معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  آثار تربیتی عبادت از منظر قرآن و صحیفه سجادیه ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهراء(س) گرگان نشست علمی آثار تربیتی عبادت از منظر قرآن و صحیفه سجادیه به مناسبت هفته پژوهش در تاریخ1403/09/21 برگزار گردید.

در این نشست خانم فرح زاد دانش آموخته سطح 3 این مدرسه گفت: در فرهنگ تربیتی ائمه معصومین (علیهم السلام)، بالاترین درجه بندگی و عبودیت یک انسان، عبادت است. حقیقت دعا و نیایش، بندگی برای خداست و راز و نیاز در محضر معبود، نشانه بندگی و امتیاز انسان از سایر موجودات و نردبانی برای رسیدن به کمال است.

 دانش آموخته سطح 3 این مدرسه ادعیه و مناجاتی که از پیشوایان معصوم (علیهم السلام)به یادگار مانده را مجموعه‌ای از درس خودسازی و انسان‌سازی دانست و گفت:  انسانی که به مکتب دعا و نیایش معتقد باشد با تاسی از مکتب اهل بیت (علیهم السلام)، قادر است خود را تربیت کند و به مقام عبودیت برسد. رفتار و کردار انسان بستگی تمام به تربیت او دارد.

وی عوامل متعدد از جمله عوامل محیطی، تربیتی و عقیدتی را در شکل‌گیری رفتارهای انسان موثر دانسته و گفت: انسان با اراده و اختیاری که دارد می‌تواند با انتخاب رفتار نیک یا بد به اوج سعادت یا شقاوت دست یابد.

خانم فرح زاد ادامه داد:  برای خودشناسی و خودسازی و کسب کمالات معنوی راهی موثرتر از کانال ارتباطی عبادت نیست و این ارتباط معنوی در طهارت روح و سلامت روان فرد نیز اثر مطلوب دارد، همچنین سبب انگیزه برای ایجاد فضائل و دوری از رذایل اخلاقی می‌شود.

دانش آموخته سطح 3 این مدرسه در ادامه به آثار عبادت در بُعد اجتماعی پرداخت و گفت: عبادت سبب اتحاد و همبستگی و تحکیم پیوندها و تقویت باورهای دینی و بهبود روابط اجتماعی می‌گردد. لذا مهم‌ترین راه شناخت عوامل هدایت انسان، انس با قرآن و ادعیه است و این ارتباط با خالق یکتا به نوعی روش تربیتی است. با توجه به آیات و روایات هر یک از جلوه‌های عبادت اثر تربیتی ویژه‌ای دارد؛ نماز از فحشا و منکر نهی می‌کند، روزه با هوای نفس مبارزه می‌کند و تمرین خویشتن‌داری است، زکات اختلاف طبقاتی را کاهش می‌دهد و حج باعث قوت و قدرت اسلام و اتحاد صفوف مسلمانان می‌شود.

وی در ادامه گفت: صحیفه سجادیه هم که یکی از متون مهم شیعی می‌باشد مانند قرآن کریم، شامل اصول اسلامی و معارف ارزشمندی است که موجب استواری عقاید و تکامل نفوس و فزونی صفات پسندیده در انسان می‌گردد، در واقع تمام بیانات مطرح شده از امام سجاد علیه السلام که در صحیفه سجادیه، آمده برگرفته از کلام خدا و قرآن است. امام سجاد علیه السلام، با تاکید بر عبادت و انس با خدا در قالب دعا، انسان را به صورت ریشه‌ای تربیت کرده و ارزش‌ها و مکارم اخلاقی را در وجود انسان نهادینه می‌سازد.

خانم فرح زاد گفت: در فرهنگ اسلام که تعلیم و تربیت بر پایه اعتقادات دینی بنا شده، زمانی عبادت، ارزش تربیتی خود را نشان می‌دهد که اثر این اعتقاد و عمل در تمام کردار و گفتار فرد نمایان باشد چنین فردی با تربیت خود، در نهایت به رشد و تربیت جامعه هم کمک می‌کند. بر این اساس هر چه رفتار و گفتار فرد با دیگر افراد جامعه بهتر باشد و از روابط اجتماعی سالم‌تری برخوردار باشد، زمینه رشد و تکامل در او فراهم‌تر می‌شود و روابط اجتماعی بهبود می‌یابد.

دانش آموخته سطح 3 این مدرسه در پایان گفت: با عنایت به آیات کریمه و دعاهای وارده از امام سجاد (علیه السلام) در صحیفه سجادیه، در رابطه با ثمرات تربیتی عبادت در بُعد فردی و اجتماعی، تمام آثار معنوی که در عبادت است در سایه ایمان به خدا سرچشمه می‌گیرد و دستیابی به مقام قرب الهی، که هدف غایی آفرینش است با تحصیل کمالات و از کانال ارتباطی عبادت حاصل می‌گردد و عبادت ضامن بقای تربیت فرد و جامعه می‌باشد.

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
[یکشنبه 1403-12-12] [ 08:19:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کتاب انسان در قوس نزول و صعود ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهراء(س) گرگان نشست معرفی کتاب  انسان در قوس نزول و صعود در تاریخ 8 اسفند 1403 برگزار گردید.

در این نشست سرکار خانم موسوی استاد حوزه و دانشگاه از دغدغه‌های عمیق خود برای یافتن ریشه‌های بنیادین اخلاق و معنویت سخن گفت. او که از پرداختن به مسائل سطحی‌تر احساس رضایت نمی‌کرد، سال‌ها به تحقیق و مطالعه پرداخته و حاصل آن، تدوین دو کتاب با رویکردی نو به انسان‌شناسی و خودشناسی بوده است.

استاد حوزه و دانشگاه در ادامه، به سرگذشت خود اشاره کرد و گفت: “از کودکی در فضای طلبگی بزرگ شدم و با مسائل فقهی درگیر بودم، اما این‌ها هیچگاه پاسخگوی دغدغه‌های اصلی من نبود.” او که احساس می‌کرده خلاء بزرگی در فهم مسائل دینی وجود دارد، به دنبال یافتن بنیان‌های اساسی‌تری بوده تا اصلاح را از ریشه آغاز کند.

وی در سال ۵۸ تدریس کتاب “اخلاق مرکب راهوار سعادت” را آغاز کرده که حاصل تلاش ایشان، نگاه به حقیقت وجود انسان از منظر قرآن است. این کتاب که به دو بخش انسان‌سازی و انسان‌شناسی تقسیم شده، پس از ۱۰ سال تلاش در سال ۹۰ به چاپ رسیده است.

سرکار خانم موسوی همچنین به تلاش خود برای فهم تفسیر المیزان اشاره کرد و گفت که پس از چند ماه مطالعه در سال ۶۴، متوجه شدم که مقدمات لازم برای فهم این کتاب را ندارم. او تا سال ۸۵ به کسب این مقدمات پرداخته و سپس مجدداً به تدریس “مرکب راهوار سعادت” مشغول شده است.

به گفته وی، کتاب “انسان در قوس نزول و صعود” نیز با هدف انسان‌سازی نوشته شده، اما با رویکردی عمیق‌تر به انسان‌شناسی. او معتقد است شناخت دقیق‌تر بنیادهای انسانی، ساختن انسان را محکم‌تر می‌کند.

 وی “تمام دردهای آدمی را محصول خودنشناسی دانست و گفت: تمام بحث‌های حقوقی فقهی و همه گرفتاری‌ها از خودنشناسی است.”

استاد حوزه و دانشگاه معتقد است که خودشناسی، کلید سعادت و حل مشکلات انسان است و کتاب‌های او، تلاشی برای راهنمایی افراد در این مسیر است.

وی در ادامه با اشاره به کتاب “ انسان در قوس نزول و صعود”، بر اهمیت خودشناسی در مسیر انسان‌سازی و رسیدن به سعادت تاکید کرد.

ایشان با اشاره به آیه مربوط به خلقت انسان به عنوان خلیفه خدا، به اعتراض ملائکه و پاسخ خداوند با تعلیم اسماء به آدم، به این نکته اشاره کرد که خمیرمایه وجودی انسان با تعلیم اسماء شکل گرفت. وی در ادامه با طرح این سوال که منظور از اسماء چیست و چگونه تعلیم داده شد، به مقام والای آدمیت اشاره نمود.

سرکار خانم موسوی با استناد به فرمایش امام علی (علیه السلام) “من عرف نفسه فقد عرف ربه”، خودشناسی را نه تنها مقدمه خداشناسی، بلکه عین آن دانست و اظهار داشت که شناخت خود، شناخت مظهر تمام نمای اوصاف حق است.

وی تاکید کرد که برای رسیدن به هر هدفی، باید از خودشناسی آغاز کرد و با درک تار و پود وجودی، هدف از خلقت و مسیر پیش رو را مشخص نمود. سعادت و شقاوت انسان در گرو شناخت صحیح از خویشتن است. اگر انسان خود را مظهر اوصاف الهی و خلیفه خدا بشناسد، به خود احترام گذاشته و در مسیر تکامل گام برمی‌دارد.

در پایان، سخنران با ابراز تاسف از رنج‌ها و گرفتاری‌های بشر، ریشه تمام مشکلات حقوقی، فقهی و اجتماعی را در خودنشناسی دانست و بر ضرورت توجه به این مهم تاکید کرد.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, معرفی کتاب, بروشور
 [ 08:00:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش تدبیر زن در خانواده از منظر فرهنگ اسلامی ...

“به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهرا(س) گرگان نشست علمی با عنوان« نقش تدبیر زن در خانواده از منظر فرهنگ اسلامی» در این مدرسه در تاریخ1403/09/19  برگزار گردید.
در این نشست خانم فاطمه عظیمی از طلاب این مدرسه به تبیین مقاله خود در این موضوع پرداخت.
وی گفت:
دین اسلام با تکیه بر آموزه‌های قرآنی و روایی، جایگاه بلند و ارزشمندی را برای زنان قائل شده و آن‌ها را در خلقت و کرامت انسانی هم‌تراز مردان می‌داند. زنان در چارچوب خانواده وظایف متعددی چون رعایت حقوق همسر، مشارکت در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی و مدیریت امور منزل را بر عهده دارند.
طلبه سطح سه این مدرسه نقش بی‌بدیل مادر در انتقال ارزش‌های دینی و اخلاقی و تربیت فرزندان را مورد تأکید آموزه‌های اسلامی دانست و گفت:
جایگاه زن در اسلام بسیار ارزشمند است و حقوق و حدود زن در خانواده مشخص شده است.
چون زن وظایف و مسئولیت‌های متعددی از جمله به‌عنوان همسر، به عنوان مادر در تربیت فرزندان، به عنوان مدیریت منزل و امور خانه‌داری و…. به عهده دارد.

عظیمی به بیان آیات مختلفی از قرآن کریم در مقام و منزلت زن پرداخته و گفت: آیه «من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبة» (نحل: 97) از مرد و زن، هر کس کار شایسته انجام دهد درحالی‌که مؤمن است، مسلماً او را به زندگی پاک و پاکیزه ای زنده می‌داریم. این آیه نشان می‌دهد زن و مرد در کرامت انسانی و پاداش الهی برابرند.
آیاتی که حقوق اجتماعی و حقوق خانوادگی زن را بیان می‌کنند، نظیر حق تملک اموال و دارایی، حق ارث، حق طلاق، حق سرپرستی فرزندان پس از طلاق و غیره، نشان از جایگاه بالا و احترام به شخصیت زن در اسلام دارد.
«لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمّا تَرَک اَلْوالِدانِ وَ اَلْأَقْرَبُونَ وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمّا تَرَک اَلْوالِدانِ وَ اَلْأَقْرَبُونَ مِمّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ کثُرَ نَصِیباً مَفْرُوضا»ً (نساء: 7) برای مردان از آنچه پدر و مادر و نزدیکان [پس از مرگ خود] به جای می گذارند سهمی است؛ و برای زنان هم آنچه پدر و مادر و نزدیکان به جای می گذارند سهمی است، اندک باشد یا بسیار، سهمی است لازم و واجب.
ذکر زنان الگو در قرآن مانند حضرت مریم، آسیه همسر فرعون، حضرت خدیجه و… نشان از اهمیت و جایگاه والای زن در اسلام دارد. آیاتی که به زیبایی‌های بهشتی و پاداش الهی برای زنان و مردان صالح اشاره می‌کنند، بیانگر جایگاه یکسان آنان در پیشگاه خداوند است.
وی سپس به بیان روایت معصومین در مورد جایگاه زنان پرداخت و گفت:
منابع حدیثی شیعه حاوی روایات بسیاری در خصوص منزلت و شأن زنان در اسلام از معصومین (ع) است. امام جعفر صادق (ع) در روایتی می‌فرمایند: “"زنان صالح و شایسته از میان اهل دنیا در عالم آخرت از حورالعین زیباتر خواهند بود."” من لایحضره الفقیه، (شیخ صدوق، ج3، ص385). این حدیثِ شریف، گویای جایگاه والای زنان باایمان و نیکوکار نسبت به حورالعین در عالم برزخ و قیامت است.
همچنین، از پیامبر گرامی اسلام (ص) در منبع حدیثی “"بحارالانوار"” نقل شده‌ است که: “"با افزایش ایمان بندگان، محبت آنان نسبت به زنان نیز افزون می‌شود. این حدیث نشان‌دهنده ارتباط مستقیم بین ایمان و منزلت زن در نگاه مؤمنان است.
دانش آموخته سطح دو این مدرسه با بیان الگو بودن حضرت زهرا(س) برای بانوان گفت: از میان الگوهای بی‌بدیل، شخصیت مقدس حضرت فاطمه زهرا (س)، بانوی بزرگ اسلام، می‌تواند الهام‌بخش زنان و مردان در عصر حاضر باشد. . ایشان الگویی از همسرداری فداکارانه، مادری مهربان و صاحب تدبیر حکیمانه بوده‌اند و امام علی (ع) نیز درباره مقام بلند حضرت زهرا (س) می‌فرمایند: «او راهنمای مؤمنان و مظهر رحمت خداوندی بود.
عظیمی در ادامه وظایف و مسئولیت‌ های زن به عنوان همسر را برشمرد و توضیحاتی در این خصوص ارائه نمود و گفت: فرمان‌برداری از همسر در حدود شرع و عرف،حسن معاشرت و ایجاد محیط آرام، مشورت در امورات زندگی، حفظ حریم خصوصی و اسرار همسر بسیار مهم می باشد.
وی سپس به بیان حقوق و حدود زن در خانواده پرداخت و گفت:
یکی از مباحث مهم در تبیین جایگاه زن در خانواده از منظر فرهنگ اسلامی، بحث حقوق و حدود زنان است. اسلام با تأکید بر کرامت انسانی زن، حقوق ویژه‌ای را برای او قائل شده است. البته این حقوق در کنار وظایف و مسئولیت‌هایی است که زن در چارچوب خانواده بر عهده دارد. شناخت حقوق و تکالیف زنان و همچنین مرزها و حدودی که شرع و عرف برای آنان مشخص کرده است، نقش بسزایی در تحکیم بنیان خانواده خواهد داشت. حق دریافت مهریه و نفقه از شوهر، حق مالکیت و اموال شخصی، حق مشارکت در تصمیم‌گیری‌های خانواده، حدود در رعایت حجاب و اخلاق در ارتباط با محارم و از این قبیل ..
عظیمی در ادامه به بیان مدیریت منزل و امور خانه داری زن پرداخت و آ ن را تشریح کرد و گفت: خانه پایگاه دیرین زنان است حتی آنها که مجبورند برای تامین هزینه زندگی ساعاتی این پایگاه را ترک کنند از انجام اموری که در حوزه خانواده به عنوان وظیفه خاص زنان تلقی شده است معاف نیستند کار در خانه، اصلی است که با تولد هر دختر همزاد و همراه او دانسته شده است.
وی گفت: اصولاً با پیشرفت زندگی و توسعه حوائج بشر امور خانواده نیز شاخ‌وبرگ فراوانی یافته که عمدتاً سنگینی خود را بر زن وارد می‌نماید البته بهتر است بین مدیریت و تدبیر امور خانه به عنوان پاسداری از اصلی ترین عنصر جامعه یعنی خانواده و از ظریفترین مسائل است و کار بی‌امان در آن به گونه دو مقوله جداگانه بنگریم آنچه امروزه به‌عنوان امر خانه‌داری نام برده می‌شود تلفیق هر دو موضوع فوق است امر خانه‌داری آن‌چنان وسیع گوناگون و پر حجم است که بررسی همه جوانب آن مشکل خواهد بود. جنبه هایی از آن عبارتند از: برقرار کردن توازن میان دخل و خرج ، از امور مهم خانه‌داری، آشپزی،….. است. زنی که در پخت و پز و آشپزی مهارت دارد و با صرف بودجه ای کم‌ غذاهای خوب تهیه می‌کند، از بهترین زنان شمرده شده است. رسول خدا (ص) می‌فرماید:
بهترین زنان شما زنی است که خودش را خوش بو می کند و در آشپزی مهارت دارد و میانه روی را از دست نمی‌دهد. چنین زنی از کارکنان خداست و هرگز با شکست و پشیمانی مواجه نخواهد شد.
بهداشت و نظافت در اسلام دارای اهمیت ویژه‌ای است و اصولی اخلاقی و فرهنگی در خانواده اسلامی را تشکیل می‌دهد. اسلام خانه را محیطی مقدس و مهم می‌شناسد که نظم، پاکیزگی و زیبایی آن نه تنها به مردم کمک می‌کند تا زندگی مطلوب‌تری داشته باشند، بلکه باعث نزدیک‌تر شدن به خداوند و ایجاد سکون در خانواده می‌شود. براین‌اساس، مسئولیت نظافت و بهداشت خانه به‌عنوان یک وظیفه اخلاقی در دین اسلام تأکید دارد.
وی اضافه کرد: تربیت فرزند به‎عنوان مهم‏ترین نقش والدین در آیات و روایات اسلامی مورد تأکید قرار گرفته است. در بیشتر نظریه‏های رشد شخصیت، مادر به‎عنوان فرد تأثیرگذار بر تربیت و رشد شخصیت کودک معرفی شده است. یکی از ساحت‏های تربیت، تربیت دینی، آموزش اصول دینی و اخلاقی است که دارای زمینه‏ها و عوامل متعددی است و در این میان مادر نقش والایی دارد.
در دین اسلام، تأکید فراوان بر این مطلب می‌شود که اصول دین تقلیدی نیست، بلکه فرد باید با آگاهی و آزادی آن را بپذیرد؛ بنابراین، باید تلاش کنیم که کودک و نوجوان را به طریقی مثبت و ترغیب کننده، به دین دعوت نماییم و از افرادی که دارای مبناهای اعتقادی و فکری قوی هستند در این زمینه، کمک بگیریم. باید توجه داشته باشیم که کودک و به ویژه نوجوان، در مقابل برخوردهای آمرانه، مقاومت می کند.
بنابراین، والدین مکلف‌اند تا فرزندانشان را از خردسالی تا جوانی با معارف و آموزه‌های دینی آشنا ساخته و زمینه رشد و تعالی معنوی و اخلاقی آن‌ها را فراهم آورند. نقش مادر در این میان بسیار حائز اهمیت است.
عظیمی در پایان گفت: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) در مناسبت‌های گوناگون، به دفعات و با تأکید، می‌فرمودند:
اسلام دین آسانی است و دین داری مشکل نیست. مبادا افراد نادان بر خود سخت بگیرند و مبادا متولّیان امور دینی کاری انجام دهند که مردم تصور کنند دین داری مشکل است و با سخت گیری های بی جا مردم را از دین فراری دهند.
تقویت حس مسئولیت پذیری در فرزندان، توجه به نیازهای عاطفی فرزندان، توجه به سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی فرزندان از مهم ترین وظایف فرزندان است که والدین و به خصوص مادر باید به آن بپردازد.

موضوعات: نشست علمی
 [ 07:44:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کارگاه یک روزه پایان نامه نویسی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهراء(س) گرگان کارگاه یک روزه پایان نامه نویسی در تاریخ1403/11/04  در مدرسه علمیه تخصصی الزهراء(س) گرگان برگزار گردید.

در این کارگاه حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای فضیلت در جلسات صبح به بیان مولفه های یک عنوان خوب، واژگان کليدي، بيان مسأله تشريح ابعاد و حدود مسأله و معرفي دقيق آن، بيان جنبه هاي مورد توجّه در پژوهش حاضر، علت انتخاب موضوع و اهميت و فائده آن، تاريخچه یا پيشينه پژوهش پرداختند و نمونه هایی از یک طرح اجمالی را بررسی کردند و در ادامه سرفصل‌های طرح تفصیلی یعنی سؤال های پژوهش، پيش فرضها و فرضيه هاي پژوهش، مفاهيم و متغيرها، روش پژوهش،  روش گردآوری اطلاعات و داده‌ها، اهداف پژوهش،  سازماندهي پژوهش (شامل بخش¬ها، فصل¬ها و گفتارها)، نتیجه گیری نهایی، فهرست منابع (کتاب شناسي پژوهش) را مورد بررسی قرار دادند.

موضوعات: بروشور, کارگاه
[سه شنبه 1403-04-19] [ 02:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آزادی زنان با نگاه تمدنی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهراء(س) گرگان، دکتر حکمت نیا در پنل علمی آزادی زنان با نگاه تمدنی که با مشارکت حوزه علمیه خواهران استان گلستان و مدارس سطح دو حوزه های علمیه خواهران استان در تاریخ1403/2/12  برگزار شد به بحث پیرامون آزادی زنان با نگاه تمدنی پرداخت و در ابتدا به بیان انواع محیط‌های رفتاری پرداخت و گفت: محیط‌های رفتاری شامل حریم خصوصی محیط خانواده حوزه اجتماع و فضای مجازی می‌باشد فضای مجازی محیط در عرض آنها نیست بلکه توسعه‌ای به بروز رفتار می‌دهد.

دانشمند حقوق اسلامی در ادامه گفت: هنگامی که سخن از حقوق به میان می‌آید نقش دولت به عنوان یک کنشگر با حفظ محیط باید سنجیده شود و نیز موجه بودن رفتار نسبت به محیط که بعد اخلاقی آن است و نحوه تصمیم گیری انسان که تدبیر نامیده می‌شود باید مشخص شود. انسان‌ها در محیط خلوت و خانواده و فضای مجازی آزادی به لحاظ حقوقی دارند اما به لحاظ اخلاقی مسئولیت دارند و رفتار آنها از لحاظ اخلاقی اقتصادی اجتماعی و غیره نیاز به تدبیر دارد.

وی در ادامه به تعریف آزادی در محیط‌های سه گانه پرداخت و گفت: منظور از آزادی توانایی تغییر یک نسبت حقوقی با دیگران است که در اینجا نیز نیاز به مهارت محاسبه و تدبیر است.رابطه آزادی با اخلاق معکوس است یعنی هرچه آزادی انسان بیشتر شود کفه اخلاق سنگین‌تر و تدبیر سخت‌تر می‌شود و هرچه آزادی محدودتر شود کفه تدبیر و اخلاقیات سبک‌تر می‌شود و مهم در اینجا برقراری تعادل است.

دکتر حکت نیا گفت: در نظام‌های لیبرالیستی برای برقراری تعادل، نظام اجتماعی را به سمت تدبیر می‌برند و پیامدهای رفتار را به خود افراد واگذار می‌کنند. اما در نظام کشور ما به جای ایجاد قدرت تشخیص و تدبیر دست به محدودیت آزادی زده‌اند تا انسان‌ها در تدبیر کمتر دچار مشکل شوند.

دانشمند حقوق اسلامی ادامه داد: اگر بخواهیم آزادی در محیط تمدنی را مورد بررسی قرار بدهیم باید ضوابط این سه محیط را مرتبط و متاثر از یکدیگر بررسی کنیم تا به یک ساختار و الگو برسیم و اگر آن الگو را نسبت به زنان به گونه‌ای توانستیم ترتیب بدهیم که بخش تدبیری اخلاقی و حقوقی در محیط خانواده و اجتماع و محیط مجازی مبتنی بر مبانی باشد به الگوی سوم دست یافته ایم.

در ادامه این پنل علمی سوالاتی از طرف حاضران مطرح گردید که آقای دکتر حکمت نیا به آن ها پاسخ داد. از جمله سوالات مطرح شده در این پنل علمی عبارت بود از این که:

آیا در یک مثال عینی مسئله حجاب عملاً در دسته امور خصوصی و شخصی و فردی قرار می‌گیرد؟ یا به دلیل ابعاد اجتماعی مسئله اجتماعی است؟ اگر اجتماعی شد اساساً در حوزه مداخلات دولت قرار می‌گیرد اگر هم با تعریف و ضابطه مورد نظر شما خصوصی است گفتیم دولت مداخلاتش باید موجه باشد چه توجیهی برای مداخله در این مسئله حجاب می‌تواند وجود داشته باشد؟

پاسخ آقای دکتر حکمت نیا : موضوعیت حریم بودن و عنصر خلوت بودن در حریم خصوصی، برای آنجایی است که در واقع یک محیطی خودمختار و محرمانه است که شخص در آن خودمختاری دارد. علی القاعده حجاب حریم خصوصی نیست چون محرمانه نیست. امر خانوادگی هم نیست چون خانواده محیط خاص است. پس در موضوع حجاب وارد یک امر عمومی می شویم.

لیبرالیست‌ها می‌گویند: اصل بر این است که انسان‌ها در رفتارشان آزادند و این آزادی باعث کمالشان است و شخصیت افراد زمانی کمال پیدا می‌کند که خودشان را همانطوری که هستند جلوه بدهند. پس اصل بر آزادی است وبه لحاظ فلسفی اصل آزادی را می‌پذیرند. البته  اما همین افراد نمی‌گویند هیچ محدودیتی وجود ندارد.

و لذا قاعده‌ای پیدا می‌شود به عنوان منع اضرار که قدر مسلم است. می‌گوید شخص تا جایی آزاد است که ضرر به دیگری وارد نکند هم آگاهانه و هم مستقیم. آیا بی حجابی اضرار است؟ جواب می‌دهند نه. از اضرار نمی‌توان بحث حجاب را درست کرد. سوالی پیش می آید که چرا کمربند الزام است؟ چون برای دولت یک تامین حق سلامت مردم تعریف شده است که اگر فرد نتواند خودش سلامتی‌اش را تامین کند دولت باید سلامتی افراد را تامین کند. بنابراین اگر فرد از کمربند ایمنی استفاده نکند و سلامتی اش آسیب ببیند و نتواند مخارج درمان خود را بدهد دولت باید هزینه کند تا سلامتی فرد بدست آید. پس برای اینکه هزینه‌ها به گردن دولت نیفتد کمربند الزام می‌شود. این مداخله دولت از باب پیشگیری برای تحقق مسئولیت اجتماعی دولت است. و افراد  برای دولت با نبستن کمربند به لحاظ عقلی موضوع  ایجاد می‌ کنند.

حجاب نیز موجب که سلامت روانی و رفتاری افراد جامعه می‌شود از این لحاظ که با رعایت نکردن آن موضوع برای دولت ایجاد نکند، برای دولت وظیفه ایجاد می کند.

این استدلال که حجاب موجب مصونیت زنان و سلامت روان می‌شود در دیدگاه لیبرالی با مبنای مصونیت نمی‌توان الزام درست کرد. بلکه می‌توان تدبیر درست کرد. لذا با مبنای لیبرالی نمی‌توانیم مسئله را حل کنیم .چون هر استدلالی به لحاظ حقوقی پاسخ داده شده است.

یکی از بحث‌های مهم این است که وظایف دولت‌ها در مورد کمالات شخصی افراد تا چه اندازه است این به تدبیر و آزادی است یا به ایجاد محدودیت؟ دولت‌های لیبرال می گویند به تدبیر و آزادی است . چون فرد که می‌خواهد به کمال برسد به دولت ربطی ندارد.

آقای هدایت نیا در ادامه گفت: ما با ادبیات حقوقی در مسئله حجاب عملاً با سه سطح متفاوت روبرو هستیم یک سطح کاملاً اخلاقی، یک سطح فقهی که اگر فرد رعایت نکند عقوبت دارد و سطح دیگرش که دایره کوچک‌تری است تغییر یافته اش  را می توان با ادبیات حقوقی درست کرد. مثلاً فردی اگر برهنگی در جامعه داشته باشد چون اضرار دارد و هنجارشکنی هست با ادبیات حقوقی قابل الزام و مداخله است.

دایره گسترده تر آن که می‌شود رعایت حجاب شرعی، حکم شرعی در آن است ولی اگر رعایت نشود اضرار آن قابل اثبات نیست. می‌شود ایذاء باشد و البته حجاب  شرعی سطح اخلاقی آن است که مورد بحث نیست.

این لایحه جدید هم ظاهرا مسئله را تقلیل داده است از سطح فقهی که حجاب شرعی است به یک دایره محدودتر. یعنی دو دایره داشته باشیم یا دو سطح داشته باشیم. یعنی یا اخلاقی فقهی داشته باشیم هرچه فقهی  شود حقوقی هم می‌شود که می‌شود دو سطح. ما اگر سه سطح ببینیم اخلاقی و حقوقی و فقهی می‌شود. بخش حقوقی آن بخشی است که رفتار من باعث اضرار می‌شود اما در بخش فقهی رفتارهایی است که مصالح اخروی من را مخدوش می‌کند و من پاسخگو هستم ولی اگر ضرر می‌زند از دایره مداخلات خارج است.

پاسخ حکمت نیا : عامل دوم که تقریباً کشورها به آن اشاره کرده‌اند عامل ایذاء است که فرد موجب ناراحتی مستقیم دیگران شود را جدیداً دولت‌ها می‌پذیرند. امور خلاف عفت عمومی در مورد عفت عمومی دو مبنا است آیا مبنا را ایذاء قرار دهیم یا مبنا را کمال اجتماعی قرار دهیم. اگر مبنا را ایذاء قرار دهیم پس ما اخلاقیاتی  را لحاظ می‌کنیم که مردم اگر رعایت نکنند از لحاظ فقدان رعایت آزار می‌بیند روح و روانشان. پس سوال این است که آن حدی که اگر افرادی رعایت نکنند مردم مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند چه حدی است؟ بحث دیگر در بحث عفت عمومی بحث کمالیات جامعه است یعنی اخلاق مانند خونی است که در رگ‌های جامعه جریان دارد و حیات جامعه برای اینکه باقی باشد این خون باید وجود داشته باشد اگرچه فرد آگاه به این خون و کارکرد آن نباشد.

بنابراین بحث ایذاء حل است ولی صحبت بر روی قسمت دوم است اگر ایذاء نباشد و عفت عمومی جریحه‌دار نشود آیا عفت عمومی ملاک اش ایذاء است یا ملاکش استقلالیت است؟ می‌توان از ملاک استقلالی دفاع کرد چون اخلاق هویتش اجتماع را می‌سازد و نمی‌توان صرفا به ایذاء آن را برگرداند. پس دولت با این استدلال قطعاً می‌تواند مداخله کند.

نکته بعدی اینکه کسانی که قصد افساد عمومی دارند که مثلاً سازمان یافته است معمولاً کشورها اجازه نمی‌دهند. اما آن بخش که عفت عمومی مورد ایذاء را به آن معنا را نداشته باشد و موجب کمال و ارتقاء  روحی فرد می‌شود نظام‌های عقلگرا وارد نمی‌شوند و مداخله نمی‌کنند. عقل گرایی بیشتر از این جلو نمی‌آید. اما آیا شریعت و نظام دینی مداخله افزون بر این کرده است؟ نظام دینی تابع این است که منطق درونی ما در حوزه گناه و الزام چیست؟ پس منطق درونی در نظام های دینی مد نظر است. اما جوانانی که با ما گفتگو می‌کنند منطق بیرونی را قبول دارند. منطق بیرونی حدش همین است. منطق درونی تعبد شرعی می‌خواهد. اما ما می‌خواهیم لسان تعبد شرعی را عقلی کنیم. عقل بیشتر از این با ما جلو نمی‌آید. بنابراین بعضی از بحث‌ها را به لحاظ مکتب عقلگرا نمی‌توان اثبات کرد.

صرف نظر از آن مباحث آیا ما برای ارتقاء سلامت جامعه چه وظیفه‌ای را برای افراد به لحاظ عقلی می‌توانیم وارد کنیم؟ لذا بین علما هم در بحث امر به معروف و نهی از منکر که آیا از نظر عقلی قابل دفاع است یا نه بحث می‌باشد.  مثلا در جایی ضرر و زیان به جامعه وارد نشود ولو به لحاظ شخص خودش ضرر می‌بیند. مثلاً دروغ می‌گوید. در این جا اضرار برای طرف مقابل ممکن است نداشته باشد. سوال است که آیا در بحث توصیه به دیگران وظیفه داریم؟

مطالعات برون دینی  برای فهم و استدلال  و درک مطالب بسیار مهم است. چون اطلاعاتی که به دست می‌آید بسیار باارزش است. باید مهارت لازم را برای اجرای امر به معروف به دست آوریم. اگر قصد نجات برای دیگران داریم و دلسوزانه و مشفقانه باشد اصلاح اجتماعی صورت می‌گیرد.

ما در منابع اسلامی دو بحث متفاوت داریم یکی ارشاد جاهل است و یکی نهی از منکر است و بحث موعظه .کسی که نادان است ابتدا او را نهی نمی‌کنیم ارشاد می‌کنیم. اما اگر می‌داند با وجود این قبول نمی‌کند اینجا با شرایطی انجام می‌دهیم. البته احتمال تاثیر باشد. مفسده‌ای بر آن مترتب نباشد. به نظر می‌آید بسیاری از مواردی که در ذهن افراد است این است که احتمال می‌دهیم که او جاهل است و امر بر او مشتبه شده است یا احتمال تاثیر نیست. آنجا ممکن است مصداقاً تکلیف به نهی از منکر ساقط باشد ولی تکلیف دیگری که اصطلاحا به آن ارشاد جاهل است به وجود می‌آید.

موضوعات: نشست علمی
[چهارشنبه 1403-02-26] [ 11:39:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اختتامیه همایش ملی هویت عصری زنان در آینه قرآن و حدیث ...

اختتامیه همایش ملی هویت عصری زنان در آینه قرآن و حدیث در تاریخ 12 اردیبهشت 1403 در مؤسسه آموزش عالی حوزوی الزهرا(س) گرگان برکزار می گردد.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, همایش
[یکشنبه 1403-02-09] [ 01:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حکمرانی فرهنگ مهدویت و انتظار ...

حجت الاسلام و المسلمین سیدرضا موسوی در نشست علمی حکمرانی فرهنگ مهدویت و انتظار که در جمع طلاب سطح 2 و 3 این مدرسه در تاریخ 1402/12/2 برگزار شد گفت: پنج اصل ضروری اسلامی تمدن ساز توحید، تکریم انسان، تداوم حیات بعد از مرگ، استعداد کمال انسان، حاکمیت حق و صلاح می باشد.

دکتر موسوی گفت: مبانی قرآنی حکمرانی متعالی، توحید توأمانی، عقل و وحی و اصالت آخرت می باشد.

وی در ادامه از جمله آسیبهای حکمرانی متعالی را بی نیازی از خدا و وحی یعنی اومانیزم، تحریف حقیقت(تحریف در نظام هستی و حقیقت انسان) دانست که موجب انکار خدا (انسان محوری و اومانیزم)، پذیرش عقل خودبنیاد به جای وحی و علمی ندانستن معارف الهی و متافیزیک، سکولاریزم (مدیریت دنیا با عقل خودبنیاد) و لیبرالیزم(زندگی بر اساس هوس، حاکمیت امیال و تضعیف عقلانیت نورانی) می شود.

حجت الاسلام سیدرضا موسوی گام های تمدن نوین اسلامی را نظام سازی و ايجاد دولت اسلامى و… دانست.

دکتر موسوی ادامه داد: حکمرانی انتظار به شیوه‌ای از حکمرانی گفته می‌شود که مبتنی بر انتظار فرج و ظهور امام زمان (عج) است و می‌کوشد تا با انجام وظایف و تکالیف اسلامی، زمینه‌های لازم برای آمادگی جامعه مسلمانان را فراهم کند. حکمرانی انتظار از نظر اسلام با نگرشی مهدوی، سعادت دنیوی و اخروی را هدف خلقت انسان‌ها و جوامع معرفی می‌نماید.

وی ارکان حکمرانی اسلامی را ولایت مداری و توحید، عقلانیت اسلامی و روش حکمی، پیوند شبکه‌ای، عدالت، آزادی و امنیت دانست.

حجت الاسلام سیدرضا موسوی در پایان گفت: اجتماعى مهدوی است كه معتقد است عالم، رب و خالقى دارد كه هستى عالم از او، و برگشتش نيز به او است، و نيز معتقد است كه انسان فنا ناپذير است و حيات ابدى دارد كه با مرگ پايان نمى ‏پذيرد، چنين اجتماعى در زندگى روشى دارد كه در آن سعادتِ حياتِ ابدى و تنعم در دار جاودان آخرت، تأمين مى‏شود.

موضوعات: نشست علمی
[دوشنبه 1402-12-07] [ 08:13:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کارگاه فلسفه نظام حقوق زن ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهرا سلام الله علیها گرگان، کارگاه علمی در تاریخ ۲۶ و ۲۷ مهرماه ۱۴۰۲ با همکاری معاونت پژوهش مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران استان گلستان برگزار گردید.

 در این کارگاه آقای دکتر محمود حکمت نیا به بیان دیدگاه‌ها و نظرات علمی خویش در موضوع فلسفه نظام حقوق زن پرداخت. وی در توضیح چیستی قاعده حقوقی و تفاوت آن با قواعد اخلاقی و عرفی گفت:

سنخ شناسی قواعد حقوقی از جمله مباحث مهم هر نظام حقوقی و فلسفه حقوق به شمار می‌آید و باید قواعد و روابط حقوقی را از قواعد اخلاقی و آدابی متمایز ساخت و جایگاه آنها را در مباحث فرهنگی شناخت.

وی در توضیح چیستی قاعده حقوقی گفت : احکام و قواعد در نظام حقوقی اسلام به دو دسته تقسیم می‌شوند:

احکام و قواعد تکلیفی و احکام و قواعد وضعی. احکام تکلیفی شیوه رفتار و میزان الزام به آن را مشخص می‌کند که به وجوب و حرمت و استحباب و کراهت و اباحه تقسیم می‌شود و احکام وضعی غیر تکلیفی بوده و یا به صورت غیر مستقیم حاکم بر رفتارند. احکامی چون صحت، فساد، شرط مالکیت و زوجیت….

حکمت نیا در بیان تشابه و تفاوت قاعده حقوقی با قواعد اخلاقی و عرفی گفت: قواعد حقوقی و اخلاقی هر دو بر رفتار افراد حکومت می‌کنند و بسیاری از آنها در قالب بایدها و نبایدها ظهور می‌یابند. مسائل و موضوعات مشترکی میان حقوق و اخلاق وجود دارد که از یک جهت حقوق و از جهت دیگراخلاق به شمار می‌آیند. مثلاً وجوب ادای امانت و حرمت غصب از این جهت که در تکامل روحی انسان موثرند جزء مسائل اخلاقی به شمار می‌روند و از آن جهت که مورد حمایت دولت اند و ضمانت اجرای بیرونی دارند جزء حقوق می‌باشند.

وی ادامه داد: الزاماتی که قواعد رفتار دارد اگر دارای ضمانت اجرای مثبت باشد به آن حقوق نرم گفته می‌شوند مانند تشویق‌هایی که دولت انجام می‌دهد مانند تشویق برای فرزند آوری. وریآوری  اما هنگامی که ضمانت اجرای منفی داشته باشد حقوق سخت نامیده می‌شود که با مجازات و امثال آن همراه است.

قواعد الزام آورِ ناشی از قواعد اخلاقی، اخلاق نامیده می‌شود و هنگامی که پشتوانه اخلاقی نداشته باشد عرفیات نامیده می‌شود.

استاد این کارگاه در بیان تفاوت قواعد حقوقی با قواعد اخلاقی و عرفی گفت: یکی از وجوه افتراق آنها از جهت قلمرو می‌باشد؛ زیرا مسائل حقوقی به حوزه روابط اجتماعی محدود است ولی مسائل اخلاقی همه رفتارهای اختیاری انسان حتی موارد کاملاً شخصی را نیز در بر می‌گیرد. مانند ارتباط با خدا، خلوص و حسن نیت و ….

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, کارگاه
[یکشنبه 1402-08-14] [ 01:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی(عقل از دیدگاه عرفان) ...

“به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان حجت الاسلام و المسلمین دکتر مزرئی رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج)، در مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی به بحث پیرامون « عقل از دیدگاه عرفان» در تاریخ 20 مهر 1402 پرداخت.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مزرئی رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج)، در ابتدای بحث روش عرفان را روش شهودی دانست و گفت: عرفا معتقدند حتی نظریه وحدت وجود نیاز به برهان ندارد.
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج) با بیان این که از زاویه ای دیگر به بحث عقل، در عرفان می پردازند گفت: در بحث حجیت شهود سه ملاک برای حجیت شهود ذکر شده است که در کتاب مصباح الانس فناری بیان شده است.
وی ملاک اول را شریعت یعنی متن وحیانی دانست و بیان کرد: با توجه به مبانی عرفا که قرآن را کشف اتم محمدی می دانند سایر شهودات باید با آن تطبیق داشته باشد که البته آنجا باز گفته شده که مطابقت شرط نیست و مهم این است که مخالف نباشد.
دکتر مزرئی با اشاره به اینکه ملاک دوم عقل است ادامه داد: شهودات عرفانی را با عقل بسنجیم تا مخالف روح کلی عقل نباشد. مثلا اجتماع نقیضین نشود.
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج) ملاک سوم را استاد سلوک دانست و بیان کرد: منظور استادی است که خودش اسفار اربعه را طی کرده باشد و بتواند دستگیری کند در این میان عقل جدای از شریعت، جایگاه ویژه ای در عرفان پیدا می کند.
وی در ادامه گفت: از یک سو برخی از عرفا عقل را به عنوان میزان حجیت شهود مطرح کردند ولی از سوی دیگر می گویند معارف عرفانی، طوری ورای طور عقل دارد. یعنی مناسبتی بین مدرِک و مدرکات نیست که ملاک سنجش قرار بگیرد.
دکتر مزرئی با اشاره به این مطلب که مخالفت صریحی هم در ادبیات عرفانی و شعر و شاعری و هم در لابلای کتاب های عرفان نظری و عملی نسبت به عقل وجود دارد ادامه داد: از دو جهت می توان به این امر نگاه کرد: چرا با عقل مخالف هستند و با چه عقلی مخالف اند؟ از این حیث که عقل در ادراک حقایق عرفانی ناتوان هست ؟ منظور از عقل و حقایق عرفانی چیست؟ یا از آن جهت که عقل خطاپذیر در ادراک واقعیات هست؟
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج) گفت: در بحث ناتوانی عقل از ادراک حقایق عرفانی در ساحت عرفان عملی و عرفان نظری، مراد علم عرفان نظری و علم عرفان عملی نیست. بلکه مراد تجارب سالکانه ای است که پشتوانه علم عرفان عملی و تجارب عارفانه ای است که پشتوانه علم عرفان نظری است یعنی بحث روی تجربه است.
وی گفت: عرفان نظری را از دو جهت زبان شناختی و معرفت شناسی میتوان مورد بررسی قرار داد که عقل توان درک حقایق عرفانی را ندارد عمده براهینی که عرفا ذکر کردند این است که مدرِک با مدرکات تناسب ندارد.
دکتر مزرئی در ادامه به طرح سه سوال در معنای عجز عقل پرداخته و گفت: آیا منظور این است که عقل توان ماورای معقول را ندارد؟ یا اینکه عقل نمی تواند به نحو مستقل به آن دست یابد؟ یا عقل نمی تواند به نحو مستقل آن را ممکن کند؟
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج)، ادامه داد: در دو فرض اول ورای طور عقل ورای تناقض نیست اما در دیدگاه سوم ورای تناقض است. که هر سه را عرفا بیان کردند. فوق عقل طور عقل است. اگر معنای اول و دوم مد نظر باشد می توان روی آن بحث کرد اما اگر معنای سوم منظور باشد به این معنا که ما چیزی داشته باشیم ورای عقل و در آنجا تناقض هم راه داشته باشد هیچ وقت نمی توان عقل را معیار شهود معرفی کرد. چون مهم ترین حکم عقل این است که اجتماع نقیضین نباشد .
وی گفت: بعضی مواقع به دلیل این که عارف نمی تواند شهود را به زبان بیاورد تمایز محیط و محاط بوجود می آید.
استاد مزرئی در پایان با توجه به آیه « من عمل صالحا من ذکر او انثی فلنحیینه حیاتا طیبه» گفت: می توان گزاره های شهودی را عقلی کرد. عقل فلسفی عقلی است که از ادراک طور عقل در علم حصولی باز می ماند، هرجا طور عقل است تناقض نیست.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
 [ 01:46:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی(آنتولوژی و هستی شناسی عقل) ...


به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان دکتر احمد سعادت در مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی که پنجشنبه 20 مهرماه در محل سالن قدس نمایندگی گلستان برگزار گردید ، در خصوص آنتولوژی و هستی شناسی عقل اظهار داشت : عقل فلسفی از حيث هستی شناختی به سه معنا به كار رفته است . نخست وجود مستقل، بالذات و مجرد که عقل در اين معنا اساس عالم مجردات است كه در فلسفه از آن به عقل اول و دوم و سوم و…. ياد می شود. و در حديث با تعبير ”اول ما خلق الله العقل“ اشاره به همين معنا از عقل است.
وی در تشریح معانی دوم و سوم ابراز داشت : دومين معنای عقل فلسفی، عقل به مثابه نيروی مدركه در وجود انسانی است كه همان نفس ناطقه انسان می باشد و به دو قسمت عقل نظری و عملی تقسيم می گردد. سومين معنای عقل در فلسفه، عقل به معنای معقول است.که در اين معنا عقل دو كابرد دارد: یک معنای عام که در اين معنا عقل علوم است كه در برابر وحی قرار دارد. علوم عقلی يعنی مجموعه معارف بشری كه با قدرت عقلی به دست آمده باشد. در برابر علوم نقلی و وحيانی كه از غالم غيب و وحی مي رسند.و دوم ، معنای خاص که علومی كه در برابر وحی، شهود، و تجربه قرار دارد. علوم عقلی به اين معنا همان علوم فلسفی است كه در برابر وحی و تجربه و شهود قرار دارند.
دکتر سعادت در زمینه عقل از حيث معرفت شناختی عنوان کرد : ، می توان مدعی شد كه عقل فلسفی، سيستم ادراكی است كه چشم بر هيچ يك از منابع معرفتی بشر نمی بندد. فلاسفه معتقدند كه عقل با اينكه مدركات استقلالی دارد و خودبنياد است؛ اما حوزه ادركات آن تام و كامل نيست. بلكه مدركات عقلي يا تام و كامل است (مثل بديهيات و برخی نظريات) يا با اجمال است و يا فكت ها و وقايعی است كه اصلا نسبت به آنها دركی ندارد.
وی افزود : عقل عملی يكی از شاخه های مهم عقل فلسفی است و در طول تاريخ فلاسفه اسلامی، به آن توجه كرده اند. ليكن آن اندازه كه به عقل نظری اهتمام ورزيده اند، كمتر به عقل عملی توجه كرده اند.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
 [ 01:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت