معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  چالش ها و راهکارهای توسعه مطالعه و کتابخوانی ...

” به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س)، “"دکتر غلامرضا منتظری"” در نشست علمی که به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی برگزار گردید بیان داشت: نبی مکرم اسلام( صلی الله علیه) در این روایت که فرمودند: “"اگر روزی بر من بگذرد و در آن روز دانشی نیاموزم که مرا به خدا نزدیک کند طلوع آفتاب بر من مبارک مباد"” اولین اولویتی که برای هر مسلمان لازم می داند، ارتقای سطح دانش و بینش و نیز رشد علمی است.
وی با استناد به روایت فوق، علمی را سودمند دانست که اسباب رشد و کمال انسان را فراهم نماید که از آن تعبیر به علم نافع شده است.
این استاد دانشگاه در بیان اینکه چگونه می توان گرایش به مطالعه و تحقیق را افزایش داد، خاطر نشان کرد: اولین نکته برای گام نهادن در حرکت علمی؛ داشتن حس کنجکاوی و علاقمندی است، “"کنجکاوی “"ریشه تمام اختراعات بشر دانست و “"علاقمندی""سرآغاز هر حرکتی است که زمینه پرسش را در انسان فراهم می کند.
دکتر منتظری"” کتاب را غذای فرهنگی روح""نامید و گفت: شرط ورود به پژوهش عطش دانایی است، اگر عطش نباشد حرکتی صورت نخواهد گرفت.
وی بر کسب دانایی با مطالعه زیاد تاکید نمود و اظهارکرد: دانایی زیربنای توانایی و توانایی ما در گروه دانایی است چنانچه اثر بخشی با دانایی است.
این اندیشمند برجسته"” قانع نشدن به وضع موجود"” را از دیگر راههای افزایش گرایش به مطالعه عنوان نمود و افزود: قانع شدن به وضع موجود در مسیر علم و دانش، موجب توقف علمی خواهد شد به طوری که عاملی برای کاهش مطالعه و پژوهش می شود.
منتظری تاکید کرد: در مسیر سیر مطالعاتی به پایین تر از خود نگاه نکنید بلکه به بالاتر از خود نگاه نمایید. با نگاه به افق است که حرکت اتفاق افتاده و موجب تقویت شوق علمی و رغبت به پژوهش می شود.
وی ادامه داد: مطالعه آثار مورد علاقه و نیز سرگذشت اندیشمندان و عالمان، بلند همتی و حمایت از محققین از دیگر عواملی است که موجب افزایش گرایش انسان به مطالعه خواهد شد.

موضوعات: نشست پژوهشي, ويژه هفته پژوهش
[شنبه 1397-10-15] [ 10:23:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  انواع کتابخانه ...

 

کتابخانه ها در طول تاریخ چند نسل را پشت سر گذاشته اند کتابخانه های سنتی , کتابخانه های الکترونیکی , کتابخانه های دیجیتالی و کتابخانه های مجازی .

·         کتابخانه سنتی

کتابخانه به لحاظ سنتی مخزنی از اطلاعات است ، محلی که جویندگان اطلاعات برای یافتن جواب سئوال های خود به آنجا مراجعه می کنند . این نوع کتابخانه به وسیله عناصر فیزیکی، مانند : مکان( شامل: ساختمان و موقعیت ) ، اعضاء ، کارمندان و موجودی ، تعریف و مشخص می شود. منابع فیزیکی معمولا محدودیت هایی را به کتابخانه و مراجعین تحمیل می کنند ، آنها نیاز به فضا وهزینه دارند ، فرسوده می شوند و جهت دستیابی مجبور به حضور فیزیکی در محل کتابخانه هستیم .

● کتابخانه های ترکیبی یا پیوندی

کتابخانه هایی هستند که در مرحله گذر از سنتی به دیجیتالی اند و بخشی از مجموعه شان به صورت چاپی و سنتی وبخشی هم به صورت دیجیتالی است در واقع هم بخش عظیمی از مخزن آنها سنتی است ولی ارائه خدمات و سیستم های امانت ، کاوش ، رزرو و حتی قسمتی از پاسخگویی به سئوال ها هم از طریق شبکه کتابخانه و اینترنت و یا سایر رسانه های مدرن انجام می گیرد . در این نوع کتابخانه ها معمولا مواد را با اسکن کردن وارد آرشیو الکترونیکی کرده بطور خودکار نمایه سازی و از طریق رابط ها بر روی اینترنت و یا اینترانت در دسترس علاقه مندان و پزوهشگران قرار می دهند و تجهیزات مورد نیاز برای این نوع کتابخانه ها عبارتند از : دستگاه اسکن ، پایگاه اطلاعات ، رابط ، شبکه یا محمل اطلاعاتی مثل اینترنت ، اینترانت و…

در واقع کتابخانه هایی هستند که قسمت اعظمی از مجموعه آنها سنتی است و در کنار آن ارائه بعضی از فعالیت های کتابخانه شامل فهرست نویسی و سازماندهی، سیستم امانت و مرجع و غیره به صورت کامپیوتری می باشد و بعضا ارائه خدمات مرجع وجست وجوی مطالب تحقیقی از طریق اینترنت و یا بانکهای اطلاعاتی کامپیوتری انجام می گیرد .

● کتابخانه الکترونیکی

کتابخانه الکترونیکی کتابخانه ای است که شامل مواد و خدمات الکترونیکی است .این گونه کتابخانه ها می توانند تمام مواد دیجیتالی را شامل شود ( مثل مجله الکترونیکی ، کتاب الکترونیکی و…)همچنین اشکال مختلف آنالوگ ها را که جهت استفاده از آنها نیاز به الکتریسیته می باشد نیز شامل می شوند.به عبارت دیگر  کتابخانه الکترونیکی به طور ضمنی بدان مفهوم است که فرایندهای اصلی کتابخانه، به طوراساسی باید دارای ماهیت الکترونیکی شوند . یک شاخص مهم کتابخانه الکترونیکی، حرکت آگاهانه به سوی استفاده گسترده از رسانه های الکترونیکی برای ذخیره ، بازیابی و ارائه اطلاعات است و به معنای آن است که کتابخانه های الکترونیکی اطلاعات بیشتری را به شکل الکترونیکی یعنی در قالب لوح های فشرده یا دستیابی از طریق اینترنت فراهم آورند . استفاده شبکه ای از پایگاه های لوح فشرده از ویژگی های اصلی کتابخانه های الکترونیکی است . اگر چه در این کتابخانه ها از رسانه های الکترونیکی استفاده گسترده ای می شود ، اما کتاب های متعارف نیز در کنار انتشارات الکترونیکی حضورخواهد داشت . به همین ترتیب کتابداران کتابخانه های الکترونیکی نیز کمک قابل ملاحظه ای در خصوص موضوعات کتابخانه ای می کنند، در عین حال برخی از درخواست های روزمره ای که کتابداران به آن ها رسیدگی می گنند خودکار می شود و به وسیله رایانه پاسخ داده می شود .

● کتابخانه دیجیتالی

کتابخانه دیجیتال کتابخانه ای است که مواد وخدمات دیجیتالی را شامل می شود . مواد دیجیتالی آیتم هایی هستند که از طریق ابزار و شبکه های دیجیتالی ذخیره ، پردازش و انتقال داده می شوند. خدمات دیجیتالی ، خدماتی هستند که منابع را به صورت دیجیتالی از طریق شبکه های کامپیوتری تحویل یا ارائه می دهند . محتوای کتابخانه های دیجیتال شامل منابع اطلاعاتی در قالب الکترونیکی (متن ، صوت، تصویر، ویدیو ) می باشند . منابع اطلاعاتی با کیفیت بالا و منحصر به فردی که از طریق محیط اینترنت قابل دسترس هستند یا حتی متعلق به مجموعه کتابخانه های دیگر در محیط وب باشند . این کتابخانه ها ، مؤسسات و سازمان هایی هستند که منابع مختلف شامل منابع انسانی و تجهیزات مورد نیاز برای ارائه خدمات کتابخانه ای مثل فهرست نویسی ، رده بندی، اطلاع رسانی ، روابط بین کتابخانه ای ، مواد آموزشی ، منابع کتابخانه ای و دیگر خدمات را با استفاده از شبکه های پرسرعت ، مهیا می سازند .

● کتابخانه مجازی

کتابخانه های مجازی با ظهور فن آوریهای جدید و با استفاده از اینترنت به وجود آمدند.این کتابخانه ها امکان دستیابی به فهرست ها و پایگاه های اطلاعاتی را فراهم می سازند و پژوهشگران را به سوی منابعی که به سختی پیدا می شوند هدایت می کنند و ارائه همه این خدمات به طور شبانه روزی و در هفت روز هفته از طریق وب سایت های آنها انجام پذیر هستند.بدون اینکه از نظر فیزیکی به مکانی برای مراجعه فرد جهت درخواست و دسترسی به اطلاعات نیاز باشد.

یک کتابخانه مجازی ، مجموعه سازمان یافته ای از پیوندها به اسناد نرم افزارها ، تصاویر ، پایگاه ها ی داده ای و… در یک شبکه و یامجموعه ای از شبکه های رایانه ای می باشد. هدف یک کتابخانه مجازی این است که کاربران را در یافتن اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع موجود در پایگاه های کتابخانه یاری کرده و وظایف مجموعه سازی، دسترس پذیر ساختن و اشاعه را انجام می دهد.صفت مجازی بیشتر به فقدان بعد مکانی این نوع کتابخانه اشاره دارد و این نوع کتابخانه ها وجود فیزیکی نداشته ، روی شبکه های کامپیوتری ایجاد شده و در دسترس مراجعان قرار می گیرند. بدین خاطر کتابخانه های نامرئی نیز نامیده شده اند.

·         تفاوت کتابخانه دیجیتالی و الکترونیکی

کتابخانه های دیجیتالی یک گام فراتر از کتابخانه های الکترونیکی هستند. در کتابخانه های الکترونیکی حضور فیزیکی پر رنگ تر از کتابخانه های دیجیتالی است و این کتابخانه ها همانند کتابخانه های سنتی و خودکار دارای ساختمان ، تجهیزات ، قفسه ها ، منابع و کتابدار است و به همان روش های خودکار و سنتی سازماندهی و اداره می شود. تفاوت آن با کتابخانه های سنتی در این است که این کتابخانه ها دارای مواد غیر چاپی مثل فیلم ، میکروفیلم ، میکروفیش ، انواع لوح های فشرده و منابع مشابه نیز است . در این کتابخانه ها ارائه خدمات هم به صورت سنتی و خودکار است و هم به صورت شبکه ای و دیجیتالی ، منتها استفاده از ارتباطات شبکه ای و دیجیتالی در آن نوپاست و معمولا بازیابی اطلاعات در آن از طریق شبکه محلی انجام می شود.

اما در کتابخانه های دیجیتالی حضور فیزیکی خیلی کمرنگ شده است و تعداد منابع چاپی در آن به میزان خیلی کمی است البته ، خود این منابع چاپی نیز ابتدا دیجیتالی شده ، بعد به کاربران ارائه می گردد . در این کتابخانه ها ارائه خدما ت به طور کلی خودکار و دیجیتالی است و کاربران از طریق شبکه های ارتباطی به منابع دیجیتالی ذخیره شده در این کتابخانه ، دسترسی یافته و از ان بهره مند می شوند . نقش کتابدار واسط در اینجا خیلی کمرنگ است و بیشتر جنبه آموزشی و مشاوره ای دارد.

http://www.aftabir.com

www.mashreghnews.ir

http://sananews.ir

http://www.aftabir.com

موضوعات: مطالب پژوهشي
[سه شنبه 1397-09-27] [ 10:09:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقد ادله اثبات رجولیت در قاضی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) نشستی با عنوان نقد ادله اثبات رجولیت در قاضی با همکاری انجمن فقه در این مدرسه برگزار گردید. در این نشست خانم محکمی از طلاب سطح3 این مدرسه در تعریف قضاوت گفت: قضا در اصطلاح عبارت است از ولایت بر حکم شرعی برای کسی که اهلیت و شایستگی فتوا پیرامون جزییات قوانین شرعی را دارد.
ایشان در ادامه گفت: برای استدلال بر اینکه زنان نمی توانند منصب قضاوت را بر عهده بگیرند چهار دسته دلیل آمده است: آیات، روایات، اجماع، اصل
ایشان در استناد به آیه الرجال قوامون علی النساء…گفت:
خداوند در این آیه می فرماید: مردان بر زنان قیمومیت و سرپرستی دارند یعنی مردان به لحاظ برتری هایی که در علم ،عقل و تدبیر امور دارند و لازمه سلطه و قیمومیت ایشان بر زنان می باشد و قضاوت نوعی سلطه و ولایت است، اگر زن قاضی شود بر مردان ولایت و سرپرستی پیدا می کنند که این مخالف ظاهر آیه است.
در نقد این دلیل خانم محکمی گفت: قوام به معنای ولایت و حکومت و سلطه نمی باشد،به معنای متکفل امر کسی شدن برطرف کردن حاجت و به معنی کسی که محافظت و اصلاح می کند و با تامل در آیه در می یابیم که این آیه در موضوع خانواده است و معنای قوام در این آیه به معنای سرپرست است یعنی کسی که مدیریت خانه به عهده اوست و ما یحتاج ضروری خانواده را برآورده می کند نه سلطه و ولایت مرد بر زن در همه امور.
ایشان در ادامه به (و قرن فی بیوتکن…) استناد کرده و گفت:
قضاوت زن مستلزم خروج زن از منزل و اختلاط با مردان است که مخالف نص آیه شریفه است.
خانم محکمی در نقد این آیه گفت: این آیه در خصوص زنان پیامبر نازل شده است و علاوه بر این، این استدلال اخص از مدعاست.چون ادعا این است که زنان نمی توانند عهده دار منصب قضاوت شوند، حال اگر زنان عهده دار قضاوت در امور زنان شوند محذوری پیش نمی آید.
آیه دیگری که در استدلال به شرط رجولیت قاضی استدلال کردند آیه (و للرجال علیهن درجه…)می باشد. خانم محکمی گفت:
با توجه به این آیه لازمه قضاوت زنان این است که زنان در مرتبه ای بالاتر از مردان قرار بگیرند که این امر مغایر با نص آیه است.
ایشان در نقد این آیه گفت: این آیه ارتباطی به قضاوت زنان ندارد و مربوط به تعهدات بین زوجین است، در مورد برتری مرد در امر رجوع بعد از طلاق رجعی. ثانیا لفظ درجه در سیاق نکره ذکر شده است و دلالتی بر عموم ندارد تاما بتوانیم حکم را به غیر خانواده تسری بدهیم.
خانم محکمی بعد از نقد و بررسی دلیل آیه، استناد به روایتی از پیامبر اکرم (ص) کرده و گفت:
پیامبر اکرم (ص) در وصیتش به امیرالمومنین (ع) می فرماید: :یا علی لیس علی النساء جمعه و لا جماعه و لا اذان و لا اقامه و لا تولی القضاء.طبق این حدیث زنان نباید متصدی امر قضاء بشوند.
در نقد دلیل روایت خانم محکمی گفت: این روایت اگر به لحاظ سندی مورد قبول باشد در مقام نهی از حضور زنان در نماز جمعه و جماعت و… نمی باشد و هیچ ظهوری در حرمت ممنوعیت ندارد، این نفی یک ارفاق به زنان است و رفع تکلیف است نه تحریم.
ایشان در ادامه گفت: به نظر می رسد اجماع مهم ترین دلیل بر اثبات ذکوریت در قضاوت است.
در نقد این دلیل ایشان فرمود: فقهاء در مسائل مختلف به اجماع استناد کرده اند از جمله ابن زهره در غنیه اما در مورد مسئله قضاوت به اجماع استناد نکرده اند و حتی اساسا از ذکوریت هیچ سخنی به میان نیاورده اند.چون اجماعی در فقه امامیه قابل استناد است که قول معصوم در بین اجماع کنندگان وجود داشته باشد.
ایشان در پایان به بیان آخرین دلیل برای اثبات شرط رجولیت در قاضی پرداخته و گفت: خداوند خالق جهان است و مالک همه است وهمه انسان ها در گستره سلطنت و ولایت خداوند هستند و حکم هیچکس غیر از خداوند نافذ نیست این یک اصل است و خروج از اصل نیازمند دلیل است.
پیامبر(ص) و ائمه معصومین از این اصل خارج می شوند زیرا خداوند می فرماید: النبی اولی بالمومنین من انفسهم…
مردان نیز از اصل خارج می شوند به علت اینکه در عصر غیبت هم باید این منصب مهم و خطیر را افرادی در جامعه عهده دار شوند. اما گفته شده که در خروج زنان از این اصل شک داریم پس زنان خارج نمی شوند.چون امام صادق(ع) می فرماید: انظروا الی رجل ، اجعلو بینکم رجلا.
خانم محکمی در نقد این دلیل فرمود: فضای صدور حدیث بیانگر این است که امام صادق(ع) حکومت امویان و عباسیان را نامشروع دانسته و در صدد نهی از رجوع به حاکمان جور بوده اند و در صدد بیان آن نبوده اند که قضاوت را برای مردان جعل کرده و از زنان سلب نمایند. در واقع لفظ رجل موضوعیتی ندارد و نمی توان قضاوت را در مردان محصور کرد.
پس برای واگذاری منصب قضاوت به زنان هیچ گونه محذور و اشکالی وجود ندارد.
 https://kowsarblog.ir/media/blogs/alzahra-s3-gorgan/quick-uploads/img_2037-1.jpg

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, مطالب پژوهشي, نشست پژوهشي
[شنبه 1397-02-08] [ 10:13:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اخلاق پژوهش ...

به مجموعه ویژگی های شخصیتی و حرفه ای پژوهشگر که مانع از ارتکاب خطا و سوگیری در طی انجام فرآیند پژوهش شده و برخورداری از این ویژ گی ها می تواند پژوهشگر را در تمامی مراحل پژوهش از تصمیم گیری برای طرح موضوع پژوهش تا مرحله تدوین گزارش و انتشار نتایج در مسیر صحیحی هدایت کند را اخلاق پژوهش می گویند.

اصول اخلاقی در فرآیند پژوهش

رعایت حقوق افراد و پای بندی به مسئولیت های اخلاقی در پژوهش محتاج اصولی است. راهبردی ترین اصول اخلاقی را می توان در ده مورد تلخیص کرد:

1.اصل حرفه ای بودن در پژوهش:بدون احراز شرایط لازم و کافی به پژوهش پرداختن، امری غیر اخلاقی است. این اصل در همه حرفه ها صادق است. پژوهش غیرحرفه ای نه تنها به تولید علم و توسعه آن یاری نمی رساند بلکه سبب حیرت و سرگشتگی محقق می گردد.

2. اصل امانت داری: رعایت حق مالکیت فکری در برخورداری از اطلاعات به دست آمده، یکی از مصادیق امانت داری است. سوء رفتار پژوهشی در این زمینه شامل موارد متعددی مثل سرقت علمی از خود، تخلفات اسنتنادی و تخلفات نویسندگی می شود.سرقت علمی از خود بدین معناست که پژوهشگر اثر منتشر شده ی خود را در قالبی جدید و با عنوانی جدید بدون داشتن حرفی نو منتشر و خود را از امتیاز انتشار یک اثر جدید بهره مند کند.مورد بعد زمانی است که فرد اثر منتشر شده خود را در نشریه ای دیگر بدون هیچ گونه اشاره یا استنادی به چاپ برساند یا اثر خود را هم زمان برای چندین مجله برای انتشار ارسال کند و باعث اتلاف وقت و هزینه توسط داوران و سردبیران و مجلات شود.تخلفات استنادی یا سرقت علمی یعنی استفاده از آثار دیگران بدون استناد دادن به آن اثر و یا استفاده از استنادهای اثار دیگران بدون مراجعه به اصل منبع.تخلفات نویسندگی در جائی است که نام شخصی که هیچ نقشی در تولید اثر پژوهشی نداشته به عنوان  نویسنده ذکر شود و یا برعکس نام فردی را که دارای شرایط نویسندگی است و در تولید اثر نقش داشته به عنوان نویسنده ذکر نگردد.

به تعبیر زرین کوب، محقق را هیچ آفتی از این بدتر نیست که به سرقت و انتحال کار دیگران عادت کند.

3. اصل رازداری:محقق به بسیاری از اطلاعات شخصی افراد دست می یابد که اسرار افرادند و فاش کردن آنها تعدی به حقوق دیگران است. این امر در مطالعات تجربی انسانی اهمیت بسزائی دارد. محققی برای یک بنگاه بزرگ اقتصادی در باب ارتقای مدیران به پژوهش مشغول است و با فرضیه (همبستگی نارسیسم) با ارتقاء مدیران به جمع آوری اطلاعات در خصوص مدیران آن بنگاه اقدام می کند. اطلاعاتی که وی در می یابد اسرار غیر قابل فاش هستند.

4. قضاوت مستدل:محقق در مقام توصیف، تبیین و حتی ارزیابی وداوری باید پایبند استدلال باشد و این سخن کلیفورد (1845-1869م) را آویزه گوش قرار دهد. باوری را نپذیریم مگر آن که ادله اثبات حقانیت آن را داشته باشیم. این توصیه اخلاقی هم شامل قبول یک باور و هم شامل رد یک عقیده است. مادامی که دلیلی وجود ندارد باید سکوت کرد.

5.اصل نقد پذیری: همان گونه که اخذ رهیافت نقادانه اخلاقی است،. نقدپذیری نیز اخلاقی است. عجب، غرور، به ویژه تکبر ناشی از پیش کسوتی، نقدناپذیری محققمی گردد. نقدی که بر تحقیقات ما نوشته می شود، بهترین هدیه ای است که می توان به دست آورد، نقدها را ارج نهیم و ناقدان را تکریم کنیم.

6. اصل رعایت حریم شخصی افراد: ورود بدون توافق آگاهانه، به حریم شخصی افراد، تعدی به مهم ترین حق آنان است. این اصل در تحقیقات تجربی انسانی اهمیت فراوانی دارد.

7.انگيزه الهي

نخستين مساله‌اي كه شايسته و بايسته است پژوهشگران به آن توجه كنند اين است كه نيت و انگيزه خود را براي خدا خالص كنند و به خاطر جلب رضاي خدا و تقرب به درگاه او تحقيق و پژوهشي انجام دهند.
زيرا مي‌دانيم كه بر اساس نظام اخلاقي اسلام، نيت و انگيزه، به اندازه عمل و بلكه بيشتر از آن اهميت دارد و به همين دليل پيامبر اكرم (ص) فرمود: نيت مومن بهتر از عمل اوست.

8.احترام به پژوهشگران سابق:

پژوهش‌هاي نو و جديد ـ در حقيقت ـ نتيجه و محصول زحمات و پژوهش‌هاي پيشينان و دانشمندان گذشته است. پژوهشگران و محققان در هر دوره‌اي با بهره‌گيري از يافته‌ها و پژوهش‌هاي محققان گذشته مي‌كوشند تا كاروان علم و دانش و انديشه را پيش ببرند و افق‌هاي جديدتري به روي خود و بشريت بگشايند. به همين جهت بر هر محقق و پژوهشگر شايسته و بايسته اخلاقي است كه از دانشمندان و علماي گذشته به نيكي ياد كرده و زحمات و تلاش‌هاي آنها را فراموش نكند

9.روحيه حقيقت جويي در پژوهش

شايسته و بايسته است پژوهشگر همواره روحيه حقيقت جويي و حقيقت‌طلبي داشته باشد و همه تلاش و زحمت خود را در كشف حقيقت صرف كند. زيرا حق و حقيقت است كه باقي خواهد ماند.

10.پرهيز از شتاب زدگي

از آفات بزرگ پژوهش‌هاي علمي، شتاب‌زدگي و عجله بي‌مورد است. زيرا كمترين آفت عجله اين است كه مانع درك صحيح موضوع يا مساله مي‌شود به همين جهت پژوهشگران از لحاظ اخلاقي شايسته است از شتاب و عجله دوري كنند.

منابع

1.سمیه بهمن آبادی و دیگران، رعایت اخلاق پژوهش در رساله های دکتری، مورد مطالعه: گروه علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد طی سال های 1386-1390

2.زهره عباسیان و امیر حسین رجب زاده، عصاره انواع سوء رفتارهای پژوهشی و دسته بندی آنها

3.عبدالحسین زرین کوب، یادداشت ها و اندیشه ها، تهران، اساطیر، 1376، ص12

4.بحارالانوار ج 70 ص 186

5.احد فرامرز قراملکی، خاستگاه اخلاق پژوهش، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی پرتال جامع علوم انسانی

6.وحید جوان، اخلاق پژوهش، مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران، معاونت پژوهش

 

 

 

موضوعات: مطالب پژوهشي, ويژه هفته پژوهش
[شنبه 1396-10-23] [ 12:14:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  رتبه بندی مجلات بین المللی از نظر اعتبار و امتیاز ...

اگر بخواهیم مجلات بین اللملی را از نظر درجه و اعتبار بررسی کنیم، بایستی تفاوت موسسات اصلی نمایه کننده(ایندکس) مجلات را بدانیم. ایندکس کننده معتبر بین المللی در علوم مختلف عبارتند از شرکت تامسون رویترز(Thomson Reuters)، اسکوپوس(Scopus)، پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(ISC). 

مجلات تامسون(ISI, WOS)

شرکت تامسون رویترز(Thomson Reuters) یک شرکت چندملیتی رسانه‌های گروهی است که زیر مجموعه هایی دارد که یکی از این زیر مجموعه ها پایگاه  Web of science می باشد،این پایگاه که به اختصار ( (WOS نامیده می شود یک نمایه استنادی علمی است که توسط تامسون رویترز ایجاد شده است که جستجوی استنادی جامع را فراهم می‌کند. به صورت عامیانه و متداول مقالاتی که در این پایگاه نمایه می شوند به مقالات ISI  شهرت یافته اند.

مجلات اسکوپوس(Scopus)

اسکوپوس یکی از نمایه‌های استنادی معتبر و شناخته‌شده‌است که اطلاعات کتاب‌شناختی حدود ۲۵ میلیون سند را در خود جمع‌آوری کرده‌است. اسکوپوس اطلاعات محصولات حدود ۵هزار ناشر علمی را از سراسر جهان در خود جای داده‌است. در مجموع اسکوپوس اطلاعات ۱۶ هزار و پانصد مجله علمی پژوهشی را در خود نمایه کرده‌است. اسکوپوس(Scopus) یکی از محصولات الزویر(Elsevier) است که استفاده از اطلاعات آن نیاز به اشتراک و پرداخت هزینه دارد.

مجلات ISC (پایگاه استنادی علوم جهان اسلام)

ازآنجایی‌که ارتقاء سطح علم و دانش و انتشار آن‌یکی از مهم‌ترین ارزش‌های یک جامعه اسلامی هست، کشور ایران نیز به‌عنوان قطب علمی برتر جهان اسلام اقدام به تأسیس مجموعه‌ای تحت عنوان ISC نمود تا بتواند در راستای پیشبرد اهداف علمی جامعه بین‌المللی نقش به سزایی را ایفا نماید. این پایگاه توسط مرکز منطقه‌ای اطلاع‌رسانی علوم و فناوری شیراز تهیه‌شده است. مهم‌ترین هدف ISC گسترش همکاری بین دانشمندان اسلامی و مراکز علمی است.

پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(ISC)  یک سامانه اطلاع رسانی علمی است که در صدد تجزیه و تحلیل مجلات علمی کشورهای اسلامی بر اساس معیارهای علم سنجی معتبر اسلامی می‌باشد. پس از تامسون و اسکوپوس، ISC سومین پایگاه استنادی برای سنجش عملکرد پژوهشی کشورها محسوب می شود که ۵٧ کشور در آن مشارکت دارند.

رتبه بندی مجلات داخلی از نظر اعتبار و امتیاز

در حالت کلی در ایران سه نوع مجله داریم که اعتبار و درجه علمی آنها از سوی یکی از سه ارگان وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، و حوزه علمیه تعیین می شود و به ترتیب اعتبار عبارتند از:

مجلات علمی- پژوهشی

 هر تولیدی که به دنبال جستجوی حقایق و برای کشف بخشی از معارف و نشر آن در  میان مردم و به قصد حل مشکلی یا بیان اندیشه ای در موضوعی از موضو ع های علمی، از طریق مطالعه ای نظام مند، برای یافتن روابط اجتماعی میان پدیده های طبیعی به دست آید و از دو خصلت اصالت و ابداع برخوردار باشد و نتایج آنها به کاربردها، روشها و مفاهیم و مشاهدات جدید در زمینه علمی با هدف پیشبرد مرزهای علمی و فن آوری منجر گردد، علمی – پژوهشی قلمداد می شود. در واقع هدف اصلی مقاله علمی پژوهشی ایجاد یک استدلال است. یکی از بخش های چنین مقاله ای مرور ادبیات است. در یک مقاله علمی پژوهشی، ادبیات بعنوان اساس و بنیان کار ارائه می شود و بینش جدیدی را که پژوهشگر به دنبال ایجاد آن است، پشتیبانی می کند. مخاطبین اصلی این گونه مجلات پژوهشی، اساتید دانشگاهها، دانشجویان دوره های دکتری و کارشناسی ارشد، پژوهشگران شاغل در مراکز علمی، تحقیقاتی و تولیدی هستند.

مجلات علمی- ترویجی

 یک مقاله علمی ترویجی یا مرور ادبیات و اطلاعات منتشر شده ، یک موضوع بخصوص، در یک محدوده زمانی را مورد بحث و بررسی قرار می دهد. مقاله علمی ترویجی می تواند خلاصه ای از مقالات و منابع موجود باشد اما معمولا سازماندهی خاص خود را دارد و خلاصه و استنتاج‌ها را ترکیب می‌کند و اطلاعات را در ساختاری نو ارائه می دهد. مقاله علمی ترویجی می تواند تفسیری جدید از مقالات و کارهای قبلی ارائه دهد یا اطلاعاتی جدید را با تفاسیر قبلی در هم آمیزد، یا سیر جریان پیشرفت فکری حوزه مورد بحث و مباحثات مربوط به آن را ترسیم کند. مقاله علمی ترویجی بسته به موقعیت، ممکن است مقالات و منابع را مورد ارزیابی قرار دهد و مناسب ترین و مربوط ترین منابع را به خواننده پیشنهاد کند. این مقالات بر پایه جابه‎جایی، تلفیق و ترکیب دانش موجود تهیه می شوند و معمولاً به روشن شدن زوایای مساله‎ای کمک می‎نمایند. اینگونه مجلات دستاوردهای علمی، فنی و حرفه ای آموزنده و جالب را به زبانی ساده برای افراد دارای تحصیلات دانشگاهی، دانش آموزان سالهای بالای دبیرستانها، صنعتگران، مخترعین، مبتکرین و افراد دارای تحصیلات غیرکلاستیک ارائه میدهند.

 

 مجلات علمی- تخصصی

این مجلات معمولا وابسته به برخی سازمانها و نهادهای خاص بوده و مباحث تخصصی در یک زمینه را مطرح می کنند و نویسندگان مختلف می توانند مطالب خود را برای این مجلات ارسال کنند. نکته قابل توجه در مورد این نوع مجلات این است که این مجلات معمولا هیچ گونه امتیاز و مجوز علمی را از ارگانهای ذیربط مثل وزارت علوم،تحقیقات  و فناوری، وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی یا حوزه علمیه دریافت نکرده اند و صرفا به منظور اطلاع رسانی و بالا بردن آگاهی های قشر خاصی از افراد جامعه در زمینه های تخصصی به چاپ مطالب می پردازند.

مثل مجله علمی – تخصصی رشد که وابسته به وزارت آموزش و پرورش بوده و به فعالیت در زمینه مباحث آموزشی می پردازد.

 

منابع

1.برگرفته از سایتhttp://www.researcheditor.ir/learn- center /263

2.محمد رضا حافظ نیا، مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، چاپ هفتم، تهران، سمت، 1381

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

موضوعات: مطالب پژوهشي
[دوشنبه 1396-10-18] [ 12:39:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آیت‌الله معرفت بنیان‌گذار قرآن‌پژوهی جدید ...

محمد هادی معرفت(۱۳۰۹-۱۳۸۵ش) از عالمان شیعه و محققان علوم قرآنی است. در کربلا متولد شد و خاندانش از نوادگان شیخ عبدالعالی میسی صاحب‌ رسالة‌ ميسيّه‌ بودند. تحصیلات حوزوی را در حوزه‎های علمیه کربلا، نجف و قم گذراند و سپس در کنار فقه و اصول، توان خود را در تفسیر و علوم قرآن گذارد.

دوران‌ تحصيل‌:
آية‌الله‌ معرفت‌، تحصيلات‌ خود را در مكتب‌ خانه‌هاي‌ آن‌ روزگار آغاز كرد و حتي‌ كتاب‌ جامع‌ المقدمات‌ را هم‌ در آن‌ مكتب‌ خانه‌ها فرا گرفت‌. پس‌ از آن‌ وارد حوزه‌ علميه‌ كربلا شد و با تلاش‌ فراوان‌ به‌ فراگيري‌ دروس‌   سطح‌ پرداخت‌. بخشي‌ از دروس‌ سطح‌ را نزد پدر و بخش‌ ديگري‌ را نزد استادان‌ حوزه‌ علميه‌ كربلا فرا گرفت‌. پس‌ از آن‌ به‌ درس‌ خارج‌ فقه‌ و اصول‌ رفت‌ و يك‌ دوره‌ خارج‌ اصول‌ و بخشي‌ از خارج‌ فقه‌ را در همان‌ حوزه‌ مبارك‌ به‌ پايان‌ رساند.

سپس‌ براي‌ بهره‌مندي‌ از محضرآية‌الله‌ العظمي‌ خويي‌(ره‌) و ديگر استادان‌ حوزه‌ علميه‌ نجف‌، وارد اين‌ شهر شد. در آنجا نيز از محضر علماي‌ فرزانه‌، بهره‌هاي‌ فراوان‌ برد. پس‌ از آن‌ وارد حوزه‌ علميه‌ قم‌ شد و پس‌ از چندي‌ شركت‌ در درس‌ مرحوم‌ ميرزاهاشمي‌ آملي‌، تدريس‌ رسمي‌ خود را آغاز كرد.

آية‌الله‌ معرفت‌ در طول‌ سالهاي‌ تحصيل‌، همواره‌ از تدريس‌ كتب‌ و دروس‌ حوزوي‌ بازنماند؛ حتي‌ به‌ تدريس‌ دروسي‌ كه‌ امروزه‌ در حوزه‌ها متداول‌ نيست‌ ـ مانند رياضيات‌ ـ مي‌پرداخت‌ و همراه‌ با تحصيل‌ و تدريس‌، به‌ پژوهش‌ در گستره‌هاي‌ گوناگون‌ علمي‌ و ديني‌ مي‌پرداخت‌. در اين‌ راه‌، از هيچ‌ تلاشي‌ دريغ‌ نمي‌ورزيد؛ به‌ گونه‌اي‌ كه‌ به‌ گفته‌ خود گاه‌ تا سحر براي‌ حل‌ مسأله‌اي‌ بيدار مي‌ماند و به‌ تأمل‌ و كاوش‌ در كتب‌ مختلف‌ مي‌پرداخت‌.

فعاليتهاي‌ علمي‌ و فرهنگي‌:
آية‌الله‌ محمدهادي‌ معرفت‌ در طول‌ عمر خود خدمات‌ علمي‌ و فرهنگي‌ بسياري‌ را به‌ جامعة‌ شيعي‌ ارزاني‌ داشته‌ است‌. او در كربلا با گروهي‌ از فضلا با سرپرستي‌ حجة‌الاسلام‌ والمسلمين‌ آقاي‌ شهرستاني‌، مجله‌اي‌ را به‌ نام‌ «اجوبة‌المسائل‌ الدينيه‌» منتشر ساختند كه‌ در آن‌ به‌ شبهات‌ گوناگوني‌ كه‌ در گستره‌هاي‌ مختلف‌ ديني‌ مطرح‌ مي‌شد، پاسخ‌ داده‌ مي‌شد.

وي‌ در طول‌ ساليان‌ تحصيل‌ و پس‌ از آن‌، همواره‌ به‌ تدريس‌ علوم‌ ديني‌ در حوزه‌هاي‌ علميه‌ كربلا، نجف‌ و قم‌ اشتغال‌ داشته‌ است‌ و از اين‌ رهگذر، شاگردان‌ فرهيخته‌ همچون حجت الاسلام عبد الکریم بهجت پور و حجت الاسلام مهدی رستم نژاد وبزرگانی دیگر را تربيت‌ كرده‌ اند. بخشي‌ از اين‌ تدريسها، تدريس‌ علوم‌ قرآني‌ بوده‌ است‌ كه‌ با توجه‌ به‌ نيازهاي‌ عالم‌ اسلام‌ و كمبودهاي‌ موجود در حوزه‌هاي‌ علميه‌، آثار و بركات‌ فراواني‌ را به‌ همراه‌ داشته‌ است‌؛ به‌ گونه‌اي‌ كه‌ مي‌توان‌ آية‌الله‌ معرفت‌ را احياگر دروس‌ علوم‌ قرآني‌، در عصر اخير در حوزه‌هاي‌ علميه‌ دانست‌. ایشان دارای شخصیتی مبتکر در حوزه مطالعات قرآنی و تفسیری و نیز صاحبنظر در اندیشه‎های دینی بود.

حجت‌الاسلام ایازی نظریه‎پرداز حوزه تفسیری قرآن درباره آیت الله معرفت چنین می گوید:” تفاوت کار ایشان در علوم قرآن این است که اولاً آثارایشان اجتهادی و مبتنی بر نقد و بررسی است. ثانیاًمسئله جامعیت ایشان است. آیت‌اللّه معرفت در زمینه اصول، فقه، معارف، تفسیر و حدیث کار کرده بودند، اما اینکه یک قرآن‌پژوه بتواند از همه این حوزه‌ها استفاده کند ویژه ایشان بود.”

آية‌الله‌ معرفت‌ در طول‌ عمر با بركت‌ خود كتابها و مقالات‌ فراواني‌ را منتشر ساخته‌ است‌ كه‌ برخي‌ از آنها به‌ شرح‌ زير است‌:
1ـ ولايت‌ فقيه‌؛
2ـ فرضيه‌ بازگشت‌ روح‌؛
3ـ مصونيت‌ قرآن‌ از تحريف که در دفاع از حریم قرآن و حراست از كرامت آن نوشته شده ایشان علت نوشتن این کتاب را چنین بیان می دارد: یكی از نویسندگان در دیار پاكستان به نام«احسان الهی ظهیر» كتابهایی علیه مكتب تشیع و در رابطه با مسأله تحریف نوشت و شیعه را متهم ساخت كه قائل به تحریف می باشند. لذا برای دفع این تهمت و حراست از كیان مقدس قرآن دامن همت بر كمر زده و در مدت شش ماه  این كتاب را نگاشتم.
4ـ تناسب‌ آيات‌؛
5ـ حديث‌ «لاتعاد»                                                                                                                               6- آموزش‌ علوم‌ قرآن‌؛
7ـ تاريخ‌ قرآن‌؛
8ـ التفسير و المفسرون‌؛
9ـ التهميد، في‌ علوم‌ القرآن‌؛این کتاب در 10 جلد در موضوعات مختلف علوم قرآنی مانندتاریخ قرآن قراءتهای هفتگانه،نسخ، محکم ومتشابه،اعجاز قرآن و…گردآوری شده است.
10ـ شبهات‌ وردود؛
11ـ. آخرین تألیف ارزشمند و گرانمایه آیت الله معرفت;، «التفسیر الأثری الجامع» است. این تفسیر با همکاری دو گروه ده نفری از سال ۱۳۷۹ آغاز گردیده و تا پایان قرآن کریم فیش برداری شده است، اما فقط تا انتهای سوره بقره به قلم ایشان نگارش یافته و به زیور طبع آراسته گردیده است. ویژگی و اهمیّت خاص این اثر«جمع و تنسیق روایات تفسیری فریقین» است
آیت الله معرفت انگیزه و هدف خویش از تألیف این کتاب را این گونه بیان می‌کند:
»روایات تفسیری، جملگی به صورت خام در کتاب ها عرضه شده است و کاری که فقها بر روی روایات فقهی انجام می‌دهند، بر روی روایات تفسیری انجام نگرفته و لذا سلیم و سقیم به هم آمیخته است. برای جداسازی و تعیین سرنوشت نخبه تفاسیر روایی با همت دوستان فاضل خویش به این کار خطیر اقدام نمودم«.  

آية‌الله‌ معرفت‌، غروب جمعه 29 دي ماه 1385 در سن 76 سالگي دعوت حق را لبيك گفت.

 مبانی و روش تفسیر آیت‌الله معرفت
ایشان به طور کلی روش های تفسیری را به دو بخش اثری و اجتهادی تقسیم می کنند ، وی هم لفظ قرآن و هم معنای آن را وحیانی می داند ، قائل به امکان فهم قرآن وجو از تفسیر است ، به وجود بطن در قرآن کریم معتقد است و آن را بر خاسته از مدلول های التزامی کلام ، از نوع لزوم غیر بیّن می داند ، معتقد به عدم تحریف قرآن بوده و برای سیاق نقش مهمی در دستیابی به مدالیل الفاظ و رسیدن به مراد واقعی کلام قائل است ، ظاهر قرآن را حجت می داند ، معتقد به حجیت قول پیامبر (ص) و اهل بیت(ع) در تفسیر بوده ، همچنین قول صحابه و تابعین را با وجود شرایطی معتبر می داند. آیت الله معرفت از روایات در تفسیر، بیشترین بهره را برده است اما اولین روشی که از آن استفاده نموده روش قرآن به قرآن است ، وی متقن ترین منبع برای تبیین و تفسیر قرآن را ، خود قرآن می داند ولی بارزترین روشی که در تفسیر آیات به کار می گیرد روش روایی است ، اما در کنار این روش از روش تفسیر اجتهادی که آن را متکی بر درایت و عقل می داند ، نیز استفاده نموده ، از جمله در نقد و بررسی روایات.

گرایش‌هایی نیز در تفسیر وی به چشم می خورد از جمله اینکه ایشان مباحث متعدد فقهی و کلامی را پیش کشیده ، توضیح می‌دهد. وی تفسیر عرفانی را در نهایت ، پذیرفته و آن را از باب تداعی معانی می داند و گاهی نیز به تفسیر عرفانی آیات اشاره می نماید ، از لغت و ادبیات عرب نیز استفاده نموده، با نگرشی اعتدالی به تفسیر علمی از آن نیز بهره می گیرد ، همچنین مباحث تربیتی و اخلاقی را مطرح نموده از علوم قرآن و آراء سایر مفسران نیز استفاده می کند ، وی علاوه بر اسلوب ترتیبی که اسلوب غالب این تفسیر است ، گاهی به تفسیر موضوعی نیز می پردازد ، ایشان در بهره گیری از روایات ، آنها را بدون چون و چرا نمی پذیرد بلکه آنها را دارای آفاتی دانسته و مورد نقد و بررسی قرار می دهد و در این راه از مبانی نقدی چون عرضه روایات بر قرآن ، عرضه بر سنت قطعیه ، عرضه بر عقل و عرضه بر قطعیّات علمی و تاریخی و نیز از نقد سندی استفاده می کند. در نهایت می توان گفت که روش کلی ایشان در تفسیر، روایی- اجتهادی است.

منابع:

1- طاهره رجایی، روش آیت الله معرفت درالتفسیر الأثری الجامع، پژوهشهای قرآنی-پاییز و زمستان 1388-شماره59-60
2- الهام جعفرمنش، بررسی مبانی و روش تفسیر آیت‌الله معرفت در التفسير الاثري الجامع،پایان نامه کارشناسی ارشد،دانشکده علوم قرآنی قم،1388
   3- سایت خبرگزاری بین اللمللی قرآن                                              http://www.iqna.ir/fa/news

                   
4- سایت حفظ و نشر آثار آیت الله معرفت                                                    http://www.maerefat.com

5- سایت ویکی شیعه                                                                                    http://fa.wikishia.net/view                                                                                       

6- پایگاه اطلاع رسانی جامعه مدرسین                                         http://www.jameehmodarresin.org

موضوعات: مطالب پژوهشي
[شنبه 1396-10-16] [ 09:24:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اعجاز قرآن ...

عجز یعنی ناتوانی و اعجاز به معنای ناتوان ساختن یا ناتوان یافتن.

معجزه در اصطلاح امری است برخلاف جریان عادی نظام هستی که با دعوت به مبارزه همراه باشد اما کسی نتواند با آن رویارویی کند و خداوند آن را به دست پیامبرانش جاری می سازد تا نشانه ی درستیِ رسالتش باشد.1  
از میان معجزات و امور خارق العاده ای که از پیامبر اسلام(ص) صادر شده قرآن برترین سند زنده حقانیت اوست. قرآن کتابی است فوق افکار بشر، کسی تاکنون نتوانسته کتابی همانند آن بیاورد، زیرا قرآن معجزه ای است گویا، جاودانی، جهانی و روحانی. قرآن دارای انواع اعجاز است. علامه جوادی آملی می فرماید: «قرآن کریم از همه جهات اعجاز است چه از نظر فصاحت و بلاغت چه از نظر انسجام و هماهنگی آیات، چه از جهت معارف و محتوای حقوقی، سیاسی و … چه از حیث آورنده آن که درس نخوانده است»2.. در این تحقیق برآنیم به بیان اعجاز بیانی قرآن بپردازیم. زیرا قرآن متشکل شده از کلمات و عبارات. پس در مرحله اول برای فهم بهتر معارف و معانی قرآن باید از مرحله الفاظ و عبارات و نوع بیان قرآن شروع کنیم.

اعجاز بیانی قرآن

اعجاز بیانی بیشتر به جنبه های لفظی و عبارات بکار رفته و ظرایف و نکات بلاغی توجه دارد و از معروفترین وجوه اعجازی قرآن است که در تمام آیه ها و سوره ها و سطر سطر قرآن قابل مشاهده است وانواعی دارد:

1-    اعجاز بیانی در فصاحت: فصاحت به معنای آشکار و روشن می باشد و در اصطلاح کلامی است فصیح و روان که از حسن و زیبایی برخوردار باشد و کلام فصیح عبارتی است که واژگان آن علاوه بر فصاحت، هماهنگی و تناسب کامل با یکدیگر داشته باشند.

2-    اعجاز بیانی در بلاغت: بلاغت در لغت به معنی وصول، رسیدن و انتهاست و در اصطلاح عبارت است از کلام فصیحی که مطابق بامقتضی حال باشد3.

3-    از دیگر موارد اعجاز بیانی قرآن انتخاب واژگان بکار رفته در جمله ها و عبارتهای قرآنی است که کاملاً حساب شده می باشد به گونه ای که اگر کلمه ای را از جای خود برداشته، بخواهیم واژه دیگری را جایگزین آن کنیم که تمامی ویژگی های موضع کلمه اصل را ایفا کند یافت نخواهد شد زیرا گزینش واژه های قرآنی به گونه ای است که:

الف. تناسب آوای حروف کلمات هم ردیف آن رعایت گردیده و آخرین حرف از هر کلمه پیشین با نخستین حرف از کلمه ی پسین هم آوا و هماهنگ شده تا تلاوت قرآن روان و آسان صورت گیرد.

ب. تناسب معنوی کلمات با یکدیگر رعایت شده تا از لحاظ مفهومی نیز بافت مشخص بوجود آید فصاحت کلمات هم رعایت شده در مجموع هر یک از واژه ها در جایگاه ویژه خود به گونه ای قرار گرفته که قابل تغییر نخواهد بود. ابن عطیه در این باره می گوید: «وَ کتابُ اللهِ سُبحانهُ لو انتَزعَت مِنهُ لَفظُهُ ثُمَّ اُدیریَها لِسانُ العَربِ علی أن یوجَدَ لَها نظیرٌ فی مَوضِعَها الخاصَّ لَم یَوجَد البتَّه». (هرگاه واژه ای از قرآن را از جای خود برداشته و تمامی زبان عرب برای یافتن واژه ای مناسب تر جست و جو کنند، بی گمان یافت نخواهد شد).4

4-    مورد چهارم از ابعاد اعجاز بیانی نظم و آهنگ درونی قرآن است.

یکی از جنبه های اعجاز بیانی قرآن نظم آهنگ واژگانی است. این جنبه چنان زیبا و شکوهمند است که اعراب را ناچار ساخت تا از همان روز نخست اقرار کنند که کلام قرآن از توانایی بشر خارج ولی می تواند اذهان را به خود جلب کند. نظام بدیع و شیوه ای صرفی آن است در این نظام، حرکات و سکنات واژگان به شکلی آرایش شده که به هنگام شنیدن، آوایی دلنشین به گوش می رسد؛ آوایی که شوری در دلها می اندازد. مانند سوره ی نجم می خوانیم: «والنَّجمِ إِذا هَوَی* ماضَلًّ صاحِبُکُم وَ ماغوی* وَ ماینطِقُ عَن الهَوی». این فاصله ها تقریباً نظمی مساوی دارند اما نه بر اساس نظام عروض عرب.  قافیه نیز در آن رعایت شده است و این هردو به علاوه ویژگی دیگری است که مانند وزن و قافیه ظاهر نیست و از هم سازی حروف واژگان و هماهنگی کلمات در درون جمله ها یک ریتم موسیقیایی پدید آمده است.5

5-    مورد پنجم از ابعاد بیانی قرآن، وحدت موضوعی است. وجود تناسب معنوی میان آیات هر سوره هرچند این آیات یک جا نازل نشده و به صورات پراکنده و با فاصله های زیاد با هم نازل شده باشند از ابعاد اعجاز قرآن است. زیرا این پراکندگی در نزول باید در چهره مجموع آیات هر سوره به خوبی هویدا باشد در صورتی که با دقتی که دانشمندان به ویژه در عصر اخیر در محتوای سراسر هر سوره انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که هر سوره هدف یا اهداف خاصی را دنبال می کند که جامع میان آیات است و امروزه به نام وحدت موضوعی در هر سوره خوانده می شود.6

همه ی این مطالب نشانگر این موضوع است که کلام قرآن از توانایی بشر خارج است و تنها می تواند سخن خداوند باشد.

پی نوشت

1.      معرفت، محمدهادي، التمهيد في علوم القرآن، ج 4، ص17

2.      جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، 1390، ص 134

3.      بنایی،اعجازبیانی قرآن کریم،سایت  Bavar.irbaran

4.      معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن،ج5، ص21

5.      اسکندرلو، محمد جواد،اعجاز قرآن و مصونیت از تحریف، ص 103 و 104

6.      حیدری،محمد جواد ،نظم موسیقیایی قرآن، دانشنامه موضوعی قرآن کریم پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن،

موضوعات: مطالب پژوهشي
[دوشنبه 1396-10-04] [ 10:10:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تاریخ تفسیر قرآن کریم(بخش اول) ...

تاریخ تفسیر قرآن کریم شامل شناسایی زمان آغاز تفسیر قرآن و زمان هایی که تفسیر در آن وجود داشته و دوره هایی را که بر آن گذشته است و تغییرات و تحولاتی که در طول زمان بر آن رخ داده و معرفی کتاب های تفسیری و مفسران می باشد. برای آشنایی با تاریخچه تفسیر قرآن نیاز است با معانی کلمات تفسیر و تأویل آشنا شویم.

معنای تفسیر

لغت دانان برای واژه «تفسیر» معانی متعددی مانند کشف مراد از لفظ مشکل1، کشف معنای لفظ و اظهار آن2، بیان کردن معنای سخن3، شرح دادن کلام خدا، کشف کردن ظاهر قرآن4،  بیان و تشریح معنا و لفظ آیات قرآن5،  را ذکر کرده اند.

تفسیر در اصطلاح مفسرین، عبارت است از بیان معانی آیات قرآن، و کشف مراد و مقصود آیات6، چه آنکه الفاظ مشکل باشد یا غیر مشکل، و و چه آنکه لفظ در معنای مراد، ظهور داشته باشد یا نداشته باشد. و جمعی از مفسران نیز آن را بیان و تفصیل7، یا بیان و کشف8 –که همه نزدیک به هم است- معنا کرده اند و زرکشی آن را به «علمی که به وسیله ی آن، فهم کتاب خدا، که بر پیامبرش محمد (صلی الله علیه واله و سلم) نازل شده، و بیان معانی و استخراج احکام و حکمت های آن به دست می آید.» تعریف کرده است9، در کتاب روش شناسی تفسیر قرآن در جمع بندی تعریفهای مزبور گفته شده است: «تفسیر عبارت است از بیان مفاد استعمالی آیات قرآن و آشکار نمودن مراد خدای متعال از آن، بر مبنای ادبیات عرب و اصول عقلایی محاوره.»10

معنای تأویل

متقدمین تأویل را همان تفسیر می دانستند، ولی متأخرین مقصود از تأویل، معانی را می دانند که از ظاهر لفظ به دست نمی آید.

تأویل از «اَول» به معنای رجوع اشتقاق یافته11، و معنای آن با نظر به ریشه اصلی اش «ارجاع» است و در کتاب های لغت، معانی فراوانی مانند: عاقبت کلام و آنچه کلام به آن باز می گردد12، معنای پنهان قرآن که غیر معنای ظاهر آن است13 و … برای آن ذکر کرده اند. مفسران و صاحب نظران علوم قرآنی نیز دیدگاه های گوناگونی درباره آن ابراز کرده اند: برخی تأویل را به معنای تفسیر14 و برخی اعم از تفسیر دانسته اند15، برخی به برگرداندن آیه از معنای ظاهر به معنای احتمالی موافق با کتاب و سنت تعریف کرده اند16….

براساس تحقیقی که با دقت در آیات و روایات مربوطه به آن و سایر قراین متصل و منفصل انجام گرفت17، نتیجه گرفته می شود که تأویل قرآن در لسان آیات و روایات، در معانی زیر به کار رفته است:

الغ) معنای حقیقی و منظور واقعی آیات متشابه.

ب) معنا و معارف باطنی آیات محکم و متشابه

ج)مصداق خارجی و تجسم عینی وعده وعیدهای قرآن کریم درباره آخرت و پیشگویی های دیگر آن

د) مصادیقی از آیات که از دید عرف و افراد عادی پنهان است.

باطن قرآن کریم

روایات بسیاری با مضامین گوناگون، دلالت صریح دارد بر اینکه قرآن دارای ظاهر و باطن است. اصل وجود باطن برای قرآن کریم، مورد اتفاق مفسران و دانشمندان علوم قرآنی و اندیشمندان علم اصول فقه است18. «باطن» در لغت به معنای پنهان، در برابر ظاهر به معنای آشکار است19. و با توجه به اینکه در روایات باطن قرآن در برابر ظاهر آن قرار گرفته و با تعبیر «ظَهر» و «بَطن» از آن دو یاد شده است،20می توان گفت باطن قرآن، برای همگان آشکار نیست و غیر راسخان در علم، حتی اگر به علوم پیش نیاز تفسیر و قواعد ادبی و اصول عقلایی محاوره آگاه باشند نیز، توان فهم و تفسیر آن معارف را ندارند؛ زیرا ظاهر قرآن، بخشی از معارف قرآن کریم است که یا دلالت آیات بر آن از ابتدا آشکار است و یا اگر هم در نگاه نخست روشن نباشد، بر مبنای قواعد ادبی و اصول عقلایی محاوره قابل آشکار شدن باشد. بنابراین تعریف باطن قرآن همان تأویل قرآن است و بین آن دو تفاوتی نیست.

نیازمندی به علم تفسیر

مسأله نیازمندی به علم تفسیر، بیشتر باید مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد، در این زمینه باید آیات مختلف را که با بحث ما ارتباط دارد، در کنار یکدیگر قرار دهیم، تا بتوان به نتیجه مطلوب دست یافت.

1. خداوند در آیات 29 سوره ص؛ 82 سوره نساء؛ 26 سوره محمد ما را به تدبر و تفکر امر می فرماید.

2. خداوند در آیات 103 سوره سوره نحل؛ 28 سوره زمر، کتاب خود را از هرگونه پیچیدگی منزه می داند، و صریحاً می فرماید: این کتاب به زبان عربی آشکار و رسا نازل شده است.

3. خداوند در آیات 97 سوره مریم؛ 58 سوره دخان می فرماید: این قرآن را برای فهم آسان کردیم.

4. خداوند در آیات 138 سوره آل عمران؛ 89 سوره نحل می فرماید: قرآن را برای مردم و بیان کننده همه چیز فرو فرستاده است. از آیات بررسی شده چنین فهمیده می شود که قرآن به خاطر بلاغت و شیوا بودن و دوری از هر نوع تعقید و نارسایی، قابل فهم می باشد و مردم می توانند از آن بهره کافی ببرند و در پرتو تدبر و تعقل و بکار بستن تعالیم عالیه اش، به سعادت ابدی نائل گردند.

ان شاءالله در قسمت دوم تفسیر قرآن مریم به بررسی تاریخچه تفسیر در عصر رسالت و بررسی مفسران برگزیده خدا خواهیم پرداخت.

پی نوشت

1-محمدبن مکرم بن منظور، لسان العرب، واژه «فسر».

2- فخرالدین طریحی، مجمع البیان، واژه «فسر».

3- عبدالرحیم صفی پور، منتهی الارب فی لغه العرب، واژه «فسر».

4- علی اکبر دهخدا، لغت نامه، واژه «تفسیر».

5- محمد معین، فرهنگ فارسی معین، واژه «تفسیر».

6- محمد حسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ¼ مقدمه تفسیر.

7- محمد بن جریر طبری، جامعه البیان، ج9، ص 388؛ حسین نبوی، تفسیر البغوی المسمی معالم التنزیل، ج 3، ص 368.

8- فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ج 7، ص 266؛ سید محمود آلوسی روح المعانی، ج 19، ص 16.

9- محمد بن عبدالله زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ج 1، ص 13.

10- علی اکبر بابایی، روش شناسایی تفسیر قرآن، ص 24.

11- احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر اللغه، واژه «اَول».

12- احمد بن فارس، معجم مقایس اللغه، واژه «اَول».

13- فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، واژه «اَول».

14- محمد بن احمد قرطبی، الجامع الاحکام القرآن، ج 4، ص 15.

15- راغب اصفهانی، مقدمه جامع التفاسیر، ص 47.

16- علی بن محمد جرجانی، التعریفات، ص 65.

17- علی اکبر بابایی، تأویل قرآن، مجله معرفت، شماره ششم، ص 44 – 49.

18- باطن قرآن کریم، مجله معرفت، شماره 26، ص 8-16.

19- محمد معین، فرهنگ فارسی معین، واژه های «باطن و ظاهر».

20- سید هاشم بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 9، ح 6.

موضوعات: مطالب پژوهشي
[یکشنبه 1396-10-03] [ 10:15:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  واژه شناسی حمد و شکر ...

در زبان عربی برخی کلمات اگرچه معنای کلی آنها یکسان است اما با دقت در معنای آنها معلوم می شود که در نکاتی با هم تفاوت دارند.از جمله حمد وشکر که در اینجا به بیان معنای هریک می پردازیم.

حمد: ستایش. ثناگویی. ستودن. (قاموس قرآن، ج 2-1، ص 172)

«…وَّيُحِبُّونَ أَنْ يُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ يَفْعَلُواْ…» (سوره آل عمران(3)، آیه 188.) «و دوست دارند برای کاری که نکرده اند ستوده و مدح شوند.»

در نهج البلاغه حکمت 131 درباره دنیا آمده است: «… فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ، وَحَمِدَهَا آخَرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَه…»؛ (دنیا را مردانی در صباح پشیمانی ذم کردند و مردان دیگری روز قیامت آنرا ستودند.)( محمد دشتی، ترجمه نهج البلاغه، چاپ هفتم، قم، بوستان 1384، حکمت 131، ص 468.)

الحمدلله تعالی، یعنی ثنا و ستایش براساس فضیلت و معرفت برای خدای تعالی است. واژه «حمد» اخص از «مدح» و از آن والاتر و از واژه «شکر» نیز فراگیرتر است. پس «مدح» در چیزی است که از انسان با اختیار سر می زند و آنچه که از «مدح» و درباره «مدح» گفته شده است این است که انسان به بخشش مال و سخاوت و علمش مدح می شود. ولی «حمد» فقط در مورد دوم یعنی نسبت به آثار علمی و معنوی است نه موارد ظاهری.پس هر حمدی، مدح است ولی هر مدحی، حمد و ثنا نیست.( ابوالقاسم حسین بن محمد بن فضل راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، تفسیر لغوی و ادبی قرآن، ترجمه و تحقیق غلامرضا خسروی حسینی، چاپ چهارم،ج اول، قم، المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه، 1383، ص 54-540)

شکر:

الشُکر: به یاد آوردن و تصور نعمت و اظهار آن است.

گفته شده «شکر» مقلوب از «کَشر» است. یعنی کشف و آشکار نمودن، نقطه ی مقابل شکر، کفر یعنی فراموشی نعمت و پوشیده داشتن آن است.( راغب اصفهانی، همان، ج 2، ص 343.)

شکر: ثناگویی در مقابل نعمت. شکر بر سه نوع است: شکر قلب(قلبی) و آن یادآوری نعمت است. شکر زبان (زبانی) و آن ثناگویی در مقابل نعمت است. شکر سایر جوارح و ان مکافات نعمت بقدر قدرت است. شکر فقط در مقابل نعمت و بذل است.( علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، چاپ هشتم، ج 3و4، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1352، ص 62.)

چنانکه فرموده اند: «شاکراً لِاَنعُمِهِ اجتَباهُ وَ هَداهُ»( سوره ابراهیم، آیه 121.)

و «واشکُرُوا نِعمَهَ اللهِ» ( سوره نحل، آیه 114.)

شکر در مقابل نعمت است؛ پس هر شکری حمدی است ولی هر حمدو ثنایی شکر نیست

موضوعات: مطالب پژوهشي
[شنبه 1396-10-02] [ 12:54:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آشنایی با فرآیند پایان نامه نویسی با تأکید بر تدوین طرحنامه ...

 معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی الزهراء (سلام الله علیها) نشستی با عنوان آشنایی با فرآیند پایان نامه نویسی با تأکید بر تدوین طرحنامه در محل موسسه آموزش عالی الزهراء (سلام الله علیها) در تاریخ96/9/23 برگزار نمود. در این نشست آقای بهجت پور مدیر محترم موسسه تمهید به بیان استانداردهای لازم برای نوشتن پایان نامه خوب پرداخته و گفت: یک پژوهشگر مجموعه دانایی ها توانایی هایی را که در دوره آموزش فراگرفته در پاسخ به یک سوال و یک ابهام قرار می دهد؛ یعنی کار از یک سوال مهم که دانش به آن جواب نداده است شروع می شود.
ایشان در ادامه گفت: پژوهشگر زمانی موفق است که پاسخ سوالات رابدرستی ارزیابی کرده و آنها را دسته بندی کند و راه حل ها و نظریه درستی را ارائه بدهد.
آقای بهجت پور گفت: کار پایان نامه نویسی بزرگترین توفیقش از هنگامی شروع می شود که شروع به نوشتن طرحنامه می کنید. طرح پژوهش را خوب ببینید و خوب بنویسید. نباید طرحنامه بوی سادگی بدهد. اولین و مهمترین گام در طرحنامه نوشتن این است که ذهنتان را از بسیط بودن نسبت به موضوع خارج کنید. ذهنتان را با مطالعه منابع و مقالات پر از اطلاعات بکنید بعد شروع به نوشتن طرحنامه و اجزای آن بکنید. به صورت ذهنی به نوشتن طرحنامه اقدام نکنید.
ایشان در آخر فرمود: سوالات خود را عرضه بر منابع دینی کرده و به دنبال جواب سوالات خود از منابع دینی باشید. فقط مطالبی که مربوط به جواب سوالات فرعی است را بیاورید جرأت گذشتن از مطالبی که جواب سوالاتتان نیست را داشته باشید. با جمع آوری نطریات و دیدگاه ها آنها را دسته بندی کرده و آنها را از هم تفکیک کنید در آخر هم یک اظهار نظر و جمع بندی داشته باشید.

موضوعات: نشست پژوهشي, ويژه هفته پژوهش
[شنبه 1396-09-25] [ 01:06:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت