معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








شهریور 1397
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  واژه شناسی کلمات ذنب و اثم ...

نگارنده: مرضیه رهنما

یکی از اعجازهای قرآن کریم اعجاز در الفاظ آن است؛ چنانکه یک مفهوم را با الفاظ گوناگون، به مناسبت های مختلف با معانی مورد نظر بیان می کند. یکی از مفاهیم که در قرآن کریم با الفاظ مختلف بیان شده مفهوم گناه است که قرآن کریم با واژه هایی همچون ذنب، اثم، سیئه، معصیت و … به آن اشاره کرده است که در این مبحث به واژه شناسی کلمات ذنب و اثم می پردازیم.

ذنب: واژه ذنب و مشتقات آن،  ۳۹ بار در قرآن کریم به کار رفته اند. از این تکرارها، ۱۱ بار به صورت مفرد (ذنب)، و ۲۶ بار هم به صورت جمع (ذُنوب) و دو بار به صورت جمع اما به فتح ذال (ذَنوب) آمده و جز این سه شکل صیغه دیگری از این ماده در قرآن دیده نمی‌شود1.

الذَّنب: در اصل به دست گرفتن دنباله و دم چیزی است و ذَنَبتُهُ یعنی به دمش زدم و آن را گرفتم، و ذنب بطور استعاره در هر کاری که عاقبتش ناروا و ناگوار است و به اعتبار دنباله چیزی به کار رفته است. از این روی واژه –ذنب- به اعتبار نتیجه‌ای که از گناه حاصل می‌شود، بد فرجامی و تنبیه و سیاست نامیده شده است2. مولفان معجم الوسیط آن را به معنای ارتکاب عمل غیر مشروع دانسته اند3.  در قرآن کریم ذنب در معانی خطا، جرم و گناه به کار رفته است اما در همه موارد حامل معنای اصلی خودش نیز هست. بنابراین به نظر می‌رسد ذنب در اصل به معنای زدن با دم بوده است و چون این زدن با دم عکس العملی تقابلی و تنبیهی را از طرف مقابل موجب می شده است، در معنای آن توسعه داده شده و بر هر عملی اطلاق شده که در رابطه با فرد دیگری بوده و عکس العمل تنبیهی و مجازاتی او را به دنبال داشته است. در عین حال به شهادت سیاق، بیشترین کاربرد ذنب در قرآن در معانی گناه و ارتکاب اعمال غیر مشروع است4.

 واژه ذنب به معنای عمومی گناه، هم در قرآن و هم در دیگر متون دینی کاربرد فراوانی دارد و این شمولیت واژه باعث شده تا به گناهان کبیره نیز اطلاق گردد5.

به بیان دیگر ذنب عبارت از عملی که به دنبالش ضرر و یا فوت نفع و  مصلحتی بوده باشد و از آنجا که اصل آن از ذنب به معنای دم و دنباله حیوان گرفته شده به گناهان نیز اطلاق ذنب شده است؛ زیرا  گناه  جنایت و ستم به دیگران دنبال و آثاری دارد و مستلزم کیفرو عقوبت و انتقام است6.

 اثم: واژه اثم در مقایسه با ذنب در قرآن کریم از بسامد بیشتر و تنوع صیغه زیادتری برخوردار است.  این واژه ۴۸ بار و در قالب صیغه‌های اثم، اثیم، اثام، آثم و غیره در قرآن کریم آمده است.  ابن فارس برای ماده اثم یک معنای اصلی بیان داشته و آن عبارت است از کندی و عقب ماندن. حسی ترین معنای این واژه در مورد شتری کندرو است که از رسیدن به مقصود باز می ماند7. بنابراین سرّ آنکه بعضی افعال و اعمال ما را اثم نامیده اند این است که کسی که مرتکب آن عمل می‌شود از دستیابی به خیر باز می‌ماند8.  و راغب نیز آن را اسمی دانسته است که انسان را از ثواب و پاداش بازمی‌دارد.9 و همچنین اثم به معنای گناه است و گفته شد مراد از آن انجام کاری است که حلال نیست10. از این رو اثم از نظر معنا نزدیک است به کلمه ذنب و آن عبارت از گناهی که به دنبال خود شقاوت و محرومیت از نعمت های دیگری را می‌آورد و سعادت زندگی را در جهات دیگر تباه می سازد11.

بنابراین گستره ی شمولیت این واژه در معنای گناه از واژه ذنب کمتر است و بیشتر به گناهانی اطلاق می شود که جنبه شخصی داشته و به حق النفس برمی‌گردد.  این واژه در آیات به گناهانی اشاره دارد که می تواند باعث آغاز ارتکاب دیگر گناهان یا به نقلی مقدمه‌ای بر گناهان بعدی باشد12. در نتیجه تفاوت اثم با ذنب به وضوح روشن می شود: اثم به آن دسته از اعمال و گناهانی اطلاق می شود که به طور طبیعی و وضعی انسان را از رسیدن به سعادت در زندگی دنیا و آخرت باز می دارد، در حالی که ذنب هر نوع عملی است که در ارتباط با دیگری اعم از خدا یا بشر انجام گیرد و پیگیری طرف مقابل را جهت انتقام و مجازات به دنبال داشته باشد. روشن است که اثم و ذنب در بسیاری از موارد مصداق مشترکی داشته باشند از این جهت که آن گناه تأثیر وضعی در روح انسان داشته و او را از دستیابی به سعادت و خیر و ثواب باز می‌دارد «اثم»، و از این جهت که نافرمانی خدا را موجب شده و مجازات خدا را به دنبال دارد «ذنب» باشد.  از این رو چه بسا اعمالی که ذنب باشد اما اثم به شمار نیایند. چنین به نظر می رسد که ذنب اعم از اثم است،  یعنی هر اثمی ذنب هست اما هر ذنبی اثم نیست. تامل در اعمالی که در  قرآن کریم بر آنها اثم اطلاق شده به روشنی دلالت دارد بر اینکه گناهانی که اثم خوانده می شوند از گناهان بسیار بزرگی به شمار می آیند که از یک تاثیر وضعی بسیار عمیق و بدی بر روح و دل انسان نهاده و به طور طبیعی او را از رشد و سعادت بازمی‌دارد از دیگر سو آثار و پیامدهای بسیار نامطلوبی در زندگی انسان به همراه دارد و بالتبع عذاب سخت‌تری را نیز در قیامت به دنبال خواهد داشت13.

 ‌پی نوشت منابع

1.      حسینی امین، سید مرتضی، معناشناسی گناه در قرآن، گرگان: نوروزی، چ اول، 1395، ص ۴۶

2.      راغب اصفهانی، حسین ابن محمد ابن فضل، المفردات فی غریب القرآن، ترجمه و تحقیق غلامرضا خسروی حسینی، جلد ۲، چ چهارم، قم: المکتبه المرتضویه لاحیاء آثارالجعفریه، 1378،ص ۲۰.

3.      ابراهیم مصطفی و دیگران، معجم الوسیط، طهران، موسسه الصادق للطباعه و النشر، 1386، ذیل ماده ذنب.

4.      طیب حسینی، سید محمود، درآمدی بر دانش مفردات قرآن، چ سوم، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1393،  ص ۲۳۶.

5.      حسینی امین، سید مرتضی، همان، ص ۱۴۵

6.        سایت اسلام کوئیست به نقل از فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، جلد ۲ ،ص ۷۱۳

7.        ابن زکریا، حسین ابن احمد بن فارس، معجم مقایس اللغه، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، 1429.

8.      طیب حسینی، همان، ص240.

9.        راغب اصفهانی، همان، ذیل مدخل اثم.

10.  ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم، لسان العرب، ج12، قم: ادب، 1405،  ص5

11.  ترجمه المیزان، جلد ۲ ، ص ۲۸۹ .

12.     حسینی امین، همان، ص ۶۸

13.     طیب حسینی، همان، ص ۲۴۳

 

 

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
[پنجشنبه 1397-06-22] [ 09:58:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  استغفار و آثار آن در زندگی از منظر آیات و روایت ...

 نگارنده: احترام خیامی

مقدمه

 خداوند زندگی انسان را با بایدها و نبایدهایی آمیخته و بدین وسیله او را برای رسیدن به هدف والای آفرینش یاری کرده است اگر کسی توفیق این را بیابد که از یک سو به قوانین الهی و از سوی دیگر به اعمال خود بنگرد، برایش روشن می شود که بین آنچه هست و آنچه که باید باشد راه بسیار است و باید چاره ای برای این کوتاهی ها بیابد. رحمت خداوند چنان بی انتهاست که راه را بر هیچ یک از بندگان خود نبسته و آنان را دعوت به استغفار نموده است «اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً »1.

در زندگی دنیوی گاهی انسان مرتکب گناه و معصیت می شود و با انجام اعمال خیر و اطاعت از خداوند آثار سوء آن عمل شنیع را جبران می نماید و این در صورتی است که ایمان شخص قوی باشد و گناه انجام شده ضعیف باشد. اما در حالت عادی برای توده مردم گناه مانع انجام اعمال نیک و خیر و خداپسندانه می‌شود در نتیجه خود گناه رشد می کند و آنگاه نه تنها برکات معنوی، بلکه برکات مادی هم از انسان گرفته می شود. بنابراین از آنجا که انسان نیاز به برطرف کردن آثار گناه دارد، شناخت استغفار و آثار آن برای او اهمیت بسیاری دارد. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی و روش به کار رفته در این مطالعه اسنادی با استفاده از ابزار فیش برداری و تحلیل محتوا انجام شده است. در این تحقیق بر آنیم که آثار استغفار را در زندگی انسان بررسی کنیم.

انسان ومعصیت

 استغفار مصدری از باب استفعال است که ریشه آن  غفر باشد و به معنای چیزی که بر پوشاندن دلالت می کند2. انسان به جهت طبیعت بشری اش از خطا و انجام گناه معصوم و معصون نمی باشد، علت اصلی آلوده شدن به گناه این است که انسان اولاً خود را نمی شناسد و به ارزش روح خود واقف نیست ثانیاً تاثیر گناهان را بر روی خویش نمی داند ثالثاً نیاز خود را به داشتن روحی سالم و پاک در آخرت درک نمی‌کند. بنابراین می توان گفت علت اصلی میل گناه، ناآگاهی و عدم باور عمیق به راهی است که دین اسلام برای سعادت انسان ترسیم می کند.

فلسفه استغفار اولیاء الهی

استغفار منحصر به بندگان خداوند نیست و اولیای خداوند و حتی پیامبران نیز با وجود معصوم بودن به درگاه خداوند استغفار می نمودند. فلسفه استغفار پیامبران و پیشوایان دینی از طرفی آموزش به دیگران بوده است که بدانند راه بازگشت به سوی خداوند وجود دارد و از طرفی دیگر استغفار را مانند دژ محکمی می‌دانستند که می تواند در برابر خطورات شیطانی تاثیر گذار باشد. اما فلسفه اصلی آن چنین است که ایشان در مراتب بندگی، عزّ ربوبی را مشاهده کرده اند و لذا هر نوع اشتغال به امور نشئه مادی و حیات دنیوی را که اگرچه به امر خداوند باشد و یک لحظه در آن فروگذار نشده باشد، اشتغال به غیر پنداشته و لازم می‌دانند از خداوند طلب استغفار کنند3.

نمونه ای از استغفار پیامبر اسلام:

1.      خداوند در مورد حضرت داوود علیهالسلام فرمود: «فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ؛ در آن حال از خدا عفو و آمرزش طلبید و به سجده افتاد و با تواضع و فروتنی (به درگاه خدا) بازگشت»4.

2.      حضرت سلیمان علیهالسلام فرمودند: «قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي  إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ؛ عرض کرد: بار الها، به لطف و کرمت از خطای من در گذر و مرا ملک و سلطنتی عطا فرما که پس از من احدی را نسزد، که تو تنها بخشنده بی عوض هستی»5.

آثار و برکات استغفار در زندگی در برخی آیات و روایات

1.      استغفارگشاینده درهای نعمت و روزی خداوند به روی انسان است.

از برکات مادی استغفار دست یافتن به زندگی خوب و نعمتهای فراوان مادی و نزول باران رحمت و رویش مناسب گیاهان و سرسبزی مزارع و باغ هاست در آیات متعددی از قرآن به این اثر اشاره شده از جمله در سوره نحل می‌فرماید:«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كانَ غَفَّاراً«10» يُرْسِلِ السَّماءَ عَلَيْكُمْ مِدْراراً «11» وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً ؛ پس گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهيد كه او بسيار آمرزنده است.آسمان را بر شما ريزش كنان مى‌فرستد. و شما را با اموال و فرزندان يارى مى‌كند و براى شما (از همان آب باران) باغ‌ها قرار مى‌دهد و براى شما نهرها جارى مى‌سازد»6.

و نیز امام علی علیهالسلام در این باره میفرمایند:«زیاد استغفار کنید تا روزی را به سوی خودطلب کنید»7.

2.      محو شدن گناهان

خداوند در قرآن در مورد محو و پوشاندن گناهان، میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ ؛»8.

و نیز همچنین امام صادق علیهالسلام در این باره میفرمایند: «خداوند درهای توبه و استغفار رابرای تو باز کرده تازشتیهای باطنی خود راکه از معاصی و اخلاق زشت حاصل می شود بپوشانی».9

و نیز امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند: «در شگفتم از کسی که ناامید است در حالی که استغفار همراه اوست»10.

3.      دست یافتن به رضوان خداوند

مقام رضا و خشنودی خداوند برترین مقامی است که خدا در قیامت به بندگان عطا می‌فرماید. وقتی در قرآن سخن از پاداش مومنین و مومن به میان میآید و از بهشت عدن به عنوان بهترین منزل گاهی ادمی شود از مقام رضا و خشنودی حق به عنوان ثوابی بزرگتر و بالاتر از بهشت عدن و نعمت های جاودانه خدای سبحان یاد می گردد. خدای متعال در این باره می فرماید: «خدا اهل ایمان را از مرد و زن وعده فرموده که در بهشت خلد ابدی که زیر درختانش نهرها جاری است درآورد و در عمارات نیکو و پاکیزه بهشت عدن منزل دهد و برتر و بزرگتر از هر نعمت، مقام رضا و خشنودی خداست و آن به حقیقت فیروزی بزرگ است»11.

و امیر المومنین علیه السلام می فرمایند: «سه چیز است که بنده را به رضوان خدا و خشنودی او می رساندزیاد استغفارکردن، فروتن و نرم خوی بودن و زیاد صدقه دادن»12.

4.      محبوبیت نزد خداوند

علاقه به محبوب شدن در نزد دیگران در فطرت هر انسانی نهفته است کسی را نمییابید که دوست نداشته باشد محبوب دیگران شود این افراد دوست دارند محبوب کسانی باشند که دارای علم قدرت کمال جمال صفات نیک انسانی باشند بنابراین برای هر انسانی این علاقه و شوق سرشار وجود دارد که محبوب خداوند متعال قرار گیرد. خداوند در قرآن می فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ؛ همانا خدا آنان را که پیوسته به درگاهش توبه کنند و هم پاکیزگان دور از هر آلایش را دوست می‌دارد.»13.

 ‌5. ایمنی ازعذاب الهی

در قرآن و نهج البلاغه استغفار به عنوان عامل رفع عذاب معرفی شده است.خداوند در قرآن آورده است: «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ؛ ولی خدا تا تو (پیغمبر رحمت) در میان آنها هستی، آنان را عذاب نخواهد کرد و نیز مادامی که به درگاه خدا توبه و استغفار کنند باز خدا آنها را عذاب نکند»14. امام علی علیهالسلام نیز در این رابطه می فرمایند: در زمین دو سبب امنیت وجود دارد که عذاب را بر می دارد یکی از آنها برداشته شده است و به دیگری متوسل شوید، عامل امنیت یک که برداشته شده است وجود پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده است و عامل باقی در زمین استغفاراست»15.

پی نوشت منابع

1-      سوره نوح، آیه۱0

2-      عبدالباقی، محمد فواد، معجم المفهرس، ناشر ژکان، 1394، ص634

3-      امیرپور، وجیهه، کیفیت استغفار و آثارآن، 1396، ص14

4-      سوره ص، آیه 24

5-      سوره ص، آیه35

6-      سوره نوح، آیه 12-10

7-      العروسی الحویزی، علی ابن جمعه، تفسیر نورالثقلین، چ5، ص424

8-      سوره تحریم، آیه 8.

9-       هاشمی نژاد، زینب سادات، نگرشی نو به توبه و استغفار، 1394، ص94.

10-   نهج البلاغه، حکمت 187

11-   سوره توبه، آیه 72

12-   یوسفی، محمد حسین، تجربه شیرین ندامت، قم، دلیل ما، 1382.

13-   سوره بقره، آیه 222

14-   سورهانفال،آیه33.

15-   نهج البلاغه، حکمت 88

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
 [ 09:51:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت