به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا(س) گرگان جلسه دهم کارگاه شبهه شناسی الحاد نوین در تاریخ1400/07/18 از طریق فضای مجازی در تالار پژوهشی برگزار گردید.
در این کارگاه استاد قاسم محمدی به توضیحات بیشتر در مباحث علوم شناختی پرداخت و گفت:
علوم‌شناختی علم های شناخت ذهن است و یک پژوهش علمی در مورد ذهن و مغز می باشد.
معمولاً رویکردی که در علوم شناختی مطرح است یک رویکرد فیزیکآلیستی است و در آن از عباراتی مثل نفس و روح خبری نیست تنها اصطلاحی که در آن مورد استفاده قرار می‌گیرد ذهن است. زیر شاخه های علوم شناختی عبارت است از: روانشناسی، زبان شناسی، فلسفه ذهن، عصب شناسی، هوش مصنوعی،…که در دل علوم شناختی مورد بررسی قرار می گیرد.
وی ادامه داد: مباحثی از علوم شناختی که علم النفس می باشد در فلسفه مطرح می شود، ولی این که آیا این مباحث برای پاسخ به شبهات مطرح شده در مباحث علوم شناختی کفایت می کند یا نه که پاسخ منفی است و اصلا کفایت نمی کند.
چون برخی از مباحث علوم شناختی در علم النفس فلسفه غیر قابل اثبات است. چون دانش بشر در زمان گذشته نسبت به مغز و ذهن و امثال آن پیشرفت خاصی نکرده بود به خاطر همین خیلی از مباحث شبهات علوم شناختی مطرح نمی‌شد ولی در این زمان به خاطر پیشرفت‌های علمی نقاط تقاطع زیادی بین مباحث علوم شناختی و مباحث الهیاتی پیش آمده است که بحث های جدی را فراروی مباحث عقیدتی مطرح می‌کند، که باید به آن ها پاسخ داد.
مدیر میز الحاد نوین در مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم تاکید کرد: در مباحث علوم شناختی در ارتباط با مباحث الهیات گره هایی وجود دارد که متعدد است و نوع آن عمیق است. از جمله این گره ها و مباحث فلسفه ذهن است که در مباحث علوم شناختی چالش زیادی در الهیات ایجاد می کند. در مسئله ذهن و بدن مباحث متعدد مهمی وجود دارد و نیز بحث اختیار و اراده آزاد یکی از زیر شاخه های فلسفه ذهن است که با عصب‌شناسی گره می خورد. دیگر این چالش ها تجربه های دینی است که در مباحث عصب شناسی مطرح می شود و گرایش های آن فیزیکآلیست است و نفس و روح را قبول ندارند که به وسیله تبیین‌های عصب شناختی همه این مباحث را توضیح می دهند. نظریه تجرد نفس که جایگاه و موطن علم می باشد را قبول ندارند و با تبیین های عصب شناختی در علوم شناختی آنها را بی ارزش می کنند و از مسئله معنوی بودن درمی‌آورند.
یکی از مهمترین موضوعات که واقعاً نیاز است روی آن توجه شود هوش مصنوعی است و جایگاه خاصی که دارد که باید روی آن تمرکز و کار شود.
محمدی ادامه داد: البته همه این شبهات پاسخ دارد که باید در جایگاهش مطرح شود ولی یکی از مهمترین مباحث که می توان در پاسخ به آن ها مطرح کرد بحث آگاهی است.
چون یک سری ویژگی های از امور فیزیکی بروز و ظهور می‌کند که چیزی در توصیف آن ها نمی توانیم بگوییم مانند آگاهی چون نمی‌توانیم با نشان دادن نرون ها و فعل و انفعالات شیمیایی آگاهی را توضیح دهیم؛ زیرا آگاهی که یک حقیقت است را نمی‌توان گفت بر اساس فرگشت به وجود آمده است.
وی در پایان گفت: بحث آگاهی فوق‌العاده مهم است هم برای فرگشت و هم برای فیزیکالیسم ها و راحت می‌توان این موضوع را به رخ آنها کشید و در ذهن شان چالش ایجاد کرد؛ چون جواب قانع کننده ندارند . البته یکی از پاسخ هایی که آنها می دهند این است که آگاهی کاملاً موهوم است و توهمی می باشد و ما چیزی به نام آگاهی نداریم. که پاسخشان این است که اگر آگاهی توهم است از کجا می دانید که همین نظریه شما و دیدگاه شما نیز توهم نیست چون این دیدگاه خود نوعی از خود بنیان زنی است که خودش بنیان خودش را می‌زند.
موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, کارگاه
[سه شنبه 1400-08-04] [ 08:07:00 ق.ظ ]
