معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








شهریور 1400
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << < جاری> >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  آثار تربیتی بلاء با تاکید بر واقعه عاشورا ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و مرکز تخصصی سطح 4 الزهراء(س) گرگان، خانم فریده ساوری در ویژه دومین روز از مراسم دهه اول محرم با حضور کارکنان این مدرسه در تاریخ1400/5/20 برگزار شد، در بحث از« آثار تربیتی بلاء با تاکید بر واقعه عاشورا» ،رشد اخلاقی و تربیتی انسان را در گرو سختی ها و مصیبت ها دانست.

وی افزود: انسان های بیدار، بلا و مشکلات را وسیله ترقَی به سوی مراتب کمالِ علمی خود می دانند، چراکه عالم هستی و بویژه انسان، برای هدفی بزرگ بنام« تکامل» خلق شده و گناهان و معصیت ها از بزرگترین اسباب بازدارنده از هدفِ متعالی هستند.

وی با استناد به آیه 96 از سوره مبارکه اعراف، بلا و مصیبت را بهترین وسیله برای بیداری انسان عاصی و بازگشت به سوی خدا برشمرد و افزود:  بلاها و حوادث ناگوار، در شکوفائی استعداد و طاقت و توان بشر تأثیر داشته و انسان را جهت انجام فعالیت های کمالی اش آماده می کند.

طلبه سطح چهار گفت: فلسفه نزول بلا و مصائب، زنگ خطری برای بیداری از خواب غفلت، تذکر، خارج شدن از شهوات و دست کشیدن از طغیان و منیت ها است، چنانچه آیه« إنّ الإنسان لیطغی، أن رآه استغنی» شاهد بر این مطلب است.

خانم ساوری، شناخت نعمت های الهی و تقدیر و سپاس از آنها را از دیگر آثار بلا و سختی ها برشمرد و خاطرنشان کرد: زندگی یک‌نواخت، موجب عدم شناختِ قدر و لذَت حیات خواهد شد، انسان زمانی قدر سلامتی خود را می داند که به عیب، نقص و بیماری واقف شود، به قول سعدی« قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتارآید».

  وی ادامه داد: از دیگر آثار مصائب، پیدایش خوشبختی بعد از آن است، به تعبیر شهید مطهری‌(رحمه الله علیه)    «مصائب مادر خوشبختی است» و نیز می فرماید: «بدی های ما در خوبی ها و زاینده آنها است ».

 

 

 

پژوهشگر فعال مدرسه علمیه عالی الزهرا‌(س) اضافه کرد: لازمه رسیدن انسان به کمال و مقامات عالی این است که زمینه امتحان و انتخاب بین خیر و شر فراهم شود، انسان در حالات مختلف قرار گیرد و با اختیار خود بین خیر و شر انتخاب کند، لذا این مسئله انسان را از سایر مخلوقات متمایز می‌کند و به او توانایی می دهد تا بتواند به مقام بسیار بالایی دست یابد.

خانم ساوری، با استناد به آیات و روایات متعدد، فلسفه نزول بلا را به سه بخش تقسیم و تصریح کرد: بلا، عامل توجه، بیداری و توفیق توبه می شود، چنانچه آیه چهل و دوم سوره مبارکه انعام و نیز خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه معروف به خطبه قاصعه براین مطلب دلالت دارد.

عضو انجمن پژوهشی این مدرسه، گناهان و امتحان الهی را از دیگر فلسفه های نزول بلا برشمرد و گفت: آیه سی سوره شوری که می فرماید: «هرگاه مصيبتى به شما برسد، به سبب دستاورد خود شماست » و نیز روایتی از امام صادق‌(علیه السلام)  که می فرمایند: «به راستى اگر بنده‌اى گناهانش زياد شود و عملى نداشته نباشد كه كفّاره گناهانش گردد، خداوند او را به غم و اندوه مبتلا مى‌گرداند تا كفّاره و جبران كننده گناهانش باشد» مستند این نوع از بلا است.

وی در پایان با اشاره به وظایف انسان در مقابل سختی ها یادآور شد: اولین وظیفه انسان در مقابل بلا و سختی ها،  پذیرش امتحان و تسلیم شدن در مقابل خداوند است، واقعه کربلا سخت‌ترین آزمایش الهی برای حضرت سید الشهداء‌(علیه السلام) بود، چنانچه در تاریخ صحنه عاشورا عظیم ترین مصیبت ها وجود داشت، در حالی که امام حسین‌(علیه السلام) تمامی مصائب و مشکلات را قبول کرد و تسلیم امر الهی شد.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, ویژه محرم
[دوشنبه 1400-06-01] [ 08:41:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی نظریه حق الطاعه شهید صدر(1) ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و مرکز تخصصی سطح 4 الزهراء(س) گرگان اولین نشست علمی از سلسله نشست های علمی با عنوان «بررسی نظریه حق الطاعه شهید صدر» در تاریخ1400/4/22   برگزار گردید. در این نشست حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای سید مجتبی نورمفیدی استاد دروس خارج فقه و اصول به هشت مسئله پیرامون نظریه حق الطاعه پرداخت.

ایشان تبیین اجمالی نظریه، پیشینه، تبیین تفصیلی نظریه، دلیل نظریه، موضوع حق الطاعه، قلمرو حق الطاعه و آثاری که در علم اصول و امر استنباط دارد را از جمله مسائلی دانست که در این جلسه به آن پرداخته می شود.

وی در ادامه به تبیین اجمالی نظریه حق الطاعه پرداخته و گفت: این نظریه مبتنی بر برخی مبانی کلامی است که تفسیر آن باید در علم کلام پرداخته شود اگر بخواهیم این نظریه را در چند جمله کوتاه ذکر کنیم باید بگوییم اگر اصل قضیه ای باشد به حکم عقل در برابر این تکلیف عقلی باید فراغ یقینی پیدا کنیم و اگر قطعی نباشد مشهور اصل برائت را جاری می کند بر طبق این نظریه در مواردی که تکلیف قطعی نیست باید احتیاط کرد و تنهایک استثنا در اینجا وجود دارد و آن هم دلیل بر عدم تکلیف است که در این صورت می توانیم برائت جاری کنیم این بحث با قطع نظر از حکم شارع است لذا اگر شارع در موارد محتمل و مشکوک حکم به برائت کند موضوع حکم که احتیاط است برطرف می‌شود.

مولف کتاب بررسی نظریه حق الطاعه  علت اینکه این نظریه به نام شهید صدر شهرت پیدا کرده را به خاطر مبنای این نظریه دانسته و گفت: حق اطاعت و حق مولویت که شاید با این تعبیر در کلمات دیگران نیامده است. مرحوم آقای داماد صاحب منتخب منتقی الاصول اینها هم قاعده قبح عقاب بلابیان را انکار کرده و هرکدام استدلالی کرده‌اند.

نورمفیدی در ادامه به تبیین تفصیلی نظریهپرداخته و بیان کرد: مرحوم شهید صدر معتقد است برای نظریه انکار قاعده عقلی قبح عقاب بلابیان یک مبنایی وجود دارد که جای بحث از آن در علم کلام است ایشان معتقد است مولویت بر سه قسم است مولویت ذاتی که برای خداوند ثابت است و مختص به وجود باریتعالی است که این قابل جعل و اعتبار نیست و یک امر ذاتی است ایشان در اینجا دو ادعا مطرح کرده اند یکی اینکه این مولویت اختصاص به خداوند دارد و دیگر این‌که جعلی نیست اما اختصاص به خداوند به خاطر این است که خداوند خالق و مالک ماست یعنی به اعتبار خالقیت یک مالکیت حقیقی دارد و به اعتبار مالکیت حقیقی حق مولویت دارد و لذا این حق مولویت به نحو گسترده وجود دارد یعنی همان طور که در عالم تکوین اراده تکوینی خداوند نافذ است و تخلف از اراده او ممکن نیست، در عالم تشریع هم اراده او نافذ است بنابراین از نظر عقل اطاعت و پیروی از دستورات خداوند لازم است.

 ایشان در ادامه بیان کرد: بین مولویت ذاتی و مولویت جعلی به نظر شهید صدر 3 فرق اساسی وجود دارد:1. مولویت ذاتی قابل فهم نیست اما مولویت جعلی قابل فهم است. مولویت ذاتی محدودیت ندارد اما مولویت جعلی محدودیت دارد. مولویت ذاتی قابل تفصیل و تبعیض نیست. اما مولویت مجعول قابل تفصیل و تبعیض است. آن گاه قبل از بیان اقسام سه گانه مولویت و اثبات مولویت ذاتی برای خداوند، به طور کلی اگر مولویت ثابت شد حجیت هم از شئون مولویت است. ما نمی توانیم بین حجیت و مولویت تفکیک کنیم.

مدرس خارج فقه و اصول مهم ترین مشکل مشهور را به نظر شهید صدر این دانست که بین مولویت و ملاک حجیت و معذریت و منجزیت تفکیک کرده اند.

وی در ادامه به بیان پیشینه نظریه پرداخته و اظهار داشت: بعد از شیخ طوسی بعد از یک قرن ابن زهره از برائت عقلی سخن به میان آورده و ایشان ادعایش این است که از برائت عقلی استفاده نکرده است. اختلافی که در کلمات ابن زهره پدید آمد شاهد بر این مطلب بود. محقق حلی نیز از جمله کسانی است که در زمینه برائت عقلی نظر داده و بیان کرده است که عدم وصول دلیل نشانه عدم تکلیف است و این غیر از قاعده قبح عقاب بلابیان است. ایشان بیان می کنند که قاعده قبح عقاب بلابیان جدای از قاعده بلا وصول است و بین اینها فرق است. آنچه از کلمات محقق حلی برمی‌آید قاعده قبح عقاب بلابیان نیست.

ایشان در ادامه گفت: بعد از محقق حلی صاحب شرایع اصل برائت را در ضمن ادله عقلی قرار دادند و لذا به طور کلی از این موضوع و از این معنایی که امروز از آن اراده می‌شود فاصله دارد. به نظر ایشان در دوره سوم علم اصول که با ظهور وحید بهبهانی شروع شده آنجاست که برائت عقلی به عنوان قاعده قبح عقاب بلابیان متبلور شده ولی باز در برخی از امور اختلاف است اینکه آیا شامل شبهات مفهومی می‌شود یا نه؟ شامل شبهات موضوعیه می شود یا نه؟ این بیانی که در این قاعده گفته شده منظور چیست؟ اینها اختلافاتی است که باعث می‌شود بگوییم این قاعده یک قاعده قطعی و از بدیهیات عقلیه محسوب نمی‌شود.

مولف کتاب بررسی نظریه حق الطاعه در ادامه ادله این نظریه را بیان کرده و گفت:شهید صدر چهار دلیل از ادله قاعده قبح عقاب بلابیان را به صراحت ذکر کرده و مورد اشکال قرار داده و در لابلای دلایل، ایشان به دو دلیل دیگر اشاره می‌کند که مجموعاً ۶ دلیل می‌شود دیگران نیز برای قاعده قبح عقاب بلابیان ادله ذکر کرده‌اند و ایشان متعرض آنها نشده است.

ایشان یکی از مهمترین پایه های نظریات شهید صدر را انهدام قاعده قبح عقاب بلابیان دانسته و گفت: نظریه حق الطاعه بر پایه تخریب این قاعده این نظریه بیان شده است. این را تخریب کرده و و یک سعه و گستردگی تامی را برای خداوند از حیث مولویت ثابت کرده آنگاه نتیجه گرفته که پس در تکالیف محتمل باید از نظر عقل احتیاط کرد.

ایشان موضوع قاعده حق الطاعه را تکالیف منکشف به هر درجه از انکشاف چه انکشاف تام چه انکشاف ناقص دانسته و اظهار داشت: تکالیف محرز به هر درجه احراز چه احراز تام چه احراز ناقص موضوع نظریه حق الطاعه است.  بنابراین وجود تکلیف واقعی، وجود نفس الامری تکلیف، تمام  الموضوع برای حق الطاعه است نه جز الموضوع. مرحوم شهید صدر در حقیقت دو قضیه را که یکی به نحو سلبی و دیگری به نحو ایجابی است مطرح می‌کند. یکی اینکه وجود واقعی و نفس الامری تکالیف موضوع حق الطاعه نیست. باز یک قضیه دیگر این است که وجود واقعی تکالیف جزءالموضوع برای حق الطاعه نیست بلکه قضیه سوم این است که موضوع حق الطاعه تکالیف منکشف و محرز است مطلقا به هر درجه از احراز و انکشاف.

وی در ادامه گقت: وقتی بحث قلمرو حق الطاعه و مولویت می شود در حقیقت از یک جهت دامنه و دایره این نظریه و آن مواردی که امتثال آن لازم است را باید معلوم کنیم. مرحوم شهید صدر درباره مولویت مولا و حق الطاعه  سه احتمال ذکر می کند دو احتمال را رد می‌کند و یک احتمال را می پذیرد این پرداختن به همان موضوع منتها از یک زاویه دیگر است. مولویت مولا یک امر واقعی است که موضوع آن واقع تکلیف با قطع نظر از انکشاف تکلیف است. در احتمال اول مولویت مولا صرفاً در محدوده تکالیف واقعی است.

ایشان در ادامه به آثار این نظریه پرداخته و گفت: این نظریه در مقابل قاعده قبح عقاب بلابیان آثارو مواردی در بعضی از مباحث علم اصول بر جای می گذارد. مهمترین تفاوت این دو نظریه که خود شهید صدر هم به آن اشاره کرده، این بالاخره دو متد استنباط محسوب می شود. در بسیاری از موارد، به اصول عملیه رجوع می کنیم. بخش زیادی از استنباطات فقهی بر مبنای اصول عملیه شکل گرفته، اصول عمیله یک بخش آن عقلی است، یک بخش آن شرعی است.

وی مهمترین اصول عملیه عقلیه را، برائت عقلی و احتیاط عقلی و تخییر در دوران بین محذورین که آن هم به یکی از این دو بر می گردد، التزام به برائت عقلیه، یا التزام به احتیاط صرف نظر از اینکه دلیل شرعی  بر خلاف این باشد یا نباشد(فرض ما این است که در جایی که دلیل شرعی نباشد) دانست.

مدرسه خارج فقه و اصول گفت: اینکه ما در موارد احتمال تکلیف آن را نفی کنیم یا آن را اثبات کنیم این خیلی نتایج متفاوتی را در استنباط و علم اصول به دنبال خواهد داشت. این دو روش استنباطی است که نتایج کاملا متفاوت به دنبال دارد.

ایشان در پایان بیان کرد: بحث امکان تعبد به ظن و جعل حجیت برای ظن، مسئله استحقاق عقاب برای متجری، به نظر مشهور متجری مستحق عقاب نیست اما طبق نظریه حق الطاعه متجری مستحق عقاب است، مسئله مهمتر که آثار مهمی دارد بحث امکان یا عدم امکان ترخیص در همه اطراف علم اجمالی ، و همچنین طبق نظریه حق الطاعه امکان ترخیص در همه اطراف علم اجمالی وجود دارد اما طبق نظریه مشهور این چنین نیست، بحث از حجیت خبر واحد و جمع بین حکم واقعی و ظاهری از جمله اثار این نظریه می باشد.

 

موضوعات: نشست پژوهشي, نشست علمی
 [ 08:31:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت