ارائه کننده بحث: نفیسه حسینی

ویروس‌های کرونا خانواده بزرگی از‌ ویروس‌ها هستند که می‌توانند حیوانات و انسان‌ها را بیمار کنند و باعث بروز ناراحتی های تنفسی شوند. این ناراحتی ها ممکن است به اندازه سرما خوردگی خفیف یا به اندازه ذات الریه شدید باشند. ویروس کرونایی که به تازگی کشف شده است عامل ابتلا به بیماری کووید-19 است. این ویروس نوظهور و بیماری ناشی از آن، تا قبل از شروع طغیان اخیر در دسامبر سال 2019 در شهرووهان، کشور چین، ناشناخته بود. تب، خستگی و سرفه‌های خشک رایج‌ترین علائم ابتلا به بیماری کووید-19 هستند. بعضی از بیماران ممکن است علائم دیگری مانند نارسایی کلیه، درد،کوفتگی، گرفتگی بینی، آبریزش بینی، گلودرد یا اسهال داشته باشند.این ویروس معمولا از طریق سرفه، عطسه، تماس شخصی با فردآلوده، لمس کردن سطوح آلوده و بعد از آن لمس دهان، بینی و چشم ها در بین افراد سرایت می کند. شستن دست ها، ماسک های صورت، قرنطینه، فاصله گذاری اجتماعی و دوری از اجتماعات مخصوصا در مکان های کوچک و پرجمعیت از جمله راههای پیشگیری از این بیماری می باشد و راه آن نیز هنوز کشف نشده است.

این بیماری آثاری مانند بیکاری، فقر، افت رشد اقتصادی، کاهش جمعیت، شستن دست ها، کاهش نزاع ها، زیاد شدن اختلافات خانوادگی، غافلگیری  انسان ها، افزایش ضعف انسان ها، یاد مرگ، پرهیز از اجتماع و ….دارد و علاوه بر این ها ، مهمترین آثار این کرونا ویروس متاسفانه در جوامع اسلامی و بین مسلمانان خودش را بیشتر نشان داده است و با توجه به عقاید دینی و مذهبی مسلمانان باعث بروز مشکلاتی شد که مخصوصا باعث تعطیلی،مراکز معنوی و اجتماعی و تمامی مکان های مقدسی که محل عبادت و پیوندهای اجتماعی مومنان و موجب تحکیم و انسجام امت اسلامی بود  شد و بنا به توصیه و دیدگاه متخصصان بسته شد تا جلوگیری از این بیماری شود. همین مساله باعث بروز2 دیدگاه شد که آیا رجوع به متخصص در بازگشایی مساجد درست است یا نه؟

در خصوص جواب به این پرسش سعی شده است  به دوآیه و دو روایت وچند قاعده فقهی که مورد توجه فقیهان می باشد استناد شود که به آن اشاره می شود.

از نگاه فقهی تمام فقها فتوا می‌دهند که اگردر قضیه ای القا حرام وجود داشت  و موجب ضرر قطعی بود، طبیعی است که باید اجتناب صورت بگیرد به مصداق آیه مبارکه،که فرموده: «لاتُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ» (بقره ۱۹۵) می فرماید: «خودتان را به ‌دست خودتان به هلاكت نيندازيد».سخن در این آیه مطلق است. مراد از این تهلکه هم اعم از هلاکت دنیوی و اخروی است.

آیه دوم «لا تقتلوا انفسکم» در سوره نسا آیه29 می باشد. که چهار معنی برای آن متصور است:

الف. یکدیگر را نکشید ب. با ارتکاب گناهان خود را هلاکت نکنید ج. در جنگ های نابرابر شرکت نکنید د. اگر دشمن قوی تر است با او در گیر نشوید و خود را به خطر نیندازید

یکی از تفاسیر قطعی این آیه  نهی از خودکشی و انتحار است و مراد از انفس نفوس همه افراد جامعه دینی است که مانند یک نفس دانسته شده اند.وجان هر یک از آنان همان جان دیگری است و اگر فردی خودش یا دیگران را بکشد خودش را کشته است. در بحث ویروس کرونا با توجه به آمار مبتلایان و کشته شدگان در اثر ویروس منحوس و برای حفظ جان مسلمین رعایت نظر متخصصان واجب و تخلف از آن جایز نیست.

عرف مردم این بیماری را بر اساس آنچه پزشکان و متخصصان عنوان کردند، موجب ضرر قطعی و هلاکت می دانند.  لذا مصداق این آیه می شود و باید از آن اجتناب کرد. کسی که می‌داند اگر در اجتماعات شرکت کند یا با کسانی که مبتلا هستند، بخواهد رابطه داشته باشد، این کار مصداق انتحار و خودکشی به‌حساب می‌آید و شارع مقدس هم این کار را حرام می‌داند. عُقلا هم خودکشی را جایز نمی‌دانند و شخصی که این کار را انجام دهد، مذمت می‌کنند.

در روایات نیز به این مساله تاکید شده که اگر جایی بیماری واگیرداری مثل وبا و طاعون بود، از آنجا حذر کنید.

در این زمینه بابی در کتاب «وسائل الشیعه» داریم به عنوان (باب مُجاز بودن فرار از جاهایی که وبا و طاعون است، مگر اینکه ماندن واجب باشد، مثلا برای رزمندگان و مرزداران) این باب که در جلد دوم کتاب وسائل قرار دارد، دارای ۵ حدیث می‌باشد که مضامین نزدیکی دارند.
حدیث سوم که درباره طاعون از امام کاظم(ع) سوال شده اینگونه است: از امام کاظم(ع) پرسید: اگر طاعون در شهری آمد و من آنجا بودم، باید از آنجا خارج شوم؟ فرمودند: بله. پرسید: اگر در روستایی بود چه؟ فرمودند: بله. پرسید اگر در خانه بود چه؟ فرمودند: بله خارج شوید. گفتم؛ ما از رسول خدا(ص) اینگونه حدیث می‌کنیم که فرمودند: فرار کردن از طاعون مانند فرار کردن از جهاد است! امام فرمودند: پیامبر خدا(ص) این را برای کسانی فرمودند که در نقاط حساس و مرزهای مبارزه با دشمن بودند، و وقتی آنجا طاعون آمد سربازان از ترس فرار کرده و جبهه را خالی کردند…

همین پرسش و پاسخ از امام صادق(ع) درباره بیماری وبا، در حدیث اول این باب وجود دارد و باز در حدیث دیگر از امام موسی کاظم علیه‌السلام در مورد وبا، سؤال می‌کنند. اینجا ،وبا ،موضوعیت ندارد بلکه منظور مرض‌های مسری است مثل طاعون و کرونا و هر ویروسی که مسری است. روایت این‌چنین است: «سَأَلْتُهُ عَنِ الْوَبَاءِ یَقَعُ فِی الْأَرْضِ- هَلْ یَصْلُحُ لِلرَّجُلِ أَنْ یَهْرُبَ مِنْهُ- قَالَ یَهْرُبُ مِنْهُ- مَا لَمْ یَقَعْ فِی مَسْجِدِهِ الَّذِی یُصَلِّی فِیهِ- فَإِذَا وَقَعَ فِی أَهْلِ مَسْجِدِهِ الَّذِی یُصَلِّی فِیهِ- فَلَا یَصْلُحُ لَهُ الْهَرَبُ مِنْهُ»

امام کاظم علیه السلام فرمودند: اگر در مسجدی که در آن نماز می خواند وبا، پدیدار نشده باشد بله، اما اگر در مسجدی که در آن نماز می خواند ،وبا پدیدار شده باشد، درست نیست که از آن ناحیه بگریزد.چون مبتلا شده و احتمال دارد که دیگران را نیز مبتلا کند.

ازروایت اول استفاده میشود که باید از این بیماری فرار کرد و از روایت دوم استفاده می‌شود که خروج این شخص از منزل خود، باعث ابتلای دیگران به بیماری می‌شود و لذا احتیاط وجوبی اقتضا می‌کند که شخص در همان‌جایی که هست بماند تا دیگران مبتلا به این بیماری نشوند. یعنی اگر در این مورد، قرنطینه‌ای هم صورت بگیرد اشکال ندارد.

با توجه به روایات و نظر فقها متوجه می شویم که در خصوص بیماری های مسری ،مثل بحث ویروس کرونا که یکی از مصادیق آن است به مطالب و دستورالعمل هایی که متخصصین می دهند با توجه به شناخت و علم و آگاهی که در حیطه تخصص خود دارند باید جامه عمل پوشید.

بعد از آیات رو روایات می توان به قواعد فقهیه موجود در این باب استناد کرد. اولین قاعده مورد استناد در این زمینه قاعده رجوع جاهل به عالم می باشد که از نظر عقل و شرع لازم است. این قاعده، از قواعد عقلی و مطابق با فطرت انسان است و بیان می‌کند که افراد جاهل در هر فن و علمی، باید به افراد عالم و خبره مراجعه کنند.

 یکی از ادله جواز تقلید، قاعده رجوع جاهل به عالم است که در همه زمان‌ها و مکان‌ها مورد تایید عقلا بوده است. بنای عقلاء در هر حرفه و صنعتی، بلکه در تمام امور مربوط به معاش و معاد، بر رجوع جاهل به عالم است، چون عالم ،از اهل خبره و اطلاع است به همین خاطر است که برای شناخت اشیاء صحیح و معیوب به متخصص آن رجوع می کنند. همچنین برای شناخت معانی الفاظ به زبان شناسی و اهل لغت مراجعه می‌کنند.از این رو کسی که راهی را نمی‌شناسد از کسی که آن را می‌داند سؤال می‌کند و در علاج بیمارها نیز به طبیب رجوع می‌کنند. این رجوع به طبیب هم در زمان ائمه علیم السلام بوده و هم از بزرگان مکتب اهل‌بیت علیهم السلام داشتیم که این کار رو انجام می دادند. مانند حضرت امام (رحمة الله علیه) که در بیماری‌ها به پزشکان مراجعه می‌کردند و هم توصیه‌های پزشکان را رعایت می‌کردند و حتی برخی عبادات مستحبی و حتی برخی واجبات را به‌دلیل توصیه‌های پزشکان ترک می‌کردند، پس نظر پزشک به‌عنوان نظر متخصص معتبر است.

علت این مطلب این است که علوم و فنون، فراوان هستند و به شعب مختلف تقسیم شده‌اند به گونه‌ای که هر انسان قادر نیست در تمام علوم و فنون، صاحب نظر شود، بلکه فقط در یک یا دو رشته علمی ‌یا یک یا دو فن می‌تواند صاحب نظر شود. پس این اصل که در دین نیز معتبر است، یعنی متخصص متعهدی که براساس تخصص و تجارب معتبر خود نظر می‌دهد، اظهار نظر وی به‌لحاظ دینی معتبر است و مسلمان باید این نظر را به‌عنوان یک نظر تخصصی بپذیرند و دربحث ویروس کرونا نیز با توجه به تخصص پزشکان و آشنایی آن ها با این علم وظیفه داریم که به آن ها رجوع کنیم و بر اساس گقته های آنان عمل کنیم.

کارشناسان و متخصصان حوزه پزشکی برای مقابله با بیماری‌ای که در کشور شایع شده ومتاسفانه با بی‌توجهی به آن موجب مرگ برخی از هموطنان ما شده، تأکید کردند که تجمعات اعم از نماز جمعه، جماعات و اماکن زیارتی موقتاً تعطیل شود چون فعالیت آنها موجب سرایت بیشتر بیماری می‌شود، خب، این نظر تخصصی است و ما در مقابله با این بیماری و حفظ سلامت خود که به‌ لحاظ عقلی لازم و به‌لحاظ دینی واجب است، تعهد دینی داریم باید این دستورات را بپذیریم و به آن عمل کنیم .

دومین قاعده، قاعده لاضرر (لاضرر و لاضرار فی الاسلام) می باشد. قاعده لا ضرر از قواعد مشهور فقهی است که در بیشتر ابواب فقه کاربرد دارد و مضمون آن این است که ضرر در اسلام مشروعیت ندارد و هرگونه ضرر و اضرار در اسلام نفی شده است و به تعبیر حضرت امام خمینی(ره) ، یک حکم سلطانی است. این قاعده مهمترین مستند، برای جلوگیری از اعمال ضرری است و از هر ضرر مادی و معنوی به آبرو، مال و جان مومنان منع می نماید. اسلام هرگز اجازه نمی دهد کسی در صدد‏‎ ‎‏آزار و زیان رساندن به خود و دیگران باشد. یکی از مصادیق آن در شرایط فعلی در بحث کرونا ،است. وامکان داره در زمان دیگر بیماری دیگری یا موضوع دیگری باشد. مثلا طبق حکم اوّلی، تغسیل، تکفین و نماز بر میت واجب است اما در صورتی که به تشخیص متخصصان از رهگذر این واجبات، ضرری – ولو احتمالی- متوجه غسّال یا نمازگزار بر میّت و سایر دست اندرکاران شود به استناد قاعده لاضرر، حکم وجوب احکام فوق الذکر  منتفی می شود.

در بحث اموات کرونایی همه شاهد این هستیم که در خصوص تدفین آن ها شرایط خاصی اتخاذ شد و همچنین مراسم تشیع جنازه آنها بدون حضور حتی نزدیک ترین اعضا خانواده آنها صورت گرفت.به خاطر بحث اضرار و سرایت بیماری به دیگران. لذا شرکت در مساجد و نماز جمعه و جماعت و اماکن مذهبی با توجه به بحث اضراری که به گفته متخصصین برای همه مردم وجود دارد ترک آن واجب است و باید از آن پیروی شود.

سومین قاعده، قاعده دفع ضرر محتمل می باشد. قاعده دفع ضرر محتمل، از قواعد عقلی است که مضمون آن حکم عقل به دفع ضرر محتمل و یا مظنون است؛ بنابراین، اگر انسان درباره چیزی احتمال ضرر بدهد، از نظر عقل، دفع آن ضرر محتمل واجب است. در بحث احتیاط نیز یکی از ادله عقلی که برای وجوب احتیاط به آن استناد شده، همین قاعده است؛ به این بیان که مبنای اصل احتیاط، حکم عقل به دفع ضرر محتمل است؛ یعنی عقل به لزوم دفع ضرر محتمل حکم می‌کند.

 بنابراین بستن مسجد به حکم حرمت صدّ عن سبیل الله و وجوب تعظیم شعائر، ممکن است جایز نباشد . اما اگر به تشخیص خبره و متخصص، باز بودن آن موجب ضرربه نمازگذاران یا گسترش ویروس به دیگران باشد، به استناد قاعده اضطرار حرام خواهد بود. و به استناد قاعده وجوب دفع ضرر محتمل، بستن آنها واجب باشد.

قاعده چهارم، تزاحم حرام با مستحب می باشد؛ مورد تزاحم، جایی است که دو حکمی که فعلیت داشته و تعارضی میان آن ها در عالم جعل وجود ندارد، بر عهده مکلف قرار می‌گیرد و او قادر به امتثال هر دو با هم نمی‌باشد. تشرّف به مشاهد مشرّفه و گردهمایی در هیئات و مجالس مذهبی که از مصادیق تعظیم شعائرند از مستحبات موکد هستند. اگر اینها موجب اضرار به شخص یا  اضرار  به جامعه مسلمین و گسترش بیماری شوند نه تنها مستحب نیستند بلکه از باب نهی از اضرار به غیر حرام نیز خواهند بود. این فرع هم از مصادیق تزاحم مستحب با حرام می باشد که مسلما حرام مقدّم بر مستحب می شود.و تشخیص این امر با متخصصین می باشد.

بنابراین مهمترین آثار ویروس کرونا در اجتماعات مشاهده می شود و از آیه و روایت و دلایل فقهی برداشت شد که هر چیزی که موجب اضرار و هلاکت انسان شود، نفی می شود و ارتکاب آن حرام است. و با توجه به گسترش  روز افزون علوم و فنون هر فرد به تنهایی قادر به کسب تخصص و مهارت در همه علوم و فنون  نیست لذا باید در مسائلی چون بیماری مسری و ناشناخته ای مثل کووید 19 ودر آثاری که در جامعه اسلامی از خودش به جای گذاشته مثل بسته شدن مساجد و مشاهد مشرفه به متخصصین مراجعه کرد و دفاع احساسی از تجمعات مذهبی و اصرار بر مواضع اشتباه باعث بدبینی مردم به فقه و شرع و دین و احکام می شود.

منتقد: خانم علیمحمدی

اولین شبهه ای که به  نظریه فقهی تعطیلی مساجد وارد می شود این است که با تعطیلی مساجد  قسمتی از واجبات و شعائر دینی که در مساجد انجام می شود نیز تعطیل می گردد، به طور مثال حج در مسجد انجام می‌شود و نیز اعمال واجب دیگر. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که حد و حدود این تعطیلی چیست و مساجد تا چه زمانی باید تعطیل باشد و اگر مکان های مذهبی باز شود آیا قوت احتمال و محتمل در آن دیده شده است؟ اگر این بیماری شدید باشد و همچنان احتمال خطر باشد آیا جایز است بازگشایی انجام شود ؟

شبهه  دیگری که به این نظریه وارد می شود این است که در هر فنی به اهل و کارشناس و خبره همان فن مراجعه می‌ شود؛ کارشناس در این موضوع مسئولین و کادر مراکز درمانی و نیز وزیر بهداشت و نیز بهداشت جهانی می باشد که ما از آنها برای رفع مشکل نظرخواهی می کنیم و باید گفت نظر کادر درمانی در این مسئله برای ما ظن ایجاد می‌کند و ایجاد قطع نمی کند بنابراین با توجه به آیه «ولا تلقوا بایدیکم الا التهلکه» که در مورد خبر قطعی است آیا ما باید نظر کارشناس را بپذیریم یا نه؟

شبهه دیگری که مطرح می شود این است که نهی در آیه «ولا تلقوا بایدیکم الا التهلکه» نهی تکلیفی و تحریمی است یا ارشادی؟ارشادی یعنی اینکه عقل حکم می‌کند که اگر وارد اجتماعات شوید جان افراد به خطر می‌افتد ولی حرمتی ندارد که در این صورت لزوم تعطیلی مساجد از آن بدست نمی آید.

شبهه دیگر روایتی از پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در کتاب جعفریات است که پیامبر «صلی الله علیه و آله و سلم» فرمود: وقتی آفات و آسیب ها وارد شود اهل مساجد در امان  خواهند بود. سوال این است که چرا تصمیم گرفتید که مساجد با توجه به این روایت بسته شود و اگر مساجد به صورت طولانی بسته شود چه اتفاقی می افتد؟

شبهه بعدی اینکه این قرنطینه تا چه حدی مجاز است آیا قرنطینه نسبت به مکان محدود است یا نسبت به یک مکان وسیع مانند شهر؟ تا چه حدی قرنطینه با دلایل نقلی و عقلی مجاز است؟

ارائه کننده بحث:

پاسخ به شبهات

در جواب شبهه اول باید بگویم که شعائر دینی یا از واجبات است یا مستحبات. در اینجا بحث اهم و مهم است. اولا با تعطیلی موقت مسجد و حرم، نماز و زیارت تعطیل نمی‌شود. هم نماز را می‌توان در غیر مسجد خواند و باید خواند و هم زیارت را می‌توان از راه دور انجام داد. بنابراین شعائر به طور کامل تعطیل نشده‌اند؛ بلکه شکل خاصی از آن ترک شده است.                                                                            

ثانیاً ترک شکل خاصی از انجام شعائر، به دلیلی صورت گرفته است که از منظر شارع مقدس بر دیگر دلایل ترجیح دارد. شارع، حفظ جان را واجب‌تر از تقید به شکل خاصی از شعائر می‌داند.

ثالثاً شعائر در اسلام، خالی از شعور نیست. عقلانیت دینی اقتضاء می‌کند برای حفظ جان عموم افراد جامعه، تا زمان برطرف شدن خطر به توصیه کارشناسان سلامت، یعنی اجتناب از اجتماع عمل کنیم.

رابعا مناسک حج ۴۰ بار در طول تاریخ متوقف شده است.

در جواب شبهه دوم می توان گفت: ظن در موضوعات هم موردنظر فقهاست.

 اما نکته این است که آیا این ظن دلیل بر اعتبار دارد یا ندارد؟

با توجه به سیره عقلاو عدم ردع شارع بر حجیت خبر ثقه؛ چه در موضوعات و چه در غیر موضوعات؛ میتوانیم بر نظر کارشناسان عمل کنیم. بر این اساس اگر پزشکان حاذق متدین عنوان کنند که رفت‌وآمدها در مجامع عمومی و ملاقات‌ها، ظن به سرایت بیماری را بیشتر می‌کند، بر این اساس نیز می‌توان حکم کرد که خبر ثقه حجت است و باید بر اساس آن عمل کرد.

 لذا احتیاط وجوبی در اینجا این است که باید از رفت ‌وآمدها در مجامع عمومی و مجالس اجتناب شود؛ چون مشخص نیست که چه کسی مبتلا است و چه کسی مبتلا نیست.

در جواب شبهه سوم می توان گفت: اگرچه دستورات، ارشادی هستند، اما می‌توان حکم تکلیفی مولوی را به طریق إنّ از آن استفاده کرد و به‌صرف شبهه موضوعیه بودن، نمی‌توان برائت جاری کرد. علاوه بر همه این مسائل، بحث ضرر هم وجود دارد. ضرر گاهی ضرر مالی و عرضی است و گاهی ضرر نفس و جان است. لذا در محل بحث ما که ضرر جانی مطرح است، فقها می‌گویند، تحمل این ضرر ممکن نیست و این ضرر کشنده است و لذا تحمل آن جایز نیست چون بر اساس آیه شریفه، القاء در تهلکه است و شارع از آن نهی کرده است.

در جواب شبهه چهارم می توان گفت: با توجه به آیه و روایاتی که توضیح دادیم این بحث مختص به کرونا ویروس نیست؛ بلکه هر ویروس و هر میکروبی که ضرر جانی و مالی و عرضی و… به مردم وارد کند، حتی اگر در این مورد، قرنطینه‌ای هم صورت بگیرد اشکال ندارد.

در جواب شبهه پنجم می توان گفت: در روایتی که از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله نقل شده آمده است که « إِذَا نَزَلَتِ الْعَاهَاتُ وَ الْآفَاتُ عُوفِیَ أَهْلُ الْمَسَاجِدِ» (الجعفریات): هرگاه آفات و عاهات (بیماری‌ها) بر انسان‌ها فروریزد، اهل مساجد در عافیت خواهند بود!

۱-یکی اثبات صدور آن از معصوم -که این روایت تنها در کتاب الجعفریات، تألیف محمد بن محمد بن اشعث کوفی، زیسته در قرن چهارم هجری، آمده است. کتاب و مؤلف آن، هردو مورد اعتماد عالمان شیعه از قدما بوده است؛ ولی برخی از علمای معاصر به طور جدی در سند آن تشکیک کرده و یا آن را رد کرده اند؛ لذا نمی توان چندان به قوت آن اتکا نمود.

 2ـمعنای ظاهر این سخن این است که وقتی بلاها و بیماری‌ها فرو ریزد، اهل مساجد در صحت و عافیت خواهند بود. در این راستا می‌بایست توجه کرد که:

 اولاً به مناسبت حکم (عافیت) و موضوع (نزول بلا و بیماری) به نظر می‌رسد منظور از بلاها و بیماری‌ها، بلاها و بیماری‌های اخلاقی، اجتماعی و معنوی باشد؛ یعنی وقتی فتنه‌ها و بلاهای اجتماعی پدیدار شود، اهل مساجد به سبب اتصال به خدا و آگاهی از حقایق دینی و پیمودن راه صحیح زندگی، از آن فتنه‌ها در امان خواهند بود؛ چراکه مساجد مکان انس و اتصال به خدا و آموختن مسائل دینی و ارزش‌های معنوی است،  ثانیاً «عافیت» اگرچه در معنای سلامتی جسم و روح، هردو، به کار رفته، اما در نصوص دینی بیش‌تر در سلامتی دین و ایمان به کار رفته است.

بر این اساس، معنای سخن این است که وقتی فتنه‌های گمراه‌کننده فرو بارد و بسیاری از مردم را گمراه و سرگردان کند، اهل مساجد به سبب ارتباط مداوم و نزدیک با دین و عالمان دینی از گمراهی مصون مانند.

 ثالثاً حتی اگر منظور از آفات و عاهات، بیماری‌های جسمی باشد، سخن منسوب به پیامبرصلی الله علیه وآله به این معنا نیست که اهل مساجد حتی اگر اصول بهداشتی را رعایت نکنند، باز هم در امان خواهند بود و عوامل طبیعی و غیرآن بر اهل مسجد اثر ندارد.

 و نیز به این معنا نیست که اگر عقل و تجربه صحیح به تعطیلی ومحدود نمودن موقت مساجد حکم می‌کند، همچنان باید دربهای مساجد باز باشد! این روایت یقینا بر چنین لوازمی دلالت ندارد.

 زیرا ما توصیه‌های متعدد و وضع قوانین مختلف برای رعایت پاکی و بهداشتی داریم که اینها از احکام طلایی اسلام و روش عملی پیشوایان دین بوده است.

مسلماً مؤمنان، با انگیزه ایمانی، بیش از دیگر مردمان به امور بهداشتی و آراستگی ظاهری و باطنی اعتنا می‌کنند و همین توجه به پاکیزگی، خود از زمینه‌ها و عوامل در امان ماندن از بیماری‌ها است.

 بخش زیادی  از احکام فقهی به موضوع طهارت مربوط است و مؤمنان به مراعات طهارت و دوری از پلیدی ظاهر و باطن موظف شده‌اند.

   تطهیر مسجد از پلیدی‌های ظاهری از واجبات فوری است و به همین سبب، ضدعفونی کردن مسجد از آلودگی‌ها واجب است؛ همچنانکه پاکیزگی و رعایت بهداشت و آراستگی از آداب واجب و مستحب حضور در مساجد و حرم‌های اولیای دین است.

نکته پایانی اینکه وقتی مثلا گفته می‌شود «اهل مساجد» چنین و چنان‌اند، منظور غالب افرادی است که چنین وصفی دارند، نه تک تک افراد و سخن گفتن به این شیوه در عرف عقلا رایج است. بنابراین معنای سخن مورد بحث این است که: در بلاهای فراگیر، غالب اهل مساجد در امان و عافیت خواهند بود؛ هرچند ممکن است برخی از آنان نیز به آن بلاها گرفتار آیند!

استاد داور: مهدیه محمدی

در شبهه مطرح شده حکم جدیدی بوجود نیامد بلکه موضوع و مصداق جدیدی پیش آمد که قاعده لاضرر بر این مصداق جدید حاکم شد و حکم را مشخص کرد . همچنین می توان گفت سیره فقها این گونه است که برای تشخیص موضوعات  به عرف خواه عرف خاص خواه عرف عام رجوع می کنند و این سیره عقلا بوده است و این یک امر ثابت شده ای است و این شبهه باعث بوجود آمدن حکم جدیدی نشد بلکه حکم آن ثابت است و فقط مصداق و موضوع آن تغییر یافت.

در این‌گونه موارد، حکومت یک وظیفه شرعی دارد و مردم هم یک وظیفه شرعی دارند و در نتیجه حفظ جان انسان‌ها و نجات مسلمان ازاین‌گونه خطرها که ممکن است منجر به مرگ انسان‌ها شود، واجب است. چون این ویروس برای هر شخصی مضرّ است و نسبت به انسان‌ها شدت و ضعف دارد و بعضی‌ها را تا مرز هلاکت پیش می‌برد، بر هرکسی و هر مجموعه‌ای که قدرت جلوگیری از آن را دارد واجب است از آن جلوگیری کند. پس جلوگیری از این ویروس و منتشر شدن آن در سطح جامعه و مانع‌شدن از سرایت آن به دیگران، به هر وسیله ممکن ولو به تعطیل کردن مراکزی که محل تجمع است یا هر وسیله دیگری از این قبیل یا ترک شرکت در این مراسم و یا ایجاد قرنطینه، وجوب شرعی دارد. چنانچه آیات قرآن کریم و روایات شریفه دال بر این مطلب است که حفظ نفس از بالاترین واجبات است. از آنجا که بر اساس حکم عقل و دین، حفظ جان خود و دیگران بر مؤمنان واجب و خود و دیگران را در معرض بیماری و نابودی قرار دادن حرام است، اگر بنابر نظر متخصصان، برای پیشگیری از مرگ و بیماری، جلوگیری از حضور افراد در مساجد لازم باشد، بستن درهای مساجد نه تنها ممنوع نیست، بلکه واجب شرعی خواهد بود و این امر هرگز از قداست و اهمیت مسجد نمی‌کاهد، بلکه خود از اهمیت و قداست مسجد در نظر شرع مطهر نشان دارد.

خلاصه نظر ارائه کننده بحث:

 از آیات و روایات بیان شده و قواعد فقهی مانند قاعده لاضرر و دفع ضرر محتمل و قاعده تزاحم حرام با مستحب و قاعده رجوع جاهل به عالم  برداشت شد که هر چیزی که موجب اضرار و هلاکت انسان شود، نفی می شود و ارتکاب آن حرام است و با توجه به گسترش  روز افزون علوم و فنون هر فرد به تنهایی قادر به کسب تخصص و مهارت در همه علوم و فنون  نیست لذا باید در مسائلی چون بیماری مسری و ناشناخته ای مثل کووید 19 ودر آثاری که در جامعه اسلامی از خودش به جای گذاشته مثل بسته شدن مساجد و مشاهد مشرفه به متخصصین مراجعه کرد و دفاع احساسی از تجمعات مذهبی و اصرار بر مواضع اشتباه باعث بدبینی مردم به فقه و شرع و دین و احکام می شود.

خلاصه نظر منتقد:

با پذیرش نظر رجوع به متخصص و با قبول تعطیلی مساجد شعائر الهی تعطیل می شوند. آیا شعائر دینی نباید حفظ شود؟ تفاوت بین واجب و مستحب؟ مثل حج و نماز جماعت.

دومین شبهه ای که به این دیدگاه وارد می شود این است که با توجه به آیه و لاتلقوا…دوری از خطر قطعی واجب است اما با خبر کارشناس نهایتا ظن حاصل می شود؟ آیا ما دلیلی برای حجیت ظن داریم با توجه به اینکه اصل اولیه در ظنون عدم حجیت است؟

نهی در آیه ارشادی است چطورحرمت تکلیفی برای ورود افراد به اجتماع قابل استفاده است؟

شبهه ی دیگری که در اینجا مطرح می شود این است که آیا قرنطینه شهر با دلایل عقلی و نقلی جایز است؟

روایتی می گوید که اهل مساجد از آفات در امانند پس چرا مساجد باید تعطیل شوند؟ اگر زمان طولانی شود چطور؟

 

موضوعات: كرسي آزاد اندیشی
[شنبه 1399-03-24] [ 08:11:00 ق.ظ ]