معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  بررسی شخصیت امام علی(ع) از منظر قرآن کریم ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهراء(س)گرگان، حجت الاسلام و السلمین جناب آقای دکتر علی اصغر فضیلت در نشست علمی با عنوان «بررسی شخصیت امام علی(ع) از منظر قرآن کریم» که در تاریخ 13/2/1400 و به مناسبت سالروز شهادت امام علی(ع) و از سوی مدرسه علمیه عالی و تخصصی الزهرا(س) گرگان و با حضور کارکنان و شماری از اساتید این مدرسه برگزار شد، در مقدمه ضمن گرامیداشت هفته معلم، با استناد به کلام علامه حسن زاده آملی معلم را مظهر اسم شریف محیی دانست که نفوس مستعده را با آب حیات علم احیاء می کند.

وی افزود: علم از زبان مترجمان قرآن به آب حیات تعبیر و تفسر شده است، چرا که آب مایه حیات اشباح و علم مایه حیات ارواح است.

استاد حوزه بر اساس روایتی از امام صادق(ع) گفت: کسی که علم بیاموزد بدان عمل کند و به دیگران نیز یاد دهد در ملکوت آسمانها عظیم خوانده می شود.

حجت الاسلام و المسلمین فضیلت، عظیم را از صفات خداوند متعال برشمرد و افزود: این اسماء زمانی به مخلوق تعلق می گیردکه قابلیت تجلی صفات و اسماء الهی را در خود ایجاد نماید.

وی در بحث از ارتباط اسماء و صفات الهی با انسان، قرآن را دارای چهار وجود دانست و خاطر نشان کرد: وجود عینی قرآن در واقع قابلیتی است که می تواند در قالب انسانی با اوصاف و کمالات الهیه تجلی کند.

استاد حوزه، امیر مومنان علی(علیه السلام) را همه قرآن معرفی کرد و ادامه داد: تمامی اولیای الهی قرآن ناطق هستند، البته بعضی از انسانها می توانند شمه ای از قرآن ناطق بودن را داشته باشند.

حجت الاسلام و المسلمین فضیلت اضافه کرد: در بررسی شخصیت امام علی(علیه السلام)، تنها به بررسی آیاتی که در شأن حضرت است اکتفا نمی شود چرا که ولی اللهی، عینیت قرآن است و محدود به یک دسته از آیات نمی شود.

وی در بیان راههای تبیین شخصیت امام علی(علیه السلام) اشاره داشت: بیان دیگران از جمله راههای شناخت شخصیت هر انسانی است؛ البته باید اشراف به شخصیت انسان داشته باشد. همچون نبی مکرم اسلام(ص) که در توصیف امام علی(علیه السلام) می فرمایند:«من شهر علم و علی دروازه این شهر است.»

مبلغ حوزه، کلام و رفتار خود امام و نیز مراجعه به کلام خدا و قرآن را از دیگر راههای بررسی شخصیت امام علی (علیه السلام) برشمرد و گفت: در کلامی از امام علی (علیه السلام) وارد است که حضرت می فرماید:«حق را با انسان نشناسید بلکه معیارهای حق با شاخصه هایی که دارد باید شناخته شود».

وی در خاتمه در بررسی آیات تصریح کرد: آیات فراوانی پیرامون امام علی (علیه السلام) وارد است که برخی به صورت عمومی بیان شده به طوری که از شهدا و صدیقین سخن به میان آورده و برخی نیز به صورت ویژه به تمثیل ولایت امام علی (علیه السلام) پرداخته است و بخش عظیمی از آیات مستقیما درباره خود حضرت نازل شده است.

 

موضوعات: نشست علمی, ویژه ماه رمضان
[یکشنبه 1400-02-19] [ 08:49:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  عوامل مؤثر در سرنوشت انسان از نظر قرآن و روایات ...

محقق: خدیجه گرزین

چکیده

تقدیر و قضای الهی در مورد تمام آفریده های خداوند از ثبات و پایداری برخوردار بوده و موجودات بدون دگرگونی محسوسی به وضع خود ادامه می دهند. اما همین تقدیر و قضا در مورد انسان از کیفیت خاصی برخوردار است.  با وجود اینکه اصل فطرت انسان ثابت است، اما عواملی وجود دارد که بر این قضا و قدر الهی موثر می باشد و می تواند سرنوشت انسان را تغییر دهد. این نوشتار با هدف بیان عوامل مؤثر در سرنوشت انسان از دیدگاه آیات و روایات نگاشته شده است. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی، تحلیلی بوده و روش بکار رفته در آن اسنادی است. . از مهم­ترین نتایج بدست آمده در این نوشتار می­توان به آن اشاره کرد این است که سنن کلی و قوانین جهان آفرینش تخلف ناپذیر اما قطعاً در نیک فرجامی یا بدفرجامی انسان اثر مستقیم دارند و عواملی وجود دارد که انسان می تواند به کمک آنها خودش، عاقبت خویش را انتخاب کند. نعمت بزرگ و ارزشمند اختیار که  خداوند به انسان عنایت فرموده  کمک می کند که از میان خوب و بد، صحیح را برگزیند. از چیزهایی که کمک می کند که انسان بتواند بهترین گزینه را انتخاب نماید عقل انسان است. عقل نوری است روحانی که روح بوسیله آن علوم بدیهی و نظری را درک می کند و به انسان توانایی تشخیص خوب از بد و یا حتی خوب تر از خوب را نیز بدهد. همچنین از آموزه های دیگر قرآن دعوت به تفکر است و انسان رشد یافته، انسان متفکر است. در نتیجه ی بکاربردن عقل و تفکر در آفرینش موجودات، بیداری و تقوا حاصل می شود. با علم و آگاهی و داشتن تقوای الهی انسان می تواند سرنوشتی زیبا و دلنشین را برای خود رقم زند. رسیدن به این مسائل با صبر بر گناه وانجام عبادات و همچنین با بکاربردن شجاعت و اعتدال در غضب میسر می باشد. از جمله مسائل دیگری که باید در نظر بگیریم، انتخاب دوست خوب است، که بتواند ما را هر لحظه به یاد خدا انداخته و به سمت کمال سوق دهد و در غیر این صورت ممکن است به سمت شیطان و عذاب ابدی بکشاند.

کلید وازه: اختیار، سرنوشت، عقل، تقوا، تفکر

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
[شنبه 1400-02-18] [ 11:51:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شــرح اجمــالی بر صلــوات شعبانیه(7) ...

“ارزقنی مواساه من قترت علیه من رزقک بما وسعت علی من فضلک

و نشرت علی من عدلک

و احییتنی تحت ظلک”

پس از درخواست توفیق اطاعت دومین خواسته حضرت خواسته اجتماعی است. یعنی مسائل عبادی جدای از مسائل اجتماعی نیست. در قرآن بعد از"اقیموالصلاه” بلافاصله و آتوالزکاه ذکر شده، لذا می فرماید: خدایا روزیم کن که مواسات کنم با آنانکه روزیشان را تنگ نمودی. به وسعت روزی که از وسعت و کرمت به من عطا کردی و سایه عدالتت را بر سر من گستردی و مرا در سایه عنایت زندگی بخشیدی. مواسات تنها پرداخت صدقه نیست بلکه معنی مواسات، مشارکت با دیگری در مشکلات او و شریک کردن او با اندوخته های خود است. مواسات و همکاری اجتماعی معیار شیعه شناسی و میزان برای انتخاب دوست است.
امام صادق (علیه السلام) فرموده است:«امتحنوا شیعتنا عند مواقیت الصلاه کیف محافظتهم علیها و الی اسرارنا کیف حفظهم عند عدونا و الی اموالهم کیف مواساتهم لاخوانهم فیها"(محمد باقر مجلسی،بحار الانوار،ج 15، کتاب الايمان، ص 141) شیعیان ما را با سه چیز امتحان کنید:
1-هنگام اوقات نماز و چگونگی محافظت آنان از نماز
2-چگونگی حفظ اسرار ما از دشمنان
3-در اموالشان که چگونه با برادرانشان مواسات می کنند.
امام صادق(علیه السلام) فرموده اند: «خصلتان من کانتا فیه و الا فاعزب ثم اعزب ثم اعزب قیل و ما هما قال الصلاه فی مواقیتها و المحافظه علیها و المواساه».( الخصال، جلد۱ ، صفحه۴۷ ) دو ویژگی است که در هر کس وجود داشت شایسته دوستی است و اگر نه دوری گزین، دوری گزین، دوری گزین. سوال شد آن دو ویژگی کدامند: نماز در وقت خود و محافظت بر نماز و مواسات.
امام صادق(علیه السلام) فرمود: از وصایای رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به علی (علیه السلام) این بود که:«یا علی سید الاعمال ثلاث خصال: انصافک الناس من نفسک و مواساتک الاخ فی الله عز وجل و ذکرک الله تعالی علی کل حال». (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ، جلد۱۱ ، صفحه۳۰۸ )
ای علی برترین اعمال سه چیزاند: انصاف با مردم و مواسات با برادران برای خدا و ذکر خدای متعال در هر حال.
نکته: از روایات استفاده می شود که مواسات با خوبان و بدها هر دو مطلوب است.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند: «رأس العقل بعد الدین التودد الی الناس واصطناع الخیر الی کل واحد بر و فاجر(.بحار الأنوار : ۷۴/۴۰۱/۴۴))
اصل عقل پس از دین داری، مهرورزی با مردم و نیکی کردن به همه انسان های نیکوکار و بدکار است.

موضوعات: ویژه ماه شعبان
 [ 11:44:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مفهوم شناسی تغذیه صحیح از منظر قرآن و روایات ...

پژوهشگران: فاطمه صغری برقرار[1] و سید مرتضی حسینی امین[2]

چکیده

یکی از مباحث مهم درعلوم زیستی، علم تغذیه می­باشد. مسائل مربوط به خوردن و نوشیدن، جزئی حائز اهمیت در این علم است، که در بسیاری از مواقع مورد غفلت واقع می­گردد. با توجه به آیه «فَلْيَنظُرِ الْانسَانُ إِلىَ‏ طَعَامِهِ، عبس/24»، خداوند از انسان می­خواهد که به غذاى خويش و آفرينش آن بنگرد و در آن تفکر و تأمل نماید؛ لذا بر مسلمانان نیز لازم است که بدانند در قرآن کریم و روایات اهل بیت (ع) چه مسائلی مربوط به تغذیه صحیح بیان شده است شده است. این پژوهش با روش تحلیلی- توصیفی بر آن است که با مراجعه به قرآن کریم که راهنمای حقیقی برای همه انسان­ها می­باشد و روایات اهل بیت (ع) موضوع فوق را واکاوی نموده، تا بتوان به منظور اصلاح وضعیت تغذیه­ مسلمانان، الگوی صحیحی درجامعه­ی اسلامی ارائه نمود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که خوردن و نوشیدن می­تواند مکمل یکدیگر باشند. آب به عنوان بهترین نوشیدنی و شیر گاو به عنوان بهترین شیر و عسلی که زنبور با تغذیه ازگیاهان تولید می­نماید به عنوان بهترین نوع آن معرفی شده است. از مسائل حائز اهمیت در تغذیه این است که باید در هنگام خوردن و آشامیدن تقوای الهی، شکرگزاری، عدم اسراف، انفاق را نیز رعایت نمود. از نگاه اسلام، تغذیه صحیح با امور معنوی و جسمی بشر در ارتباط است.

کلیدواژه­: مفهوم شناسی، تغذیه صحیح، خوردن، نوشیدن، قرآن کریم، روایات

 

 



[1] - طلبه سطح 4، رشته تفسیر تطبیقی، موسسه آموزش عالی الزهراء (س) گرگان و عضو مرکز پژوهش­های اسلامی الزهراء (س) گرگان fatemehbargharar@gmail.com    
[2] - دانشجوی دکترا رشته علوم قرآن و حدیث، دانشگاه پیام نور تهران

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
[پنجشنبه 1400-02-16] [ 11:43:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شــرح اجمــالی بر صلــوات شعبانیه(8) ...

«اللهم صل علی محمد و اعمر قلبی بطاعتک و لاتخزنی بمعصیتک»

 خدایا درود فرست بر محمد و آلش و قلب ما را به طاعتت آباد ساز و مرا به عصیان خود رسوا مگردان.

آبادانی و آبادی قلب به طاعت الهی است اگر در قلب همه چیز از علم و اراده و انگیزه و همت باشد اما در مسیر اطاعت خدا نباشد خراب است.

قلب در معارف اسلامی جایگاهی بس والا دارد اما گاهی قلب:

1-مهر می خورد«یطبع الله علی کل قلب متکبر جبار»(غافر/35)-«و لکن تعمی القلوب»(حج/46)

2-قلب دچار قساوت می شود.«و لکن قست قلوبهم»(انعام/43)

3-قلب دچار ریب، شک و تزلزل شود. «وارتابت قلوبهم فهم فی ریبهم..»(توبه/45)

4-قلب گرفتار لهو و لعب می شود.«لاهیه قلوبهم»(انبیاء/1-3)

و در این فراز حضرت دعا می کند که از خطرات فساد وخرابی دل نجات یابیم؛ لذا می فرماید: خدایا قلب مرا به طاعتت آباد کن.

سپس می فرماید:

“و لاتخزنی بمعصیتک”

مرا به عصیان خود رسوا و خوار مگردان.

همه انسان ها در طول زندگی در پی عزت اند و از ذلت گریزان می باشند ولی هر کس عزت را در چیزی می جوید. گروهی با بدست آوردن مال و برخی با بدست آوردن شهرت، و عده ای با قدرت. قرآن این تفکر را نفی نموده است.

«ویل لکل همزه لمزه* الذی جمع مالا وعدده* یحسب أن ماله اخلده»(همزه) و قرآن سرنوشت یکی از مال اندوزان را که شیفته عزت ظاهری شده اند را در سوره قصص آیات 79 تا 82 بیان می کند.

در حقیقت عزت در طاعت خدا و ذلت در معصیت است.

امام علی(علیه السلام) می فرماید: «اذا طلبت العز فاطلبه بالطاعه»اگر در جستجوی عزت هستید آن را در اطاعت از خدا بیابید.

پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:«من اراد ان یکون اعز الناس فلیتق الله عزوجل» کسی که می خواهد عزیز ترین افراد باشد باید تقوا پیشه کند.

خلاصه کلام: مهم ترین نیاز روحی و روانی انسان که عزت طلبی و ذلت گریزی است بواسطه اطاعت خداوند حاصل می شود.

موضوعات: ویژه ماه شعبان
 [ 11:40:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  معنا شناسی ریشه «عصی» در قرآن کریم ...

 

پژوهشگران: سید مرتضی حسینی امین[1]، جواد فرامرزی[2]

چکیده                                  

از نظر لغت‌شناسان و مفسّران، بررسی معنای واژه‌های قرآن، یکی از ضرورت‌های ترجمه و تفسیر قرآن است. این ضرورت پیرامون واژه­هایی که مشترک معنوی هستند و به عبارت دیگر، معادل دقیق و مشخّصی برای آن ها وجود ندارد، چندین برابر می‌شود. واژه هایی که از ریشه «عصی» در قرآن آمده در بسیاری از ترجمه­ها و برخی تفاسیر به «گناه» معنا شده است. این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده با استناد به برداشت­های لغوی از مشتقات ریشه  «ع- ص- ی»، وجوه مختلف معنایی را در تفاسیر و روایات متعدد از معصومین(ع) در  ذیل آیات مربوط به آن، بررسی کرده و نتیجه این بررسی حاکی از این است که  برداشت معنای «گناه» توسط اندیشمندان اسلامی در رابطه با ریشه «عصی» چون هرگناهی، نافرمانی از خدا محسوب می­شود به ارتباط این واژه با حوزه گناه بازگشته و به معنای اصلی آن در قرآن بر نمی گردد و معنای مقارن با صحت آن در قرآن کریم، مفهوم مطلق «نافرمانی» است.

کلیدواژه­ها: معنا شناسی، عصی، معصیة، وجوه، تفسیر.

 

 

 

 

 

 

 



[1] - دانشجوی دکتری علوم قرآن وحدیث پیام نور تهران، yasingolestan@gmail.com
[2] - استادیار دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم،    javadfaramarzi70@gmail.com

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
[چهارشنبه 1400-02-15] [ 08:54:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شــرح اجمــالی بر صلــوات شعبانیه(7) ...

“اللهم صل علی محمد وآل محمد صلاةکثیره تکون لهم رضی ولحق محمد وآل محمد اداء و قضاء بحول منک وقوة یا رب العالمین”

خدایا درود فرست برمحمد وآلش  درودی بسیار که آن درود موجب خشنودی آن ها وموجب ادای حق آن ها برما باشد به اراده وقدرت تو ای پروردگار عالمیان .

“اللهم صل علی محمد وآل محمد الطیبین الابرار الاخیار الذین اوجبت حقوقهم وفرضت طاعتهم و ولایتهم”

خدایا درود فرست برمحمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و آلش که پاکان ونیکان وبرگزیدگان عالمند حقوقشان را بر ما واجب کردی وطاعت ومحبتشان را فرض نمودی.

 

در اسلام ،حقوق افراد به صورت متقابل تعریف شده اگر حقوقی برای پدر ومادر گفته شده درمقابل برای فرزند هم حقوقی است در رابطه انبیاء و اولیاءبا مردم نیز چنین حقوق متقابلی وجود دارد  وظیفه ای که به عهده انبیاء و اولیاءاست رساندن پیام خدا وتبیین آن است.

انبیاءهمگی به ویژه پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) به بهترین وجه وظیفه خود را انجام داده اند وما در زیارت آن حضرت بر انجام این وظیفه شهادت می دهیم “واشهد انک رسوله وانک محمدبن عبدالله واشهد انک قد بلغت رسالات ربک ونصحت لامتک..”

دو وظیفه از وظایف مهم که امام سجاد (علیه السلام) در این فراز از دعا به آن اشاره کرده است ولایت واطاعت است این دو با یکدیگر رابطه تنگاتنگی دارند. یعنی اثر ولایت ومحبت، اطاعت است ومحب ،مطیعِ معشوق خویش است. قرآن از ولایت به عنوان اجر رسالت یاد کرده است” قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی” (شوری-23)

ولایت یکی از ارکان اصلی و اساسی ترین آموزه های دین مبین اسلام است.آموزه های اسلامی زمانی معنای واقعی به خودمی گیرد که در چارچوب ولایت و در محور و مدار آن تحقق یابد. شرط پذیرش اعمال، ولایت مداری است و هرکس که به ولایت نزدیک تر شود، و در ولایت مداری استوارتر گردد بهره بیشتری از چشمه های معنوی خواهد برد. روایات متعددی وارد شده که اسلام را بر پنج پایه استوار دانسته و از میان آنها ولایت را مهمترین رکن برشمرده است. از جمله روایت امام محمدباقر (علیه السلام) که می فرماید:” بنی الاسلام علی خمس علی الصلاة و الزکاه و الصوم و الحج و الولایه و لم یناد بشی کما نودی بالولایة”

امام صادق (علیه السلام) در بخشی از زیارت جامعه کبیره به شمارش برکات ولایت پذیری پرداخته است.

1.«بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا»

یکی از برکات  ولایت اهل بیت و پیروی از آنان دین شناسی است زیرا اهل خانه، بهتر می دانند در خانه چیست؟ لذا می فرمایند: خداوند به ولایت شما نشانه های دین را به ما آموخت.

2.«و اصلح ما کان فسد من دنیانا»"و آنچه را از دنیایمان تباه شده بود اصلاح کرد".

ولایت اهل بیت(علیه السلام) نه تنها مشکلات دینی و معنوی جامعه را حل می کند بلکه موجب سامان یافتن امور مادی و دنیوی انسان هاست.

3.« و بموالاتکم تمت الکلمه». با ولایت شما اهل بیت(علیه السلام) دین کامل شد. مراد از کلمه، توحید است و این کلمه با ولایت اهل بیت(علیه السلام) کامل می شود. در حدیث سلسله الذهب که امام رضا(علیه السلام) در سفر به خراسان در شهر نیشابور این حدیث را به یادگار نهاد، چنین آمده که امام رضا(علیه السلام) از علی (علیه السلام) نقل کرد که فرمود: از پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیدم که فرمود از جبرئیل (علیه السلام) شنیدم که فرمود: از خداوند عزوجل شنیدم که فرمود: لا اله الاالله دژ من است و هر کس وارد دژ من شوداز عذابم در امان است سپس امام فرمود: اما این شرط هایی دارد و من از شرط های آن هستم.

بنابراین شرط اتمام کلمه توحید، ولایت اهل بیت(علیه السلام) است.

4.«و عظمت النعمه»: به وسیله ولایت شما نعمت الهی عظیم گردید.به مصداق نعمت در آیه ذیل اشاره شده است:

«الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا»:امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را برشما تمام کردم و اسلام را برای شما به عنوان آئین برگزیدم.

این آیه رمز تداوم دین کامل را بیان نموده زیرا پیش از آن، تمام احکام فردی و اجتماعی بیان شده بود حتی بیان فریضه صبح در همان سال توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به انجام رسید بنابراین در روز غدیر خم این آیه ابلاغ شد تا دینِ کامل از دینِ ناقص شناسانده شود. ولایت اهل بیت(علیه السلام) نعمتی است که خداوند برای تداوم اسلام کامل عطا فرمود .

5.وائتلفت الفرقه: با دوستی شما جدائی به الفت تبدیل می شود.

دوستی اهل بیت(علیه السلام) مهمترین محور اتحاد امت اسلامی است. قرآن برای آن که مسلمانان به محور اتحاد دست یابند محبت اهل بیت را واجب کرده است.« قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى» «ولکم الموده الواجبه» یکی از حقوق شما، وجوب دوستی است. این دوستی می تواند همه مسلمانان را به هم پیوند دهد.

6.«و بموالاتکم تقبل الطاعه المفترضه»: به وسیله ولایت شما، عبادات واجب پذیرفته می شود. این جمله اشاره به این دارد که ولایت اهل بیت(علیهم السلام)، شرط قبولی اعمال است و بدون آن هیچ عملی نزد خداوند پذیرفته نیست.

پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم): سوگند به آن که مرا به حق، به پیامبری برانگیخت. اگر کسی به عمل هفتاد پیامبر به بارگاه حق وارد شود اما ولایت ما اهل بیت (علیهم السلام) را به همراه نیاورد خداوند هیچ عمل واجب و مستحبی را از او نخواهد پذیرفت.

حضرت امام خمینی(ره) در ابتدای وصیت نامه می فرماید: حدیث ثقلین متواتر بین جمیع مسلمین است و در کتب اهل سنت از «صحاح ششگانه» تا کتب دیگر آنان با الفاظ مختلفه و موارد مکرر از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) به طور متواتر نقل شده است  و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر به ویژه مسلمانان مذاهب مختلف و باید همه مسلمانان که حجت بر انان تمام است جوابگوی ان باشند، اگر عذری برای جاهلان بی خبر باشد برای علمای مذاهب نیست.

7.شفاعت اهل بیت(علیه السلام): امام هادی (علیه السلام) پس از بیان برکات ولایت و دوستی اهل بیت(علیه السلام) در پایان این بخش به موقعیت والای آنان نزد خداوند اشاره می کند.

«و لکم الموده الواجبه و الدرجات الرفیعه و المقام المحمود و المکان المعلوم عند الله عزوجل و الجاه العظیم و الشان الکبیر و الشفاعه المقبوله».تنها دوستی شماست که بر همگان واجب است و درجات بلند مرتبه و مقام پسندیده شما و جایگاه مشخص نزد خداوند عزوجل و منزلت والا و مرتبت شما و شفاعت پذیرفته شده از آن شماست.

از برکات مهم ولایت اهل بیت(علیه السلام) شفاعت در روز قیامت است و مقام محمود که همان شفاعت کبری است ویژه خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است.آنان از این موقعیت بس والا نزد خداوند متعال در قیامت برای هدایت دوستان خود به بهشت و ترفیع درجه آنان، بی نهایت بهره می برند.

پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: به دوستی ما اهل بیت(علیه السلام) چنگ زنید زیرا هر کس خداوند عزوجل را در حالی که ما را دوست دارد دیدار کندبا شفاعت ما به بهشت می رود.

نکته: اگرچه ولایت به عنوان اجر رسالت ذکر شده ولی واقعیت آن است که اثر به خود فرد برمی گردد و وسیله ای برای کمال و قرب به حضرت حق است البته ولایتی که اطاعت و تقوا و ورع را به دنبال نیاورد، ادعای پوچی است.

امام باقر(علیه السلام) فرمودند:"قال لاتذهب بکم المذاهب فو الله ما شیعتنا الا من اطاع الله عزوجل” (محمد بن علی ابن بابویه قمی، من لایحضرالفقیه، ج4، ص352)راه بر کسی مشتبه نشود به خدا سوگند شیعه ما نیست مگر کسی که خدای متعال را اطاعت کند.

از اینجا به بعد حضرت دعا می کند:

موضوعات: ویژه ماه شعبان
 [ 08:50:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  رهيافتي بر آسيب‌شناسي اقتصاد مدرن از منظر قرآن کريم ...

 

پژوهشگر: سید محسن کاظمی[1]

چکيده

بررسي‌هاي نظري در حوزه اقتصاد، نشان‌گر اين نکته است که انگيزه اقتصاد سرمايه‌داري دنياگرايي و حبّ دنيا است. گرايش به دنيا توجيه‌گر و موتور محرّک اقتصاد به سمت رفاه است. همين دنياگرايي عامل اصلي آسيب‌هاي اقتصادي بوده و نظام سرمايه‌داري را در وضعيّت خودشکني قرار مي‌دهد و به داروينيسم اقتصادي خواهد کشيد. در مقاله پیش‌رو پس از گردآوری داده‌ها به روش کتابخانه‌ای، این مساله به روش تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.  واقعيّت آن است که تنها در ادبيّات قرآني است که حبّ دنيا نقش مخفي خود در سياست‌ها را به نمايش مي‌گذارد. دنياگرايي سبب سطحي نگري و تنظيم برنامه‌هاي ناکارآمد، هدف‌گذاري‌ها نادرست، سلب امنيّت، تمرکز ثروت، ربا، رشوه، کم‌گذاري و ده‌ها مشکل ديگر مي‌شود.

کليدواژگان: دنياگرايي، عقلانيّت، اقتصاد، فساد، رشوه، ربا، تمرکز ثروت.

 

 
[1]. استاديار جامعة المصطفي العالمية. Sayedmk60@gmail.com

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
[چهارشنبه 1400-02-08] [ 11:03:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  شــرح اجمــالی بر صلــوات شعبانیه(6) ...

“اللهم صل علی محمد وآل محمد الکهف الحصین وغیاث المضطر المستکین و ملجا الهاربین وعصمه  المعتصمین”

خدایا درود فرست برمحمد وآل محمد صلی الله علیه وآله وآلش که حصار محکم امت اند وفریادرس بیچارگان ودرماندگان وپناه گریختگان ونگهبان عصمت طلبانند.

کهف به معنای پناهگاه وغاری وسیع که پناهگاه باشد.

امام رضا (علیه السلام) درسجده شکر نماز شب چنین مناجات می کردند:"یا کهف من لاکهف له “

ذات اقدس اله، پناهگاه اصلی (یاملجای عند اضطراری) وائمه(علیه السلام) پناهگاه تبعی وعرضی هستند.

پناهگاه بودن ائمه دوگونه است:

1-مربوط به امور تکوینی، همانند رحمت رحمانی عام که مخلوقات را دربرمی گیرد مثل نزول باران ،آرامش زمین، وساطت در روزی رساندن و ….

2-مربوط به امور تشریعی (همان رحمت رحیمی خاص)که اختصاص به مومنان دارد لذا کسانی که در مسائل فکری، عقیدتی احساس خطر می کنند به این پناهگاه متوسل شوند.

سوال: طبق آیات قران تنها خدا نجات دهنده انسانها، غیاث و فریادرس افراد مضطر ومستکین است پس چرا محمد وآلش را اینگونه خطاب می کنیم؟

جواب: اولّا  انبیاءالهی به ویژه محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) وآلش خلفای الهی اند در زمین. علت برتری انسان، علم الاسماء حضرت آدم می باشد که در واقع تجلی اسماءالهی است یعنی اگر خداوند غیاث است این غیاث و فریادرسی خداوند درخلیفه اونیز متجلی می شود اگر خداوند رازق است رازقیت درخلیفه او وجود دارد.

آیه شریفه می فرماید :وقت گرفتاری شدید، خدا را به اسمای حسنی بخوانید.

امام صادق (علیه السلام) می فرماید:«ونحن والله الاسماءالحسنی» یعنی تمام اسمای حسنی الهی در وجودمان جلوه گر شده است پس اگر غوث و…از اسما الهی است پس این اسم در وجود محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) وآلش متجلی است و در این فقره می گوئیم غوث بودن و فریادرسی خداوند در وجود شما تجلی  یافته لذا اگر درهنگام درماندگی به محمد وآلش پناه ببرید، نجات می یابید.

ثانیا: اساسی ترین اصل عقیدتی در اسلام، اصل توحیداست. اعتقاد به هر قدرت درعرض خداوند شرک است؛ اما درکنار این اصل یک نکته اساسی وجود دارد که خداوند برای انجام هرکار ،اسبابی مقدر کرد به عنوان مثال شفاءدهنده خداست ولی برای درمان بیماری به پزشک باید مراجعه کرد یا روزی رسان خداست (ان الله هو الرزق آیه58ذاریات) ولی برای بدست آوردن روزی باید کار کرد.

خداوند درکنار وسائل مادی، وسائل معنوی را تعیین نمود که دعا یکی از آنهاست” قل مایعبوا بکم ربی لولا دعائِکم فقد کذبتم فسوف یکون  لزاما"( آیه 77-فرقان)      بگو: اگر دعای شما نباشد،پروردگار من به شما اعتنا و توجه ای نمی کند.

توسل به اولیای الهی یکی از وسایل معنوی است که دراین فراز از دعا به آن اشاره شده است قرآن با صراحت از توسل به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) یاد می کند:"ما ارسلنا من رسول الا لیطاع باذن الله ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاوءک فاستغفروا الله واستغفرلهم الرسول لوجدوا لله توابا رحیما” (آیه64-نسا)

هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا از وی اطاعت شود واگر این مخالفان هنگامی که به خود ستم می کردند به نزد تو می آمدند واز خدا طلب آمرزش می کردند وپیامبر هم برای آنها استغفار می کرد خدا را توبه پذیر ومهربان می یافتند .

در آیه دیگر دارد"یا ایها الذین امنوا اتقوالله وابتغوا الیه الوسیله وجاهدوا فی سبیله لعلکم تفلحون” (آیه25-بقره)

ای کسانی که ایمان آورده اید از خداتقوا کنید و وسیله ای برای تقرب به اوبجوئید ودر راه او جهاد کنید باشد که رستگار شوید.

نکته:ما باید به حالت مضطر و مستکین و معتصم برسیم تا معصوم را به عنوان کهف ، غیاث، ملجأ قرار دهیم.

موضوعات: مطالب پژوهشي, ویژه ماه شعبان
 [ 10:59:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  بررسی انتقادی دیدگاه محمد کاظم شاکر پیرامون آسیب‌های مبنایی تفسیر عرفانی ...

بررسی انتقادی دیدگاه محمد کاظم شاکر پیرامون آسیب‌های مبنایی تفسیر عرفانی

رسول مزرئی[1]

چکیده

محمد کاظم شاکر از جمله قرآن پژوهان معاصر می‌باشد که جریان تفسیر عرفانی را از جهت مبنایی، روشی و غایی مورد نقد و ارزیابی قرار داده است. به نظر او از جمله آسیب‌های مبنایی جریان تفسیر عرفانی، ناسازگاری تلقی خاص عرفا از وحی با مسئله بیان ناپذیری شهودات عرفانی و نیز تکثرپذیری فهم قرآن از نگاه عرفا و ایجاد مشکلات هرمنوتیکی می‌باشد. در مقاله پیش‌رو پس از گردآوری داده‌ها به روش کتابخانه‌ای، این دو آسیب به روش تحلیلی مورد بررسی انتقادی قرار گرفته و این نتیجه حاصل شده که اولاً تلقی عرفا از شهودی یا تجربه عرفانی بودن وحی، تلقی ویژه‌ای است و با آنچه متفکران غربی در باب تجربه دینی گفته‌اند تفاوت آشکاری دارد و ثانیاً در هرمنوتیک فلسفی، که از لوازمش تکثرگرایی متن است، کشف مراد و مقصود مؤلّف اعتبار فی نفسه و مستقل ندارد، حال آنکه عرفا در تفسیر قرآن، بر کشف مراد متکلم وحی تأکید دارند.

 

واژگان کلیدی: شاکر، وحی، بیان ناپذیری، هرمنوتیک، تکثرگرایی، مراد متکلم

[1]. ‌دانش‌آموخته سطح 4 حوزه علمیه قم و مدیر مدرسه علمیه امام خمینی ره گرگان. Erfani2015@chmail.ir

موضوعات: تفسیر و علوم قرآنی
[دوشنبه 1400-02-06] [ 12:41:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت