معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  بررسی نظریه حق الطاعه (2) ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و مرکز تخصصی سطح 4 الزهراء(س) گرگان دومین جلسه نشست علمی از سلسله نشست های اصولی با عنوان بررسی نظریه حق الطاعه شهید صدر در تاریخ1400/4/23  برگزار گردید. در این نشست آیت الله سید مجتبی نورمفیدی استاد دروس خارج فقه و اصول به بررسی هفت اشکال شهید صدر به نظریه مشهور و پاسخ به این اشکالات پرداخت.

ایشان در بیان اشکال اول گفت: مسئله تبعیت مولویت تشریعی آن هم به اطلاقی که در مولویت تکوینی ثابت است این محل اشکال است. به عبارت دیگر قیاس تشریع به تکوین قیاس مع الفارق است عمده اشکال مشهور به شهید صدر در همین نکته است.

استاد خارج فقه و اصول در بیان اینکه شهید صدر قواعد باب اعتبار و تشریع را از تکوین اخذ کرده‌ است بیان داشت:  به عنوان مثال وقتی بحث از سببیت و علیت در  اعتباریات مطرح می شود دقیقاً بر وزان اسباب و علل در امور تکوینی احکامی را مطرح  و آثاری را بر آن مترتب می‌کنند در حالی که این خلط، منشأ بسیاری از امور می شود. اینجا هم مرحوم شهید صدر قائل به گستردگی تام مولویت تکوینی خداوند است بعد نتیجه می گیرد که پس در عالم تشریع هم این گونه است.

 وی در ادامه اظهار داشت: اگر بگوئیم خداوند در عالم تکوین هیچ محدودیتی ندارد در عالم تشریع چگونه باید این مسئله را ثابت کنیم؟ این دعوا و اول کلام  است. مرحوم علامه طباطبایی و شهید مطهری به این مسئله پرداخته اند. اگر چه خود مرحوم علامه طباطبایی در برخی از مواضع تفسیر المیزان، بروزان آنچه که در عالم تکوین وجود دارد در عالم اعتبار و تشریع هم یک استنتاج هایی کرده که محل اشکال است.به هر حال اگر این قیاس و استنتاج را مورد خدشه قرار دادیم دیگر نمی توانیم بگوئیم عقل به لزوم امتثال اوامر خداوند به نحو مطلق حتی در تکالیف محتمل حکم می کند.

مولف کتاب بررسی نظریه حق الطاعه شهید صدر در ادامه به بیان اشکال دوم پرداخته و گفت: اشکال دوم مربوط می شود به این سخن شهید صدر که فرمود: مشهور بین منجزیت و مولویت تاکید کرده اند یعنی مولویت مولا را قطعی دانسته اما در باب منجزیت گفته اند این ارتباطی با مولویت ندارد. تکلیف فقط با یقین و قطع وصول به مکلف، منجز می شود آن وقت نتیجه گرفته اند که عقاب بلابیان قبیح است. شهید صدر به این سخن مشهور اشکال کرد که تمایز و تفصیل بین مولویت و منجزیت صحیح نیست چون این منجر به تبعیض در حدود مولویت مولا و حق الطاعه است. منجزیت از لوازم حق الطاعه است  چون حق الطاعه دایره اش وسیع است، پس منجزیت آن هم به وسعت همان ثابت می شود. اینجا به نظر می رسد که حق با مشهور است  سخن شهید صدر محل اشکال است

ایشان اشکال سوم را نسبت به سخنی دانست که نسبت به منشا اشتباه مشهور بیان کرده اند و گفت: منشا اشتباه مشهور در تفکیک بین منجزیت و مولویت این است که مولویت حقیقی را به مولویت عرفی و عقلائی قیاس کردند و چون دیدند در مولویت های عرفی و عقلائی آنچه که امتثالش لازم است، تکلیف واصل است لذا در مورد تکالیفی که از ناحیه خداوند متعال بیان شده نیز معتقد شدند که تکالیف واصل و قطعی و لازم الامتثال است، در حالی که اصل قیاس مولویت عقلائی با مولویت ذاتی خداوند قیاس مع الفارق است.

وی این اشکال شهید صدر به مشهور را وارد ندانسته و بیان کرد: با صرف نظر از اینکه مولویت عقلایی چه خصوصیتی دارد مشهور بین این دو مولویت قیاس نکردند.

مدرس خارج فقه و اصول در ادامه به بیان اشکال چهارم پرداخته و گفت: بر فرض این باشد که مشهور این دو مولویت را قیاس کرده باشد حتی بر فرض قیاس این مولویت باید ببینیم اشکال شهید صدر به مشهور وارد است یانه؟ در مورد اشکالی که شهید صدر به مشهور کرده و گفته قیاس مع الفارق است. از مجموع آنچه که مرحوم شهید صدر و برخی از شاگردانش فرموده اند می توانیم دو احتمال در کلام ایشان بدهیم. احتمال اول که با ظاهر کلمات شهید صدر سازگاری ندارد و احتمال دوم به عبارات شهید صدر اوفق است. احتمال اول این است که در خود مقیس له این خصوصیت نیست، تا بخواهیم به مقیس تحدی کنیم. یعنی در خود مولویت عقلایی حق الطاعه مشروط به وصول تکلیف نیست تا ما بخواهیم این را به قول خداوند تسری بدهیم این یک احتمال است. احتمال دوم این است که در مولویت های عقلایی و عرفی قبول داریم که حق الطاعه مشروط به وصول تکلیف است در مقیس علیه این خصوصیت وجود دارد. اما نمی توانیم از مقیس علیه به مقیس تسری کنیم و بگوئیم در مورد خداوند هم این خصوصیت یعنی شرطیت وصول تکلیف بر لزوم امتثال ثابت می شود. هر کدام از این دو احتمال که منظور نظر شهید صدر باشد مورد اشکال است.

ایشان در ادامه به بیان اشکال پنجم شهید صدر به نظر مشهور پرداخته و گفت: قیاس مولویت ذاتی خداوند با مولویت عقلایی صحیح نیست. در مورد شارع نمی توانیم بگوئیم سیره و روش معمول در مولویت های عقلایی را امضا کرده است. کدام سیره؟ این که حق الطاعه در صورتی است که تکلیف واصل در کار باشد. این را انکار کرد که شارع این سیره عقلائیه را نمی توانیم بگوئیم امضاء کرده بعد نتیجه بگیریم آنچه در مولویت های عقلایی وجود دارد از دید شارع هم معتبر است در مورد خودش هم می توانیم این را ادعا کنیم. پس امضای این سیره برائت شرعی و خروج از بحث می شود. اینجا مسئله این است که اینجا حرف از سیره عقلا نیست اگر ما از راه ملازمه بین عقل عملی و حکم شرعی توانستیم احتمال این حکم عقل عملی را اثبات کنیم اسمش امضاء نیست.

اگر امضا نتیجه اش این می شود پس باید سر از برائت شرعی در بیاورد و از بحث خارج شود چون بحث ما درباره برائت عقلی است. اینجا نمی گوئیم عقلا این چنین هستند که در مواردی که مثلا تکلیف محتمل باشد، تکالیف را عمل نمی کند لازم الامتثال نمی داند. بین سیره و بین مدرک عقل فرق است اینجا از راه ملازمه بین عقل عملی و حکم شرعی چنین نتیجه ای گرفته شده لذا اساسا مسئله سیره در کار نیست که ما بخواهیم نتیجه بگیریم که با این بیان سر از برائت شرعی در بیاوریم.

مولف کتاب بررسی نظریه حق الطاعه شهید صدر در بیان اشکال ششم گفت: در کلمات شهید صدر این مطلب گفته شده که قبح بلابیان متوقف بر عدم ثبوت حق الطاعه فقط در جائی است که یقین به عدم تکلیف باشد. این موارد تخصصا از دایره حق الطاعه خارج است. به نظر شهید صدر موضوع حق الطاعه تکالیف منکشف است چه انکشاف به نحو تام باشد چه انکشاف به نحو ناقص باشد دلیل به هر درجه از احتمال برسد یک نوع انکشافی در آن است. اما اگر در جایی یقین داشته باشیم که تکلیفی نیست انکشافی واصل نشده تا ما بخواهیم حق الطاعه را آنجا ثبات کنیم.این مطلبی بود که مرحوم شهید صدر آنجا فرموده است.

اگر بخواهیم این را به نحو دیگری بیان کنیم این است که آنچه که عقل درک می کند این است که عقاب بدون ثبوت حق الطاعه قبیح است. عقاب بدون ثبوت حق الطاعه چون بر خلاف عقل و حکمت الهی است قبیح است. لذا حق الطاعه در محدوده ای که ثابت است قبح عقاب بلابیان معنا ندارد و قبح عقاب بلابیان هم در محیطی است که حق الطاعه ثابت نباشد، این مطلبی است که می توانیم بگوئیم بین شهید صدر و مشهور اختلافی نیست. اختلاف در شمول دایره حق الطاعه است. مشهور دایره حق الطاعه را ضیق می داند شهید صدر دامنه اش را وسیع تر می داند. اگر ما گفتیم حق الطاعه در ربه سابق و در موارد انکشاف احتمالی تکلیف ثابت نیست که این را ثابت کردیم نتیجه اش این است که قبح عقاب بلا بیان در موارد تکلیف احتمالی، ثابت است و عقاب نسبت به تکلیف محتمل و موارد انکشاف احتمالی قبیح است.

ایشان در ادامه اشکال هفتم را بیان کرده و گفتند: به عنوان موید در ضمن یکی از اشکالات این است که اگر با این استدلال می گوئیم حق الطاعه اطلاق دارد و همه جا باید رعایت شود حتی تکالیف محتمل را هم در بر می گیرد به چه دلیل در جائی که احتمال تکلیف نیست اما احتمال اراده مولا بر این کار وجود داشته باشدیا علم به مصلحت و مفسده وجود داشته باشد آنجا به چه دلیل حکم به لزوم امتثال و اتیان دارید؟ شهید صدر یک مورد را تخصصا از دایره حق الطاعه خارج کردند. یقین به عدم تکلیف تخصصا خارج است. سوال این است اگر در جائی ما یقین داریم تکلیفی وجود ندارد اما اراده مولا به آن تعلق گرفته چرا در انجا حکم به لزوم تکلیف امتثال و اتیان نکنیم با آن مبانی و مبادی که ایشان اینجا طراحی و ذکر کردند در موارد اراده مولوی بلکه بالاتر در جائی که احتمال اراده مولا را بدهیم آنجا هم امتثال باید لازم باشد، اگر مولویت خداوند مطلق است و عقل حکم به لزوم اتیان خواسته مولا می کند چرا منحصر به تکلیف کنیم؟

ایشان در پایان با توجه به اشکالاتی که به نظریه حق الطاعه وارد است بیان کرد: به نظر ما نظریه حق الطاعه قابل قبول نیست. آنچه که مشهور گفته اند مبنی بر قبح عقاب بلابیان صحیح است و تلاشی که مرحوم  آقای صدر کرده اند برای اینکه برخی کلمات قدما را با این مسلک همراه و هماهنگ نشان بدهند، محل اشکال است.

وی آنچه را که در کلمات شیخ طوسی و محقق حلی و ابن زهره و بعضی از علماء وارد شده را با آنچه که ایشان استفاده کرده هماهنگ ندانسته و گفت: به نظر ما این مسلک مخدوش است و نمی توان با این مقدمات اصل احتیاط عقلی را ثابت کرد آنچه که ایشان در مقام پاسخ به ادله قبح عقاب بلابیان گفته اند، هم جای بحث دارد.

در پایان آنچه که به طور خلاصه می توان گفت اینکه: بحث وجه سلبی که مربوط به نفی قاعده قبح عقاب بلابیان، مبنای کلامی این نظریه ، مسئله حق الطاعه و مولویتی که ایشان با آن اطلاق را ثابت کرد و توجیه کلمات متقدمین برای همراهی با این نظریه و نیزبعضی از آثاری که برای این نظریه ذکر شده جای اشکال و شک و شبهه است.

 

 

موضوعات: نشست پژوهشي, نشست علمی
[چهارشنبه 1400-06-03] [ 08:59:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی نظریه حق الطاعه شهید صدر(1) ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و مرکز تخصصی سطح 4 الزهراء(س) گرگان اولین نشست علمی از سلسله نشست های علمی با عنوان «بررسی نظریه حق الطاعه شهید صدر» در تاریخ1400/4/22   برگزار گردید. در این نشست حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سید مجتبی نورمفیدی استاد دروس خارج فقه و اصول به هشت مسئله پیرامون نظریه حق الطاعه پرداخت.

ایشان تبیین اجمالی نظریه، پیشینه، تبیین تفصیلی نظریه، دلیل نظریه، موضوع حق الطاعه، قلمرو حق الطاعه و آثاری که در علم اصول و امر استنباط دارد را از جمله مسائلی دانست که در این جلسه به آن پرداخته می شود.

وی در ادامه به تبیین اجمالی نظریه حق الطاعه پرداخته و گفت: این نظریه مبتنی بر برخی مبانی کلامی است که تفسیر آن باید در علم کلام پرداخته شود اگر بخواهیم این نظریه را در چند جمله کوتاه ذکر کنیم باید بگوییم اگر اصل قضیه ای باشد به حکم عقل در برابر این تکلیف عقلی باید فراغ یقینی پیدا کنیم و اگر قطعی نباشد مشهور اصل برائت را جاری می کند بر طبق این نظریه در مواردی که تکلیف قطعی نیست باید احتیاط کرد و تنهایک استثنا در اینجا وجود دارد و آن هم دلیل بر عدم تکلیف است که در این صورت می توانیم برائت جاری کنیم این بحث با قطع نظر از حکم شارع است لذا اگر شارع در موارد محتمل و مشکوک حکم به برائت کند موضوع حکم که احتیاط است برطرف می‌شود.

مولف کتاب بررسی نظریه حق الطاعه  علت اینکه این نظریه به نام شهید صدر شهرت پیدا کرده را به خاطر مبنای این نظریه دانسته و گفت: حق اطاعت و حق مولویت که شاید با این تعبیر در کلمات دیگران نیامده است. مرحوم آقای داماد صاحب منتخب منتقی الاصول اینها هم قاعده قبح عقاب بلابیان را انکار کرده و هرکدام استدلالی کرده‌اند.

نورمفیدی در ادامه به تبیین تفصیلی نظریهپرداخته و بیان کرد: مرحوم شهید صدر معتقد است برای نظریه انکار قاعده عقلی قبح عقاب بلابیان یک مبنایی وجود دارد که جای بحث از آن در علم کلام است ایشان معتقد است مولویت بر سه قسم است مولویت ذاتی که برای خداوند ثابت است و مختص به وجود باریتعالی است که این قابل جعل و اعتبار نیست و یک امر ذاتی است ایشان در اینجا دو ادعا مطرح کرده اند یکی اینکه این مولویت اختصاص به خداوند دارد و دیگر این‌که جعلی نیست اما اختصاص به خداوند به خاطر این است که خداوند خالق و مالک ماست یعنی به اعتبار خالقیت یک مالکیت حقیقی دارد و به اعتبار مالکیت حقیقی حق مولویت دارد و لذا این حق مولویت به نحو گسترده وجود دارد یعنی همان طور که در عالم تکوین اراده تکوینی خداوند نافذ است و تخلف از اراده او ممکن نیست، در عالم تشریع هم اراده او نافذ است بنابراین از نظر عقل اطاعت و پیروی از دستورات خداوند لازم است.

 ایشان در ادامه بیان کرد: بین مولویت ذاتی و مولویت جعلی به نظر شهید صدر 3 فرق اساسی وجود دارد:1. مولویت ذاتی قابل فهم نیست اما مولویت جعلی قابل فهم است. مولویت ذاتی محدودیت ندارد اما مولویت جعلی محدودیت دارد. مولویت ذاتی قابل تفصیل و تبعیض نیست. اما مولویت مجعول قابل تفصیل و تبعیض است. آن گاه قبل از بیان اقسام سه گانه مولویت و اثبات مولویت ذاتی برای خداوند، به طور کلی اگر مولویت ثابت شد حجیت هم از شئون مولویت است. ما نمی توانیم بین حجیت و مولویت تفکیک کنیم.

مدرس خارج فقه و اصول مهم ترین مشکل مشهور را به نظر شهید صدر این دانست که بین مولویت و ملاک حجیت و معذریت و منجزیت تفکیک کرده اند.

وی در ادامه به بیان پیشینه نظریه پرداخته و اظهار داشت: بعد از شیخ طوسی بعد از یک قرن ابن زهره از برائت عقلی سخن به میان آورده و ایشان ادعایش این است که از برائت عقلی استفاده نکرده است. اختلافی که در کلمات ابن زهره پدید آمد شاهد بر این مطلب بود. محقق حلی نیز از جمله کسانی است که در زمینه برائت عقلی نظر داده و بیان کرده است که عدم وصول دلیل نشانه عدم تکلیف است و این غیر از قاعده قبح عقاب بلابیان است. ایشان بیان می کنند که قاعده قبح عقاب بلابیان جدای از قاعده بلا وصول است و بین اینها فرق است. آنچه از کلمات محقق حلی برمی‌آید قاعده قبح عقاب بلابیان نیست.

ایشان در ادامه گفت: بعد از محقق حلی صاحب شرایع اصل برائت را در ضمن ادله عقلی قرار دادند و لذا به طور کلی از این موضوع و از این معنایی که امروز از آن اراده می‌شود فاصله دارد. به نظر ایشان در دوره سوم علم اصول که با ظهور وحید بهبهانی شروع شده آنجاست که برائت عقلی به عنوان قاعده قبح عقاب بلابیان متبلور شده ولی باز در برخی از امور اختلاف است اینکه آیا شامل شبهات مفهومی می‌شود یا نه؟ شامل شبهات موضوعیه می شود یا نه؟ این بیانی که در این قاعده گفته شده منظور چیست؟ اینها اختلافاتی است که باعث می‌شود بگوییم این قاعده یک قاعده قطعی و از بدیهیات عقلیه محسوب نمی‌شود.

مولف کتاب بررسی نظریه حق الطاعه در ادامه ادله این نظریه را بیان کرده و گفت:شهید صدر چهار دلیل از ادله قاعده قبح عقاب بلابیان را به صراحت ذکر کرده و مورد اشکال قرار داده و در لابلای دلایل، ایشان به دو دلیل دیگر اشاره می‌کند که مجموعاً ۶ دلیل می‌شود دیگران نیز برای قاعده قبح عقاب بلابیان ادله ذکر کرده‌اند و ایشان متعرض آنها نشده است.

ایشان یکی از مهمترین پایه های نظریات شهید صدر را انهدام قاعده قبح عقاب بلابیان دانسته و گفت: نظریه حق الطاعه بر پایه تخریب این قاعده این نظریه بیان شده است. این را تخریب کرده و و یک سعه و گستردگی تامی را برای خداوند از حیث مولویت ثابت کرده آنگاه نتیجه گرفته که پس در تکالیف محتمل باید از نظر عقل احتیاط کرد.

ایشان موضوع قاعده حق الطاعه را تکالیف منکشف به هر درجه از انکشاف چه انکشاف تام چه انکشاف ناقص دانسته و اظهار داشت: تکالیف محرز به هر درجه احراز چه احراز تام چه احراز ناقص موضوع نظریه حق الطاعه است.  بنابراین وجود تکلیف واقعی، وجود نفس الامری تکلیف، تمام  الموضوع برای حق الطاعه است نه جز الموضوع. مرحوم شهید صدر در حقیقت دو قضیه را که یکی به نحو سلبی و دیگری به نحو ایجابی است مطرح می‌کند. یکی اینکه وجود واقعی و نفس الامری تکالیف موضوع حق الطاعه نیست. باز یک قضیه دیگر این است که وجود واقعی تکالیف جزءالموضوع برای حق الطاعه نیست بلکه قضیه سوم این است که موضوع حق الطاعه تکالیف منکشف و محرز است مطلقا به هر درجه از احراز و انکشاف.

وی در ادامه گقت: وقتی بحث قلمرو حق الطاعه و مولویت می شود در حقیقت از یک جهت دامنه و دایره این نظریه و آن مواردی که امتثال آن لازم است را باید معلوم کنیم. مرحوم شهید صدر درباره مولویت مولا و حق الطاعه  سه احتمال ذکر می کند دو احتمال را رد می‌کند و یک احتمال را می پذیرد این پرداختن به همان موضوع منتها از یک زاویه دیگر است. مولویت مولا یک امر واقعی است که موضوع آن واقع تکلیف با قطع نظر از انکشاف تکلیف است. در احتمال اول مولویت مولا صرفاً در محدوده تکالیف واقعی است.

ایشان در ادامه به آثار این نظریه پرداخته و گفت: این نظریه در مقابل قاعده قبح عقاب بلابیان آثارو مواردی در بعضی از مباحث علم اصول بر جای می گذارد. مهمترین تفاوت این دو نظریه که خود شهید صدر هم به آن اشاره کرده، این بالاخره دو متد استنباط محسوب می شود. در بسیاری از موارد، به اصول عملیه رجوع می کنیم. بخش زیادی از استنباطات فقهی بر مبنای اصول عملیه شکل گرفته، اصول عمیله یک بخش آن عقلی است، یک بخش آن شرعی است.

وی مهمترین اصول عملیه عقلیه را، برائت عقلی و احتیاط عقلی و تخییر در دوران بین محذورین که آن هم به یکی از این دو بر می گردد، التزام به برائت عقلیه، یا التزام به احتیاط صرف نظر از اینکه دلیل شرعی  بر خلاف این باشد یا نباشد(فرض ما این است که در جایی که دلیل شرعی نباشد) دانست.

مدرسه خارج فقه و اصول گفت: اینکه ما در موارد احتمال تکلیف آن را نفی کنیم یا آن را اثبات کنیم این خیلی نتایج متفاوتی را در استنباط و علم اصول به دنبال خواهد داشت. این دو روش استنباطی است که نتایج کاملا متفاوت به دنبال دارد.

ایشان در پایان بیان کرد: بحث امکان تعبد به ظن و جعل حجیت برای ظن، مسئله استحقاق عقاب برای متجری، به نظر مشهور متجری مستحق عقاب نیست اما طبق نظریه حق الطاعه متجری مستحق عقاب است، مسئله مهمتر که آثار مهمی دارد بحث امکان یا عدم امکان ترخیص در همه اطراف علم اجمالی ، و همچنین طبق نظریه حق الطاعه امکان ترخیص در همه اطراف علم اجمالی وجود دارد اما طبق نظریه مشهور این چنین نیست، بحث از حجیت خبر واحد و جمع بین حکم واقعی و ظاهری از جمله اثار این نظریه می باشد.

 

موضوعات: نشست پژوهشي, نشست علمی
[دوشنبه 1400-06-01] [ 08:31:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مولفه های کرامت از منظر امام رضا(علیه السلام) و نقش آن در کمال انسان ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان، آقای دکتر محمد حکیمی در مراسم ولادت امام رضا‌‌‌‌(علیه السلام) که به صورت مجازی از سوی مدرسه علمیه عالی الزهرا‌‌(سلام الله علیها) گرگان و نیز با حضور کارکنان و شماری از اساتید در تاریخ 1400/3/31 در این مدرسه برگزار شد، به بحث پیرامون «مولفه های کرامت از منظر امام رضا(علیه السلام) و نقش آن در کمال انسان» پرداخت و آن را از مباحث و فضایل بزرگ و بنیادین و زیربنایی اخلاق قرآنی برشمرد.

وی با اشاره به این مطلب که «کرامت در وجود حضرت معصومه‌(سلام الله علیها) و امام رضا‌(علیه السلام) عیان و تحقق یافته است» افزود: این از افتخارات مسلمانان است که آنچه دین می گوید در رفتار، پندار و روح رهبران دینی، انبیاء الهی‌(صلی الله علیه)، ائمه اطهار‌(علیهم السلام) و اولیاء الهی تحقق دارد.

استاد حوزه با استناد به آیه 70  از سوره مبارکه اسراء، این آیه را، آیه کلیدی و بنیادین کرامت دانست و همه ائمه‌(علیهم السلام) را تجسم یافته و به تصویر کشیده قرآن معرفی کرد.

دکتر حکیمی، کرامت را اعم از بزرگی و بزرگواری دانست و ادامه داد: بزرگی و بزرگواری مربوط به شخصیت و روح است، همه فیلسوفان و مصلحین اجتماعی بزرگ بوده ولی ممکن است بزرگوار نباشند، لذا کرامت حکایت از یک نوع بزرگواری و ارزش معنوی دارد.

وی اضافه کرد: کرامت دو نوع است : ذاتی و اکتسابی. مراد از کرامت در آیه 70 اسراء، کرامت ذاتی و خدادادی بشر است نه کرامت اکتسابی، چنانچه آیه «و نفختُ فیه من روحی» نیز دلالت بر کرامت ذاتی دارد.

استاد دانشگاه، به بیان مولفه های کرامت ذاتی پرداخت و آن را اعم از عقل و انتساب روح الهی و خلیفه اللهی برشمرد .

 دکتر حکیمی خاطرنشان کرد: شرافت و کرامت انسان بخاطر روح و شرافت روح به خاطر عقل انسان است، به طوری که اگر عقل از بشر گرفته شود، بشر در حد حیوان تنزل پیدا می کند.

وی، اراده را از دیگر مولفه های کرامت ذاتی بشر دانست که به معنای خواستن عقلائی است و در ادامه عنوان کرد: براساس حکمت 449 نهج البلاغه «کسی که کرامت نفس دارد، خود را به گناه آلوده نمی کند» و در واقع دارای تقوا است، چنانچه اراده ای که در اینجا بیان شده،  تبدیل به تقوا می شود و به معنای  نگهداشتن و صیانت است.

استاد راهنمای پایان نامه مدرسه علمیه عالی توضیح داد: در کرامت ذاتی، مولفه های قرآنی و روائی وجود دارد که کرامت ذاتی انسان را بیان می کند، عقل در روح انسان است، اگر انسان هم عقل نظری و عملی را بکار گیرد کرامت او اکتسابی است، یعنی عاقلانه زندگی می کند.

دکتر حکیمی، کرامت نفسِ اختیاری انسان را از منظر امام رضا‌(علیه السلام) به تقوا، عقل، ادب و …. تعبیر و عنوان کرد: امام رضا‌(علیه السلام) همه مردم را از راه عقل، دل و از راه جدل دعوت به دین اسلام می کند.

وی در پایان با استناد به کلام استاد مطهری«کرامت نفس را از مبانی تعلیم و تربیت دینی  برشمرد» و با اشاره به این مطلب که «عزت نفس و کرامت نفس لازم و ملزوم یکدیگرند» بر رفتاری توام با احترام، کرامت، محبت و صمیمیت تاکید کرد.

 

موضوعات: نشست علمی
[پنجشنبه 1400-04-03] [ 09:15:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شیوه مناظره امام صادق(علیه ا لسلام) با نمایندگان فرق و مذاهب ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان ، حجت الاسلام و المسلمین آقای دکتر رسول مزرئی در نشست علمی با عنوان شیوه مناظره امام صادق(علیه السلام) با نمایندگان فرق و مذاهب که به مناسبت سالروز شهادت امام صادق (علیه السلام)در تاریخ1400/3/17  و به صورت مجازی برگزار شد عصر امام صادق (علیه السلام) را بهترین شرایط برای تربیت شاگردان و بیان فروع و اصول دین دانست.

وی عصر امام صادق(علیه السلام) را دوران انتقال خلافت از بنی امیه و بنی عباس برشمرد و گفت: در این دوران فرصت خوبی برای امام صادق (علیه السلام) پیش آمد تا اصول مذهب شیعه را در قالب مناظره یا احادیث و روایات بیان کند.

مدیر مدرسه علمیه امام خمینی(ره) گرگان ایجاد مذهب شیعه را همزمان با عصر امام علی(علیه السلام) دانست و افزود: امام صادق (علیه السلام) در دوران امامت خود از مذهب شیعه دفاع کرده و سعی در نشر آن داشت، لذا به عنوان رئیس مذهب شیعه نام گرفت.

        

 

دکتر مزرئی  در بیان وجه تسمیه امام صادق(علیه السلام) به عنوان موسس مذهب شیعه خاطر نشان کرد: امام جعفر صادق(علیه السلام) به دلیل مناظرات، مباحثات و احتجاجات مختلفی که در عصر خود داشته و آثار مختلفی بر جای گذاشته است به این نام معروف و مشهور شده است، از جمله آثاری عصر ایشان؛ حدیث عنوان بصری، حدیث مشهوری در بحث سیر وسلوک است.

وی، با اشاره به این مطلب که مهمترین فعالیت شاخص امام صادق(علیه السلام)  تربیت شاگرد در هر علمی بود اضافه کرد: در دوران امام صادق(علیه السلام) اصول اصلی فقه تبیین شد و حضرت برای استنباط اصول عقاید از روش خود قرآن استفاده کرد.

استاد مدرسه علمیه عالی الزهراء(س) گرگان دوران امام صادق(علیه السلام) را دوران حساسی نامید که آثار فلسفی، کلامی و آثار ادیان دیگر درآن ترجمه شده است.

دکتر مزرئی، با اشاره به شیوه های مناظراتی عصر امام صادق(علیه السلام) به روش های مناظره در قرآن پرداخت و توضیح داد: یکی از این شیوه ها آوردن برهان، دیگری از راه جدل(جدال احسن) و راه دیگر آن موعظه و خطابه است.

وی در بحث از جدل به عنوان یکی از راه های مناظره تصریح کرد: جدلی که به شیوه احسن بوده و از مقدمات خود برای خود آن استفاده کند مورد پسند بوده و اهل بیت (علیهم السلام) نیز آن را انجام می دادند.

استاد حوزه، با اشاره به اوضاع سیاسی زمان امام صادق(علیه السلام) عنوان کرد: این اوضاع سیاسی باعث شد فعالیت حضرت بیشتر شود و با فعالیت های علمی بسیاری که داشت، روایات متعددی از ایشان صادر شد و شاگردان بسیاری تربیت و در نتیجه مذهب شیعه گسترش یافت.

وی، در ادامه به نمونه های متعددی از مناظرات امام صادق(علیه السلام) اشاره و تشریح کرد: شیوه مناظره امام صادق(علیه السلام) شیوه ای بود که همه اهل بیت(علیهم السلام) از آن استفاده می کردند و هدف از مناظرات حضرت آگاهی و بیداری مردم بود.

دکتر مزرئی در پایان محتوای چند مقاله در موضوع مناظرات امام صادق(علیه السلام) را با عناوین بررسی شیوه های مناظرات امام صادق(علیه السلام)، شیوه قرآنی مناظرات امام صادق(علیه السلام) و تحلیل گفتمان احتجاجات و مناظرات امام صادق(علیه السلام) را تحلیل کردند.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
[پنجشنبه 1400-03-20] [ 08:16:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تحلیل و بررسی دعای قنوت عید فطر ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان نشست علمی با عنوان تحلیل و بررسی دعای قنوت عید فطر در تاریخ1400/2/22  در این مدرسه برگزار گردید. در ابتدای این نشست حجت الاسلام و المسلمین حاج آقا شاهینی عید فطر را عید بندگی نامید و چون بندگی خدا در متن فطرت انسان  قرار گرفته این عید را نشانه تناسبی بین فطر و فطرت و بندگی انسان بیان کرد.

ایشان از جمله فرازهای این دعا را ، نسبت این عید با پیامبر اکرم(ص)، طلب ادخال و دخول در خیر و اخراج از سوء و مطالبه از ذات باری تعالی بهترین چیزی که بندگان صالح مطالبه می کنند، پناه جستن به خداوند از چیزهایی که بندگان صالح از آن چیزها به خدا پناه می آورند دانست.

حجت الاسلام شاهینی با توجه به فراز اول این دعا از جمله ویژگی ها و صفات باری تعالی را “اهل کبریا، اهل عظمت، اهل جود، اهل جبروت، اهل عفو، اهل رحمت، تقوا و مغفرت” بیان کرده و در توضیح تقوا گفت: از خداوند بخواهیم خطاهای انسان را که براساس مصلحت خودش می پوشاند، نمایانش نکند” .

ایشان نقطه اشتراک در این هشت صفت را ” فضل و رحمت الهی دانسته و ” فضل و رحمت را بخشش بیش از استحقاق معنا کرد.

وی علت  تاکید این دعا به عفو و رحمت و فضل الهی را جلوگیری از غرور انسان با توجه به عباداتی که انجام داده است دانست.

استاد سطح 4 این مدرسه در ادامه بیان کرد: فراز دوم این دعا؛ نسبت این عید با پیامبر اسلام است. در فراز “لمحمدا…..”  خداوند این عید را برای شخص پیامبر(ص) ذخیره و مایه کرامت و شرافت قرار داده است .

ایشان در ادامه گفت: از انجا که اجتماع مسلمانان موجب عظمت و کرامت و شرافت برای پیامبر اسلام است لذا مناسب است که نماز عید فطر به صورت یکپارچه در یک مکان با حضور همه شیعیان برگزار شود.

وی با توجه به فراز سوم دعا یعنی “دخول و ورود در خیر” مال دنیایی را که در تعارض با بندگی انسان نباشد را خیر و فضل الهی دانست.

وی با توجه به فراز چهارم چنین گفت: برای مشخص شدن معیار و شاخص آنچه که صالحین از خداوند خواسته اند و آنچه که از آن به خدا پناه برده اند باید به قرآن مراجعه کرد.

حجت الاسلام شاهینی دوری از جهل به معنای بی خردی و و دوری از وسوسه های شیطان و پناه بردن از آن به خداوند را  یکی از چیزهایی دانست که صالحان از آن به خداوند پناه می برند.

 

موضوعات: نشست علمی
[دوشنبه 1400-02-27] [ 07:54:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تفسیر فلسفی شب قدر ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س)، آقای دکتر محمد حکیمی در نشست علمی با عنوان” تفسیر فلسفی شب قدر” که در تاریخ 1400/2/11  از سوی مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهرا(س) گرگان، بصورت مجازی و آنلاین و از طریق سامانه سیما برگزار شد، با استناد به سوره های دخان و قدر به بحث شب قدر پرداخت.

وی،  نزول انزالی قرآن کریم و نیز نزول فرشته ای بنام روح را از جمله اتفاق های شب قدر برشمرد و خاطرنشان کرد: این شب، شب پربرکتی است که فرشتگان بر انسان کاملی چون حضرت بقیه الله(عج) نازل می شوند.

استاد مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان، با استناد به آیه 21 از سوره مبارکه حجر، با این مقدمه که هر حقیقت و موجودی دارای سه مرتبه است و هر حقیقتی در عالم بالا از خود، یک حقیقت ملکوتی و یک حقیقت جبروتی دارد، شب قدر را حقیقتی دارای سه مرتبه؛ جبروت، ملکوت و ناسوتی دانست بدین معنا که افق های شب قدر متفاوت بوده ولی وجود در عالَم بالا یک عالَم واحد است.

حکیمی، در بیان وجه تسمیه شب قدر افزود: هرگاه حرکت صعودی باشد، یوم و هرگاه حرکت نزولی باشد لیل نام دارد لذا شب قدر نزول از عالَم بالا به عالَم ظلمات است.

استاد دانشگاه، شب قدر را شب تعیین سرنوشت انسان نامید و ادامه داد: مراد از قضای الهی؛ تعلق علم، قدرت و اراده خداوند به وجود موجودات و تقدیر؛ تعلق علم، اراده و قدرت خداوند به هندسه و ویژگی های موجودات گویند، به عبارتی قضا؛ تعلق علت تامه و قدر؛ نسبت علل ناقصه به معلول است لذا در شب قدر، اندازه و حدود علل ناقصه مشخص می گردد.

وی، قضا و قدر را مدیریت خداوند دانست و اضافه کرد: اختیار انسان منافاتی با قضا و قدر ندارد، چنانچه وجود اختیار و انجام کارها با اراده و عقل برای انسان، یکی از تقدیرهای الهی است منتهی اختیار انسان، مطلق نیست.

 حکیمی توضیح داد: اعمال انسان در قضا و قدر خداوند موثر بوده و قضا و قدر با اعمال انسان تاثیرپذیر و متغیر          می شود.

استاد حوزه گفت: علم خداوند برای اراده انسان جبرآور نیست، چراکه خداوند آگاه به اراده و اختیار انسان است که در یک سال چه می کند، لذا در شب قدر از خداوند طلب توفیق داریم که از این اراده و اختیار به خوبی استفاده کنیم.

وی، عوامل معنوی و مادی را در سرنوشت انسان موثر دانست و تصریح کرد: یک سری عوامل معنوی و مادی همچون صدقه دادن، توبه، استغفار و غیره در سرنوشت آنان تاثیر دارد، انسان کافر فقط عوامل مادی را موثر در سرنوشت می داند حال آنکه انسان مومن هر دو عامل را تاثیر گزار دانسته و از هر دو بهره می برد. 

 

       

موضوعات: نشست علمی, ویژه ماه رمضان
[سه شنبه 1400-02-21] [ 08:57:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش تربیتی معلم از دیدگاه شهید مطهری ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س)گرگان، خانم مریم دوست محمدیان در نشست علمی با عنوان نقش تربیتی معلم از دیدگاه شهید مطهری که در تاریخ 1400/2/13   بمناسبت هفته معلم و از سوی مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهرا(س) گرگان و با حضور کارکنان و شماری از اساتید این مدرسه برگزار شد، شهید مطهری را معلم بزرگی دانست که با بهره گیری از دیدگاه اسلام و نگاه عمیق به جامعه، آثار ارزشمند بسیاری از خود برجای نهاد.

وی، با استناد به کلام رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) “نقش مطهری را در اندیشه اسلامی یک نقش بارز، کم نظیر و شاید بی نظیر و آثار ایشان را مبنای فکری جمهوری اسلامی ایران “برشمرد.

 

معاون آموزش مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) گرگان، معلمان را انسان سازان نسل آینده معرفی کرد که به فرموده امام خمینی(ره) “نقش آنان همچون نقش انبیاء برای مردم است “.

دوست محمدیان خاطرنشان کرد: ارزش شرافت و فضیلت یک معلم زمانی است که بتواند محبت الهی را در وجود خود محقق ساخته و با تمام وجود در جهت کمال جامعه به تعلیم و تربیت بپردازد.   

وی، در بیان نقش معلم از دیدگاه شهید مطهری خاطرنشان کرد: از نظر شهید مطهری” هدف نهایی تعلیم و تربیت، انسان کامل است و معلم کسی است که اهداف تعلیم و تربیت را برای رسیدن به انسان کامل به اجرا در آورد “لذا شناخت انسان کامل برای معلم نقش مهمی دارد.

استاد حوزه، معلم را الگوی جامعه دانست که باید ابتدا چهره روحی و معنوی انسان کامل را شناخته، سپس به تربیت خود پرداخته و بعد به سراغ جامعه برود، بنابراین یک معلم برای اینکه بتواند نقش خود را به درستی ایفا کند باید حقیقت انسان را بشناسد.

دوست محمدیان ادامه داد: از آنجایی که کار معلم، تعلیم علم است، پس باید شیفته علم باشد، لذا با این بیان؛ بدون صلاحیت علمی امر تعلیم ممکن نیست.

وی اضافه کرد: از دیگر نکاتی که استاد مطهری پیرامون نقش معلم بیان فرمودند آن است که” معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش داده و او را به سوی استقلال رهنمون سازد، باید قوه ابتکار او را زنده کند".

عضو هیئت امناء مجموعه حوزوی الزهرا(س) گرگان، یکی از اهداف تربیت را رشد فکری متعلم برشمرد و تصریح کرد: در تعالیم اسلامی، از تفکر بسیار تجلیل شده چراکه از ثمرات تفکر آن است که انسان عاقبت کار و نهایت امور را می بیند لذا از عوامل تربیت، عادت به تفکر در همه امور است.

دوست محمدیان، پرورش عقل را بالاتر از آموزش علم برشمرد که معلم باید علاوه بر آموزش نیروی فکر و استدلال، آن را پرورش دهد.

وی، حقیقت تربیت را پرورش باطن انسان دانست و توضیح داد: خداوند متعال استعدادهای زیادی در درون بشر به ودیعه گذاشته که اگر آنها را نشناسیم به کمال انسانی نمی رسیم، بنابراین معلم باید در جهت شناخت این استعدادها به متعلم کمک کند.

استاد حوزه ضمن تاکید بر آموزش صحیح اذعان کرد: از دیدگاه شهید مطهری” در آموزش صحیح باید فضایل اخلاقی و ملکات نفسانی در وجود آدمی متمکن شود و روح انسان به آنها عادت کند تا انسان اخلاقی تربیت شود".

 دوست محمدیان در خاتمه گفت: “کمال نهایی انسان زمانی محقق می شود که به مرتبه عبادت برسد و این وظیفه معلم است که بتواند متعلم را به هدف خلقت برساند “.

 

 

 

 

موضوعات: نشست علمی, ویژه ماه رمضان
[دوشنبه 1400-02-20] [ 09:34:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی شخصیت امام علی(ع) از منظر قرآن کریم ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س)گرگان، حجت الاسلام و السلمین جناب آقای دکتر علی اصغر فضیلت در نشست علمی با عنوان «بررسی شخصیت امام علی(ع) از منظر قرآن کریم» که در تاریخ 13/2/1400 و به مناسبت سالروز شهادت امام علی(ع) و از سوی مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهرا(س) گرگان و با حضور کارکنان و شماری از اساتید این مدرسه برگزار شد، در مقدمه ضمن گرامیداشت هفته معلم، با استناد به کلام علامه حسن زاده آملی معلم را مظهر اسم شریف محیی دانست که نفوس مستعده را با آب حیات علم احیاء می کند.

وی افزود: علم از زبان مترجمان قرآن به آب حیات تعبیر و تفسر شده است، چرا که آب مایه حیات اشباح و علم مایه حیات ارواح است.

استاد حوزه بر اساس روایتی از امام صادق(ع) گفت: کسی که علم بیاموزد بدان عمل کند و به دیگران نیز یاد دهد در ملکوت آسمانها عظیم خوانده می شود.

حجت الاسلام و المسلمین فضیلت، عظیم را از صفات خداوند متعال برشمرد و افزود: این اسماء زمانی به مخلوق تعلق می گیردکه قابلیت تجلی صفات و اسماء الهی را در خود ایجاد نماید.

وی در بحث از ارتباط اسماء و صفات الهی با انسان، قرآن را دارای چهار وجود دانست و خاطر نشان کرد: وجود عینی قرآن در واقع قابلیتی است که می تواند در قالب انسانی با اوصاف و کمالات الهیه تجلی کند.

استاد حوزه، امیر مومنان علی(علیه السلام) را همه قرآن معرفی کرد و ادامه داد: تمامی اولیای الهی قرآن ناطق هستند، البته بعضی از انسانها می توانند شمه ای از قرآن ناطق بودن را داشته باشند.

حجت الاسلام و المسلمین فضیلت اضافه کرد: در بررسی شخصیت امام علی(علیه السلام)، تنها به بررسی آیاتی که در شأن حضرت است اکتفا نمی شود چرا که ولی اللهی، عینیت قرآن است و محدود به یک دسته از آیات نمی شود.

وی در بیان راههای تبیین شخصیت امام علی(علیه السلام) اشاره داشت: بیان دیگران از جمله راههای شناخت شخصیت هر انسانی است؛ البته باید اشراف به شخصیت انسان داشته باشد. همچون نبی مکرم اسلام(ص) که در توصیف امام علی(علیه السلام) می فرمایند:«من شهر علم و علی دروازه این شهر است.»

مبلغ حوزه، کلام و رفتار خود امام و نیز مراجعه به کلام خدا و قرآن را از دیگر راههای بررسی شخصیت امام علی (علیه السلام) برشمرد و گفت: در کلامی از امام علی (علیه السلام) وارد است که حضرت می فرماید:«حق را با انسان نشناسید بلکه معیارهای حق با شاخصه هایی که دارد باید شناخته شود».

وی در خاتمه در بررسی آیات تصریح کرد: آیات فراوانی پیرامون امام علی (علیه السلام) وارد است که برخی به صورت عمومی بیان شده به طوری که از شهدا و صدیقین سخن به میان آورده و برخی نیز به صورت ویژه به تمثیل ولایت امام علی (علیه السلام) پرداخته است و بخش عظیمی از آیات مستقیما درباره خود حضرت نازل شده است.

 

موضوعات: نشست علمی, ویژه ماه رمضان
[یکشنبه 1400-02-19] [ 08:49:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  فلسفه بعثت پیامبر اکرم(ص) از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره) ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س) گرگان، نشست علمی با عنوان"فلسفه بعثت پیامبر اکرم(ص) از دیدگاه حضرت امام خمینی (ره)” با حضور کارکنان و شماری از اساتید و طلاب این مدرسه به صورت حضوری و از سامانه سیما در تاریخ99/12/20 برگزار شد. در این نشست حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر مزرئی با استناد به آیه2 سوره مبارکه جمعه مهمترین فلسفه و برکت بعثت از دیدگاه حضرت امام(ره) را تربیت انسان و نزول قرآن دانست.

وی با اشاره به کلامی از حضرت امام(ره) درمورد بعثت نبی مکرم اسلام(ص) گفت: ” اگر شرافت زمان به واسطه حادثه‌ای است که در آن زمان واقع می‌شود، باید عرض کنم که روز بعثت رسول اکرم در سرتاسر دهر؛ «مِنَ الازَلِ الَی الابَد»، روزی شریفتر از آن نیست؛ برای اینکه حادثه‌ای بزرگتر از این حادثه اتفاق نیفتاده است».

مدیر مدرسه علمیه امام خمینی(ره)  ادامه داد:  فهم صحیح اسلام توسط انسان کامل‌  انجام می شود و اگر کسی تمایل به فهم کامل داشته باید به انسان کامل رجوع کندکه پیامبراسلام(ص)  به عنوان انسان کامل معرفی شده است.

مزرئی در ادامه سخنان خود با توجه به بیانات حضرت امام خمینی(ره) در مورد رسالت انبیاء اظهار کرد:  ماموریت انبیاء در تربیت و تکامل انسان‌ بوده و بعثت روزی است که خداوند انسان کاملی را مامور تکمیل اسلام برای تربیت انسان در همه ابعاد فرستاد.

وی با توجه به بیانات حضرت امام«ره» با استناد به آیه کریمه  اقْرا بِاسْمِ رَبِّکَ اضافه کرد: هر شخصی مربی دارد و مربی انسان کامل اسم الله است.خداوند فرموده: اقْرا بِاسْمِ رَبِّکَ ؛ یعنی، ربّ رسول؛ یعنی، آنکه تربیت کرده است رسول اکرم را؛  و خداوند به پیامبر (ص) می فرماید:آن ربّی که ربّ تو است و احاطه به همه موجودات دارد، تو باید قرائت کنی و تربیت کنی مردم را به آن راه، که همان  اسلام است که تربیت می کند انسانها را .

وی، پیامبراسلام(ص) را اشرف موجودات و اکمل انسانها و مربّی بزرگ بشردانست وتصریح کرد:  ذات مقدس حق تعالی در رسول اکرم(ص) به تمام اسما و صفات متجلی بوده که با دلایل نقلی و عقلی متعددی می توان این مطلب را اثبات کرد.

مزرئی با تاکید بر سخنان امام خمینی (ره) ادامه داد: قرآن هم کتاب انسان‌سازی است، و با تلاوت آیات خداوند برای انسان تزکیه حاصل می شود و به این ترتیب یعنی با تزکیه علم به کتاب و حکمت پیدا می شود. زیرا حکمت چیزی نیست که با علم حصولی به دست آید. حکمت همان نور الهی است که با اخلاص انسان به دست می آید و جایگاه دریافت حکمت عقل نیست بلکه قلب می باشد.

استاد حوزه یادآور شد: نزول قرآن کریم مهم ترین برکت بعثت بوده که تحول علمی عرفانی عظیمی را در عالم ایجاد کرد.

مزرئی به نامه حضرت امام(ره) به گور پاچف رئیس جمهور روسیه اشاره کرد وخاطر نشان کرد: تحولی که قرآن و بعثت پیامبر اسلام(ص) در بین دانشمندان مسلمان ایجاد کرده می تواند مورد توجه و مطالعه و راه هدایتی برای انسان باشد.
وی در پایان سخنان خود بیان کرد: اگروجود نبی مکرم اسلام(ص) نبود قرآن در همان عالم غیب باقی مانده وکسی توان این انزال را جز قلب پیامبر اسلام(ص) نداشت.

موضوعات: نشست پژوهشي, نشست علمی
[دوشنبه 1400-01-16] [ 08:27:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مولفه های تربیت اسلامی از منظر امام علی(ع) ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و مرکز تخصصی الزهرا سلام الله علیها گرگان، نشست علمی پژوهشی با عنوان «مولفه های تربیت اسلامی از منظر امام علی(ع)» در تاریخ 99/12/6 در این مدرسه برگزار گردید.

 در این نشست‌ آقای دکتر محمد حکیمی از اساتید حوزه و دانشگاه گفت: تربیت به معنی تشکیل عادت‌های نیکو و ایجاد و فراهم ساختن شرایط و زمینه های رشد استعدادها در انسان است.

 امام علی (ع) در نامه 31 نهج البلاغه که به امام حسن (ع)نوشته است مولفه ها و اجزای تربیت اسلامی را بیان کرده است.

وی گفت: مهمترین استعدادی که از دیدگاه امام علی علیه السلام باید پدر و مادر در فرزندان خویش رشد دهند، تعقل و اندیشیدن در یکتایی خدای متعال است و امام علی با این  بیان که اگر خداوند شریکی داشته باشد آن  خدایان نیز باید از طرف خود پیامبرانی فرستاده باشند در این نامه؛ مطرح نموده است

استاد  مدرسه علمیه عالی الزهرا(س) از قول دانشمند بزرگ ابن سینا گفت: هر کسی سخن را بدون دلیل قبول کند از فطرت انسانیت خارج شده است. بنابراین اولین مولفه برای تربیت فرزند این است که عقلش رشد داده شود. برای اینکه عقل رشد کند باید به دنبال علم و دانایی رفت و امام علی علیه السلام در خطبه ۱۰۸ نهج البلاغه می فرمایند: کسی که با نور حکمت و دانش و فهم حقیقت ،جان خودش را روشن نکند مثل چهارپایان بیابان می ماند.

استاد حکیمی با استناد به حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله که به امام علی توصیه می‌کند هنگامی که می بینی مردم با انواع نیکی ها به خداوند نزدیک می شوند تو با انواع تعقل ها به خدا نزدیک شو به اهمیت تعقل و تفکر در زندگی تاکید نمود.

وی ادامه داد: از دیگر مولفه‌های تربیتی از نگاه امام علی علیه السلام، زنده کردن قلب انسان با موعظه ونورانی کردن آن  با حکمت است؛ زیرا در روانشناسی قرآن، کانون و مرکز وجود آدمی دل است که می تواند سخت و خراب شود یا سلیم گردد و در روند تربیت صحیح  قلب باید سالم بماند و رشد کند. لذاست که امام تاکید می کند قلبت را با یقین حکمت ببخش و با زهد و یاد مرگ آن را متواضع گردان.  زیرا علم سه جزء است. سنت قائمه، فریضه عادله، حکمت بالغه

وی حکمت را دانش حق و مفیدی دانست که به آدمی توانایی حل مشکلات زندگی را می دهد. مانند لقمان حکیم که در تربیت فرزند موفق بوده و در مشکلات زندگی توانایی حل آنها را داشته است.

حکیمی در ادامه بیان مولفه های تربیت اسلامی به حدیثی از امام علی علیه السلام در تربیت فرزندان اشاره کرد که ایشان فرموده: فرزندان خویش را مطابق زمان خودشان تربیت کنید. یعنی باید آنها را با علوم روز آشنا کرد به طور مثال بچه‌ها باید با تفسیر قرآن به روز آشنا باشند ونیز در عقاید و مسائل اعتقادی هم باید اجتهاد داشته باشیم و مطابق زمان بچه ها را با این علوم آشنا کنیم.

وی معرفت نفس را یکی دیگر از مولفه های تربیتی دانست که امام علی علیه السلام به آن تاکید کرده و فرموده: معرفت نفس انفع المعارف است؛ زیرا از نظر اعتقادی ، من حقیقی ما همان روح ما است و امام علی علیه السلام می فرماید: هلاک شد، آن انسانی که قدر خود را نشناخت.

حکیمی، کرامت نفس را از مولفه‌های دیگر تربیتی از دیدگاه امام علی علیه السلام برشمرد و گفت: دانستن تاریخ و علم فلسفه، دانش ما را عمیق می کند و در تربیت صحیح می توان یادگیری این علوم را نیز مد نظر قرارداد.

استاد سطح سه مدرسه علمیه الزهرا(س)  تقوا محوری، مکارم پروری، قرآن محوری، رعایت ادب و در رفتار، در نظر گرفتن الگوی مثبت در زندگی از مولفه‌های دیگر تربیت فرزند از دیدگاه امام علی(ع) برشمرد که باید هر پدر و مادری در تربیت فرزند خویش آنها را لحاظ کند.

موضوعات: نشست پژوهشي, نشست علمی
[دوشنبه 1399-12-18] [ 12:50:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت