزاق کاشانی، محیط اعظم سید حیدر آملی، تفسیر المیزان (بنابر برخی نظرات) و تفسیر سوره حمد حضرت امام (ره) از جمله تفاسیر عرفانی موجود در گذشته و معاصر می باشند.

وی ادامه داد: به اعتقاد عرفا قرآن کریم دارای باطن و ظاهر است و از باطن قرآن کریم به ام الکتاب تعبیر شده است که این مطلب هم از آیات قرآن و هم از روایات استفاده می شود.

آقای مزرئی افزود: برای فهم مراد متکلم علاوه بر باطن قرآن، ظاهر آن نیز باید لحاظ شود و رابطه ظاهر و باطن طولی است. 

ایشان ادامه داد: اگر شخص جزء عوام باشد، ظاهر قرآن برایش کفایت می کند. چرا که ظاهر، باطن را می پوشاند. اما اگر شخص از خواص باشد باید از ظاهر عبور نموده تا به باطن برسد. البته این بدین معنا نیست که ظاهر را کنار بگذارد.

مزرئی تفسیر عرفانی را رسیدن به بطن قرآن و عمق و ژرفای کلام از رهگذر ظاهر دانست. که از آن تعبیر به تأویل می شود. و در ادامه به ذکر نمونه هایی از تفسیر عرفانی پرداخت. 

وی با تأکید بر حفظ ظاهر قرآن در  رسیدن به باطن آن به روایتی از امام باقر (علیهالسلام) در سوال جابر که از تفسیر آیه ای از قرآن دو مرتبه سوال نمود، در هر  مرتبه پاسخ متفاوتی ارائه فرمود، استناد نمودند.

ایشان در ادامه بیان داشتند تفسیر عرفانی یا تأویل دو نوع است:

۱-تأویل در طول: این نوع تفسیر چون لایه های معنایی در طول هم قرار گرفته اند مشکلی ندارد و با روایات هم جور در می آید.

۲-تأویل در عرض: یعنی لایه های معنایی در عرض هم هستند این نوع تفسیر کمی مشکل می شود چون شبیه هرمنوتیک فلسفی و قرائت های مختلف از یک متن است که راه برداشت‌های بی‌ضابطه را باز می کند، اما در تایید تأویل عرضی باید گفت که چون یک لفظ معانی متعدد دارد اگر استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد پذیرفته شود( همچنان که بسیاری از علما مانند آیت الله خویی، سیستانی، حضرت امام(ره)و…..پذیرفته اند) بسیاری از روایات ما معنی پیدا می کند مثلا صمد دارای ۵ معناست که هیچ کدام از این معانی در طول هم نیستند و اشتراک معنوی ندارند. صمد در یک معنا به معنای احد است یعنی خدا جزء ندارد، در یک معنا به معنای واحد است یعنی خدا شریک ندارد، یکی دیگر از معانی آن که در روایات آمده چیزی است که جوف ندارد و توخالی است کنایه از این که عدم در آن راه ندارد یعنی ترکیب وجود عدم در او نیست.

 از طرف دیگر قرآن یک سیاق ندارد بلکه دارای سیاق های شناور است یک آیه با توجه به آیه قبلش یک معنا و با توجه به آیه بعدش معنای دیگری پیدا می کند، مثلا در آیه«سنریهم ایاتنا فی الافاق و فی انفسهم……. و انه علی کل شیء شهید» شهید با توجه به عبارت قبلش به معنای مشهود است با توجه به معنای لغوی آن یعنی خداوند محیط و شاهد بر همه چیز است.

 منتقد: خانم حسینی واعظ

در ادامه مدیر حوزه علمیه خواهران استان گلستان، تفسیر عرفانی را در نگاه ناقدین ناسازگار و ضد قرآن دانست و بیان داشت: تفسیر عرفانی یکی از روشهای تفسیر  است که سابقه طولانی در تفاسیر قرآن دارد و نگارش اولین تفسیر عرفانی در قرن های اولیه هجری اتفاق افتاد.

وی به تعریف عرفان از دیدگاه آیت الله معرفت پرداخت و گفت: از دیدگاه آیت الله معرفت عرفان، شناختی است که بر اساس سیر و سلوک عرفانی و مجاهدت نفس به دست می آید. ایشان عرفان و تصوف را یک حقیقت واحد دانسته و معتقدند عرفان و تصوف یک سرچشمه واحدی داشته و دو تعریف از شخص واحد هستند که بین صفای باطن و زهد ظاهری جمع کردند.

مدیریت حوزه علمیه خواهران افزود: از دیدگاه علامه معرفت تفاوت بین عرفان و تصوف تفاوتی اعتباری است. در حقیقت تصوف ناظر به جنبه عملی عارفان و عرفان ناظر به جنبه نظری آنان است.

وی مکتب عرفان را بازمانده مکتب اشراق دانست و به بیان تفاوت آن دو پرداخت و ادامه داد: تنها تفاوت اهل عرفان با مکتب اشراق در این است که اهل عرفان روش کشف و شهود در پیش می گیرند حال آن که اهل اشراق علاوه بر آن، از استدلال برهانی هم استفاده می کنند.

حسینی واعظ با توجه به نظریه آیت الله معرفت در تعریف عرفان گفت: اهل عرفان با شیوه درون بینشی و خود محوری خود، سراغ حقائق دینی و فهم معانی قرآن می روند و آیات را با توجه به ذوق شخصی خود تفسیر می کنند که از این، تعبیر به هرمنوتیک فلسفی می شود که بیشتر شبیه تفسیر به رأی است.

استاد حوزه در ادامه گفتـ : برخی عرفا در کتابهایشان تفاسیر عجیبی از قرآن کرده اند که این تفاسیر ضد قرآن می باشد.

وی در ادامه به تفسیر ابن عربی اشکال وارد نمود و خاطر نشان کرد: ابن عربی در تفسیر خود از ظاهر و باطن قرآن فاصله گرفته و به بیان کشف و شهود خود پرداخته است. در حالی که این مبنا با خواست خداوند یعنی ارسال مبین برای قرآن (که پیامبر(ص) وائمه(ع) هستند) مخالف است.

ایشان از دیگر اشکالات وارده به تفسیر عرفانی را بیان ناپذیری کشف و شهود دانست و گفت:کشف و شهود، تجربی است و تجربه قابل انتقال به دیگران نمی باشد.

خلاصه بحث:

 اشکالات وارد به تفسیر عرفانی به شرح ذیل است:

تفسیر عرفانی تفسیر به رأی است و ذوقی و شخصی است.

اشکالی که به تفسیر ابن عربی وارد می شود که ابن عربی برای اینکه نظریه وحدت وجود خود را اثبات کند آن را تحمیل بر قرآن کرده است.

اشکال سوم: بیان ناپذیری کشف و شهود می باشد. که کشف و شهود تجربی است و تجربه قابل انتقال به دیگران نیست.

پاسخ حجت الاسلام و المسلمین آقای مزرئی

ایشان در پاسخ به اشکال این که تفسیر عرفانی، تفسیر به رأی وشخصی است گفت: در تفسیر عرفانی صحبت از باطن قرآن و در حقیقت اشارات و لطائف دقیقی است که در هنگام خواندن قرآن به عرفا الهام می شود که این الهامات، تفسیر محسوب نمی شود تا این که اشکال وارد شود که در اینجا تفسیر به رأی صورت گرفته است.

وی ادامه داد: بسیاری از عرفا به دلیل عدم تصریح به روش و مبانی خودمتهم به این هستند که روش و مبنایی ندارند حال آن که ابتدا باید روش و مبنای آنان ثابت شود و در مرحله بعد بحث شود که آیا روش آنان صحیح است یا نه؟همچون اشکالی که به ابن عربی وارد شد.

ایشان در پاسخ به این اشکال که آیا ابن عربی نظریه وحدت وجود را بر قرآن تحمیل کرده یا نه؟ گفت: ابن عربی وحدت وجود را شهود نموده و برای تأیید شهود خود از شرع که همان قرآن است استفاده نموده است . بدین معنا که برای اثبات صحت نظریه وحدت وجود از آیات قرآن کریم استفاده نموده است و در ادامه این نظریه را در خدمت فهم قرآن قرار داده است نه اینکه تحمیل بر قرآن کرده باشد.

ایشان در بحث از بیان ناپذیری کشف و شهود خاطر نشان کرد: در تفسیر عرفانی دو روش وجود دارد: یک روش صرفا بیان شهودات عرفاست و درست است که بیان قدرت آن را ندارد که مثلا بوی خوش را به دیگران منتقل کند ولی بالاخره با کمک کلمات تا حدی میتوان دیگران را متوجه این معنا نمود، این نوع از تفسیر عرفانی است که مورد نقض وابرام است. اما در مجموع باید گفت شهود عارف بیان پذیر است. نوع دیگر آن، دارای روش علمی است که مبتنی بر قواعدی می باشد. در این نوع تفسیر عرفانی، عارف شهود خود را بیان نمی کند بلکه با چیدن آیات و روایات در کنار هم به آن شهود می رسد. مثلا عارف می گوید منظور از بیت المعمور قلب عارف و انسان مومن است و این مطلب را عارف شهود کرده است اما کسانی که از روش علمی بهره جسته اند با چیدن مقدماتی به این نتیجه رسیده اند که بیت المعمور قلب انسان مومن است. به این صورت که در روایات داریم که انسان نسخه صغیر عالم است. یعنی اگر در عالم مرتبه عقلانی، عالم مثال و… داریم در انسان نیز این عوالم وجود دارد. در مقدمه دوم می گوئیم: قلب انسان عرش الرحمن است. پس بیت المعمور جایگاهش قلب عارف و انسان مومن است.  

استاد داور خانم ضیاءحسینی

 ایشان در جمع بندی مباحث فرمودند اینکه بخواهیم همه تفاسیر عرفانی را تأیید کنیم حتی آنها که جنبه کشف و شهود دارند، صحیح نیست چون آن عرفا معصوم نبودند، بلکه تفسیری که از معصومین با سند صحیح برای ما نقل شود مسلما قابل قبول است، پس تفسیر عرفانی را به صورت مطلق قبول نمی‌کنیم.

 در نهایت می‌توان گفت تفسیر عرفانی دارای مبانی و روش‌های خاص است که با روش تفسیر ظاهری فرق دارد و این روش ها مورد تایید اهل بیت علیهم السلام است ،عرفا معمولاً در مقدمات تفاسیر شان سخنان اهل بیت را در مورد باطن داشتن قرآن آورده اند، لذا اگر عارفی در کتاب خود اشارات و لطایفی که هنگام قرائت قرآن به او الهام شده را بیان کرده این تفسیر نیست و اگر این را تفسیر بگوییم در واقع تفسیر به رأی است.

 

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی
[شنبه 1398-02-21] [ 09:09:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مفهوم شناسی تهجد در قرآن کریم( قسمت اول) ...

محقق: فاطمه برقرار

 چکیده 

هر کس بتواند در این دنیا نفس خویش را بشناسد و خالصانه خداوند را عبادت و اطاعت کند، به دریای بی­کران رضوان الهی متصل می شود و در خیر جاویدان باقی خواهد ماند. یکی از بهترین عبادت­ها برای رسیدن به قرب الهی و آرامش درونی، تهجد شبانه و رازو­نیاز در دل شب با خداوند می­باشد. لذا برای رسیدن به این مقام آشنایی با مفهوم تهجد، جایگاه ویژه­ای در تعالیم اسلامی و قرآن دارد. پرسش اساسی در این تحقیق  این است که مراد خداوند ازتهجد در آیات قرآن چیست؟وچگونه می­توان توفیق انجام آن­را کسب نمود؟ در این مقاله تلاش شده است با بهره­گیری از روش توصیفی و با مطالعه اسنادی و تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا و روش مفهوم شناسی که از طریق رابطة تضاد، همنشینی و جانشینی تشکیل شده است به بررسی مفهوم تهجد در قرآن پرداخته شود تا با فهم آن بتوانیم به کمال نهایی که قرب الهی است برسیم. بررسی­ها نشان می­دهد؛ برای رسیدن به تهجد باید از حب دنیا که مانع اصلی مسیر می­باشد دوری کرد و عواملی مانند: انفاق، صبر، زکات و امر به معروف و نهی از منکر در کنار تهجد ما را به درجه قرب الهی می رساند.

. کلید واژه: مفهوم شناسی، تهجد، قرآن.

 

1.مقدمه

نماز، اولین نشانه عملی و ایمان قلبی یک مسلمان و پاک­ترین تسبیح آفرینش است. مهم­ترین بخش نماز بعد تربیتی انسان می­باشد. یکی از بهترین و شریف­ترین اعمال مستحبی مربوط به نماز، تهجد شبانه و مشغول شدن به عبادت و رازونیاز با خداوند متعال است. عبادت­های شبانه نشانه عشق و محبت انسان به آفریدگار است و این علاقه، انسان را از خواب جدا می­کند و به راز و نیاز شبانه با محبوب وامی­دارد و اگر آن عشق نباشد انسان با چه انگیزه­ای در تنهایی و تاریکی از استراحت دست بشوید و در خلوتی عارفانه به گفتگو با معشوق خود بپردازد. شب، رمز و راز عجیبی دارد؛ اگرچه تاریک و خاموش است اما برای اهل دل، سپیدی و نورانیت خاصی دارد. کلمه لیل و مشتقات آن 81 بار در قرآن ذکر شده­است. چه بسیار برکت­های الهی که در شب نازل شده است. خداوند قرآن را درشب نازل کرد (قدر/1)، رسول اطهرش را شبانگاه به معراج می­برد (اسرا/1)،  ضیافت حضرت موسی در محضر ربوبی، در شب به وقوع می­پیوست (اعراف/142)، توحید ابراهیم خلیل از شب و ستارگان درخشان آغاز شد (انعام/76)، و در اهمیت شب همین بس که خداوند به آن قسم یاد کرده­است (فجر/2). امام حسن عسگری نیز در باب اهمیت شب فرمودند:« رسیدن به خداوند عزوجل سفری است که جز با مرکب شب، پیمودن راه و رسیدن به مقصد ممکن نیست» (مجلسی، 1404ق، 78: 379). بهترین راه برای کسب فهم صحیح از راز و رمزهای تهجد، مراجعه به قرآن می­باشد؛ زیرا قرآن کریم قابل اعتماد ترین منبع برای دستیابی به معارف وحیانی می باشد و تنها کتاب آسمانی است که با عنایت ویژه خداوند از هرگونه تحریف مصون مانده است(حجر/9). این کتاب گران­سنگ، انسان­ها را به استوارترین روش زندگی هدایت می­کند پس اهمیت آشنایی بر این کتاب آسمانی بر هیچ مسلمانی پوشیده نیست. در قرآن هدف از خلقت انسان، رسیدن به کمال که همان قرب الهی می باشد بیان شده­است که خداوند از آن به سعادت ابدی و جاودان نام برده­است. یکی از راه­های رسیدن به این مقام، تهجد می­باشد. پویندگان راه کمال در دل شب راه را یافته­اند و رهروان راه سعادت از شب به فلاح و رستگاری رسیده­اند. در دنیای مدرن امروزی با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی که سعی در به وجود آمدن رفاه بیشتر بشریت را دارد آرامش روحی در افراد کمرنگ شده که یکی از عوامل آن، نبود قرب الهی است. هر چه انسان ها از خداوند فاصله بگیرند به همان اندازه از آرامش روحی، دور می شوند. یکی از راه­های کسب آرامش تهجد می­باشد. از مهم ترین امور برای رسیدن به درک و  شناخت آن، بررسی و تحلیل واژگان قرآن کریم است. دراین تحقیق سعی داریم با استفاده از روش مفهوم شناسی که از طریق رابطة تضاد، همنشینی و جانشینی، با بررسی پیوند میان واژگان مختلف که در یک زنجیرة گفتاری هستند و یا واژه‌هایی که لزوماً حضور فیزیکی در جمله ندارند، ولی می‌توانند به جای هم انتخاب شوند، به مفهوم شناسی تهجد بپردازیم. تهجد از جمله فضایل ارزشمندی است که بارها در قرآن از آن سخن به میان آمده است. در قرآن کریم 22 آیه در مورد تهجد شبانه سخن به میان آمده است که شش مورد از آن خطاب به پیامبر می­باشد و خطابات بقیه آیات، عام می­باشد. از بین سوره­هایی که در آن به تهجد اشاره شده­است نه سوره مکی و دو سوره مدنی می­باشد. سوال اصلی پژوهش این است که مراد خداوند از تهجد در آیات قرآن چیست؟ جهت پاسخگویی به این پرسش، روش پیش گرفته­شده در این پژوهش به صورت توصیفی و کتابخانه ای بوده و سعی می گردد در خلال این بررسی توصیفی تحلیلی، مجموعه ای از توصیه های اخلاقی جهت نیل به تهجد را از دیدگاه قرآن  ارائه دهیم.

2. بررسی معنای لغوی و اصطلاحی واژه «تهجد»

واژه تهجد، از ریشه «ه -ج-د» به معنای خوابیدن (ابن فارس، 1404ق،6 : 34؛ جوهری، 1404ق، 2: 555؛ ابن منظور، 1414ق، 3: 433) و بیدار شدن (جوهری، 1404ق،2 : 555؛ طریحی، 1416ق،4: 406) است، از این رو برخی آن را از لغات اضداد شمرده‌اند (طریحی، 1416ق ، 4: 406؛ جوهری، 1404ق، 2: 555؛ واسطی زبیدی، 1414ق، 5: 331؛ ابن منظور، 1414ق، 3: 433). برخی معنای اصلی این ریشه را «فارغ شدن شخص از کارهای روزانه» دانسته‌اند؛ لذا هم شامل کارهایی چون عبادت خدا  و هم کارهای دیگری مانند خواب یا استراحت؛ و یا صرف بیدار بودن می­باشد(مصطفوی، 1402ق،11: 283؛ فراهیدی، 1410ق، 3: 385). برخی معنای «هجُود» (مصدر ثلاثی مجرد) را به خواب رفتن و معنای «تهجد» (مصدر باب تفعل) را بیدار شدن از خواب دانسته‌اند ( نحاس، 1421ق، 4: 183؛ طوسی، بی­تا، 6: 511؛ قطب راوندی، 1405ق، 1: 129). تهجد در اصطلاح متون دینی به معنای نماز شب (مقدس اردبیلی، بی­تا، 95؛ آلوسی، 1415ق، 15: 138) یا بیدار شدن از خواب برای نماز شب (آلوسی، 1415ق، 15: 138) یا مطلق ذکر و عبادت خداست(طبرسی، 1372ش، 6: 283؛ جصاص، 1405ق، 3: 269) به نظر برخی تهجد تنها به عبادات مستحب و نیز عباداتی که پس از بیدار شدن از خواب انجام می‌شود اطلاق می‌گردد، از این رو به عبادات واجب یا عبادات مستحبی ­که قبل از خواب شب انجام شود تهجد نمی‌گویند (طوسی، بی­تا، 6: 511؛ طبری، 1412ق، 9: 177؛ ابن عطیه، 1422ق، 3: 478). به کسی که نماز شب می‌خواند مُتَهجِّد (ابن فارس، 1404ق، 6: 34؛ ابن منظور، 1414ق، 3: 431)، هاجِد یا هَجود گفته می‌شود ( واسطی زبیدی، 1414ق، 9: 334؛ فیروزآبادی، 1416ق، 1: 347).

3. واژگان هم­نشین با تهجد در قرآن کریم

برای اینکه واژگان یا نشانه‌های زبانی بتوانند پیامی را برسانند، باید طبق روال خاصی، بر روی یک محور افقی در کنار هم بنشینند. حال اگر واحدهای یک جمله را بررسی کنیم، درمی‌یابیم که هر یک از آنها جزء یک مقولة دستوری و مکمل یکدیگر هستند و چنان‌چه یکی از واحدهای همنشین تغییر یابد یا حذف شود، در مفهوم پیام نیز خلل ایجاد می‌‌شود. این محور را محور همنشینی می‌گویند و رابطة واحدهایی را که بر روی این محور و در کنار هم می‌نشینند، رابطة هم­نشینی می‌نامند (صفوی،1379ش:28ـ27). در این قسمت از پژوهش به بررسی همنشینان تهجد پرداخته می­شود که الفاظی هستند با آمدن در کنار تهجد، بعدی از ابعاد آن را روشن می­سازند و با قرار گرفتن تهجد در کنار هر یک از واژه­هایی که درذیل خواهد آمد یک وجه از معنای آن تکمیل و روشن می­گردد. در این قسمت هم­نشینان را می­توان به دو قسمت واژگانی که در کنار تهجد قرارگرفتند و واژگانی که به عنوان غایت تهجد در زمره هم­نشینان قرار می­گیرد تقسیم کرد که در ذیل به شرح آن می­پردازیم:

3-1.واژگان همنشین تهجد

بررسی آیات در قرآن کریم حاکی از آن است که چهار کلمه «انفاق»، «زکات»، «صبر» و «امربه معروف و نهی از منکر» به عنوان همنشین تهجد قرار گرفته است که در ذیل به بررسی آن می­پردازیم:

3-1-1.بررسی همنشینی«انفاق» و « تهجد »

انفاق از ریشه‌ی «ن ف ق» مشتق شده و به معنای کم شدن، هزینه کردن، مخفی کردن و پوشاندن است (فیروزآبادی،۱۴۱۷ق: ۱۲۲۷؛ راغب اصفهانی،1412ق: 819). در کاربرد رایج قرآن کریم و متون دینی، «انفاق» اصطلاحاً به اعطای مال یا چیزی دیگر در راه خدا به فقیران و دیگر افراد نیازمند گفته می­شود (سجادی،۱۳۵۷ق: ۳۲۳). هم­چنین تعبیرهایی هم­چون صدقه، زکات، قرض­الحسنه که از مصادیق انفاق می‌باشند در قرآن به کار رفته است. واژه‌ی «انفاق» و مشتقات آن 86 بار در قرآن به کار رفته است.در سور سجده/16؛ مزمل/20؛ آل­عمران/17؛ ذاریات/19؛ فرقان/67، خداوند یکی از خصوصیات متهجدین را انفاق بیان می­کند. در این آیات کسانی که خود را از بخل و حرص باز می­دارند و در اموالشان حقی برای سائل و تهدیدستان قائلند همنشین تهجد معرفی شده­اند. گویا انفاق دلیلی برای کسب توفیق تهجدآنان بیان شده است.

3-1-2.بررسی همنشینی«زکات» و « تهجد »

زکو: زکاه: در اصل به معنای نمو و زیادت است. و آن در امور دنیوی و اخروی بکار می­رود. در اصطلاح به آنچه انسان از اموال خود به عنوان زکات به فقرا می­پردازد، اطلاق می­شود. وعلت این تسمیه آن است که در آن امید برکت و زیادت، یا تزکیه و نمو نفس یا هر دو وجود دارد. در قرآن کریم زکات و نماز کنار همدیگر آمده زیرا با طهارت و تزکیه نفس است که انسان در دنیا به صفات پسندیده آراسته می­شود و در آخرت استحقاق اجر و پاداش می­یابد. تزکیه انسان نسبت به خودش، دو گونه است: یکی با عمل، که پسندیده است (شمس/9). دوم با زبان یعنی اینکه انسان، خویش را بستاید و مورد مدح قرار دهد و این مذموم و زشت است. چنان­که خداوند از آن نهی نموده­است (نجم/32) (راغب اصفهانی، 1412ق: 381).زکات و مشتقات آن 56 بار در قرآن ذکر شده است. خداوند در سوره مزمل/20، زکات را همنشین تهجد قرار داده است و یکی از خصوصیات متهجدین را پرداخت زکات بیان کرده است و فرموده: کسانی که عبادت­های شبانه دارند و زکات دهند و هر کار خوبی برای خود پیش می­فرستند، آن­را نزد خدا بهتر و با پاداش بزرگ­تر باز خواهند یافت. در این آیه خداوند یکی از خصوصیات متهجدین را پرداخت زکات می­داند و به متهجدین و کسانی که زکات می­دهند مژده پاداش بزرگ و نامعلوم را می­دهد که گویای اهمیت بالای این دو امر می­باشد.

3-1-3.بررسی همنشینی«صبر» و « تهجد »

صبر به معنای خویشتن­داری در سختی و تنگی می­باشد. به­طور کلی صبر، خودداری و حبس نفس است از آنچه شرع و عقل، اقتضا و حکم می­کند. بنابراین «صبر» لفظ عامی است که به حسب اختلاف مورد، معنای آن متفاوت می­شود. مثلا اگر شکیبایی در مصیبت باشد، آن­را «صبر» می­گویند و ضد آن جزع (بی­تابی) است. و اگر شکیبایی در جنگ باشد آن­را شجاعت و دلیری می­گویند و ضد آن­را جُبن (ترس) است. و اگر شکیبایی در حوادث ناگوار باشد، آن­را سعه صدر می­گویند و ضد آن­را ضجر و دلتنگی است (راغب اصفهانی، 1412ق،: 474). مشتقات صبر 93 بار در قرآن ذکر شده است که تکرار زیاد آن نشانده اهمیت موضوع می­باشد. خداوند در سور مزمل/10؛ آل­عمران/17؛ طه/130-132؛ طور/48؛ ق/39؛ زمر/10؛ انسان/24، صبر را همنشین تهجد معرفی کرده است. تکرار بالای همنشینی صبر و تهجد گویای این امر است که انسان متهجد حتما باید این خصیصه را داشته باشد تا بتواند با صبوری، سختی عبادت شبانه را بر خود هموار و شیرین سازد. بیشترین تاکید صبردر این آیات، صبر بر حکم خدا، گناه نکردن و صبر بر آزار مشرکان می­باشد و بیان نموده است که صابرین پادششان را کامل و بدون حساب دریافت می­کنند.

3-1-4. بررسی همنشینی«امربه معروف ونهی ازمنکر»و«تهجد»

تعریف و برداشتی که از امر به معروف و نهی­از منکر می شود، برحسب نوع معنایی که از واژه «معروف» و «منکر» اراده می شود و نیز بر حسب تفسیری که از امر و نهی و مصادیق و مراتب آن می­شود و بالاخره بر حسب مرجع اعمال­کننده آن یعنی آمر و ناهی، متفاوت می­باشد. در تبیین معنای معروف و منکر، اقوال گوناگونی ارائه شده است؛ برخی معنای معروف و منکر را همان واجبات و محرمات می دانند و برخی دیگر مستحبات و مکروهات را نیز به معنای این دو افزوده اند (فاضل مقداد، 1368ق:57؛58). علاوه بر این، در تبیین مفهوم این دو واژه مرجع تشخیص (شرع و عقل) نیز لحاظ شده است (راغب اصفهانی،1412ق:331). معروف به معنای آن چه که با ذائقه افراد یک جامعه سازگار و در میان آنان مرسوم و متداول باشد، دانسته می شود (طباطبایی،1417ق:2/ 236)؛ در این معنا مرجع تشخیص معروف علاوه بر عقل و شرع، عرف اجتماعی نیز می­باشد. بررسی آیه 114 سوره آل­عمران حاکی از آن است که امربه­معروف و نهی از منکر نیز یکی از هم­نشینان تهجد ذکر شده است و یکی از خصوصیات متهجدین این است که اوامر و نواهی خدا را می پذیرند و دیگران را نیز امربه معروف و نهی از منکر می­کنند.

از بررسی همنشینان تهجد مشخص می شود که واژگان انفاق، زکات، صبر و امربه­معروف و نهی از منکر از حیث غایت و هدف نهایی که شخص به آن می­رسد و هم از حیث راه وصول به قرب الهی، هم­سو با تهجد می­باشد. شخص برای رسیدن به تهجد لازم است راه منتهی به مقصد را با طی مشقت برخود  هموار سازد تا راه قرب الهی برای او فراهم آید. این معنا را به صورت مشترک در محور معنایی آیات ذکر شده می­توان به عنوان هم­نشین با تهجد دید. در نتیجه کسانی که این خصوصیات را دارا باشند، می­توانند توفیق تهجد را کسب نمایند.

3-2. واژگان غایت تهجد

در این بخش از همنشینان، به بررسی آیاتی که غایت تهجد را بیان می­کند می­پردازیم:

3-2-1. محمود    

در آیه «وَ مِنَ الَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسىَ أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا محَّْمُودًا؛ و پاسى از شب را (از خواب برخيز، و) قرآن (و نماز) بخوان! اين يك وظيفه اضافى براى توست اميد است پروردگارت تو را به مقامى در خور ستايش برانگيزد. اسرا/79». ابن عباس می­گويد مراد از «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ»يعنى اى پيامبر، شب را نماز بخوان. «نافِلَةً لَكَ»: نمازهايى كه در شب مى‏خوانى، براى تو غنيمتى است. البته نماز شب، بر پيامبر واجب بود ولى براى ديگران مستحب است. برخى گويند: يعنى نماز شب، براى تو و ديگران، نافله است. علت اينكه فقط پيامبر را مخاطب ساخته، اين است كه: ديگران را تشويق كند كه به حضرت اقتدا و سنتش را پيروى كنند (طبرسی، 1372ش، ‏6: 670). «عَسى‏ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقاماً مَحْمُوداً»:هر گاه خداوند، «عسى»را بكار برد، معناى آن وجوب و لزوم است. «مقام» نيز به معناى «بعث» می­باشد. يعنى: اگر اين دستورات را انجام دهى، خداوند در روز قيامت، به نحوى شايسته و پسنديده، ترا مبعوث مى‏كند.ممكن است «بعث» را به معناى «اقامه» بگيريم. بنابراين معناى آيه، اين است: خداوند ترا در مقامى ستوده، وامى‏دارد كه اولين و آخرين ترا ستايش كنند. اين مقام، همان مقام شفاعت است كه پيامبر در آن مقام، بر تمام خلائق، شرافت و برترى پيدا مى‏كند. در اين مقام، هر چه از او سؤال كنند، عطا مى‏كند و هر كس از او شفاعت بخواهد، شفاعتش مى‏كند، مفسران قرآن كريم، اتفاق دارند كه: «مقام محمود» همان مقام شفاعت است. بنابراين پیامبر گرامی اسلام، اول شفاعت كننده و اول كسى است كه شفاعت او به­درگاه خدا قبول مى‏شود(همان: 671). مقام محمود، فقط یکبار در قرآن ذکر شده است که خداوند آن­را همنشین تهجد قرار داد و پیامبر را اولین کسی می­دانند که به واسطه تهجد به مقام شفاعت نائل گردید. و در مرحله بعد، دیگر انسان­ها نیز می­توانند در گرو تهجد به این مقام نائل گردند. هر­کس بر پایه لیاقت و شایستگی می­تواند درجه­ای از آن مقام را به­ دست ­آورد. اصولا خداوند کریم اراده کرده ­است هر کسی را به اندازه شایستگیش به او عنایت فرماید. انسان­هایی که توانستند در عالم امکان تصرف کنند و کار خدایی کنند به این مرتبه نرسیدند مگر از طریق عبودیت و بندگی.

3-2-2. محسنین

درآیه« ءَاخِذِينَ مَا ءَاتَئهُمْ رَبهُُّمْ  إِنهَُّمْ كاَنُواْ قَبْلَ ذَالِكَ محُْسِنِينَ؛و آنچه پروردگارشان به آنها بخشيده دريافت مى‏دارند، زيرا پيش از آن (در سراى دنيا) از نيكوكاران بودند.ذاریات/16» يعنى آنها قابليت آنچه را كه پروردگار مهربان به آنها اعطاء كرده دارند در حالى كه از خداوند و از آنچه به آنها داده راضى‏اند. اين معنا از تعبير به «آخذين» و« ايتاء» و از نسبت ايتاء به پروردگارشان فهميده مى‏شود. اين آيه مطالب قبل خود را تعليل كرده مى‏فرمايد: اگر متقين چنين وضعى دارند به خاطر اين است كه قبلا يعنى در دنيا در اعمالشان نيكوكار بودند، و اعمال نيكى داشتند(طباطبایی، 1417ق، ‏18: 369). در این آیه با توجه به آیات بعد، خداوند کسانی را که ساعات کمی از شب می­خوابند و در هنگام سحر استغفار می­کنند را با عبارت «محسنین» خطاب می­کند و آن­را همنشین تهجد قرار داده­است. گویا تهجد شبانه مقدمه­ای برای رسیدن به این مقام می­باشد. در قرآن کریم لفظ «المحسنین»30 بار در 14 سوره و به صورت معرفه تکرارشده است ولی لفظ «محسنین» فقط یکبار و به صورت نکره برای متهجدین ذکر شده است. شاید علت نکره آمدن آن این باشد که خداوند در 30 بار تکرار «المحسنین» به اعمالی مانند جهاد، طلاق با احترام، انفاق و اعمال خوبی که برای همه ظاهر و آشکار بود اشاره می­کند ولی لفظ نکره «محسنین» مربوط به کسانی است که مخفیانه در نیمه­های شب به تهجد می­پردازند و برای دیگران قابل شناخت نمی­باشند و این نیز می­تواند اشاره­ای باشد به اعجاز قرآن که به ریزترین مسائل دقت شده است که این نیز دلیلی بر فوق بشری بودن این کتاب می­باشد.

3-2-3.عبادالرحمن

در آیه «وَ عِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلىَ الْأَرْضِ هَوْنًا وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُواْ سَلَامًا؛فرقان/63». مراد از عبادالرحمن، بندگان مخلص خداوند می­باشد که خدا را عبادت می­کنند و با تکبر در زمین راه نمی­روند و در برخورد با جاهلان با خوبی با آنان رفتار می­کنند. و گروهی گفته­اند که مراد کسانی هستند که تسلیم معصیت خداوند نمی­شوند (طوسی، بی­تا، ‏7: 505). «عبادالرحمن» فقط دوبار در قرآن ( زخرف/19؛ فرقان/63) ذکر شده است که خداوند در سوره فرقان آن دسته از بندگانش را که به تهجد مشغول می­شوند، عبادالرحمن خطاب می­کند و آن را همنشین و غایت تهجد بیان می­دارد. در سوره زخرف نیز خداوند این لفظ را برای فرشتگان نیز استفاده نموده است. گویا خداوند فقط فرشتگان و انسان­هایی را که تهجد شبانه دارند، با این نام خطاب می­کند.  بررسی­ها نشان می­دهد که این مقاماتی که در قرآن بیان شده، فقط به وسیله تهجد کسب می­شود. و خداوند در هیج جای قرآن راه رسیدن به این مقامات را عامل دیگری ذکر نکرده است و این خود گویای اهمیت تهجد در قرآن می­باشد. و تهجد این خاصيت را دارد كه آدمى را به سوى این مقامات هدايت نموده و به سعادت، بشارت ‏دهد.

منابع

1ز ابن عطيه اندلسى، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجيز فى تفسير الكتاب العزيز، بیروت: دارالكتب العلميه، اول، 1422 ق.

2. ابن منظور، ابو الفضل، جمال الدين، محمد بن مكرم، لسان العرب، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع - دار صادر، بيروت - لبنان، سوم، 1414 ق.

3. ابو الحسين، احمد بن فارس بن زكريا، معجم مقائيس اللغة، قم : انتشارات دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم، اول، 1404 ق.

4. اصفهانى، حسين بن محمد راغب، مفردات ألفاظ القرآن، در يك جلد، دار العلم - الدار الشامية، لبنان - سوريه، اول، 1412 ه‍ ق.

5. آلوسى، محمود بن عبدالله، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم و السبع المثاني، بيروت: دار الكتب العلمية، اول، 1415 ق.

6. سجادی، سیدجعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ایران: شرکت مؤلفان و مترجمان، ۱۳۵۷ش.

7. جوهری، اسماعیل بن حمار، تحقیق/ احمد عبدالغفور عطار،الصحاح، بیروت: دارالعلم الملایین، 1404 ق.

8. صفوی، کوروش، درآمدی بر معناشناسی، تهران: انتشارات سوره مهر، 1379ش.

9. طباطبايى، سيد محمد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، قم‏: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ى مدرسين حوزه علميه پنجم، 1417ق.

10. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران:  انتشارات ناصر خسرو، سوم، 1372 ش.

11. طبرى، ابو جعفر محمد بن جرير. جامع البيان فى تفسير القرآن. بیروت: دار المعرفه، اول، 1412 ه ق .

12. طريحى، فخر الدين، مجمع البحرين، تهران: كتابفروشى مرتضوى، سوم، 1416‍ ق.

13. طوسى، محمد بن حسن، التبيان فى تفسير القرآن، بیروت: دار احياء التراث العربى، اول، بی­تا.

14. فاضل مقداد، النافع لیوم الحشر فی شرح باب الحادی عشر، کتابفروشی علامه، 1368ش.

15. فراهيدى، خليل بن احمد، كتاب العين، قم: نشر هجرت، دوم، 1410 ق.

16. فیروزآبادی، مجد الدين أبو طاهر محمد بن يعقوب، بصائرذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز، بیروت: احیاء التراث الاسلامی، 1416 ق.

17. مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران: مركز الكتاب للترجمة و النشر، اول، 1402 ق.

 

 

 

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات
[سه شنبه 1398-02-17] [ 08:25:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت