معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  کارگاه یک روزه پایان نامه نویسی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهراء(س) گرگان کارگاه یک روزه پایان نامه نویسی در تاریخ1403/11/04  در مدرسه علمیه تخصصی الزهراء(س) گرگان برگزار گردید.

در این کارگاه حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای فضیلت در جلسات صبح به بیان مولفه های یک عنوان خوب، واژگان کليدي، بيان مسأله تشريح ابعاد و حدود مسأله و معرفي دقيق آن، بيان جنبه هاي مورد توجّه در پژوهش حاضر، علت انتخاب موضوع و اهميت و فائده آن، تاريخچه یا پيشينه پژوهش پرداختند و نمونه هایی از یک طرح اجمالی را بررسی کردند و در ادامه سرفصل‌های طرح تفصیلی یعنی سؤال های پژوهش، پيش فرضها و فرضيه هاي پژوهش، مفاهيم و متغيرها، روش پژوهش،  روش گردآوری اطلاعات و داده‌ها، اهداف پژوهش،  سازماندهي پژوهش (شامل بخش¬ها، فصل¬ها و گفتارها)، نتیجه گیری نهایی، فهرست منابع (کتاب شناسي پژوهش) را مورد بررسی قرار دادند.

موضوعات: بروشور, کارگاه
[سه شنبه 1403-04-19] [ 02:18:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  آزادی زنان با نگاه تمدنی ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهراء(س) گرگان، دکتر حکمت نیا در پنل علمی آزادی زنان با نگاه تمدنی که با مشارکت حوزه علمیه خواهران استان گلستان و مدارس سطح دو حوزه های علمیه خواهران استان در تاریخ1403/2/12  برگزار شد به بحث پیرامون آزادی زنان با نگاه تمدنی پرداخت و در ابتدا به بیان انواع محیط‌های رفتاری پرداخت و گفت: محیط‌های رفتاری شامل حریم خصوصی محیط خانواده حوزه اجتماع و فضای مجازی می‌باشد فضای مجازی محیط در عرض آنها نیست بلکه توسعه‌ای به بروز رفتار می‌دهد.

دانشمند حقوق اسلامی در ادامه گفت: هنگامی که سخن از حقوق به میان می‌آید نقش دولت به عنوان یک کنشگر با حفظ محیط باید سنجیده شود و نیز موجه بودن رفتار نسبت به محیط که بعد اخلاقی آن است و نحوه تصمیم گیری انسان که تدبیر نامیده می‌شود باید مشخص شود. انسان‌ها در محیط خلوت و خانواده و فضای مجازی آزادی به لحاظ حقوقی دارند اما به لحاظ اخلاقی مسئولیت دارند و رفتار آنها از لحاظ اخلاقی اقتصادی اجتماعی و غیره نیاز به تدبیر دارد.

وی در ادامه به تعریف آزادی در محیط‌های سه گانه پرداخت و گفت: منظور از آزادی توانایی تغییر یک نسبت حقوقی با دیگران است که در اینجا نیز نیاز به مهارت محاسبه و تدبیر است.رابطه آزادی با اخلاق معکوس است یعنی هرچه آزادی انسان بیشتر شود کفه اخلاق سنگین‌تر و تدبیر سخت‌تر می‌شود و هرچه آزادی محدودتر شود کفه تدبیر و اخلاقیات سبک‌تر می‌شود و مهم در اینجا برقراری تعادل است.

دکتر حکت نیا گفت: در نظام‌های لیبرالیستی برای برقراری تعادل، نظام اجتماعی را به سمت تدبیر می‌برند و پیامدهای رفتار را به خود افراد واگذار می‌کنند. اما در نظام کشور ما به جای ایجاد قدرت تشخیص و تدبیر دست به محدودیت آزادی زده‌اند تا انسان‌ها در تدبیر کمتر دچار مشکل شوند.

دانشمند حقوق اسلامی ادامه داد: اگر بخواهیم آزادی در محیط تمدنی را مورد بررسی قرار بدهیم باید ضوابط این سه محیط را مرتبط و متاثر از یکدیگر بررسی کنیم تا به یک ساختار و الگو برسیم و اگر آن الگو را نسبت به زنان به گونه‌ای توانستیم ترتیب بدهیم که بخش تدبیری اخلاقی و حقوقی در محیط خانواده و اجتماع و محیط مجازی مبتنی بر مبانی باشد به الگوی سوم دست یافته ایم.

در ادامه این پنل علمی سوالاتی از طرف حاضران مطرح گردید که آقای دکتر حکمت نیا به آن ها پاسخ داد. از جمله سوالات مطرح شده در این پنل علمی عبارت بود از این که:

آیا در یک مثال عینی مسئله حجاب عملاً در دسته امور خصوصی و شخصی و فردی قرار می‌گیرد؟ یا به دلیل ابعاد اجتماعی مسئله اجتماعی است؟ اگر اجتماعی شد اساساً در حوزه مداخلات دولت قرار می‌گیرد اگر هم با تعریف و ضابطه مورد نظر شما خصوصی است گفتیم دولت مداخلاتش باید موجه باشد چه توجیهی برای مداخله در این مسئله حجاب می‌تواند وجود داشته باشد؟

پاسخ آقای دکتر حکمت نیا : موضوعیت حریم بودن و عنصر خلوت بودن در حریم خصوصی، برای آنجایی است که در واقع یک محیطی خودمختار و محرمانه است که شخص در آن خودمختاری دارد. علی القاعده حجاب حریم خصوصی نیست چون محرمانه نیست. امر خانوادگی هم نیست چون خانواده محیط خاص است. پس در موضوع حجاب وارد یک امر عمومی می شویم.

لیبرالیست‌ها می‌گویند: اصل بر این است که انسان‌ها در رفتارشان آزادند و این آزادی باعث کمالشان است و شخصیت افراد زمانی کمال پیدا می‌کند که خودشان را همانطوری که هستند جلوه بدهند. پس اصل بر آزادی است وبه لحاظ فلسفی اصل آزادی را می‌پذیرند. البته  اما همین افراد نمی‌گویند هیچ محدودیتی وجود ندارد.

و لذا قاعده‌ای پیدا می‌شود به عنوان منع اضرار که قدر مسلم است. می‌گوید شخص تا جایی آزاد است که ضرر به دیگری وارد نکند هم آگاهانه و هم مستقیم. آیا بی حجابی اضرار است؟ جواب می‌دهند نه. از اضرار نمی‌توان بحث حجاب را درست کرد. سوالی پیش می آید که چرا کمربند الزام است؟ چون برای دولت یک تامین حق سلامت مردم تعریف شده است که اگر فرد نتواند خودش سلامتی‌اش را تامین کند دولت باید سلامتی افراد را تامین کند. بنابراین اگر فرد از کمربند ایمنی استفاده نکند و سلامتی اش آسیب ببیند و نتواند مخارج درمان خود را بدهد دولت باید هزینه کند تا سلامتی فرد بدست آید. پس برای اینکه هزینه‌ها به گردن دولت نیفتد کمربند الزام می‌شود. این مداخله دولت از باب پیشگیری برای تحقق مسئولیت اجتماعی دولت است. و افراد  برای دولت با نبستن کمربند به لحاظ عقلی موضوع  ایجاد می‌ کنند.

حجاب نیز موجب که سلامت روانی و رفتاری افراد جامعه می‌شود از این لحاظ که با رعایت نکردن آن موضوع برای دولت ایجاد نکند، برای دولت وظیفه ایجاد می کند.

این استدلال که حجاب موجب مصونیت زنان و سلامت روان می‌شود در دیدگاه لیبرالی با مبنای مصونیت نمی‌توان الزام درست کرد. بلکه می‌توان تدبیر درست کرد. لذا با مبنای لیبرالی نمی‌توانیم مسئله را حل کنیم .چون هر استدلالی به لحاظ حقوقی پاسخ داده شده است.

یکی از بحث‌های مهم این است که وظایف دولت‌ها در مورد کمالات شخصی افراد تا چه اندازه است این به تدبیر و آزادی است یا به ایجاد محدودیت؟ دولت‌های لیبرال می گویند به تدبیر و آزادی است . چون فرد که می‌خواهد به کمال برسد به دولت ربطی ندارد.

آقای هدایت نیا در ادامه گفت: ما با ادبیات حقوقی در مسئله حجاب عملاً با سه سطح متفاوت روبرو هستیم یک سطح کاملاً اخلاقی، یک سطح فقهی که اگر فرد رعایت نکند عقوبت دارد و سطح دیگرش که دایره کوچک‌تری است تغییر یافته اش  را می توان با ادبیات حقوقی درست کرد. مثلاً فردی اگر برهنگی در جامعه داشته باشد چون اضرار دارد و هنجارشکنی هست با ادبیات حقوقی قابل الزام و مداخله است.

دایره گسترده تر آن که می‌شود رعایت حجاب شرعی، حکم شرعی در آن است ولی اگر رعایت نشود اضرار آن قابل اثبات نیست. می‌شود ایذاء باشد و البته حجاب  شرعی سطح اخلاقی آن است که مورد بحث نیست.

این لایحه جدید هم ظاهرا مسئله را تقلیل داده است از سطح فقهی که حجاب شرعی است به یک دایره محدودتر. یعنی دو دایره داشته باشیم یا دو سطح داشته باشیم. یعنی یا اخلاقی فقهی داشته باشیم هرچه فقهی  شود حقوقی هم می‌شود که می‌شود دو سطح. ما اگر سه سطح ببینیم اخلاقی و حقوقی و فقهی می‌شود. بخش حقوقی آن بخشی است که رفتار من باعث اضرار می‌شود اما در بخش فقهی رفتارهایی است که مصالح اخروی من را مخدوش می‌کند و من پاسخگو هستم ولی اگر ضرر می‌زند از دایره مداخلات خارج است.

پاسخ حکمت نیا : عامل دوم که تقریباً کشورها به آن اشاره کرده‌اند عامل ایذاء است که فرد موجب ناراحتی مستقیم دیگران شود را جدیداً دولت‌ها می‌پذیرند. امور خلاف عفت عمومی در مورد عفت عمومی دو مبنا است آیا مبنا را ایذاء قرار دهیم یا مبنا را کمال اجتماعی قرار دهیم. اگر مبنا را ایذاء قرار دهیم پس ما اخلاقیاتی  را لحاظ می‌کنیم که مردم اگر رعایت نکنند از لحاظ فقدان رعایت آزار می‌بیند روح و روانشان. پس سوال این است که آن حدی که اگر افرادی رعایت نکنند مردم مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرند چه حدی است؟ بحث دیگر در بحث عفت عمومی بحث کمالیات جامعه است یعنی اخلاق مانند خونی است که در رگ‌های جامعه جریان دارد و حیات جامعه برای اینکه باقی باشد این خون باید وجود داشته باشد اگرچه فرد آگاه به این خون و کارکرد آن نباشد.

بنابراین بحث ایذاء حل است ولی صحبت بر روی قسمت دوم است اگر ایذاء نباشد و عفت عمومی جریحه‌دار نشود آیا عفت عمومی ملاک اش ایذاء است یا ملاکش استقلالیت است؟ می‌توان از ملاک استقلالی دفاع کرد چون اخلاق هویتش اجتماع را می‌سازد و نمی‌توان صرفا به ایذاء آن را برگرداند. پس دولت با این استدلال قطعاً می‌تواند مداخله کند.

نکته بعدی اینکه کسانی که قصد افساد عمومی دارند که مثلاً سازمان یافته است معمولاً کشورها اجازه نمی‌دهند. اما آن بخش که عفت عمومی مورد ایذاء را به آن معنا را نداشته باشد و موجب کمال و ارتقاء  روحی فرد می‌شود نظام‌های عقلگرا وارد نمی‌شوند و مداخله نمی‌کنند. عقل گرایی بیشتر از این جلو نمی‌آید. اما آیا شریعت و نظام دینی مداخله افزون بر این کرده است؟ نظام دینی تابع این است که منطق درونی ما در حوزه گناه و الزام چیست؟ پس منطق درونی در نظام های دینی مد نظر است. اما جوانانی که با ما گفتگو می‌کنند منطق بیرونی را قبول دارند. منطق بیرونی حدش همین است. منطق درونی تعبد شرعی می‌خواهد. اما ما می‌خواهیم لسان تعبد شرعی را عقلی کنیم. عقل بیشتر از این با ما جلو نمی‌آید. بنابراین بعضی از بحث‌ها را به لحاظ مکتب عقلگرا نمی‌توان اثبات کرد.

صرف نظر از آن مباحث آیا ما برای ارتقاء سلامت جامعه چه وظیفه‌ای را برای افراد به لحاظ عقلی می‌توانیم وارد کنیم؟ لذا بین علما هم در بحث امر به معروف و نهی از منکر که آیا از نظر عقلی قابل دفاع است یا نه بحث می‌باشد.  مثلا در جایی ضرر و زیان به جامعه وارد نشود ولو به لحاظ شخص خودش ضرر می‌بیند. مثلاً دروغ می‌گوید. در این جا اضرار برای طرف مقابل ممکن است نداشته باشد. سوال است که آیا در بحث توصیه به دیگران وظیفه داریم؟

مطالعات برون دینی  برای فهم و استدلال  و درک مطالب بسیار مهم است. چون اطلاعاتی که به دست می‌آید بسیار باارزش است. باید مهارت لازم را برای اجرای امر به معروف به دست آوریم. اگر قصد نجات برای دیگران داریم و دلسوزانه و مشفقانه باشد اصلاح اجتماعی صورت می‌گیرد.

ما در منابع اسلامی دو بحث متفاوت داریم یکی ارشاد جاهل است و یکی نهی از منکر است و بحث موعظه .کسی که نادان است ابتدا او را نهی نمی‌کنیم ارشاد می‌کنیم. اما اگر می‌داند با وجود این قبول نمی‌کند اینجا با شرایطی انجام می‌دهیم. البته احتمال تاثیر باشد. مفسده‌ای بر آن مترتب نباشد. به نظر می‌آید بسیاری از مواردی که در ذهن افراد است این است که احتمال می‌دهیم که او جاهل است و امر بر او مشتبه شده است یا احتمال تاثیر نیست. آنجا ممکن است مصداقاً تکلیف به نهی از منکر ساقط باشد ولی تکلیف دیگری که اصطلاحا به آن ارشاد جاهل است به وجود می‌آید.

موضوعات: نشست علمی
[چهارشنبه 1403-02-26] [ 11:39:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  اختتامیه همایش ملی هویت عصری زنان در آینه قرآن و حدیث ...

اختتامیه همایش ملی هویت عصری زنان در آینه قرآن و حدیث در تاریخ 12 اردیبهشت 1403 در مؤسسه آموزش عالی حوزوی الزهرا(س) گرگان برکزار می گردد.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, همایش
[یکشنبه 1403-02-09] [ 01:49:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  حکمرانی فرهنگ مهدویت و انتظار ...

حجت الاسلام و المسلمین سیدرضا موسوی در نشست علمی حکمرانی فرهنگ مهدویت و انتظار که در جمع طلاب سطح 2 و 3 این مدرسه در تاریخ 1402/12/2 برگزار شد گفت: پنج اصل ضروری اسلامی تمدن ساز توحید، تکریم انسان، تداوم حیات بعد از مرگ، استعداد کمال انسان، حاکمیت حق و صلاح می باشد.

دکتر موسوی گفت: مبانی قرآنی حکمرانی متعالی، توحید توأمانی، عقل و وحی و اصالت آخرت می باشد.

وی در ادامه از جمله آسیبهای حکمرانی متعالی را بی نیازی از خدا و وحی یعنی اومانیزم، تحریف حقیقت(تحریف در نظام هستی و حقیقت انسان) دانست که موجب انکار خدا (انسان محوری و اومانیزم)، پذیرش عقل خودبنیاد به جای وحی و علمی ندانستن معارف الهی و متافیزیک، سکولاریزم (مدیریت دنیا با عقل خودبنیاد) و لیبرالیزم(زندگی بر اساس هوس، حاکمیت امیال و تضعیف عقلانیت نورانی) می شود.

حجت الاسلام سیدرضا موسوی گام های تمدن نوین اسلامی را نظام سازی و ايجاد دولت اسلامى و… دانست.

دکتر موسوی ادامه داد: حکمرانی انتظار به شیوه‌ای از حکمرانی گفته می‌شود که مبتنی بر انتظار فرج و ظهور امام زمان (عج) است و می‌کوشد تا با انجام وظایف و تکالیف اسلامی، زمینه‌های لازم برای آمادگی جامعه مسلمانان را فراهم کند. حکمرانی انتظار از نظر اسلام با نگرشی مهدوی، سعادت دنیوی و اخروی را هدف خلقت انسان‌ها و جوامع معرفی می‌نماید.

وی ارکان حکمرانی اسلامی را ولایت مداری و توحید، عقلانیت اسلامی و روش حکمی، پیوند شبکه‌ای، عدالت، آزادی و امنیت دانست.

حجت الاسلام سیدرضا موسوی در پایان گفت: اجتماعى مهدوی است كه معتقد است عالم، رب و خالقى دارد كه هستى عالم از او، و برگشتش نيز به او است، و نيز معتقد است كه انسان فنا ناپذير است و حيات ابدى دارد كه با مرگ پايان نمى ‏پذيرد، چنين اجتماعى در زندگى روشى دارد كه در آن سعادتِ حياتِ ابدى و تنعم در دار جاودان آخرت، تأمين مى‏شود.

موضوعات: نشست علمی
[دوشنبه 1402-12-07] [ 08:13:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  کارگاه فلسفه نظام حقوق زن ...

به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه تخصصی الزهرا سلام الله علیها گرگان، کارگاه علمی در تاریخ ۲۶ و ۲۷ مهرماه ۱۴۰۲ با همکاری معاونت پژوهش مدیریت حوزه‌های علمیه خواهران استان گلستان برگزار گردید.

 در این کارگاه آقای دکتر محمود حکمت نیا به بیان دیدگاه‌ها و نظرات علمی خویش در موضوع فلسفه نظام حقوق زن پرداخت. وی در توضیح چیستی قاعده حقوقی و تفاوت آن با قواعد اخلاقی و عرفی گفت:

سنخ شناسی قواعد حقوقی از جمله مباحث مهم هر نظام حقوقی و فلسفه حقوق به شمار می‌آید و باید قواعد و روابط حقوقی را از قواعد اخلاقی و آدابی متمایز ساخت و جایگاه آنها را در مباحث فرهنگی شناخت.

وی در توضیح چیستی قاعده حقوقی گفت : احکام و قواعد در نظام حقوقی اسلام به دو دسته تقسیم می‌شوند:

احکام و قواعد تکلیفی و احکام و قواعد وضعی. احکام تکلیفی شیوه رفتار و میزان الزام به آن را مشخص می‌کند که به وجوب و حرمت و استحباب و کراهت و اباحه تقسیم می‌شود و احکام وضعی غیر تکلیفی بوده و یا به صورت غیر مستقیم حاکم بر رفتارند. احکامی چون صحت، فساد، شرط مالکیت و زوجیت….

حکمت نیا در بیان تشابه و تفاوت قاعده حقوقی با قواعد اخلاقی و عرفی گفت: قواعد حقوقی و اخلاقی هر دو بر رفتار افراد حکومت می‌کنند و بسیاری از آنها در قالب بایدها و نبایدها ظهور می‌یابند. مسائل و موضوعات مشترکی میان حقوق و اخلاق وجود دارد که از یک جهت حقوق و از جهت دیگراخلاق به شمار می‌آیند. مثلاً وجوب ادای امانت و حرمت غصب از این جهت که در تکامل روحی انسان موثرند جزء مسائل اخلاقی به شمار می‌روند و از آن جهت که مورد حمایت دولت اند و ضمانت اجرای بیرونی دارند جزء حقوق می‌باشند.

وی ادامه داد: الزاماتی که قواعد رفتار دارد اگر دارای ضمانت اجرای مثبت باشد به آن حقوق نرم گفته می‌شوند مانند تشویق‌هایی که دولت انجام می‌دهد مانند تشویق برای فرزند آوری. وریآوری  اما هنگامی که ضمانت اجرای منفی داشته باشد حقوق سخت نامیده می‌شود که با مجازات و امثال آن همراه است.

قواعد الزام آورِ ناشی از قواعد اخلاقی، اخلاق نامیده می‌شود و هنگامی که پشتوانه اخلاقی نداشته باشد عرفیات نامیده می‌شود.

استاد این کارگاه در بیان تفاوت قواعد حقوقی با قواعد اخلاقی و عرفی گفت: یکی از وجوه افتراق آنها از جهت قلمرو می‌باشد؛ زیرا مسائل حقوقی به حوزه روابط اجتماعی محدود است ولی مسائل اخلاقی همه رفتارهای اختیاری انسان حتی موارد کاملاً شخصی را نیز در بر می‌گیرد. مانند ارتباط با خدا، خلوص و حسن نیت و ….

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, کارگاه
[یکشنبه 1402-08-14] [ 01:59:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی(عقل از دیدگاه عرفان) ...

“به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان حجت الاسلام و المسلمین دکتر مزرئی رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج)، در مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی به بحث پیرامون « عقل از دیدگاه عرفان» در تاریخ 20 مهر 1402 پرداخت.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر مزرئی رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج)، در ابتدای بحث روش عرفان را روش شهودی دانست و گفت: عرفا معتقدند حتی نظریه وحدت وجود نیاز به برهان ندارد.
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج) با بیان این که از زاویه ای دیگر به بحث عقل، در عرفان می پردازند گفت: در بحث حجیت شهود سه ملاک برای حجیت شهود ذکر شده است که در کتاب مصباح الانس فناری بیان شده است.
وی ملاک اول را شریعت یعنی متن وحیانی دانست و بیان کرد: با توجه به مبانی عرفا که قرآن را کشف اتم محمدی می دانند سایر شهودات باید با آن تطبیق داشته باشد که البته آنجا باز گفته شده که مطابقت شرط نیست و مهم این است که مخالف نباشد.
دکتر مزرئی با اشاره به اینکه ملاک دوم عقل است ادامه داد: شهودات عرفانی را با عقل بسنجیم تا مخالف روح کلی عقل نباشد. مثلا اجتماع نقیضین نشود.
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج) ملاک سوم را استاد سلوک دانست و بیان کرد: منظور استادی است که خودش اسفار اربعه را طی کرده باشد و بتواند دستگیری کند در این میان عقل جدای از شریعت، جایگاه ویژه ای در عرفان پیدا می کند.
وی در ادامه گفت: از یک سو برخی از عرفا عقل را به عنوان میزان حجیت شهود مطرح کردند ولی از سوی دیگر می گویند معارف عرفانی، طوری ورای طور عقل دارد. یعنی مناسبتی بین مدرِک و مدرکات نیست که ملاک سنجش قرار بگیرد.
دکتر مزرئی با اشاره به این مطلب که مخالفت صریحی هم در ادبیات عرفانی و شعر و شاعری و هم در لابلای کتاب های عرفان نظری و عملی نسبت به عقل وجود دارد ادامه داد: از دو جهت می توان به این امر نگاه کرد: چرا با عقل مخالف هستند و با چه عقلی مخالف اند؟ از این حیث که عقل در ادراک حقایق عرفانی ناتوان هست ؟ منظور از عقل و حقایق عرفانی چیست؟ یا از آن جهت که عقل خطاپذیر در ادراک واقعیات هست؟
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج) گفت: در بحث ناتوانی عقل از ادراک حقایق عرفانی در ساحت عرفان عملی و عرفان نظری، مراد علم عرفان نظری و علم عرفان عملی نیست. بلکه مراد تجارب سالکانه ای است که پشتوانه علم عرفان عملی و تجارب عارفانه ای است که پشتوانه علم عرفان نظری است یعنی بحث روی تجربه است.
وی گفت: عرفان نظری را از دو جهت زبان شناختی و معرفت شناسی میتوان مورد بررسی قرار داد که عقل توان درک حقایق عرفانی را ندارد عمده براهینی که عرفا ذکر کردند این است که مدرِک با مدرکات تناسب ندارد.
دکتر مزرئی در ادامه به طرح سه سوال در معنای عجز عقل پرداخته و گفت: آیا منظور این است که عقل توان ماورای معقول را ندارد؟ یا اینکه عقل نمی تواند به نحو مستقل به آن دست یابد؟ یا عقل نمی تواند به نحو مستقل آن را ممکن کند؟
رئیس مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج)، ادامه داد: در دو فرض اول ورای طور عقل ورای تناقض نیست اما در دیدگاه سوم ورای تناقض است. که هر سه را عرفا بیان کردند. فوق عقل طور عقل است. اگر معنای اول و دوم مد نظر باشد می توان روی آن بحث کرد اما اگر معنای سوم منظور باشد به این معنا که ما چیزی داشته باشیم ورای عقل و در آنجا تناقض هم راه داشته باشد هیچ وقت نمی توان عقل را معیار شهود معرفی کرد. چون مهم ترین حکم عقل این است که اجتماع نقیضین نباشد .
وی گفت: بعضی مواقع به دلیل این که عارف نمی تواند شهود را به زبان بیاورد تمایز محیط و محاط بوجود می آید.
استاد مزرئی در پایان با توجه به آیه « من عمل صالحا من ذکر او انثی فلنحیینه حیاتا طیبه» گفت: می توان گزاره های شهودی را عقلی کرد. عقل فلسفی عقلی است که از ادراک طور عقل در علم حصولی باز می ماند، هرجا طور عقل است تناقض نیست.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
 [ 01:46:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی(آنتولوژی و هستی شناسی عقل) ...


به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان دکتر احمد سعادت در مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی که پنجشنبه 20 مهرماه در محل سالن قدس نمایندگی گلستان برگزار گردید ، در خصوص آنتولوژی و هستی شناسی عقل اظهار داشت : عقل فلسفی از حيث هستی شناختی به سه معنا به كار رفته است . نخست وجود مستقل، بالذات و مجرد که عقل در اين معنا اساس عالم مجردات است كه در فلسفه از آن به عقل اول و دوم و سوم و…. ياد می شود. و در حديث با تعبير ”اول ما خلق الله العقل“ اشاره به همين معنا از عقل است.
وی در تشریح معانی دوم و سوم ابراز داشت : دومين معنای عقل فلسفی، عقل به مثابه نيروی مدركه در وجود انسانی است كه همان نفس ناطقه انسان می باشد و به دو قسمت عقل نظری و عملی تقسيم می گردد. سومين معنای عقل در فلسفه، عقل به معنای معقول است.که در اين معنا عقل دو كابرد دارد: یک معنای عام که در اين معنا عقل علوم است كه در برابر وحی قرار دارد. علوم عقلی يعنی مجموعه معارف بشری كه با قدرت عقلی به دست آمده باشد. در برابر علوم نقلی و وحيانی كه از غالم غيب و وحی مي رسند.و دوم ، معنای خاص که علومی كه در برابر وحی، شهود، و تجربه قرار دارد. علوم عقلی به اين معنا همان علوم فلسفی است كه در برابر وحی و تجربه و شهود قرار دارند.
دکتر سعادت در زمینه عقل از حيث معرفت شناختی عنوان کرد : ، می توان مدعی شد كه عقل فلسفی، سيستم ادراكی است كه چشم بر هيچ يك از منابع معرفتی بشر نمی بندد. فلاسفه معتقدند كه عقل با اينكه مدركات استقلالی دارد و خودبنياد است؛ اما حوزه ادركات آن تام و كامل نيست. بلكه مدركات عقلي يا تام و كامل است (مثل بديهيات و برخی نظريات) يا با اجمال است و يا فكت ها و وقايعی است كه اصلا نسبت به آنها دركی ندارد.
وی افزود : عقل عملی يكی از شاخه های مهم عقل فلسفی است و در طول تاريخ فلاسفه اسلامی، به آن توجه كرده اند. ليكن آن اندازه كه به عقل نظری اهتمام ورزيده اند، كمتر به عقل عملی توجه كرده اند.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
 [ 01:42:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی (مقایسه دیدگاه فیلسوفان و متکلمان در معرفت شناسی عقل) ...

به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان استاد سبحانی عضو تعمیق ایمان دینی دفتر تبلیغات، در مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی به بحث پیرامون مقایسه دیدگاه فیلسوفان و متکلمان در موضوع معرفت شناسی عقل در تاریخ 20 مهر 1402 پرداخت.
استاد سبحانی عضو تعمیق ایمان دینی دفتر تبلیغات، عقل را مهمترین ابزار ادراک انسان و شناخت دانسته و گفت: مهم معرفت شناسی عقل است و دانش کلام در مذاهب اسلامی در تبیین آن تلاش خاص و جدی داشته است.
عضو تعمیق ایمان دینی دفتر تبلیغات، نگاه فیلسوفان به عقل را یک نگاه حداقل گرایانه دانست و بیان کرد: آنچه فیلسوفان از تعریف معرفت شناسی عقل ارائه داده‌اند نسبت به آنچه که دانش کلام از آن بحث می‌کند بسیار محدودتر است.
وی در ادامه گفت: از چهار جهت می‌توان نظریه فلسفی عقل را با نظریه کلامی مقایسه کرد؛ از دیدگاه فیلسوفان اساساً معرفت عقلی مفهوم پایه است یعنی تا مفهوم و صورتی از عالم خارج را به ذهن نیاوریم نمی‌توانیم نسبت به آن امر معرفت پیدا کنیم این در حالی است که در دانش اصیل و رسمی کلام پذیرفته شده نیست که عقل معرفت خودش را از طریق مفهوم و صورت به دست می‌آورد و منحصر به این نوع معرفت نیست.
استاد سبحانی با توجه به ورود علم حضوری به فلسفه در زمان شیخ اشراق گفت: شیخ اشراق و بعد از او ملاصدرا معرفت عقلی را مختص علم حصولی ندانسته و علم حضوری را وارد دستگاه فلسفه نمودند.
عضو تعمیق ایمان دینی دفتر تبلیغات گفت: علی رغم اینکه علم حضوری در فلسفه وارد شد اما هیچ تبیین عقلی معرفت شناختی از علم حضوری در علم فلسفه صورت نگرفت یعنی همچنان منطق شناخت استنتاج در دانش فلسفه مبتنی بر گزاره‌ها و مفاهیم است و به تعبیری تا علم حضوری علم حصولی نشود در دستگاه فلسفی قدرت استنتاج وجود ندارد.
وی ویژگی دوم معرفت شناسی فلسفی عقل را کلی نگری آن دانسته و بیان کرد: فیلسوفان و منطقدانان از آغاز میان معرفت جزئی و حسی با معرفت عقلی تفکیک کرده‌اند. و معتقدند معرفت حسی یک معرفت در حال تغییر است حال آنکه فلسفه به دنبال بیان احکام کلی وجود است.
استاد سبحانی در ادامه به بیان محور سوم پرداخت و اظهار داشت: عقل فلسفی از آغاز و در سنت اسلامی به تدریج از عقل عملی خارج شد و بخش معرفت شناختی عقل منحصر در عقل عملی شد از اینجاست که تفکیکی بین عقل و عقلا صورت گرفته و برخی از اصولیون متاخر ازاین اصطلاح استفاده کرده‌ و آن را عقلی یا عقلائی می دانند.
عضو تعمیق ایمان دینی دفتر تبلیغات، ریشه های مرز میان عقلی و عقلایی گذاشتن را در دستگاه منطقی ارسطویی که در صناعات خمس آمده دانست و گفت: مقدماتی که دلالت بر حسن و قبح می‌کند از اعتباریات است. مرحوم علامه طباطبایی هم در آثارشان به همان تعبیر به نظریه اعتباریات می رسند که انسان اهداف و مقاصدی که دارد نسبت به شایسته یا عدم شایسته بودن اعتباراتی می‌کند اسمش حسن و قبح است.
وی در ادامه به بیان دیدگاه کلامی و فلسفی در باب حسن و قبح پرداخت و گفت: حسن و قبح در ادراک عقلی مانند هستی و نیستی است همانطوری که اجتماع نقیضین و اصل علیت را با عقل می‌پذیریم حسن و قبح هم به همان معنا اعتبار دارد امور کلی جزئی هر دو در ساحت ادراکی عقل است. اما در نگاه فلسفی حسن و قبح جزء اعتباریات می‌شود ممکن است در جایی اعتبار صورت بگیرد یا نگیرد.
استاد سبحانی بعد چهارم را در حوزه روش شناسی عقل در کلام و فلسفه دانست و گفت: فلسفه اسلامی ما که ریشه در فلسفه یونان قدیم دارد زمانی که سوفسطاییان علیه ادراک عقلی قیام کردند مقابل آنها سقراط برای اینکه اشکالات آنها را پاسخ دهد دو کار اصلی کرد اول اینکه معرفت را به کلیات منحصر کرد و گفت تمام اشکالات شما سوفسطاییان در جزئیات است دوم اینکه تلاش کرد روش عقلگرایی قیاسی را به گونه‌ای تنظیم کند که در آن شک و تردید راه نداشته باشد.
عضو تعمیق ایمان دینی دفتر تبلیغات تنها روش مورد قبول دستگاه فلسفی در حوزه عقل را دستگاه قیاسی دانست و ادامه داد: انحصار روش عقلی در قیاس موجب می شود سایر روش‌ها از دایره روش شناسی عقل خارج شود.
وی در ادامه به بیان اثرات زیانبار انحصار روش عقلی در قیاس پرداخت و گفت: تمدن اسلامی عقل گرایی اسلامی که قابل ترویج و تکریم است نتوانسته توسعه پیدا کند و سایر روش‌ها را در بر بگیرد و تا یک عقل گرایی جامع داشته باشیم.
استاد سبحانی با توجه به اینکه دانش کلامی در مذاهب مختلف می تواند عقلگرایی را وارد ساحت‌های مختلف کند ادامه داد: به تعبیر شهید محمد باقر صدر در کتاب مبانی منطقی، منطق استقراء تولد ذاتی دارد یقین ایجاد می‌کند و می‌تواند به عنوان یک روش عقلی مورد توجه قرار بگیرد.
عضو تعمیق ایمان دینی دفتر تبلیغات، سنت کلام اسلامی را در حوزه عقل گرایی چند جانبه دانست و گفت:
تطابق مفهوم ذهنی با مفهوم خارجی مسئله معرفت شناسی است که نیازمند به تامل معرفت شناسی است علی رغم اینکه تلاش‌های زیادی در حوزه معرفت شناسی عقل صورت گرفته است امتداد این دستگاه معرفت شناسی گره‌های معرفت شناسی ما را باز نمی‌کند. یکی از چالش‌های بزرگ عقل گرایی مفهوم پایه مسئله وجود ذهنی است که گرهی از مسئله معرفت شناختی ما باز نکرد.
وی با توجه به این مطلب که در حوزه معرفت شناسی کلامی ظرفیت ما در حوزه معرفت شناسی عقل کمتر شناسایی شده به بیان ویژگی های آن پرداخت و گفت: مفهوم پایه نیست، قدرت مواجهه عقل را با واقعیت تبیین می‌کند، انحصار روش شناسی به یک روش خاص ندارد،نکته بسیار مهم بحث عقل عملی است.
استاد سبحانی عقل عملی در کلام اسلامی را به عنوان یکی از پایه‌های شناخت به حساب آورده و بیان کرد: در کتب فلسفی ما مانند کتاب اسفار مطلبی با عنوان حجیت به اعتبار عقل عملی نداریم بله به صورت اعتباری مطرح می‌شود اما اعتبار معرفت شناسی عقلی را ندارد این است که فیلسوفان منحصر به عقل نظری می شوند.
وی در پایان یکی از چالش‌های بزرگ اسلامی در تمام نقاط دنیا را بحث فلسفه اخلاق دانسته و گفت: هنوز اخلاق به عنوان یک حوزه زنده و پویا در سنت‌های مختلف وجود دارد و از سوالات مهمی که در این زمینه مطرح می شود این است که از مهم‌ترین پایه‌های اخلاق پایه‌های عقلانی اخلاق است که آیا اخلاق عقلانی است یا نه؟آیا ارزش‌های اخلاقی حقیقتی در جهان خارج دارند؟آیا ما می‌توانیم برای آنها احکام کلی ثابت ایجاد کنیم؟

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
 [ 01:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی(جایگاه عقل در علم اصول) ...

“به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان استاد ابراهیمی فر استاد درس خارج و عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی به بحث پیرامون جایگاه عقل در علم اصول در تاریخ 20 مهر 1402 پرداخت.
استاد درس خارج عقل را مساوی با مطلق دانش بشر دانست و گفت: واژه عقل، مشترک لفظی است در فلسفه، علم کلام و حتی در علوم تجربی معنائی متفاوت دارد.
وی واژه عقل و عقلگرایی را با تشریع در زمان پیامبر معاصر ندانسته و بیان کرد: در زمان پیامبر(ص) اصلاً نیازی به عقل و عقلگرایی نبوده پیامبر(ص) وحی را مستقیماً دریافت کرده و آن را با مردم در میان می‌گذاشت. نیازی به تصرفات عقلی خودش یا دیگران نداشت. بنابراین آنچه در زمان پیامبر (ص) صورت می گرفت ابلاغ حکم واقعی به مردم بوده است و حکم ظاهری در آن زمان وجود نداشته است.
ابراهیمی فر با توجه به این مطلب که اجتهاد زمانی است که به حکم واقعی دسترسی نباشد ادامه داد: در زمان پیامبر(ص) و ائمه علیهم السلام اجتهاد مطرح نبوده است. اجتهاد بعد از زمان تشریع مخصوصاً بعد از ائمه علیهم السلام مطرح شد اگرچه بذر اجتهاد در زمان معصومین پاشیده شد ولی رشد و نمو اجتهاد بعد از دوره غیبت شروع شد.
عضو مجمع عمومی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، مهمترین بحث فقهی را حل کردن نیازهای نوظهور اجتماعی را به وسیله اجتهاد دانسته و گفت: علمی که در علم اصول مطرح می‌شود ظن متاخم به علم یا گمان پیشرفته را می‌گویند در حالی که این علم یک علم مضاعفی نیست.
وی عقل در علم اصول را شناخت و نیروهای ادراکی دانست و اظهار داشت: عقل به صورت یک منبع برای مطالعه عقل قرار می‌گیرد یعنی دو واژه است یکی عقل به عنوان عقل منبع و واژه دیگر عقل به صورت قوه و ابزار برای کشف حقایق می باشد.
استاد ابراهیمی ادامه داد:هنگامی که عقل به عنوان ابزار باشد باید منبع داشته باشد اگر منبع او خود عقل باشد اینجا عقل مجموعه علوم و معارف(بدیهیات و آن علوم عقل عملی چیزهایی هستند که فطری در وجود انسان نهاده شده‌اند که قرآن اشاره می‌کند فالهمها فجورها و تقواها) می شود. وقتی عقل روی این معارف کار می‌کند عقل ابزاری ما، محتاج به این علم منبع است این علم منبع از خودش می‌جوشد.
عقل منبع و ابزاری باید تعریف شود و حدود و ثغور آن مشخص شود
استاد درس خارج گفت: به تلاشی که عقل برای کشف مجهولات به عنوان احکام شرعیه از معلومات خود انجام می دهد استنباط گفته می‌شود.
وی با توجه به گفته مرحوم شیخ در اوایل رسائل گفت: به دو دلیل نباید به ادراک عقلی اعتماد کنیم یکی اینکه خطا در ادراکات عقلی زیاد اتفاق می‌افتد و نکته دیگر اینکه ملاکات احکام برای عقل ما مخفی است.البته در اجتماعیات در مبحث معاملات به معنای اعم، دست و پای عقل باز است و می‌تواند ملاکات را به دست بیاورد اما در عبادات جای هیچ تلاشی برای کشف مناطات احکام نیست .چون رابطه بین دنیا و آخرت برای ما کشف نمی‌شود.
استاد درس خارج با توجه به اینکه اجتهاد در زمان معصوم (ع) توسط آنان صورت نگرفت اظهار داشت: در زمان معصوم هم بارقه‌هایی از این اجتهاد اتفاق افتاد بعضی‌ها به جهت دور بودن از امامان معصوم علیه السلام ناچار بودند در برخی مسائل به اجتهاد عمل کنند حتی بعضی از صحابه ائمه، به قیاس و رای عمل می‌کردند گرچه بعداً معلوم شد کار درستی نیست.
وی حوزه ادراکات عقلی در علم اصول را مربوط به ادراکات عملی و نظری دانسته و گفت: به دلیل اینکه فقه ما از پشتوانه‌های واقعی برخوردار است بایدها و نبایدهای فقهی مبتنی بر مصالح و مفاسد نفس الامری است این مصالح و مفاسد نفس الامری امور واقعی و تکوینی هستند که به ادراک عقل ما در می‌آید.
ابراهیمی فر در پایان گفت: علم اصول از آنجایی که بایدها و نبایدهای فقهی را به عهده می‌گیرد این بحث در آنجا مطرح می‌شود که این بایدها و نبایدها ریشه در واقعیت‌ها دارد یا فقط یک انشا است؟و لسان انشا لسان اعتبار است و ربطی به واقعیت ندارد.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
 [ 01:30:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی(عقل در مذاهب اسلامی) ...

“به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان حجت‌الاسلام علیزاده موسوی در مدرسه پائیزه عقل در اندیشه اسلامی به بحث پیرامون عقل در مذاهب اسلامی در تاریخ 19 مهر 1402 پرداخت.
در ابتدای این نشست علمی گفت: داستان عقل داستان دیرپایی است که به سال های اولیه جهان اسلام بر می گردد.
وی با بیان اینکه، اولین عامل ایجاد انشقاق و شکاف، ایمان و کفر بوده است، افزود: دومین عامل، مساله عقل و دامنه آنها به عنوان روش و منبع مطرح است.
حجت‌الاسلام علیزاده موسوی با بیان اینکه، رویکرد روش شناختی بر رویکرد منبع شناسی هم تاثیرگذار است، اظهار کرد: این رویکرد بعد ازجریان معتزله کنار زده می شود و در راستای آن اندیشه حدیث رشد می کند وجا می افتد.
وی گفـت: واژه عقل و مشتقات آن 49 بار در آیات قرآن آمده است و امروز مهمترین مساله این دوران مساله حدوث و قدم قرآن است که تابع ای از مسائل عقل و نهی است.
حجت‌الاسلام علیزاده موسوی بیان کرد: در قرن دوم و سوم فضا فضای نقل گرایانه است و به نقلی مراجعه می شود که در حوزه افراطی به نقل و انزوایی که عقل پیدا می کند.
وی با اشاره به جریان های ماتریدی، اشعری و ابوجعفری، اظهار کرد: امروز در حوزه عقل نیاز به فعالیت بیشتری داریم و اگر امروز می خواهیم به جنگ غرب و دنیای غرب برویم نیازمند این است که دوباره به رویکرد عقل بر اساس حوزه نقل مراجعه نماییم.
حجت‌الاسلام علیزاده موسوی تاکید کرد: امروز برای مقابله با آفت ها نگاه معتدل را داشته باشیم.
سید ظهیر مسیلینی استاد دانشگاه جامعه المصطفی گلستان نیز در این نشست علمی گفت:
مردم استان گلستان سابقه تاریخی در حوزه عقل گرایی دارند و به عنوان نقطه وحدت قابل توجه است.
وی با اشاره به اینکه، زمینه های وحدت و همکاری در بین مردم گلستان وجود دارد و فراهم است، خاطرنشان کرد: مساله عقل از نگاه های متفاوتی همچون عقل عرفانی، فطری، قدسی، وحیانی، نظری و عملی مورد بحث و توجه می باشد که آنچه مهم است بکارگیری و استفاده عقل است نه اینکه صرف عقل داشتن مهم باشد.
استاد دانشگاه جامعه المصطفی گلستان بیان کرد: در آیات قرآن موضوع عقل یا مشتقات عقل با فعل انسان بودن، بیان شده است و قرآن کریم 300 بار انسان را به تدبر و تعقل دعوت کرده است.
سید ظهیر مسیلینی همچنین بیان کرد: در روایات اسلامی و روایات اهل سنت و تشیع به مساله عقل اشاره شده است و همچنین در روایات تشیع و تسنن عقل مورد اقدام و جایگاه والایی دارد.
وی با بیان اینکه، عقل، انسان را به سعادت دنیوی و اخروی می رساند، تصریح کرد: عقل مساله ای برای شناخت حق و باطل است و کارکرد عقل در آیات نبوی جایگاه والایی دارد.
استاد دانشگاه جامعه المصطفی گلستان در ادامه گفت: مساله عقل همچنین به عنوان منبعی برای مسائل و حوزه های اعتقادی است و اینکه عقل برخی امور را درک، استخراج و تبیین می کند.
سید ظهیر مسیلینی با بیان اینکه، امروز می بایستی در حوزه های علمیه کلام و مبانی ماتریدی را احیاء کنیم، گفت: بررسی و توجه به نکات وحدت بخش تاثیر گذار خواهد بود.
آخوند احمد قربان‌پور مدیر حوزه و امام جمعه فراغی نیز در ادامه این نشست علمی گفت:
مساله عقل در زاویه های مختلف و کتاب های مختلف ماتریدی وجود دارد.
وی با بیان اینکه، تاثیرات عقل از منظر کلام ماتریدی در طلاب اهل سنت وجود دارد، افزود: تا بهره گیری از عقل و عقلانیت نباشد، دین و دیانت هم نخواهد بود.
آخوند قربان‌پور با بیان اینکه، هنگام اظهار نظر، دلایل مختلف عقل حکم می کنند، بیان کرد: عقل ابزار است و حاکم مطلق نیست و مساله عقل در ایمان یکی از اسباب دانش است.
وی همچنین بیان کرد: خبر صادق را هم عقل مشخص می کند، بیان کرد: موضوع عقل در احکام، ابزار معرفت شناختی ذاتی است و کسی که منطق ندارد علمش اعتبار ندارد، چون عقل به علم اعتبار می دهد.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
[سه شنبه 1402-08-09] [ 08:56:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت
 
مداحی های محرم