معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  بررسی فقهی اذان و اقامه از دیدگاه فريقین ...

استاد راهنما: حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای زین العابدین نجفی

استاد مشاور: حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای حسین طاهری

پژوهشگر: مریم محمودی

هدف اين پايان نامه بررسی اذان اقامه از دیدگاه فقه تشیع و اهل سنت است. شروع نماز با اذان و اقامه است ؛ اذان از شعائر بزرگ اسلامي و مورد اتفاق تمامي مسلمانان است. متأسفانه اين شعار عظيم و اسلامي كه هر روز بارها بر سر مأذنه ها در زمان پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) اعلام مي شد بعد از رحلت آن حضرت، به جهت حوادث تلخي كه در صدر اسلام اتفاق افتاد، مورد اختلاف و تحريف قرار گرفت؛ حوادثي مثل ممانعت از نوشتن و نشر احاديث نبوي، تلاش بني اميه براي تضعيف شعائر دين و مخالفت با اهل بيت (عليهم السلام)، اجتهاد برخي خلفا در مقابل نصوص دين وحذف «حي علي خيرالعمل »واضافه كردن «الصلاة خيرمن النوم» .اين حوادث سبب شدتا اذان كه مي بايد شعار اسلام وسبب عزت ووحدت وعظمت مسلمانان باشد از مسائل اختلافي ميان آنان قرار گيرد ؛ یکی از مباحث اختلافی، کیفیت تشريع اذان واقامه است، اماميه معتقد به وحياني بودن آن است ، اما اهل سنت منشأ آن را غيروحياني وخواب يكي از صحابه مي دانند ؛ از موارد اختلافي ديگر، تعداد كلمات اذان واقامه است كه اماميه معتقد است اذان هيجده كلمه واقامه هفده كلمه است، ولي بين گروههاي اهل سنت در اين مورد اختلاف نظر وجود دارد وبر يك عقيده متفق نيستند ؛ همچنين اماميه شهادت ثالثه را جزء اذان وحياني نمي داند وبنابر فتواي علماي شيعه گفتن آن به قصد جزئيت نوعي بدعت است . از ديدگاه علماي شيعه وسني هر یک از اذان واقامه داراي احكام مخصوص به خود است.

کلید واژه: اذان، اقامه، فقه امامیه، فقه اهل سنت

موضوعات: پایان نامه, فقه و اصول
[شنبه 1396-10-16] [ 09:19:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کیفیت گواهی رسولان و اوصیاء بر اعمال انسان در قرآن و روایات ...

استاد راهنما: حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای ابوالقاسم صلواتی

استادمشاور: حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای علی اکبر محمدی مهر

پژوهشگر: نرگس سادات شریف حسینی

اعتقاد به این که روز رستاخیر وجود دارد و در آن روز که حساب است دادگاه عدل الهی با گواهان و شاهدان بر پا خواهند شد و اعمال بندگان بررسی و به حسابها رسیدگی خواهد شد، از اصول اعتقادی اسلام است.

آیات فراوانی در قرآن وجود دارد که به برپایی روز قیامت و نحوه‏ی حساب‏رسی اعمال انسانها و هم‏چنین به کیفیت گواهی شاهدان در روز رستاخیز اشاره نموده است. انسان در برابر اعمالی که انجام می‏دهد مسئول است ودر دادگاه عدل الهی با همان اعمال حاضر می‏شود که این دادگاه هم در آخرت و هم در دنیا است. از بحثهای مهمی که درباره ی قیامت مطرح می شود بحث کیفیت حسابرسی انسان است. خداوند عادل است و لازمه عدل الهی این است که هرکس را با توجه به اعمال خاصش مورد حسابرسی قرار می دهد. یکی از مواقف قیامت موقوف شهادت می باشد. در آیات و روایات قرآن کریم به این بحث اشاره شده است که رسولان و اوصیاء الهی با ویژگی هایی که دارند با تحمل شهادت در دنیا به اذن پروردگار بر اعمال انسان در قیامت گواهی خواهند داد. علم آنان گسترده و دانش و آگاهی آنان وسیع است. تمام کتابهایی که از آسمان به پیامبران نازل شده تمام علوم و آثار انبیاء نزد پیغمبر (صلی الله علیه وآله) و نزد ائمه (علیهم السلام) می‏باشد. وآنان هستند متصرف در همه مخلوقات به اذن پروردگار و همه برای خاطر آنان خلق شده اند.

در این تحقیق به نحوه گواهی افراد و کسانی که شرایط گواهی دادن را دارند پرداخته شد و به این نتیجه رسیدیم که شرایط افراد برای گواهی دادن چیست، کیفیت آن چگونه است و همچنین درباره ی حساب کیفیت حسابرسی به طور کلی بحث شد. (باید بیان شود)

واژگان کلیدی:قیامت، گواهی، رسولان، اوصیاء، شهود، اعمال، انسان.

موضوعات: پایان نامه, تفسیر و علوم قرآنی
 [ 09:12:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مبانی هنری قصه های قرآنی(قسمت اول) ...

هرچند داستان و رمان، در مفهوم جدید آن، تاریخی بس کوتاه دارد، اما پیشینه قصه و قصه گویی، در معنا وسیع آن، در درازای تاریخ ناپیداست و بدرستی نمی توان گفت نخستین قصه را چه کسی پرداخته است. اگر درست بنگریم، قصه همواره حضوری پیدا و پنهان در زندگی روز مره ما داشته و دارد و تاریخ فرهنگ و تمدن بشری بدون یادکردی از این مقوله، ناتمام می نماید. شاید از همین روست که ادیان الهی و کتب آسمانی غالبا پیام خویش را در مایه ای از قصه و حکایت بیان می داشته اند و بر تأمل و عبرت آموزی از سرگذشت پیشینیان تاکید می کردند. اصرار قرآن بر قصه گویی و قصه خوانی هر خواننده ای را به وجد و شگفتی وا می دارد. انسان از خود می پرسد مگر قصه چیست و چه می کند که آفریدگار هستی در آخرین پیام به آفریده خویش این چنین قصه می گوید و او را به تأمل در قصه ها فرا می خواند. پاسخ این پرسش را باید در مفهوم و معنای  «قصه» در قرآن  و «شیوه قصه نویسی قرآن» جستجو کرد. این ابهام و تردید بیشتر از آن روست که ما با انگاره ها خویش به سراغ قصه های قرآن رفته ایم و هرگز نپرسیده ایم که قرآن، خود، از قصه های خویش چه می گوید.

واژه قصه در قرآن

«قصه» در لغت یعنی تعقیب و دنبال کردن1 در قرآن کریم می خوانیم: «و قالت لاخته قصیه فبصرت به عن جنب و هم لا یشعرون»2. و به خواهر او گفت: از پی وی برو. و زن بی آن که آنان در یابند از دور به او می نگریست.

پیوند «قصه قرآنی» با معنای لغوی آن

قصه گویی قرآن با همین معنای لغوی پیوند دارد. زیرا پی گرفتن وقایعی است که در گذشته رخ داده اند.ولی مفهوم قصه در قرآن منحصر به لفظ «قصص» و مشقات «قصّ» نیست بلکه هرگاه وقایعی که در گذشته دور رخ داده اند در قرآن با تعبیر «أنباء» از آنها یاد شده است؛ مانند: نحن نقص علیک نباهم بالحق»3 ما قضیه آنان را بر تو بدرستی حکایت خواهیم کرد.

و هرگاه در مورد وقایع نزدیک یا آنچه باید نزدیک تلقی شود، تعبیر «اخبار» به کار رفته است4. مانند: «یومئذ تحدث اخبارها»5. آن هنگام زمین، مردم را به حوادث بزرگ خویش آگاه می سازد.

حتی حوادث اتفاق افتاده در زمان پیامبر (ص) که در قرآن مجید به بیان آنها پرداخته شده است مانند واقعه بدر، احد، بیعت رضوان و صلح حدیبیه، جزء قصه های قرآنی بشمار می آید.6

مراد از قصه قرآنی

درباره تعریف «قصه قرآنی» نظرهای مختلفی وجود دارد؛ برخی معتقدند: تنها آن بخش از خبرهای قرآنی را قصه می نامند که هم عناصر هنری قصه را دارند، و هم در آن ها به نحو قابل توجهی داستان سرایی شده است، بنابراین نظریه، داستان «اصحاب فیل» به خاطر کوتاهی آن قصه قرآنی شمرده نمی شود.7

برخی دیگر معتقدند، آن خبرهای قرآنی را قصه قرآنی می نامند که درباره اقوام پیشین باشد، بنا بر این نظریه، بیان وقایع عصر پیامبر (ص) در قرآن «قصه قرآنی» نمی باشد.8

عده ای دیگر، آن خبرهایی از قرآن را قصه ی قرآنی می نامند که علاوه بر اخبار گذشتگان شامل حوادث اتفاق افتاده در زمان پیامبر(ص) هم می باشد.9

این اختلاف نظرها موجب شده است تا برخی، یک چهارم قرآن را داستانهای قرآنی بدانند10. و برخی تعداد داستانهای قرآنی را به حدود 116 قصه برسانند.11

با توجه به معنای لغوی قصه و شناخت از کارکرد قصه در قرآن، به نظر می رسد حجم قصه با تعداد عناصرآن، ملاک مناسبی برای تعیین قلمرو قصه های قرآن نیست. ملاک اصلی در تعیین این قلمرو، طرح پیگیرانه و هدفمندانه ماجرا است. اگر قرآن ماجرایی رخ داده در زمان گذشته را به همراه با نوعی پی گیری و توالی روایت کرده باشد، به گونه ای که احساس کنیم آن ماجرا به خودی خود، مورد نظر قرآن است و یکی از کارکردهای قصه قرآنی را دارد می توان آن را از قصه های قرآنی به شمار آورد. به بیان دیگر، اگر قرآن فقط درباره یک ماجرا یا وجود یک شخصیت یا گفت و گو گزارش دهد و به خودی خود آن را مورد پرداخت هرچند کوتاه قرار ندهد، نمی توان آن را قصه نامید. مانند (غلبت الروم). اما آنگاه که چنین ملاکی احراز شود، حتی اگر عبارات کوتاه باشد، می توان آن را قصه دانست، مانند قصه اصحاب فیل.12

اسلوب قصه های قرآنی

1-هنری بودن قصه های قرآنی

با آنکه قصه های قرآنی بازگوینده حقایق مسلم تاریخی اند، هرگز نمی توان گفت قصه گویی در قرآن برابر است با نقل وقایع تاریخی به طور مطلق و محض. ویژگی فنی قصه های قرآن، تاریخ نگاری و قصه گویی را در قرآن ممتاز می کند که عبارت است از اعجاز و نیز القای نظمی خاص به واقعیت های برگزیده تاریخ، به گونه ای که خواننده احساس می کند رویدادها و آدمها نزد او حضور دارند و با او سخن می گویند و اگر چنین نباشد فایده اصلی قصه گویی قرآن، یعنی عبرت گیری و موعظه یابی حاصل نمی شود. قصه های قرآنی، تصویر سازی هنری یکی از شخصیت ها، رویدادها و گفت و گوهاست؛ تصویرهایی از نبرد همیشگی خیر و شر در جان انسان و میان او با نبردهای شیطانی13 و از لحاظ نقطه آغاز، نقطه فرجام و زمینه سازی برای روایت قصه، قصص قرآن از یکدیگر ممتازند و همین تنوع اسلوبی نشان می دهد که عرضه هنری قصه، به خودی خود، مورد عنایت قرآن بوده است.14

قصه های قرانی به نماها و پلان های مختلفی تقسیم می شود و میان آنها شکاف های خالی و ناگفته باقی می ماند تا فرصت تصویر گیری و قرینه سازی را به خواننده بدهد و او بتواند سیاق رویدادها را در پلان های بعدی در ذهن ترسیم کند.15 انتخاب قطعه های خاص زمانی و مکانی در قصه قرآنی با دقت کافی صورت پذیرفته است.16 ایجاز اعجازین قصه های قرآن گذشته از جنبه بلاغی و واژگانی، بیشتر مربوط به دقت در گزینش صحنه های مؤثر در روال قصه و کنار نهادن بخش های زاید است. برترین نمونه های این تدوین در قصه های یوسف، سلیمان، مریم، ملکه سبا و اصحاب کهف به چشم می خورند.17

2-نوع روایت قصه های قرآن

در روایت قصه های تاریخی، دو اسلوب عمده یافت می شوند: 1-روایت غیابی. 2- روایت حضوری.

در اسلوب غیابی، گوینده قصه، روایت کننده حوادث است و با نحوه بیان خود نشان می دهد که فقط گزارشگر اخبار و اقوال است. از این رو در اسلوب غیابی، معمولاً «گفت» تکرار می شود. در اسلوب حضوری، قصه سَرا، شخصاً حضور دارد و اشخاصِ قصه را در محضر مخاطب خلق می کند تا خود به روایت قصه بپردازد. به همین دلیل معمولاً کلمه «گفت» در این اسلوب بکار نمی رود. قرآن در قصه گویی اسلوب غیابی را برگزیده است. در این اسلوب، مخاطب همواره توجه می یابد که با رویدادهایی رو به روست که شخصیت هایشان نقش تاریخی خود را طی کرده اند و اکنون دارای حضور عینی نیستند. البته در همین حال که نسبت به ما غایبند، دارای نوعی حضور پنهانی و جاری در قصه اند. سبب گزینش این اسلوب آن است که قرآن می خواهد صادقانه ترین و امانت دارترین شیوه را در بیان قصه هایش به کار گیرد و راه را بر هرگونه وهم و خیال بربندد.18 «وبالحق انزلناه و بالحق نزل».19 این قرآن را به حق نازل کرده ایم؛ و به حق نازل شده است.

3- واقع گرایی پویا در قصه های قرآنی

قرآن در نقل واقعیات، شیوه بازتابشِ واقعیت ها را در پیش گرفته است، اما نه به گونه ای جامد و بی روح؛ بلکه بازتابشی که در عین صفا ونابی، سکت را گویا، جامد را پویا و عمق حقایق را روشن می سازد. مانند قصه داوود که در آیات، نخست، اشاره ای است پنهان به این که داوود کاری کرده بوده است که بر پیامبران روا نیست. اما در این آیات، به آن کار پرداخته نمی شود، زیرا در این قصه از نقل آن غرضی حاصل نمی گردد. آنگاه، به نقل یک واقعه، همانگونه که هر چشمی آن را می بیند، می پردازد(حسینی، مبانی هنری قصه­های قرانی: 47)

4- نظم قصه های قرآنی

نظم قرآن، خود یکی از معجزات الاهی و دارای نیرویی اعجازین است. درست است که حوادث، اشخاص و اشیا در قصه های قرآن، همه واقعی اند؛ اما کنارهم دیدن آنها با روش بشری صورت نپذیرفته است. نظم حاکم بر این قصه ها رنگ آسمانی دارد و از توان بشر بیرون است. به همین دلیل، صاحبان افکار و آرای گوناگون، اگر هنرشناس و گوهرسنج باشند، نزد شکوه و جلال قصه های قرآن سرخم می کنند. به این ترتیب، دو گونه معجزه در قصه های قرآن راه دارد: یکی حوادث و صحنه های اعجازین و دیگری نظم و اسلوب اعجاز آسای قرآنی.

5- شبهه زدایی در قصه های قرآنی

قرآن در قصه های خویش، ادعاها و شبهه ها و گفته های حق ستیزان و باطل گرایان را نقل می کند. اما به دلیل پایبندی به اصول دعوت اسلامی، هرگز از این شبهه ها بی پاسخ نمی گذرد و اجازه نمی دهد که مخاطب دچار اشتباه و سوء برداشت گردد. زدودن شبهه ها معمولاً با دو روش صورت می پذیرد: یکی جاری ساختن حق بر زبان طرف حق گرای قصه؛ و دیگری ورود قرآن به صورت مستقیم و ارائه حقیقت در قالب نوعی پی نوشت21 به عنوان نمونه در سوره فرقان آیه 4 وقتی قرآن ادعای کافران قریش در مورد خود را بازگو می کند نادرستی و ظالمانه بودن آن ادعا را به صراحت اعلان می دارد.

در فصلنامه بعدی به بررسی رمز و راز تکرار در قصه های قرآن خواهیم پرداخت.

پی نوشت ها:

1-راغب اصفهانی، مفردات، ترجمه مصطفی رحیمی نیا، تهران: سبحان، 1386، ص 361.

2- سوره قصص، آیه 11

3- سوره کهف، آیه 13

4-سید ابوالقاسم حسینی، مبانی هنری قصه های قرآن، قم: دارالثقلین، 1378، ص32.

5- سوره زلزال، آیه 4

6- عبد ربه، عبدالحافظ، بحوثفی قصص القرآن، ص44-48

7- مأمون فریز جرار، خصائص القصه السلامیه، ص60-63، دارالمناره، جده، 1988.

8- سید ابوالقاسم حسینی، همان، ص32و 36.

9- عبد ربه، عبدالحافظ، بحوثفی قصص القرآن، ص44-48

10- فضل حسن عباس، القصص القرآنی ایجاوه و نفحاته، اردن، 1992، ص10

11- ابواسحاق نیشابوری، قصص الانبیاء، تهران، ترجمه و نشر کتاب، ص102

12 - سید ابوالقاسم حسینی، همان، ص37.

13- عبدالکریم خطیب، القصص القرآن فی منظومه و مفهومه، ص77

14- سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن،ص162-168. 

15- همان، ص187-188

16- ثروت اباضه: السرد القصصی فی القرآن الکریم، ص 9-11.

17- سید قطب: فی ضلال القرآن، ج4، ص1951

18- ابوالقاسم حسینی، همان، ص44.

19- سوره اسراء، آیه 105

20- سوره صف آیه 24.

21- سید ابوالقاسم حسینی، همان ص51.

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, خلاصه کتاب
[شنبه 1396-10-09] [ 08:03:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مباني فقهي عمليات استشهادي ...

استاد راهنما:حجت الاسلام والمسلمین سید  علي هاشمي

 استاد مشاور: حجت الاسلام والمسلمین محمود ابوترابي

پژوهشگر: سمیه كليجي كردكلايي

جهاد در راه خدا از اركان اسلام است. مكتبي كه خدا در آن، همگان را بنده خويش و عزيز در برابر يكديگر خوانده و براي دفع هر گونه سلطه‌جويي مستكبرين، باب جهاد را گشوده است. برای تحقق دفاع که مسلمانان در هر شرایط، مکلف به آنند، عنايت به ابزار و روش‌هاي دفاعي متناسب با هر عصري، ضروري مي‌نماید. لذا دفاع در برابر متجاوز در شرايط نبود امكانات نظامی مناسب، شكل خاصي به خود مي‌گيرد و آن عمليات استشهادي است كه در آن فرد به كشتن ديگران اقدام مي‌كند در‌ حالي‌ كه به كشته شدن خود قطع و يقين دارد.این تحقیق با بررسی متون فقهي و دینی در پی پاسخ به این سوال است که مباني فقهي عمليات استشهادي چه مي‌باشد؟ پ‍ژوهش فرارو به روش توصیفی-تبیینی انجام شده است و با مطالعه و بررسی کتب و پژوهش‌های مختلف این نتیجه حاصل شد كه اقدامات شهادت ‌طلبانه كه در هنگام يورش دشمن و خطر نابودي اسلام و استيلاء متجاوزين بر سرزمين‌هاي اسلامي انجام مي‌شود، در غالب جهاد دفاعي في‌‌سبيل‌الله و در ظرف انحصار طريق، قابل طرح مي‌باشد. لذا مباني جواز آن، اطلاق ادله جهاد مانند آيات و روايات، فطرت و عقل  خصوصاً ارجحيت دفاع بر حفظ جان می‌باشد. همچنين برخي قواعد در باب جهاد مانند جواز دفاع در برابر دشمن از هر طريق و تترس، بر قوت جواز عمليات استشهادي مي‌افزايد. اقدامات شهادت‌طلبانه در شرايط خاصي مانند قصد اعتلای دين، ضربه زدن به دشمن و تنها با كافران حربي قابل اجرا است. برخی به سبب شباهت ظاهري عمليات شهادت‌طلبانه با انتحار با آن مخالفت نموده و براي حرمت آن به آيات، روايات، عقل و قاعده لاضرر استناد كرده‌اند. البته با بررسي ادله‌ اين گروه آشکار گردید، شهادت‌طلبی براي خدا به معناي خودكشي نمي‌باشد و نسبت به دلایل مطرح، خروج موضوعی دارد. زيرا از لحاظ قصد، هدف و آثار تفاوت اساسي دارند.

واژگان کلیدی:فقه، عمليات استشهادي، شهادت، انتحار، عمليات انتحاري

موضوعات: پایان نامه, فقه و اصول
 [ 07:59:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش مادر در تربيت نوجوان از ديدگاه علم و سنت و قرآن ...

استاد راهنما: حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سید معصوم حسینی

استاد مشاور: حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای محمود ابوترابی

پژوهشگر: سمیه عبدی

بنا به عقيده برخي از انديشمندان، در تحليل جايگاه خانواده، مادر نقش اول را در تربيت و رشد و بالندگي فرزند دارد؛ چرا كه بيشتر سالهاي عمر وي در كنار مادر سپري مي گردد. با توجه به اينكه هر نسل و دوره از عمر آدمي، تعليم و تربيت خاصي را مي­طلبد، در اين رساله، به طور اختصاصي به بررسي نقش مادران در تربيت نوجوان از ديدگاه علم، سنت و قرآن به روش اسنادي پرداخته شده است. يافته هاي اين پژوهش با تتبع در آيات الهي و تفاسير مربوطه و كلام مربيان و اولياء الهي (معصومين (عليهم السلام)) و با استناد به صاحبنظران علوم تربيتي و روان شناسي بيانگر آن است كه: 1- بيشترين مشكلات تربيتي را مادران در دوران نوجواني و بلوغ فرزندانشان تجربه مي كنند. مشكلاتي از قبيل ارتباطات نادرست با همسالان و غيرهمجنس، اعتياد، بزهكاري، سرقت و …؛ 2- ميزان آگاهي و شناخت مادران از شيوه هاي صحيح برقراري ارتباط با نوجوانان و چگونگي تربيت آنان بسيار اهميت دارد؛ 3- مادران زماني در اين امر موفق خواهند شد كه به جوانب و ابعاد مختلف تربيتي اعم از اخلاقي، عقلاني، اجتماعي، مذهبي، جنسي و سياسي توجه نمايند؛ 4- استفاده صحيح از اصول مختلف پذيرش و احترام به نوجوان، الگوپذيري، محبت، تقوي، عدالت و … و نيز ياري جستن از خدا و الگوبرداري از پيشوايان ديني در اين امر مؤثر مي باشد. 5- استفاده از برخي شيوه هاي تربيتي نادرست مانند تنبيه و خشونت، تبعيض و مقايسه نادرست و … راههاي برقراري ارتباط با فرزند و به دنبال آن تربيت صحيح را مسدود خواهد كرد.

واژگان كليدي: تربيت، مادر، نوجواني ، علم، سنت، قرآن

موضوعات: پایان نامه, تفسیر و علوم قرآنی
 [ 07:56:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اعجاز قرآن ...

عجز یعنی ناتوانی و اعجاز به معنای ناتوان ساختن یا ناتوان یافتن.

معجزه در اصطلاح امری است برخلاف جریان عادی نظام هستی که با دعوت به مبارزه همراه باشد اما کسی نتواند با آن رویارویی کند و خداوند آن را به دست پیامبرانش جاری می سازد تا نشانه ی درستیِ رسالتش باشد.1  
از میان معجزات و امور خارق العاده ای که از پیامبر اسلام(ص) صادر شده قرآن برترین سند زنده حقانیت اوست. قرآن کتابی است فوق افکار بشر، کسی تاکنون نتوانسته کتابی همانند آن بیاورد، زیرا قرآن معجزه ای است گویا، جاودانی، جهانی و روحانی. قرآن دارای انواع اعجاز است. علامه جوادی آملی می فرماید: «قرآن کریم از همه جهات اعجاز است چه از نظر فصاحت و بلاغت چه از نظر انسجام و هماهنگی آیات، چه از جهت معارف و محتوای حقوقی، سیاسی و … چه از حیث آورنده آن که درس نخوانده است»2.. در این تحقیق برآنیم به بیان اعجاز بیانی قرآن بپردازیم. زیرا قرآن متشکل شده از کلمات و عبارات. پس در مرحله اول برای فهم بهتر معارف و معانی قرآن باید از مرحله الفاظ و عبارات و نوع بیان قرآن شروع کنیم.

اعجاز بیانی قرآن

اعجاز بیانی بیشتر به جنبه های لفظی و عبارات بکار رفته و ظرایف و نکات بلاغی توجه دارد و از معروفترین وجوه اعجازی قرآن است که در تمام آیه ها و سوره ها و سطر سطر قرآن قابل مشاهده است وانواعی دارد:

1-    اعجاز بیانی در فصاحت: فصاحت به معنای آشکار و روشن می باشد و در اصطلاح کلامی است فصیح و روان که از حسن و زیبایی برخوردار باشد و کلام فصیح عبارتی است که واژگان آن علاوه بر فصاحت، هماهنگی و تناسب کامل با یکدیگر داشته باشند.

2-    اعجاز بیانی در بلاغت: بلاغت در لغت به معنی وصول، رسیدن و انتهاست و در اصطلاح عبارت است از کلام فصیحی که مطابق بامقتضی حال باشد3.

3-    از دیگر موارد اعجاز بیانی قرآن انتخاب واژگان بکار رفته در جمله ها و عبارتهای قرآنی است که کاملاً حساب شده می باشد به گونه ای که اگر کلمه ای را از جای خود برداشته، بخواهیم واژه دیگری را جایگزین آن کنیم که تمامی ویژگی های موضع کلمه اصل را ایفا کند یافت نخواهد شد زیرا گزینش واژه های قرآنی به گونه ای است که:

الف. تناسب آوای حروف کلمات هم ردیف آن رعایت گردیده و آخرین حرف از هر کلمه پیشین با نخستین حرف از کلمه ی پسین هم آوا و هماهنگ شده تا تلاوت قرآن روان و آسان صورت گیرد.

ب. تناسب معنوی کلمات با یکدیگر رعایت شده تا از لحاظ مفهومی نیز بافت مشخص بوجود آید فصاحت کلمات هم رعایت شده در مجموع هر یک از واژه ها در جایگاه ویژه خود به گونه ای قرار گرفته که قابل تغییر نخواهد بود. ابن عطیه در این باره می گوید: «وَ کتابُ اللهِ سُبحانهُ لو انتَزعَت مِنهُ لَفظُهُ ثُمَّ اُدیریَها لِسانُ العَربِ علی أن یوجَدَ لَها نظیرٌ فی مَوضِعَها الخاصَّ لَم یَوجَد البتَّه». (هرگاه واژه ای از قرآن را از جای خود برداشته و تمامی زبان عرب برای یافتن واژه ای مناسب تر جست و جو کنند، بی گمان یافت نخواهد شد).4

4-    مورد چهارم از ابعاد اعجاز بیانی نظم و آهنگ درونی قرآن است.

یکی از جنبه های اعجاز بیانی قرآن نظم آهنگ واژگانی است. این جنبه چنان زیبا و شکوهمند است که اعراب را ناچار ساخت تا از همان روز نخست اقرار کنند که کلام قرآن از توانایی بشر خارج ولی می تواند اذهان را به خود جلب کند. نظام بدیع و شیوه ای صرفی آن است در این نظام، حرکات و سکنات واژگان به شکلی آرایش شده که به هنگام شنیدن، آوایی دلنشین به گوش می رسد؛ آوایی که شوری در دلها می اندازد. مانند سوره ی نجم می خوانیم: «والنَّجمِ إِذا هَوَی* ماضَلًّ صاحِبُکُم وَ ماغوی* وَ ماینطِقُ عَن الهَوی». این فاصله ها تقریباً نظمی مساوی دارند اما نه بر اساس نظام عروض عرب.  قافیه نیز در آن رعایت شده است و این هردو به علاوه ویژگی دیگری است که مانند وزن و قافیه ظاهر نیست و از هم سازی حروف واژگان و هماهنگی کلمات در درون جمله ها یک ریتم موسیقیایی پدید آمده است.5

5-    مورد پنجم از ابعاد بیانی قرآن، وحدت موضوعی است. وجود تناسب معنوی میان آیات هر سوره هرچند این آیات یک جا نازل نشده و به صورات پراکنده و با فاصله های زیاد با هم نازل شده باشند از ابعاد اعجاز قرآن است. زیرا این پراکندگی در نزول باید در چهره مجموع آیات هر سوره به خوبی هویدا باشد در صورتی که با دقتی که دانشمندان به ویژه در عصر اخیر در محتوای سراسر هر سوره انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که هر سوره هدف یا اهداف خاصی را دنبال می کند که جامع میان آیات است و امروزه به نام وحدت موضوعی در هر سوره خوانده می شود.6

همه ی این مطالب نشانگر این موضوع است که کلام قرآن از توانایی بشر خارج است و تنها می تواند سخن خداوند باشد.

پی نوشت

1.      معرفت، محمدهادي، التمهيد في علوم القرآن، ج 4، ص17

2.      جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، 1390، ص 134

3.      بنایی،اعجازبیانی قرآن کریم،سایت  Bavar.irbaran

4.      معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن،ج5، ص21

5.      اسکندرلو، محمد جواد،اعجاز قرآن و مصونیت از تحریف، ص 103 و 104

6.      حیدری،محمد جواد ،نظم موسیقیایی قرآن، دانشنامه موضوعی قرآن کریم پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن،

موضوعات: مطالب پژوهشي
[دوشنبه 1396-10-04] [ 10:10:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تاریخ تفسیر قرآن کریم(بخش اول) ...

تاریخ تفسیر قرآن کریم شامل شناسایی زمان آغاز تفسیر قرآن و زمان هایی که تفسیر در آن وجود داشته و دوره هایی را که بر آن گذشته است و تغییرات و تحولاتی که در طول زمان بر آن رخ داده و معرفی کتاب های تفسیری و مفسران می باشد. برای آشنایی با تاریخچه تفسیر قرآن نیاز است با معانی کلمات تفسیر و تأویل آشنا شویم.

معنای تفسیر

لغت دانان برای واژه «تفسیر» معانی متعددی مانند کشف مراد از لفظ مشکل1، کشف معنای لفظ و اظهار آن2، بیان کردن معنای سخن3، شرح دادن کلام خدا، کشف کردن ظاهر قرآن4،  بیان و تشریح معنا و لفظ آیات قرآن5،  را ذکر کرده اند.

تفسیر در اصطلاح مفسرین، عبارت است از بیان معانی آیات قرآن، و کشف مراد و مقصود آیات6، چه آنکه الفاظ مشکل باشد یا غیر مشکل، و و چه آنکه لفظ در معنای مراد، ظهور داشته باشد یا نداشته باشد. و جمعی از مفسران نیز آن را بیان و تفصیل7، یا بیان و کشف8 –که همه نزدیک به هم است- معنا کرده اند و زرکشی آن را به «علمی که به وسیله ی آن، فهم کتاب خدا، که بر پیامبرش محمد (صلی الله علیه واله و سلم) نازل شده، و بیان معانی و استخراج احکام و حکمت های آن به دست می آید.» تعریف کرده است9، در کتاب روش شناسی تفسیر قرآن در جمع بندی تعریفهای مزبور گفته شده است: «تفسیر عبارت است از بیان مفاد استعمالی آیات قرآن و آشکار نمودن مراد خدای متعال از آن، بر مبنای ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره.»10

معنای تأویل

متقدمین تأویل را همان تفسیر می دانستند، ولی متأخرین مقصود از تأویل، معانی را می دانند که از ظاهر لفظ به دست نمی آید.

تأویل از «اَول» به معنای رجوع اشتقاق یافته11، و معنای آن با نظر به ریشه اصلی اش «ارجاع» است و در کتاب های لغت، معانی فراوانی مانند: عاقبت کلام و آنچه کلام به آن باز می گردد12، معنای پنهان قرآن که غیر معنای ظاهر آن است13 و … برای آن ذکر کرده اند. مفسران و صاحب نظران علوم قرآنی نیز دیدگاه های گوناگونی درباره آن ابراز کرده اند: برخی تأویل را به معنای تفسیر14 و برخی اعم از تفسیر دانسته اند15، برخی به برگرداندن آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با کتاب و سنت تعریف کرده اند16….

براساس تحقیقی که با دقت در آیات و روایات مربوطه به آن و سایر قراین متصل و منفصل انجام گرفت17، نتیجه گرفته می شود که تأویل قرآن در لسان آیات و روایات، در معانی زیر به کار رفته است:

الغ) معنای حقیقی و منظور واقعی آیات متشابه.

ب) معنا و معارف باطنی آیات محکم و متشابه

ج)مصداق خارجی و تجسم عینی وعده وعیدهای قرآن کریم درباره آخرت و پیشگویی های دیگر آن

د) مصادیقی از آیات که از دید عرف و افراد عادی پنهان است.

باطن قرآن کریم

روایات بسیاری با مضامین گوناگون، دلالت صریح دارد بر اینکه قرآن دارای ظاهر و باطن است. اصل وجود باطن برای قرآن کریم، مورد اتفاق مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و اندیشمندان علم اصول فقه است18. «باطن» در لغت به معنای پنهان، در برابر ظاهر به معنای آشکار است19. و با توجه به اینکه در روایات باطن قرآن در برابر ظاهر آن قرار گرفته و با تعبیر «ظَهر» و «بَطن» از آن دو یاد شده است،20می توان گفت باطن قرآن، برای همگان آشکار نیست و غیر راسخان در علم، حتی اگر به علوم پیش نیاز تفسیر و قواعد ادبی و اصول عقلایی محاوره آگاه باشند نیز، توان فهم و تفسیر آن معارف را ندارند؛ زیرا ظاهر قرآن، بخشی از معارف قرآن کریم است که یا دلالت آیات بر آن از ابتدا آشکار است و یا اگر هم در نگاه نخست روشن نباشد، بر مبنای قواعد ادبی و اصول عقلایی محاوره قابل آشکار شدن باشد. بنابراین تعریف باطن قرآن همان تأویل قرآن است و بین آن دو تفاوتی نیست.

نیازمندی به علم تفسیر

مسأله نیازمندی به علم تفسیر، بیشتر باید مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد، در این زمینه باید آیات مختلف را که با بحث ما ارتباط دارد، در کنار یکدیگر قرار دهیم، تا بتوان به نتیجه مطلوب دست یافت.

1. خداوند در آیات 29 سوره ص؛ 82 سوره نساء؛ 26 سوره محمد ما را به تدبر و تفکر امر می فرماید.

2. خداوند در آیات 103 سوره سوره نحل؛ 28 سوره زمر، کتاب خود را از هرگونه پیچیدگی منزه می داند، و صریحاً می فرماید: این کتاب به زبان عربی آشکار و رسا نازل شده است.

3. خداوند در آیات 97 سوره مریم؛ 58 سوره دخان می فرماید: این قرآن را برای فهم آسان کردیم.

4. خداوند در آیات 138 سوره آل عمران؛ 89 سوره نحل می فرماید: قرآن را برای مردم و بیان کننده همه چیز فرو فرستاده است. از آیات بررسی شده چنین فهمیده می شود که قرآن به خاطر بلاغت و شیوا بودن و دوری از هر نوع تعقید و نارسایی، قابل فهم می باشد و مردم می توانند از آن بهره کافی ببرند و در پرتو تدبر و تعقل و بکار بستن تعالیم عالیه اش، به سعادت ابدی نائل گردند.

ان شاءالله در قسمت دوم تفسیر قرآن مریم به بررسی تاریخچه تفسیر در عصر رسالت و بررسی مفسران برگزیده خدا خواهیم پرداخت.

پی نوشت

1-محمدبن مکرم بن منظور، لسان العرب، واژه «فسر».

2- فخرالدین طریحی، مجمع البیان، واژه «فسر».

3- عبدالرحیم صفی پور، منتهی الارب فی لغه العرب، واژه «فسر».

4- علی اکبر دهخدا، لغت نامه، واژه «تفسیر».

5- محمد معین، فرهنگ فارسی معین، واژه «تفسیر».

6- محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ¼ مقدمه تفسیر.

7- محمد بن جریر طبری، جامعه البیان، ج9، ص 388؛ حسین نبوی، تفسیر البغوی المسمی معالم التنزیل، ج 3، ص 368.

8- فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 266؛ سید محمود آلوسی روح المعانی، ج 19، ص 16.

9- محمد بن عبدالله زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج 1، ص 13.

10- علی اکبر بابایی، روش شناسایی تفسیر قرآن، ص 24.

11- احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر اللغه، واژه «اَول».

12- احمد بن فارس، معجم مقایس اللغه، واژه «اَول».

13- فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، واژه «اَول».

14- محمد بن احمد قرطبی، الجامع الاحکام القرآن، ج 4، ص 15.

15- راغب اصفهانی، مقدمه جامع التفاسیر، ص 47.

16- علی بن محمد جرجانی، التعریفات، ص 65.

17- علی اکبر بابایی، تأویل قرآن، مجله معرفت، شماره ششم، ص 44 – 49.

18- باطن قرآن کریم، مجله معرفت، شماره 26، ص 8-16.

19- محمد معین، فرهنگ فارسی معین، واژه های «باطن و ظاهر».

20- سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 9، ح 6.

موضوعات: مطالب پژوهشي
[یکشنبه 1396-10-03] [ 10:15:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  واژه شناسی حمد و شکر ...

در زبان عربی برخی کلمات اگرچه معنای کلی آنها یکسان است اما با دقت در معنای آنها معلوم می شود که در نکاتی با هم تفاوت دارند.از جمله حمد وشکر که در اینجا به بیان معنای هریک می پردازیم.

حمد: ستایش. ثناگویی. ستودن. (قاموس قرآن، ج 2-1، ص 172)

«…وَّيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ يَفْعَلُواْ…» (سوره آل عمران(3)، آیه 188.) «و دوست دارند برای کاری که نکرده اند ستوده و مدح شوند.»

در نهج البلاغه حکمت 131 درباره دنیا آمده است: «… فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ، وَحَمِدَهَا آخَرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَه…»؛ (دنیا را مردانی در صباح پشیمانی ذم کردند و مردان دیگری روز قیامت آنرا ستودند.)( محمد دشتی، ترجمه نهج البلاغه، چاپ هفتم، قم، بوستان 1384، حکمت 131، ص 468.)

الحمدلله تعالی، یعنی ثنا و ستایش براساس فضیلت و معرفت برای خدای تعالی است. واژه «حمد» اخص از «مدح» و از آن والاتر و از واژه «شکر» نیز فراگیرتر است. پس «مدح» در چیزی است که از انسان با اختیار سر می زند و آنچه که از «مدح» و درباره «مدح» گفته شده است این است که انسان به بخشش مال و سخاوت و علمش مدح می شود. ولی «حمد» فقط در مورد دوم یعنی نسبت به آثار علمی و معنوی است نه موارد ظاهری.پس هر حمدی، مدح است ولی هر مدحی، حمد و ثنا نیست.( ابوالقاسم حسین بن محمد بن فضل راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تفسیر لغوی و ادبی قرآن، ترجمه و تحقیق غلامرضا خسروی حسینی، چاپ چهارم،ج اول، قم، المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه، 1383، ص 54-540)

شکر:

الشُکر: به یاد آوردن و تصور نعمت و اظهار آن است.

گفته شده «شکر» مقلوب از «کَشر» است. یعنی کشف و آشکار نمودن، نقطه ی مقابل شکر، کفر یعنی فراموشی نعمت و پوشیده داشتن آن است.( راغب اصفهانی، همان، ج 2، ص 343.)

شکر: ثناگویی در مقابل نعمت. شکر بر سه نوع است: شکر قلب(قلبی) و آن یادآوری نعمت است. شکر زبان (زبانی) و آن ثناگویی در مقابل نعمت است. شکر سایر جوارح و ان مکافات نعمت بقدر قدرت است. شکر فقط در مقابل نعمت و بذل است.( علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، چاپ هشتم، ج 3و4، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1352، ص 62.)

چنانکه فرموده اند: «شاکراً لِاَنعُمِهِ اجتَباهُ وَ هَداهُ»( سوره ابراهیم، آیه 121.)

و «واشکُرُوا نِعمَهَ اللهِ» ( سوره نحل، آیه 114.)

شکر در مقابل نعمت است؛ پس هر شکری حمدی است ولی هر حمدو ثنایی شکر نیست

موضوعات: مطالب پژوهشي
[شنبه 1396-10-02] [ 12:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اجتهاد خلفا ، ريشه ها و پيامدها، با رويكرد فقهي ...

استاد راهنما: حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای محمد ابوترابی

استاد مشاور: حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای علی اصغر فضیلت

پژوهشگر:فاطمه رضایی

 اجتهاد در مذاهب اسلامي از اهميت بسياري برخوردار است. نوع نگرش به اين موضوع در طول تاريخ عامل شكل گيري مذاهب مختلف فقهي اسلامي شده است.اگرچه اجتهاد وسيله پويايي فقه است اما دو ديدگاه اساسي درمورد اجتهاد به طور خاص در مذاهب شيعه و اهل سنت ، موجب به وجود آمدن دو رويكرد متفاوت در عرصه استنباط احكام شده است؛ رويكردي كه مبتني بر اجتهاد در مسائل مستحدثه بر پايه ادله قطعي از كتاب و سنت مي باشد، و رويكرد ديگر مبتني بر استنباط اين احكام بر پايه ادله ظني بوده و اجتهاد به رأي و قياس را مبنايي براي اين كار قرار داده است. زمینه ها و ریشه های گوناگون در پدیدار شدن اجتهادات فقهي خلفا در صدر اسلام كه از نوع رويكرد دوم بوده است نقش داشته است. زمينه هايي چون عدم پذيرش حقيقت اسلام و رسالت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله)، عدم تعبد به صفات نيك اخلاقي و فرامين اسلام و از سويي وجود ريشه هاي پنهاني كفر و روحيه تمرد و عصيان. اجتهاد خلفا در صدر اسلام عامل شكل گيري مباني فقهي خاصي در مذاهب اربعه اهل سنت شده است كه با نگاهي دقيق به اين مباني ، ريشه هاي آن در اعمال نظر شخصي و اجتهاد به رأي مشهود است، چيزي كه به وضوح آن را در فتاواي فقهي امامان مذاهب اربعه اهل سنت مي توان يافت. با وجود آنكه علماي اهل سنت در صدد توجيه موارد اجتهادي خلفا بر آمده اند، برخي از ايشان به انتقاد از شيوه اجتهادي خلفاي سه گانه پرداخته اند ، كه در اين راستا همسو با اعتقادات ائمه معصومين ( عليهم السلام) و علماي شيعه قرار گرفته اند.

كليد واژه: اجتهاد، اجتهاد به رأي، قياس، خلفا، مذاهب اربعه.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, فقه و اصول
 [ 12:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اصلاحات اجتماعي از منظر قرآن و حديث ...

استاد راهنما: حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای غلامرضا گلچین راد

استاد مشاور: حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای علی اضغر فضیلت

پژوهشگر:سمیه سجادی

اصلاح»و«اصلاح گري»ازجمله مباحثي است كه داراي سابقه اي كهن است. ضرورت اصلاحات و ارزش حياتي آن؛ درقرآن وروايات ونيز در انديشه ي انديشمندان با تعابيرگوناگون بيان شده است. بي گمان مي توان گفت كه اصلاح با دربرگيري حوزه اي وسيع ازمهم ترين دستاوردهاي حركت و نهضت پيامبران شمرده مي شود؛آنان باتبشير وانذار،جلوي هرگونه افراط وتفريطي را گرفته وافراد جامعه را به مرز اعتدال رهنمون مي ساختند. انبياء براين باورند كه براي ايجاد اصلاحات اجتماعي هرفرد در ابتدا بايدازخود شروع نمايد تا تحقق اصلاح جمعي ازگروههاي ديگر جامعه چون اصلاح ذات البين ، اصلاح خانواده و اصلاح جامعه ممكن گردد. دراين ميان توجه به اصلاح ساختار اداري ونظام سياسي ازاهميت خاصي برخورداراست به اين دليل كه بهترين قوانين به تنهايي سامان بخش نيست ونمي تواند جامعه رابه رشد وصلاح هدايت نمايد؛بلكه بهترين قوانين بهترين مجريان را مي طلبد وازآنجاكه مسؤولان نقش الگويي درجامعه دارند اگر بهترين قوانين به دست افراد ناشايست سپرد ه شود، نتيجه مطلوب را نخواهد داشت .كه دراينجا مي توان به نقش مردم درانتخاب مسؤولان شايسته ودرمقابل به وظايف اخلاقي حاكمان درقبال مردم توجه نمودكه ارزش نهادن به اين امربه معناي اتحاد ومشاركت مردم وحاكمان دراهداف يك نظام است كه دسترسي به آن اهداف باهمان دوبال(مردم ومسؤولين)ممكن مي شود. درادامه توجه به نقش مصلحان كارآمد وخودساخته كه در حقيقت شيفتگان خدمتند نه تشنگان قدرت ونيز نحوه ي رفتار واعمال انسانها درزندگي وبازتاب مستقيم اين اعمال برجوامع بشري همچنين توجه به آسيب هاي احتمالي كه يك نهضت را دچاركندي انحراف وياشكست مي نمايد توجه نمودكه البته موفقيت نهضت اصلاح گري درهركدام ازاين مراحل تحقق جامعه مطلوبي را به دنبال خواهد داشت كه ازآثار آن مي توان به فراگيرشدن عدالت، آزادي، امنيت، قانون گرايي، پرهيزكاري وهمگرايي و همبستگي آحاد ملت و افزايش سطح بهداشت رواني افراد جامعه اشاره نمود.

واژگان كليدي: صلاح، فساد، اجتماع، مصلح ، قرآن، سنت.

موضوعات: پایان نامه, تفسیر و علوم قرآنی
 [ 12:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم