حکم ارث مرتد از دیدگاه امامیه و اهل عامه

پژوهشگر: آزاده ابری

یکی از احکامی که بر شخص مرتد جاری می گردد، در خصوص مانعیتی است که از ارث ایجاد می کند که از دیدگاه امامیه و اهل سنت بررسی می گردد.

همۀ فقهیان مذاهب اسلامی اعم از شیعه و اهل سنت بر این باورند که کافر از مسلمان ارث نمی برد ولی در ارث بری مسلمان از کافر چنین اتفاق نظری نیست جمهور فقیهان اهل سنت عقیده دارند که مسلمان از کافر ارث نمی برند ولی مشهور فقیهان شیعه بر این باورند که مسلمان از کافر ارث می برد، چنان که مانع از ارث بری وارثان کافر هم می شوند، یعنی اگر کافری از دنیا رود و یک وارث مسلمان و چند وارث کافر داشته باشد تمام ارث وی به وارث مسلمان می رسد.[1]

از جمله آرای فقهای امامیه: در رابطه با ارث بری مسلمان از کافر  و عدم ارث بری کافر از مسلمان چنین آمده است: «فالکفر المانع….عنه فلا یرث ذمی و لا حربی و لا مرتد و لا غیر هم من أصناف الکفار مسلماً بلا خلاف فیه بین المسلمین، بل الاجماع بقسمیه علیه، بل المنقول منه مستفیض أو متواتر کالنصوص و لا ینعکس عنه نایل یرث المسلم الکافر أصلیا و مرتداً فان الاسلام لم یزده ألا غداً کما فی النصوص»[2].

کفر مانع ارث می باشد  از این رو کافر ذمی و حربی و مرتد و سایر اصناف کفار از مسلمان ارث نمی برند و در این مسأله میان مسلمانان اختلافی نیست  و اجماع محصل و منقول بر این دلالت دارد. بلکه اجماع منقول مانند روایت ها مستفیض و یا متواتر است و نزد امامیه عکس این مسأله صحیح نیست یعنی ملمان از کافر ارث می برد خواه کافر اصلی باشد و یا مرتد، زیرا اسلام بر عزت مسلمانان می افزاید چنان که در روایت ها آمده است.[3]

و از آرای فقهای عامه در رابطه با ارث مرتد شافعی در کتاب الام می گوید: سفیان بن عینیه از زهری از علی بن الحسین  از عمروبن عثمان از اسامه بن زید نقل می کند که رسول خدا(ص) فرمود: مسلمان از کافر ارث نمی برد و کافر هم از مسلمان ارث نمی برد.[4]

شافعی گفته است ما هم بر همین عقیده ایم. پس هر کس با اسلام مخالفت ورزد از اهل کتاب یا بت پرستان و اگر کسی از اسلام برگردد، مسلمان از او ارث نمی برد  به جهت سخن پیامبر(ص) که فرموده اند: و خداوند پیوند میان مسلمانان و مشرکان را قطع کرده است گرچه بعضی از مردم در این مورد با ما هم رأی هستند ولیکن برخی دیگر مرتد را استثناء کرده اند و گفته اند ورثۀ مسلمان از مرتد ارث می برد.[5]

و احمد بن حمد بن قدوری  حنفی در کتاب المختصر می نویسد:

«و الکفر کله مله واحده یتوارث به أهله و لا یرث المسلم من الکافر، لا الکافر من المسلم، و مال المرتد لورثته من المسلمین، و ما اکتسبه فی حال ردته فیء»[6].

تمامی کفر یک کیش واحد است، و کافران از یکدیگر ارث می برند، ولی مسلمان از کافر و کافر از مسلمان ارث نمی برد ثروت مرتد از آن وارثان مسلمان وی می باشد و آنچه در زمان ارتداد و بدست آورد فی ء خواهد بود.

ابن رشد مالکی در کتاب بدایه المجتهد: «أنه أجمع المسلمون علی أن الکافر لا یرث المسلم  لقوله تعالی:و لن یجعل الله یتکافرون علی المؤمنین سبیلاً) و لما ثبت من قوله (علیه الصلاه و السلام): لا یرث المسلم الکافر و لا الکافر المسلم و اختلفوا فی میراث المسلم الکافر، و فی میراث المسلم المرتد، فذهب جمهور العلماء من الصحابه و التابعین و فقهاء الا مصار إلی أنه لا یرث المسلم بهذا الاثر الثابت، و ذهب معاذ بن و معاویه من الصحابه و سعید بن المسیب و مسروق من التابعین و جماعه إلی أن المسلم یرث الکافر»[7].

تمامی مسلمانان اتفاق دارند که کافر از مسلمان ارث نمی برد، زیرا خداوند در قرآن فرموده است: برای کافران بر مؤمنان سلطه ای نیست. و نیز رسول خدا(ص) فرموده است: مسلمان از کافر و کافر از مسلمان ارث نمی برد. اما در مورد ارث بری مسلمان از کافر و مرتد مسلمان، اختلاف کرده اند. جمهور عالمان از صحابه و تابعین و فقهیان عصرهای مختلف بر این عقیده اند که مسلمان از کافر ارث نمی برد. لیکن معاذبن جبل و معاویه از میان صحابه و سعید بن مسیب و مسروق از میان ابن قدامه حنبلی در کتاب المقنع: «لا یرث المسلم الکافر؛ و لا الکافر المسلم، الا أن یسلم قبل قسم المیراث، فیرثه»؛ مسلمان از کافر ارث نمی برد و کافر از مسلمان ارث نمی برد مگر آن که کافر پیش از تقسیم ارث مسلمان گردد که در این صورت ارث خواهد برد.[8]

 



[1] .صانعی، برگرفته از نظریات فقهی مرجع عالیقدر صانعی(ارث غیر مسلمان از مسلمان) فقه الثقلین، قم، ص15.
[2] .محمد حسن نجفی، جواهرالکلام، ج39، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ص15.
 
[4] .ابی عبدالله، محمد ابن ادریس، شافعی، الام، جزء رابع، ج5، دارالفکر لبنان، ص89.
[5] .برگرفته از نظریات فقهی مرجع عالیقدر حضرت ایه الله العظمی صانعی(ارث غیر مسلمان از مسلمان)، مؤسسه فرهنگی دارالثقلین، ص21.
[6] . دمشقی المیدانی، عبدالغنی، الباب فی شرح الکتاب، المختصر المشتهر باسم، الکتاب، ابوالحسن احمد بن محمد القدوری البغدادی، مکتبه العلمیه بیروت، لبنان، ج4.

 
[7] . ابن رشد الحنفیه،بدایه المجتهد و نهایه المقتصد، تحقیق خالد العطار،ج2، الطبعه 1415، دارالفکر،ص287.
[8] .موفق الدین عبدالله بن قدامه المقدسی، المقنع  فی فقه، الاماما السنه احمد حنبل الشیبانی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ص191.

موضوعات: مقالات, فقهی
[یکشنبه 1398-06-31] [ 08:22:00 ق.ظ ]