معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  مبانی هنری قصه های قرآن (قسمت سوم) ...

نگارنده: فاطمه صغری برقرار

آثار قصه های قرآنی قصه های قرآن گذشته از پیام ها و عبرتهایی که در آن وجود دارد، آثار و نتایجی نیز داردو آنچه وجود این آثار را تایید می کند، این است که از مجموعه قصه های قرآن به صورت طولی و از یکایک آنها در هر سوره به صورت عرضی تاثیرات خاصی به ذهن القا می شود. برای دریافت این آثار، لازم است نخست به کارکرد و تاثیر اصلی قصه اشاره کرد. کارکرد اصلی همه گونه های هنری، از جمله قصه، گذشته از پیام های محتوایی شان، انگیزش عاطفی و القای نفسانی است. همان قدر که یک قطعه موزیک یا تابلو نقاشی در روح و جان انسان اثر می گذارد و رگ عواطف آدمی را به جنبش در می آورد، یک قصه نیز می تواند درون انسان را به جنبش و هیجان وا دارد. این هیجان و خلجان روحی، همان وحی عاطفی و فکری است که پیامبر هنر به ارمغان آورد. اگر وجوه این افاضه روحانی درک شود، آن گاه در می یابیم که چرا بخشی از قرآن به زبان قصه فرود آمده است1. در دل قصه های قرآن اثراتی نهفته است که در ذیل به شرح آن می پردازیم: 1- کاستن از فشار عاطفی شدید بر پیامبر اسلام و مومنان اعمال و گفتار مشرکان، روح و جان پیامبر و مومنان را سخت آزار می داد. در برابر مکر و خیانت مشرکان، به راستی سینه پیامبر احساس تنگنا می کرد: خداوند در سوره حجر در آیه 97 فرمودند: «و می دانیم که تو از گفتارشان دلتنگ می شوی». این فشار روانی آنقدر شدید بود که حتما باید مهار می شد و در پرتو لطف خاص خداوند به آرامش می گرایید. از این آیه و امثال آن معلوم می شود که خدای رئوف چه اندازه نظر لطف و مرحمت نسبت به پیامبر اکرمش داشته و او را می نوازد و به وی نوید می دهد و از روی شفقت خبر می دهد که ما می دانیم که چقدر سینه او از گفتار رکیک آنها تنگ می شود. (تو اعتنا نکن و از آنان روی بگردان و توجه به حق تعالی نما و خدای بزرگ خود را تسبیح کن)2. خداوند در سوره هود آیه 120 می فرماید: هر خبری از اخبار پیامبران را برایت حکایت می کنیم تا تو را قوی دل گردانیم اینکه در قصه موسی (قصص، آیات 6-3) از وراثت زمین برای مومنان سخن می رود، تصادفی نیست. این تاکیدی است بر آن وحی عاطفی که جان پیامبر را از فشار روحی رهایی می دهد و نهال امید را در دلش بالنده تر می سازد. خداوند در این آیات اشاره به این موضوع دارد که به زودی همان رفتاری را که با دشمنان موسی داشتیم با دشمنان پیامبر گرامی اسلام هم انجام می دهیم3. 2- هدایت عواطف به سمت بیزاری از جلوه های زشت قصه‌های قرآن، همپای امیدبخشی و آرام سازی، به مومنان می فهماند که صرفاً دوست داشتن و عاطفه ورزیدن کافی نیست. مومنان باید همان قدر که پاکی ها را می‌ستایند، از لحاظ عاطفی به جنگ ناپاکی ها روند. بدین سان، بیزاری از جلوه‌های زشتی و فساد و گمراهی در قراردادهایشان پرورش می‌یابد. در قصه آدم مخاطب به راستی در فضایی قرار می‌گیرد که لبریز از نفرت و بیزاری از ابلیس و نیروهای شیطانی است. در این قصه، دشمنی میان آدم و شیطان بسیار هنرمندانه ترسیم می‌شود و امتداد این دشمنی به مومنان تلقین می‌گرد4 . 3-تبشیر و انذار قرآن به شیوه ای کاملاً تجسمی و عینی، مومنان و کافران، جلوه های رحمت و انتقام پروردگار را لمس می کنند. صحنه های امید بخش زندگی و پیروزی مومنان، در کنار مناظر هلاک و آوارگی و زبونی کافران، همچون سمفونی باشکوهی جلوه می‌کند که ساعتی مخاطب را در خویش فرو می‌برد و گوشه گوشه‌ی جانش را گاه از امید و گاه از بیم لبریز می سازند. در رهگذر همین تبشیر و انذار است که هم مومنان نسبت به راهی که می روند اطمینان و یقین می یابند و هم کافران در عقیده خویش تزلزل و پریشانی پیدا می‌کنند5. جلوه هایی ناب از این نقش عظیم را در قصه‌های سوره اعراف، شعرا و قمر می‌توان دید. در سوره قمر آیه 9 خداوند به پیامبر(ص) می فرماید: «تو از تکذیب کافران در تنگنا مباش که تکذیب، عادت و رسم آنان می‌باشد که با نوح پیامبر نیز اینگونه رفتار کردند»6. و این بود گوشه کوچکی از رمز و رازهای قصه‌های قرآن که از این پس تامل بیشتری در آن داشته باشیم.

منابع :

1- ابوالقاسم حسینی، مبانی هنری قصه‌های قرآن، چاپ دوم، انتشارات دارالثقلین،۱۳۷۸، صفحه ۲۴۳

2- نصرت بیگم امین، تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن، چاپ اول، جلد 7، بی نا، 1361، ص160.

3- سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، جلد16، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1390، ص7. 4- ابوالقاسم حسینی، همان، ص244.

5- همان، ص247.

6- سلطان علی شاه، بیان السعاده فی مقامات العباده، چاپ دوم، جلد4، موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1408، ص128.

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
[چهارشنبه 1397-05-17] [ 10:30:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  چرائی دین در زندگی ...

کرسی آزاد اندیشی : چرائی دین در زندگی در تاریخ:97/2/31 در مدرسه علميه عالی الزهراء(س)‌ گرگان ارائه گرديد

 ­ارائه­ کننده اول:فریده ساوری  ارائه کننده دوم: سارا برومند و ارائه کننده سوم: مریم سلیمانی همچنين استاد منتقد : دکتر محمدحکیمی و استاد داور: خانم ضیاء حسینی              

ارائه کننده اول: فریده ساوری

جدی ترین سوال در حوزه فرهنگ دینی این است که چرا بشر به دین نیاز دارد و این نیاز ریشه در کجا دارد؟ این سوال اکنون با دقت و شدت بیشتری مطرح است. در برخی افکار و اندیشه هایی که از جانب مخالفین ادیان مطرح است و گرایش و نیاز به دین مورد تحلیل قرار گرفته عللی همچون وجود ترسی پایدار در وجود انسان، جهل نسبت به تحلیل پدیده های عالم و یا مسائل اقتصادی و…. مطرح شده است

گروه اول: برهمن ها

برهمن ها بر اساس مبانی و دیدگاه های عقلی شبهه ای را در مورد ضرورت بعثت انبیاء ذکر کرده اند که جامعه بشری به پیامبران نیاز ندارد بلکه از پرتو عقل می تواند راه زندگی را بپیماید. آنها می گویند بشر با وجود عقل از راهنمائی های دین و وحی پیام آوران بی نیاز است. برهمن ها برای نفی نیاز انسان به پیامبران الهی عناصر منطقی را برای این شبهه مطرح کرده اند که عبارتند از: 1. مسلمانان معتقد به ضرورت بعثت انبیاء می باشند. 2. در حالی که عقل به تنهایی می تواند راهگشای انسان باشد پس نیاز به وحی و دین نیست. 3. در نتیجه جامعه بشری به هدایت پیامبران از طریق وحی نیاز ندارد.

گروه دوم: سکولارها (مانند: اویلسون، آلبرکامو، برتراند راسل)

برتراند راسل معتقد است علت دینداری و نیاز به دین در انسان ها دو عامل ترس و جهالت می باشد. او می گوید چیزی که سبب اعتقاد به دین شده، ادله عقلی نیست بلکه احساسات است. او می گوید انسان های ابتدائی در زمانی که هنوز علم و تکنولوژی پیشرفت نکرده بود عوامل طبیعی حوادث و پدیده ها را نمی  دانستند مثلا هنگام بارش باران یا سیل و زلزله و…    معتقد می شدند که این حوادث نتیجه خشم نیروی مافوق طبیعی است و نام او را خدا می گذارند.

او معتقد است به خاطر ترس از حوادث وحشتناک، انسان خود را نیازمند به یک پشتوانه معنوی می داند که او را در برابر این احساس ترس، آرامش دهد از آن روی به موجودی آرامش دهنده بنام خدا قائل شده است.

او در کتاب چرا من مسیحی نیستم می گوید: دلیلی بر باور به اصول اعتقادی از لحاظ منطقی وجود ندارد. قوانین دینی نادرست و بیشتر مضر است تا مفید و اگر اخلاقیات سنتی و دینی کنار برود با اخلاقیات عقلانی می توان به مبناهای درست زندگی دست یافت.

3. نظر مستشرقین از جمله دکتر سروش

آنها می گویند نیاز به دین نداریم عقل برای تشخیص امور کافی است. آنها برای نظر خود چند دلیل می آورند که به ذکر آن دلایل می پردازیم:

1.      دین صامت است یعنی شما فهمی را عرضه می کنید و به کتاب و سنت معنا می بخشید و معرفت دینی و شناخت گزاره های دین تابع معارف بشری است و دین دچار قبض و بسط می شود و هیچ گاه در یک سطح نمانده است.

2.      معرفت دینی و شناخت گزاره های دینی نسبی و عصری و مختص به زمانی خاص بوده و به طور مطلق صحیح نیست.

3.      چیزی به نام اسلام و کلام خدا و پیامبر(ص) نیست بلکه گزارش تجربیات دینی پیامبر و عارفان پس از اوست.

4.      بعثت پیامبران و آمدن ادیان بخاطر برخورداری انسان ها از حیات ابدی است و برای اصلاح و آبادانی دنیای انسان ها نیامده است.

5.      احکام اسلام ابدی نیست و احکام اجتماعی اسلامی مربوط به زمان پیامبر (ص) بوده و اسلام فقط یک سلسله اصول و ارزشهای کلی را به عنوان اصول جاودانه ارائه داده است.

6.       خاتمیت به معنای بی نیاز شدن انسان از مکتب انبیاء است. بشر به تدریج تکامل می یابد و به تذکار انبیاء بی توجه است.

7.      دین، جامع نیست و کمال آن حداقلی است.

8.      حضور دین در عرصه های مختلف حیات بشری موجب ایدئولوژیک شدن و عرضی شدن آن می شود.

شبهه: دین مایه خشونت و عقب ماندگی

یکی از شبهاتی که اخیرا از طریق افراد ضد دین مطرح یافته و منتشر شده این است که دینداری مایه خشونت و عقب ماندگی و عدم پیشرفت است و دین امری دست و پاگیر و مانع تکنولوژی است، در حالیکه بی خدایان برق و تلفن، واکسن بیماری ها کشف می کنند و به کره ماه قدم می گذارند.

آنان چنین بیان می کنند که: 1400 سال است که مردم خاورمیانه یکدیگر را بخاطر اعتقادات خود می کشند در حالی که خود را دارای کاملترین دین و بهترین امت می دانند. آنان با کشتار دگر اندیشان خود را بهشتی می دانند و معتقدند که برای رسیدن به حوری و جوی عسل باید با کشتار، دین خدا را گسترش داد.

ارائه کننده دوم: مریم سلیمانی

در مورد اینکه کدام دین حق است و مایه نجات بشر سه نظریه وجود دارد. 1-انحصارگرایی 2- کثرت گرایی که نظریه جان هیک است معروف به پلورالیسم دینی3-  نظر اسلام است.

کثرت گرایان معتقدند ادیان گوناگون ضمن فراخوانی مردم به سوی خدا و بر اساس شیوه ای که خود ارائه می‌کنند تعارضی با دیگر ادیان ندارند، بلکه آنها را نیز راه های درست و پیمودنی به سوی خدا می‌دانند و قائلند پلورالیسم دینی مبانی گوناگون عقلی و نقلی حتی در خود دین دارد .از جمله:

1-  آیات قرآن صریحاً اصل “عیسی به دین خود و موسی به دین خود” را تایید می‌کند و هرگز اهل کتاب یا حتی کافران و مشرکان را طرد نمی‌کند آیه «لکم دینکم ولی دین» می گوید کافر و بی دین هم خودی است.

2- مسلمان نبودن عیب و عار نیست و مسلمان بودن هم شرط لازم رستگاری نیست.

3-   کثرت را خدا خواسته است: آنها معتقدند نخستین کسی که بذر پلورالیسم دینی را پاشیده خود خداست او راه های گوناگونی به سوی خود تعبیه کرده انسان ها را به سلوک و پیمودن آنها فراخوانده است. در  آیه ۴۸ سوره مائده آمده است: برای هر یک از شما امتها، شریعت و راه روشنی قرار دادیم و اگر خدا می خواست شما را یک امت قرار می‌داد ولی خدا خواست تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید پس در کارهای نیک بر یکدیگر سبقت بگیرید». و  در آیه ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره هود آمده است: «و اگر پروردگار تو می خواست قطعاً هم مردم را امتی واحد قرار می‌داد درحالیکه پیوسته در اختلاف اند.

دکتر سروش می گوید: (اولین کسی که بذر پلورالیسم را در جهان کاشت، خود خداوند بود که پیامبران مختلف فرستاد و بر هر کدام ظهوری کرد و هر یک را در جامعه ای مبعوث و مأمور کردو بر ذهن و زبان هر یک تفسیری نهاد و چنین بود که کوره پلورالیزم گرم شد. کثرت گرائی و پلورالیزم، خواست خداوند است او خود مذاهب گوناگون، مردم گوناگون و طبیعت متکثر را خلق کرده است.)

دکتر محمود بینا در پاسخ به این پرسش که آیا یک دین می تواند راهش به خدا نزدیک تر باشد یا نه؟ می گوید: با توجه به این که خداوند در آیه 48 بقره فرمود: (فاستبقوالخیرات) و انسان ها را به مسابقه در کارهای خیر دعوت کرده، اگر در یک دین چنان امکانی بیشتر باشد، دعوت خداوند به مسابقه غیر عادلانه خواهد بود. در مسابقه برای آن که عادلانه باشد همه باید از شرایط یکسانی برخوردار باشند پس از این آیه استفاده می شود که هر یک از ادیان الهی راه رسیدن به خداست. لذا خداوند فرمود: اگر می خواستیم شما را امت واحد قرار می دادیم، ولی این کار را نکردیم، حالا که امت های گوناگید پس (فاستبقوالخیرات)

4. کفایت توحید و عمل صالح

کثرت گرایان معتقدند معیار حقانیت و نجات انسان، ایمان به خدا و آخرت و هم چنین عمل صالح است و چون ایمان و عمل صالح در سایر ادیان نیز یافت می شوند، پس همه ادیان هم بر حق و نجات بخش اند.

در آيه 62 سوره بقره آمده است: (در حقیقت کسانی که به اسلام ایمان آورده و کسانی که یهودی شده اند و ترسایان و صائبان، هر کس به خدا و روز پسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگار خواهند داشت و نه بیمی بر آنان است و نه اندهناک خواهند شد.)

5. آمیختگی حق و باطل

گفته اند: چون حق و باطل به هم آمیخته اند و هیچ چیز خالص در جهان یافت نمی شود پس اصحاب هر فرقه مجازند بر طریقه خود بمانند. در سوره رعد آیه 17 همین مضمون آمده است.

دکتر سروش می گوید: هیچ چیز خالصی در این جهان یافت نمی شود. خداوند هم بر این نکته انگشت تأیید نهاده است. آن جا که می فرماید: (أنزل من السماء ماء فسالت أودیه بقدرها) آبی که از آسمان فرو می ریزد ناچار با گل و لای آمیخته می شود و کف بلندی بر آن می نشیند. حق و باطل چنین به هم آمیخته اند. امام علی (علیه السلام) نیز فرمود: حق خالص و باطل خالص اگر وجود داشتند هیچ کس در گزیدن حق و ترک باطل تردید نمی کرد. بنابراین اصحاب هر فرقه مجازند که هم چنان بر طریقه خود بمانند.

6. صراط های مستقیم

آیاتی که تعبیر صراط مستقیم را بدون الف و لام تعریف و به صورت نکره آورده و بدین معناست که چند صراط مستقیم وجود دارد و هر پیامبری برای خود و امتش یک صراط مستقیم دارد، پس برای رسیدن به خدا صراط های مستقیم وجود دارد نه یک صراط مستقیم. در سوره زخرف آیه 43 آمده است: (فستمسک بالذی أوحی إلیک إنک علی صراطٍ مستقیمٍ)

دکتر سروش نیز می گوید: این نکته را باید به گوش جان شنید و تصویر و منظر را باید عوض کرد و به جای آن که جهان را واجد یک خط راست و صد خط کج و شکسته ببینیم باید آن را مجموعه ای از خطوط راست دید که تقاطع و توازی ها و تطابق هایی با هم پیدا می کنند.

و آيا این که قرآن پیامبران را بر صراطی مستقیم (صراطٍ مستقیمٍ) یعنی یکی از راههای راست نه تنها الصراط المستقیم می داند به همین معناست؟

ارائه کننده سوم: سارا برومند

از نظر اندیشمندان غربی دیدگاه های مختلفی در مورد منشأ اعتقاد به خدا و پیدایش دین مطرح شده است که در ذیل به برخی از این نظرات اشاره می شود:

.۱ دیدگاه فروید در مورد منشأ دین:

فروید ترس را منشأ اعتقاد به خدا و پیدایش دین داری پنداشته و اینگونه گفته است: حوادث بی حس و سوانح بی رحمی که حیات ما را تهدید می‌کند، اگر آنها را به طبیعت کور و کر نسبت دهیم احساس نا امنی و بی پناهی به شدت ما را اذیت و آزار می‌دهد زیرا هیچ راهی برای کنار آمدن یا مقابله با آن نیروهای بی‌روح و انعطاف ناپذیر وجود ندارد. اما اگر آن نیروها را به موجودات ذی شعور و دارای عواطف نسبت دهیم، در صورت لزوم خواهیم توانست از طریق التماس و عبادت و قربانی‌ها دل ان موجودات زنده را به دست آوریم. آدمیان به جای همه عوامل ترس آفرین به منشأ مشترکی معتقد گشته و آن را خدا نامیده اند و در حقیقت خدا مخلوق انسان است نه خالق او.

2. مارکسیست و دین

 از نظر مارکسیست ها بشر در ابتدا زندگی اشتراکی داشته است  وقتی که زندگی ابتدایی و قبیله ای بوده است درآن زمان اساساً دینی وجود نداشته به علل خاصی مالکیت پیدا می‌شود و جامعه طبقاتی به وجود می‌آید. وفئودالیسم و بعد از فئودالیسم کاپیتالیسم پیدا می شود طبقه حاکم به وجود می‌آید و طبقه محکوم مظلوم و رنجبر و زحمتکش. در جامعه فئودالیستی و کاپیتالستی طبقه حاکم برای این که منافع خود را حفظ کند دین را اختراع می کند تا طبقه ی محکوم در مقابل او قیام نکند. دین وسیله ای است، برای طبقه ی مظلوم و محکوم از طرف طبقه ی ظالم و حاکم و به مانند افسار و پوزبندی برای طبقات زیرین.

اگر طبقات از بین برود دین هم خود به خود از میان مردم خواهد رفت، دین یک ابزار و دام و شبکه ای است که طبقه حاکم نصب کرده است. وقتی خود آن طبقه از بین رفت ابزار کارش هم از میان می رود. خلاصه این که مساوات کامل برقرار کنید، دین از میان خواهد رفت.

3- نظریه هیوم

هیوم در مورد اینکه چرا مردمان نخستین به دین گرایش پیدا کرده اند می گوید: آنها در برخورد هر حادثه ای آن حادثه را معلول علتی می پنداشتند، از سوی دیگر ازآنجا که بسیاری از این حوادث و رویدادها در تعارض و تضاد با یکدیگر بودند آنان به این مطلب رسیدند که آن پدیده ها علت واحدی ندارد و به وجود علل متعددی برای آن حوادث معتقد گردیدند. و از آنجاکه از سطح اندکی از تعقل برخوردار بودند توانایی شناخت آن علل را نداشتند همچنین قدرت پیش بینی این حوادث را نداشتند و نمی توانستند از بلایا و مصیبتهایی که این حوادث بر آنان تحمیل می کرد جلوگیری کنند لذا دائماً میان مرگ و زندگی، بیماری و سلامتی، خوشی و ناخوشی در حرکت بودند و به همین خاطر انسان اولیه این علل ناشناخته را مایه امیدها و بیم های خود می دانست و با انجام آیینها و مراسم خاص و قربانی سعی در جهت جلب رضایت آن علل و جلوگیری از غضب و خشم آنها می نمود زیرا آن علل را همانند خود دارای احساسات، عواطف، خشم و غضب و. حتی دارای اندامهایی مانند خود می پنداشت.

4- نظریه اسپنسر

از نظر اسپنسر علت گرایش مردمان بدوی به دین و خدایانی که درحقیقت ارواح نیاکان و حاکمان آنان بودند، جلب توانایی و تاثیرات آنان در زندگی دنیوی خود بوده است بدین معنا که با مراسم و … در صدد استفاده از قدرت آنان بوده اند. از نظر اسپنسر دو ترس باعث پیدایش دو چیز شد: یکی ترس از مردگان که باعث پیدایش دین شد و دیگری ترس از زندگان که باعث پیدایش دولت شد. اعتقاد به روح و ارواح برای مردگان و اشیا مبدا اعتقادات دینی گشت.

با این حال آیا بهتر نیست پس از گذشت سالها از خلقت انسان و اینکه بسیاری از علل حوادث کشف شده است نام دین را کنار بگذاریم؟ چرا که در جهان امروز انسان برا ی هر معلولی علتی را کشف می کند و برای هر رخدادی دلیلی دارد آیا هنوز زمان آن فرا نرسیده که علم و عقل انسان جایگزین دین شود؟ همانطور که در اروپا و آمریکا و  کشورهای غربی که دین نادیده گرفته شده پیشرفتهای چشمگیری داشتند و حرف اول جهان را بعضی از همین به اصطلاح بی دین ها می زنند؟

به نظر می رسد جوامع دینی بخاطر محدودیت هایی که دین به آنها تحمیل کرده در عقب ماندگی به سر می برند و بالعکس در غرب هر روز شاهد مدرنیته شدن و پیشرفت هستیم و این در حالی است که در دین گزاره های غیرقابل قبول فراوانی یافت می شود از جمله قیومیت مرد بر زن،ارث بیشتر مردنسبت به زن و دهها مورد از این گونه بی عدالتی ها…..

استادمنتقد : استاد حکیمی

یک سری اصولی است که برای پاسخ به این شبهات باید به آنها دقت کنیم.

1. دین حقیقت است و ما هیچ دلیلی در تاریخ فلسفه نداریم که خدا وجود ندارد.

2. دین پشتوانه اخلاق است.

3. دین معنا کننده زندگی است، هدف زندگی را بیان می کند.

4. دین معنا کننده رنج ها و مشکلات ماست.

5. دین به ما آرامش می دهد. بزرگترین لذت زندگی آرامش است. روانشناسی هم این امر را تأیید می کند. بین روان انسان با دین علقه ای برقرار است. دین ریشه در جان بشر دارد.

6. در جواب راسل که می گوید ترس باعث گرایش به دین شده می توان گفت: این حرف یک ادعای بدون دلیل است. حال اگرفرض کنیم ترس، جهل، استثمار باعث گرایش به دین شده، آیا چون انگیزه بد است انگیخته نیز بد است؟ به عنوان مثل بیماری، مرگ و میر باعث بوجود آمدن علم پزشکی شده است، آیا می توان گفت چون مرگ و میر و بیماری بد است پس علم پزشکی نیز بد است؟

7. علاوه بر این اگر بگوییم منشأ دین ترس بوده تالی فاسد دارد ولازمه آن این می شود دینداران ترسوترین مردم بوده اند آیا پیامبر اسلام (ص) وامام علی (ع) وامام حسین(ع) ترسو بوده اند؟

8. در جواب این مطلب که دین موجب کشت و کشتار بوده است می توان گفت: بزرگترین جنگی که بشر داشته، جنگ جهانی اول و دوم بوده که مرگ میلیون ها انسان را به دنبال داشته یا حمله مغول و اسکندر به ایران، هیچکدام برای دین نبوده است. تنها اندکی از جنگ ها مثل حمله مسلمان ها به ایران به خاطر دین بوده است.

9.یک سوالی که می توان در اینجا مطرح کرد این است که آیا گزاره های دینی با عقل تعارض دارد؟ چرا ما به دین نیاز داریم؟در جواب باید گفت در مواردی عقل انسان  معیوب است و حتی خطاپذیر است وعلم به همه سوالات انسان نمی تواند پاسخ بدهد.در مورد عالم مرگ علم چه می تواند بگوید؟ علم حقیقت جسم را نفهمیده چه برسد به حقیقت بعد از مرگ! حقیقت خدا، جبرئیل، فرشتگان، برزخ .. فراعقلی است . عقل نه می تواند آن را نفی کند نه تکذیب . بنابراین به دین نیاز داریم.

10. . کثرت انگاران معتقدند تمامی ادیان، مذاهب و مکاتبی که در جهان وجود دارند، می‏توانند انسان را به نجات و حقیقت برسانند و موجب سعادت و رستگاری او بشوند.در جواب آنها باید گفت: حقیقت، مطلق است، معرفت ما نسبت به حقیقت، نسبی است. یا باید قائل شویم اللهُ احد درست است، یا ثنویت و دوگانه پرستی درست است، یا تثلیث؟ عقل سلیم نمی پذیرد که هر سه درست باشد. اگر بگوئیم هر سه درست است پلورالیزم می شود.

 

استاد داور :ضیاءحسینی

برای بیان نیاز به دین در زندگی ضروری است برخی از دلایل لزوم دین و فواید آن بیان شود تا هم، بطلان مبنای مخالفان دین را اثبات می کند و هم نیاز انسان به دین راتبیین  می نماید. آثار وفوائد دین در زندگی انسان زیاد است از جمله:

رشد دادن عقل :  عقل جهت رشد و شناخت برخی از واقعیات، نیاز به دین دارد. زیرا عقل در شناخت برخی از مسایل عاجز است و در تشخیص حق و باطل دچار مشکل می شود  
.

بیان قوانین برای زندگی اجتماعی انسان: زیرا بدون قانون نمی توان امنیت و عدالت را برقرار کرد و از حقوق مردم دفاع نمود. از آنجا که که عقل و علم به تنهایی نمی توانند مصالح و مفاسد انسان ها را درک کنند و بر اساس آن قانون وضع کنند، لازم است از افق وحی این قوانین تبیین شود.

تربیت وتزکیه انسانها: در حوزه اخلاق و تربیت نیز انسان ها به دین نیاز دارند؛ زیرا عقل و دانش انسان، در رشد فضایل اخلاقی و تفسیر و شناخت مفاهیم آن عاجز است.

 

ایجاد آرامش در زندگی: آرامش که یکی از نیازهای روحی انسان است، که دین در تأمین آن نقش اساسی دارد؛ زیرا دین با راهنمایی خود، زندگی انسان را هدفمند نموده و زمینه هایی را فراهم می کند که انسان به مبدأ و معاد اعتقاد پیدا کند. اعتقاد به مبدأ و معاد، سختی ها و مشکلات زندگی را معنادار نموده و به انسان آرامش می دهد وعلاوه برآن به زندگی معنا می بخشد. زیرا زمانی زندگی برای انسان معنا دارد که بداند هدف و معنای آن چیست و برای چه آفریده شده است. در واقع اگر معنای زندگی را در جهت تأمین جاودانگی و ابدیت انسان تبیین کنیم، به یکی از عظیم ترین و اصلی ترین فواید دین دست یافته ایم.
 

برقراری قسط و عدل: تاریخ نشان داده است که همواره انسانها در زندگی ستمگری ها و ظلم هایی را شاهد بوده اند؛ این در حالی است که بشر از عقل و دانش برخوردار بوده، لذا عقل به تنهایی در ایجاد صلح وصفا در بین جوامع انسانی  موفق نبوده است. از این روست که می بینیم یکی از فلسفه های بعثت انبیا آزادی انسان ها از اسارت و ظلم پذیری و برپایی قسط و عدل بیان شده است: «لقد أرسلنا رُسُلَنا بالبیّنات و أنزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم النّاس بالقسط؛ همانا ما پیامبران خود را با ادله و معجزات(به خلق) فرستادیم و برایشان کتاب و میزان عدل نازل کریم تا مردم به راستی و عدالت گرایند.»(حدید، 25) و این همان نقش دین در زندگی است.
دین مردم را به ظلم ستیزی و حمایت از مظلومان سفارش کرده است؛ و پیامبران الهی در طول تاریخ با ظالمان مبارزه کرده اند و در طول تاریخ شاهد درگیری حق و باطل بوده ایم.

 

 

 

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی
[شنبه 1397-04-02] [ 11:08:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  واکاوی الگوهای قرآنی در رفتار و سیره امام خمینی (ره) ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (سلام الله علیها) نشستی با عنوان واکاوی الگوهای قرآنی در رفتار و سیره امام خمینی (ره) از سوی این مدرسه برگزار گردید. در این نشست «خانم مریم دوست محمدیان» در ویژه مراسمی که به مناسبت سالروز ارتحال حضرت امام خمینی(ره) برگزار شد با استناد به آیات 63 تا 74 از سوره مبارکه فرقان به بحث پیرامون ویژگیهای«عبادالرحمن» پرداخت و بیان داشت: مراد از«عبادالرحمن» بندگانی هستند که مشمول رحمت واسعه الهی هستند و به سوی رحمت الهی در حرکتند. به عبارتی دیگر «عبادالرحمن» کسانی هستند که رفتار و کردارشان دقیقاً براساس گفته های پروردگار است.
وی افزود: محور رستگاری«عباد الرحمن» تخلیه و تحلیه است یعنی هم رذایل را از خود دور کرده و هم خود را آراسته به فضایل می نمایند.
معاون آموزش مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان ادامه داد: نخستین توصیفی که در سوره فرقان از«عبادالرحمن» شده است اینکه در زمین آرام راه می روند و یک شیوه متعالی در زندگی دارند و به طور کلی اهل مدارا و تواضع هستند.
خانم مریم دوست محمدیان گفت: دومین ویژگی«عبادالرحمن» این است که شب زنده دار بوده و تداوم در عبادت دارند. همچنین خوف از عذاب الهی داشته و با وجود اینکه اهل عبادت و بندگی هستند مغرور نبوده و دائماً به یاد معاد می باشند.
وی اذعان نمود: از دیگر ویژگی های عبادالرحمن این است که بدون اسراف و سخت گیری اهل انفاق هستند. نکته ای که در اینجا قابل توجه است اینکه نماز شب و عبادت باید در کنار رسیدگی به محرومان جامعه باشد.
استاد حوزه خاطر نشان کرد: اخلاص در توحید و یکتاپرستی و خدامحوری، پرهیز از امور باطل و بیهوده، تدبر و برداشت صحیح از آیات قرآن از دیگر ویژگی های بندگان صالح خداست.
دوست محمدیان تصریح کرد: آخرین ویژگی از ویژگی های عبادالرحمن این است که از خداوند درخواست می کنند تا فرزند شایسته به آنان عطا نموده و امامت و رهبری پرهیزکاران را به آنان عطا فرماید.
وی گفت: دست یافتن به قله کمالات جز در سایه این دوازده ویژگی ممکن و میسر نخواهد بود. حضرت امام خمینی(ره) نمونه بارز این ویژگی ها بودند و در بیان قران کریم کسانی که متصف به این اوصاف باشند قطعاً هدایت یافته اند و به پاداش عظیم الهی می رسند.
عضو هیات امناء این مدرسه افزود: هدف از نهضت امام خمینی(ره) خودسازی و دیگرسازی است او با اخلاص و خدامحوری توانست به مقام«امام متقین» نائل آید.
دوست محمدیان ادامه داد: امام متقین که از جمله اوصاف امام راحل می باشد بدین معناست که نه تنها به فکر هدایت و سعادت خود است بلکه شخصیتی است که توانست جامعه ای که هویت ملی و دینی خود را از دست داده بود نجات دهد.
وی اظهار داشت: امروزه هر انقلابی که در گوشه و کنار این عالم انجام می شود ریشه در عملکرد امام خمینی (ره) دارد، شخصیتی که همه سختیها را برای رساندن انسان به فلاح و رستگاری متحمل شد.
استاد حوزه گفت: نیاز انسان به امام فقط مختص به دنیا نیست بلکه در آخرت نیز همه ما به مقام شفاعتشان نیاز داریم به طوری که همه انسانهایی که بوسیله امام در دنیا هدایت شده اند در قیامت نیز مورد شفاعت حضرت واقع خواهند شد.
دوست محمدیان خاطر نشان کرد: بر اساس سوره مبارکه فرقان، رسیدن به مقام«امام متقین» اختصاص به حضرت امام(ره) و افراد خاص ندارد بلکه نزول آیه عام است و همه را در می گیرد بدین معنا که می توانیم به عنوان امام عملی و علمی رهبری فکری یک عده را برعهده بگیریم منتهی یکی در حد خانواده، یکی در حد یک محل و یکی در حد جهانی………
وی اذعان نمود: رسیدن به مقام امامت حاصل نمی شود مگر از طروق مختلف از جمله؛ معرفت و شناخت نسبت به خود و خدا که از راه کلاس و بحث و نیز سازندگی و تهذیب نفس امکان پذیر است، همچنین هجرت کردن بدین معنا که تصمیم بر سیر و سلوک نماید و نیز از راه سرعت به طوری که انسان فرصت رسیدن به مقامات معنوی را از دست ندهد و در پایان سبقت گرفتن در انجام کار خیر است تا بتواند به مقام امام متقین نائل شود.
معاون آموزش مدرسه علمیه الزهرا(س) افزود: دومین ویژگی بارز امام راحل، اخلاص و خدامحوری است که جزء ویژگی های عبادالرحمن نیز می باشد. اخلاص زمینه ای برای امام متقین شدن است و دو نقش را ایفا می کند به طوری که کار را برای خدا انجام می دهد و مردم را با عمل خویش به دین دعوت می کند.
دوست محمدیان بیان داشت: ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن است، حضرت امام خمینی(ره) نیز تجسم عملی آیات قرآن کریم است، ایشان تجسم عینی تسلیم در برابر خدا بود لذا اِدبار و اِقبال مردم در او تاثیر نداشت و هیچ گاه از هدف خود منصرف نشد و بارها برای مصلحت اسلام با آبروی خود معامله نمود.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست اخلاقی- تربیتی
[دوشنبه 1397-03-21] [ 09:45:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مبانی فقهی تحریم موسیقی از دیدگاه فقه ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء (س) نشستی با عنوان مبانی فقهی تحریم موسیقی از دیدگاه فقه از طرف انجمن فقه و اصول در این مدرسه برگزار گردید. در این نشست خانم معماری گفت: موضوع نوازندگی و به کارگیری آلات موسیقی در روایات و سخنان فقها با تعابیر گوناگون مطرح گردیده است. در کلمات پیشوایان بین غنا و موسیقی فرق گذاشته شده است. در قرآن کریم کلمه ای به نام موسیقی بکار نرفته است؛ بنابراین حکم موسیقی تحت عنوان حکم غنا و همچنین حکم آلات لهو مطرح شده است.
ایشان در ادامه گفت: از جمله آیاتی که دلالت بر تحریم موسیقی دارد: سوره لقمان ایه 6 می باشد که خداوند در این آیه می فرماید: (وَمِنَ‏ النَّاسِ‏ مَن‏ يَشتَرِي‏ لَهْوَ الحَديثِ‏ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيرِ عِلْم‏) از این ایه حرمت خرید لهو الحدیث استفاده می شود. برای حرمت، قید «لیضلّ عن سبیل الله» مطرح شده است.نتیجه و فرجام سخن لهو در آیه مذکور این است که لهوی حرمت دارد که موجب انصراف مردم از یاد خدا و سوق دادن آنها به سوی باطل باشد.
خانم معماری در دلیل بر حرمت موسیقی به آیه 11 سوره جمعه استناد کرده و گفت: خداوند در سوره جمعه می فرماید: وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقينَ:خداوند متعال در آیه شریفه کسانی که به صرف مشاهده لهو به سوی آن بشتابند واز یاد خدا غافل می شوند ؛ سرزنش میکند پس به قیاس اولویت کسانی که مستقیم به کارهای لهوی مانند : ضرب الاوتار , ضرب الدوف اشتغال دارند ؛ مشمول این سرزنش خواهند شد.
خانم معماری در جمع بندی دلیل آیات گفت: باتوجه به بررسی دو آیه ثابت شد غنایی که مفسده انگیزباشد وموجب غفلت انسان از یاد خدا باشد حرام است ولی اگر مفسده انگیز نباشد، حرام نخواهد بود.
ایشان در ادامه گفت: برای حرمت لهو به طوایفی از روایات استدلال شده است: طایفه اول روایاتی است که دلالت برتمام بودن نماز در سفر برای صید لهوی می کند و طایفه دوم روایاتی است که در باب تحریم استعمال آلات لهو است؛ طایفه سوم نیز روایاتی است در ابواب متفرّقه وارد شده که در آنها لهو مورد تعرّض واقع شده است.
ایشان در پایان به مهمترین مصادیق موسیقی های حلال اشاره کرده و گفت: آهنگ های مروج ارزشهای انقلاب اسلامی، آهنگ هایی که به لحاظ مضمون ومحتوا واخلاقیات رعایت قانون ونظم را ترویج کند، آهنگ هایی که در مخاطب به جای غفلت، روحیه بیداری وهوشیاری را ایجاد کند و او را به حقایق زندگی سوق دهد از جمله موسیقی های حلال می باشد.

موضوعات: نشست پژوهشي
 [ 09:38:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مدیریت زمان ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشستی با عنوان مدیریت زمان در تاریخ 19/2/97 در این مدرسه برگزار گردید.در این نشست خانم یعقوب زاده گفت: زمان خلقت خداوند متعال است. یکی از مهمترین اهداف خداوند از خلق زمان، بهره گیری انسان از زمان می باشد؛ تا با بکار گرفتن تمام امکانات و نعمات با مدیریت زمان به بندگی برسد. زمانی که خداوند هدف از خلقت انسان را عبودیت و بندگی او اعلام می کند اگر کسی آن را در زندگی خود پیاده کند فراتر از زمان حرکت کرده است.
ایشان در بیان اصول مهم در مدیریت زمان گفت: اولین اصل مهم در مدیریت زمان، آمادگی است. با آمادگی است که انسان موفق می شود. اصل مهم دیگری که در مدیریت زمان مهم است تمرین است. بنابراین تلاش کنیم زمان خود را با کوشش و ریاضت برای خود بسازیم.
خانم یعقوب زاده در مورد ارزش و اهمیت وقت گفت: اگر انسان برای زندگیی که دوست دارد وقت نگذارد، مجبور است وقتش را برای چیزی که دوست ندارد بگذارد که در این صورت زندگی بخاطر وقت نگذاشتن و مدیریت نکردن تکراری می شود.
خانم یعقوب زاده گفت: در زندگی امروز انسان با سرعت و شلوغی زمان، تکثر و تنوع اطلاعات، تنوع و تکثر ارتباطات و افزایش هزینه های عمر و زندگی و ترافیک وقت مواجه است. بنابراین باید مدیریت زمان داشته باشد.
ایشان در ادامه گفت: مدیریت کردن زمان، بخشی از آن مربوط به خلقیات درونی انسان است، بخشی دیگر مربوط به دیگران است که گاهی دیگران ما را مدیریت می کنند. زمانی هم عواملی که در اختیار مانیست ما را مدیریت می کند.
ایشان در بیان خصوصیات افرادی که می توانند مدیریت زمان داشته باشندگفت: افرادی که دارای خلاقیت و نوآوری، اهل محاسبه، ریسک پذیر، اهل تقوا و عمل صالح و افرادی که بخواهند هوشمندانه زندگی کنند و … دارای مدیریت زمان هستند.
خانم یعقوب زاده در پایان به بیان عواملی که موجب اتلاف وقت می شود پرداخته و گفت: نداشتن اولویت کاری در برنامه، بی نظمی، تسویف، تنبلی، عجله کردن، بیش از توان برداشتن، ضمنیت گرائی، مشغولیات ذهنی، کنجکاوی در کار دیگران، سرک کشیدن در زندگی خصوصی دیگران، عدم اطلاع و بی علاقه بودن نسبت به کاری که انجام می دهد، فشارهای روانی و عدم حسابکشی و… از عوامل اتلاف وقت محسوب می شود.

موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی
[شنبه 1397-03-19] [ 09:05:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  رابطه بین معنویت با اخلاق کاری کارکنان ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) اردوی پژوهشی با حضور تعدادی از پژوهشگران مدرسه در تاریخ 12/2/97 با حضور سرکار خانم سیده طاهره موسوی از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه و مسئول پاسخگوئی به سوالات شرعی دفتر مقام معظم رهبری و استفتائات ایشان در مسائل بانوان در یکی از باغات اطراف گرگان بر گزار گردید.ایشان در سخنانی با عنوان (رابطه بین معنویت با اخلاق کاری کارکنان) چنین بیان داشتند: تعامل و برخورد خداوند در مسائل اخلاقی می تواند برای ما در بین باشد از جمله می بینیم هر گاه انبیاء الهی از امت خود شکوه ای داشته اند خداوند اعتنائی به اعتراض آنها نکرده است. مثلا در مقابل اعتراض ملائکه به آفرینش انسان می فرماید: من چیزی را می دانم که شما نمی دانید.از این گونه تعامل خداوند نتیجه می گیریم که اظهار نارضایتی از خانواده و جامعه مورد پذیرش و محبوب حق نیست بلکه دنیا با همه نوسانات، تضادها و تزاحمهایش پرورشگاه انسان است، لذاست که دنیا دار فتنه و امتحان نامیده شده، پس اگر انسان در مقابل سدی از مخالفت ها و نابرابریها و مشکلات قرار گفت، باید بداند همین امتحان و آزمایش اوست که باید بزرگی خود را نشان دهد.
ایشان در ادامه فرمودند: این اعتراض و اظهار نارضایتی از مرتبه انسان می کاهد و نشان می دهد انسان دچار ضیق صدر است و نمی تواند خود را با این مشکلات هماهنگ کند؛ لذا ضرورت دارد که انسان ولایت و تسلطی بر خود پیدا کرده و خود را مدیریت کند. اگر انسان توان کنترل خودش را نداشته باشد، ادعای بیهوده ای است که بتواند از بیرون خود را مدیریت کند.
این استاد حوزه و دانشگاه در بیان راهکاری برای رسیدن به ولایت از خود فرمودند: هر چه ارتباط معنوی انسان بیشتر باشد تحمل او در مقابل ناملایمات بیشتر می شود، زیرا این ساعات خلوت و عبادت به انسان انرژی می دهد و هر چه کار و مسئولیت انسان بیشتر باشد، احتیاج بیشتری به معنویت و کسب انرژی دارد.
ایشان در ادامه فرمودند: انسان باید دائما انتخابات درون داشته باشد یعنی خود را در محکمه وجدان استنطاق و ارزیابی کند. اگر انسان این محاسبه را نداشته باشد خاسر است؛ زیرا فکر می کند تلاش ها و فعالیت هایش برای خداست، اما یوم تبلی السرائر، دستش را خالی می بیند.
ایشان با تذکر این نکته که انسان نباید هیچ گاه خود را از وسوسه های شیطان مصون بدارد بیان داشتند: این که خداوند از زبان شیطان بیان می کند: (لاغوینهم اجمعین) نشان می دهد این کلام، جمله ای شعارگونه نیست بلکه خداوند بر آن صحه گذاشته است یعنی این، امری تکوینی است. پس اگر انسان بخواهد، در طریق کمال و صعود حرکت کند، شیطان مانع اوست و برای عبور و رد شدن باید و پا روی او بگذارد و این توان زیادی می خواهد.
ایشان در پایان با اشاره به این که مسیر انسان شدن سخت است و باید مرز خودیت و منیت شکسته شود فرمود: خودسازی با خواندن و نوشتن تحقق پیدا نمی کند، اگر حافظ قرآن هم باشید تا زمانی که به عمل نیاورید حرکتی نکرده اید عمل هم نیاز به تمرین و ممارست و زحمت دارد، چانچه در دعا آمده است: (اللهم اعوذ بک من علم لاینفع).

موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی
 [ 08:32:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  توسل و شفاعت از دیدگاه وهابیت ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشستی با عنوان توسل و شفاعت از دیدگاه وهابیت از طرف انجمن کلام در این مدرسه برگزار گردید.
در این نشست خانم برومند از طلاب سطح سه این مدرسه در نقد عقاید این فرقه گفت: وهابیت پیرو محمد بن عبدالوهاب نجوی هستند که وی تحت اندیشه های ابن تیمیه می باشد. از نظر وهابیت طلب شفا از قبور انبیاء و صالحان شرک است و هر کس این عمل را انجام دهد باید توبه کند و در غیر این صورت مستحق قتل است. چرا که از نظر آنها فقط خداوند قدرت بر شفاعت دارد.
ایشان در پاسخ به این نظر وهابیت گفت: مراد ما از شفاعت، قدرت مستقل از خدا نیست بلکه این امر موهبتی ز جانب خدا و به اذن خداست. یعنی در واقع شفاعت اولیای الهی با اذن خداوند صورت می پذیرد نه به طور مستقل و جداگانه. چنانکه در آیه 49 سوره آل عمران می خوانیم حضرت عیسی (ع) فرموده: من به اذن خدا کور مادرزاد و مبتلایان به جذام و پیسی را بهبود می بخشم . شفاعت به نوعی دعا و درخواست از خداست با واسطه ای که مقرب درگاه الهی است؛ چنان چه در آیه 97 سوره یوسف، برادران حضرت یوسف (ع) از پدرشان می خواهند تا برای آنها استغفار کند.
خام برومند یکی دیگر از عقاید وهابیت را شرک دانستن توسل بیان کرده و گفت: وهابیون معتقدند اگر کسی به پیامبر (ص) یا اولیای الهی متوسل شود مشرک است و خونش حلال می شود. یکی از دلایل آنها برای این رأی این می باشد که می گویند پیامبر(ص) پس از مرگ ارتباطش با دنیا قطع می شود و دیگر بر هیچ کاری توانائی ندارد و حتی نمی تواند برای کسی دعا کند.
ایشان در رد دلیل آنها به ذکر یک دلیل نقلی و یک دلیل عقلی پرداخته و گفت: از نظر عقلی بایدبگوئیم جهان مادی، جهان اسباب و مسببات است و برای انجام امور روزمره نیاز به توسل به اشیاء یا افراد دیگر می باشد؛ مثلا برای رسیدن به طبقه دوم باید از پله بالا رفت و یا برای نوشیدن آب باید لیوانی گرفت و شیر آب باز کرد، پس تمام کارهای ما با استفاده از وسایطی است که کارها را تسهیل می کند. پس توسل امری عادی است و خداوند نیز برای اعطای فیض خود مجاری و اسبابی قرار داده و در آیه 35 سوره مائده می فرماید: (ای مومنان! پروای الهی داشته باشید و به سوی او وسیله تحصیل کنید). و در ورایت نیز داریم که فرد نابینائی نزد پیامبر(ص) رفت و از ایشان خواست تا از خدا بخواهند که او را عافیت بخشد و بعد از دعای پیامبر (ص) فرد بیناییش را بدست آورد. یا در زمان عمر مردم در خشکسالی مبتلا شدند و فردی بر سر قبر پیامبر (ص) رفت و از ایشان خواست تا باران ببارد و پس باران بارید. در نتیجه توسل هم از نظر عقل و هم از نظر نقل امری عادی و موجه است.

موضوعات: نشست پژوهشي
[شنبه 1397-03-05] [ 12:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  تاثیر اعتقاد به مهدویت در تغییر رفتارهای فردی و اجتماعی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشستی با عنوان تاثیر اعتقاد به مهدویت در تغییر رفتارهای فردی و اجتماعی در تاریخ 97/1/12 با حضور سرکار خانم سیده طاهره موسوی از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه و مسئول پاسخگوئی به سوالات شرعی دفتر مقام معظم رهبری و استفتائات ایشان در مسائل بانوان در این مدرسه برگزار گردید.
«خانم طاهره سادات موسوی» بیان داشت: القاب و عناوین بلندی که درزیارت آل یاسین و دعای ندبه خطاب به حضرت حجت(عج) بیان شده است باید جزء معتقدات انسان شود، یعنی اعتقاد به وجود مصلح جهانی باید با جان انسان گره بخورد.
«طاهره سادات موسوی» در ویژه مراسم نیمه شعبان که با حضور اساتید، کارکنان و طلاب سطح دو و سه و نیز عموم بانوان از سوی مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان برگزار شد بیان داشت: اعتقاد به ظهور مصلح جهانی حضرت مهدی(عج الله) از جمله مسائلی است که شیعه و سنی بدان معتقدند هر چند درکم و کیف آن اختلافاتی بین این دو فرقه وجود دارد ولی در اصل این وعده الهی متفقند.
وی با اشاره به فرازهایی از زیارت مقدس آل یاسین افزود: اگر کسی با توجه کافی و حضور دل به حضرت سلام کند در واقع به امام حی و حاضر سلام می دهد نه امام غایب! لذا اگر غیبتی وجود دارد از حجاب انسان می باشد. همچنین مراد از «باب الله» در این زیارت مقدسه، امام معصوم است.
مبلغ بعثه مقام معظم رهبری ادامه داد: القاب و عناوین بلندی که در زیارت آل یاسین و دعای ندبه خطاب به حضرت حجت(عج) بیان شده است باید جزء معتقدات انسان شود، یعنی اعتقاد به وجود مصلح جهانی باید با جان انسان گره بخورد.
طاهره سادات موسوی اذعان نمود: بخش عمده ای از نقص ما در دوران غیبت بدین جهت می باشدکه مقام خلیفةاللهی مورد شناسایی قرار نگرفته است.
وی در معنای «قطب عالم» گفت: تمام سالکین اِلی الله بر این باورندکه جهان دارای قطب است. شیعه قائل به مقام ولایت است به طوری که آن کس که در تکوین ولایت دارد، در تشریع نیز ولایت دارد و در ظاهر و باطن نیز ولایت دارد به طوری که عالم در محضر اوست.
مسئول پاسخگویی به مسائل شرعی دفتر مقام معظم رهبری خاطر نشان کرد: اعتقاد به امام زمان(عج) یعنی ظاهر و باطن ما همیشه در محضر ولی عصر است. امام زمان(عج) مظهر اوصاف الهی، مظهر هو العلیم ، هوالقدیر، هوالحکیم و …است.
خانم موسوی در بخش دیگری از سخنان خود ادامه داد: جهان هستی دارای عوالمی است، عالمی قبل از آمدن به این دنیا و عالمی که بعد از مرگ پیش رو داریم و هر کدام خاصیت خاص خود را دارد، رابطه این عوالم رابطه محیط و محاط است.
وی با اشاره به سیر رشد و تکامل انسان در عالم رحم افزود: دنیا نسبت به عالَم بعد، همچون رابطه دنیا با عالَم رحم است. کمبودهای عالم رحم در دنیا جبران نمی شود همچون کمبودهای عالم دنیا که در عالم بعد از دنیا که وسیعتر از این دنیاست جبران نخواهد شد.
استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: عالم دنیا به مثابه عالم رحم است لذا باید در این عالم برای تکامل روح و رشد بُعد انسانی دقت شود. ما باید در این عالم روح را بپرورانیم، برای آن چشم بسازیم، قلب بسازیم، دست و پا بسازیم هرچند ممکن است همچون عالم رحم حرمان نداشته اش را احساس نکنیم و خود را بی نیاز از این ها بدانیم ولی وقتی وارد عالم دیگرمی شویم به ضرورت وجود آنها پی خواهیم برد.
موسوی گفت: فرمولهایی بر نظام هستی حاکم است به طوری که عالَم رحم برای پرورش بُعد جسمانی، دنیا برای پرورش بُعد روحانی و عالم آخرت برای نتیجه است، آن چه در این بین مهم است پرورش و تقویت بُعد روحانی است.
وی تصریح کرد: دنیا در قطعات زمانی و در مکان های مختلف دارای آثار مختلف است به طوری که بین ماه های دوازده گانه سال، ماه شعبان و رجب زمینه ساز ماه مبارک رمضان است. ماه شعبان، ماه رسول خدا(ص) نامیده شده است لذا برای کسانی که می خواهند در ضیافت الله حضور به می رسانند باید آن لباس را در این ماه تهیه نمایند.
مشاوره حوزه و دانشگاه یادآور شد: همان گونه که فصل های گوناگون در رشد طبیعت تاثیرگذارند زمانها نیز در آثار شان برای رشد و کمال انسان متفاوتند لذا سعی کنید از همه زمان ها بهره معنوی کافی را کسب نمایید.
خانم موسوی در پایان گفت: از جمله اَعمال شب نیمه شعبان؛ محاسبه نامه اعمال است، اگر چیزهای نادرستی در آن ثبت شده است با دعا، توبه و استغفار می توان آن را پاک نمود.


موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی
 [ 12:36:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آثار زی طلبگی بر جامعه ...


به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشستی با عنوان آثار زی طلبگی بر جامعه در تاریخ 11/2/97 با حضور سرکار خانم سیده طاهره موسوی از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه و مسئول پاسخگوئی به سوالات شرعی دفتر مقام معظم رهبری و استفتائات ایشان در مسائل بانوان در این مدرسه برگزار گردید.
در این نشست خانم موسوی فرمودند: اگر انسان از عهده مسئولیتی که به او سپرده شده برآید، مردم او را مدح می کنند و در دنیا و آخرت کمالی برای او محسوب می شود. اما اگر لاابالی نسبت به مقام باشد، باید او را در مقابل امین الله خائن نامید.
خانم موسوی حافظان انسانها از شبهات دینی را حوزویان دانسته و گفت: اگرچه شبهات دینی از لحاظی علامت رشد فرهنگی در جامعه است اما اگر باعث به زمین خوردن انسان ها شود خسارتش زیاد خواهد شد و وظیفه طلاب دینی مقابله با این شبهات و حفاظت از انسان در مقابل شبهات است.
استاد حوزه و دانشگاه در ادامه گفت: انقلاب اسلامی به نام حوزویان رقم خورده به دلیل اینکه بنیانگذار و موسس آن و کسی که تحول و انقلاب فکری ایجاد کرد و با انقلاب درون انقلاب بیرون ایجاد شد، شخص مفسر حکیمی به نام امام خمینی (ره) بود که ایشان آمد تا دین جدش رسول الله (ص) را احیا کند و زمینه ساز حکومت عدل جهانی فرزند رسول الله (ص)، حضرت مهدی موعود(عج) را فراهم کند.
ایشان دائره مسئولیت انسان در مقابله با شبهات را این گونه بیان کردند: احساس خطر کردن و دفاع در هنگام بروز مشکل نگاه ظاهری است نه نگاه عمقی. بنابراین مسئولیت طلاب این است باید خود را متخلق به اخلاق الهی (تخلقوا باخلاق الله) کنند. رمز موفقیت در تاثیر بر خانواده و جامعه، متخلق شدن به اخلاق الهی است.
ایشان برای متخلق شدن به اخلاق الهی گفت: بعد ملکی انسان مبدأش از ملک و در همین عالم رشد و نمو می کند و در آخر به گورستان سپرده می شود و انسان ها با همین بعد همدیگر را می شناسند. اختیار انسان نقشی در بعد جسمانی ندارد. اما فلسفه آمدن به این دنیا و تکالیف الهی و وظیفه ای که هادیان و ادیان الهی برای ما می آورند این است که انسان با آمدنش در این دنیا باید خود را بسازد.
ایشان در توضیح دعای ( اللهم احشرنا محمد و آل محمد) فرمودند: شما با دعا کردن راه را انتخاب می کنید؛ اما صرف دعا برای قرار گرفتن در راه انبیاء و ائمه (ع) کفایت نمی کند. اگر انتخاب می کنی که با پیغمبر (ص) و ابرار باشید باید سنخیت ایجاد کنید. اگر سنخیت ایجاد نکنید محشور شدن با آنان محال است.
ایشان در بیان از حدیث پیامبر (ص) که می فرماید: من هر وقت دلم برای بهشت تنگ می شود فاطمه را استشمام می کنم گفت: وجود حضرت زهرا (س) منبع خوبیها بود. خوبیها بو دارد و با شامه ظاهری قابل استشمام نیست. چون حضرت زهرا (س) مرکز همه خوبیها بود این بو از او تراوش می کرد و پیامبر (ص) از او بوی بهشت را استشمام می کرد.
ایشان در پایان فرمودند: بنابراین مسئولیت حوزویان این است که باید پاسدار این مسیر باشند و پیمودن این مسیر را از خودسازی شروع کنند.
 

موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی
 [ 12:31:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  معرفی کتاب «اخلاق مرکب راهوار سعادت» ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشستی با عنوان معرفی کتاب اخلاق مرکب راهوار سعادت در تاریخ 97/2/11با حضور سرکار خانم سیده طاهره موسوی از اساتید برجسته حوزه و دانشگاه و مسئول پاسخگوئی به سوالات شرعی دفتر مقام معظم رهبری و استفتائات ایشان در مسائل بانوان در این مدرسه برگزار گردید.
ایشان در معرفی کتاب (اخلاق مرکب راهوار سعادت) گفت: این کتاب در پی پاسخ به این سوال مهم و اساسی تألیف و تدوین گردیده که: انسان چگونه باید خود را بسازد تا به سعادت واقعی نائل آید؟ در معماری وجودش چه چیز را باید الگوی خویش قرار دهد؟چه راه و روشی را در پیش گیرد تا خوشبختی اش تضمین گردد؟
ایشان در ادامه گفت: هرگز نباید از یاد برد که اخلاق برای حیات انسانی بشر یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. همانطور که انسان در بعد جسمانی برای بقاء حیاتش نیازمند هوا و اکسیژن است، در بعد روحانی نیز برای تداوم حیات معنوی و انسانی خویش نیازمند اخلاق است. انسان چنان موجودی است که می تواند به مقام اعلی علیین برسد و ملائکه مقرب الهی به خدمتگزاری وی افتخار کنند و اگر از قافله حرکت در صراط مستقیم باز مانده به اسفل سافلین سقوط می کند.
خانم موسوی گفت: این کتاب در دو بخش اصلی تهیه و تنظیم گردیده: در بخش اول انسان از زبان خالق معرفی شده و ساختار وجودی او از نگاه آفریدگارش تشریح و تبیین گردیده است. این بخش تحت عنوان (انسان شناسی) شامل سیزده مجلس می باشد و در بخش دوم با مبنا قرار گرفتن انسان شناسی قرآنی، نحوه ساختن وجود آدمی و چگونگی شکل گیری سیرت درونی و نحوه تکون ملکات وی مورد بحث قرار گرفته تا معلوم گردد که مبدأ و منتهای حرکت انسان کجاست و در نهایت حرکت در صراط مستقیم به کجا ختم می شود و انسان چگونه می تواند به دارالسلام راه یابد. همچنین عواقب انحراف از صراط مستقیم چیست و انسان در صورت منحرف شدن از این راه چه سرنوشتی خواهد داشت. این بخش به عنوان (انسان سازی) در یازده مجلس تدوین گردیده است.
خانم موسوی در ادامه گفت: برای تیمن و تبرک ابتدای هر مجلسی با سخنی از معصومان (ع) و ائمه اطهار (ع) آغاز گردیده تا با تذکر راه و روش ایشان بتوانیم پیرو راستین و رهروی واقعی این بزرگان باشیم. خاتمه این کتاب به شرح فرازهایی از دعای مکارم الاخلاق امام سجاد (ع) مزین گردیده چرا که این متون دینی در باب اخلاق بوده و سرشار از مضامین بلند اخلاقی است.
ایشان دربیان خلاصه ای از این کتاب ارزشمند گفت: خالق هستی از میان همه موجودات، انسان را تکریم نمود و او را بر بسیاری از موجودات فضیلت و برتری بخشید. او را لایق دید که قلم تقدیر را به دست خودش بسپارد تا خود، هر گونه که می خواهد خویش را بسازد . لذا انسان در بعد مکوتی به نحوی خالق خویش است، مسئول و سازنده وجود و هستی خویش است و این مسئولیت خطیری است که غفلت از آن خسران غیر قابل جبرانی را به بار خواهد آورد؛ چرا که از میان همه مراحلی که انسان می پیماید تا به دار آخرت منتقل شود، تنها همین دنیاست که دار اختیار و تکلیف است. دار سازندگی و دار تربیت است. از سوی دیگر تاب چشم بر هم بزنی، کاروان عمر مسافرانش را پیاده می کند و داد و واویلای (رب ارجعون) هم با جواب (کلا) روبرو خواهد شد.
لذا فرصت برای انجام این مسئولیت خطیر بسیار اندک است، باید لحظه لحظه عمر را غنیمت شمرد و سخن بزرگان را جدی گرفت که: (الفرصه تمر مر السحاب). اما انسان چگونه باید خود را بسازد تا به سعادت حقیقی نائل آید؟ در معماری وجودش چه چیزی را باید الگوی خویش قرار دهد؟ چه راه و روشی را در پیش گیرد تا خوشبختی اش تضمین گردد؟

موضوعات: معرفی کتاب
[یکشنبه 1397-02-30] [ 08:52:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت