علت حرمت ربا

محقق: فاطمه سادات قادریان

ربا یکی از ظالمانه ترین انواع استثمار بر شمرده شده است، اسلام با این راه پلید به هر شکل و زیر هر لوائی که باشد به شدت مبارزه کرده و ربا خواران را به شدت نهی کرده است. در دین مبین اسلام از اینکه خود پول مستقلا عامل منحصر در جلب بهره باشد و به صورت ربا از آن استفاده شود و موجب شکاف عمیق اقتصادی گردد شدیدا منع شده، واز رکود شدید مال و در حبس نگه داشتن و به جریان نیند اختن آن جلوگیری به عمل آمده است.و تاکید شده که نباید مال و سرمایه که در اختیار کسی قرار دارد، بدون اینکه در راه صحیحی به کار بیفتد راکد و معلل بماند.(پوستی و حسنی،1379.ص 165).

1-مبنای اخلاقی

اوّلین چیزی که شخص در این باب از رموز این قانون درک می‏کند، مبنای اخلاقی و ادبی آنست.وجدان آدمی بین سودی که از راه دادوستد حلال و سودی که از طریق معاملات ربوی حاصل می‏شود فرق می‏گذارد هرچند نتواند درخارج بیان کند. و اگر فرقی احساس نکنیم به جهت عدم توجه و وجود هوی و هوس و پدید آمدن پرده‏هایی است که فهم ما را پوشانده و ما را از درک حقیقت بازداشته است.                                                                                 

2-مبنای اجتماعی

اگر ما به این قضیه از نظر اجتماعی نظر افکنیم حکمت و استحکام این قانونگذاری در درخشنده‏ترین مظاهر خود آشکارمی‏گردد. اگر هر فردی حق خود را فقط برای خود بخواهد و راهی برای تراحم و تعاون و نیکوکاری نگشاید، زندگی در این‏گونه اجتماعات طاقت فرسا می‏گردد، بلکه می‏گویم این‏که برای صاحب پول ضمانت سود شود بدون این‏که برای وام گیرنده این‏چنین ضمانتی صورت گیرد موجب آنست که پول را برکار ترجیح بدهیم و زیانی که از این ناحیه متوجه اجتماع می‏گردد بگونه زیانهای اشتباهات نظری یا ادبی نیست که در وضع اجتماع تأثیر چندانی نداشته باشد.این امر سبب می‏شود که امور آن‏طور که هست در جای خود قرار نگیرد و ارزشهای مادی بر ارزشهای انسانی برتری پیدا کند. علاوه بر اینها این کار با نظام طبقاتی اجتماع برخورد عمیق ظالمانه‏ای دارد که بدین وسیله شکاف طبقاتی ایجاد می‏گردد که ثروت بجای معینی راه خود را باز کند و ما باید بجای این از کوچکترین فرصت برای تساوی بین افراد مجتمع استفاده کنیم و دیگران را به اموری واداریم تا مادّیات در نظرشان بی‏اهمیت شود و همه در یک سطح قرار گیرند و در نتیجه تمایلشان به یکپارچگی و اتحاد زیاد شود. پس با این تفاسیر ربا خواری باعث می شود که درآمد و پول از شکل اصلی اش تحریف و به شکل یک کالا درآید و از این رهگذر جامعه گرفتار خسارت گردد.(مکارم،  1389، ص150).

3-مبنای اقتصادی

ربا مال بادآورده و خوردن مال به باطل است. که معنای خوردن مال به باطل ان است که کسی بدون هیچ دلیل عقلی و منطقی در امدی به دست اورد. مانند در امد از راه قمار بازی و یا شراب فروشی و ….                              

ربا باز دارنده ی مردم از تلاش های اقتصادی است. در روایت داریم که هشام از امام صادق علیه السلام سوال کرد:چرا ربا حرام شده؟ و حضرت فرمودند: اگر ربا خواری حلال بود مردم کارهای مفید تجاری و هرآنچه را که به آن احتیاج داشند ترک می کردند.( عاملی، ج 12، ح 10). حال به این قضیه از نظر عدالت اقتصادی نظر افکنیم. طرفداران ربا به ما می‏گویند-و بعضی از گفته‏هاشان حق است-سودی که وام گیرنده تولید می‏کند از بهم آمیختگی پول وام دهنده و کوشش وام گیرنده به وجود می‏آید؛چگونه می‏گویید برای عمل و کوشش حقی هست امّا برای پول حقی منظور نمی‏شود؛ با وجودی که به وسیله هر دو یعنی عمل و پول آن سود حاصل شده است.
از این اشکال چنین جواب می‏دهیم: درست است که سود از دو چیز- مال و عمل حاصل می‏گردد و نمی‏توان آن را انکار نمود ولی باید توجه داشت که در این‏جا از یک چیز غفلت شده است و ان اینکه اشکال‏کنندگان، یک مطلب را از  نظر انداخته‏اند، آنان باید بدانند که به مجرد وام گرفتن سرمایه به ملک وام گیرنده در می‏آید و بین قرض دهنده و سرمایه، قطع رابطه می‏شود؛ بطوری که قرض گیرنده به مسؤولیت خودش سرمایه را بکار می‏اندازد خواه زیان کند خواه سود ببرد و نیز اگر سرمایه تلف شود، بر عهده وام گیرنده است و از کیسه او رفته است.هرگاه بخواهیم قرض دهنده را در سود شرکتکنیم باید او را در زیان هم شریک گردانیم زیرا در مقابل هر حقی، حقی بوجود می آید (صانعی، 1363 ، 5)

 

موضوعات: مقالات, فقهی
[یکشنبه 1398-05-27] [ 08:32:00 ق.ظ ]