معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزه الزهرا (س) گرگان








اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo


رابطه انسان کامل با قرآن در کلام امام رضا«علیه السلام»


 
  شاخصه های تاثیرگذاری بین استاد و خانواده ...

به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان، حجت الاسلام و المسلمین عبدالله شاهینی در نشست علمی با عنوان شاخصه های تاثیرگذاری بین استاد و خانواده  که در تاریخ 1402/02/13 در هفته معلم که از سوی موسسه آموزش عالی حوزوی الزهرا(سلام‌الله‌علیها) و با حضور اساتید، کارکنان و خانواده های آنان در این موسسه برگزار شد، معلمان را چراغ هدایت و روشنی‌بخش معرفی کرده که وجودشان مصفا و موثر است.

وی با استناد به آیه«رب زدنی علما» گفت: مراد از«زدنی» در آیه فوق؛ افزایش ظرفیت وجودی است نه افزایش علم بلکه علم مظروفی است که ظرف را وسیع می‌کند، لذا دانش وقتی در وجود ما بنشیند ما را بالا می برد.

 استاد موسسه آموزش عالی حوزوی الزهرا(سلام‌الله‌علیها) گرگان با استناد به روایت «كُونُوا اُوعِيَهَ العِلمْ وَ مَصابيحَ الهُدي» از امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) به نقل از مرحوم کلینی اضافه کرد: جان خود را ظرف علوم الهي نمایید، بخش عقل عملي‌تان ظرفيت چراغ هدايت دارد، اين را سراج منير كنيد. با علم، راه خود را بیابید و با چراغ به ديگران راه بدهيد تا نه راه ديگران را ببنديد و نه بيراهه برويد.

آقای شاهینی با اشاره به روایتی در باب برتری عالم بر عابد خاطرنشان کرد: یک عالم فقط دغدغه خود را ندارد بلکه دغدغه جوان های مردم را هم دارد که خود را از حیث معرفت الله بالا بکشاند و هم اینکه این را به دیگران انتقال دهد اما عابد تنها به خود می پردازد بنابراین مقام شفاعت در قیامت شامل علماء خواهد شد که به آنان ندا می رسد«قف» بایست و شفاعت کن.

وی خطاب به خانواده های اساتید حاضر در جلسه افزود: این عشق و محبت است که فضا را آماده می کند، سبک زندگی طلبگی و سبک زندگی استادی در حوزه یک تضییقاتی ایجاد می کند لذا همکاری و همدلی خانواده ها می تواند قلب و دل استاد را گرم کرده و با تمرکز  و آرامش‌خاطر به تعلیم و تعلم بپردازد.

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
[سه شنبه 1402-05-10] [ 09:07:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  چیستی عفاف و حجاب ...

به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهرا(س)، نفیسه سادات حسینی در نشست علمی با موضوع « چیستی  عفاف و حجاب» و بمناسبت روز عفاف و حجاب که از سوی موسسه آموزش عالی حوزوی الزهرا(سلام‌الله‌علیها) گرگان برگزار شد، خانواده را رزمنده حجاب و عفاف در جامعه اسلامی برشمرد و گفت: مسئله حجاب و حریم عفاف موضوعی است که از دیرباز در بین ملت‌ها مطرح بوده و در اسلام نیز مورد توجه و از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

وی افزود: حجاب و عفاف در قاموس بشری از واژه‌های آشنایی هستند که در گذر زمان از سنت به سوی مدرنیته فراز و نشیب‌های زیادی را طی کرده و از جمله مفاهیمی هستند که امروزه در جوامع مختلف اعم از مجامع علمی، دانشگاهی، فرهنگی، مذهبی و برخی دستگاه‌های اجرایی بررسی می‌شوند، در این میان مردان و زنان به خصوص زنان با گذر زمان از هویت و شخصیت  و ماهیت خود بیشتر دور شدند.

 مبلغ کانون زن و خانواده موسسه آموزش عالی حوزوی الزهرا(سلام‌الله‌علیها) گرگان ادامه داد: حجاب و عفاف از نظر وجود و تحقق بيروني، الزاماً دو امر پيوسته نيستند؛ به اين معنا که اگر حجاب بود، بتوان باور قطعي پيدا کرد که فرد محجوب- به ويژه در حجاب پوششي- داراي فضيلت عفاف نيز هست و يا از نبود حجاب بتوان نبود عفاف را به طور قطع نتيجه گرفت.

خانم حسینی اذعان داشت: باید به حجاب و عفاف همچون دو بال پاکدامنی اهمیت دهیم، چنانکه اگر فقط بر حجاب تمرکز کنیم، زمینه عفاف و حیا از بین می رود و اگر بر عفاف و حیا تأکید شود، زمینه حجاب دچار آسیب می شود و جامعه نمی تواند از آثار خوب حجاب یا عفاف بهره ببرد، در یک جمله؛ نگاه به حجاب و عفاف باید یکسان باشد تا پرداختن به یکی، دیگری را تحت الشعاع قرار ندهد و آسیب به وجود نیاورد.

وی در بحث از مفهوم شناسی؛ حجاب را به معنای حائل و مانع و عفاف را حالتی نفسانی برشمرد که انسان را از غلبه شهوت باز می دارد.

طلبه سطح چهار این موسسه، با استناد به آیات قرآن کریم عفاف را اعم از عفاف فردی، خانوادگی و اجتماعی دانست و خاطرنشان کرد: در آیاتی از سوره اعراف، نور و احزاب به تفکیک به حوزه عفاف فردی، خانوادگی و اجتماعی اشاره شده و مهمترین نکات کلیدی این آیات؛ رعایت عفت در خانه، شروع یادگیری رعایت عفاف از دوران کودکی و درون خانه، وظیفه آموزش عفاف فرزندان از سوی والدین، نحوه پوشش والدین در سایر بخش‌های خانه و نیز رعایت عفت در خردسالی است.

  خانم حسینی در بحث از اهمیت حجاب اضافه کرد: حجاب اسلامی یکی از ارزشهای نظام اسلامی و به عبارتی ارزشی نمادین است، حجاب، که دارای دو بُعد ایجابی و سلبی و اولین چیزی است که در ارزیابی میزان حاکمیت احکام اسلامی در کشورهای اسلامی مورد قضاوت قرار می گیرد، همچنین وجوب حجاب بانوان در برابر نامحرم، مورد توافق فقهای همه مذاهب اسلامی است.

کارشناس فرهنگی این موسسه به بیان دلایل قرآنی و روایی لزوم حجاب پرداخت و اظهار داشت: آياتى كه به طور صريح بر اصل وجوب حجاب زنان اشاره داشته عبارتند از: آيه 30 سوره نور، آيات 59،53،33،32 سوره احزاب و از جمله روایات در این باب؛ روایتی از پیامبر مکرم اسلام(صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله) در بحارالانوار است که می فرماید: «بهترین زنان شما، زنی است که برای شوهرش آرایش و خودنمایی کند، اما خود را از نامحرمان بپوشاند».

وی در پایان، آرامش روانی، حفظ ارزش و بالا بردن احترام زن، استحکام پیوند خانوادگی و استواری اجتماع را از آثار حجاب و فروپاشی نظام خانواده، افزایش طلاق، ناراحتی اعصاب و روان و تجاوز و قتل را از مفاسد اجتماعی عدم رعایت حجاب برشمرد.

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
[دوشنبه 1402-05-09] [ 11:48:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  روش پژوهش های فقهی در مسائل نو پدید ...

به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان نشست علمی با عنوان روش پژوهش های فقهی در مسائل نو پدید در تاریخ 1402/3/14 در محل این موسسه برگزار گردید.

آیت الله ابوالقاسم علیدوست درابتدای بحث، پژوهش را به معنای تحقیقی که به کتابت در بیاید دانست و گفت:

 عنصر پژوهش چیزی است که در قرآن به آن قسم یاد شده است و رسول اکرم(ص) نیز در این زمینه فرموده است صدای اقلام و قلم عالمان به خدا میرسد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اهمیت پژوهش را یک اصل انسانی دانست و بیان کرد: پژوهش امری اسلامی و دینی نیست انسان به ماهو انسان برای پژوهش ارزش قائل است اما در اسلام به پژوهش و پژوهشگر اهمیت ویژه داده شده است.

وی در ادامه به بیان اقتضائات و هنجارهای عام پژوهش پرداخته و گفت: یک پژوهش نیاز به تتبع و تحقیق و مدیریت دارد. 

آیت الله علیدوست  در ادامه بیان کرد: مقدارِ تتبع باید کافی و معقول باشد، یعنی به مقدار کافی تتبع صورت گیرد و مبتلا به پرخوری و افراط نشود و مدیریت گردد.

رئیس انجمن فقه و حقوق حوزه علمیه قم یکی دیگر از امور مهم در پژوهش را استفاده از تجربه صاحبان تجربه دانست و گفت: قدم به جلو بودن و متعهد بودن و جدید و نو بودن نیز از امور مهم دیگری است که باید در امر پژوهش به آن دقت کرد.

وی در ادامه به بیان هنجارهای ویژه در مسائل نوپدید پرداخته و بیان کرد: درست است که جنس پژوهش مسائل نوپدید جدید است اما نباید پژوهش ها دچار مدزدگی شود زیرا این نوع پژوهش ها دوام نمی آورد و ضررش این است که کتاب به چاپ دوم نمی رسد.

آیت الله علیدوست  در ادامه یکی دیگر از هنجارهای ویژه در مسائل نوپدید را رسیده و معلوم بودن موضوع تحقیق دانست وگفت: موضوع تحقیق در حال تولد نباشد.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ادامه به بیان سومین هنجار ویژه در مسائل جدید پرداخت و بیان کرد: موضوع تحقیق باید بتواند ادبیات تولید کند که این ویژگیِ موضوعات کهن است. مسائل قدیم جای نوآوری دارد ولی مسائل جدید کمتر ادبیات دارد کسی که وارد مسائل جدید میشود باید بتواند در آن موضوع، خلق مطلب کند، والا اگر کسی نمیتواند ادبیات تولید کند به پژوهش مسائل نوپدید نپردازد.

وی در پایان گفت: چهارم از هنجار های خاص پژوهش در مسائل نوپدید این است که باید از بروزترین آثار استفاده شود و پژوهشگر نسبت به آثار جدید دچار حجاب معاصرت و به شرط لا نباشد. در پایان این نشست پرسش هایی از سوی طلاب مطرح گردیده و به آن پاسخ داده شد.

موضوعات: نشست علمی
[پنجشنبه 1402-04-15] [ 10:19:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  مبانی فقهی و کلامی تقریب مذاهب اسلامی از منظر آیات و احادیث ...

به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان ششمین پیش نشست همایش ملی تقریب مذاهب اسلامی و تمدن سازی نوین اسلامی در گام دوم انقلاب با عنوان “مبانی فقهی و کلامی تقریب مذاهب اسلامی از منظر آیات و احادیث” در تاریخ1401/10/26   برگزار گردید.

در ابتدای این نشست دکتر عمراف به بیان مقدماتی در باب تقریب مذاهب اسلامی پرداخت و بیان کرد: آرمانشهر تقریب مذاهب اسلامی و وحدت امت محمدی(ص)، شهری است برآمده از تمدن نوین اسلامی که همه چیز در آن رنگ مهر و صفا به خود می­گیرد؛ دورنگی، دوروئی، دوگانگی و نفاق را در آن راهی نیست.

مدیر گروه عمومی جامعه المصطفی بنیان این شهر را بر پایه­های راستی و درستی استوار دانست و گفت: نمای بیرونی آن به زینت مروت و مدارا آراسته است. در این شهر از غوغای جنگ و نزاع و فریادهای فحش و ناسزا و نجواهای تهمت و افترا خبری نیست.

وی با اشاره به این مطلب که این شهر فرصتی برای رشد و بالندگی استعدادها است گفت:  این شهر دست یافتنی است و می توان آن را در عالم واقع و مادی برپا کرد. چرا که اگر قابل دست­رسی نبود، فلسفه فرستادن پیامبران و کتاب­های آسمانی پوچ و بی­معنا می­شد، در صورتی که ساحت قدس ربوبی از این کار و هر کار بیهوده منزه و مبراست.

در ادامه حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسینی رئیس نمایندگی جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی گلستان به عنوان ارائه دهنده بیان کرد:با توجه به موضوع، سه بحث وحدت امت اسلام، تقریب مذاهب اسلامی و مبانی که می‌تواند ما را به تقریب برساند مورد بررسی قرار می گیرد.

رئیس نمایندگی جامعه المصطفی وحدت امت اسلامی را محصول، میوه و نتیجه تقریب مذاهب اسلامی دانست و بیان کرد: تا مذاهب اسلامی افق فکری شان به هم نزدیک نشود وحدت امت اسلامی محقق نخواهد شد. وحدت، محصول تقریب مذاهب اسلامی تقریب مذاهب اسلامی نیز محصول مبانی مشترکی است که این مذهب دارد.

وی با توجه به آیات قرآن به ویژه آیه 164 سوره آل عمران نگاه بلند قرآن را دعوت بین فرق توحیدی به وحدت دانست و بیان کرد: نه تنها مذاهب اسلامی باید با توجه به مشترکات با هم وحدت داشته باشند بلکه فرق توحیدی هم با توجه به مشترکات میتوانند به یک وحدتی دست پیدا کنند.

دکتر حسینی آیات فراوانی از قرآن کریم از جمله آیه ۱۰۳ سوره آل عمران، آیه 10 سوره حجرات، آیه 93 سوره انبیاء، آیه 143 سوره بقره، آیه 2 سوره مائده، آیه 103 سوره مجادله، آیه 103 سوره آل عمران  و… از جمله آیاتی دانست که اشاره به وحدت امت اسلامی دارد.

رئیس نمایندگی جامعه المصطفی با توجه به بیانی از حضرت امام رحمت الله علیه گفت:  تقریب مذاهب اسلامی تنها راه عینیت بخشیدن به محوری ترین اصل  قرآنی و حدیثی یعنی وحدت مسلمین است.

 وی راه عینیت بخشیدن به وحدت امت اسلامی را تقریب مذاهب دانست و بیان کرد: اگر سرتاسر قرآن ما را دعوت به وحدت می کند این از مسیر تقریب مذاهب عینیت پیدا می‌کند. اگر مذاهب به هم نزدیک نباشند وحدتی که مورد نظر قرآن و روایات است محقق نخواهد شد و تقریب هم محقق نمی‌شود مگر اینکه علمای مذاهب به مبانی مشترک توجه داشته باشند. توجه به مبانی مشترک، موجب نزدیک شدن استنباطات به هم می شود.

دکتر حسینی ریشه تقریب مذاهب را در قرآن و سیره نبوی و اهل بیت علیه السلام دانست و تصریح کرد: مخالفت با تقریب مذاهب و وحدت امت اسلام، مخالفت با دو منبع اصلی اسلامی قرآن و سنت نبوی و علوی می باشد. کسی که با سخن و قلم دست به تفریق بزند عدول از دو منبع عظیم اسلامی کرده است.

رئیس نمایندگی جامعه المصطفی قلمرو و گستره تقریب مذاهب را تقریب اعتقادی، تقریب فقهی، تقریب اخلاقی، تقریب تاریخی و تمدنی، تقریب اقتصادی، تقریب سیاسی دانست و به بیان تقریب فقهی پرداخت و گفت: حجیت اجتهاد مجتهد زمانی تحقق می یابد که بر اساس قواعد و منابع صحیح و مستند به منبع مشروع باشد و برترین و بهترین منابع مشروع قرآن و سنت است. البته برای استناد به سنت، قیودی لحاظ شده است که باید مورد توجه قرار گیرد.ارزشمندی اجتهاد مجتهد به منبع استنباط و اجتهادش بر می گردد. منبع اجتهاد و استنباط یک مجتهد در درجه اول قرآن و سنت می باشد.

وی گفت: آنچه ضرورت تقریب را صد چندان می‌کند این است که در بحث سنت مشترکاتمان به مراتب بیشتر از مفترقاتمان است. ۷۰ درصد احادیث در منابع حدیثی شیعه و سنی با هم مشترک است. تبانی بین علمای شیعه و سنی در اشتراک احادیث نشده است تصادفی هم نیست. با این فتاوای مشترک خیلی از فتاوای اختلافی ما از بین خواهد رفت.

دکتر حسینی تاکید علمای اسلامی در استنباطات بر قرآن و احادیث مشترک بین شیعه و سنی را، زمینه و بستری برای تحقق تقریب مذاهب اسلامی دانست.

رئیس نمایندگی جامعه المصطفی یکی دیگر از مبانی که امت اسلام را به وحدت می رساند را مبانی کلامی دانسته و بیان کرد:  مبانی اعتقادی مشترک در تمام مذاهب که موجب تقریب مذاهب می شود و امت اسلام را به وحدت می رساند در توجه به توحید و یکتایی خداوند، ایمان به نبوت پیامبران الهی و رسول گرامی اسلام، ایمان به معاد و حیات جاویدان پس از مرگ، ایمان به قرآن کریم به عنوان بزرگ ترین معجزه پیامبر صلوات الله، ایمان به جامعیت اسلام به عنوان آخرین دین و برگزیده ترین دین الهی خلاصه می شود .

وی در پایان بیان کرد: کسانی که وحدت را قبول ندارند خواه شیعه باشند خواه سنی از قرآن و سنت اطلاعی ندارند.

جمع بندی دکتر عمراف:    سه عنوان زیر مرتبط با هم هستند:

1.     وحدت امت اسلام

2.     تقریب مذاهب اسلامی

3.     مبانی موصله تقریب مذاهب

·        وحدت امت اسلام، محصول تقریب مذاهب است؛ تقریب مذاهب، ثمره توجه به مبانی مشترک مذاهب اسلامی است.

·        توجه به مبانی، شرط تحقق تقریب و تقریب، شرط تحقق وحدت امت است.

·        قرآن کریم در فراخوان خود به امر وحدت نه تنها به وحدت میان مسلمین، بلکه دعوت به وحدت میان ادیان توحیدی دارد: آل عمران/ 64

 فراخوان قرآن به وحدت امت اسلامی:

1.     آل عمران/ 103

2.     حجرات/ 10

3.     انبیاء/93

4.     بقره/ 143

5.     آل عمران/200

6.     مائده/2 : «و تعاونوا علی البر و التقوی»

7.     مجادله/22: «ألا إن حزب الله هم المفلحون»

8.     انفال/63: «و ألف بین قلوبهم»

·        امام خمینی(ره): سراسر قرآنکریم از وحدت دم می­زند.

·        عصاره دعوت قرآنی، وحدت امت اسلامی است.

·        این دعوت از مسیر مذاهب، عینیت پیدا می کند.

·        تحقق تقریب مذاهب مشروط به توجه علمای مذاهب به مبانی مشترک کلامی، فقهی و اخلاقی است.

·        در روایات اسلامی احادیث تقریب و وحدت فراوان وارد شده است. از جمله:

«إنما اختلفنا عنه لا فیه»

·        با توجه به آیات و روایات فراوان به این نتیجه می رسیم که تقریب مذاهب ریشه در قرآن و سنت دارد.

·        مخالفت با تقریب مذاهب و وحدت امت اسلام، در حقیقت مخالفت با قرآن و سنت است.

قلمرو گستره تقریب مذاهب
1.     اعتقادی

2.     فقهی

3.     اخلاقی

4.     تاریخی و تمدنی

5.     اقتصادی

6.     سیاسی

مبانی فقهی تقریب مذاهب
·        دو منبع اصلی در اجتهاد و استنباط احکام فقهی «کتاب» و «سنت» است که شیعه و سنی آن را می­پذیرند.

·        حجیت اجتهاد مجتهد زمانی تحقق می یابد که بر اساس قواعد و منابع صحیح و مستند به منبع مشروع باشد و برترین و بهترین منابع مشروع قرآن و سنت است. البته برای استناد به سنت، قیودی لحاظ شده است که باید مورد توجه قرار گیرد.

·        مشترکات روایی فریقین؛ 70% احادیث و روایات در منابع حدیثی شیعه و سنی مشترکند. آیا این اشتراک تصادفی است؟! آیا در میان تبانی راویان درکار بوده است؟! اگر به این احادیث مشترک توجه و تمرکز شود، لا محاله تحقق تقریب مذاهب امکان پذیر خواهد بود.

·        در زمینه احادیث مشترک کتاب­هایی تألیف شده است که از جمله:

1.     سلسلة الأحادیث المشترکة بین الشیعة و السنة، تألیف آیت الله تسخیری

2.     الأحادیث المشترکة…، تألیف محمد خضر

3.     مدارک فقه أهل السنة علی نهج وسائل الشیعة، تألیف سید محمد طباطبایی

4.     موسوعة الأحادیث الفقهیة عند المذاهب الإسلامیة، تألیف مجمع تقریب

مبانی کلامی تقریب مذاهب
·        توجه نمودن به زیربنای مسائل اعتقادی منجر به تقریب مذاهب می­شود و عدم توجه منجر به تفرقه و دشمنی خواهد شد.

·        مبانی اعتقادی مشترک:

1.     اعتقاد به توحید و یکتایی ذات اقدس الهی

2.     اعتقاد بهنبوت پیامبران الهی و رسالت خاتم پیامبران(ص)

3.     اعتقاد به معاد و حیات جاویدان پس از مرگ

4.     اعتقاد به قرآن کریم به عنوان بزرگ­ترین معجزه خالده پیامبر اسلام(ص)

5.     اعتقاد به جامعیت اسلام به عنوان آخرین و برگزیده­ترین دین آسمانی

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست پژوهشي, نشست علمی
[سه شنبه 1401-12-09] [ 08:35:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تجلی توحید در زندگی حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) ...


به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهرا(س)، در مراسم ولادت حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) که از سوی موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(سلام الله‌علیها) گرگان و با حضور طلاب این موسسه، طلاب جامعه المصطفی، طلاب موسسه قرآنی الزهرا(سلام‌الله‌علیها) و شماری از پرستاران برگزار شد، خانم فاطمه احمدی در بحث از «تجلی توحید در زندگی حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها)» دعوت به توحید را هدف مشترک همه پیامبران دانست.
وی بیان کرد: توحید اولین و اساسی‌ترین شرط رستگاری، کامیابی، سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت است. اعتقاد به توحید و شناخت عظمت خدا باعث می شود که انسان عاشقانه و آگاهانه مطیع دستورات خدا باشد.
استاد حوزه با اشاره به آثار توحید در زندگی فردی و اجتماعی گفت: آزادی انسان، تکوین شخصیت پسندیده، آسایش درون و توانمندی، مساوات و برادری و ساختار مطلوب جامعه و وحدت را از آثار توحید برشمرد.
خانم احمدی تصریح کرد: توحید درون صاحب خود را پر از آرامش کرده، باعث ایجاد مساوات و برابری شده و به معتقدین خود نیروی وسیعی می دهد که آنها را قادر می سازد به خدا امید و اطمینان پیدا کنند، خلاصه اینکه توحید تأثیر عمیقی بر زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان دارد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع «مدیریت بحران در سیره حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها)» پرداخت و خدامحوری، قرآن‌محوری، هدفمندی، شجاعت، تسکین و آرامش، عقلانیت و ولایت‌مداری را از اصول غلبه بر بحران بر‌شمرد.
مبلغ فعال حوزه توضیح داد: در بحث از خدامحوری حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) همین بس که با وجود اسارت، داغ فرزند، از دست دادن فرزند، برادر و نزدیکان به عبادت پناه می برد تا آرامش پیدا کرده و نیرو بگیرد که بتواند در مقابل دشمنان بایستد، چنانچه شب عاشورا امام سجاد(علیه‌السلام) می فرمایند که«دیدم زینب(سلام‌الله‌علیها) تا صبح با خدا سخن می گفت».
خانم احمدی افزود: امروز دنیا پر از فتنه‌های مختلف است لذا باید در مقابل این فتنه‌ها به قرآن پناه برد، چنانچه در روایتی از رسول مکرم اسلام(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) وارد است که می فرماید: «هنگامی که فتنه ها چون پاره‌های شب تار شما را در خود پیچید، به قرآن روی بیاورید».
وی در بحث از هدفمندی ابراز کرد: هدف سیدالشهداء از قیام رسیدن به حکومت نبود، بلکه حفظ اسلام راستین بود که تحقق پیدا کرد، چنانچه حضرت زینب(سلام‌الله‌علیها) با توجه به این هدف متعالی بیان می کند که«ما رأیت إلا جمیلا».
مبلغ فرهنگی این موسسه در پایان عنوان کرد: از مهم‌ترین مصادیق مدیریت آن حضرت در مقابله با چالش های پس از واقعۀ عاشورا، خطبه‌هاى افشاگرانۀ زينب كبرى(عليها‌السلام) است که اوضاع شام را به كلّى دگرگون کرد و از همان جا بذرِ انقلاب بر ضدِّ بنى اميّه پاشيده شد و در نتيجه همين خطبه ها، بنى اميّه را در تمام جهان اسلام رسوا کرد و خطرى كه از سوى آنان اسلام و قرآن را تهديد مى كرد، به بركت خون‌هاى شهيدان و خطابه هاى پيام آورانِ عاشورا، دفع شد.



موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
[یکشنبه 1401-10-11] [ 12:52:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  عوامل آرامش خانواده در سبک زندگی حضرت زهراء(سلام‌الله‌علیها) ...


به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهرا(س)، خانم لادن یونسی در مراسم شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) که با حضور کارکنان و اساتید مؤسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(سلام‌الله‌علیها) گرگان برگزار شد، در بحث از «عوامل آرامش خانواده در سبک زندگی حضرت زهراء(سلام‌الله‌علیها)» یکی از آسیب ‌های جدی جامعه را ناپایداری و تزلزل در خانواده‌ها و فقدان آرامش و روابط مستحکم دانست.

وی، سبک زندگی حضرت زهراء(سلام‌الله‌علیها) را الگوی عینی، الهام بخش، جهت دهنده و راهنمای خانواده در مقام عمل برشمرد و ادامه داد: به مصداق آیه 189 سوره مبارکه بقره؛ قرآن کریم یکی از اهداف تشکیل خانواده در جامعه اسلامی را کسب آرامش در همه ابعاد وجودی انسان دانست.

کارشناس آموزش مؤسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(سلام‌الله‌علیها) گرگان، تقویت روحیه بندگی و عبادت در خانواده را اولین عامل آرامش در سیره حضرت زهراء(سلام‌الله‌علیها) برشمرد و افزود: قرآن کریم؛ آرامش دل و اطمینان خاطر را در گرو نام و یاد خداوند متعال قرار داده است، چنانچه آیه کریمه «أَلا بذکر‌الله تطمئن القلوب» بر این مطلب دلالت دارد.

خانم یونسی؛ روحیه بندگی، یاد خداوند و رضایت و محبت خداوند را شالوده و اساس زندگی زناشویی دانست و اضافه کرد: طبق فرمایش حضرت زهراء(سلام‌الله‌علیها) «خداوند متعال بهترین پاداش را به عبادت خالصانه بندگانش عطا خواهد کرد». البته امیرالمؤمنین علی(علیه‌السلام) نیز به دلیل مؤانستی که با خدا و عبادت و قرآن داشتند، در تحکیم فضای بندگی خداوند متعال در خانواده سهیم بودند.
وی با اشاره به این مطلب که «بازتاب آرامش درونی حضرت زهراء(سلام‌الله‌علیها) و امام علی(علیه‌السلام) را در مواجهه اعضای خانواده آنان با مشکلات می توان دید» تصریح کرد: اطاعت از همسر، حفظ احترام همسر و توجه به او، مدیریت خانواده، تنظیم روابط و تعاملات خانواده و ایجاد مؤدت و ابراز محبت از دیگر عوامل ایجاد آرامش در سیره زندگی حضرت زهراء(سلام‌الله‌علیها) است.

استاد حوزه در پایان گفت: در جامعه مرد به اقتدار، احترام و آسایش جسمی و روحی و زن به یک تکیه‌گاه قوی و مطمئن و محبتی که ابراز شود نیاز داشته و خانواده این نیازها را برطرف می کند تا زن و مرد بتوانند به وظایفشان قیام کنند.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
 [ 12:38:00 ب.ظ ]



 لینک ثابت

  اصل برابری در حقوق شهروندی و جایگاه اقوام، ادیان و مذاهب ...

به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان پیش نشست علمی همایش «تقریب مذاهب اسلامی و تمدن سازی نوین اسلامی درگام دوم انقلاب» با عنوان “اصل برابری در حقوق شهروندی و جایگاه اقوام، ادیان و مذاهب” در تاریخ 28 آذر 1401 با همکاری پژوهشگاه فقه معاصر قم، جامعه المصطفی العالمیه نمایندگی گلستان و مرکز تخصصی حضرت ولی عصر (عج) گرگان در مدرسه علمیه امام خمینی«ره» گرگان برگزار گردید.

در ابتدای این نشست دکتر محصلی عضو گروه علمی تربیتی فقه و اصول جامعه المصطفی به عنوان دبیر علمی بیان کرد: دیرینه شناسی شهروندی را می توان مصادف با پیدایش نخستین حکومت ها دانست زیرا حکومت ها اعتبار و قدرت خود را از شهروندان می گیرند و نسبت به شهروندان دارای وظایف و مسئولیت هایی هستند و شهروندان نیز تکالیف متقابل در ارتباط با دولت دارند.

 عضو گروه علمی تربیتی فقه و اصول جامعه المصطفی مسئله حقوق شهروندی را از جمله مسائلی دانست که امروز کانون توجه قرار گرفته است.

وی گفت: نظریات و گفتمان های روز افزون از سوی فیلسوفان سیاسی، حقوقدانان و جامعه شناسان بیانگر اهمیت و ارزش این مسئله مهم است. شناخت حقوق شهروندی از آن جهت ضروری است که این حقوق در ابتدا از سوی کسانی ادعا شد که خود به راحتی حقوق شهروندی ملت های خود را در جنگ جهانی زیر پا گذاشتند و حال آنکه خاستگاه این حقوق در اسلام و اندیشه بزرگان دینی و به خصوص در نگاه اندیشمندان و فقها همواره مطرح بوده است.چنانچه بر اساس گزارش تاریخ ما می‌بینیم که در قرن ۸ میلادی فقه اسلامی به تمام و کمال تدوین گردید در صورتی که حقوق بشری مطرح در غرب، در قرن ۱۲ میلادی به سامان شد یعنی ما سابقه سیصد و اندی سال نسبت به حقوق مدون در اروپا و غرب پیشگام بوده و هستیم.

دکتر محصلی بیان کرد: اما متاسفانه در سده های اخیر مسلمانان از این مهم غافل شدند؛ غرب و مکاتب بشری خود را به عنوان داعیه دار حقوق شهروندی و حقوق بشر به جهانیان عرضه داشتند.

 عضو گروه علمی تربیتی فقه و اصول جامعه المصطفی در ادامه به تبیین حقوق شهروندی پرداخته و اظهار داشت: حقوق شهروندی به آن دسته از حقوق گفته می شود که هر شخص در کشور و جامعه خود به عنوان شهروند می تواند از آنها برخوردار شود و دولت و سایر شهروندان ملزم به رعایت آن هستند.

وی گفت: عناصر و مولفه های اصلی حقوق شهروند عبارت از حقوق مدنی، حقوق سیاسی، حقوق اجتماعی حقوق مدنی ناظر بر حق آزادی، حق برابری و مساوات، ممنوعیت تبعیض و حمایت از اشخاص، حقوق سیاسی ،حق انتخاب کردن و انتخاب شدن، آزادی اجتماعی و عمومی و آزادی احزاب و انجمن ها، حقوق اجتماعی، حق برخورداری از رفاه اقتصادی و اجتماعی مانند عدالت اجتماعی برابری در فرصتها، برابری در تعلیم و آموزش و برابری در بهداشت و درمان و کار و دستمزد می باشد.

دکتر محصلی در پایان گفت: اگر نگاهی اجمالی به مجموعه تشریعات اسلامی و آنچه که از سوی نظام سلطه به عنوان حقوق بشر و حقوق شهروندی مطرح است شود متوجه می شویم همه آنها در منابع فقهی و منابع تشریع اسلامی وجود داشته و دارد.

در ادامه این نشست دکتر دانش پژوه دانشیار گروه حقوق و فقه اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به عنوان ارائه دهنده اول به بحث پیرامون مبادی تصوری و تصدیقی حقوق شهروندی پرداخته و گفت: با توجه به اینکه این موضوع از نگاه اسلام باید بررسی شود کلیدواژه های اصلی این عنوان، برابری، شهروندی و حقوق آن، اقوام و ادیان و مذاهب است که باید بررسی شود.

دانشیار گروه حقوق و فقه اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در ادامه به انواع برابری و تعیین نوع آن در موضوع نشست پرداخت و گفت: انسان ها دارای برابری وجودی و ارزشی و برابری حقوقی و اجتماعی هستند آنچه در اینجا موردنظراست نوع دوم می باشد.

وی در ادامه به بیان ماده 1 حقوق جهانی بشر پرداخت و بیان کرد: همه افراد آزاد به دنیا می آیند و از نظر حقوق با هم مساوی اند.

دکتر دانش پژوه با توجه به ماده ۲ اعلامیه حقوق بشر، هر کسی را بدون هیچ تمایز رنگ، جنس، نژاد، مذهب، عقیده سیاسی و ملیت و… را از تمام حقوق و آزادی هایی که در اعلامیه ذکر شده، بهره‌مند دانست.

دانشیار گروه حقوق و فقه اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برابری نوع دوم را به معنی عدم تبعیض دانسته و اظهار داشت: تبعیض حقوقی دو نوع منفی«غیرمنطقی» و مثبت «منطقی» است.

 وی بیان کرد: هرگونه تمایز، محدودیت یا اولویتی که بر اساس رنگ، نژاد، مذهب و ثروت و غیره صورت گیرد و هدف یا اثر آن محروم ساختن افراد در حقوق در زمینه‌های اجتماعی و غیره باشد ممنوع می باشد.

دکتر دانش پژوه گفت: هرگونه تمایزگذاری در رفتار در صورتی که این تمایز ها بر پایه معیارهای معقول باشد با هدف دستیابی به آنچه که در این میثاق مشروع است به معنای تبعیض نخواهد بود.

دانشیار گروه حقوق و فقه اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در ادامه به تبیین اصل برابری پرداخت و گفت: اصل برابری یعنی همه در حقوق برابرند و تبعیض نباید باشد بنابراین یک فرع نابرابری هم در مباحث حقوق بشری است که باید بررسی شود.

وی مفهوم اعمِ شهروند را «تبعه»  یک دولت دانست و در ادامه به مفهوم اخص شهروند اشاره کرد و گفت: طبق این مفهوم اتباع یک دولت به دو گروه تقسیم می شوند که یک گروه اکثریت با برخورداری بیشتر شهروند محسوب می شوند گروه دیگرکه دارای برخورداری کمتر هستند، تبعه عادی به حساب می آیند.

دکتر دانش پژوه معنای اول را در اینجا مدنظر دانسته و بیان کرد: تبعه، گاهی تبعه اصلی است و ایرانی و ایرانی زاده است و گاهی از کشور دیگری است  و تبعه ایران شده است. حال تبعه اصلی می تواند رئیس جمهور شود ولی افرادی که تبعه هستند این حق را ندارند.

وی در تبیین حق شهروندی گفت: حقوق بشر از جمله حق هایی است که برای انسان هاست و ادامه داد: در این نوع حقوق ذهن انسان معطوف به حق های طبیعی می شود که انسان با طبیعت انسان بودنش از آن برخوردار است در حالی که بین حقوق بشر و حقوق طبیعی تفاوت است. حقوق بشرحقوق مشترک همه انسانهاست خواه طبیعی باشد یا قراردادی، اما حقوق طبیعی ذاتی است و وضع  در آن نیست.

دانشیار گروه حقوق و فقه اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در پایان گفت: حقوق شهروندی حقوقی است که برای اتباع یک دولت خاص است، حقوق شهروندی، تجلی حقوق بشر در یک دولت خاص می باشد. در حقوق بشر و حقوق طبیعی تفاوتی بین ابناء بشر نیست ولی در حقوق شهروندی بین خودی و بیگانه تفاوت است.

دکتر تقی زاده به عنوان ارائه دهنده دوم در ادامه به بحث پیرامون حقوق اقلیت ها در قانون اساسی جمهوری اسلامی پرداخت و گفت:با توجه به اینکه هنجارها سلسله مراتب دارند هنجار مجموعه قوانین و مقرراتی است که اجرا و متابعت از آن الزام آور است.

دانش آموخته دکتری حقوق عمومی دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران در ادامه با توجه به تعداد زیاد هنجارها و رتبه‌بندی آنها به رتبه بالا و میانی و پایین گفت: غربیها معتقدند در نوک قله هنجارها قانون اساسی قرار دارد و بعضی از اندیشمندان کشور معتقدند بالاترین هنجار شرع است و هر چیزی که پایین تر از شرع است حتی قانون اساسی باید با آن مطابقت داشته باشد.

وی گفت: اگر در رتبه بندی، قانون اساسی در راس باشد قوانین عادی یعنی قوانینی که مصوب شورای اسلامی است در رتبه دوم قرار می‌گیرد و در رتبه سوم مقررات و آیین نامه ها و بخشنامه ها و دستورالعمل ها قرار می گیرد اما اگر شرع را در راس قرار دهیم رتبه دوم قانون اساسی و در رتبه سوم قوانین عادی قرار می گیرد.

دکتر تقی زاده اولین فائده رتبه بندی هنجارها را مرتب شدن آنها دانست و بیان کرد: فائده دیگر رتبه بندی، تبعیت رتبه پایین از رتبه بالا و نظارت شورای نگهبان از این هنجارهاست.

دانش آموخته دکتری حقوق عمومی دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه در سلسله مراتب هنجارها هیچ هنجار مادونی نمی تواند مغایر با هنجار مافوق باشد گفت: اثر سلسله مراتب شدن هنجارها این است که شورای نگهبان، قانون اساسی و شرع را در نظر می‌گیرد و مصوبات مجلس را بررسی می کند که مغایر با قانون اساسی و شرع نباشد.

وی در ادامه به حقوق اقلیت های مذهبی اشاره کرد و با توجه به اصل ۱۲ قانون اساسی گفت: دین رسمی ایران اسلام و مذهب جعفری اثنا عشری است و این اصل غیرقابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از شافعی، حنبلی، حنفی، مالکی، زیدی دارای احترام کامل هستند و پیروان این مذاهب نیز در انجام مراسم مذهبی آزاد هستند.

 دکتر تقی زاده علاوه بر اصل ۱۲ به اصول متعدد دیگری که مربوط به حقوق اقلیت هاست اشاره کرده و بیان نمود: در اصل ۱۹ قانون اساسی نیز آمده است که مردم از هر قوم و قبیله ای از حقوق مساوی برخوردارند.

وی با توجه به اصل 20 همه افراد را در حمایت قانون دانسته و آنها را برخوردار از حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با رعایت موازین اسلام دانست.

دانش آموخته دکتری حقوق عمومی با توجه به اصل ۲۸ و ۴۷ و غیره همه مردم از جمله اقلیت های مذهبی را برخوردار از حق اشتغال، تامین اجتماعی، مسکن، آموزش، حق عدم تبعید، دادخواهی، اصل برائت، اصل ممنوعیت شکنجه و غیره دانست.

 وی در ادامه اثر مذهب شیعه، مذهب رسمی کشور را، مانعیت دستیابی به بعضی از مناصب سیاسی کشور از جمله رهبری و ریاست جمهوری با توجه به اصل ۱۱۵ قانون اساسی دانست و بیان کرد: در حقوق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره همه مردم از جمله اقلیت های مذهبی مساوی هستند و آنان حق دستیابی به مناصب سیاسی مانند نمایندگی مجلس خبرگان، وزیر شدن، استاندار و غیره را دارند اما فقط حق دستیابی به یک سری از مناصب سیاسی استثنا شده است.

استاد دانش پژوه در ادامه در بیان جایگاه احوال شخصیت در حقوق شهروندی با استناد به عدم جدائی دین از سیاست گفت: همه مذاهب اسلامی معتقدند حاکم اسلامی باید مسلمان باشد.

 دانشیار گروه حقوق و فقه اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اقلیت ها را دو دسته اقلیت های اجتماعی، قومی، زبانی، ترک، بلوچ و کرد و اقلیت های حقوقی دانست و بیان نمود: در نظام اسلامی اقلیت حقوقی بر مبنای زبان و نژاد و.. وجود ندارد. ترک و کرد و بلوچ و فارس همه یکی هستند.

وی اقلیت حقوقی در قانون اساسی در بند 12 و ۱۳ را یک امر اختیاری دانست و ادامه داد: ترک، لر، بلوچ و… بودن در اختیار انسان نیست اما انتخاب دین و مذهب در اختیار اوست.

دکتر دانش پژوه استثنا اقلیت حقوقی در حقوق عمومی را محدود به مقام رهبری و ریاست جمهوری دانسته و اظهار داشت: در مساله ارث، نکاح و طلاق و روابط فرزندان و والدین و…. اصل بر برابری است و این امر بر مبنای دین اسلامی و مذاهب اسلامی نوشته شده است.

دانشیار گروه حقوق و فقه اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اختلاف حقوقی بین شیعه و اقلیت های مذهبی را تبعیض مثبت نامید و بیان کرد: این امر نه تنها منطقی است بلکه مثبت است و برابری همه شهروندان در مقابل قانون می باشد.

وی در ادامه به بیان یک تفاوت مثبت برای اقلیت های مذهبی پرداخت و بیان نمود: پیروان این مذاهب در احوال شخصیه مختار در تابعیت از قانون خود یا قانون مدنی هستند.

دکتر دانش پژوه اقلیت های مذهبی و دینی را افزون بر برخورداری از قانون مدنی خود، برخوردار از محاکم اختصاصی دانست و اظهار داشت: آنان می توانند با تأسیس شعب و دادگاه های اقلیت های مذهبی، به قضات خود مراجعه نمایند.

دانشیار گروه حقوق و فقه اجتماعی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: بنابر اصل برابری اقلیت های مذهبی، در صورت اختلاف دینی و مذهبی طرفین دعوا در احوال شخصیه، بر اساس قانون مدنی حکم می شود.

وی در پایان گفت:  بنابراین در جمهوری اسلامی، قانون بر مبنای مذهب شیعه چون مذهب اکثریت است نوشته شده است. اما یک تسامح وجود دارد که بقیه مذاهب دیگر هم مطابق عقاید مذاهب خودشان به روابط حقوقی شان عمل کنند.

استاد محصلی در پایان در جمع بندی مباحث برابری را به معنای عدم تبعیض دانسته و بیان کرد: برابری دو کاربرد عدم تبعیض مثبت و عدم تبعیض منفی دارد. آنچه در اینجا مورد بحث است تبعیض منفی و غیر منطقی است که در کشورها در مورد شهروندان باید از آن جلوگیری شود و با توجه به اصل برابری نیز، فرعی مطرح می‌شود که در بسیاری از کشورها یا دول، اصل برابری و تساوی رعایت نمی شود.

وی با توجه به بیانات دکتر دانش پژوه بیان کرد: شهروندی به معنای شهری بودن یا روستایی بودن نیست بلکه به معنای آبادانی و آبادی است و دو کاربرد دارد کاربرد اعم یعنی اینکه تبعه ی یک دولت، مردم یک کشور و مملکت خواهند بود و شهروندی به معنای خاص یعنی شهروند از برخی از امتیازات خاص نیز برخوردار شده و تبعه عالی کشور خواهد بود.

 دکتر محصلی در ادامه به تفاوت حقوق بشر با حقوق شهروندی پرداخته و بیان کرد: در حقوق بشر بین حق طبیعی و غیرطبیعی تفاوتی احساس نمی شود اما در حقوق شهروندی این تفاوت به صورت واضح و روشن قابل تفکیک است.

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, ویژه هفته پژوهش, نشست علمی
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 11:45:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  نقش تعارضات گفتار و رفتار مبلغین در دینداری جامعه ...

” به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهرا (س) گرگان نشست هم اندیشی با موضوع « نقش تعارضات گفتار و رفتار مبلغین در دینداری جامعه» در تاریخ1401/8/22 در این مدرسه برگزار گردید.
در این هم اندیشی ابتدا مریم علیجانی از مبلغین این موسسه به عنوان دبیر جلسه به بیان توضیحاتی در این موضوع پرداخت و سپس چند تن از طلاب به ایراد نظرات خود در این موضوع پرداختند. سپس دبیر جلسه به جمع بندی مطالب و نظرات طلاب در این موضوع به این شرح پرداخت:
لزوم هماهنگی و تطابق بین گفتار و اعمال انسان، مورد تأکید عقل و شرع می باشد. مردان وزنان راستگو (به تعبیر قرآن صادقین وصادقات) کسانی هستند که بین گفتار و عمل شان هماهنگی وجود دارد. اما امروزه رشد رو به افزایش دوگانگی گفتار و رفتار، آفت بسیار بزرگ و خطر عظیمی است که جامعه اسلامی و انقلابی ما را تهدید می کند.
با توجه به این که جامعه ما یک جامعه اسلامی است اما مشاهده می شود طلاب و مبلغین در زندگی فردی و اجتماعی خود علی رغم این ادعا درگفتار و نوشتار، خلاف این ادعا را عمل می کنند و از مهم ترین آسیب های فرهنگ عمومی که البته نخبگان جامعه را نیز در گیر کرده است، تضاد گفتار و رفتار می باشد که مطالبی را در حیطه عقاید، اخلاق، سیاست و… به عنوان دیدگاه ها ومعتقدات خویش (رفتاری، نوشتاری و.. ) بیان می کنند ولی در عمل به آن پایبند نیستند و یا حتی خلاف آن را مرتکب می شوند. خداوند متعال در قران در سوره صف این سوال را به صراحت مطرح ومومنان را به همین دلیل توبیخ فرموده است : « يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ …..» اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد چرا چيزى مى‏ گوييد كه انجام نمى‏ دهيد. نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد …..»
حدیثی از امام صادق (عليه السلام) در همین زمینه وارد شده است که می فرماید: مردم را به غیر زبان خود به سوی حق دعوت کنید، تا از شما تقوی و تلاش و کوشش، نماز و کارهای خیر راببینند. همانا این اعمال دعوت کننده به سوی خیر هستند.
در واقع امام (علیه السلام) به یک نکته تربیتی اشاره می کند و آن این که: اگر اقدام های عملی افراد در معرض دید دیگران باشد آنان را جذب کرده، انگیزه و زمینه تحقق همان افعال را در آنان فراهم می سازد.
امام علی (علیه السلام) در سخن صریحی در این زمینه می فرماید: کسی که خود را امام و رهبر مردم ساخته باید پیش از آن که به تعلیم دیگران بپردازد به تعلیم خویش اقدام نماید، و پیش از آن که با گفتار تربیت نماید با رفتار و کردار خویش تربیت نماید. در این حدیث امام علی (علیه السلام) بر سیره عملی در تربیت تاکید دارد و به دو ویژگی مهمی که مربی و مبلغ باید داشته باشد تاکید می کند: این که مربی باید قبل از هر امر دیگری، به کسب صلاحیت علمی و اخلاقی لازم بپردازد و نیز این که عمل و رفتار او بر سخن و گفتارش مقدم بوده و فعل و قولش هماهنگ و موید یک دیگر باشد.
در آیه 44 سوره مبارکه بقره خداوند متعال می فرماید:
أَ تَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ‏ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُون
آيا مردم را به نيكى فرمان مى‏دهيد و خود را [در ارتباط با نيكى‏] فراموش مى‏كنيد؟ در حالى كه كتاب [تورات را كه با شدت به نيكى دعوتتان كرده‏] مى‏خوانيد. آيا [به وضع زيان‏بار و خطرناك خود] نمى‏انديشيد؟
لازمه‏ى خردورزى و تفكر آن است كه انسان خود به آنچه مى‏گويد عمل كند؛ و گفتار بدون عمل نتيجه‏ى بى‏خردى است و شرع به این مطلب تاکید دارد.
در روایات به این امر مهم تاکید شده است:
امام صادق عليه السلام: موعظه‏ى عالم بى‏عمل، چون باران بر روى سنگ است كه در دلها نفوذ نمى‏كند.
-امام على (علیه السلام ) در این رابطه مى‏فرمايد: « اى مردم به خدا سوگند شما را به هيچ طاعتى تشويق نمى‏كنم مگر قبلا خودم آن را انجام مى‏دهم و از هيچ كار خلافى باز نمى‏دارم مگر اينكه پيش از شما از آن دورى جسته‏ ام»
بنابراین آمران به معروف، بايد خود عامل به معروف باشند.و اگر مقدّمات فراموشى را خودمان فراهم كرده باشيم، معذور نيستيم. عذر فراموشكارى پذيرفته است كه بى‏تقصير باشد. .
عوامل فردی مغایرت گفتار با رفتار عبارتند از: ضعف ایمان(عدم خداباوری و معادباوری)، تعصب نژادی و مذهبی، انگیزه های روانی ، دنیادوستی و هوی پرستی، نفاق و روحیه منافقانه، بخل، استکبار و غرور، لجاجت ،حسادت ، بهانه جویی، ضعف اراده .
عوامل اجتماعی عبارتند از: عوامل خانوادگی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی و عوامل اقتصادی
محرومیت،عدم صداقت والدین، نابرابری و فرق گذاشتن بین فرزندان، تعارضات رفتاری افراد، تناقضات رفتاری والدین، عدم وفای به وعده از جمله عوامل خانوادگی است. در عوامل فرهنگی، رفتار معلمان و اساتید، نقش رسانه ها و فضای مجازی ، منش روحانیون و زمامداران نظام اسلامی بسیار موثراست. عوامل سیاسی و تاریخی این مساله: گسترش اباحه‌گری، ترویج مرجئه گری ، شیعیان غُلات می باشد و در عامل اقتصادی فقر و فاصله طبقاتی بسیار موثر می باشد.
و مهم ترین آثار فردی مغایرت گفتار با رفتار: دچار شدن به خشم و غضب الهی، کم شدن اعتماد به نفس و ایجاد سرخوردگی ، عدم آرامش و امنیت اخلاقی، بی اعتبار شدن شخصیت اجتماعی، ایجاد یاس و ناامیدی و مهم ترین آثار اجتماعی آن شعاری نمودن ایمان، آموزش رفتار منافقانه و ریاکارانه، شیوع بی‌اعتمادی و تزلزل در افراد، گسترش روحیه تجمل طلبی و بی ارزش شدن زهد و ساده زیستی.و….. می توان اشاره نمود.
مهم ترین مساله تاثیر گزار در این موضوع منش مبلغین و زمامداران نظام اسلامی می باشد زیرا که مبلغین نقش تربیتی ویزه ای برای افراد جامعه دارند
سخن گفتن و دیگران را به کار خیر دعوت کردن امر بسیار با ارزشی است که مورد تاکید بسیار در قرآن کریم و روایات اسلامی می باشد.اما همین امر باارزش و پسندیده زمانی موثر است که گوینده و مبلغ به آنچه می‌گوید خود عمل نماید و حتی پیش از گفتن، به آن عامل باشد.
در فرآیند انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر اگر مخاطب بین دل و زبان گوینده ناهماهنگی ببیند طبیعتاً نیز از قول او تاثیری نمی گیرد.
از طرف دیگر می توان گفت مبلغین به عنوان الگو، نقش مهمی در این عرصه دارند به طوری که هرچه قدرت نفوذ الگوها بیشتر و زمینة پذیرش آماده‌تر باشد، نمونه‌برداری کامل‌تر صورت می‌گیرد.
از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) روايت شده است كه فرمود:
دو گروه از امّت من باشند كه چون صالح شوند، امّتم صالح شود، و چون فاسد شوند، امّتم فاسد شود. گفتند: اى رسول خدا، آنان چه كسانى‌اند؟ فرمود:] فقيهان و زمامداران.
قرآن کریم می‌فرماید: ﴿ وَإِذَاأ َرَدْنَاأَن نُّهْلِکَ قَرْیَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِیهَا فَفَسَقُواْ فِیهَا فَحَقَّ عَلَیْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِیرًا: و هنگامى که بخواهیم شهر و دیارى را هلاک کنیم، نخست اوامر خود را براى مترفین آنجا، بیان مى‏داریم، سپس هنگامى که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدّت درهم مى‏کوبیم﴾ با توجّه به این آیة شریفه، قدرت نفوذ الگوها و بزرگان کاملا مشخص است، به ‌گونه‌ای که وقتی آنان دچار فساد می‌شوند، زیردستانشان از آنان تقلید و الگوبرداری می‌کنند و تباه می‌شوند. به همین دلیل است که نقش الگوها، حسّاس‌ترین نقش تربیتی است، تا جایی که الگوهای صالح، مردم را به اصلاح می‌رسانند و الگوهای فاسد مردم را به فساد می‌کشانند
اگر مجریان و مسؤولان حکومت، مردمانی صالح و متعهد باشند، از باب «النّاس علی دین مُلُوکِهِم» مردم به تدریج اصلاح می شوند، ولی چنانچه آنان در تربیت و مراقبت از نفس خود سستی کنند و به دنیاگرایی روی آورند، آرام آرام جامعه نیز لباس صلاح را از تن بیرون کرده و رو به تباهی خواهد گذاشت. آنگاه نصیحت ناصحان بی اثر می ماند و صالحان امت تضعیف و منزوی می گردند و افراد ناشایست و تهی از ارزش های انسانی میدان دار خواهند شد.
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) در این مورد می فرمایند: پس رعیت اصلاح نمی شوند، جز آنکه زمامداران اصلاح گردند».
این موضوع در حکومت های دینی که متولیان، زمامداران آن اهل دین می باشند، از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است. چرا که صلاح و فساد جوامع به شدت متأثر از عملکرد اینان می باشد. می توان گفت: اگر يكى بودن حرف و عمل واجب است، بر زمامداران و مديران واجب‌تر است، زيرا ناديده انگاشتن آن به معناى ستيزه با خدا و گسستن پيوند قلب‌ها و زوال توانايى ادارۀ درست امور است.
رفتار و گفتار عالمان و فقها در مردم و جامعه اثر فراوان دارد. اگر عالمی صالح باشد، جامعه را به صلاح و رستگاری می کشاند، و چنانچه عالمی فاسد باشد، جامعه را به فساد می کشاند. قرآن در بیان تأثیر عالمان با اشاره به هدایت پذیری نصارا می فرماید:
«ذَلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْبَانًا وَأ َنَّهُمْ لاَ یسْتَکْبِرُونَ؛ این هدایت پذیری آنان به جهت آن است که در میان ایشان کشیشان و رهبانان عالی هستند که استکبار نمی ورزند.
امام علی (علیه السلام) در این باره می فرماید: لغزش عالِم همچون شکستن کشتی است، غرق می شود و دیگران را هم با خودش غرق می کند»
عملکرد تمام کسانی که به عنوان متولیان دین شناخته می شوند، درنوع سلوک دینی و دینداری و مردمان نقش و تأثیری اساسی دارد، اساساً انسان بیش از آنکه از قول وسخن وتبلیغ متولیان دین تأثیر بپذیرد،از رفتار و سلوک و عملکرد آنان متأثر می شود، و به همین سبب عملکرد متولیان دین، به ویژه عالمان دین در تقویت جایگاه دین یا تضعیف آن در میان مردمان بسیار مهم است و صلاح و فساد آنان با توجه به مراتب و حوزه عملشان جامعه را نیز در بر می گیرد
همانا عالمی که به غیر علم خود عمل کند، چونان جاهل سرگردانی است که از بیماری نادانی شفا نخواهد گرفت، بلکه حجّت بر او قوی تر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پیشگاه خدا سزاوارتر به نکوهش است».
بنابر آنچه گفته شد مسئولیت عالمان و متولیان دین، بسیار خطیر است، چرا که رفتار و کردار آنان الگو و سرمشقی برای سایر افراد جامعه می باشد و اگر با هم تناقض داشته باشد اجتماع را دچار خسران نموده و طغیان افراد بسیاری را شامل می شود.

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, ویژه هفته کتاب و کتابخوانی, نشست علمی
[یکشنبه 1401-09-13] [ 08:16:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  تأویل قرآن از دیدگاه علامه طباطبائی ...

به گزارش معاونت پژوهش موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان سی و هشتمین پیش نشست کنگره عالمه طباطبائی با عنوان تأویل قرآن از دیدگاه علامه طباطبائی در تاریخ1401/8/2  در موسسه آموزش عالی حوزوی الزهراء(س) گرگان برگزار گردید. در ابتدای نشست خانم برقرار به عنوان دبیر جلسه به بیان مقدماتی در باب تأویل پرداخته و گفت:  فرهنگ اسلامی به طور بارز و آشکاری متن محور است و تفسیر عالمان مسلمان از قرآن و روایات، شالوده اصلی معرفت علوم دینی را به خود اختصاص می‌دهد که این تفسیر متون، خواه قرآن یا روایات شاخه های مختلف علوم انسانی و اسلامی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. به خاطر همین دانشمندان دغدغه خاصی دارند که چگونه این متون را تفسیرکنند تا از اعمال سلیقه شخصی دور بمانند.

وی در ادامه بیان کرد: فهم متن دینی در دو سطح ظاهر و باطن از دیر زمان مورد دغدغه دانشمندان اسلامی بوده و صاحبان علم در لابلای مباحث به مباحث روانشناختی اشاره می کردند. واژه تاویل هر چند در صدر اسلام در کلام وحی و روایات و در کتب لغت تکرار شده اما از لحاظ اصطلاحی واژه متأخر و نوظهور است.

طلبه سطح 4 این موسسه در ادامه منشأ اختلافات مذهبی بین اندیشمندان علوم انسانی و اسلامی مانند بحث از ذات و صفات خداوند یا بحث جبر و اختیار را ناشی از اختلاف در معنای تاویل و خلط بین معنای لغوی و اصطلاحی تاویل دانسته وگفت  بحث تاویل با موضوعاتی مانند محکم و متشابه ظاهر و باطن و جری و تطبیق راسخان در علم مرتبط است و این واژه یکی از پرکاربرد ترین و پیچیده ترین مباحث علوم قرآنی به شمار می رود.

وی در ادامه به بیان معنای تأویل در کتب لغت پرداخته و گفت: واژه تاویل در طول تاریخ دچار تغییر معنی شده   و در کتب لغت متقدمین از سده‌های نخستین تا ششم مانند خلیل بن احمد فراهیدی، ازهری، جوهری، راغب اصفهانی به معنای بازگشت یا رجوع به اصل اولیه آن یا تفسیر است. ولی از قرن ششم به بعد اهل لغت بر اساس گرایشات موجود در آن زمان، معنای مجازی تاویل را به عنوان معنای حقیقی تاویل و انتقال از معنای ظاهر به خلاف ظاهر با وجود قرینه دانستند.

در ادامه دکتر مزریی به عنوان ارائه دهنده به بیان تأویل قرآن از دیدگاه علامه طباطبائی پرداخته و گفت: در معنای لغوی و در همه استعمالات هر جایی که تاویل به معنای تفسیر است، مفاد رجوع به اصل در آن اشباع شده است. واژه تأویل از جهت ظاهر و باطن، تاویل و تنزیل، محکم و متشابه با توجه به نظر علامه قابل بررسی است.

وی در ادامه معنای اصطلاحی تاویل را دارای اختلاف دانسته و بیان کرد: برخی مفسران و اصولیون و صاحبان علوم ظاهری، تاویل را به معنای حمل بر خلاف ظاهر با وجود قرینه معنا کردند که این معنا در کتب لغت متاخر موجود است. برخی دیگر مانند عرفا اهل معرفت تاویل را به معنای رسیدن به باطن کلام معنا می‌کنند. برخی فلاسفه مانند فارابی و ابن سینا در برخی متون، تاویل را به معنای رازگشایی و رمز و نماد معنا می‌کنند.

استاد موسسه آموزش عالی عالی الزهراء(س) گرگان به توجه به اینکه واژه تأویل ۱۷ مرتبه در قرآن به کار رفته و کاربردهای مختلفی دارد گفت: تأویل در آیه 7 سوره آل عمران که وصف قرآن قرارگرفته است، مورد بحث ما می باشد.

استاد مزرئی در ادامه به بیان نظر علامه طباطبایی در رابطه با محکم و متشابه و معنای تاویل ذیل همین آیه پرداخته و گفت: از نگاه علامه طباطبایی ظاهر و باطن قرآن با تاویل و تنزیل آن تفاوت دارد. برخی قائلند منظور از ظهر قرآن، تنزیل است و منظور از بطن قرآن، تاویل است اما به نظر علامه طباطبایی در این آیه تاویل غیر از بطن قرآن است.

 وی در ادامه با اشاره به اینکه علامه طباطبایی در کتاب قرآن در اسلام به بحث پیرامون ظاهر و باطن قرآن پرداخته گفت: قرآن با توجه به آیه 3 سوره زخرف ظاهر و باطن دارد و این یکی از مبانی اصلی تاویل است؛ اگر قائل به ظاهر و باطن داشتن قرآن نشویم دیگر بحثی از معنای تاویل در مقابل تنزیل نمی ماند.

عضو کارگروه تفسیر و علوم قرآنی این موسسه در ادامه بیان کرد: با تأمل در این آیه، قرآن دارای حقیقتی در ام الکتاب یعنی کتاب مکنون است. بنابراین قرآن دارای باطنی در ام الکتاب و ظاهری در کتاب تدوینی نزد ما است. روایات ۷ بطن، ۷ هزار بطن و ۷۰ هزار بطن و تا بی نهایت بطن، برای قرآن قائلند.

استاد مزرئی در ادامه گفت: علامه طباطبایی رسیدن به لایه‌های باطنی کلام یعنی عبور از ظاهر که از سنخ معناست را تاویل ندانسته و قائل است این همان ظاهر و باطن است. علامه معتقد است الفاظ، برای قالب ها وضع نشده‌اند بلکه برای روح معنا وضع شده اند. این معنا را علامه طباطبایی در انتقال از معنای ظاهری قرآن به معنای باطنی استفاده می‌کند.

وی روش تفسیر علامه طباطبایی در المیزان را روش قرآن به قرآن دانسته و گفت:  علامه تفسیر خودش را رسیدن به بطن قرآن می داند که با چیدن آیات در کنار هم به آن می رسد که از سنخ معناست. این، یعنی همان تفکر و تدبر که یکی از روش های دستیابی به باطن کلام است. علامه حتی روایات را هم دخیل  در فهم معنای ظاهری نمی داند و روایات را به عنوان بحث روایی در پایان می آورد حتی بحث های فلسفی و عرفانی را هم جدا مطرح می کند.

عضو کارگروه تفسیر و علوم قرآنی در ادامه به روش های دستیابی به قرآن اشاره کرده و گفت: یک روش، روش علمی و فنی است یعنی هر کس با چیدن آیات می تواند به باطن کلام دست یابد؛ روش دیگر روش شهودی است. عارفی که سیر و سلوک داشته و طهارت پیدا کرده طهارت انفسی و طهارت آفاقی  او را به جایی می رساند که حقیقت آیه های قرآن برایش روشن میشود. چون لایه های کتاب قرآنی و کتاب انفسی و آفاقی، متناظر هستند یعنی هر کسی سیر باطنی در نفس خود داشته، در تطبیق لایه های کتاب تکوین و تدوین، معنای آیات قرآن بر او ظاهر می شود.

استاد مزرئی به توجه به آیه (انه فی ام الکتاب لدینا لعلی حکیم) به بیان منظور علامه طباطبائی از تاویل پرداخته و گفت: تأویل از سنخ الفاظ و معانی نیست الفاظ و معانی و باطن تکیه به یک حقیقتی در عالم خارج ندارند. بنابراین تاویل قرآن، چیزی است که قرآن از آنجا سرچشمه گرفته و رسیدن به حقیقت یا حقایقی که در ام الکتاب  یعنی پیش خداست می باشد و از مختصات غیب است.

وی حقیقت واقعی که قرآن چه انشاء چه اخبار تکیه به آنجا داده اند را تعریف علامه از تأویل در المیزان دانسته و گفت: به نظر علامه همه قرآن تأویل دارد. حتی محکمات و متشابهات نزد خدا اصل و ریشه ای در ام الکتاب دارد.

ایشان ادامه داد: وقتی صحبت از تأویل می شود صحبت از معنا نیست بلکه امری خارجی است که معانی قرآن به آن رجوع می کند. چنانچه الفاظ به معانی خارجی باز می گردد. به اعتقاد وی اینکه آیات تاویل دارند از این جهت است که در عبارات اخباری حکایت از معانی خارجی می کنند و در عبارات انشائی متعلق به افعال امور خارجی هستند. از این رو تأویل وصف خود آیات نیست بلکه وصف متعلق آنهاست یعنی معانی خارجی آیات، تأویل دارند نه که کلمات قرآن.

مدیر مرکز تخصصی حضرت ولیعصر(عج) در نقد بیان علامه در تعریف تأویل گفت: اهل معرفت و عرفا بر این باورند که عبور از ظاهر و رسیدن به بطن قرآن چه بطن معنائی چه بطنی که در ام الکتاب است از سنخ حقیقت است و تأویل است.

وی در ادامه با استناد به کلام امام محمد باقر «ع» گفت:  قرآن ظاهر دارد، ظاهرش ظاهر دارد، باطنش باطن دارد، قرآن که نازل شده هفت مرتبه، هفتاد مرتبه، هفتادهزار مرتبه، بی نهایت مرتبه تنزل پیدا کرده و حقیقتش در ام الکتاب است چون نزولش از سنخ تجافی نیست بلکه از سنخ تجلی است. رقیق شده تا به شکل کلمات  نازل گردیده است. از ظاهر به هر بطنی برسید چه بطن معنائی چه بطن حقیقی مطلق، تأویل است.  پس اهل معرفت هر بطنی از قرآن را تأویل می دانند ولی علامه طباطبائی به آن بطن نهائی و ام الکتاب را تأویل می گویند. بله بطن نهائی هم تأویل قرآن است ولی آن، نهایتِ تأویل است. نهایت را جز خداوند و راسخان در علم نمی دانند

استاد مزرئی با استناد به کلام بعضی از بزرگان، تفسیر المیزان علامه طباطبائی را کتاب تأویلی به روش علمی دانسته و گفت: فرد اتم تأویل، رسیدن به ام الکتاب است و فرد اتم راسخون در علم، اهل بیت (ع) هستند که به بطن نهائی می رسند و رسوخ در علم با طهارت گره خورده یعنی هر چه طهارت بیشتر باشد رسوخ در علم بیشتر است، کسانی که طهارتشان تام است رسوخشان تام است و به آن بطن نهائی می رسند و آن کسانی که طهارت پایین تر دارند و رسوخ کمتری در علم دارند، بطون معنائی برای آنها کشف می شود چه به روش شهودی چه به روش علمی (عینی).

در پایان خانم برقرار به جمع بندی مباحث پرداخته و گفت: با توجه به بیانات استاد مزرئی تأویل از منظر علامه غیر از بطن قرآن است روش علامه در تفسیر قرآن، روش قرآن به قرآن است. با این روش به بطن قرآن می رسند، علامه قائل به وضع الفاظ برای روح معنا هستند و معتقدند لایه های باطنی در طول هم قرار دارند نه در عرض هم. تأویل از سنخ الفاظ و مفاهیم نیست بلکه حقیقتی است در عالم خارج که از ام الکتاب سرچشمه می گیرد. اما غالب مفسران قائلند با توجه به برخی از روایات حتی رسیدن به یک بطن معنائی قرآن را هم می توان تأویل دانست، اما تأویل نهائی در ام الکتاب است که فرد اتم راسخونِ در علم که اهل بیت (ع)هستند با آن در ارتباطند. اما هم معنای طهارت تشکیکی است هم رسوخ در علم، لذا می توان به معانی باطنی قرآن هم کلمه تأویل را اطلاق کرد کما اینکه امام معصوم«ع» فرمودند: «ظهره تنزیله و بطنه تأویله»

 

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
[دوشنبه 1401-08-09] [ 08:39:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت

  سیره اخلاقی امام حسن مجتبی علیه السلام در تعامل مطلوب با دیگران ...


به گزارش معاونت پژوهش مدرسه علمیه الزهرا گرگان نشست علمی با عنوان« سیره اخلاقی امام حسن مجتبی علیه السلام در تعامل مطلوب با دیگران» در تاریخ 4 مهر 1401 در موسسه الزهرا سلام الله علیها برگزار گردید.
در این نشست علمی مریم علیجانی از مبلغه های این مدرسه با اشاره به اهمیت ایام سوگواری اهل بیت علیهم السلام گفت: این ایام و شرکت در این مراسمات بهانه خوبی است جهت قوی تر کردن سرمایه ایمان و انجام اعمال صالح و و توصیه به صبر و پایداری و استقامت در کارها و نیز دعوت همدیگر به حق و حقیقت که یکی از آن حقایق این است که پیمودن راه کمال و سعادت بدون داشتن الگو و راهنما ممکن نیست و انسان برای این که به هدف و مقصد نهایی که تقرب الی الله هست برسد باید از الگویی پیروی نماید.
وی با اشاره به آیه 21 سوره مبارکه احزاب « لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه ….» ادامه داد: خداوند تعالی از همان آغاز خلقت انسان را در وادی جهان هستی بدون راهنما رها نکرده و با تعیین پیامبر(ص) و پیشوایانی شایسته که دستور های الهی را به بندگان هدیه کنند، او را را از عالم سرگردانی نجات داده است.
مبلغه این مدرسه گفت: یکی از این پیشوایان و اوصیای شایسته پیامبر اکرم (ص) امام حسن مجتبی علیه السلام است که به تبیین سیره اخلاقی ایشان در تعامل و ارتباط ایشان با دیگران می پردازیم.
علیجانی تاکید کرد: ضرورت بحث به این خاطر است که امروزه شاهد کشمکش ها و تضادهای رفتاری بسیاری در تعاملات افراد با یکدیگر هم در خانواده ها هم در جامعه در محیط های کاری، محیط های تحصیلی ، ….. هستیم. می توان گفت یکی از عوامل مهم این مساله علی رغم شناخت و آگاهی نسبت به این موضوعات ، غفلت و بی توجهی در عمل به این موضوع می باشد که یادآوری این نکات کلیدی می تواند در ایجاد یا ادامه تعاملات و ارتباطات انسانی مطلوب موثر باشد. اهمیت و فایده این مباحث این است که وجود معیارهای مشخص و قطعی به انسان اطمینان و آرامش خاطر می بخشد و استحکام و تداوم و تعمیق آن رفتار را موجب می شود و از بروز ویا تاثیر عواملی که به ارتباطات و تعاملات انسانی آسیب می رساند جلوگیری می کند.
وی در ادامه بیان کرد: ثبات شخصیت و پایداری در عمل از خصوصیات امام حسن مجتبی علیه السلام هست که مانند سایر معصومان آیینه تمام نما و جلوه گاه صفات جمال و کمال خداوندی بودند. ثبات در شخصیت از جمله ویژگی‌های است که آن حضرت را از دیگران ممتاز می سازد که به همین علت مجتبی نامیده شده است یعنی واکنش های حضرت در موقعیت های ناهمسان یکسان بود و در مواقع متفاوت از سازگاری رفتار برخوردار بودند و به خاطر برخورداری از تربیت الهی وحدت شخصیت داشتند چه پیش از امامت و چه در زمان امامت چه درحال آسودگی و شادی چه در زمان مصیبت و تلخی و رنج. ایشان در برخورد با دوستان و مخالفان از اصول و ضوابط انسانی هرگز غفلت نورزید. و همیشه خدارا در نظر داشت.
وی با بیان اینکه امام حسن الگوی کامل مهر و عاطفه نسبت به بندگان خدا بودند اظهار داشت: ایشان محبت فراوانی نسبت به مردم اهل خانه و خدمتکاران شان داشتند. ایشان در جایی که مربوط به خودشان بود بزرگترین گذشت ها، عالی ترین رفتارهای عملی را از خود نشان دادند. امام نمونه انسانی کامل است که هیچ علاقه ای به دنیا و ظواهر آن ندارد. آن حضرت به مستمندان و گرفتاران توجه خاصی می کردند. اگر آنها گرفتاری و ناراحتی داشتند سعی میکردند مشکل آنها را حل نمایند. افراد زیادی که در سایه یاری رسانی امام به خیر دست یافتند بسیار است.
خانم علیجانی در ادامه به نمونه ای از ضابطه و بایدهای اخلاقی ایشان در ارتباط مناسب با دیگران پرداخت و بیان کرد: خوش رفتار بودن، هم دلی کردن، دوستی با مردم، یاری دیگران، فروتنی کردن، صبر وروحیه سپاسگزاری داشتن نمونه ای از ضابطه ها می باشد.
کارشناس پژوهش این مدرسه گفت: نمونه ای از ضوابط و نبایدهای اخلاقی در رفتار امام حسن علیه السلام پرهیز از بخل ، غرور و تکبر ، حسد و حرص و طمع، درخواست و تمنایی که منجر به پستی و ذلت برای انسان شود، پیمان‌شکنی و شوخی زیاد و بیجا اشاره کرد که آن حضرت برای برقراری ارتباط انسانی و تعاملات مناسب با دیگران به آنها تاکید داشت که همه این باید و نبایدها می تواند ما را در ارتباط موثر و مناسب بادیگر افراد یاری دهد .
علیجانی در ادامه به حدیثی از امام حسن مجتبی علیه السلام در مورد خوش رفتاری کردن با مردم اشاره کرد و گفت: خوش رفتاری با مردم راس خرد است و چنان با مردم رفتارکن که دوست داری با تو رفتار کنند.
وی با اشاره به سیره امام مجتبی در موضوع رعایت ادب گفت: ایشان مانند جد بزرگوارش الگوی کامل برای همه مردم محسوب می شدند. یکی از جنبه های الگویی آن حضرت رعایت ادب ایشان بود. به گونه ای که هیچ کس در مقابل ایشان احساس ناراحتی و رنج و حقارت نمی‌کرد. مانند این که امام در مکانی نشسته بودند چون خواستند بلند شوند و بروند فقیری وارد شد امام به آن فقیر خوشامد گفت و ملاطفت کرد و سپس فرمود: انک جلستَ علی حین قیامِنا اَفتاذنُ لی بالانصراف؟ تو وقتی آمدی و نشستی که ما برای رفتن برخاستیم آیا به ما اجازه رفتن می دهی، مرد فقیر عرض کرد: آری پسر رسول خدا .
کارشناس پژوهش این مدرسه ادامه داد: در فقه اسلامی بسیار توصیه شده است. یکی دیگر از رهنمود های اخلاقی اجتماعی امام حسن علیه السلام دیدار از مریض بود. نمونه‌های فراوان در تاریخ در این زمینه ذکر شده است. قائمی در کتاب « در مکتب کریم اهل بیت علیهم السلام » آورده است آن حضرت فردی بلند نظر بود. کینه احدی را در دل نداشت. از بدکاران حتی آنهایی که بر ساحت مقدس آن حضرت جسارت کرده بود ند می گذشت. ولید بن عقبه آن ناپاکی که آن همه به امام ستم کرده بود بیمار شد. امام به عیادت او رفت. او در عین حال از بزرگواری امام شرمنده شد و گفت آنچه درباره مردم انجام دادم توبه می کنم و اما آنچه درباره پدرت انجام دادم و گفتم پشیمان نیستم و توبه نمی کنم ولی امام حرفی نزد.
وی در پایان بیان کرد: همدلی و درک همدلانه و گوش سپاری به صحبت های دیگران یکی از توصیه هایی است که امام حسن علیه السلام در ارتباط با دیگران به آن تاکید کردند و فرمودند: بهترین دوست نزدیک به انسان کسی است که در تمام حالات دلسوز و با محبت باشد گرچه خویشاوندیِ نزدیکی هم نداشته باشد و بیگانه ترین افراد کسی است که از محبت و دلسوزی بیگانه باشد گرچه از نزدیکترین خویشاوندان باشد . امام حس همدلی را نشانه ای برای سنجش وفاداری انسان‌ها به یکدیگر قلمداد کرده تاکید می‌کنند : « وفاداری در سختی و آسایش نشانه برادری است »

موضوعات: فعاليت هاي پژوهشی, نشست علمی
 [ 08:33:00 ق.ظ ]



 لینک ثابت