بسم الله الرحمان الرحیم
الم(1)تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ(2) هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِینَ (3) الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ (4) أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)
نكته ها:
از مجموع بيست و نه سوره قرآن كه با حروف مقطّعه آغاز مىشود، در بيست و چهار مورد، پس از آن حروف، عظمت قرآن مطرح شده، شايد بيانگر آن است كه قرآن از همين حروف الفبا كه در اختيار شماست تأليف يافته، ولى هيچ كس از شما نمىتواند همانند آن را بياورد.عموم نويسندگان، كتابِ خود را خالى از نقص نديده و به خاطر نقصها و اشكالات كتابشان، از خواننده عذرخواهى مىكنند و از پيشنهادها و انتقادها استقبال مىكنند؛ تنها خداوند است كه دربارهى كتاب خود با صراحت مىفرمايد: «الْكِتابِ الْحَكِيمِ» تمام آياتش، محكم و بر اساس حكمت است. كتابى استوار و خللناپذير كه هيچ نقص و عيبى در آن راه ندارد. نماز، جامع همهى كمالات معنوى است مانند: طهارت، تلاوت قرآن، اقرار به توحيد و نبوّت و ولايت، ذكر و دعا، سلام، قيام، ركوع، سجود و توجّه به حقّ؛ و زكات جبران همهى كاستىهاى مادّى است. در قرآن، مفهوم «زكات»، گستردهتر از آن است كه در فقه آمده، زيرا علاوه بر زكاتِ فقهى، عموم كمكهاى مالى را شامل مىشود. خداوند در يك جا، قرآن را مايهى هدايت متّقين مىخواند،«هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» (بقره/2) و در جاى ديگر آن را مايهى هدايت و بشارت مؤمنان مىداند، «هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِينَ» (نمل/1) و در اين سوره نیز قرآن را مايهى هدايت و رحمت براى نيكوكاران مىشمرد، «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ»، در نتیجه قرآن مراحل سه گانهى تكامل را در بردارد و مايهى هدايت، بشارت و رحمت است. از این آیات استفاده مىشود كه رستگارى بر اساس توفيق و هدايت پروردگار حاصل مىشود، كه البتّه آن نيز در سايهى تلاش و مجاهده، به انسان داده مىشود، چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم:«وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ»(عنکبوت/69). آنان كه در راه ما تلاش و مجاهده كردند، ما راه را به آنان نشان داديم و همانا خداوند با نيكوكاران است. (1)
پيامها:
1.” كتاب” به لفظ” حكيم” توصيف شده است و اين دلالت دارد بر اينكه هيچ لهو الحديثى در آن وجود ندارد، بلكه نقطه ضعف و درزى ندارد كه سخن باطل و لهو الحديث بخواهد آن را پر كند، و نيز آن را به دو وصف” هدى” و” رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ” توصيف كرد تا صفت حكيم بودن قرآن را تكميل كند، پس قرآن ما را به سوى واقع و حق هدايت مىكند، و به واقع نيز مىرساند، نه مثل لهو الحديث كه انسان را از مهمش باز داشته، و به واقعى نمىرساند، و نيز قرآن رحمت است، نه نقمت تا از نعمت باز بدارد. كلمه” لهو” به معناى هر چيزى است كه آدمى را از مهمش باز بدارد، و لهو الحديث آن سخنى است كه آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد، مانند حكايات خرافى، و داستانهايى كه آدمى را به فساد و فجور مىكشاند، و يا از قبيل سرگرمى به شعر و موسيقى و مزمار و ساير آلات لهو كه همه اينها مصاديق لهو الحديث هستند.(2)
2.در این آیات محسنين را با سه وصف، توصيف كرده است و مىگويد:” آنها كسانىهستند كه نماز را بر پا مىدارند، زكات را ادا مىكنند، و به آخرت يقين دارند. پيوند آنها با خالق از طريق نماز، و با خلق خدا از طريق زكات، قطعى است و يقين آنها به دادگاه قيامت انگيزه نيرومندى است براى پرهيز از گناه و براى انجام وظائف.(3)
3.در عبارت «ُولئِكَ عَلى هُدىً » تعبير به على كه براى استعلاء است شامل جميع انحاء هدايت ميشود كه تمام آنها را بدست آوردهاند يعنى هيچگونه لغزشى در امر دين نداشتند چه درباره علميات از عقايد حقه و معرفت به احكام دينيه عمليه و اخلاقيه و عمليات قدمى بر خلاف آن برنداشته و به تمام دستورات آن عمل كرده.
4.عبارت «مِنْ رَبِّهِمْ» دلالت دارد كه اينها نه اينكه مستقل به اين امور باشند بلكه فقط قابليت تفضلات الهى را داشتند و خداوند هم به آنها افاضه فرمود.
5.در جمله «وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»، فلاح به معنای رستگاريست و رستگارى بر كسى كه كوچكترين عقوبتى و بليتى داشته باشد، صدق نميكند. (4)
6- اقامهى نماز و پرداخت زكات بايد سيرهى دائمى باشد. ( «يُقِيمُونَ» و «يُؤْتُونَ»، در قالب مضارع آمده كه نشان استمرار است)و رستگارى، مخصوص كسانى است كه اهل نماز، زكات و يقين به آخرت باشند. (5)
منابع
1- قرائتى، محسن، تفسير نور، 10جلد، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن - ايران - تهران، چاپ: 1، 1388 ه.ش. ج7، ص 226-227.
2-طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، 20جلد، جامعه مدرسين حوزه علميه قم، دفتر انتشارات اسلامى - ايران - قم، چاپ: 5، 1374 ه.ش. ج16 ، ص 313
3-طيب، عبدالحسين، اطيب البيان في تفسير القرآن، 14جلد، اسلام - ايران - تهران، چاپ: 2، 1369 ه.ش. ج10 ،ص 412
4- مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، 28جلد، دار الكتب الإسلامية - ايران - تهران، چاپ: 10، 1371 ه.ش. ج17 ،ص 10-11
5-قرائتى، محسن، همان، ج7، ص 228
موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی, مقالات
[سه شنبه 1398-02-10] [ 08:55:00 ق.ظ ]