معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  پاسخ به شبهات پیرامون مهدویت ...

“استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا(س )گرگان:
یکی از فلسفه های غیبت امام زمان(عج) زمینه سازی برای حکومت جهانی است
“"دکتر محمد حکیمی “” یکی از فلسفه های غیبت امام زمان(عج) را زمینه سازی برای حکومت جهانی دانست.
به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س)، «دکتر محمد حکیمی »در نشـست علمی با موضوع : «پاسخ به شبهات پیرامون مهدویت »که با حضور طلاب این مدرسه برگزار شد در پاسخ به اولین سوال پیرامون عقاید انجمن حجتیه بیان داشت: انجمن حجتیه تشکیلاتی بودند که قبل از انقلاب با هدف دفاع از اسلام در مقابل بهائیت و به رهبری یک روحانی شیعه به نام شیخ محمود حلبی تأسیس شد.
وی از دیگر عقاید انجمن حجتیه را جدایی دین از سیاست دانست و افزود: این تشکیلات با این اعتقاد که"” هر پرچمی که قبل از امام زمان عجل الله بلند شود در ضلالت است “"لذا انقلاب و حکومت اسلامی را باطل می دانستند.
استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا سلام الله علیها در ادامه به این سوال که آیا آیاتی در قران وجود دارد که اشاره به امام زمان عجل الله داشته باشد پاسخ داد: حدود260 آیه در قرآن وجود دارد از جمله آیه 105 از سوره مبارکه قصص، آیه 55 سوره نور، آیه 105 انبیا و …که که از آنها تأویل و تعبیر به امام زمان عجل الله کرده اند.
دکتر حکیمی به شرح آیه 30 از سوره مبارکه بقره پرداخت و خاطر نشان کرد: آیه فوق دلالت دارد براینکه همیشه باید بر روی زمین یک خلیفة الله وجود داشته باشد، آیه با جمله اسمیه شروع می شود که دلالت بر دوام و ثبوت دارد، همچنین حرف"” إِنَّ"” در ابتدای آیه تاکید بر این حقیقت می کند که هیچگاه زمین از خلیفه الهی خالی نبوده است، لفظ"” جاعل"” در آیه دلالت بر استمرار داشته و نیز واژه"” خلیفه"” صفت مشبهه است که بر دوام و ثبات صفت در دارنده خود دلالت می کند.
وی در ذیل شرح آیه فوق به بیان روایاتی از ائمه معصومین اشاره نمود وگفت: در روایتی از نبی مکرم اسلام صلی الله علیه وارد است که فرمودند: “"اگر حجت خدا نباشد زمین اهل خود را فرو می برد"” لذا از این آیات و روایات بدست می آید که هیچ گاه زمین از حجت خدا خالی نبوده و خداوند برای هر امتی فردی مناسب را برگزیده تا انسان ها را در راه رسیدن به کمال مطلوب رهنمون باشند.
این استاد دانشگاه در ادامه به بیان فلسفه غیبت پرداخت و اضافه نمود: از جمله فلسفه غیبت امام زمان عجل الله؛ ترس از کشته شدن است البته اینجا ترس فردی نیست بلکه ترس از این است که زمین خالی از حجت الهی شود، همچنین زمینه سازی برای حکومت جهانی، آزمایش مردم و نیز مصونیت از بیعت با ستمکاران از دیگر فلسفه های غیبت حضرت است.
حکیمی در ادامه به سوالات طلاب پاسخ گفت و با توجه به ماه شعبان و اعیاد شعبانیه خاطر نشان کرد: سعی کنید با معرفت و آگاهی کافی در مجالس جشن اعیاد شعبانیه و نیمه شعبان حضور پیدا نمایید و با تبیین درست فلسفه غیبت و وظایف منتظران در عصر غیبت، زمینه ظهور حضرت حجت را فراهم آورید.

 

موضوعات: نشست علمی
[یکشنبه 1398-02-22] [ 09:05:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ شبهه اعجاز علمی بحث بِکرزایی و زوجیت ...

پژوهشگر: احترام خیامی

 

قرآن مجید این سرمایه ی عظیم بشریت، زمانی از مهجور بودن بیرون می آید که به فرستاده شدن آن از طرف خداوند متعال ایمان داشته باشیم، هرچند تسلیم در برابر پروردگار قادر، یقین به این کتاب را در قلبها بارور می کند و بهره مندی از هدایت آن را محقق می سازد اما در عین حال تحقیق در ابعاد مختلف اعجاز این کتاب آسمانی می تواند زمینه ساز تقویت ایمان گردد.

در آیات متعدد از قرآن کریم به مباحث علمی اشاره شده است که هیچیک از تمدن های بشری در عصر نزول از آن آگاهی نداشته و قرآن از اسرار آن ها پرده برداشته است به گونه ای که با گذشت قرنها،اکنون مورد تایید دانشمندان قرار گرفته، لذا طرح این مطالب علمی در قرآن، اعجاز علمی این کتاب آسمانی محسوب می شود. یکی از مصادیق اعجاز علمی قرآن بحث زوجیت اشیاء است که خداوند در آیه 49سوره ذاریات می فرمایند: ” وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ” و از هرچیزی دو گونه آفریدیم، امید که شما عبرت بگیرید.

حال با توجه به این مسئله سوال و شبهه ای مطرح شده: اینکه قرآن تاکید می کند که خداوند هر موجودی را جفت آفریده است اما در واقع موجوداتی هستند که به صورت فردی تولید مثل می کنند مانند: برخی کرم ها و باکتری ها که تخمکهای نر و ماده درونشان وجود دارد یعنی همان( بکر زایی) و این دو با فرموده ی قرآن تناقض دارند.

در پاسخ به این سوال ابتدا باید بگوییم که آیاتی دیگری نیز وجود دارند که در آنها بحث زوجیت مطرح شده، مانند:” وَمِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِيهَا زَوْجَيْنِ…"1 و از هرگونه میوه ای در آن(زمین) جفت قرار داد و ” أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ"2 مگر در زمین ننگریسته اید که چقدر در آن از هرگونه جفت های زیبا رویانیده ایم و همچنین آیه ” سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ"3 پاک( خدایی) که از آنچه زمین می رویاند و نیز از خودشان و از آنچه نمی دانند، همه را جفت گردانیده.

با توجه به این مجموعه آیات خداوند فرموده اند: که همه چیز را زوج آفریدیم اما نفرموده اند که از همه چیز نر و ماده آفریدیم. لذا ما نباید به هرچیزی به دید جنسی بنگریم یعنی زوجیت در این آیات یه معنی اصناف و انواع مختلف است.اما تردیدی نیست که مونث و مذکر نیز از مصادیق زوجیت هستند و در بسیاری از آیات بکار رفته ولی عمومیت ندارد. زوج در همه جا به معنای نر و ماده نیست بلکه به معنای دو تایی شدن یعنی با هم جمع شدن  اصناف مختلف و متنوع یک گروه است لذا به هرچیزی که متضاد آن و مقارن دیگری باشد مثل(شب و روز، مثبت و منفی و…) نیز اطلاق می شود که در روایات معصومین نیز  وارد شده است.4 که امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «در رابطه با زوجیت موجودات خداوند میان چیزهایی که با هم دشمن اند الفت برقرار کرده و میان چیزهایی که با هم الفت دارند دوری افکنده و با جدایی افکندن میان آنچه با هم الفت دارند دلالت بر جدایی افکننده و با الفت دادن میان آنچه با هم تضاد دارند دلالت بر تالیف کننده دارد این همان چیزی است که خداوند در قرآن فرموده است: «وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»5. و همچنین اما رضا (علیه السلام) می فرمایند: «خداوند اشیاء جهان را متضاد آفریده تا روشن شود برای او ضدی نیست و آنها را باهم قرین معلوم شود قرینه ای برای او نیست. نور را ضد ظلمت، خشکی را ضد تری، خشونت را ضد نرمی و سرما را ضد گرما قرار داده، در عین حال اشیاء متضاد را جمع کرده و موجودات را جمع کرده و موجودات نزدیک به هم را از هم جدا نموده تا اینکه جدایی دلیل بر جداکننده و آن پیوستگی دلیل بر پیوند دهنده باشد و این معنی آیه « وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»6. پس در جمع بندی این پاسخ می توان گفت: منظور از زوج در همه جا به معنای نر و ماده نیست بلکه طبق آیات و روایت به معنای اصناف و انواع مختلف اطلاق می شود البته نر و ماده از مصادیق زوج به حساب می آیند. و پاسخ دوم: انسان تا قرن ها گمان می کرد که مساله زوجیت و وجود جنسی نر و ماده فقط در مورد بشر و حیوانات و برخی روییدنی ها مانند: خرماست اما دانشمند معروف سوئدی دکار لینه نظریه ای  خود را مبنی بر وجود نر و ماده در بین گیاهان ارائه نموده و مورد استقبال دانشمندان بسیاری قرار گرفته7. و سپس کشف کردند که موارد از ذرات ریزی  به اسم (اتم) تشکیل شده است8. و هر اتم از الکترون با بار منفی و پروتن ها با بار مثبت تشکسل شده است. لذا زوجیت در همه موجودات وجود دارد. و فرموده ی خداوند در قرآن که تمام موجودات زوج آفریده شده اند. این مساله در مورد موجودات (بکرزا) هم صادق است زیراهمانطور که گفتیم ماده زا الکترون ها و پروتن ها تشکیل شده اند.

جمع بندی

کلمه زوج منحصر در معنای نر و ماده نیست و به هریک از دو چیز که قرینه یا مقارن یا مشابه و یا متضاد باشند اطلاق می شود. امروه از جهت علمی ثابت شده است که مسئله زوجیت که در قرآن بیان شده در تمام موجودات جریان دارد چراکه هر اتم متشکل از الکترون با بار منفی و پروتن با بارمثبت است. لذا باید گفت معنای زوج اعم است. پس قاعده زوجیت عمومی و آنچه در قرآن بیان شده تعارضی با بکرزایی ندارد.

پی نوشت:

1- سوره رعد، آیه 3

2- سوره شعراء، آیه 7

3-  سوره یس، آیه 36

4-  حسین حسینی شاه عظیمی، تفسیر اثنی عشری، تهران، انتشارات میقات، 1363،.

5-  محمد باقر مجلسی،بحارالانوار، ج4، 305

6-  عبدعلی ابن جمعه العروسی الحویزی، تفسیر نورالثقلین، ج5، ص130

7-  پی یر روسو، تاریخ علوم، 354 و408، ترجمه حسین صفاری و گوهر نجفی، به نقل از www.paoskgoo.ir

8-  ناصر مکارم شیرازی، برگزیده تفسیر نمونه، تنظیم احمدعلی بابایی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1386.

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات
[شنبه 1398-01-31] [ 09:16:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  پاسخ به شبهات پیرامون عاشورا ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س)، «آقای دکتر حکیمی» در نشست علمی با موضوع«پاسخ به شبهات پیرامون عاشورا» که در جمع طلاب مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان برگزار شد، حماسه عاشورا را یک معجزه دانست و بیان داشت: مظلومیت امام حسین(ع) در تاریخ بشر، نسبت به ائمه دیگر خاص است به طوری که امام حسین(ع) با لشکریان بسیار محدود و همراه با اهل بیت خود در مقابل سپاه کفر قیام نمود.
وی در پاسخ به فلسفه سینه زنی، ضمن معرفی برخی کتب معتبر در این خصوص افزود: زنده نگه داشتن حادثه عاشورا و ایجاد شناخت از جمله ثمرات برپایی مجالس عزاداری برای سید و سالار شهیدان است.
استاد حوزه ادامه داد: اشکی که درمجالس سوگواری امام حسین(ع) ریخته می شود اوج محبت و عشق به اهل بیت(علیهم السلام) را می رساند و موجب فرهنگ سازی درس های عاشورایی خصوصا برای جوانان خواهد شد.
دکتر حکیمی از مهمترین هدف قیام امام حسین(ع) را اصلاح امور امت خود دانست و اذعان نمود: در وصیت امام حسین(ع) به برادرش محمد حنفیه وارد است که حضرت هدف قیام خود را اصلاح امور جدش پیامبر اکرم(ص) معرفی نمودند.
وی در پاسخ به این سوال که چرا امام حسین(ع) با یزید صلح نکرد گفت: امام حسین(ع) با قیام خود موجب بیداری جامعه و مسلمین شد، اگر حضرت صلح می کرد مردم گمان می کردند که همیشه باید با یزید و یزیدیان ساخت لذا حضرت با قیامش به انسانها آموخت که در هر زمانی باید با کفر و باطل مبارزه کرد و تن به ذلت نداد.
این استاد دانشگاه در جواب به این شبهه که"” حضرت با وجود اینکه می دانست اگر قیام نماید کشته خواهد شد، چرا به این امر مبادرت نمود"” خاطر نشان کرد؟ پاسخ این سوال را می توان از بیانات خود حضرت فهمید که فرمودند: “"اگر بر روی زمین هیچ پناهگاهی هم نداشته باشم باز با یزید بیعت نخواهم کرد"” .در شریعت مقدس اسلام نیز براین اصل تاکید شده است که"” اگر حاکم ظالمی به مردم ظلم نماید مردم و علما نباید رضایت به این وضع دهند و باید با او مبارزه نمایند"” .
حکیمی در بیان اینکه چه کسانی واقعه عاشورا را ثبت نمودند تا نسل به نسل منتقل شود افزود: علاوه بر حضرت زینب(س) و امام زین العابدین(ع) ،خبرنگاری به نام حُمِیدابن مسلم که از طرف عبیدالله مأموریت داشت تا تمامی وقایع را با جزئیات آنها ثبت نموده و به او برساند، همچنین ضحاک بن عبدالله مشرقی نیز جزء راویان واقعه عاشورا می باشند.
این پژوهشگر “"مقتل ابی مخنف"” را قوی ترین مقتل نامید و ادامه داد: از معتبرترین منابع در خصوص واقعه عاشورا علاوه بر مقتل ابی مخنف، تاریخ طبری است که این کتاب نیز منبع عاشورایی اش همین مقتل می باشد.
وی در پایان با ذکر برخی تحریفات در واقعه عاشورا، بر تحقیق و پژوهش در این راستا توصیه نمود.

 

موضوعات: نشست اخلاقی- تربیتی
[چهارشنبه 1397-09-07] [ 09:39:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  عصمت پيامبر اكرم(ص) ...

سوال : ظاهر بعضی از آیات قرآن نشان می‌دهد که پیامبر اکرم (ص) مرتکب خطا وگناه شده است (چناکه او با همسر پسرش ازدواج کرد و از زید مخفی کرد، همچنین در برخی آیات خداوند اور ار مورد عتاب قرا داده است). آیا این مطلب با عصمت آن حضرت منافات دارد؟

پاسخ:

براساس پاره اى از روايات و نظر مفسران بزرگ قرآن - همچون علامه طباطبایی(ره) واقعيت بدين قرار است: ازدواج زينب دختر عمه پيامبر، با زيد بن حارثه، پسرخوانده آن حضرت، به عللى (چون بدخلقى زيد) دوام نيافت و رسول خدا (ص)  مأمور شد تا با ازدواج با همسر مطلّقه زيد، يكى از سنت هاى غلط رايج در آن روز را از ميان ببرد. آن سنت اين بود كه پسرخوانده در تمامى احكام همانند  پسر حقيقى محسوب مى شد: همچون فرزند حقيقى ارث مى برد و همسر او نيز، حكم عروس پدر خوانده را داشت! و حتى پس از جدايى از پسرخوانده، ازدواج پدرخوانده با او ممنوع بود. پيامبر اكرم(ص)  به فرمان خداوند براى شكستن اين سنت، خود با زينب ازدواج كرد. دقت در ادامه آيه و آيه بعد (پس چون [زيد] از آن [زن] كام بر گرفت [و او را ترك گفت]، ما او  را به نكاح تو درآورديم تا [در آينده] در مورد ازدواج مؤمنان با زنانِ پسرخواندگانش ـ چون آنان را طلاق گفتند ـ گناهى نباشد…) (احزاب ـ 37 و 38)؛ مؤيّد اين مطلب است كه انگيزه پيامبر از ازدواج با زينب، وضع اين قانون الهى و از ميان برداشتن آن سنت جاهلى بوده است؛ نه انگيزه هاى نفسانى.

اما اينكه مطلب قلبى خود را از زيد پنهان داشت، به جهت عشق به زينب نبود؛ بلكه از آنجا كه قبلاً به او وحى شده بود كه ازدواج زيد و زينب دوامى ندارد و او بايد با زينب ـ پس‌از طلاق گرفتن از زيد ـ ازدواج كند، حضرت مى دانست ازدواج آن دو به طلاق منجر مى شود. در عين حال، وقتى زيد براى طلاق همسرش به حضرت مراجعه كرد، ايشان اين مسئله را از او پنهان كرده و ضمن سفارش به تقوا، از وى خواست همسر خود را طلاق ندهد.

همچنين، ترس پيامبر(ص)  از مردم به جهت امر شخصى (همانند از دست رفتن آبرو و منزلت اجتماعى) نبود؛ بلكه مى ترسيد عيب جويى و طعنه برخى از بيماردلان، ايمان عامه مردم را سست كند. پس اين خوف هم رنگ الهى داشت، نه آنكه از غيرخدا مى ترسيد!

به هر روى آيه شريفه در مقام سرزنش و عتاب پيامبر(ص)  نيست؛ چرا كه از پايان آيه بعد (آيه38) استفاده مى شود كه ازدواج حضرت رسول با زينب، به فرمان الهى بوده؛ به صورتى كه گويا اراده و انتخاب پيامبر (ص) هيچ نقشى در آن نداشت (الميزان، ج 16، صص 326ـ322)؛ زيرا تعبير آيه شريفه اين است كه: «زَوَّجْناكَها»؛ «وى را به نكاح تو درآورديم» و نيز مى فرمايد: «وَ كانَ أَمْرُ اللّهِ مَفْعُولاً» «فرمان خدا انجام يافتنى است»(احزاب ـ37).

دو. نا رضایتی خدا از عملکرد پیامبر(ص)

يكى از آيات ديگرى كه براى شبهه در عصمت پيامبر(ص)  مطرح شده، اين آيه شريفه است: «خدايت ببخشايد، چرا پيش از آنكه [حال] راستگويان بر تو روشن شود و دروغگويان را بازشناسى، به آنان اجازه دادى» (توبه ـ 43).

برخى گمان كرده اند: خداوند در اين آيه بر پيامبر اكرم(ص)  خرده گرفته و از كار او اظهار نارضايتى كرده است!! همچنين جمله «عَفَا اللّهُ عَنْكَ»را حاكى از آن دانسته اند كه گناهى از پيامبر(ص)  سر زده كه نياز به عفو دارد. (محمود زمخشرى، الكشاف، ج 2، ص 247).

اما حقيقت آن است كه اين آيه، در مورد برخى از منافقان و يا سست ايمانانى است كه مى كوشيدند به اندك بهانه اى، از شركت در جنگ خوددارى كنند و براى آنكه ظاهرى مردم پسند به كار خويش دهند، به خدمت رسول خدا آمده، با طرح بهانه اى، اجازه عدم شركت در جهاد را  مى خواستند. پيامبر(ص)  نيز اينها را مى شناخت و از بى اعتقادى و سست ايمانى آنان مطلع بود(محمد ـ 30). اما از آنجا كه او رحمةٌ للعالمين است، براى آنكه پرده از اسرار آنان كنار نزند و نهان آلوده ايشان را براى ديگران نمايان نكند، با درخواستشان موافقت مى كرد.

همچنين پيامبر(ص)  به خوبى مى دانست حتى اگر به اينان اجازه ندهد و خواسته آنان را نپذيرد، باز هم در جهاد شركت نخواهند كرد. در اين صورت هر چند چهره واقعى اين گروه براى همگان آشكار مى گشت؛ اما مفاسدى نيز به دنبال داشت. از جمله اينكه وحدت و انسجام عمومى از هم پاشيده و حرمت و قداست فرماندهى شكسته مى شد.

علاوه بر آن، با توجه به آيات بعد، خداوند نيز دوست نداشت اينان در جهاد حضور يابند؛ زيرا حضور آنها موجب تضعيف روحيه ساير رزمندگان مى گرديد: «اگر با شما بيرون آمده بودند، جز فساد براى شما نمى افزودند» (توبه ـ 47).

با توجه به مطالب پيش گفته، هر چند براى رسواشدن منافقان، مناسب تر آن بود كه به آنان اجازه داده نشود؛ ولى با در نظر گرفتن تمامى مصالح و مفاسد مربوط، سياست پيامبر(ص)  مناسب ترين كار ممكن بود. (الميزان، ج 9، ص 285).

اما عبارت «عَفَا اللّهُ عَنْكَ»، جمله اى دعايى به منظور مدح و تعظيم پيامبر (ص)  با ظاهرى عتاب آلود است و اين به جهت ستايش از پيامبر (ص)  به خاطر شفقت و مهربانى بى اندازه وى نسبت به مردم صادر شده است؛ چنان‌كه فى المثل مدير مدرسه، معلمى را با ظاهرى عتاب آلود مورد خطاب قرار داده، مى گويد: «چرا فلان دانش آموز خاطى را از كلاس اخراج نكردى، تا همه او را بشناسند؟» اين مدحِ عتاب نما، بدان معنا است كه تو (معلم) آن چنان نسبت به دانش آموزانت لطف و مرحمت دارى كه حتى حاضر نمى شوى افراد خطاكار را نيز رسوا كنى.(حسن يوسفيان و احمد حسين شريفى، پژوهشى در عصمت معصومان، صص 222ـ223).

به هر روى، ما معتقديم پيامبر و امامان، معصوم و كامل مطلق اند و شبهاتى هم كه در مورد نقض اين عصمت مطرح شده، همگى بى وجه است و با دقت در رويدادهاى تاريخى، تفاسير، روايات و آيات قرآنى، چنين اشكالاتى برطرف مى شود.

http://kayhan.ir/fa/news/34169

موضوعات: مقالات, کلامی
[دوشنبه 1397-02-17] [ 09:23:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت